پاورپوینت کامل نشست علمی (۴) ۶۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نشست علمی (۴) ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نشست علمی (۴) ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل نشست علمی (۴) ۶۲ اسلاید در PowerPoint :

اشاره

هشتمین جلسه از سلسله نشست های علمی تبیین مکتب اخلاقی اهل بیت علیهم السلام در تاریخ ۲۲/۱۰/۱۳۹۰ در مؤسسه فرهنگی دارالهدی برگزار شد. موضوع این نشست «بازخوانی سبک زندگی در پرتو تعالیم مکتب اخلاقی نجف» بود. در این جلسه حجت الاسلام والمسلمین استاد علیزاده مدیر مرکز اخلاق و تربیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ضمن مروری بر مباحث گذشته به ادامه بحث پرداخت و سپس به پرسش های حاضران پاسخ گفت.

آنچه گذشت:۱

تعریف: سبک زندگی، یک نوع نظام واره و سیستمی از زندگی است که به یک فرد و خانواده با یک هویت خاص تعلق دارد. یک بخش مهم این هویت خاص، هویت اعتقادی ارزشی است و بخش دومش، هویت صنفی.

ارکان

در ارکان یا عناصر، دو بحث از نگاه جامعه شناسان و پژوهشگران پدیده های فرهنگی مورد تأکید بوده است؛ یکی نظام ارتباطی، یکی نظام معیشتی.

ویژگی ها

۱. هر سبک زندگی، بر یک نوع برداشت از فلسفه حیات مبتنی است.

۲. مجموعه عناصر، موقعی به سبک زندگی تبدیل می شود که به نصاب انسجام و همبستگی برسد. مثلاً نظام ارتباطی باید با نظام معیشتی، نظام اعتقادی، نظام فرهنگی و نظام مصرف همخوانی و تناسب داشته باشد و الا به یک سبک منتهی نمی شود.

۳. عناصر زندگی باید پایدار باشد و تحت تأثیر عوامل محرک محیطی هر روز تغییر نکند. مورد اخیر، بیان گر اختیاری و انتخابی بودن این عناصر است.

عوامل شکل دهنده سبک زندگی رایج

سبک زندگی امروز در سطح عموم جامعه، بیش از هر چیزی تحت تأثیر سبک زندگی غربی است. سه پدیده دست به دست هم داده تا سبک زندگی ای که یک گوشه دیگر دنیا تعریف می شود اینجا مصرف شود. ما طلبه ها هم تحت تأثیر معدل زندگی عمومی هستیم؛ زیرا خانواده و اطرافیان ما کاملاً تحت تأثیر هستند. چیزی که معدل عمومی سبک زندگی جامعه را تعریف می کند، درصد بالایی از آن، جایی دیگر تعریف می شود و ما به عنوان وارد کننده، مصرف می کنیم.

آن سه پدیده که دست به دست هم داده است عبارتند از:

۱. نوع فلسفه حیات در بخش های اندیشه و نرم افزاری و تجلی های بیرونی و سخت افزاری؛

۲. پدیده جهانی شدن؛

۳. پدیده نفوذ خزنده.

این ها یک زنجیره تشکیل می دهند و نوع زندگی ای که در یک جای دیگر تولید می شود با یک خط انتقال، اینجا ظهور می کند.

نظام معیشت طلاب

در این مجال می خواهم درباره اخلاق معیشت و نظام معیشت در سبک زندگی طلبگی بحث کنم. سبک زندگی طلبگی را محور بحث قرار دادیم زیرا مخاطب اول ما در این گفت و گو اهل علم و طلاب هستند و از طرفی نیز اگر بخواهیم سبک زندگی رایج را نقد کنیم آستانه تحمل آن در اجتماع وجود ندارد. به تعبیر دیگر هدف ما این است که یک الگوی ایده آل به جامعه معرفی کنیم و اقشار دیگر هر کدام به حسب خود به این سطح الگو خود را نزدیک کنند.

در نظام معیشت طلبگی، سه عنصر زهد، کفاف و انفاقات مطرح است:

زهد

از امام صادق علیه السلام در کافی شریف «بَابُ ذَمِّ الدُّنْیا وَ الزُّهْدِ فِیهَا» نقل شده است:

جُعِلَ الْخَیرُ کلُّهُ فِی بَیتٍ وَ جُعِلَ مِفْتَاحُهُ الزُّهْدَ فِی الدُّنْیا؛۲

تمام خیر را در خانه ای جمع کرده اند و کلید این خانه، زهد است.

