پاورپوینت کامل حکایاتی خواندنی از هدایت اهل سنت در روضه اباعبدالله(ع) ۴۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حکایاتی خواندنی از هدایت اهل سنت در روضه اباعبدالله(ع) ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حکایاتی خواندنی از هدایت اهل سنت در روضه اباعبدالله(ع) ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حکایاتی خواندنی از هدایت اهل سنت در روضه اباعبدالله(ع) ۴۴ اسلاید در PowerPoint :
سفینه اشک
اشاره
شاید شما هم برخی ایرادات شـبــهه روشــنفکرانه را در مورد عزاداری سیّد و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین(ع) و اشک برای آن حضرت را شنیده باشید. راجع به فواید اخلاقی، فردی و اجتماعی، سیاسی و دیگر فوائد و نتایج گریه بر مصائب اهل بیت: به ویژه اباعبدالله الحسین(ع) مطلب فراوان گفته شده است. در این مقدمه کوتاه به دنبال بیان فوائد نیستیم؛ ولی در جواب کسانی که شبهه می افکنند، بهتر است به برخی از فوائد اشاره شود.
اساساً کدام اشک است که بر اساس روایت، یک قطره اش، باعث آمرزش همه گناهان می شود؟ امام صادق(ع) می فرمایند: هر کس مصائب ما را یاد کند، یا کسی مصائب ما اهل بیت رسالت را نزد او ذکر نماید، و به سبب آن، از دیده اش به اندازه بال مگسی اشک بیرون بیاید، خداوند عالمیان، همه گناهان او را بیامرزد؛ هرچند که گناهانش مانند کف دریاها باشد.[۱]
چرا این قدر پیوند عاطفی با اباعبدالله الحسین(ع) و اقامه عزای آن حضرت، مورد تأکید روایات قرار گرفته است؟ شاید بتوان گفت همان طور که قیام اباعبدالله الحسین(ع) برای حفظ دین اصیل بود -آن چنانکه خود حضرت به آن اشاره کردند- ادامه حفظ دین و بقای اسلام ناب هم با اقامه عزای حضرتش امکان پذیر است. حضرت امام(ره) در این باره می فرماید:
آن روضه است که این محراب و این منبر را حفظ کرده است. حرف می زنید، خطبه می خوانید، نوحه می خوانید، مردم را به گریه وادار می کنید، مردم هم که گریه می کنند، همه روی این مقصد باشد که این اسلام را ما می خواهیم با همین هیاهو حفظش کنیم؛ با این هیاهو، با این گریه، با این نوحه خوانی، با این شعر خوانی، با این نثرخوانی ما می خواهیم این مکتب را حفظ کنیم؛ چنانکه تا حالا هم حفظ شده است.[۲]
یکی دیگر از فوائد ذکر مصائب، القای حقایق در بستری است که دل انسان، آماده دریافت آن ها است. همه می دانند که وقتی عاطفه انسان به جوش می آید، به دلیل صافی دل و آمادگی ضمیر، راه برای دریافت حقایق بسیار هموار می شود. رهبر معظم انقلاب -مدظله العالی- در این باره می فرماید:
قدرت عاطفه، قدرت عظیمی است؛ لذا ما را امر می کنند به گریستن، گریاندن و حادثه را تشریح کردن. زینب کبری(س) در کوفه و شام، منطقی حرف می زند؛ اما مرثیه می خواند، امام سجاد(ع) روی منبر شام، با آن عزت و صلابت، بر فرق حکومت اموی می کوبد؛ اما مرثیه می خواند. این مرثیه خوانی، تا امروز ادامه دارد و باید تا ابد ادامه داشته باشد، تا عواطف متوجه بشود. در فضای عاطفی و در فضای عشق و محبت است که می توان خیلی از حقایق را فهمید که در خارج از این فضاها نمی توان فهمید.[۳]
نتیجه این دریافت حقایق، هم هدایت بیشتر و بهتر شیعیان و محبان اهل بیت: است و هم هدایت دیگران؛ چرا که «اِنَّ الْحُسَیْنَ مِصْباحُ الْهُدی و سَفینَهُ النَّجاهِ؛ حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است»[۴]. هدایت به وسیله اشک بر اباعبدالله الحسین(ع) اتفاقی است که بارها در طول تاریخ تکرار شده است. در این زمینه دو مورد قابل توجه و شنیدنی وجود دارد که طی آن ها دو نفر دورافتاده از خورشید ولایت، به چشم نورِ تشیّع راه می یابند.
