پاورپوینت کامل معنا شناسی واژه « اَوْ» در قرآن ۸۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل معنا شناسی واژه « اَوْ» در قرآن ۸۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معنا شناسی واژه « اَوْ» در قرآن ۸۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل معنا شناسی واژه « اَوْ» در قرآن ۸۷ اسلاید در PowerPoint :

۴۶

چکیده

در آیات قرآن مواردی به چشم می خورد که معطوف و معطوف علیه در عطف توسط «او» دارای مفاد واحد است. به عبارت دیگر دو عِدل «او» دارای معنای یکسان است. از سوی دیگر اقتضای واژه «او» مغایرت میان دو عِدل است. اینجاست که معضلی پیش می آید:

گروهی از مفسران راه حلّ را در این دیده اند که در معطوف و معطوف علیه نوعی تصرف کرده تا مغایرت حاصل گردد، گرچه فاقد هرگونه قرینه ای باشد.

این نوشتار راه حلّ دوّمی ارائه داده است و اثبات کرده است که در موارد یاد شده تصرف در دو عِدل صحیح نیست، بلکه واژه «او» به معنای واو است و واو هم عطف تفسیر است. در نتیجه دهها آیه قرآن به روشنی تفسیر گردیده و ابهام از آنها زدوده شده است.

کلید واژه: «او» و«واو» عطف.

«اَوْ» در قرآن به گونه های مختلفی برای عطف به کار رفته است:

الف) معطوف خاص و معطوف علیه عام

یعنی «او» واژه ای که معنای خاص دارد را به واژه ای که مفهوم عموم دارد و شامل معطوف نیزمی شود عطف کرده است، مانند: «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَی عَلَی اللّهِ کَذِباً أَوْ قَالَ أُوحِیَ إِلَیَّ وَلَمْ یُوحَ إِلَیْهِ شَیْءٌ…؛۱ چه کسی ستمکارتر است از کسی که دروغی به خدا ببندد یا بگوید بر من وحی شده در حالی که به او وحی نشده است»

در این آیه افترا بر خداوند مفهومی عام است که یکی از مصادیق آن ادعای وحی دروغین است و دومی بر اولی عطف شده است؛ این مطلب صریحا یا احتمالا در تفاسیر ذکر گردیده است:

«وهذا (ادعای وحی) و ان کان داخلاً فی الافتراء فانما أفرد بالذکر تعظیماً» ۲

«و افتراء الکذب علی الله سبحانه وهو اول المظالم المعدوده وان کان اعم بالنسبه الی دعوی الوحی اذا لم یوح الیه وهو ثانی المظالم المعدوده، ولذا قیل: ان ذکر الثانی بعد الاول من باب ذکر الخاص بعد العام اعتناءً بشأن الوحی و اعظاماً لأمره» ۳

«وهی من باب عطف الخاص علی العام»۴

از دیگر موارد عطف خاص بر عام آیاتی است که درپی می آید: «فَمَا کَانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَن قَالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ»۵ سوزاندن خاص است و برکشتن که عام است عطف شده است

و «لاَ خَیْرَ فِی کَثِیر مِن نَجْوَاهُمْ إِلاَّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَه أَوْ مَعْرُوف أَوْ إِصْلاَح بَیْنَ النَّاسِ…»۶ «إِصْلاَح بَیْنَ النَّاسِ» از موارد «معروف» بر معروف که به معنای کار نیک است عطف شده است.

«والمعروف لفظ یعمّ الصدقه والاصلاح وغیرهما ولکن خصّا بالذکر اهتماماً اذ هما عظیما الغناء فی مصالح العباد»۷ شاید بتوان گفت آیه: «وَإِنِ امْرَأَهٌ خَافَتْ مِن بَعْلِهَا نُشُوزاً أَوْ إِعْرَاضاً فَلاَ جُنَاحَ…»۸ نیز از موارد عطف خاص بر عام است؛ زیرا اعراض از مصادیق نشوز است، گرچه این احتمال که «او» به معنای واو باشد و «اعراضاً» تفسیر برای «نشوزا» باشد وجود دارد؛ چنان که خواهد آمد.

