پاورپوینت کامل گفتگو؛ فقه اخلاق ۶۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گفتگو؛ فقه اخلاق ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفتگو؛ فقه اخلاق ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گفتگو؛ فقه اخلاق ۶۵ اسلاید در PowerPoint :

گفت وگو با حجت الاسلام والمسلمین محمد عمومی؛ مدیر مدرسه عالی فقه دارالهدی

اشاره

حجت الاسلام و المسلمین محمد عمومی در سال ۱۳۴۳ در اصفهان متولد شد. وی از سال ۱۳۶۱ تحصیلات حوزوی را آغاز کرد. برای ادامه تحصیل در سال ۱۳۷۴ به قم مهاجرت کرد و پیوسته در درس خارج آیت الله العظمی بهجت حضور یافت. موفقیت در آزمون علمی مجلس خبرگان برای احراز اجتهاد در فقه و اصول در سال ۱۳۸۵ از سوابق درخشان علمی او محسوب می شود. بیش از ۱۸ سال سابقه تدریس در حوزه و برخی مؤسسات آموزش عالی، همکاری علمی پژوهشی با مرکز تحقیقات فقهی قوه قضائیه، پژوهشکده باقرالعلوم(ع) و همچنین همکاری علمی با صدا و سیما در تهیه برنامه های قرآنی سوابق علمی وی را درخشان تر کرده است. حجت الاسلام عمومی به مدت دو سال ریاست مؤسسه فرهنگی دارالهدی و بعد از آن از سال ۱۳۸۹ ریاست مدرسه عالی فقه و اخلاق وابسته به بنیاد هاد را در کارنامه علمی اجرایی خود دارد. توانایی ایشان در دو عرصه علم و اخلاق باعث شد در زمینه فقه اخلاق گفت و گویی با ایشان ترتیب دهیم که حاصل آن طی دو شماره به خوانندگان عزیز، تقدیم می شود:

خُلُق: قبل از هر چیز از حضرت عالی تشکر می کنیم که فرصت در اختیار ما قرار دادید. محور این گفت وگو، فقه الاخلاق است. فقه الاخلاق، اصطلاحی است که کمتر بر سر زبان ها بوده است؛ لذا لطفاً ابتدا درباره فقه الاخلاق توضیحی بفرمایید.

– به نام خدا و با صلوات بر محمد و آل محمد

بنده هم تشکر می کنم از عزیزان و دست اندرکاران نشریه خُلُق، امیدوارم -إن شاءالله- حاصل این مصاحبه و گفت وگوی علمی، مباحث مفید و به تعبیری پرسش های مفیدی برای مخاطبان باشد؛ چون به نتیجه رسیدن بحث علمی در قدم اول، محتاج طرح پرسش های دقیق و شفاف و علمی است. اگر ما موفق بشویم در این گفت وگوی علمی، پرسش های شفاف و دقیقی را ارائه کنیم، خود این پرسش های دقیق -ان شاءالله- راه گشا خواهد بود برای عزیزانی که اهل تحقیق و اهل فکر هستند و امید است که در آینده، منجر به تحقیقات مفیدی بشود. قاعده مباحث علمی، اقتضا می کند که اول یک تعریف دقیقی از موضوع داشته باشیم؛ به همین دلیل، توضیح مختصری پیرامون این واژه عرض می کنیم.

همان طور که از نوع ترکیب فقه الاخلاق پیدا است، به صورت مضاف و مضاف الیه به کار می رود. این واژه، سابقه زیادی در کاربرد ندارد. یکی از آسیب ها و آفاتی که گاهی در مباحث علمی، مخصوصاً در زمینه علوم انسانی وجود دارد، این است که گاهی معنای واژه ها در اثر فقدان یک تعریف دقیق یا تعیین مراد از آن، گرفتار فراز و نشیب و آشفتگی می شود. در بحث فقه اخلاق، دو معنا می تواند بیشتر مورد توجه باشد؛ یک معنای سومی هم بعضی از معاصران مطرح کرده اند که فعلاً به آن نمی پردازیم. از دو معنایی که مهم تر است یکی از معانی، فقه اخلاقی است که در کنار سایر ابواب فقهی در نظر گرفته می شود. عزیزانی که با فقه آشنا هستند، می دانند که در فقه، ابواب مختلفی داریم؛ مثل باب طهارت، باب صلاه داریم، باب زکات و حج و امثال این ها که گاهی به این شکل از این ها نام برده می شود؛ مثلاً فقهِ صلاه، فقهِ طهاره، فقهِ قضا، فقهِ دیات، و از جمله فقهِ اخلاق. این، یکی از معانی است که همین جا مقداری توضیح می دهیم.

