پاورپوینت کامل بررسی کیفیت اذان و شهادت ثالثه با تکیه بر احادیث ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بررسی کیفیت اذان و شهادت ثالثه با تکیه بر احادیث ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بررسی کیفیت اذان و شهادت ثالثه با تکیه بر احادیث ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بررسی کیفیت اذان و شهادت ثالثه با تکیه بر احادیث ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint :
۸۶
چکیده:
بسیاری از فقره های اذان و اقامه در مذهب امامیه و اهل سنت مشابه یکدیگر است؛ اما اندک اختلافاتی دارد و ما در این پژوهش درصدد حل آن برآمده ایم. روایات مستخرج در کتب فقهاء اهل تسنن، هم بر وحیانی بودن اذان دلالت دارد و هم بر غیر وحیانی بودن آن؛ اما در منابع شیعی نحوه تشریع اذان کاملاً وحیانی ذکر شده است. فقهای امامیه به پیروی از اهل بیت علیهم السلام همگی معتقدند که اذان به تشریع خداوند و با نزول وحی بر رسول الله صلی الله علیه و آله شروع شده است. در فقره «اشهد انّ علیاً ولیُ الله» در مذهب امامیه دو نظر ابراز شده است: عده ای آن را جزء مستحب می دانند، یعنی مانند قنوت که جزئی از نماز بوده و مستحب است. عده ای نیز آن را مستحب می دانند؛ اما بدون قصد جزئیت، یعنی مستحبی است که جزو اجزای اذان نیست. از مجموع روایات استفاده می شود که شهادت و اقرار به یگانگی خدا و رسالت رسول خدا و ولایت و امامت امیر المؤمنین علیه السلام از یکدیگر جدا نیستند و بین آنها تلازم وجود دارد. علت اینکه فقهای شیعه گفتن شهادت ثالثه، بدون قصد جزئیت را جایز می شمارند آن است که روایاتی به نحو مطلق می گویند: هر گاه شهادت به توحید و رسالت دادید، شهادت به ولایت علی بن ابیطالب علیه السلام هم بدهید و این روایات چون مطلق است، پس شامل اذان هم می شود، چه در اذان و اقامه و چه در غیر اذان و اقامه.
کلید واژه ها: اذان، شهادت ثالثه، شیعه، اهل سنت
مقدمه
یکی از اختلافات بین شیعه و اهل سنت کیفیت اذان و اقامه است. از آنجا که اعمال در دین اسلام بدون دلیل و برهان فاقد ارزش و اعتبار و بدعت و حرام است، و هر یک از فریقین، دیگری را به بدعت در اذان متهم می کنند، از این رو این موضوع باید به طور دقیق و مدلل بررسی و حقیقت آن بازگو شود.
کیفیت تشریع اذان و زمان آن از مسائلی است که درباره آن دیدگاه های مختلفی مطرح شده است. اختلاف دیدگاه ها به دلیل روایاتی است که در جوامع حدیثی فریقین آمده است.
ما در این مقاله قصد داریم ادله هر یک از طرفین شیعه و اهل سنت را با تکیه بر احادیث آنان، نقد و بررسی کنیم و سپس از این طریق به کیفیت صحیح و درست اذان و اقامه خصوصا صحت یا عدم صحت شهادت بر ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام در اذان و اقامه شیعه برسیم.
وَإِذَا نَادَیْتُمْ إِلَی الصَّلاَهِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ یَعْقِلُونَ (مائده: ۵۸)
آنها هنگامی که اذان می گویید و مردم را به نماز می خوانید، آن را به مسخره و بازی می گیرند، این به خاطر آن است که آنها جمعی هستند که درک نمی کنند. اهمیت اذان از این آیه کاملاً روشن است.
تعریف اذان
اذان در لغت به معنی اعلام است، جوهری در الصحاح آورده است: «الأذان: الإعلام» وابن اثیر در النهایه آورده است: «الأذان وهو الإعلام بالشئ، یقال: آذن یؤذن إیذانا، وأذن یؤذن تأذینا، والمشدد مخصوص فی الاستعمال بإعلام وقت الصلاه» (ماده اذان) وأما إقامه به معنای ادامه است، قال فی الصحاح: «أقام الشئ: أدامه، ومنه قوله تعالی (ویقیمون الصلاه) (ماده قوم)
وقال فی المدارک: الإقامه مصدر أقام بالمکان والتاء عوض عن عین الفعل، لأن أصله إقوام، أو مصدر أقام الشئ بمعنی أدامه ومنه (یقیمون الصلاه)۱
و اذان در اصطلاح، اذکار مخصوصی برای اعلام رسیدن وقت نماز است. مرحوم خوانساری می فرماید: الأذان: أذکار مخصوصه للإعلام بدخول أوقات الصلاه. والإقامه: الأذکار المعهوده عند القیام إلی الصلاه.۲
کیفیت تشریع اذان و اقامه در نزد اهل سنت
روایات مستخرج در کتب فقهاء اهل تسنن، هم بر وحیانی بودن اذان دلالت دارد و هم بر غیر وحیانی بودن آن.
