پاورپوینت کامل رهنمودهای حضرت آیت الله جوادی آملی در دیدار با مسؤولان بنیاد علمی فرهنگی هاد ۴۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل رهنمودهای حضرت آیت الله جوادی آملی در دیدار با مسؤولان بنیاد علمی فرهنگی هاد ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رهنمودهای حضرت آیت الله جوادی آملی در دیدار با مسؤولان بنیاد علمی فرهنگی هاد ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل رهنمودهای حضرت آیت الله جوادی آملی در دیدار با مسؤولان بنیاد علمی فرهنگی هاد ۴۲ اسلاید در PowerPoint :
حضرت آیت الله جوادی آملی در آغاز، ضمن تسلیت عاشورای حسینی طی بیانات ارزشمندی برخی از وظایف شیعیان در قبال حادثه عاشورا را بیان فرمودند. ایشان سپس به طرح مباحث اخلاقی پرداختند و فرمودند:
در بحث اخلاق تمام تلاش و کوشش ما باید این باشد که به کف بهشت نرویم. خدا خیلیها را به بهشت میبرد؛ ولی اگر بتوانیم به سقف بهشت برویم، چرا به کف بهشت برویم؟
ما دینی داریم که با جان و دل آن را پذیرفتیم. این دین، ما را راهنمایی کرده است. این دینی که به ما گفته: «طلب العلم فریضه» یا: «اطلب العلم ولو بالصین» این چنین نیست که بگوید طلب علم واجب است و نگوید چه بخوانیم؛ بلکه بیان کرده است که چه بخوانیم و چگونه بخوانیم.
مرحوم کلینی، هم از وجود مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله و هم از وجود مبارک امام صادق علیه السلام نقل کرده است که: «انما العلم ثلاثه: آیه المحکمه، فریضه العادله، سنه القائمه». حوزههای ما تا قبل از این عصرهای اخیر، این حدیث را اینگونه معنا میکردند:
۱. آیه محکمه، فقه و اصول.
۲. فریضه عادله، فقه و اصول.
۳. سنه قائمه، فقه و اصول.
این دینی که گفته درس بخوان، گفته چه درسی بخوان. جهان بینی، فلسفه و کلام هست، خدا هست یا نیست، یکی هست یا نیست، علم او ذاتی هست یا نیست؛ ما همه را در فقه و اصول خلاصه کردیم. پس دین، به ما گفته درس بخوانیم که این، اصل اول است و نیز گفته است که چه بخوانیم و این اصل دوم است.
اصل سوم هم این است که علما را در ردیف انبیا و ملائکه قرار دادیم. امام سجاد علیه السلام فرمود:
در فضل عالمان دین همین بس که خدای سبحان، اینها را در ردیف ملائکه و هر دو را در کنار نام خود ذکر مینماید. شَهِدَ اللهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِکهُ وَ أُولُوا الْعِلْم.۱
این مطلب در روایت نیست؛ اما انسان از بیان و راهنمایی حضرت میفهمد که آنجا که سخن از خوردن، خوابیدن، میوه، باغ و کشاورزی است، قرآن فرمود اینها را به شما دادم که یک قدر برای خودتان و یک قدری برای دامهایتان باشد. از این شفافتر چه میخواهید؟ توقع دارید چه تعبیر کند؟
عناصر محوری فعالیت عالمانه همه کارهایی که گزارش دادید، نور است چون ما باید مردم را هدایت کنیم و آنهایی که توفیق درس خواندن نداشتند، باید با بیان ساده متوجه موضوع شوند. این باید طوری باشد که در دلهای مردم اثر کند و مردمی که انقلاب کردند، جانباز و شهید دادند و نظام آفریدند، اصل هستند و باید آنها را حفظ کرد. لکن همیشه توده مردم را خواص اداره میکنند و خواص را اخص میگردانند.
برای اینکه کتاب، مجله، مقاله ما صبغه علمی داشته باشد، ناچار هستیم که عالمانه کار کنیم. عالمانه کار کردن، سه عنصر محوری دارد:
۱. یکی مواد فقهی، اخلاقی یا حقوقی است که به صورت رقیق و نرم در اختیار توده مردم قرار میگیرد. اینکه چه چیز خوب، چه چیز بد، زشت، زیبا، حق، باطل، صدق یا کذب است. مشابه رسال فقهی، باید رسال اخلاقی و حقوقی، رسال احکام دیگر، روابط داخلی، منطقهای و بین المللی نوشته شود. این کف تبلیغ و تعلیم دین است. به این میگویند مواد.