کسانی که با فقه آشنا هستند، می دانند در بخش عظیمی از فقه، موضوع بحث، افعال اختیاری مکلفین در صلاه، طهاره، زکاه، حج و امثال این است. در این مباحث، حکم فقهی بعضی از افعال اختیاری انسان را بیان می کنیم. در این معنای از فقه اخلاق، حکم فقهی آن دسته از افعال اختیاری که یک صبغه و رنگ اخلاقی دارند بیان می شود؛ از این رو این باب از ابواب فقه می شود «فقه اخلاق» در کنار سایر ابواب فقهی. این، یک معنای فقه اخلاق است که روش بحث در آن به طور عمده همان روش رایج و بسیار دقیقِ موجود در فقه احکام است.

یک معنای دوم هم در باب فقه اخلاق مدنظر هست که بعضی از پژوهش گران، این معنا را دنبال می کنند و آن، عبارت است از استنباط فقیهانه موضوعات و مسائل اخلاقی از منابع دینی؛ به تعبیر دیگر، استنباط روشمند گزاره های اخلاقی از منابع دینی.

در معنای اول، استنباط حکم فقهی موضوعات اخلاقی مدنظر است؛ ولی در معنای دوم، استنباط روشمند گزاره های اخلاقی در نظر است که در ضمنِ بحث باید بیشتر شکافته و باز بشود تا کاملاً دو موضوع، مرزبندی و از همدیگر تفکیک بشوند و در هر گفتار یا نوشتاری معلوم باشد که کدام معنا را اراده می کنیم؛ به دلیل اینکه این دو معنا تفاوت هایی با هم دارند که اگر این تفاوت ها لحاظ نشود، مباحث علمی، به مشکل برمی خورد. این یک بیان اجمالی دو واژه و دو تعریف.

خُلُق: اصطلاحات، مقداری فنی و تخصصی شد؛ لذا مناسب است لطف بفرمایید و با ذکر نمونه هایی، این دو معنا را از هم بیشتر تفکیک کنید، تا برای خواننده ها بیشتر واضح بشود. در ضمن بفرمایید پیشینه فقه اخلاق به کجا بر می گردد؟

– عرض شد که خود واژه فقه اخلاق، سابقه کاربرد دیرینه ای ندارد و ترکیب نسبتاً جدیدی است؛ ولی از جهت نوع مباحثی که مطرح شده، اجمالاً در آثار بزرگان گذشته، نمونه هایی را می توان یافت؛ گرچه خیلی فراوان نیست. مثلاً در فقه اخلاق اولی که به کار بردیم، استنباط حکم فقهی موضوعات اخلاقی را در بعضی آثار مرحوم فیض کاشانی می توانیم ببینیم. در وسایل الشیعه در کتاب جهاد نفس، این مطلب خیلی بارز است. عزیزانی که با وسائل الشیعه آشنا هستند، می دانند عنوان ابوابی که مرحوم صاحب وسائل به کار برده اند، بیان گر حکمی است که به نظر ایشان از آن استفاده شده است. در باب موضوعات اخلاقی ایشان در کتاب جهاد نفس ایشان همین تعبیر را به کار برده اند؛ مثلاً باب وجوب جهاد نفس، باب وجوب حسن ظن به خدا… . اگر احکامی مثل وجوب، حرمت، کراهت بر سر موضوعاتی اخلاقی آمد، در واقع، نشان دهنده یک نگاه فقهی به موضوعات اخلاقی است.

اما درباره فقه اخلاق به معنای استنباط روشمند گزاره های اخلاقی باید گفت: در بین آثار بزرگان، پرداختن به آیات و روایات اخلاقی، کم و بیش دیده می شود؛ به ویژه در آثار کسانی که روش مباحث اخلاقی شان، روش نقلی یا روش تلفیقی است؛ لکن دقت های فقیهانه که ما در مباحث فقه معمولمان داریم، کمتر در این مباحث به چشم می خورد؛ مانند دقت های سندی، دقت در تک تک واژه ها و ترکیب ها و مدالیل الفاظ و نسبت آن با ادل عقلی، سیر عقلا و مانند آن.

