پاورپوینت کامل گفت وگو؛ اخلاق باید زمینه سایر علوم باشد ۷۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گفت وگو؛ اخلاق باید زمینه سایر علوم باشد ۷۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفت وگو؛ اخلاق باید زمینه سایر علوم باشد ۷۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل گفت وگو؛ اخلاق باید زمینه سایر علوم باشد ۷۳ اسلاید در PowerPoint :

گفت وگو با حجت الاسلام والمسلمین مرتضی آقا تهرانی

اشاره

حجت الاسلام والمسلمین دکتر مرتضی آقا تهرانی در سال ۱۳۳۶ در اصفهان متولد شد. تحصیلات مقدماتی علوم حوزوی را در مدرسه حقانی قم و زیر نظر شهیدان گران قدر، قدوسی و بهشتی به اتمام رساند. ایشان از رزمندگان پرتلاش دوران دفاع مقدس بوده و هم زمان دروس متوسطه و عالی فقه و اصول، فلسفه و تفسیر را در مکتب بزرگانی چون حضرات آیات بهجت;، مظاهری و مصباح یزدی فراگرفته است. تحصیل در مؤسسات باقرالعلوم، در راه حق، امام خمینی(ره) و اخذ فوق لیسانس روان شناسی در قم، فوق لیسانس فلسفه غرب و دکترای فلسفه عرفان از دانشگاه بینگ همتون آمریکا، کارشناسی ارشد مطالعات اسلامی از دانشگاه لگ گیل کانادا، بخش دیگری از کارنامه درخشان علمی وی است.

حجت الاسلام والمسلمین تهرانی، پنج سال به عنوان امام جمعه شهر نیویورک و مسئول مؤسسه اسلامی این شهر فعالیت نمود و پس از بازگشت از آمریکا تا به امروز علاوه بر خدمت به نظام در قالب نمایندگی مجلس به تدریس و تبلیغ در سطوح عالی حوزه و دانشگاه و تحقیق و پژوهش در گستره فقه، اصول، اخلاق، عرفان و علوم تربیتی پرداخته است.دغدغه حجت الاسلام آقا تهرانی درباره مسائل اخلاقی، به سادگی از خلال دیدارشان از مجموعه بنیاد هاد، ملموس بود. این دغدغه ها و نیز صبغه اخلاقی وسلوکی ایشان و ارتباطی که با علمای بزرگ اخلاق داشته اند ما را بر آن داشت که با ایشان گفت وگویی ترتیب دهیم که حاصل آن به حضورتان تقدیم می شود.

خُلُق: با عرض سلام و تشکر بابت وقتی که در اختیار ما گذاشتید. به عنوان ورود به بحث، لطفاً دربار اهمیت و جایگاه اخلاق توضیح بفرمایید. حجت الاسلام آقاتهرانی: بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین و الصلاه والسلام علی محمد و آله الطاهرین، سیّما بقیه الله فی الأرضین روحی و ارواح العالمین له الفداء و جعلنا من خیر أعوانه و أنصاره والمستشهدین بین یدیه.

یکی از آفات شایع امروز ما که فکر می کنم واگیردار هم هست، سکولاریزم است؛ درحالی که اخلاق نباید از سایر علوم، تفکیک شود؛ بلکه باید زمینه کار در هر رشته ای باشد. درست است که تفکیک علوم، کار خوبی است؛ برای مثال، اصول فقه، یک علم است، فقه، یک علم است، منطق، علوم تربیتی، اخلاق، هر یک ویژگی و حیطه و تعریف مشخصی دارد؛ اما شما توجه بکنید که انبیای الهی، به ویژه پیغمر خاتم(ص) با اینکه همه این علوم را دارند و پاسخ گوی تمام نیازهای بشر هستند، با این حال خدای تعالی پیامبر را با عنوان «وَ إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ»[۱] معرفی می کند، نه به عنوان یک فرد اصولی، نه به عنوان یک حکیم و نه به عنوان یک محدَّث و غیره. به عنوان یک متخلق به اخلاق الله از ایشان یاد می شود.

خود ایشان هم وقتی می خواهد خودش را معرفی کند، همین طور معرفی می کند و نمی فرماید: من در کلام اولم، فیلسوفم، اصولی یا فقیه هستم؛ بلکه می گوید: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلَاق».[۲] به اعتقاد بنده، اخلاق مثل یک صفحه و زمینه ای می ماند که روی آن چیزی بنویسی. اگر آن زمینه زرد باشد، شما آبی بنویسی، سبز می شود. اگر مشکی باشد، چیز دیگری می شود. بستگی دارد که صفحه شما چه رنگی است. چون صبغه الله است. در فلسفه بیاید، در عرفان بیاید، در کلام بیاید، در سیاست بیاید، در خانه بیاید، در کوچه بیاید، در بازار بیاید، در مجامع علمی بیاید، هر جا که برود، شما باید ببینید که زمینه کارتان چیست در اخلاق؟ بعد همه چیز عوض می شود. واقعاً عوض می شود.

