پاورپوینت کامل الگوهای قرآنی؛ پیر رسالت حضرت نوح(ع) ۶۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل الگوهای قرآنی؛ پیر رسالت حضرت نوح(ع) ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل الگوهای قرآنی؛ پیر رسالت حضرت نوح(ع) ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل الگوهای قرآنی؛ پیر رسالت حضرت نوح(ع) ۶۵ اسلاید در PowerPoint :
اشاره
در مــقالـــه قبل، به معرفی و تاریخ زندگی یکی از پیامبران اولوالعزم و الگوهای قرآنی، یعنی حضرت نوح(ع) پرداختیم و دریافتیم این بزرگ مرد، در راه خدا و برای هدایت بشر زمان خود، چه مرارت ها و زحماتی کشیده است. در این مقاله به مقامات این بزرگوار و بعضی آموزه های اخلاقی او اشاره می کنیم.
مقامات حضرت نوح(ع)
۱.صاحب اولین شریعت الهی
شرَعَ لَکمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّی بِهِ نُوحاً وَ الَّذی أَوْحَینا إِلَیک وَ ما وَصَّینا بِهِ إِبْراهیمَ وَ مُوسی وَ عیسی أَنْ أَقیمُوا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فیهِ؛[۱] آیینی را برای شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم [این بود] که: دین را برپا دارید و در آن، تفرقه ایجاد نکنید.
حضرت نوح(ع) اولین پیامبر صاحب شریعت و دین می باشد و خدای تعالی اولین بار به واسطه حضرت نوح، شریعت خود را به جهان عرضه کرد. از این آیه شریف، استفاده می شود که تمام آنچه که به پیامبران بعد از حضرت نوح وحی شده و نیز آنچه ما به عنوان شریعت و دین اسلام به تفصیل آن را پذیرفته ایم، همان اموری بوده که به طور اجمال به حضرت نوح(ع) توصیه شده است.
۲.سلام از ناحیه خدا
یکی از برکات عظیمی که حضرت نوح به پاس مجاهدات و زحمات بی دریغ در راه خدا دریافت کرد، سلامی است که از ناحیه حق تعالی به وی تلعق گرفت که از نظر جامعیت و وسعت، به هیچ یک از انبیای دیگر، این سلام داده نشده است: سَلامٌ عَلی نُوحٍ فِی الْعالَمین؛[۲]سلام بر نوح در همه عالمیان. مراد از «عالمین» همه عوالم بشری و جماعت های بشری تا روز قیامت است.
این سلام الهی، خود تهنیتی است مبارک و طیب که خداوند تعالی از ناحیه تمام امت های بشری -که در اثر مجاهدت ها و دعوت نوح، از اعتقادات صحیح و اعمال صالح برخوردار شده اند- به نوح داده است. البته واضح است که مقام حضرت رسول اکرم(ص) برتر و والاتر از همه انبیاء و همه آفریدگان است. و بر این اساس این سلامِ ویژه الهی بر حضرت نوح(ع)، دلیل برتری ایشان بر پیغمبر اکرم(ص) و حتی سایر انبیا نیست، بلکه بیان لطف ویژه و تحفه مخصوص الهی بر آن پیامبر عظیم الشأن است.
آری؛ آن جناب، اولین بشری است که به دعوت توحیدی و مبارزه برضد شرک و آثار شرک همت کرد و قیام نمود و در این راه، شدیدترین رنج ها و محنت ها را تحمل کرد؛ آن هم نه یک سال و دو سال؛ بلکه نزدیک به هزار سال، و آن هم نه با کمک کسی؛ بلکه به تنهایی.پس آن جناب به تنهایی، در هر خیر و صلاحی که تا روز قیامت در بشریت رخ دهد، سهیم و شریک است.[۳]
۳.ابراهیم بت شکن(ع) شیعه حضرت نوح(ع)
حضرت نوح(ع) یکی از الگوهای مهم قرآنی است که قرآن، او و حرکت معنوی اش را بسیار می ستاید؛ تا آنجا که حضرت ابراهیم از شیعیان و پیروان نوح(ع) برشمرده شده است.وَ إِنَّ مِنْ شیعَتِهِ لَإِبْراهیمَ؛[۴]و به درستی که ابراهیم از پیروان او بود.
البته حضرت ابراهیم(ع) خود مراتب اعلای توحید و خداپرستی را در نوردیده و رسول اکرم(ص) مأمور می شوند که از او تبعیت کند: ثُمَّ أَوْحَینا إِلَیک أَنِ اتَّبِعْ مِلَّهَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ؛ [۵]سپس به تو وحی فرستادیم که از آیین ابراهیم- که ایمانی خالص داشت و از مشرکان نبود- پیروی کن.
