پاورپوینت کامل درآمدی بر آسیب شناسی فهم احادیث با تکیه بر ;« ضرورت معرفت شیعه در درایت روایت » ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل درآمدی بر آسیب شناسی فهم احادیث با تکیه بر ;« ضرورت معرفت شیعه در درایت روایت » ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل درآمدی بر آسیب شناسی فهم احادیث با تکیه بر ;« ضرورت معرفت شیعه در درایت روایت » ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل درآمدی بر آسیب شناسی فهم احادیث با تکیه بر ;« ضرورت معرفت شیعه در درایت روایت » ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۷۰
چکیده:
مقاله حاضر با هدف تأکید بر ضرورت معرفت شیعه در فهم و درایت حدیث، به کتاب «تلخیص و تحقیق مقباس الهدآیه» استاد دکتر علی اکبر غفاری رحمه الله استناد کرده است. زیرا یکی از ملحقات این استاد را در پایان این کتاب تحت عنوان «فهم و درایت حدیث» بهترین شاهد مثال برای حدیث امام صادق علیه السلام می توان یافت که فرمودند: «إن الله لم یأخذ علی الجهال عهداً بطلب العلم، حتی أخذ علی العلماء عهداً ببذل العلم للجهال»۱ خداوند قبل از اینکه مردم عوام را بر فراگرفتن علم دین متعهد سازد، علماء را بر دریغ نکردن علم از عوام، متعهد ساخت.
استاد علی اکبر غفاری رحمه الله با استدلال به ملزومات فهم و درایت حدیث در هفت محور: عرضه محتوای روایت به آیات قرآن کریم، تحقیق و تفحص در مورد وضعیت صدور حدیث، تتبع و جستجوی کامل در تشخیص و یافتن اصل حدیث از لفظ منقول آن، تشخیص و تمیز مفهوم حدیث بر اساس معنای ظاهری یا غیر آن، شناخت عام و خاص، مطلق و مقید احادیث، تشخیص ناسخ و منسوخ احادیث و شناخت و آگاهی نسبت به وضعیت صدور احادیث در شرایط تقیه، با ذکر مثال های روشن ضمن اظهار تعهد و انجام رسالت الهی با نگرانی از کاربرد احادیث در وجوه نامناسب و در نتیجه آسیب پذیری آن سخن می گوید.
در عصر حاضر بیشتر از همه اعصار سخن از شناخت اسلام به گوش می رسد. از یک طرف خاورشناسان غربی و از سویی دانش آموختگان شرقی در غرب و از جانب سوم نیمه درس خواندگان مسلمان نفوذشان از دو دسته دیگر بیشتر است. به طوری که دسته اول به خاطر عدم صداقت و بی نظری لازم در بحث تحقیقی و عدم احاطه بر زبان و فرهنگ اسلام از شناخت صحیح و دقیق اسلام محرومند، دسته دوم گرچه ممکن است از صداقت بی بهره نباشند؛ امّا عدم احاطه علمی و خودباختگی در برابر غرب، آنها را از درک حقیقت محروم ساخته است.
محرومیت گروه سوم هم نیازمند دلیل نیست. زیرا درس و مطالعه و تتبّع کافی نداشتن، خود دلیل وافی برای نشناختن و صاحب نظر نبودن در مسائل اسلامی است.
بنابراین تنها عالم خبیر و محیط بر همه علوم اسلامی در مصادر دینی مرد این میدان است. آنهم در صورتی که وارستگی علمی دینی به تمام داشته باشد.
از این رو اگر کسانی به سبب داشتن علاقه های باطنی و شور دینی، در تبلیغ اسلام قصد اظهار نظر درباره مباحث اسلامی دارند، ناگریز باید آن قدر معلومات مقدماتی کسب کنند که بتوانند به مصادر تفکر اسلام دست یابند و براساس آن سخن بگویند و یا بر پایه آن بنویسند… راه دیگری وجود ندارد.
