پاورپوینت کامل حواریون اهل بیت؛ حبیبِ محبوب ۴۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حواریون اهل بیت؛ حبیبِ محبوب ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حواریون اهل بیت؛ حبیبِ محبوب ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حواریون اهل بیت؛ حبیبِ محبوب ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

بررسی زندگی نامه و فضائل جناب حبیب بن مظاهر

اشاره

در سلسله مقالات «حواریون اهل بیت علیهم السلام» به بررسی و شرح اوصاف و فضائل اصحاب و تربیت یافتگان مکتب اهل بیت علیهم السلام می پردازیم، تا با نگاه به سیره و سبک زندگی این ره یافتگان محضر نور، راه و مسیر خود را بیابیم. در این شماره به شرح زندگانی و حالات یکی دیگر از این رادمردان الهی می پردازیم. سخن از حبیبی است که فانی در محبوب عالم شد و خود محبوب همیشگی تاریخ گردید. صحبت از حبیبی است که در عمر ۷۵ ساله اش، محبت خود را ثابت کرد. آری؛ سخن از حبیب پسر مظاهر است؛ آن پیر عاشقان و عارفان، الگوی شب زنده داری و مجاهدت، اسوه شور و شعور، راد مردی که خدایی زیست و در نهایت پس از عمری سربازی برای امامت و ولایت، در برابر امامش در خون خود غلطید و به فوز عظیم شهادت نائل شد. سلام و دورد خدا بر روان پاکش باد.

مروری کوتاه بر زندگینامه حبیب بن مظاهر

حبیب، فرزند «مظهر بن رئاب بن اشتر بن جخوان» است.[۱] برخی به جای «مَظاهر» او را «مُظَهَّر» خوانده‎اند. او یک سال پس از بعثت، در قبیله پرافتخار بنی اسد در یمن به دنیا آمد و در سال نهم هجری همراه با خانواده اش، از یمن راهی مدینه شد. دوران کودکی اش مصادف بود با ظهور و طلوع خورشید اسلام و از این رو توفیق مصاحبت با نبی مکرم اسلام۶ را یافت. از همان کودکی، علائم بزرگی در او نمایان بود. او از ابتدا جزء ارداتمندان امام حسین(ع) به شمار می رفت و با وجودی که حدود ۱۰ تا ۱۳ سال از امام حسین بزرگ تر بود، همواره در برابر ایشان اظهار افتادگی و فروتنی می کرد.

نقل می کنند روزی پیامبر اکرم(ص) به طفلی برخوردند که مشغول بازی بود. حضرت جلو رفته، مکرر پیشانی او را بوسیدند. سپس او را بر دامن خود نشاندند و با بوسه های مکرر، او را نوازش کردند. اصحاب، درباره این عمل حضرت پرسیدند و حضرت فرمودند: «روزی دیدم که این طفل با فرزندم حسین بازی می کرد و در حین بازی، خاک زیر پای حسین را برمی داشت و به صورت و چشم هایش می مالید. من او را به سبب محبتش به حسین دوست می دارم. جبرئیل خبر داده که او در واقعه کربلا، از انصار و یاران حسینم خواهد بود».[۲]

مرحوم حاج شیخ جعفر شوشتری در تقریرات خود، احتمال داده که آن طفل، حبیب بن مظاهر بوده است.

کوتاه سخن، اینکه سابقه محبت و علاقه او به سید الشهداء، به دوران طفولیت بر می گردد و محبت او هفتاد ساله و ریشه دار است.

صحابی بودن و توفیق تشرف به محضر شش امام، از او چهره ای ماندگار و قابل توجه ساخته است. مردی که بعد از نبی مکرم(ص) ملازم، انیس و شاگرد خاص امیر علم و معرفت، حضرت علی(ع) بود و در سایه تربیت ابر مرد عالم، به رشد و تکامل لازم رسیده بود؛ لذا در طول زندگی حضرت، از فدائیان ایشان بود و در هر سه جنگ مهم و سرنوشت ساز صفین، نهروان و جمل، یکی از سربازان و یاران ایشان بود. او را همچنین از افراد «شرطه الخمیس» در حکومت حضرت علی(ع) دانسته اند.[۳] «شرطه الخمیس» به تعبیر امروزی، گروه ضربت یا چریک های زبده بودند که در مواقع حساس و برای انجام مأموریت های خاص و فوری، از ایشان استفاده می شد.

بعد از شهادت امیرالمؤمنین(ع) حبیب بن مظاهر در رکاب امام مجتبی(ع) انجام وظیفه نمود و دوران رنج آور و پرفشار اموی و جهالت ورزی مردم عوام و لغزیدن خواص را به چشم دید و تحمل کرد. وی به صلح امام حسن مجتبی(ع) مؤدبانه گردن نهاد و صبر کرد. بعد از شهادت امام مجتبی(ع) و خبردار شدن از خروج امام حسین(ع) از مدینه، وی از حمایت گران ایشان و جزء چهار نفر از سران کوفه بود که برای امام حسین(ع) نامه نوشتند و ایشان را به کوفه دعوت کردند؛ اما دعوت او، مانند کوفیان بی وفا نبود؛ بلکه جان و مال خود را بر سر این دعوت نهاد. تا اینکه بعد از عمری مجاهدت و فداکاری، در واقعه عاشورا به عشق امام حسین(ع) و در برابر آن حضرت به خاک افتاد و شهید شد. در آینده نقش آفرینی های او در واقعه کربلا، بیان خواهد شد.

