پاورپوینت کامل سخنرانی حجت الاسلام میرباقری به مناسبت دومین سالگرد ارتحال آیت الله العظمی بهجت رحمه الله ۶۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سخنرانی حجت الاسلام میرباقری به مناسبت دومین سالگرد ارتحال آیت الله العظمی بهجت رحمه الله ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سخنرانی حجت الاسلام میرباقری به مناسبت دومین سالگرد ارتحال آیت الله العظمی بهجت رحمه الله ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سخنرانی حجت الاسلام میرباقری به مناسبت دومین سالگرد ارتحال آیت الله العظمی بهجت رحمه الله ۶۰ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل سخنرانی حجت الاسلام میرباقری به مناسبت دومین سالگرد ارتحال آیت الله العظمی بهجت رحمه الله ۶۰ اسلاید در PowerPoint

الحمد لله رب العالمین و الصلاه و السلام علی سیدنا و مولانا حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد و آله الطاهرین علی. مرحوم مجلسی در بحارالانوار از وجود مقدس امام صادق علیه السلام نقل می کند:

لَا یقْدِرُ الْخَلَائِقُ عَلَی کنْهِ صِفَه اللهِ عَزَّ وَ جَل فَکمَا لَا یقْدِرُ عَلَی کنْهِ صِفَه اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَکذَلِک لَا یقْدِرُ عَلَی کنْهِ صِفَه رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و آله وَ کمَا لَا یقْدِرُ عَلَی کنْهِ صِفَه الرَّسُولِ صلی الله علیه و آله فَکذَلِک لَا یقْدِرُ عَلَی کنْهِ صِفَه الْإِمَامِ علیه السلام وَ کمَا لَا یقْدِرُ عَلَی کنْهِ صِفَه الْإِمَامِ علیه السلام کذَلِک لَا یقْدِرُ عَلَی کنْهِ صِفَه الْمُؤْمِن؛[۱]

خلایق بر این که به کنه صفات حضرت حق راه پیدا کنند، عاجزند و همانگونه که راه رسیدن به کنه صفات حضرت حق به سوی خلایق بسته است، رسیدن به کنه صفات رسول خدا هم که حامل اسرار الهی است، برای خلایق، ممکن نیست. همین طور که رسیدن به کنه صفات نبی اکرم صلی الله علیه و آله ممکن نیست، رسیدن به کنه صفات امام علیه السلام هم برای خلایق ممکن نیست. رسیدن به کنه صفت مؤمن هم ممکن نیست.

چون مؤمن جلوه ای از جلوات امام علیه السلام و سری از اسرار وجود مقدس امام است.

إِنَّ رُوحَ الْمُؤْمِنِ لَأَشَدُّ اتِّصَالًا بِرُوحِ اللهِ مِنِ اتِّصَالِ شُعَاعِ الشَّمْسِ بِهَا؛[۲]

اتصال مؤمن به وجود مقدس و حقیقت روح امام، از اتصال شعاع خورشید به خورشید، نزدیک تر و بیشتر است.

شمس حقیقی هستی، وجود مقدس نبی اکرم و امیرالمؤمنین علی است و مؤمن، شعاع این وجود مقدس نوریست؛ لذا رسیدن به کنه او، کار دشواری است، به خصوص شخصیت بزرگواری مثل مرحوم آیت الله العظمی بهجت که حقیقتاً جامع کمالات بودند. دستیابی به مقام ایشان، برای مثل بنده واقعاً دشوار است. در باب شخصیت های بزرگواری مثل این معلم عزیز الهی، از زوایای مختلفی می شود بحث کرد. یکی درباره مقامات توحیدی این اشخاص که البته کار بسیار دشواری است. کسانی می توانند وارد این وادی بشوند که مراتب و مقامات توحیدی را شناخته و اهل این وادی باشند. علائم و آثار این مقامات را درک کنند و بتوانند از این علائم به مقامات برسند. این کار برای بنده میسور نیست. نه اهل آن مراتب توحیدم و نه علائم و آثار آن مراتب را می فهمم.