اما سؤال اینجاست که صمت و اصالت در یک بحث اسلامی از کجا به دست می آید و این مرغ بلند آشیان اسیر دام چه کسی می شود؟۲
پس از قرآن کریم دومین مرجع شناخت احکام و عقائد اسلامی سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله و احادیث معصومین علیه السلام است. در این مورد خداوند با نزول آیه ۴۴ از سوره نحل رسول خود را مکلف به تبیین مسائل قرآنی فرمود و نبی اکرم نیز با صدور حدیث ثقلین حجیت سنت و سیره عترت خویش را امضا کرد. ضمن آنکه عصمت و صلاحیت اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله در آیه ۳۱ سوره احزاب و آیه ۷۹ از سوره واقعه مورد تاکید قرار گرفته است.
بدیهی است تا پیامبر صلی الله علیه و آله در میان مردم بود و دسترسی به منبع فیض نبوی به سهولت میسر می شد اهمیت حدیث چنانکه باید مشهود نبود، ولی هنگامی که حضرتش رخت از این جهان بست، مردم حس کردند نیاز بیشتری به احادیث پیامبر دارند، لذا در بین مسلمانان، اهل سنت مطابق بینش اعتقادی خود تنها حدیث رسول خدا را حجت دانسته و رجوع به آن را از ضروریات دینی شمردند. به عقیده آنان آراء صحابه و تابعین نیز به عنوان کارشناسان مذهب مورد اعتماد است. به این ترتیب دانشمندان اهل سنت از ابتدای قرن دوم هجری در صدد جمع آوری و تدوین سخنان رسول خدا صلی الله علیه و آله برآمدند و جوامع متعددی از بیانات آن بزرگوار فراهم نمودند.
اما در مذهب شیعه از آنجا که امامان معصوم جانشینان قطعی رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده و از دو موهبت علم الهی و عصمت برخوردارند از همان آغاز قول و فعل آنان همانند قول و فعل رسول خدا صلی الله علیه و آله حجت شرعی قلمداد شده و به عنوان مأخذ در شناخت احکام و عقاید محل رجوع شیعیان قرار گرفت. منتهی به دلیل وجود اختناق و فشار شدید نسبت به شیعیان و امامان، مذهب حاکم بر دوران قبل امام باقر علیه السلام حدیث شیعه رونق و رواج چندانی نداشت. به عکس، در دوره امامان باقر و صادق علیهما السلام این فرصت طلایی به وجود آمد تا آن دو بزرگوار به نشر فقه و حدیث روی آورده و بنای محکمی در ساخت عقاید شیعه پی ریزی نمایند.۳
باید دانست که کلیه احادیث منقوله به صحت نپیوسته و به واسطه دلایل و شواهدی، دست جعل در میراث نبوت و ولایت برده شده است.
سید مرتضی می فرماید: همانا احادیثی در کتب شیعه و سایر مذاهب اسلامی نقل شده که متضمن انواع اشتباهات و اموری است که بطلان آن یقینی است. محقق نیز می گوید: قال علی علیه السلام: «قد کذب علی رسول الله علی عهده حتی قام خطیباً فقال ایهاالناس قد کثرت الکذابه فمن کذب علی متعمداً فلیتبوء مقعده من النار ثم کذب علیه من بعده»
همچنین از امام صادق علیه السلام نقل می کنند که برای هر یک از ما اهل بیت، مردی که به دروغ سخنی به ما نسبت می دهد وجود دارد. از این رو تشخیص صحیح از سقیم حدیث مشکل گردیده است. در نتیجه شایسته نیست که هر کس به هر منقولی اعتماد نماید و آن را به ساحت قدس نبوی و ولائی نسبت دهد.
هم اکنون در مجامع مختلف شاهد هستیم که گاه یک بحث صد در صد ضد اسلامی را می توان یافت که به حدیثی یا احادیثی چند مستند شده است و یا کسی سخنی دور از حقیقت و بیگانه از اسلام را به آیتی از کتاب کریمه استناد می دهد!
