پاورپوینت کامل محو دلدار؛ رحمت بی انتها ۴۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل محو دلدار؛ رحمت بی انتها ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل محو دلدار؛ رحمت بی انتها ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل محو دلدار؛ رحمت بی انتها ۴۸ اسلاید در PowerPoint :

سخنرانی حضرت آیت الله ناصری حفظه الله

اشاره

با توجه به تقارن انتشار این شماره، با ولادت پربرکت نبی مکرم، حضرت محمد(ص) با استفاده از بیانات ارزشمند حضرت آیت الله ناصری، برخی از مقامات و فضائل آن یگانه عالم را مرور می نماییم؛ با امید به اینکه مورد عنایت و توجه حضرتش قرار گیریم، ا ن شاءالله.

عدم امکان ادای حق پیامبر(ص)

ایامِ تولد حضرت خاتم الانبیا(ص) است و لذا دل هایمان را به ذکر شریف حضرت متبرک میکنیم. ما نمی توانیم حق نبوت را ادا کنیم؛ همان طور که هیچ کس حتی انبیا، و حتی پیغمبر اکرم(ص) نمی تواند حق خدا را ادعا کند. حضرت حق، خودش در قرآن فرموده است: ما قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللهَ لَقَوِی عَزیزٌ؛ [۱]قدر خدا را چنان که در خور اوست نشناختند. در حقیقت، خداست که نیرومند شکست ناپذیر است.

کسی نمی تواند قدر و منزلت او را بشناسد و حقش را ادا کند؛ چون هر کاری برای قدردانی از او بکنی، به توفیق او و با نعمت های اوست و همین، احتیاج به شکری دارد.

حق پیغمبر(ص) هم همین طور است. حق نبی اکرم و همچنین حق ولایت را هیچ کس نمی تواند ادا کند. الآن ولایت، قائم به حضرت بقیه الله الاعظم -روحی و ارواح العالمین له الفداء- است و حق ایشان را هم هیچ کس نمی تواند ادا کند. کسی می تواند حق دیگری را ادا کند که در درجه اول او را بشناسد و بتواند او را تعریف کند. تعریف خدا که هیچ ممکن نیست.

تعریف پیغمبر(ص) هم نمی شود کرد. تعریف کردن پیغمبر از قبیل تعریف خورشید است. منافع خورشید را تعریف کن و بگو خورشید چه منافع و آثار مفیدی در عالم دارد؛ مگر کسی می تواند این کار را بکند؟ تعریف نبی اکرم(ص) از قبیل تعریف خورشید یا تعریف آب برای ماهیان دریا است. اگر بخواهیم برای ماهی های دریا تعریف کنیم که آب چه آثاری برای شما دارد، آیا ممکن است؟

نبی اکرم(ص) سرچشمه عالم

الآن هم تعریف نبی اکرم(ص) از این قبیل است. وجود عالم، وجود این همه کهکشان و این همه ثوابت و سیارات و این همه منظومه های شمسی، همه و همه از برکات وجودیه نبی اکرم(ص) است. چه کسی می تواند ایشان را تعریف کند؟ حضرت حق می فرماید: لَولاکَ لَما خَلقتُ الاَفلاکَ؛ [۲]اگر تو نبودی، عالم وجود را نمی آفریدم.

عالم وجود و کهکشان ها و ثوابت و سیارات را برای تو و به احترام تو آفریدم و تو را برای خودم آفریدم. سال های سال، فقط حضرت حق بود و خمسه طیبه:. عالم وجود و جمیع موجودات و کهکشان ها و عرش و کرسی و لوح و قلم و همه و همه از انوار قدسیه پنج نور مقدس خلق شد. نبی اکرم(ص) چنین عظمتی دارند.

احترام نبی خدا(ص) در نزد خدا

این بزرگوار، در نزد حضرت حق خیلی محترم و عزیز هستند. در قرآن دقت کنید، خداوند متعال وقتی می خواهد انبیای دیگر را خطاب کند می فرماید: یا موسی! یا عیسی! یا نوح! یا ابراهیم! یا آدم! اما به نبی اکرم(ص) که می رسد، می فرماید: یا اَیُّها الرَّسولُ![۳] یا اَیُّها النَّبَیُّ![۴] سایر انبیا را به اسم و رسم صدا می زند؛ اما نبی اکرم(ص) را به لقب صدا می زند که این نوع صدا زدن، نوعی احترام ویژه است.

یک نمونه دیگر آن، قسم خوردن خدا در قرآن است. کلام حضرت حق، احتیاج به قسم ندارد. حضرت حق در قرآن برای بیان عظمت آنچه به آن قسم می خورد، قسم خورده است، نه اینکه محتاج قسم باشد. می خواهد برساند که این چیزی که به آن قسم خوردم، پیش من بسیار عزیز است. در روایتی دیدم که آنچه قسم در قرآن وجود دارد، در حقیقت، قسم به وجود مقدس نبی اکرم(ص) است.