خُلُق: چگونه می توان موضوعات این دو را از هم تفکیک کرد؟

– پیش از پاسخ، باید از خوانندگان عذرخواهی کرد به دلیل اینکه بحث به جهت دقت علمی که دارد، شاید خسته کننده باشد؛ ولی ناگزیر باید به آن بپردازیم. ما در معنای اول، وقتی می گوییم استنباط حکم فقهی موضوعات اخلاقی، باید تعریف دقیقی از موضوعات اخلاقی داشته باشیم. وقتی می گوییم استنباط حکم فقهی، افعال اختیاری موضوع است. این افعال اختیاری، ممکن است افعال اختیاری مربوط به قلب باشد که اصطلاحاً از آن به افعال جوانحی یا افعال قلبی تعبیر می شود و یا مربوط به رفتارهای ما است که تعبیر می شود به رفتارهای جوارحی. در حیطه افعال جوانحی باید عرض کنیم بعضی از چیزهایی که در قلب ما می گذرد، افعالی است که تحت اختیار ما است و به همین دلیل، موضوع علم فقه خواهد بود. موضوعات اخلاقی نیز گاهی افعال جوانحی و تحت اختیار است؛ لیکن نه همه افعال جوانحی اختیاری؛ چون بخشی از آن مربوط به بحث اعتقاد خواهد بود و موضوع فقه عقائد است و در عرض فقه اخلاق. در فقه اخلاق، صبغه و رنگ اخلاقی، وجود دارد و مربوط به حیطه فضائل و رذائل می شود. این مربوط به افعال جوانحی.

اما در افعال جوارحی هم، هر نوع فعلی مورد بحث ما نیست. البته با یک نگاه کلان، کل مباحث دینی از رنگ اخلاقی خالی نیست؛ ولی در اینجا منظور، آن دسته از افعال اختیاری است که یکی از این دو ویژگی را دارد؛ یا نشأت گرفته از بعضی فضائل و رذائلند؛ یعنی یک رذیله یا یک فضیلت اخلاقی باعث صدور این فعل شده است و یا زمینه پیدایش یک فضیلت یا رذیلت اخلاقی به حساب می آیند.

بر این اساس، رفتارها و افعال جوارحی، از آن رو که اختیاری هستند، در حیطه فقه بررسی می شوند و با این ویژگی که دارند، رنگ و صبغه اخلاقی دارند؛ بنابراین تحت این تعریف می گنجد که همان استنباط حکم فقهی موضوعات اخلاقی است؛ بنابراین موضوع اخلاقی دو حالت دارد؛ یا مربوط به حیطه قلب و جوانح است، یا مربوط به حیطه رفتارها است. در حیطه قلب و جوانح، مربوط به فضائل و رذائل و در حیط رفتارها هم مربوط به رفتارهایی است که یا از فضیلت و رذیلتی نشأت گرفته اند یا باعث پیدایش فضیلت یا رذیلت می شوند.

برای مثال، فرض کنید اصل حسد، خارج از اختیار ما است؛ لذا خود حسد از حیط بحث، بیرون است؛ اما اگر این حسد، باعث بروز رفتارهایی مثل بدگویی یا رفتار دیگری شد، این رفتار از آن رو که نشأت گرفته از یک رذیلت اخلاقی است، در حیط بحث ما است و چون تحت اختیار ما هم هست، از احکامش بحث می کنیم. در رفتارهای ناشی از تکبر، بخل و مانند آن هم همین گونه است و می توان فهرست مفصلی از موضوعات اخلاقی ارائه کرد که نیازمند استنباط حکم فقهی آن است.

خُلُق: اگر ممکن است بفرمایید این موارد آیا در کتب علمای ما نمونه دارد یا نه؟

– به این معنا، نمونه هایی داریم؛ برای مثال در کتاب مکاسب در باب غیبت، مرحوم شیخ انصاری یا بزرگان دیگر، احکام فقهی غیبت را بحث کرده اند. این دقیقاً نمونه ای است از مباحث فقه اخلاق به معنای اول. غیبت به هر دو معنایی که مطرح شده – «ذکرک اخاک بما یکرهه» یا به معنای «هتک ستر مؤمن…» – فعل اختیاری است. این فعل اختیاری، موضوع فقه قرار می گیرد و احکامش بررسی می شود. بحث کذب یا نمیمه(سخن چینی) را نیز بحث کرده اند. در باب حسد، در کتاب رسائل در حدیث رفع، فی الجمله اشاره ای کرده اند؛ ولی وارد مباحث گسترده فقهی اش نشده اند.

موضوعات فراوانی از این دست داریم که به معنای اول، حکم فقهی شان به شیو اجتهادی، بررسی نشده است. بعضی از سنخ افعال جوارحی و بعضی از سنخ افعال جوانحی است. فرض کنید در باب قضای حاجت مؤمن، اینکه قضای

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.