وزارت خارجه ما، وزارت کشور ما، دولت ما و سایر ارگان ها و سازمان ها اگر داخلش اخلاق باشد یا نباشد، خیلی فرق می کند. اگر متخلق به اخلاق الله باشد، یا متخلق به اخلاق شیطانی باشد، هرگز یکی نیست. هرجا بروی اخلاق، خودش را نشان می دهد؛ منتها خیلی ها اهمیت نمی دهند.

خُلُق: با این اوصاف، آیا باید علمی به نام علم اخلاق مثل سایر علوم داشته باشیم؟

حجت الاسلام آقاتهرانی: بله؛ علم اخلاق، یک علم تخصصی است و باید مثل بقیه علوم به شکل تخصصی کار شود.خیلی از علوم، سابقه نداشتند؛ مثل روان شناسی که قبلاً نبوده و یک وقتی متولد شده است، اما حالا این همه مباحث دارد و همه سؤالاتی که داشته اند جدی به دنبال پاسخ هایش رفتند. وقتی پاسخ هایش را به دست آوردند، تازه ما می گوییم این علم، غربی است! خب اگر غربی است، تو اسلامی اش را پیدا کن. علوم اجتماعی همین طور، علوم تربیتی همین طور و….

جالب اینکه غربی ها یعنی مسیحی ها در این جهت خیلی بیشتر از ما کار کرده اند. در علم اخلاق هم بسیار کار کرده اند. اصلاً فلسفه اخلاق برای آن ها است و از آن طرف آمده. یادم است یک وقتی که در دانشگاه بینگ همتون که یکی از دانشگاه های خوب آمریکاست، درس می خواندم، قرار بود روی یکی از مباحث فلسفه یونان کار کنم. وقتی به کتابخانه دانشگاه رفتم، دیدن این همه نوشته و این همه کار، فقط در موضوع فلسفه یونان، برایم شگفت آور بود.

مسیحیت اصلاً ادعا ندارد این انجیل، همانی است که بر حضرت عیسی(ع) نازل شده است. صد سال به صد سال، انجیل را ترمیم می کنند برای اینکه جواب گو باشد. آن ها با نداشتن منبع حسابی، این طور کار کرده اند؛ اما ما وحی الهی در دست داریم؛ آن هم وحی خالص و در عین حال، کار نمی کنیم. وحیی که حتی عوام هم معنای آن را می فهمند؛ یعنی لازم نیست حتما علامه طباطبایی بشوید، تا آیات قرآن را بفهمید؛ مثلاً اگر شما برای فرد بی سوادی این آیه را بخوانی:

وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَهً ضَنْکاً؛[۳]کسی که از یاد من اعراض کند و رو بگرداند، زندگی تلخی خواهد داشت می فهمد، شما چه می گویید؟

می خواهم بگویم یک فرد با ابتدایی ترین سطح علمی، این کتاب را می فهمد، تا خود امام عصر(ع). قرآن، بطنی دارد. بطنش، بطنی دارد. در هر بطنی، بطونی خوابیده است. جوری کتاب باعظمت را ترتیب داده که هیچ کس نیست که این کتاب را باز کند و بی بهره باشد؛ بیابانی باشد، شهری باشد، انسان امروز باشد، دیروز باشد. کتاب ارزنده ای است؛ با این وجود، چرا جدی روی این کتاب الهی کار نمی کنیم؟ نکند خدای ناکرده قبول نداریم.

خُلُق: وارد بخش محوری صحبت برویم که حوزه است. لطفاً دربار اخلاق در حوزه هم توضیح بفرمایید.

حجت الاسلام آقاتهرانی: بیشتر افرادی که حوزه می آیند، اگر بپرسید برای چه حوزه آمدید؟ پاسخ می دهند می خواهیم آدم بشویم. می خواهیم آقای بهجت بشویم. آن هم نه آقای بهجت به عنوان یک فیلسوف یا یک اصولی؛ بلکه به عنوان کسی که آدم شده است. من در بین طلبه های تازه وارد، غیر از این ندیده ام.

با این حال هنوز برای اخلاق در حوزه کاری جدی نشده است. حتی بعضی ها که خودشان آدم های متخلق هستند و مسئولیتی دارند، همان ها هم اهمیتی درخور نمی دهند؛ یعنی به صرف ساده و به جامع المقدمات و. .. بیشتر اهمیت می دهند، تا اخلاق. در دروس صرف و نحو و… نمره مهم است، آمدن شاگرد، آمدن استاد، مهم است؛ اما اخلاق، باری به هر جهت است، حاشیه است.در حالی که همه می بینیم که در اجتماع، مردم بیشترین چیزی که از ما توقع دارند، همین اخلاق است. شما خودتان را نگاه کنید. آیا تا حالا مادرتان از شما پرسیده که: مادر! اسفار یا فلان کتاب را پیش چه کسی خواندی؟ اما اگر کوچک ترین بداخلاقی از من ببیند، می گوید: مادر! از شما توقع ندارم.

