پاورپوینت کامل الگوهای قرآنی؛ ابراهیم خلیل الله ۵۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل الگوهای قرآنی؛ ابراهیم خلیل الله ۵۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل الگوهای قرآنی؛ ابراهیم خلیل الله ۵۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل الگوهای قرآنی؛ ابراهیم خلیل الله ۵۴ اسلاید در PowerPoint :

مروری بر زندگانی حضرت ابراهیم(ع)

اشاره

در ادام پرداختن به سیره انبیا و اولیا، این بار به زندگی یکی از بزرگ ترین انبیا و اولیای الهی، یعنی حضرت ابراهیم(ع) می پردازیم. پیامبری که با حضورش در عالم، رنگ و بویی خاص به زندگی مادی بخشید و آن را به رنگ توحید در آورد؛ مردی که خداوند در کتاب شریفش او را بسیار می ستاید و او را امت می نامد:

إِنَّ إِبْراهیمَ کانَ أمَّهً قانِتاً للهِ حَنیفاً وَ لَمْ یک مِنَ الْمُشْرِکینَ؛[۱] ابراهیم [به تنهایی] امّتی بود مطیع فرمان خدا، خالی از هر گونه انحراف و از مشرکان نبود. امتی که سراسر توحید و یکتاپرستی است. او از انبیای بزرگ الهی است و صاحب شریعت و کتاب است. در این مقاله، خلاصه ای از زندگی این بزرگ مرد را به رشته تحریر درآوردیم و به یاری خدا در مقالات بعد به سیره اخلاقی و مقامات او در قرآن و روایات می پردازیم.

سیمای حضرت ابراهیم(ع)

حضرت ابراهیم(ع) فرزند تارُخ[۲] و دهمین فرزند از اولاد حضرت هود(ع) است.[۳] در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده که در میان انبیا:، بیشترین شباهت را به رسول خدا داشته است.[۴] محل تولد وی شهر «کَوثی رُبی» در اطراف کوفه بود و تا زمانی که به دست نمرود تبعید نشده بود، در این شهر زندگی می کرد.[۵] شغل وی هم طبق نقل مشهور بعضی از روایات، چوپانی بوده است.[۶]

بشارت به ابراهیم(ع)

آزر، عموی حضرت ابراهیم(ع) طبق نقل بعضی روایات از منجمان مخصوص نمرود، حاکم ظالم و ستم گر زمان خود بود. روزی آزر به او ظهور مردی را پیش گویی کرد که دین تازه ای می آورد، بساط حکومت او را بر هم می چیند و مردم را به یکتاپرستی دعوت می کند. نمرود از این خبر برآشفت و برای اینکه این مرد ظهور نکند، دستور داد در تمام شهرهای تحت حکومتش، مردان از زنان فاصله گیرند و هر کودک نوزاد پسری را دیدند از بین ببرند.

در میان این تدابیر ظالمانه نمرود، مادر حضرت ابراهیم به او حامله شد. وی از ترس مأموران حاکم، شهر و دیار خود بیرون رفت و درکنار نهر آبی فرزند خود را به دنیا آورد. مادر ابراهیم(ع)، او را سال ها در میان غار و در پناه کوهی بزرگ کرد و از نمرود و نمرودیان دور نگه داشت؛ تا ابراهیم(ع) به سن نوجوانی رسید.[۷]

ملکوت آسمان و زمین

در این زمان بود که بر طبق برخی روایات، با نظاره بر آسمان، ملکوت آسمان ها و زمین برای ابراهیم(ع) آشکار شد و خدای خویش را شناخت. ابراهیم، پس از این ماجرا، سفر توحیدی اش را به سمت کمال حقیقی و عبودیت خالص آغاز کرد. در این سفر و حرکت معنوی، امتحانات و ابتلائات بسیاری را گذراند و در مقابلش کوه هایی از الحاد و جهالت و خودپرستی مشاهده کرد. حضرت ابراهیم طبق مأموریت خود با آن مقابله کرد و صد البته از تمام آن ها سربلند بیرون آمد؛ چون وعده خداست که کسانی را که با صدق دل و اراده آهنین در راه او قدم می گذارند، هدایت کند و به سرمنزل مقصود برساند.[۸]

فطرت خداجو

جناب ابراهیم(ع) زمانی که دید مردم شهر از پس تاریکی جهل و نادانی، ستاره و ماه و خورشید را می پرستند، قلبش به درد آمد و از راه همراهی با قوم خویش، به هدایت ایشان پرداخت. با فرارسیدن شب دید عده ای مشغول پرستش ماه و ستاره اند و هنگامی که روز فرا می رسد، خورشید را می پرستند.

وی در ابتدا با آن ها همراهی کرد؛ اما هنگام طلوع و غروب این اجرام آسمانی در طول شبانه روز، فرمود: «من، افول کنندگان را دوست ندارم».[۹] و از این راه، تفکر در خداشناسی و نگرش صحیح به عالم هستی را به ایشان یادآوری کرد.

حضرت ابراهیم(ع) خاطر نشان می کند که قدم اول برای شناخت خالق هستی و حرکت توحیدی، نظر کردن به عالم هستی است؛ البته نه از این حیث که این ها خود مدبر و مربی عالم هستی اند؛ بلکه با این دید که همه این ها، نشانه هایی از خالق حکیم و یکتا می باشند که بر تمام آنان نظاره دارد. درست است که عالم بسیار عظیم و بزرگ است و شگفتی هایی بی نهایت، آن را احاطه کرده؛ اما آنچه حقیقتاً ستودنی است، خالق این نظام بی نهایت است.