حکایت اول
شیعه شدن یک طلبه اهل سنت با روضه امام حسین(ع)
حجت الاسلام والمسلمین شریف زاهدی طلبه نوشیعه زاهدانی که بیش از ده سال است به تشیع گرویده، در دانشکده علوم قرآنی قم جریان شیعه شدن خود را برای دانشجویان این گونه بیان کرد: بنده محمد شریف زاهدی اهل نیک شهر استان سیستان و بلوچستان هستم. بعد از یازده سال تحصیل در مدارس علمیه اهل سنت، با شنیدن روضه امام حسین(ع) بارقه هدایت در دلم پدید آمد و پس از تحقیقات مفصل در سال به مکتب نورانی اهل بیت: مشرف شدم.
یکی از اساتیدم «مولوی عیسی ملازهی» امام جماعت مسجد محمد رسول الله(ص) بود. گاهی که برایش مشکلی ایجاد می شد و نمی توانست به مسجد برود، بنده را به جای خود می فرستاد، تا نماز جماعت را اقامه کنم. شب عاشورای سال بود و من به جای استادم به مسجد رفتم و نماز عشا را خواندم. من آخرین نفری بودم که از مسجد بیرون آمدم و درب مسجد را قفل کردم. می خواستم به مدرسه برگردم که صدای سخنرانی از حسینیه شیعیان مهاجر چابهار که در فاصله پنجاه متری مسجد بود، توجهم را جلب کرد.
کنجکاو شدم تا بدانم سخنران چه می گوید؛ زیرا به ما گفته بودند که هر چه روحانیون شیعه می گویند، دروغ است. به این نیت رفتم که ببینم چه دروغ هایی می گوید. می خواستم وارد حسینیه شوم؛ ولی خجالت کشیدم؛ چون لباس مولوی ها بر تن من بود.
آهسته کنار پنجره نشستم و به صحبت های روحانی شیعه گوش دادم. سخنرانی او درباره شخصیت امام حسین(ع) بود. می گفت: «در کتاب مسند احمد حنبل و سنن ترمذی و چند کتاب دیگر، این روایت آمده است که پیامبر(ص) فرموده اند: «إنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ سَیّدا شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّهِ؛ امام حسن و امام حسین، سرور جوانان بهشتی هستند»» و همین طور از کتاب های اهل سنت مطالبی به همراه آدرس هایشان بیان می کرد.
این سؤال به ذهنم آمد که این روحانی شیعه، چگونه کتاب های اهل سنت را مطالعه کرده است؟ زیرا به ما گفته بودند کتاب های شیعه را نخوانید که گمراه کننده است. چرا آن ها (شیعیان) نمی گویند کتاب های اهل سنت را نخوانید که گمراه می شوید؟
وقتی روحانی شیعه سخنرانی اش تمام شد روضه خواندن را شروع کرد. روضه قتلگاه امام حسین(ع) را خواند که روضه جان سوزی بود؛ به طوری که اشک های من ملای سنی که تا آن لحظه، حتی یک قطره اشک هم برای مظلومیت امام حسین(ع) نریخته بودم، سرازیر شد و بسیار گریه کردم.
بعد از این بود که تحقیق درباره تشیع را آغاز کردم و اولین بار با مطالعه کتاب شب های پیشاور[۵] نوشته مرحوم سلطان الواعظین شیرازی[۶] بسیاری از حقایق برایم روشن شد و می دیدم بسیاری از مطالبی که از منابع اهل سنت در این کتاب ذکر شده، مورد تأیید همه فرق اهل سنت است و این برایم خیلی جالب بود.
سپس تحقیقات خود را ادامه دادم و کتاب های بیشتری مطالعه کردم تا به این نتیجه رسیدم که تشیع حق است. از سال به صورت تقیه و پنهانی شیعه شدم و در سال تصمیم گرفتم این مطلب را آشکار کنم و رسماً آن را اعلام کردم.[۷]
حکایت دوم
شیعه شدن یک وهابی با شنیدن روضه امام حسین(ع)
«وقتی صدای مقتل خوانی روز عاشورا را شنیدم، دلم لرزید. تا قبل از آن، به قدری تفکرات وهابیت در ذهنم رخنه کرده بود که با اینکه حق بودن حرف های همسرم در مورد تشیع را قبول داشتم؛ اما نمی توانستم آن ها را بپذیرم تا اینکه آن نوای آسمانی به گوشم رسید و انگار خدا درهای معرفتش را به روی دلم باز کرد».
این حرف های « سیتی ورده الجنه» اندونزیایی است… شاید زمانی که « سیتی ورده الجنه» زنی اندونزیایی که به عنوان مربی، وهابیت را تبلیغ می کرد، هیچ وقت تصور نمی نمود که روزی جزو شیعیا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 