بنابراین تنها به نام اسلام سخن گفتن، شرط کافی نیست؛ تنها استناد به حدیث یا احادیثی مهجور، اسلامی بودن و صحت یک تحقیق را تضمین نمی کند، بلکه بررسی و دقت کامل و نقادانه در مجموعه متون دینی لازم است که خود نیازمند به یک رشته علوم مقدماتی است. امّا هنوز کافی نیست و برای رسیدن کاروان دانش به خط پایان (شناخت اسلام) و منزلگاه حقیقت، بی نظری عالم و دوری جستن او از پیش داوری و عدم انتساب و تمایل او به مکتبی از مکاتب قدیم یا جدید غیرالهی است. او بایستی با ذهنی خالی از تعصب و دلی وارسته و تفکری آزاد از مکاتب غیردینی برخوردار باشد، تا بتواند بدون رأی و نظر از قبل انتخاب شده و یا به اصطلاح پیش داوری به استقبال حقایق برود.۴
استاد مرحوم دکترعلی اکبر غفاری رحمه الله از دانشمندان محقق و صاحب بصیرتی بود که با تلخیص و تحقیق «مقباس الهدایه» علامه عبدالله المامقانی (۱۲۹۰-۱۳۵۱ هجری قمری) به انتخاب لب مطالب و گزیده مباحث مربوط به علم درایت حدیث (شناخت متن و سند حدیث و طرق تحمل آن و شناسایی حدیث صحیح از سقیم و علیل) پرداخته است و سپس برای تبیین مطالب برای خواننده، دو مبحث را در پایان کتاب می افزاید. یکی بحثی در تاریخ تدوین حدیث و کتابت آن و دیگری بحثی در فهم و درایت حدیث. مبحث اخیر، امور مهمی را برای فهم حدیث و شناخت اسرار شرع مبین اسلام یادآور می شود که بایستی پس از فراغت از تحقیق سند یک حدیث و تعیین میزان اعتماد به آن، رعایت کرد.
آنچه که استاد در این قسمت از اثر خود بر آن تأکید دارد، ناظر به معنایی است که در اصطلاح محدثین از فقه الحدیث آمده است. به عبارت دیگر فقه در لغت به معنی علم و دانستن هر چیزی است و فهمیدن مطلب و درست درک کردن آن. یعنی شخص آن معنی را که مقصود آیه و حدیث است درک کند. صدوق رحمه الله در معانی الاخبار به سند از امام صادق از پدرش امام باقر علیهما السلام نقل کرده است که یا بنی اعرف منازل الشیعه علی قدر روایتهم و معرفتهم؛ ای پسرم شخصیت و منزلت شیعه را به اندازه ای که روایت را می شناسند و می فهمند، بدان. پس منظور از معرفت همان فهم روایت است و فهم روایات، مقام مؤمن را به بالاترین درجات ایمان بالا می برد. زیرا در نوشته ای که از علی علیه السلام بود این نکته را دیدم که: «انّ قیمه کلّ إمرءٍ و قدره» قیمت و ارزش هر کس به اندازه معرفتش است و خداوند متعال مردم را به اندازه ای که در دنیا عقل و فهم داشته اند، محاسبه می کند.۵
بررسی علل جعل حدیث
همان طورکه در آغاز این گفتار آمد، تعمق در تاریخ حدیث شیعه بیانگر انبوهی از حوادث تلخ و شیرین در این عرصه است. شیرین از آن جهت که تلاش ها و مجاهدت های بسیار بزرگان دین در مراقبت از معالم و مواریث مذهبی سبب گردید تا مواریث امامان از طریق نقل های سینه به سینه و ثبت اصول و دفاتر اولیه راه خود را به سمت مجموعه های بزرگ تر حدیثی در قرن سوم باز کند و سرانجام با همت بلند و دست توانای محدثان سه گانه اولیه در کتب همیشه جاوید اربعه آرامش و استقرار یابد و تلخ از آن جهت که دست جعل در میراث نبوت و ولایت برده شده است و از آسیب شرایط زمانه در امان نبوده است. همین مطلب سبب نگارش کتاب های بسیاری در زمینه شناسایی احادیث مجعول از غیر آن شده است.