نمونه ای از روایات وحیانی:
از ابن عمر روایت شده است که: «لما أسری بالنبی صلی الله علیه وآله وسلم أوحی الله إلیه الاذان فنزل به فعلمه بلالا»۳ این روایت دلالت می کند که اذان در سالهای قبل از هجرت تشریع شده است؛ زیرا اسراء قبل از هجرت و از مسجد الحرام شروع شده بود.
نمونه ای از روایات غیر وحیانی:
حدثنا محمد بن منصور الطوسی، ثنا یعقوب ثنا ابی عن محمد بن اسحاق حدثنی محمد بن ابراهیم بن الحارث التیمی عن محمد بن عبد الله بن زید بن عبد ربه، قال: حدثنی ابی، عبد الله بن زید، قال: لما أمر رسول الله صلی الله علیه و سلم بالناقوس یعمل لیضرب به للناس لجمع الصلاه، طاف بی – وأنا نائم – رجل یحمل ناقوسا فی یده، فقلت: یا عبد الله! أتبیع الناقوس؟ قال: و ما تصنع به؟ فقلت: ندعو به الی الصلاه، قال: أفلا أدلک علی ما هو خیر من ذلک؟ فقلت (له): بلی، قال: فقال: تقول: الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، اشهد ان لا إله الا الله، اشهد ان لا إله الا الله، اشهد ان محمدا رسول الله، اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی الفلاح، الله اکبر، الله اکبر، لا إله الا الله. هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و سلم امر کرد ناقوس بسازند و آن را هنگام جمع کردن مردم برای نماز به صدا درآورند، در خواب مردی را دیدم که دورم می چرخید وناقوسی در دستش حمل می کرد. به او گفتم: ای بنده خدا! آیا این ناقوس را می فروشی؟ گفت: برای چه می خواهی؟ گفتم: تا مردم را برای نماز فراخوانیم. گفت: آیا می خواهی تو را به چیزی که بهتر از ناقوس باشد راهنمایی کنم؟ گفتم: بله! گفت: چنین می گویی: الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، اشهد ان لا إله الا الله، اشهد ان لا إله الا الله، اشهد ان محمدا رسول الله، اشهد أن محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی الفلاح، الله اکبر، الله اکبر، لا إله الا الله. قال: ثم استأخر عنی غیر بعید ثم قال: وتقول اذا أقمت الصلاه، سپس اندکی از من فاصله گرفت و گفت: هنگامی که نماز را برپا می داری، چنین اقامه بگو: الله اکبر، الله اکبر، اشهد أن لا إله الا الله، اشهد أن محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، قد قامت الصلاه، قد قامت الصلاه، الله اکبر، الله اکبر، لا إله الا الله. فلما أصبحت أتیت رسول الله صلی الله علیه و سلم فأخبرته بما رأیت، هنگامی که صبح کردم، نزد رسول خدا صلی الله علیه و سلم رفتم و او را به آنچه که دیده بودم، آگاه کردم. فقال: إنها لرؤیا حق إن شاءالله، فقم مع بلال فالق علیه ما رأیت فلیؤذن به، فأنه أندی۴ صوتا منک، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: حقیقتا که آن رؤیای حقی بود. ان شاءالله پس با «بلال» برخیز و آنچه دیده ای به او یاد بده تا با آن اذان بگوید؛ زیرا او از نظر صوت بهتر از تو ست. فقمت مع بلال فجعلت ألقیه علیه ویؤذن به، پس همراه «بلال» برخاستم و به او می آموختم و او اذان می گفت. قال: فسمع ذلک عمر بن الخطاب وهو فی بیته، فخرج یجر ردائه ویقول: والذی بعثک بالحق یا رسول الله، لقد رأیت مثل ما رأی. فقال رسول الله: فلله الحمد، «عمر بن الخطاب» که در خانه اش بود، صدای اذان را شنید. از خانه خارج شد در حالی که ردایش بر زمین کشیده می شد و می گفت: سوگند به خدایی که تو را به حق مبعوث کرد، من نیز مانند آنچه او در خواب دید، دیدم. رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: خدای را سپاس.۵
