پاورپوینت کامل گفت وگو؛ مصاحبه با آیت الله کریمی جهرمی حفظه الله ۶۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گفت وگو؛ مصاحبه با آیت الله کریمی جهرمی حفظه الله ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفت وگو؛ مصاحبه با آیت الله کریمی جهرمی حفظه الله ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گفت وگو؛ مصاحبه با آیت الله کریمی جهرمی حفظه الله ۶۲ اسلاید در PowerPoint :

حضرت آیت الله کریمی جهرمی در سال۱۳۲۰ش در شهر جهرم متولد شدند و تحصیلات حوزوی خود را در همان شهر آغاز کردند. سپس به شیراز و پس از آن به قم می روند.

در سن ۱۹ سالگی به درس خارج فقه و اصول راه یافتند و از درس مراجع بزرگی همچون امام خمینی(ره)، آیت الله العظمی اراکی; بهره گرفتند. همچنین ۲۶ سال از محضر آیت الله العظمی گلپایگانی بهره برده، از شاگردان ممتاز ایشان قرار گرفتند. ایشان از مشایخ خویش، حضرات آیات عظام گلپایگانی، سید احمد خوانساری، مرعشی نجفی و اراکی مفتخر به دریافت اجازات شده اند.

آیت الله کریمی جهرمی علاوه بر تدریس سطوح مختلف حوزه، از سال ۱۳۷۰ش و در پی تعطیلی درس آیت الله العظمی گلپایگانی، به تدریس خارج فقه و اصول پرداختند.

این عالم گران قدر دارای قلمی شیوا و رسا هستند و تا کنون بیش از هفتاد اثر در موضوعات گوناگون اخلاقی، مهدویت، امام شناسی، فقهی و… از ایشان منتشر شده است.

اشاره

عصر یکی از روزهای زمستان، فرصت و توفیقی دست داد تا برای انجام مصاحبه خدمت حضرت آیت الله کریمی جهرمی برسیم. در مراجعت به منزل ایشان، خود ایشان با رویی گشاده در را برایمان گشودند و در اتاقی که تراکم صفا و صمیمیتش جایی برای تجملات و مظاهر دنیایی نگذاشته بود، پذیرایمان شدند. در شیو برخورد، ورود و خروج و پذیرایی، می شد رعایت اخلاقی از جانب ایشان را مشاهده کرد. متن زیر، بخش اول از گزیده مطالب رد و بدل شده در این گفت وگو.

خُلُق: ضمن عرض سلام و تشکر بابت اینکه پذیرای ما بودید، سؤالات خود را از زندگی طلبگی و اساتیدتان آغاز می کنیم. لطفاً در مورد اساتید که از وجودشان بهره برده اید، توضیحاتی بفرمایید.

اگر منظورتان این است که در مباحث اخلاقی و معنوی از چه اساتیدی بهره برده ام، از اینکه بگویم از محضر عزیزان و رجالی بهره برده ام، احساس شرمساری می کنم از اینکه آیا راستی از آن انسان های گرا ن قدری که زیارت کرده و درکشان نموده ام، بهره ای گرفته ام.

و لیکن باید بگویم از آغاز امر و پیش از ورود به طلبگی و روحانیت، در محیط کوچک و دوردست جهرم، علمای گران قدر و اثرگذاری بودند؛ خصوصاً دو نفر از آن ها که حقاً می توانستند الگوی کامل و اثرگذاری باشند و در سطح بالایی از اخلاق فاضله انسانی و اسلامی بودند.

یکی از آن ها مرحوم آیت الله آقا سید علی اکبر موسوی آیت اللهی بود. او یکی از سه فرزند ذکور مرحوم مجاهد بزرگ، حاج سید عبدالحسین دزفولی نجفی بود که اسمش در میان مردم مسلمان و مجاهد نواحی جنوب، بلکه برای ایرانیان، آشنا و شناخته شده است.

به هر حال مرحوم آیت الله سیدعلی اکبر آیت اللهی از اخلاق و عرفان خاصی بهره مند بود. او بیشتر در خود فرو می رفت و به بازبینی نفس خود می پرداخت. سکوت رمزدارش، یک هدوء [متانت]، آرامش و وقار ویژه ای به او داده بود. در عین کمال خضوع و فروتنی، یک صولت و عظمتی مخصوص برای او به وجود آورده بود که سبب می شد مورد تکریم و احترام عموم مردم باشد. از زهد عجیبی هم برخوردار بود؛ در حالی که با ظالم و ستم گران هرگز معاشر نبود.