قبل از ورود به بحث اصلی مقاله مهم ترین اختلافات وحوادث بین مسلمین که منجر به جعل احادیث بعد از پیغمبر شد برخی وضاعین حدیث و برخی احادیث مجعول یادآوری می شود تا خواننده گرامی متوجه عمق موضوع شده و نگرانی جامعه علمی کشور را از نقل احادیث موضوع و مجعول توسط وعاظ و افراد ناآگاه در سخنرانی ها و مجامع مختلف فرهنگی اجتماعی، حق بدانند.
۱. موضوع خلافت و جانشینی پیامبر؛
۲. روی کار آمدن معاویه، به دستاویز خونخواهی کشندگان عثمان؛
ممنوعیت نگارش حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله که در پی رحلت آن بزرگوار و از سوی مکتب خلفا به وقوع پیوست، موجب گردید تا گروه کثیری از فقها و محدثان عامه از نگارش و تدوین حدیث خودداری کرده و به عبارتی فرمان منع را محترم شمارند. روشن است که اجرای این سیاست باعث گردید تا بسیاری از روآیات نبوی-خاصه روآیاتی که در مورد فضایل اهل بیت وارد شده بود- از مدار نقل خارج گشته و یا به بوته فراموشی سپرده شود.
افزون بر این موضوع در دوران خلافت معاویه، به مسئله جعل حدیث برضد علی علیه السلام و خاندان وی به عنوان یک سیاست خصمانه فرهنگی و جعل حدیث در فضیلت خود و کارگزارانش پی ریزی شد۶ و در این رابطه بخشنامه های مکرری از سوی معاویه خطاب به استاندارانش صادر گردید که شرح آن را ابن ابی الحدید آورده است.۷
۳. داخل کردن اسرائیلیات در میان احادیث؛
اصولاً اعراب قبل از اسلام نسبت به یهود و نصاری به دیده احترام نگاه می کردند و آنها را اهل کتاب و تمدن و فرهنگ می دانستند. باقی ماندن این روحیه در پاره ای از زمامداران، باعث می شد تمیم داری و کعب الاحبار به همان دیده احترام و عظمت نگریسته شوند و به عنوان دانشمند و مرجع علمی مورد توجه قرار گیرند. حضور اینگونه کسان به صورت یکی از عوامل بزرگ تحریف اسلام درآمد. اینها در تخریب اسلام راستین در ابعاد گوناگون و عرضه یک دین آکنده از جعلیات و خرافات موفق شدند. اینگونه کسان که در تاریخ اسلام به قصاصین مشهور شده اند، جزء عوامل ناشناخته تحریف اسلام اند. علامه عسگری در این مورد می نویسد: این بنده خدا به دهها مجلد تاریخ و تفسیر و سیره و کتب رجالی مراجعه کرده تا اندکی از کارکرد و عمل تخریبی اینان را شناسایی نموده است. تاریخ و تفسیر اسلام به ویژه از نتیجه کارهای کعب الاحبار آکنده گشته ، او از همه چیز : خدا، قیامت، حشر، نشر، خلقت، آسمان، زمین، عرش، کعبه، بیت المقدس، سلیمان، داود، پیامبران و فرشتگان سخن گفته و اینگونه سخنان به صورت تفسیر و تاریخ و سیره اسلام درآمده است.۸
.۴افتخارات قبائل و بلاد اسلامی بر یکدیگر؛
۵ .موضوع خوارج؛
۶. تشعبات مذهبی مانند زندیه، معتزله، ظاهریه، غلات، کرامیه؛
پیدایش اختلافات فقهی- کلامی در بین تابعین از یک طرف و تأثیرگذاری آنان بر افکار و عقاید شیعیان از طرف دیگر باعث شکل گیری فرق و مذاهب مختلفی نظیر مذاهب فقهی اهل سنت، خوارج، زیدیه و… شد. جریانات مذکور هر یک به نحوی در مسیر شکل دادن به افکار و عقاید شیعیان دخالت داشته و در این مسیر حتی از تفسیر به رای یا جعل و تحریف احادیث ابایی نداشته اند. مثلاً اندیشه غالیگری در آغاز با پوشش دوستی و محبت اهل بیت علیه السلام پا به عرصه وجود گذاشت و در حق حضرت رسول صلی الله علیه و آله یا ائمه مخصوصاً علی بن ابیطالب علیه السلام غلو کرده و به ایشان مقام الوهیت داده اند. یکی از مسائل قابل توجه در این قسمت پی بردن به نقش غلات در مسیر جعل حدیث است. به طوری که از سخنان سید مرتضی در کتاب امالی برمی آید، ضربه ای که زنادقه۹ از رهگذر جعل حدیث و ایجاد توهم در مسیر اعتقادات مسلمین به اسلام وارد ساخته اند، کفار و مشرکین عهد جاهلیت چنین ضربه ای وارد نکرده اند؛ زیرا زنادقه در عین بی اعتقادی به مبانی اسلام در صفوف مسلمانان حاضر شده و با القای شبهات و پراکندن احادیث جعلی در بین احادیث صحیح به انحراف آنان خصوصاً جوانان، اقدام می کرده اند. چنانکه این مطلب از اقرار بعضی از زنادقه همچون ابن ابی العوجاء در لحظه مرگ به دست می آید.