ب) عکس اوّل : معطوف عام و معطوف علیه خاص

مانند: «وَنَادَی أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّهِ أَنْ أَفِیضُوا عَلَیْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ قَالُوا إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَی الْکَافِرِینَ»۹ دوزخیان خطاب به بهشتیان گویند: بر ما آب و یا هر نعمتی که خداوند به شما داده است روانه سازید. آنان در جواب گویند: خداوند آن دو را بر کافران حرام کرده است.

عبارت «مَّا رَزَقَکُمُ»که در برگیرنده همه نعمت های اهل بهشت از جمله آب است، بر «ماء» عطف شده است.

«شاید نام بردن از خصوص آب به خاطر آن است که به آن احتیاج بیشتری دارند»۱۰ و شاید بتوان گفت آیه: «هَلْ یَنظُرُونَ إِلاَّ أَن تَأْتِیَهُمُ الْمَلاَئِکَهُ أَوْ یَأْتِیَ أَمْرُ رَبِّکَ کَذلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ» نیز از همین باب است؛ زیرا آمدن ملائکه به هر معنایی که باشد مصداقی از آمدن فرمان خداوند است. آیه «فَأَمْطِرْ عَلَیْنَا حِجَارَهً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَاب أَلِیم؛۱۱ بر ما از آسمان سنگ بباران و یا عذاب دردناکی بیاور» نیز از همین قبیل است؛ زیرا «عذاب الیم» اعم از سنگباران است.

«و انما أفرد امطار الحجاره من بین افراد العذاب الالیم بالذکر لکون الرضخ بالحجاره مما یجتمع فیه عذاب الجسم بما فیه من تألم البدن و عذاب الروح بما فیه من الذله والاهانه»۱۲

نمونه دیگر آیه ای است که می فرماید: «لاَ خَیْرَ فِی کَثِیر مِن نَجْوَاهُمْ إِلاَّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَه أَوْ مَعْرُوف»۱۳در این آیه «معروف» که به معنای کار نیک و پسندیده است و مفهوم آن در برگیرنده صدقه است بر «صدقه» که نمونه ای از «معروف» است عطف شده است.

«لعل افراد الصدقه عن المعروف مع کونها من افراده لکونها الفرد الکامل فی الاحتیاج الی النجوی بالطبع وهو کذلک غالباً.»۱۴

ج) معطوف و معطوف علیه دارای معنای واحد هرچند در لفظ متفاوت باشند:

به دیگر سخن در این قسم عطف دو لفظ مترادف بر یکدیگر است؛ مانند آیه هایی که درپی می آید:

۱. «ائْتِ بِقُرْآن غَیْرِ هذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَایَکُونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَاءِ نَفْسِی»۱۵

تبدیل کردن قرآن در معنی مساوی با آوردن قرآن دیگر است و قرینه آن این است که خداوند در ردّ دو پیشنهاد به یک جواب بسنده کرده است و آن اینکه «بگو: من آن را از پیش خود تبدیل نخواهم کرد» این نشانگر آن است که دو پیشنهاد دارای یک مفاد است و آن اینکه از این قرآن دست بردار. مطالبی که مفسران در فرق گذاری بین دو عِدل «او» بیان کرده-اند به نظر صحیح نمی رسد؛ اما اینکه چرا دو مترادف به وسیله «او» به همدیگر عطف شده اند جواب مفصل آن خواهد آمد؛ ولی اجمال آن اینکه ممکن است «او» به معنای واو باشد و مفاد واو هم عطف تفسیر باشد؛ خواسته کافران این بوده است که قرآنی غیر از این بیاور؛ یعنی آن را تبدیل کن و تغییر بده.

۲. «فَقُولاَ لَهُ قَوْلاً لَّیِّناً لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَی»۱۶

در این آیه مسلماً تذکر در معنا با خشیت و هراس یکسان است و تفاوتی میان آن دو نیست. مطالبی که بعضی از مفسران با تکلف در فرق میان آن دو بیان کرده اند پذیرفتنی نیست و از این جهت زرکشی گفته است: «او» به معنای واو است».۱۷

شاید آیه: «هَل لَّکَ إِلَی أَن تَزَکَّی؛ وَأَهْدِیَکَ إِلَی رَبِّکَ فَتَخْشَی»۱۸ آیا برای تو میلی به هدایت هست و اینکه تورا به سوی پروردگارت راهنمایی کنم، سپس بهراسی؟! نیز مؤید همین وحدت است؛ زیرا در این آیه با اینکه از نظر مضمون همانند آیه ۴۴ سوره طه است؛ ولی خشیه را با «فا» بر تزکیه مترتب کرده است.