حتی در یک آیه صریحاً به جان پیامبر(ص) قسم می خورد؛ آنجا که می فرماید: لَعَمْرُک إِنَّهُمْ لَفی سَکرَتِهِمْ یعْمَهُونَ؛[۵] به جان تو سوگند! این ها در مستی خود سرگردانند. خیلی عجیب است که حضرت حق می فرماید: «سوگند به جان تو ای حبیب من!» این بزرگوار خیلی مقام دارد؛ مقامی است که از درک هم ما خارج است. حضرت موسی(ع) چهل روز انزوا اختیار می کند و توسلات دارد تا اینکه خداوند در کوه طور با وی سخن می گوید اما خداوند برای پیامبر اکرم(ص) بُراق می فرستد و او را سوارش می کند؛ در حالی که میلیون ها ملک استقبالش می کنند.

این است مقام عالی آن حضرت. خدا چه منتی بر سر من و شما قرار داده که ما از امت این بزرگوار هستیم. به تعبیر روایات، امت پیامبر اکرم(ص) افضل از همه امت ها هستند. واقعاً حیف است که ما رعایت حقوق نبی اکرم(ص) را نکنیم.

همه زیر لوای رحمه للعالمین

فضائل نبی اکرم(ص) فوق العاده زیاد است؛ از جمله اینکه حضرت نبی اکرم(ص) فرموده است: آدَمُ وَ مَنْ دُونَهُ تَحْتَ لِوَائِی یوْمَ الْقِیامَه؛[۶]آدم و جمیع انبیاء بعد از او روز قیامت زیر پرچم من هستند.

چندین روایت در این زمینه وارد شده است که در روز قیامت، حضرت آدم و جمیع انبیای اولوالعزم و غیر اولوالعزم(ع) زیر لوای نبی اکرم(ص) سیر می کنند. و این، عظمت و أفضل بودن آن حضرت را نسبت به سایر انبیا و اولیا می رساند.

رسول خدا(ص) خورشید هستی

در تعبیری درباره آن حضرت آمده است: فَانَّکَ شَمْسٌ وَ الاَنْبیاءُ کَواکِبُ؛تو خورشیدی و هم پیغمبرها [به منزل] ستاره هستند.هم ستاره ها، از خورشید، نور می گیرند. اگر خورشید خاموش شود، ستاره ای نیست. مَثَل جمیع انبیا، مَثل ستاره است و مثل تو هم مثل خورشید است؛ یعنی اول شما موجود شدید، سپس آدم(ع). او از انوار قدسی شما خلق شده است. همه انبیا، جلوه ای از نور مقدس نبی اکرم(ص) هستند.[۷]

در ذیل این آیات که حضرت حق می فرماید: «وَ الشَّمْسِ وَ ضحیها؛ قسم به خورشید و روشنایی آن» راوی سؤال می کند: «مراد از این شمس چیست؟» حضرت صادق(ع) فرمودند: «مراد نبی اکرم(ص) است».[۸] این روایت، مؤید همان روایت قبل است که فرمود: «إنَّکَ شَمْسٌ و الاَنْبیاءُ کَواکِبُ». حالا به چه مناسبت ایشان مانند شمس هستند؟

یعنی همان طوری که خورشید طلوع می کند، هم ظلمت ها از بین می رود، خورشید نبوت نبی اکرم(ص) که در این منظومه جلوه کرد، از حقایق، پرده برداشته شد؛ از مراتب توحید، از مراتب نبوت، از مراحل ولایت، پرده برداشته شد. به وسیله شمس طالعه ایشان کشف حجب شد. ممکن است این، دلیلِ تعبیر به شمس باشد.

ممکن هم است معنای دیگری داشته باشد. حضرت موسی(ع) سیر نزولی داشت و در سیر نزولی، از وحدت به کثرت آمد و قبله اش هم مغرب بود. حضرت عیسی(ع) سیری نزولی داشت، از وحدت به وحدت؛ لذا قبله اش مشرق بود. به خاتم الانبیا(ص) خطاب شد که شما امت وسط هستید. حد وسط را به خط استوا تعبیر کردند.

نبی اکرم لاشرقیه و لا غربیه هستند. خورشید، وقتی به خط استوا آمد، نور به کمالش می رسد و از کمال نور، رفع ظلمت و ظل می شود. هر چه هست، عین حقیقت است. نبی اکرم(ص) مانند خورشید در استوا هستند که در پرتو ایشان، همه موجودات بهره می برند و همه چیز شناخته می شود. این هم یک معنا است که برای تشبیه نبی اکرم(ص) به شمس بیان شده است.

یک نکته دیگر که از این تشبیه می توان دریافت، این است که حضرت حق، نبی اکرم(ص) را تشبیه به شمس کرده؛ یعنی همین طور که عمر کر زمین به واسطه وجود و سیر شمس است، میلیون ها سال از عمر این دنیا می گذرد و در همه این سال ها شمس در دوازده برج سیر می کند. واقعاً عجیب است. چه عظمتی است که میلیون ها سال خورشید طلوع و غروب می کند و لحظه ای تقدم و تأخر ندارد؛ یک ثانیه تخلف ندارد! قدرت حق چه قدرتی است؟! این نظم، قدرت نمایی اوست؛ آن هم نه یک سال و دوسال و صد سال؛ بلکه میلیاردها سال. انسان باید از این راه پی به عظمت خ