ابوالفرج اصفهانی در کتاب اغانی ضمن روایتی می نویسد: عبدالکریم بن ابی العوجاء به گمراهی جوانان می پرداخت. پس عمروبن عبید به او گفت: به من خبر داده اند که تو با جوانان معاشرت کرده آنان را گمراه می کنی و پیرو خود می گردانی. از شهر ما خارج شو وگرنه جانت را به خطر می اندازم. ابن ابی العوجاء به کوفه رفت؛ اما در آنجا به دست محمدبن سلیمان دستگیر شد و به دار آویخته گشت؛ اما چون وی یقین پیدا کرد که او را می کشند، گفت: حال که مرا می کشید پس بدانید که من در بین احادیث شما چهار هزار حدیث جعلی وارد کرده ام. احادیثی که بر مبنای آن، روزهایی را که باید روزه بگیرید، افطار خواهید نمود و روزهایی را که باید افطار کنید، روزه خواهید داشت.۱۰
۷. ظهور بنی العباس واشغال دستگاه خلافت اسلامی؛
۸. جعل احادیث از ناحیه متشرعین و مقدسین برای ترغیب مردم به اعمال دینی؛
۹. احترام فوق العاده ای که عموم نسبت به ناقلین و محدثین مرعی داشتند؛
۱۰. افتخارات به خاندانها و انساب؛
۱۱. تشدید و مبالغه در موضوعات کوچک و کم ارزش از سوی وعاظ بی مایه و قصه گویان؛
این امر از ناحیه معرکه گیران و وعاظ بی مآیه و قصه گویان ترویج می گردید؛ زیرا با اینگونه احادیث مجلس خود را توجیه و سخنان بی پآیه خود را مهم قلمداد می کردند؛ مثلاً حدیث «من قاد اعمی اربعین خطوه غفر الله له» یعنی کسی که کوری را چهل گام رهبری کند خدایش می آمرزد، شیخ بهائی آن را در اربعین خود از جمله موضوعات می شمارد.
۱۲. نزدیک شدن یک عده از راویان حدیث به خلفا و جعل حدیث برای جلب نظر آنان؛
مثلاً آورده اند: وقتی غیث بن ابراهیم بر مهدی عباسی وارد شد و کبوترانی در منزل خلیفه مشاهده کرد، برای خشنودی خلیفه حدیث: «لا سبق الافی خف او حافر أو حمامه» یعنی دراسلام مسابقه ای به جز در مورد شتر و اسب و کبوتر روا نیست را جعل کرد.
این حدیث در کتب شیعه بدین سان آمده است: « لاسبق الافی خف أو حافر أو ریش» که مراد از ریش (پر) تیر اندازی است؛ زیرا در تیرها معمولاً پر به کار برده می شده است. غیاث این معنی را به پرنده تبدیل نموده، آنگاه مراد از پرنده را بازی کبوتر تفسیر کرده است.
۱۳. اختلاف در مکتب فقهی وتأیید آراء شخصی با احادیث؛
۱۴. نقل احادیث عالی السند به منظور معرفی خود در شمار محدثین سابقه دار؛ مانند ابراهیم بن هدیه که از اوزاعی حدیث روایت می کرد با این که او را درک نکرده بود.