تنها مسلمان

از اینجا بود که ابراهیم خلیل(ع) یکی از بزرگ ترین دشمنان شرک و بت پرستی شناخته شد و از هیچ کوششی برای هدایت مردم و جامعه خود غفلت و کوتاهی نکرد. البته گفتنی است که طبق برخی روایات، ابراهیم خلیل، تنها موحد زمان خود بود. عظمت ایمان حضرت ابراهیم نیز از همین جا مشخص می شود که با یک دنیا شرک و الحاد، مبارزه می کرد.[۱۰]

اما لطف بی کران الهی مانع این می شودکه ابراهیم تنها بماند و خداوند دو پسر که در زمره پیامبران درآمدند به او عنایت می کند شرح ماجرای آن ها خواهد آمد.

نبوت حضرت ابراهیم(ع)

در تاریخ به صورت دقیق از تاریخ نبوت حضرت ابراهیم سخن به میان نیامده است؛ اما از برخی آیات قرآن از جمله آیات شانزدهم تا هجدم سوره عنکبوت استفاده می شود که حضرت ابراهیم آن زمان که با قوم خویش به احتجاج می پرداخت، به مقام نبوت و رسالت مبعوث شده بود.

زندگی به سبک ابراهیم(ع)

همان گونه که اشاره شد، عموی حضرت ابراهیم(ع) که در قرآن کریم با نام آزر آمده و پدر او یاد شده،[۱۱]در درگاه نمرود، جایگاه بلندی داشت. شغل او نیز ساخت و فروش مجسمه و بت بود. وقتی از احوال ابراهیم(ع) اطلاع یافت به سبب علاقه و مهر شدیدی که از او در دلش ایجاد شده بود، سرپرستی و حضانتش را پذیرفت؛ اما او و تولد رمزآلودش را از نمرود مخفی کرد.

ابراهیم درکارگاه بت سازی آزر مشغول به کار شد و برای فروش بت ها همراه عموزادگان خود به شهر می رفت. اما وقتی می خواست بتها را به مردم بفروشد، می گفت: «چه کسی است که از من بخرد آنچه که نه تکلم می کند، نه حرکتی دارد و نه نفع و ضرری به کسی می رساند»؟ گاهی سر مجسمه ها را در آب می کرد تا به مردم بفهماند که اینان چیزی نمی خورند و نمی نوشند و به این وسیله، به صورت علنی با بت ها مبارزه می کرد و نادانی مردم را به آنان متذکر می شد. عموزادگان ابراهیم این خبر را به پدرشان رساندند که ابراهیم نه تنها قصد فروش بت ها را ندارد؛ بلکه علناً با بت پرستی مبارزه می کند.

آزر از ابراهیم سخت برآشفت و مدتی او را در خانه حبس و زندانی کرد؛ اما ابراهیم دست بردار نبود و با قوم خود به گفت وگو و موعظه می پرداخت. گاهی خانواده و قومش او را از عواقبت این کار بر حذر می داشتند و می ترساندند؛ اما اراده آهنین ابراهیم در مبارزه با شرک و بت پرستی، بر این تعلق گرفته بود که به هر نحو ممکن با بت ها مبارزه کند و همان گونه که در قرآن کریم اشاره شده[۱۲] خود را در حریم امن خدا و قوم خویش را در معرض خشم و غضب خدا می دانست.[۱۳]

اما وقتی که دید سخن گفتن و دلیل آوردن سودی ندارد، تصمیم آخر خود را گرفت و به قوم خویش وعده داد که بت هایشان را نابود کند.

ابراهیم(ع) بت شکن

سرانجام روز موعود فرا رسید. ابراهیم(ع) بعد از سال ها احتجاج و بحث با قوم، به این نتیجه رسیده بود که دیگر صحبت و موعظه سودی ندارد و باید در عمل کاری کرد. ابراهیم(ع) صبر کرد تا روز عید مردم فرا رسد. در روز عید، مردم به اتفاق نمرود برای جشن و انجام مراسم از شهر خارج شدند. ابراهیم(ع) در آن روز به پدر و برادرانش گفت که مریض است و نمی تواند با ایشان بیرون بیاید. وقتی مردم از شهر خارج شدند، ابراهیم(ع) تبر خود را برداشت و به بتکده شهر رفت. در آنجا همه چیز ساکت و آرام بود.

گویی در قبرستانی بی روح وارد شده و تمام بت ها بدون هیچ حرکتی نظاره گر ابراهیم بودند. ابراهیم غذایی همراه خود آورده بود و از روی تمسخر به آن ها چنین می گفت: «آیا از این غذا نمی خورید؟ آیا با من تکلم نمی کنید؟» ابراهیم بدون هیچ واهمه ای مشغول شکستن بت ها شد و فقط بت بزرگ را سالم نگاه داشت و به خانه بازگشت.[۱۴]

احتجاج ابراهیم(ع)

هنگامی که قوم ابراهیم بازگشتند و با این صحنه روبه رو شدند پرسیدند: «چه کسی می تواند به خدایان ما تعرض کند؟ چه کسی چنین قدرتی دارد که با خدایان ما مقابله کند و از عذاب آنان نهراسد؟» بعضی پاسخ گفتند: «جوانی را می شناسیم که اسمش ابراهیم و از نزدیکان آزر، وزیر نمرود است و دائم بت ها را مورد تمسخر و استهزا قرار می دهد».

نمرود، ابراهیم و خانواده اش را احضار کرد. نمرود از آزر پرسید: «چرا ابراهیم را از من مخفی کردی، با اینکه می دانستی او همان مردی است که با خدایان ما به ستیز بر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.