همچنین از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است:

لَا یجِدُ الرَّجُلُ حَلَاوَهَ الْإِیمَانِ فِی قَلْبِهِ حَتَّی لَا یبَالِی مَنْ أکلِ الدُّنْیا؛۳

فرد، طعم ایمان را در جان خود نخواهد چشید، مگر این که برایش مهم نباشد که چه کسانی دنیا را خوردند و بردند.

از رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم حکایت شده است:

حَرَامٌ عَلَی قُلُوبِکمْ أنْ تَعْرِفَ حَلَاوَهَ الْإِیمَانِ حَتَّی تَزْهَدَ فِی الدُّنْیا؛۴

شیرینی ایمان بر دل های شما حرام است مگر این که زهد در دنیا را رعایت کنید.

در حدیث است که اگر دیدید فردی، در دنیا زاهد است، به او نزدیک شوید [این ارزش را دارد که باب رفاقت را با او باز کنید] که او اهل حکمت است. اما منظور از زهد چیست؟ با توجه به حدیث معروف امیر مؤمنان علیه السلام، زهد یعنی: «لِکَیلاَ تَأْسَوْا عَلَی مَا فَاتَکُمْ وَ لاَ تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ»۵

زهد، این نیست که تو مالک دنیا نباشی؛ این است که دنیا مالک تو نباشد. خیلی از بزرگان، زهد را به عدم تعلق و دلبستگی معنا کرده اند.

با مطالعه اندک و تا آنجایی که از اساتید استفاده کرده ام به این جمع بندی رسیده ام که زهد، بیشتر ناظر به حوزه مصرف است. مخالف زهد این است که شخص به نظام نیازهایش توسعه بدهد و بعد بگوید: «هر چیزی که نیاز است، باید رفع حاجت شود»، و در نتیجه دائماً مصرف کننده تر، دائماً محتاج تر گردد و به بهره برداری بیشتر از معمول دچار شود.

مرحوم آیت الله آقا شیخ محمد بید آبادی علماً و عملاً از رجال بزرگ بوده است؛ ولی به اندازه عظمت فکری و عملی و تأثیر فوق العاده مهم تاریخی که در انتقال خط معنویت ناب شیعی داشته، شناخته نشده و مورد توجه قرار نگرفته است. مرحوم ملا مهدی نراقی صاحب جامع السعادات و مرحوم میرزای قمی صاحب قوانین، نزد وی شاگردی کرده اند. بزرگ ترین شارح حکمت متعالیه صدر المتألهین، ملا علی نوری رحمه الله شاگرد مستقیم چند ساله او بوده است. مرحوم بیدآبادی، با این که صاحب حوزه علمیه بزرگی در شهر اصفهان و دارای جایگاه علمی خاصی بوده، زندگی بسیار ساده و زاهدانه ای داشته است. در یکی از نوشته های وی می خوانیم:

طالب عقبی باید به دل از جاه و مال دنیا بی رغبت باشد، به دل، نه آن که به زبان و گفت وگو زاهد و به دست و پا و دندان پنج پنج بگیرد؛ و تا اول، به اکراه بر نفس، زور نیاورد و ترک فضولی مباحه نکند، به عیوبش بر نمی خورد و به درجه زهد نمی رسد. اول درجه سلوک، ترک عوایق است.۶

درباره خوراک مرحوم بیدآبادی می نویسند: هر ماه یک مرتبه گوشت می خورد و قبل از استفاده از این گوشت، صد رأس گوسفند را قربانی کرده، میان فقرا و مستمندان تقسیم می کرد. درباره پوشاک وی نیز چنین نوشته اند: جامه های وی کرباس و پشمینه کم بها بود.۷ کسی که آن قدر توان داشت که ماهی صد گوسفند ذبح و انفاق کند، لباس پشمینه کم بها می پوشید. این سالک الی الله درباره مقدار ضروری خوراک و پوشاک و دیگر ضروریات زندگی یک انسان حقیقی می فرماید:

از لقمه پراکنده و رنگارنگ پرهیز کن که خوردن، برای توست، نه تو برای خوردن. در جامه، رعنایی و خودآرایی به فعل میاور و بدانچه دفع سرما و گرما کند، قناعت کن و زیادتی را به برهنه ای دیگر بپوشان و به گرسنه ای دیگر برسان و همچنین باش در جمیع مایحتاجات زندگی.۸

در جلسات گذشته، از زهد مرحوم آیت الله قاضی و علامه طباطبایی نمونه هایی را ذکر کردیم.۹

کفاف

روزی و رزق بسنده را کفاف گویند. این که انسان آن قدری داشته باشد که کفّ نفس بکند و محتاج درِ خانه غیر نشود.