عالم دوم، مرحوم آیت الله حاج سید ابراهیم حق شناس بود. او نیز در تواضع، گشاده رویی و پذیرش اشخاص مختلف با آغوش باز و ابراز ادب به پیر و جوان، و رسیدگی به کارهای مردم، نمونه ای مثال زدنی بود.

بعد که برای درس به شیراز آمدم، با علمای عالی قدری آشنا شدم؛ به ویژه مرحوم آیت الله آقای حاج شیخ ابوالحسن حدائق که مظهر زهد و تواضع و اخلاق بود. همچنین مرحوم آیت الله حاج سید محمدباقر آیت اللهی، معروف به آقای «حاج عالم» که خود را وقف تدریس طلاب کرده بود.

بعد از آن به قم آمدم و اساتید متعددی را زیارت کردم که در میان آن ها بعضی شاخص در اخلاق بودند؛ مانند مرحوم امام(ره) و مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی و مرحوم آیت الله العظمی اراکی و نیز مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری – قدس الله اسرارهم- و از هر کدام فی الجمله خاطراتی دارم که ذکر آن ها مجال بیشتری می طلبد.

خلق: حضرت عالی با مرحوم آیت الله شب زنده دار هم آشنایی دیرینه ای داشته اید. لطفاً در مورد شخصیت علمی و اخلاقی ایشان، نحو آشنایی حضرت عالی با ایشان، نحو سلوک اخلاقی و بارزترین توصیه ها و نصایح ایشان توضیح بفرمایید.

این سؤال، حالات متضادی را در نهادم ایجاد می کند؛ هم شادی آفرین است و هم حزن انگیز. شادی من از نام و نشان و صمیمیت ها و وجودی که مجموعه ای از خوبی ها بود، حزن و اندوه من هم به سبب فقدان او و محرومیت از فیض لقای اوست.به هر حال فکر می کنم سؤال شما شامل سه جهت است که در هر یک از آن سه جهت، مطالبی مختصر را عرض می کنم.

اولاً در مورد شخصیت علمی و اخلاقی آیت الله شب زنده دار باید بگویم:

ایشان عالمی پرمایه بود که بر اثر شوق فراوان به علم و فراگیری دانش و اخلاق و برخورداری از حافظ قوی و بهره مندی از اساتید نمونه در تمام مراحل تحصیلی و ادوار مختلف سنی، به مقام شامخی از علم و اخلاق نایل شده بود؛ به طوری که خود در علوم مختلف از قبیل ادبیات عرب و منطق و کلام و فقه و اصول و اخلاق و تفسیر قرآن، استادی بارز در حوز علمیه به شمار می رفت و طی سالیان متمادی، طلاب و فضلا از ذخائر گران بهای علمی او استفاده می کردند.

او شیفت کتاب و درس و بحث های علمی و مطالعه بود. ضمناً یادداشت هایی- مخصوصاً در حواشی بعضی از کتبی که مطالعه کرده اند- دارند و بعضی از آن ها نکاتی علمی است که به ذهنشان آمده و بر قلمشان جاری شده است.

نکته ای هم بگویم که هم حامل پیام علمی و هم پیام اخلاقی اوست و آن اینکه در ایام کسالت دو سه سال اخیر که بالاخره منجر به ارتحالشان شد، گریه ای شدید کردند که این کسالت، مرا از کار و اشتغال طلبگی باز می دارد و دارم از این فیض محروم می شوم.

بله؛ ایشان اشتغالات طلبگی، مطالعه و درس و بحث و افاده و تدریس را با هیچ چیزی معاوضه نمی کرد و آن را نعمتی الهی فوق نِعَم حضرت رب العالمین می شمرد.

اما جهت دوم، نحوه آشنایی بنده با ایشان است که در این مورد باید بگویم: از ایام کودکی، به مقتضای علاقه ای که به شعائر دینی داشتم، شبی از شب های ماه مبارک رمضان به مسجد امام رضا(ع) که از مساجد قدیمی جهرم است رفتم. در آنجا دیدم آقایی منبر رفتند که هم خوش سیما و هم خوش بیان و زیباکلام بودند. فهمیدم که اسم ایشان آقای شب زنده دار است.

