پاورپوینت کامل معناشناسی واژه «رب» ۷۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل معناشناسی واژه «رب» ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معناشناسی واژه «رب» ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل معناشناسی واژه «رب» ۷۷ اسلاید در PowerPoint :

۳۴

چکیده

واژه «رب» از ریشه «ر ب ب» از جمله واژه های دخیل در قرآن است. این واژه در قرآن علاوه بر معنای وضعی و اولیه به معنای دیگری نیز به کار رفته است، همچنان که در کلام عرب نیز معانی دیگری علاوه بر مفهوم قرآنی دارد. این نوشتار بر آن است تا ضمن اشاره به چگونگی پیدایش این لفظ و به دست آوردن معنای وضعی و اولیه آن، سیر تطور معنایی و چگونگی استعمال آن در معانی دیگر چون صاحب، مالک، پروردگار و غیره را بررسی کند و وجه ارتباط این معانی را با معنای اصلی تبیین و تشریح نماید بدین منظور، مطالب در دو قسمت «معناشناسی تاریخی» و «معناشناسی توصیفی» بیان شده است.

براساس تتبع نویسنده، واژه رب از زبان عبری وارد عربی شده است. این واژه در استعمال اولیه به معنای «پادشاه» به کار رفته است و سپس در جوامع مسیحی سوری به معنای خداوند تحول یافته است. در قرآن کریم به رغم کاربرد زیاد این واژه، تنها به دو وجه معنایی «پادشاه» و «خداوند» استعمال شده و این در حالی است که در کلام عرب علاوه بر این معانی به معنای «صاحب و مالک» نیز آمده است.

کلید واژه : رب، رب النوع، معناشناسی توصیفی، معناشناسی تاریخی.

مقدمه

برخی از واژه های قرآن غریب و دور از فهم است. منشاء اصلی پیدایش غرابت، راهیابی الفاظ از سایر قبایل عرب به قبیله قریش است. به این واژه ها واژه های دخیل می گویند. دست یابی به معنای دقیق این واژه ها چه معنای اصلی که لفظ در ابتدا برای آن وضع شده و چه معنای استعمالی که لفظ در جمله به خود می گیرد و در مواردی غیر از معنای وضعی است، زمانی مقدور است که ضمن توجه به بافت کلام، چگونگی پیدایش و زایش آن لغات و نیز منظور آنها در طول زمان ها و عصرها توجه شود.

از جمله واژه های دخیل در قرآن، واژه «رب» است. این نوشتار ضمن اشاره به منشاء پیدایش این لفظ و استعمال اولیه آن، به تطورات معنایی این واژه در مقطع قبل از نزول قرآن، زمان نزول و بعد از نزول قرآن در قالب «معناشناسی تاریخی» می پردازد. بیان وجوه معنایی واژه «رب» در قرآن و مشتقات آن به جهت آشنایی با موارد استعمال آن و جلوگیری از خطای در فهم نیز با عنوان «معناشناسی توصیفی» ذکر می شود.

معناشناسی تاریخی

واژه «رب» در مقاطع گوناگون زمانی به معانی مختلفی به کار رفته است. استعمال اولیه و اصلی این واژه به معنای سروری و بزرگی است که سایر معانی چون پادشاه، صاحب، حق تعالی و… به نوعی با معنای اصلی در ارتباط است، به هر حال برای تبیین معنای واژه «رب» در دوره های مختلف و تطور معنایی آن به بررسی واژه «رب» در مقطع قبل از نزول قرآن و نیز استعمال این لفظ در زمان نزول قرآن و بعد از آن که تا زمان حال را شامل می شود، پرداخته می شود.

الف) مقطع قبل از نزول قرآن

واژه «رب» از ریشه «ر ب ب»۱ از جمله واژه های دخیل است که احتمالاً از زبان آرامی و عبری وارد عربی شده است. در کتیبه های ساسانی این واژه مترادف با واژه «پازند» به معنای بزرگ است و تحول خاص آن و کاربردش برای خداوند تحولی است که در جوامع مسیحی سوری پدید آمده است.