۱۵ جا زدن خود در شمار صحابه ای که بلا واسطه از پیامبر نقل حدیث کرده اند؛
۱۶. عقیده واجتهاد نادرست؛
برخی از راویان فقط اصل موضوع حدیث را در نظر می گرفتند که اگر با عقل توافق داشت، آن را نقل و به پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت می دادند. چنانکه از محمد بن سعید دمشقی نقل شده که می گفت: سخن اگر نیکو باشد باکی از این ندارم که آن را به پیامبر نسبت دهم.
۱۷. استشهاد متصوفه به احایث ضعیف و بی پایه برای تذکره و ترقیق قلوب و تبدیل آنها به حدیث قطعی در کتابها؛ تمام این جهات و نیز علل دیگری سبب گردید که احادیثی از ناحیه استفاده جویان وضع و به پیامبر نسبت داده شود.۱۱
گرچه در قرن سوم و چهارم که مجامع حدیث تدوین شد، اهتمام بلیغی در جدا ساختن احادیث صحاح از غیر آن به عمل آمد؛ ولی با گذشتن دو قرن یا بیشتر از زمان صدور احادیث، دشواری این امر پیداست. مخصوصاً که پاره ای از علل جعل در همان ازمنه مثل تماس زنادقه با مسلمین یا کار قصه گویان و محدثین حرفه ای، نیز موجود بوده است. مثلاً ابن جوزی نقل می کند که: احمد بن حنبل و یحیی بن معین در مسجد رصافه نماز می گذاردند. قصه گویی در این اثنا بساط خود را در مسجد باز و به نقل حدیثی از احمد و یحیی سخن باز کرد که این دو از فلان از فلان و وی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرد که هر که «لا اله الا الله» بگوید، خداوند مرغی که منقارش از طلا و بالش از مرجان و… سپس سخن خود را در وصف مرغ و ثواب گوینده به جایی رسانید که در حدود بیست ورق نمی گنجید، پس از جمع آوری بخشش های مردم، ابن حنبل ویحیی از وی سوال کردند چه کسی تو را به این حدیث خبر داد؟ پاسخ داد احمد بن حنبل و یحیی بن معین، یحیی به وی گفت: من یحیی واین ابن حنبل است، ما خود از این حدیث خبر نداریم. قصاص گفت: من کراراً شنیده بودم که یحیی بن معین مرد احمقی است تا کنون یقیین نداشتم. گویی در جهان فقط یحیی واحمد حنبل شمایید. همانا من از هفده احمد حنبل و یحیی حدیث نوشته ام و با تمسخر از آنان جدا شد.۱۲
وضاعین احادیث
عده ای از معروفین به کذب و وضع حدیث، به نقل از ائمه فن و رجالیون عبارتند از:
ابوسعید ابان بن جعفر دجری: وی کذابی است که از پیامبر جعل حدیث می نمود و حتی بیش از سیصد حدیث از ابو حنیفه نقل کرده که وی هیچ یک از آنها را روایت ننموده است.
ابو عبدالله باهلی و سلیمان نخعی که از زهاد بوده اند؛ ولی به جعل و وضع حدیث شهرت داشته اند و حتی به وی اعتراض شد که این احادیث را از کجا و چرا نقل نموده ای؟ گفت: برای نرم کردن قلوب عامه جعل کردم.
ابوبشیر مروزی که فقیهی نیکو و خوش بیان بوده، مع ذلک احادیثی از پدر و جدش نقل کرده و سلسله سند صحیح برای آن احادیث با تغییر مختصری وضع می نمود.
صاحب الغدیر شرح حال هفتصد تن از مشاهیر کذابین و وضاعین را آورده که گروهی از این جماعت از زهاد و عباد قوم به شمار می رفته اند و به خاطر عقاید اشتباه از جعل و وضع حدیث باک نداشتند؛ بلکه خود را از این امر مثاب و مدجور می دیدند. مثلاً از یکی از زهاد که جعل حدیث می کرد پرسیدند: مگر نشنیده ای که پیامبر فرمود: هر کس به من دروغ ببندد جایگاهش پر از آتش گردد؟ گفت من بر وی دروغ نبستم، بلکه به نفع وی حدیث ساختم. و دیگری گفته است: من برای ترغیب مردم وضع حدیث نمودم و اجر خویش را از خدا می طلبم.