دومین مسأله ای که می توان بحث کرد، مسأله مکتب عرفانی و سلوکی این اولیای خداست که بسیار درس آموز است. اگر بتوانیم راهشان را بشناسیم، می توانیم از آن استفاده کرده، به سوی آن مقامات حرکت کنیم. سومین مسأله، آثار وجودی آن ها است که گاهی از آن، به کرامات تعبیر می شود. معمولاً آثار در محدوده کرامات نوشته می شوند؛ زیرا وادی اول و دوم دشوار است و دست هر کسی به آنجا نمی رسد؛ لذا قلم ها همه به سمت نوشتن کرامات می روند. اگر بزرگان را فقط به کراماتشان تعریف کنیم، گاهی می تواند لغزشگاه بشود. همه، مدعی کرامات می شوند. افعال و آثار عجیب، همیشه الهی نیستند. گاهی خلط شیطانی دارند. آمیخته به وسواس و تصرفات شیطانی اند. خدای متعال می فرماید: «وقتی سحره فرعون سحرشان را به میدان آوردند، موسای کلیم در دلش خوف پیدا شد». امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: خوف این را داشت که مبادا جهّال غلبه کنند. حضرت نگران این بود که مبادا مردم فرق معجزه و سحر را نفهمند. کار، خیلی دشوار است. اگر بنا شد ما بدون گفت و گو از مقامات و شؤون بندگی، فقط وارد کرامات بشویم، این خلط اتفاق می افتد. مدعیان در این وادی زیادند. بر فرض که فرد، فرد صالحی است. صاحب مقامات، صاحب کرامات، تصرفاتش شیطانی نیست، رحمانی است، در عین حال ممکن است کسی در قدم اول کرامات باشد، وادی اول را طی کرده باشد، کسی که اولین آثار را از او می بیند، سلوک را تا آخرین قدم، از او توقع دارد و این از اشتباهات سیر است که انسان با کسی که وادی اول را طی کرده، بخواهد تا آخر راه را برود. چرا؟ چون کراماتی از او می بیند، حالات خوبی می بیند، اخبارات غیبی می بیند؛ لذا اگر باب نقل کرامات را در جامعه باز می کنیم، باید به قاعده نقل کنیم، ضوابط را بگوییم، مقامات را بگوییم. حقیقت عرفان، جز مقام شهود نورانیت امیرالمؤمنین علیه السلام نیست.

اگر در باب بزرگان به نقل کرامات اکتفا کردیم، اشکالش این است که این باب باز می شود و تمیز بین برخی از این مدعیان عرفان و عارفان کاذب که چنین قدرت هایی برای اعمال خارق العاده دارند، با عارفان حقیقی و الهی دشوار می گردد.

بنابراین سه مقام است: مقامات توحیدی اولیای خدا، مراتب سلوکی، کرامات. درباره مقام اول، من عاجزم و فقط یک کلیت را در باب این فقیه بزرگوار عرض می کنم و آن این است که همه می دانیم ابواب توحید و مراتب توحید و طهارت و سیر در مقام قرب و لقاء و درک حقیقت توحید، از شؤون طهارت است. انسان تا به مقام طهارت نرسد، به لقاء نمی رسد. این با نبی اکرم صلی الله علیه و آله آغاز شد و با وجود ایشان هم ختم می شود. ایشان معلم توحید همه انبیا و اولیا و ملائکه مقربین هستند. همه مراتب توحید، سیر در مقامات وجودی نبی مکرم است؛ یعنی آن عوالمی که ارباب معرفت، انبیا و اولیا پشت سر گذاشته، عوالم حجب را طی می کنند تا به مقام قرب و لقاء برسند، عوالم وجودی نبی اکرم صلی الله علیه و آله است. همه عوالم، مندک در مراتب وجودی این شخص شخیص عالم هستی است؛ لذا ایشان باب الله هستند. درهای توحیدی از وجود شریف ایشان باز می شود. اگر ائمه علی ابواب توحیدند، ابواب الله اند، اگر خانه های آن ها خانه توحید است، بیوت نور است، همه از خانه های نبی اکرم صلی الله علیه و آله است. در اذن دخول مشاهد مشرفه می خوانیم: «اللهم انی وقفت علی باب من ابواب بیوت نبیک».