فقهاء اهل تسن کیفیت اذان را براساس این روایت فتوی داده اند وبیان ترمذی درباره عبد الله بن زید برضعف سند دلالت دارد. او می گوید: ولا نعرف له عن النبی صلی الله علیه وآله شیئا یصح ألا هذا الحدیث الواحد فی الاذان. همچنین ترمذی از بخاری نقل می کند: لا نعرف له الا حدیث الاذان.۶
درباره کیفیت تشریع اذان در منابع اهل سنت، روایاتی نیز آمده که با هیچ عقل و منطقی سازگار نیست. از جمله اینکه نقل کرده اند:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به دنبال درخواست اصحاب که نشانه ای برای اعلام وقت نماز قرار داده شود، با دوستان خود مشورت کرد و هر کدام پیشنهادی از قبیل برافراشتن پرچم مخصوص، روشن کردن آتش یا زدن ناقوس مطرح کردند؛ ولی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هیچکدام را نپذیرفت. تا اینکه عبدالله بن زید و عمر بن خطاب در خواب دیدند که شخصی به آنها دستور می دهد برای اعلام وقت نماز اذان بگویند و اذان را به آنها یاد داد و پیامبر آن را پذیرفت.۷
ولی این روایت ساختگی است و توهینی به مقام شامخ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله محسوب می شود که به جای تکیه بر وحی، بر خواب افراد تکیه می کند و مبنای دستورات دین خود را بر خواب افراد قرار می دهد.
در تفسیر علی بن ابراهیم از امام صادق علیه السلام نقل شده است: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: وقتی به معراج رفتم و به سدره المنتهی رسیدم… ناگاه مشاهده کردم فرشته ای اذان می گوید: آن فرشته در آسمان قبل از آن شب، دیده نشده بود.
فرشته گفت: الله اکبر، الله اکبر. خداوند فرمود: بنده ام راست می گوید؛ من بزرگترم (از آنکه به وصف در آیم) او گفت: اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان لا اله الا الله. باز خداوند فرمود: راست می گوید، خدایی جز من نیست. ادامه داد: اشهد ان محمدا رسول الله، اشهد ان محمدا رسول الله. فرمود: راست می گوید، محمد بنده من و پیامبری است که او را برگزیده ام. گفت: حی علی الصلوه، حی علی الصلوه. فرمود: راست می گوید بنده ام دعوت می کند به دستور واجبم، هر که با رغبت و میل به امید ثواب به سوی این دستور بشتابد – کانت کفاره لما مضی من ذنوبه- نماز کفاره گناهان گذشته اوست. باز فرشته گفت: حی علی الفلاح، حی علی الفلاح. خداوند فرمود: آری، نماز صلاح و نجاح و فلاح است.
پس از آن من امامت ملائکه را عهده دار شدم و نماز جماعتی با فرشته ها خواندم. چنانکه قبلا امامت انبیاء را در بیت المقدس کرده بودم.۸ بنا به تصریح قرآن کریم ولایت جزء متمم و مکمل دین و آیین ماست.
الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا (مائده: ۳). طبق تصریح مفسرین شیعه این آیه در روز غدیر خم نازل شد. علما و دانشمندان اهل سنت نیز اعتراف به نزول آیه در روز هجدهم ذی الحجه دارند که بعد از اعلام ولایت علی علیه السلام نازل گردید.