۳. «قَالاَ رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَن یَفْرُطَ عَلَیْنَا أَوْ أَن یَطْغَی»۱۹

طغیان در مفاد عین افراط است و به نظر می رسد «او» به معنای واو و تفسیر فراز قبل باشد و مطالبی که مفسران در فرق میان آن دو بیان کرده اند بی اساس است.

۴. «وَصَرَّفْنَا فیهِ مِنَ الْوَعِیدِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ أَوْ یُحْدِثُ لَهُمْ ذِکْراً»۲۰

۵. «وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ الَّیْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَهً لِمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّکَّرَ أَوْ أَرَادَ شُکُوراً»۲۱

«شب و روز را جایگزین همدیگر قرار داد تا موجب تذکر و شکرگزاری گردد» در این آیه تذکر با شکور تفاوتی ندارد. «وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ» ۲۲

۶. «وَقالوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ»۲۳

به نظر می رسد «او» به معنای واو است و «نعقل» توضیح برای «نسمع» و مفاد آن دو از همدیگر جدا نیستند. مطالبی که برخی از مفسران در بیان فرق گفته اند بی اساس است، بلکه مقصود از آیه این است که اگر ما گوش شنوا داشتیم و عقل خویش را به کار می گرفتیم در جهنم گرفتار نمی شدیم، نه اینکه – به صورت تردید که اگر یکی از این دو محقق می شد ما اهل جهنم نبودیم.

نظیر این آیه است آیه «أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ…»۲۴

۷. «وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّی؛ أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّکْرَی»۲۵

توچه می دانی شاید او پاکی و تقوا پیشه کند و یا متذکر گردد و این تذکر به حال او مفید باشد. در این آیه نیز تزکیه با متذکر شدن در معنی یکسان است.

۸. «وَمَن یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُوراً رَحِیماً»۲۶

«کسی که کار بدی انجام دهد یا به خود ستم کند، سپس از خداوند طلب آمرزش نماید، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت» مفسران درباره این آیه نظر متفاوتی دارند:

الف) «والسوء: القبیح الذی یواجه به صاحبه من ساءه یسوءه سوءاً، اذا واجهه بقبیح یکرهه ورجل سوء من شأنه ان یواجه الناس بالمکاره… «أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ» بارتکاب جریمه وقیل المراد بالسوء: الشرک وبالظلم ما دون الشرک»۲۷

ب) «عن ابن عباس قوله: «وَمَن یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ» فمن اذنب صغیراً أو کبیراً» ۲۸

ج) «وفی هذا السوء ثلاثه اقوال: احدها، انه السرقه، والثانی، الشرک، والثالث، انه کل ما یأثم به وفی هذا الظلم قولان: احدهما، انه رمی البریء بالتهمه والثانی، ما دون الشرک» ۲۹

د) «الظاهر ان التردید بین السوء وظلم النفس والتدرج من السوء الی الظلم لکون المراد بالسوء التعدی علی الغیر وبالظلم التعدی علی النفس وان السوء اهون من الظلم کالمعصیه الصغیره بالنسبه الی الکبیره الله اعلم » ۳۰

اقوال یاد شده و نیز اقوال مفسران دیگری که به خاطر پرهیز از اطاله ذکر نگردید، هیچ یک مستند به دلیل و قرینه نیست و صرفا به جهت واژه «او» مجبور شده اند چنین فرق هایی را بیان کنند. قید «الله اعلم» نشان دهنده عدم اطمینان گوینده است. چنانکه در مباحث آینده اثبات شود «سوءا» در معنی با «یظلم نفسه» یکسان است با واژه «او» هیچ ناسازگاری نخواهد داشت، بلکه «او» به معنای واو و عطف نیز عطف تفسیر خواهد بود.

بررسی آیه

ادعای نگارنده آن است که کلمه «السوء» در معنا با «یظلم نفسه» یکسان است و به معنای مطلق گناه است و هیچ فرقی میان آن دو نیست و وجود واژه «او» دلیل بر افتراق میان آن دو نیست، بلکه دومی نوعی تفسیر برای «سوءا» است و به عبارت دیگر می توان گفت: «او» به معنای واوی است که عطف تفسیر است.