تا آنجا که یادم می آید، این اولین جلسه ای بود که من با ایشان آشنا شدم. شاید سال اولی بود که از قم برای تبلیغ به جهرم آمده بودند و بعد رابطه قلبی بین ما، قوی و قوی تر می شد که گاهی به منزل پدری ایشان می رفتم و گاهی در مجالس ایشان شرکت می کردم. شاید سال بعد از آن ملاقات، یا دو سال بعد بود که عصرهای تابستان، در امامزاده اسدالله که مرکز جماعت ایشان بود، مقداری از کتاب عروه الوثقی را در خدمتشان با یکی دیگر از دوستان استفاده کردم. ایامی هم که در شیراز درس می خواندم، گاهی با نامه، رابطه ما برقرار بود.

تا اینکه به قم مشرف شدم، و حشر و نشر این جانب با آن بزرگوار، به مرحل بالایی رسید و مقداری از کتاب مختصر المعانی و نیز مقداری از شرح تجرید را خدمت ایشان خواندم.

در جریان ازدواجم، ایشان واسطه بودند و بدون اغراق، از هیچ اقدامی دریغ نورزیدند. گویی برای فرزند خود به خواستگاری می روند و مقدمات را رو به راه می کنند.

جهت سوم در مورد ایشان، نحو سلوک اخلاقی ایشان و بارزترین توصیه ها و نصایح ایشان است. آن بزرگوار در میان علمای اعلامی که بنده در خلال عمرم زیارت کردم، از جهت اخلاق، نمونه و شاخص بود. ایشان سخت به ادب نسبت به افراد و مراعات حقوق انسانی پایبند بود.

یکی از صبیّه های [دخترانِ] محترمه ایشان که عروس بنده هم هست، کودکی چندساله دارد. یک بار که این خانم به منزل پدر محترم خود رفته بود، کودک به مقتضای کودکی، سر و صدای زیاد کرده یا اشیاء و وسائل را به هم ریخته بود. مرحوم آیت الله شب زنده دار، با یک جمل کوتاه او را نهی کرده اند که مثلاً: «داد نزن» یا «این طور نکن». بعد که صبیه شان به منزل خود بازگشته اند، آن بزرگوار تلفن کرده و از صبی محترمه خود عذرخواهی نموده اند به سبب آن جمله کوتاهی که به کودک او گفته اند.

ایشان بسیار متواضع بود و به حق که اندیشه صدرنشینی و بزرگ نمایی، به کلی در وجودش نبود. مکرر اتفاق می افتاد که برای شرکت در مجالس عزاداری، به منزل مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی می آمد و ندیدم که برای یک بار به سمت قسمتی بیاید که علما نشسته بودند؛ بلکه می رفت در وسط حیاط و میان مردم می نشست و تا آخر مجلس، متواضعانه با آنان بود.

شدیداً پایبند به احترام و تعظیم بزرگان دین بود؛ مثلاً گاهی درب منزل مرحوم آیت الله العظمی بروجردی(ره) را می بوسید. یک بار هم که برای شرکت در مجلس عزاداری، به منزل مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی آمده بود، بعد از پایان مجلس و رفتن آقا به اندرون، محل تکیه گاه آن مرجع بزرگ را می بوسید.

او هرگز وارد غیبت مسلمانی نمی شد؛ چه رسد که از علما باشد. در کشاکش دوران انقلاب و پیروزی آن و سال های بعد، با آن امواج و توفان های گوناگون که بسیاری، اعتدال را از دست دادند و دچار احساسات شدند و اقدام به آبروریزی افراد کردند، او در هم این مراحل با آن علاقه جدی و وافر که به امام داشت، چنان ضبط نفس [خویشتن داری] کرد که یک کلم اهانت آمیز دربار عالمی و مجتهدی یا دیگری نگفت. شگفتا از این اخلاق و این شرح صدر و این قدرت بر مهار نفس!

از اساتید بزرگوار و ذوی الحقوق خود، همواره به احترام یاد می کرد. خصوصاً نسبت به مرحوم آیت الله سید ابراهیم حق شناس جهرمی که خود آیتی از آیات الهی در اخ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.