مشاهد ائمه علی بیوت نبی مکرم است: بنابراین درجات توحیدی انسان ها به اندازه درجات سیر در مراتب وجودی، عوالم وجودی نبی اکرم صلی الله علیه و آله است.

نکته دوم این که نبی اکرم صلی الله علیه و آله ، سرّ هستی است. آنچه با وجود مقدس حضرت برای سیر دادن ما در عوالم توحید نازل شد، یکی قرآن و دیگری اهل بیت علی است. «انی تارک فیکم الثقلین». حضرت، این دو حقیقت و دو گوهر را باقی گذاشتند. لذا درجات وجودی مؤمنان به اندازه درجات سیر در محیط ولایت و وادی ولایت است؛ همان گونه که درجات وجودیشان به اندازه درجات سیر در مراتب نورانیت قرآن است. در یک روایت نورانی حضرت اباعبدالله علیه السلام این آیه را معنا فرمود:

أَ فَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللهِ کمَنْ باءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیر * هُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ اللهِ وَ اللهُ بَصیرٌ بِما یعْمَلُونَ؛[۳]

فرمود: أَ فَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللهِ، ما هستیم. کمَنْ باءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللهِ دشمنان ما هستند. همه غضب با آن ها جریان پیدا می کند و همه رحمت و رضوان هم با اهل بیت علی. هُم درجاتٌ عند الله، فرمود: هم درجاتٌ للمؤمنین؛ درجات مؤمنان، تابع درجات ولایت ماست.

وَ بِوَلَایتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ إِیانَا یضَاعِفُ اللهُ لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ یرْفَعُ اللهُ لَهُمُ الدَّرَجَاتِ الْعُلَی؛[۴]

همه درجات با درجات معرفت به ولایت معصوم است. چنان که با درجات قرآن است. در قیامت گفته می شود: «اقرء و ارق». به اندازه ای که حقیقت قرآن در وجود انسان محقق شده، درجه دارد. در بعضی روایات است که درجات بهشت، به اندازه درجات آیات قرآن است. سیر در مراتب توحید با سیر در مراتب نورانیت ولایت اهل بیت علی و قرآن است و این قرآن و اهل بیت علی ظاهر دارند و باطن و باطنشان هم باطن دارد تا هفتاد عالم؛ لذا ظاهر قرآن، همین حلال و حرام ظاهری است و باطن قرآن، محیط ولایت است. ولایت معصوم هم در ظاهر، شریعت است. شریعت در بعد عمل و اعتقاد واخلاق، این ها ظاهر ولایت معصوم هستند؛ لذا بدون سیر در این شریعت، هیچ کس به جایی نمی رسد. این شریعت، در همه مراتب وجودی است و هیچ مرتبه ای نیست که شریعت نداشته باشد. شریعت، مناسک سیر است. همه مراتب، مناسک می خواهد. هیچ مرحله ای از مراحل سیر توحیدی نیست که مناسک نخواهد. مناسک، مجاری جریان ولایت هستند.

انسان ها به اندازه تمسک به قرآن و اهل بیت علی درجه پیدا می کنند. به اندازه اعتصام به قرآن و اهل بیت علی معتصم می شوند. هر کسی به اندازه ای که اعتصام به معصوم دارد طاهر، پاک و معتصم است و این اعتصام، هم اعتصام ظاهری ا ست هم اعتصام باطنی. هم اعتصام به شریعت است هم اعتصام به مراتب باطنی دین. نمی شود کسی اعتصام به دستورات و مناسک نداشته باشد و بگوید من معتصم به حقیقت ولایتم. این، توهم و ادعاست. این، لغزشگاه شیطانی است. همین طوری که دین را از حقیقت ولایت تهی کردن و به مناسک ظاهری برگرداندن، تحریف دین است، دین را از مناسک و شریعت هم جدا کردن، تحریف دین است. کسانی که معتصم به حقیقت ولایتند و نورانی به نور ولایت، تجلی شمس حقیقی ولایت در وجود آن ها واقع شده است؛ فلذا به تعبیر روایت، مؤمن برای آسمانی ها می درخشد؛ آن چنان که ستاره ها برای ما می درخشند. این ها کسانی هستند که متمسک به حقیقت ولایتند. این ها اوحدی اند. بین این نمونه ها، آن ها که فقیه به هم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.