من دنبال کرده ام؛ در روایات هم وقتی که بحث کفو پیش می آید که چه چیزی در کفو مهم است، مال داشتنش، پول داشتنش، حتی ایمانش؟ اول می گویند ببین اخلاقش چطوری است، بعد می گویند ایمانش چطوری است. بعد می گوید برو سر مسائل دیگرش. چرا؟ چون واقعاً حتی با یک آدم کافر متخلق می توانی زندگی کنی، می توانی بشینی؛ ولی یک آدم مذهبی بداخلاق را پنج دقیقه هم تحمل نمی کنی.

خُلُق: در روایت هم می گوید،کافر متخلق، به بهشت نزدیک تر است تا این شخص که متدیّنِ بداخلاق است.

حجت الاسلام آقا تهرانی: واقعاً هم همین جور است. گاهی آدم می بیند یک کسی که خیلی هم با ما یکی است، اما بد اخلاق است، حاضر نیستیم حتی پنج دقیقه در ماشینش بنشینیم و ترجیح می دهیم پیاده برویم.اخلاق مهم است، خیلی مهم است: « فَبِما رَحْمَهٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک »[۴]. در ارتباط جمعی، اخلاق خیلی مؤثر است. مسلمان ها باید برای اخلاق، خیلی برنامه داشته باشند. من یک تحقیقی کرده ام که ببینم چند درصد روایات، اخلاق است، چند درصدش احکام است، چند درصدش عقاید است، دیدم روایات اخلاقی آمار قابل توجهی دارند.

خُلُق: به نظر شما کار اخلاقی در حوزه به یک رشته مستقل نیاز دارد، یا همین که اساتید حوزه در ابتدای درس خود و در ضمن آن، مطالبی اخلاقی بگوید یا رفتاری اخلاقی داشته باشد، کافی است؟

حجت الاسلام آقا تهرانی: بنده فکر می کنم هر دو باید باشد؛ یعنی هم ضمن مباحث دیگر، اخلاق را بیاوریم و جایش را معین بکنیم که عرض کردم؛ مثل زمینه برای علوم مختلف باشد و هم مستقل باشد. لازم است جایگاه اخلاق و مباحث اخلاقی دانسته بشود که بتوانیم جلو برویم و کار کنیم. خیلی جایش خالی است. البته حوزه نسبت به همه جا بهترین است؛ ولی باز هم نسبت با آن چیزی که باید باشد، فکر می کنم رابطه اش مثل هزار و صفر است؛ یعنی در این جهت، بسیار کم کار کرده ایم؛ در حالی که نیاز، صددرصد است و جوانان ما هم می فهمند و اساتید هم می فهمند؛ اما نمی دانم چه جور شده که این طور مورد بی توجهی است!

متأسفانه برخی اساتید وقتی به یک روایت می رسند که می خواهند کنارش بگذارند و بگویند به درد کار نمی خورد، می گویند اخلاقی است؛ در حالی که اگر آدم یک مقدار دقت بکند، می بیند این طور نیست. حضرت آقا (مقام معظم رهبری) -دامت برکاته- در درسشان اول یک حدیث اخلاقی می خوانند، بعد درس را شروع می کنند.

خُلُق: این در حالی است که حتی در خود فقه هم بسیاری از احکام داریم که رنگ و بوی اخلاق دارد و می شود حکم فقهی راجع به آن داد؛ یعنی حتی به دید فقهی هم اگر نگاه شود، باید مطرح شود؛ ولی این هم خیلی مورد بی مهری قرار گرفته است؛ مثلاً اگر یک نفر در کنار خیابان، دست بلند کند که من سوارش کنم، اصلاً از نظر فقهی، این چه حکمی دارد؟ آیا مستحب است، مکروه است، واجب است؟ آن قدر که سایر مسائل احکام گفته شده، این مسائل که رنگ و بوی اخلاق دارد، حتی از دیدگاه فقهی هم بررسی نشده است.

حجت الاسلام آقا تهرانی: بله؛ به احکام فرعی بیشتر پرداخته شده، تا احکام اصلی. مثلاً چندی قبل، من این مطلب را مطرح کردم که پایگاه و جایگاه دروغ در احکام الهی، در تمام فقه، از اول از طهارت تا دیات، چیست؟ در قضا، در روزه؛ مثلاً در روزه، دروغ بر خدا و پیغمبر۶ مُبطل است. در قضا مثلاً در دعواها و بیّنه و مدعی و این ها دروغ مطرح می شود؛ چون تکاذب دارد و هر کدام دیگری را متهم می کند به دروغ. آن وقت می بینی چقدر بحث هست! بحث هایی که گاهی اگر آدم وقت و توانش را داشته باشد، می بیند خیلی چیزها یاد می گیرد. اصلاً خود پایه علم باید بر صداقت باشد، وگر نه علمی نیست. چرا؟ مثلاً فرض کنید تفسیر یا هر علم دیگری، اگر شما در تحقیقتان یک دروغ بیاید، تحقیق ارزش ندارد. اگر در تفسیرتان یک دروغ یک پیش داوری بیا