وحیانی بودن اذان در منابع شیعه
در منابع شیعی نحوه تشریع اذان کاملاً وحیانی ذکر شده و تعلیم اذان به پیامبر صلی الله علیه و آله از طریق وحی بوده است؛ چنانکه از امام صادق علیه السلام روایت شده است: قال الصادق علیه السلام: لما هبط جبرئیل بالاذان علی رسول الله کان راسه فی حجر علی علیه السلام فاذن جبرئیل و اقام فلما انتبه رسول الله صلی الله علیه و آله قال: یا علی سمعت؟ قال: نعم قال: حفظت؟ قال نعم قال ادع لی بلالا تعلمه فدعا علی علیه السلام بلالاً فعلمه؛ هنگامی که جبرئیل اذان را آورد سر پیامبر صلی الله علیه و آله بر دامان علی علیه السلام بود، جبرئیل اذان و اقامه را به پیامبر صلی الله علیه و آله تعلیم داد، هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله سر خود را برداشت از علی علیه السلام سؤال کرد آیا صدای اذان جبرئیل را شنیدی؟ عرض کرد: آری. پیامبر صلی الله علیه و آله بار دیگر پرسید: آیا آن را به خاطر سپردی؟ گفت: آری. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: بلال را (که صدای رسایی داشت) حاضر کن و اذان و اقامه را به او تعلیم ده. علی علیه السلام بلال را حاضر کرد و اذان را به او تعلیم داد. ۹
کیفیت اذان
فقهاء امامیه به پیروی از اهل بیت علیهم السلام همگی معتقدند که اذان به تشریع خداوند و با نزول وحی بر رسول الله صلی الله علیه و آله شروع شده است و در این مورد روایات متعددی از اهل بیت علیهم السلام وارد شده است که به برخی از آنها اشاره می شود:
۱. علی بن ابراهیم عن أبیه عن ابن ابی عمیر عن عمر بن اذینه، عن زراره، او الفضیل، عن أبی جعفر علیه السلام: قال: لما أسری برسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) الی السماء فبلغ البیت المعمور و حضرت الصلاه فأذن جبرئیل وأقام فتقدم رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) وصف الملائکه و النبیون خلف (محمد صلی الله علیه وآله وسلم)۱۰
۲. وعنه عن أبیه عن ابن أبی عمیر عن حماد عن منصور بن حازم عن أبی عبد الله علیه السلام قال: لما هبط جبرئیل علیه السلام بالاذان علی رسول الله (صلی الله علیه وآله) کان رأسه فی حجر علی (علیه السلام) فأذن جبرئیل وأقام فلما انتبه رسول الله (صلی الله علیه وآله) قال: یا علی سمعت؟ قال نعم قال: حفظت؟ قال نعم قال: ادع لی بلالا فعلمه فدعا علی (علیه السلام) بلالا فعلمه.۱۱
این دو روایت ناظر به دو مرتبه از اذان گفتن جبرئیل است: یکی در عالم معراج و دیگری برای تشریع و ابلاغ آن.
تعداد فصول و اجزاء اذان و اقامه
درباره تعداد جملات اذان و اقامه نیز روایاتی در منابع حدیثی آمده است:
از نظر شیعه؛ اذان واقامه، توسط جبرائیل امین بر پیامبر نازل شد؛ با این وصف که اذان هجده جمله و اقامه هفده جمله بود. یعنی تکبیرات و شهادتین و حَیَّعَلاتْ و تهلیل.
محمد بن یعقوب عن علی بن إبراهیم عن محمد بن عیسی ابن عبید عن یونس عن أبان بن عثمان عن إسماعیل الجعفی قال: سمعت أبا جعفر (علیه السلام) یقول: الأذان والإقامه خمسه وثلاثون حرفا فعد ذلک بیده واحدا واحدا الأذان ثمانیه عشر حرفا والاقامه سبعه عشر حرفا.۱۲ قال الباقر (علیه السلام): الاذان و الاقامه خمسه و ثلاثون حرفا، فعد ذلک بیده واحدا واحدا الاذان ثمانیه عشر حرفا و الاقامه سبعه عشر حرفاً؛۱۳ اذان و اقامه، مجموعا ۳۵ جمله است و با دست خود یک به یک آنها شمرده شود، اذان هجده جمله و اقامه هفده جمله دارد.
اما فقرات اذان در نگاه اذان در نگاه فقهاء اهل سنت به گونه ای دیگر است؛ چون آنها «حی علی خیر العمل» که در عهد رسول الله صلی الله علیه و آله جزء اذان و اقامه بود و خلیفه دوم آن را حذف کرد را نمی گویند.۱۴ از طرف دیگر «اَلصّلاهُ خَیرٌ مِنَ النَّوْمِ» که در عهد رسول خدا صلی الله علیه و آله نبود۱۵را در اذان صبح اضافه می کنند که دلیل آن اجتهاد خلیفه دوم در برابر رسول خدا صلی الله علیه و آله است؟!