بنابراین منظور از ذکر مطالب فوق این است که به مجرد زهد و نیکی اشخاص سلسله حدیث نمی توان حکم به صحت آن نمود، بلکه باید به وثاقت ناقلین، اطمینان پیدا نمود و آنگاه که به صحت سند وثوق داشت، از دیگر فنون فهم حدیث بهره گرفت.
ابوهریره خود اعتراف کرده احادیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت کرده که از پیامبر صلی الله علیه و آله آن احادیث را نشنیده بوده است. چنانکه احمد بن حنبل امام حنابله در مسند خود روایت کرده که ابوهریره حدیثی را روایت کرد، حاضران به او گفتند: این را از که نقل کردی از پیامبر صلی الله علیه و آله است یا از کیسه خودت؟ ابوهریره گفت: لا هذا من کیس أبی هریره!۱۳
آیا می توان دانست که ابوهریره از اینگونه روایات ساختگی چه مقدار از کیسه خود بیرون آورده است؟
آیا می توان دانست که اینگونه احادیث چهره اسلام عزیز را تا چه اندازه تغییر داده است؟
مجموعه افزون از پنج هزار حدیث ابوهریره، تعداد بسیاری از آن ساخته های خود اوست و یا به تعبیر مردم عصرش از کیسه خود وی بیرون آمده است.۱۴
یا در مورد سابقه تاریخی غلات و سیر تحول این جریان آمده است: «کشی در رجال خود مؤسس این جریان را در اسلام شخصی به نام عبدالله سبا ذکر کرده است که شخصی یهودی بوده که به اسلام گراییده و از دوستداران علی بن ابیطالب علیه السلام گردید؛ اما همان طور که او در دوران یهودیت خود درباره یوشع بن نون عقیده ای غلو آمیز داشت، پس از گرایش به اسلام نیز، در مورد علی علیه السلام راه غلو و افراط در پیش گرفت» در حالی که بعضی از دانشمندان در اصالت آن تشکیک نموده و ثابت کرده اند شخصیتی به عنوان عبدالله بن سبا وجود خارجی نداشته و روایات کشّی از نظر متن و سند خدشه دار است. دانشمند گرامی سید مرتضی عسگری در کتاب عبدالله بن سبا و دیگر افسانه های تاریخی ثابت کرده است که مورخان اسلامی از جمله طبی، ماجرای عبدالله بن سبا را توسط فردی به نام سیف بن عمرنقل کرده اند و این شخص در افسانه سرایی و خلق آثار و شخصیت های خیالی دستی قوی داشته، به گونه ای که حتی از ناحیه رجالیون اهل سنت نیز تضعیف شده است.
نمونه ای از احادیث مجعوله۱۵
حدیث: الشقی من شقی فی بطن امه: شقی و بد سرشت در شکم مادرش شقی است.
الجنه دار الأسخیاء: بهشت خانه سخاوتمندان است.
طاعه النساء ندامه: اطاعت از زنان موجب پشیمانی است.
الموت کفاره لکل مسلم: مرگ کفاره گناه هر مسلمانی است.
زرغباًٌ تزد دحباً: یک روز در میان به دیدار هم روید تا دوستیتان زیاد شود.
العلم علمان: علم الادیان و علم الابدان: علم منحصر به دو نوع است علم دین و علم جسم.
راه های شناخت احادیث مجعوله
ابو جعفر طوسی در کتاب عده الاصول به مواردی برای شناخت صحت خبر اشاره می کند: موافقت با ادله عقلیه، مطابقت با کتاب خدا، موافقت با سنت قطعیه، موافقت با آنچه فرقه امامیه به آن اجماع نموده اند. سپس اضافه می کند که این قرائن شواهدی بر صحت مضمون خبر است، نه بر نفس خبر؛ زیرا ممکن است راوی، حدیثی با چنین خصوصیات ساخته باشد.