۲. پشتوانه علمی مواد را مبانی تشکیل میدهد؛ یعنی اگر شما از یک فقیه سؤال کنید که به چه مناسبت در اینجا به وجوب یا استحباب فتوا دادید؟ مبنای خود را در اصول بیان میکند. این یک راه علمی است، اما بین راه است.
۳. از مجتهدان و فقیهان سؤال میشود که شما این مبانی را از چه کسی گرفتهاید؟ دست اینها پر است و میگویند از منابع و منبع ما قرآن و عترت است. از این منبع، این مبانی را درآوردیم و با این مبانی، مواد را تنظیم کردیم و به دست مردم دادیم؛ پس مطلب سوم، پشتوانه و منبع الهی این مبانی است.
ایشان ضمن انتقاد به حقوق بشر غربی فرمودند:
الآن سازمان حقوق بشر و امثال آن، واقعاً دستشان خالی است و منبع ندارند. ما تمام این چند ماده حقوقیای که سازمان ملل منتشر کرده است را میفهمیم. این مواد حقوقی را از چه میگیرند؟ از یک سری مبانی میگیرند. مبانی چیست؟ عدالت، استقلال، امنیت، امانت، صلح، مسالمتآمیزی و محیط زیست است. اما از این به بعد، دست آنها خالی است. شما که میگویید اینها را از عدالت گرفتیم، قبول داریم. عدالت، واضحترین و روشنترین مفهوم را دارد؛ بدین معنا که «وضع کل شیء فی موضعه» عدالت یعنی اینکه هر چیزی را در جای آن قرار دهیم؛ اما جای اشیا و اشخاص کجا است؟ دست آنها در اینجا خالی است. جای اشیا را آفریننده اشیا و جای اشخاص را آفریننده اشخاص میداند. چون اینها نمیدانند، میگویند: «زن و مرد یکی است». مگر شما آفریدهاید؟ خب از آن کسی که آفریده است، خبر دارید که چه گفته است؟ پس بدون منبع، مبنا دارید. به جای اینکه از کوثر بگیرید، از فاضلاب گرفتهاید.
این استاد بزرگ اخلاق هشدار دادند: اگر ما که منبع داریم، به منبع مراجعه نکنیم، به همان سرنوشت دچار میشویم. باید منابع اخلاقی را از قرآن، روایات و عقل استخراج کنید، تا دستتان پر باشد. از منابع، مبانی بگیرید، تا دستتان پر باشد و با این مبانی، مواد اخلاقی را درست کنید و در مجلهها و نشریات بیان کنید. آنوقت، این میشود عالمانه و رشته تخصصی.
لزوم تفکیک بین بخشهای ادراکی و تحریکی انسان
این مفسر بزرگوار در بخش دیگری از سخنان خود فرمودند:
ما وقتی میتوانیم خُلُق و خُلْق داشته باشیم که ثابت شود:
۱. روح، موجود است.
۲. روح، مجرد است.
۳. روح، دارای بخشهای گوناگون است.
۴. کار بعضی از این بخشها ادارکی و بعضی تحریکی است.
در بخشهای ادراکی، جهاد اوسط است، در بخشهای تحریکی نیز جهاد اوسط است، تا برسیم به جهاد اکبر. آدمِ خوب شدن،
جهاد اوسط است؛ یعنی عادل، متقی و پرهیزگار شدن، اهل بهشت شدن، به سقف بهشت رسیدن، جهاد اوسط است. ما میبینیم بعضیها عالم بی عمل هستند. میداند نگاه به نامحرم، حرام است؛ اما باز نگاه میکند. این، با نصیحت و موعظه حل نمیشود، با زندان هم حل نمیشود؛ همانطور که تا الآن حل نشده است. اگر بخواهیم موعظه کنیم، اگر بگوییم این کار حرام است و اگر به جهنم تهدید کنیم، اینها اخلاق نیست. تهدید به جهنم، کار فقه است، نه کار اخلاق. اگر بخواهیم اخلاق داشته باشیم، باید در آن عناصر چهارگانه، یک نحو اصلاح انجام شود. ما در فضای بیرون، یک چشم و گوشی داریم که نیروی ادراکی ما است و با اینها میفهمیم. یک دست و پایی هم داریم که نیروی تحریکی ما است و با اینها کار میکنیم. انسان از نظر این دو نیرو، چهار قسم است:
۱. هردو سالم
۲. هر دو مریض
۳. نیروی ادراکی سالم و نیروی تحریکی مریض
۴. نیروی ادارکی مریض و نیرو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 