قوشجی متکلم بزرگ اهل تسنن از قول عمر نقل می کند که حی علی خیر العمل در عهد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم بوده است. او می گوید عمر در حالی که بالای منبر بود گفت: ثلاث کن علی عهد رسول الله (صلی الله علیه وآله) وأنا أنهی عنهن واحرمهن، واعاقب علیهن: متعه النساء ومتعه الحج وحی علی خیرالعمل. سپس قوشجی می گوید: أن ذلک مما لا یوجب قدحا فیه فأن مخالفه المجتهد لغیره فی المسائل الاجتهادیه لیس ببدع.۱۶
مالک در الموطأ می گوید: بلغنا أن المؤذن جاء الی عمر بن الخطاب یؤذنه بصلاه الصبح، فوجده نائما، فقال: الصلاه خیر من النوم، فأمر عمر أن یجعلها فی نداء الصبح.۱۷ مؤذن برای نماز صبح نزد «عمر» آمد و او را در خواب دید، پس به او گفت: نماز بهتر از خواب است. عمر امر کرد تا این عبارت را در اذان صبح قرار دهد. چنان که ملاحظه می کنید در این روایت به صراحت بیان شده است که سخن «الصلاه خیر من النوم» چیزی است که به امر عمر اضافه شده است و ربطی به اذان تشریع شده ندارد. بدین جهت، «محمد بن الحسن الشیبانی» در خاتمه «باب الاذان والتثویب» از موطأ تصریح می کند که «الصلاه خیر من النوم» ربطی به نداء یعنی اذان ندارد. نص عبارت او چنین است: قال محمد: «الصلاه خیر من النوم» یکون ذلک فی نداء الصبح بعد الفراغ من النداء ولا یجب أن یزاد فی النداء ما لم یکن منه،۱۸ «محمد» می گوید: عبارت «الصلاه خیر من النوم» بعد از تمام شدن اذان صبح گفته می شود و چون جزء اذان نیست، واجب نیست که به اذان افزوده شود.۱۹
و از ابن عباس نقل شده است فلسفه حی علی خیرالعمل که خلیفه ثانی دستور حذف آن را داد برای آن بود که مبادا مردم جهاد را رها کنند و بگویند اگر نماز بهترین اعمال است – که هر روز چندین مرتبه در اذان و اقامه در گوش ما بدان ندا داده می شود- پس چرا آن را ترک کنیم و به جهاد روی بیاوریم، بنابراین برای آنکه مسلمانان نسبت به جهاد دچار چنین رخوتی نشوند، خلیفه ثانی نهی کرد از آنکه حی علی خیر العمل گفته شود و به جای آن امر به گفتن الصلاه خیر من النوم نمود.
شهادت ثالثه
درباره «اشهد أن علیا ولی الله» دو نظر وجود دارد:
۱. عده ای آن را جزء مستحب می دانند، مانند قنوت که جزئی از نماز و مستحب است.
۲. عده ای نیز آن را مستحب می دانند؛ اما بدون قصد جزئیت، یعنی مستحبی است که جزو اجزای اذان نیست، مانند صلوات در هنگام بردن یا شنیدن نام گرامی رسول اسلام صلی الله علیه و آله که استحباب صلوات فرستادن، بعد از شنیدن نام ایشان به غیر اذان اختصاص ندارد، یعنی حتی در اذان هم اگر کسی نام ایشان را بر زبان بیاورد مستحب است بعد از آن صلوات بفرستد و کسی در این زمینه اشکال نگرفته است.
شیعیان در اذان، پس از شهادت بر رسالت پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله، بر ولایت امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام گواهی می دهند و این مسأله در تمام بلاد شیعی مشاهده می شود. دراین باره توضیح چند نکته ضروری است:
۱. تمامی فقهای شیعه بر این نکته اتفاق نظر دارند که شهادت ثالثه -شهادت بر ولایت علی علیه السلام- جزو اذان نیست و لذا هنگامی که فصول اذان را می شمارند، آن را هجده فصل بیشتر نمی دانند که عبارتند از: چهار تکبیر، دو بار شهادت بر وحدانیت خدا، دو بار شهادت بر رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله، دو بار «حیّ علی الصلاه»، دو بار «حی علی الفلاح»، دو بار «حیّ علی خیر العمل»، دو تکبیر و دو بار تهلیل و این سخنی است که فقهای شیعه جملگی بر آنند.
۲. اگر فردی شهادت سوم را به عنوان جزئی از اذان بگوید، کار حرامی مرتکب شده و گناه کرده است.
۳. شهادت سوم در اذان، بدون قصد جزئیت جایز و یا مستحب است و این استحباب، دو مبنا دارد:
الف) علی علیه السلام به حکم قرآن و حدیث رسول گرامی صلی الله علیه و آله، ولی خداست. (مائده:۵۵۵۶)
ب) امام صادق علیه السلام فرمود: هرگاه به رسالت پیامبرصلی الله علیه و آله شهادت دادید، بر ولایت علی علیه السلام نیز گواهی دهید.۲۰
دلائل ذکر شهادت بر ولایت علی علیه السلام در اذان و اقامه
در اثبات اینکه علی علیه السلام ولی خداست، گذشته از حدیث متواتر غدیر و روایات متواتر که پیامبر گرامی صلی الله علیه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 