برخی دیگر از علما برای تشخیص موضوعات امور زیر را ذکر کرده اند:
۱. اعتراف واضع به جعل حدیث؛
۲. مشاهده غلط هایی از لحاظ قواعد ادبی در الفاظ حدیث یا رکاکتی در معنا؛
۳. مخالفت مفاد و معنی حدیث با عقل یا حس و مشاهده انسان طوری که تأویل آن ممکن نباشد. مانند اینکه عبد الرحمن بن زید از پدرش… از رسول خدا صلی الله علیه و آله حدیث کرد که کشتی نوح دور خانه خدا طواف کرده آنگاه در مقام ابراهیم دو رکعت نماز گذارد.
۴. مبالغه زیاد در باره موضوعی بی اهمیت و کوچک؛
۵ معروفیت ناقل حدیث به وضع و جعل حدیث دروغ و کذب و مشهور بودن وی.
مقدماتی در ورود به فهم احادیث
اولین مقدمه برای ورود به فهم حدیث کلامی است از امام باقر و امام صادق علیهما السلام در مورد شیعیان خود که قبل از هر چیز بر صدق حدیث و راستگویی آنان تأکید می کردند. در این مورد عمروبن ابی المقدام گوید: نخستین مرتبه ای که بر امام باقر علیه السلام وارد شدم فرمود: « قبل از آموزش حدیث، راستگویی را فراگیرید»۱۶
اما با توجه به باز شدن باب جعل حدیث، جمعی به نقادی حدیث پرداختند و قواعدی برای تشخیص صحیح از سقیم وضع نمودند که به عنوان مقدمات بعدی عبارتند از:
۱. آشنایی نسبتاً کامل به لغت و قواعد زبان عربی که لسان صدور اخبار است؛
۲. دانستن تاریخ اسلام و سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه هدی علیهم السلام و تاریخ مذاهب و فرق اسلامی و اجمالی از آراء و معتقدات ملل و نحل؛
۳. دانستن علم معرفه الرجال و فهم حدیث (درایه الحدیث)
اما این نکته حائز اهمیت بسیار است که اطلاع بر متون سه گانه (درایه الحدیث و رجال، لغت و قواعد زبان، تاریخ و ملل و نحل) پس از وصول هر فرد به ذوق سلیم و تخلیه ذهن از تعصبات است. استاد علی اکبر غفاری در تلخیص و تحقیق «مقباس الهدایه علامه المامقانی» برای فهم حدیث مواردی را با شاهد مثال برای تقریب اذهان آورده است:
عرضه محتوای روایت به آیات قرآن کریم
چرا که در قرآن آمده است: «الذی لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیل من حکیم حمید» یعنی اگر باطلی در حدیث ندیدید، پس آن حدیثی است بر اساس سنت که مسلمانان در آن اختلاف ندارند. کلینی در صحیح از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که پیامبر اکرم در منا خطبه فرمودند۱۷که: «ایها الناس ما جاء کم عنی یوافق کتاب الله فأنا قلته، وما جاء کم یخالف کتاب الله فلم أقله»
ای مردم هر چه از من به شما رسید اگر موافق کتاب خدا بود پس آن از من است و اگر با قرآن مخالفت می کرد پس آن از من نیست.
در امالی شیخ طوسی حدیثی از جابر الجعفی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که آن حضرت فرمودند: «بنگرید امر ما را و آنچه از طرف ما به شما می رسد، پس اگر آن را موافق قرآن یافتید بگیرید و اگر در قرآن موافق آن را نیافتید و امر بر شما مشتبه شد پس آن را کنار بگذارید»
پس احادیث صحیح، حسن و موثق۱۸ زیادی هستند که محتوای آنها مخالف حکم کتاب خدا، سنت و یا هر دو است و این نشان می دهد این چنین روایاتی به دلایلی مانند خطا و سهو و فراموشی از معصومین روایت شده اند، اگر چه راویان آنها از نظر عظمت و جلالت و ایمان در بالاترین مقام باشند. مثال آن روایتی است که صدوق و کلینی با اسناد صحیح از امام باقر علیه السلام در باب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 