سجایای اخلاقی حبیب بن مظاهر

برای شناخت بهتر این شخصیت بزرگ اسلامی، به بیان برخی از زوایای شخصیتی و سجایای اخلاقی او می پردازیم.

۱. علم و معرفت

از نظر ابر مردی که حبیب در محضر او شاگردی کرده است علم؛ چراغ عقل، بهترین راهنما، برترین هدایت گر، گمشده مؤمن و مایه عزت و حیات است.[۴] مقتدای حبیب بن مظاهر خود باب و سرچشمه علم و معرفت است که فرمود: من کوهساری هستم که چشمه علوم و فیوضات از من می جوشد و هیچ پرنده ای به بلندای من نمی رسد.[۵]

مگر ممکن است کسی یک عمر در کنار دریای علم باشد و از این دریا بهره نبرد؟ از این رو یکی از خصوصیات بارز پسر مظاهر، علم و آگاهی فراوان او است؛ تا جایی که حضرت سید الشهداء(ع) در نامه ای که به او نوشتند او را از فقها شمردند.[۶] کسی که فقاهتش از سوی امام(ع) تأیید شده باشد، حساب و جایگاهی ممتاز دارد.

برای اینکه کسی بتواند فقیه باشد، لازم است در علوم گوناگونی مانند حدیث و تفسیر و … متبحر باشد. برخی بزرگان درباره حبیب می گویند: او در جمیع علوم و فنون، همچون فقه، تفسیر، قرائت، حدیث، ادبیات، جدل و مناظره، تبحر داشت، تا آنجا که مایه اعجاب و شگفتی دیگران بود.[۷]

پسر مظاهر، آن چنان در محضر حضرت امیرالمؤمنین(ع) شاگردی نمود و تربیت شد که از اصحاب خاص ایشان شد، تا جایی که اسم او را در ردیف رُشید هجری، کُمیل بن زیاد نخعی، میثم تمار و … ذکر می کنند.همچنین وی از جمله افرادی است که از دست پر کرامت امیرالمؤمنین(ع) به علوم و اسراری مانند «علم منایا و بلایا» رسید.[۸] علم منایا و بلایا دانشی است که به کمک آن می توان از مدت عمر افراد و امتحاناتی که خدا از افراد به واسطه بلاها و نعمت ها می گیرد و اتفاقات و حوادث گذشته و آینده خبر دار شد.[۹] در ادامه به نمونه ای اشاره می کنیم:

نمونه ای از آگاهی حبیب بن مظاهر از وقایع آینده

روزی میثم تمار در حالی که بر اسب خود سوار بود، به حبیب بن مظاهر اسدی برخورد. آن دو آن قدر به هم نزدیک شدند که گردن اسب هایشان به هم چسبید. حبیب گفت: «گویی شیخی را می‎بینم که جلوی سرش مو ندارد و شکمی بزرگ دارد و نزدیک دار الرزق کدو می‎فروشد؛ او را به سبب محبت به اهل‎بیت پیامبرش به صلیب و دار آویخته، همان گونه که بر چوبه دار است، شکمش را می درند».

میثم گفت: «البته من خود بهتر می‎دانم مردی سرخ و سفید را که دو لگام به دهان او زده می‎شود. او برای یاری فرزند دختر پیامبر(ص) خارج می‎شود، پس کشته می‎شود، و سر او را در کوفه می‎گردانند». سپس هر دو از یکدیگر جدا شدند. مردمی که سخنان آن دو را شنیدند، گفتند: «تا به حال دروغ گوتر از این دو مرد ندیده‎ایم».

هنوز جمعیت، پراکنده نشده بود که «رُشَید هجری» از راه رسید و سراغ میثم و حبیب را گرفت. مردم گفتند: «آن دو از هم جدا شدند و ما شنیدیم که چنین و چنان می‎گفتند». رُشید گفت: «خداوند، میثم را رحمت کند! او [نکته‎ای را] فراموش کرد» و خود چنین افزود: «برای کسی که سر حبیب را بیاورد، صد درهم پرداخت خواهد شد». سپس پشت کرد و رفت. آن گروه گفتند: «به خدا قسم! این از همه آن ها دروغ گوتر است».

گزارشگر این واقعه می گوید: «دورانی کوتاهی نگذشت که خودم دیدم میثم را در باب عمرو بن حریث به دار آویختند و همچنین سر حبیب که با حسین(ع) کشته شده بود، آورده شد و خود دیدم که هر چه گفتند، همان شد».[۱۰]

علاوه بر علوم سرّ، حبیب بن مظاهر در معارف و حقایق عالم نیز بهره زیادی از محضر اهل بیت علیهم السلام برده است. به نظر نگارنده، با توجه به مضامین و محتوای روایات یک راوی، می توان به میزان عقل و نیز درک او و نیز میزان ظرفیت و اهلیت او برای درک حقایق و معارف پی برد؛ چرا که اهل بیت علیهم السلام

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.