در قرآن کریم، به امامت حضرت نوح(ع) تصریح نشده است؛ لیکن ابراهیم(ع) شیعه وی به شمار آمده است. پیرو و مأموم را از آن رو «شیعه» می گویند که تبعیت او از امام، سبب شیوع امامت و فکر آن امام و رهبر متبوع می شود.
این نکته، از سلام ویژه خدای سبحان بر حضرت نوح که با سلام بر پیامبران دیگر متفاوت است نیز استفاده می شود؛ زیرا سلام بر او با قید «فی العالمین» آمده و از هر خیری که انسان ها تا روز قیامت انجام دهند، آن حضرت بهره ای دارد؛ بنابراین، اگر امامت به معنایی باشد که در این وجه آمده است، نوح(ع) نیز امام انبیا و امت هاست و باید از وی به این عنوان یاد گردد؛ همان گونه که از او به عنوان «شیخ الأنبیاء» یاد می شود؛ بر این اساس، امامتِ خودِ حضرت ابراهیم، به این لحاظ که وی از شیعیان نوح(ع) است، نسبی است.[۶]
۴.بنده شکور
حضرت نوح مانند جد بزرگوارش حضرت آدم(ع) برگزیده خداست: « إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً»[۷]. یکی از خصلت هایی که در قرآن، حضرت نوح(ع) به آن ستایش شده «شکور» است. إِنَّهُ کانَ عَبْداً شَکوراً؛[۸]او بنده شکرگزاری بود.
شکر در لغت، به معنای اظهار تشکر و تقدیر در مقابل نعمت ظاهری یا باطنی است.[۹] وقتی در صیغه مبالغه استعمال شود (شکور)، به کسی گویند که در شکر و سپاس نعمت های الهی و عبادت حق تعالی، بسیار کوشش کند.[۱۰]
حضرت نوح(ع) در حالی دارای این خصلت عظیم شده که نزدیک به هزار سال، در نهایت سختی ها و مشکلات به هدایت قوم خویش پرداخته است و نه تنها صدمات زیادی از قوم خود متحمل شد، بلکه در خانه خویش نیز در امان نبود؛ چون همسر و یکی از فرزندان وی نیز از کافران بودند. اما نوح(ع) از هدایت ایشان مأیوس نشد و حتی در آخرین لحظات زندگی فرزند خود، از او می خواهد که به رحمت حق تعالی بازگردد. او همواره در طی این سال ها، با وجود انواع مشکلات و بلا هایی که در این راه متحمل شد، همواره سپاس گزار نعمت های بی دریغ حق تعالی بوده است. در بعضی روایات[۱۱] است که حضرت نوح(ع) به این دلیل «شکور» نامیده شد که هر صبح و شام، این دعا را تلاوت می کرد:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ مَا أَمْسَی وَ أَصْبَحَ بِی مِنْ نِعْمَهٍ أَوْ عَافِیهٍ فِی دِینٍ أَوْ دُنْیا فَمِنْک وَحْدَک لَا شَرِیک لَک، لَک الْحَمْدُ وَ الشُّکرُ بِهَا عَلَی حَتَّی تَرْضَی إِلَهَنَا؛ بار الها! همانا من شهادت می دهم هر نعمتی در صبح و شام به من می رسد، از توست؛ شریکی برای تو نیست. بر من است تمام حمد و شکر تو بر این نعمت ها، تا اینکه راضی شوی ای معبود من!
شایان ذکر است که در نظر بزرگان اخلاق، مثل ملامحسن فیض[۱۲] نیز شکر بر بلا یکی از عظیم ترین مراحل سیر و سلوک است و همان گونه که قرآن فرموده، عده بسیار کمی به این مقام نائل می شوند: وَ قَلیلٌ مِنْ عِبادِی الشَّکورُ؛[۱۳]عده کمی از بندگان من شکرگزارند.