در اصول کافی بابی به نام کفاف داریم. در آن باب از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آمده است:

اللهُمَّ ارْزُقْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ مَنْ أحَبَّ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ الْعَفَافَ وَ الْکفَافَ.۱۰

محدوده کفاف چیست؟ در این عبارت، کفاف به مصداق تعریف شده است:

کلُّ بِنَاءٍ لَیسَ بِکفَافٍ فَهُوَ وَبَالٌ عَلَی صَاحِبِهِ یوْمَ الْقِیامَهِ؛۱۱

آن مقداری از بناء که بیشتر از حد ضرورت باشد، روز قیامت وبال است، بار سنگینی است و نمی گذارد از آن عبور کند.

یکی از مهم ترین علت های این که اهل علم، مورد احترام مردمند، عزت نفس و مناعت طبع بزرگان ما بوده است.

امام سجاد علیه السلام می فرماید:

رَأَیتُ الْخَیرَ کلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِی قَطْعِ الطَّمَعِ عَمَّا فِی أَیدِی النَّاسِ؛۱۲

وقتی کسی به قدر کفاف، زندگی اش را تأمین بکند، یکی از آثارش این است که خدا در حق الله به او آسان می گیرد:

مَنْ رَضِی بِالْیسِیرِ مِنَ الْمَعَاشِ رَضِی اللهُ مِنْهُ بِالْیسِیرِ مِنَ الْعَمَل؛۱۳

کسی که از متاع دنیا، سهم کمتری برای خود قرار دهد، خدا هم به عمل کم او راضی می شود.

ما طلبه ها به دلیل توسعه ابزارهای ارتباطی، مثل رسانه ها و ساده شدن آمد و شدها، اختلاطمان با غیر طلبه ها خیلی زیاد شده است.

از طرفی نیز تلویزیون سطحی از زندگی بالا که خیلی از مردم جامعه ما آن سطح زندگی را ندارند، نشان می دهد و خانواده ما پیوسته تحت تأثیر آن هستند. در دهه شصت، تبلیغات در تلویزیون ممنوع بود؛ اما آرام آرام از تبلیغات بانک ها شروع کردیم که: «تو هم می توانی؛ برای تو هم ممکن است». با تبلیغات در رؤیاهای فرد گذاشتند که تو هم می توانی فلان چیز را داشته باشی. شبکه بازار ما امروز به جای این که کار حرفه ای تجارتی را میان خواص اهل تجارت دنبال کند بیشتر محل تبلیغ کالاهای مصرفی شده است.

چرا فرهنگ غربی ایجاد شده است؟

کاپیتالیزم، نظام سرمایه داری در سال ۱۹۳۰ یک رکودی داشت و به تعبیری به بن بست رسید؛ لذا نظام مصرف گرایی را توسعه دادند. برای این که در راستای اهدافشان مصرف گرایی اتفاق بیفتد، به این تصمیم رسیدند که باید تسهیلاتی را داد تا فرد بتواند بخرد و مصرف کند. وقتی شخص نمی تواند بخرد، به او می گوید: «به تو پول و وقت می دهم. چه چیزی کم داری؟»

امنیت شغلی، برای هر کسی مهم است. در سبک زندگی آمریکایی، از دست دادن شغل، کابوس بزرگ زندگی فرد است و ابعاد فشار روحی و عصبی و بحرانی که در او ایجاد می کند قابل مقایسه با جاهای دیگر نیست؛ برای این که وسایل زندگی و همه چیزش را با وام تهیه می کند. بانک بر اساس یک کارت اعتباری به او خدمات ارائه می دهد. هر شهروندی، یک مقدار اعتبار دارد؛ یعنی با توجه به تمام درآمدهای ده سال گذشته، به او تسهیلات می دهد؛ لذا ا