السوء در لغت

«السوء نعت لکل شئ ردیء. ساء یسویء لازم و مجاوز ساء یسویء لازم و مجاوز ساء الشیء: قبح فهو سیء والسوء: اسم للافات والداء… و اساء فلان خیاطه هذا الثوب و سؤت فلاناً، و سؤت له وجهه… والسیء والسیئه: عملان قبیحان: یصیر الشیء نعتا للذکر من الاعمال، والسیئه للانثی قال: والله یعفو عن السیئات والزلل»… السُوءی بوزن فعلی، اسم للفعله السیئه، بمنزله الحسنی للحسنه محموله علی جهت النعت فی حد افعل وفعلی کالاسوء والسوءی رجل اسوأ و امرأه سوءی ای قبیحه» ۳۱

جمع بندی کلام خلیل اینکه: «سوء» بر زشتی و پلشتی و نیز بر ناملایمات اطلاق می شود.

«السوء کل ما یغم الانسان من الامور الدنیویه والاخرویه ومن الاحوال النفسیه والبدنیه والخارجیه من فوات مال وجاه و حمیم.. و قال: «إِنَّ الْخِزْیَ الْیَوْمَ وَالسُّوءَ عَلَی الْکَافِرِینَ» و عبر عن کل ما یقبح بالسوأی ولذلک قوبل بالحسنی ثم کان عاقبه الذین اساؤا السوأی ان کذبوا بآیات الله والسیئه الفعله القبیحه وهی ضد الحسنه».۳۲

چکیده کلام راغب اینکه: «سوء» به هر ناملایمی که موجب اندوه انسان شود اطلاق می گردد و به هر زشتی «سؤی» اطلاق می شود و از این جهت در آیه فرموده است: عاقبت گناهکاران و بدکاران این شد که آیات خدا را تکذیب کردند و واژه «سیئه» به کار زشت اطلاق می شود. نتیجه اینکه: از دیدگاه ایشان به مطلق بدی و گناه سوء اطلاق می شود.

پیش از این نیز از «مجمع البیان» نقل شد که «سوء» به معنای قبیح و زشت است.

«السوء» در آیات قرآن

۱ .«إِنَّمَا التَّوْبَهُ عَلَی اللّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَه ثُمَّ یَتُوبُونَ مِن قَرِیب فَأُولئِکَ یَتُوبُ اللّهُ عَلَیْهِمْ وَکَانَ اللّهُ عَلِیماً حَکِیماً؛ وَلَیْسَتِ التَّوْبَهُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتَّی إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّی تُبْتُ الآنَ…»۳۳

در آیه هفدهم از گناهکارانی نام می برد که قبل از مرگ توبه می کنند و توبه آنان مورد قبول خداوند است و در آیه هجدهم نیز گناهکارانی که به هنگام مرگ توبه می کنند و توبه آنان مقبول نیست معرفی می شود. در آیه هجدهم به لفظ جمع «السیئات» تعبیر کرده است که شامل همه گناهان است ودر آیه هفدهم تعبیر به «السوء» نموده است.

وقتی این دو آیه در کنارهم قرار می گیرد به خوبی روشن می شود که مراد از «سوء» نیز مطلق گناهان است؛ علاوه بر اینکه توبه که مربوط به همه گناهان است بر آن مترتب شده است.

۲. «ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَه ثُمَّ تَابُوا مِن بَعْدِ ذلِکَ»۳۴

در این آیه نیز مراد از «سوء» مطلق گناه است و قرینه آن ترتب توبه برآن است.

۳. «ثُمَّ کَانَ عَاقِبَهَ الَّذِینَ أَسَاءُوا السُّوءی أَن کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ»۳۵

در این آیه هم مراد این است که عاقبت بدکاران و گناهکاران این شد که کافر شدند.

از موارد به کار رفتن واژه «السوء» در لغت و آیات به دست می آید که السوء به معنای مطلق گناه است و اینکه برخی آن را به گناهی که زشتی آن بسیار زیاد است و اثر آن به دیگران سرایت می کند تفسیر کرده اند، صحیح نیست؛ البته مصداقی از مصادیق آن است و نیز تفسیر آن به زنا و غیبت و دزدی و امثال آن تفسیر به مصادیق است، نه تفسیر به مفهوم. همچنین تفسیر آن به گناه آشکار ناصحیح است، گرچه آن نیز در مفهوم «السوء» داخل

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.