۵.برخورداری از اسم اعظم
همان گونه که قبلاً نیز ذکر شد هر یک از انبیای بزرگ الهی دارای اسم اعظم بوده اند. حضرت نوح، دارای پانزده حرف از اسم اعظم حق تعالی بوده است. البته رسول خدا(ص) از هفتاد و سه حرف از اسم اعظم الهی، هفتاد و دو حرف آن را دارا بودند که یک حرف باقی مانده، فقط نزد خدای تبارک و تعالی است.[۱۴]
آموزه های اخلاقی حضرت نوح(ع)
حضرت نوح(ع) در طول سال ها نبوت خود، نصایح و موعظه های گران قدری را برای قوم خویش بیان کرده که در قرآن کریم به برخی آن ها اشاره شده است. ما نیز برخی از این آموزه ها را بیان می کنیم:
۱.عظمت حق تعالی
یکی از اموری که در تربیت اخلاقی و دینی انسان، نقش بسزایی دارد این است که عبد برای حق تعالی عظمت و بزرگی قائل شود؛ به این معنا که ربوبیت حق تعالی و نعمت های پیوسته او را بزرگ بشمارد. در سایه این درک و توجه،آرام آرام، غفلت از نهاد انسان زدوده می شود و باعث می گردد بنده در شؤون مختلف زندگی خود، خدا را از یاد نبرد. در سایه این توجه، انسان به مقام شکر و سپاس حق تعالی نائل می شود.
حضرت نوح(ع) در فرازی از سخنان خود به قوم خویش این حقیقت را یادآور می شود که عبد برای رهایی از ظلمت و کوردلی باید برای خدا عظمت و بزرگی قائل شود و این عظمت، در سایه توجه به نعمت های بی شمار حق تعالی به انسان است. حضرت نوح(ع) به همین منظور، برخی از این نعمت ها را این گونه برمی شمارد و مردم را به آن متوجه می کند.
الف. مراحل خلقت انسان
وَ قَدْ خَلَقَکمْ أَطْواراً؛[۱۵]شما را در مراحل مختلف آفرید [تا از نطفه به انسان کامل رسیدید].
ب. خلقت بی نظیر هفت آسمان
أَ لَمْ تَرَوْا کیفَ خَلَقَ اللهُ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً؛[۱۶]آیا ندیدید چگونه خداوند، هفت آسمان را یکی بالای دیگری آفرید؟
ج: خلقت ماه و خورشید و تأثیر آن بر موجودات
وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فیهِنَّ نُوراً وَ جَعَلَ الشَّمْسَ سِراجاً؛[۱۷]و ماه را در میان آسمان ها، مایه روشنایی و خورشید را چراغ فروزانی قرار داده است.
د. نعمت های زمینی
وَ اللهُ أَنْبَتَکمْ مِنَ الْأَرْضِ نَباتاً؛[۱۸]و خداوند، شما را همچون گیاهی از زمین رویانید.
ه. بازگشت به خاک و مبعوث شدن دوباره از زمین
ثُمَّ یعیدُکمْ فیها وَ یخْرِجُکمْ إِخْراجاً؛[۱۹]سپس شما را به زمین بازمی گرداند و بار دیگر شما را خارج می سازد.
۲.سرمای ایمان
یکی از بهانه های قوم نوح برای ایمان نیاوردن، این بود که اطراف حضرت نوح(ع) را انسان های فقیر و کم بضاعت احاطه کرده اند. آنان از اهل ایمان، به افراد پست و دون پایه تعبیر می کردند و از حضرت نوح(ع) می خواستند که فقرا را از خود دور کند، تا به او ایمان بیاورند.
آنان با این کار، در حقیقت جامعه خود را به دو قشرطبقاتی تقسیم می کردند؛ قشری متموّل که از دنیا بهره مند و متنعّم است و لاجرم بیشتر می فهمد. قشر دوم، قشر ضعیف و مستضعف جامعه که از دارایی دنیا بی بهره اند و در منظر آنان، از فهم و شعور تهی هستند. آنان اعتقاد داشتند اگر شریعت نوح(ع) حق باشد، فقط قشر اول استحقاق ایمان آوردن را دارند و اگر قشر دوم ایمان آورد، پس معلوم می شود که این دین برحق نیست:
فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کفَرُواْ مِن قَوْمِهِ مَا نَرَئک إِلَّا بَشَرًا مِّثْلَنَا وَ مَا نَرَئک اتَّبَعَک إِلَّا الَّذِینَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِی الرَّأْی وَ مَا نَرَی لَکمْ عَلَینَا مِن فَضْلِ بَلْ نَظُنُّکمْ کاذِبِینَ؛[۲۰] اشراف کافر قومش [در پاسخ او] گفتند: «ما تو را جز بشری همچون خودمان نمی بینیم! و کسانی را که از تو پیروی کرده اند، جز گروهی اراذل ساده لوح، مشاهده نمی کنیم و برای شما فضیلتی بر خود نمی بینی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 