مارگیلوث می گوید: «رب به معنای خداوند در زبان عربی، باید از یهودیان یا مسیحیان گرفته شده باشد»۲

استعمال واژه «رب» در کتاب انجیل به عنوان لقب مسیح، از رمز الوهیت او تعبیر می کند همانطور که در مورد الوهیت خداوند به کار می رود و از آنجا که در زبان سامی واژه «رب» به معنای پادشاه که سرور مردم بود، به کار می رفت پس انسان وقتی خدایش را می خواند و او را رب می نامد به سروری و بزرگی پادشاهی او اعتراف می کند.۳

قبل از دین مسیح واژه «ربّونی» به معنای «ای معلم» در بین یهود نیز استعمال داشته است. این لفظ که لفظی عبرانی است از القاب معززه یهود بوده است.۴

بنابراین می توان گفت در دوران مسیح و یهود از لفظ «رب» دو معنا قصد می شده است:

۱. به معنای بزرگ و سرور که دلالت بر اعتبار و اکرام می کند.

۲. اسم جلاله که دلالت می کند بر «اب» و «ابن» بدون تمییز بین آن دو.۵

بعنوان مثال «رب الجنود» ترجمه عبارت عبری «یهوه صباؤؤث» و رب در این تعبیر به معنای بزرگ لشکر، است.۶

در انجیل متی، رب به معنای خدا، آمده است: «و ما بعد ما انصرفوا اذا ملک الرب قد ظهر لیوسف فی حلم؛ چون ایشان روانه شدند ناگاه فرشته خداوند در خواب به یوسف ظاهر شد»۷

در زمان جاهلیت نیز «رب» در معنای پادشاه به کار رفته است. در اشعار زیر که از بزرگان جاهلیت نقل شده است «رب» به همین معناست.

قال الحارث بن حلزه: و هو الرّبُّ و الشهید علی یَوْ م الحیارین و البلاءُ بلاءُ۸

قال لبید بن ربیعه: فاهلکن یوم رب کنده و ابنه و رب معد بین حبت و عرعره۹

هم چنین «رب» در جاهلیت در معانی دیگری نیز استعمال شده است از جمله:

به معنای «صاحب» آمده است. عبدالمطلب در جواب ابرهه چنین می گوید: أنا رب الابلْ و ان للبیت ربّاً سیمنعه.۱۰

و نیز به بت «لات»، الرّبّه می گفتند، حدیث عروه بن مسعود شاهد بر این معناست: «لمّا اسلم و عاد الی قومه دخل منزله فأنکر قومه دخوله قبل أن یأتی الرّبّه».۱۱

به نظر می رسد استعمال لفظ «رب» در هر یک از این معانی، از نوع تطور معنا باشد چرا که هر کدام به نوعی با معنای اصلی «رب» که سروری و بزرگی و به عبارتی پادشاه است، ارتباط دارد و افراد با در نظر گرفتن این تشابه، آن را در معانی دیگر به کار گرفته اند.

استعمال «رب» به معنای صاحب به این دلیل است که صاحب هر چیزی در واقع مالک آن چیز نیز هست و چون پادشاه را مالک و صاحب مملکت می دانستند به این معنی تسری داده اند و نیز تطور معنایی واژه «رب» که ابتدا به معنای بزرگ و پادشاه بوده در معنای خداوند، به دلیل وجود تشابه بین آن دو معناست.

وجه تشابه «رب» و «شاه» را می توان چنین بیان داشت:

در قبایلی که شاه بر آن فرمانروایی می کرد، شاه در واقع «رب» آنها بود. او را صاحب مملکت می دانستند، به پایش سجده می کردند و اوامر و دستورات او را به نحو احسن انجام می دادند. شاه جایگاهی داشت که در آن جلوس می کرد و وزیرانی در کنار او بودند که کارهای او را انجام می دادند. تمام این مصادیق به نوعی در معنای «رب» که معادل فارسی آن خداوند است، نمود دارد. چرا که خداوند نیز عرش دارد اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ۱۲و ملائکه اوامر الهی را انجام می دهند. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَهُ عَلَیْها مَلائِکَهٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ۱۳

و اگر شاه صاحب مملکت است خداوند صاحب آسمان و زمین است، الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ۱۴

و اگر شاه خزانه دارد و در آن خزانه گنج ها را نگهداری می کند برای خداوند نیز خزانه است، قُلْ لا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَ لا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما یُوحی إِلَیَّ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمی وَ الْبَصِیرُ أَفَلا تَتَفَکَّرُونَ۱۵ و اگر شاه قدرت دارد، خداوند نیز قدرت بی انتها دارد وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ یُرْسِلُ عَلَیْکُمْ حَفَظَهً حَتَّی إِذا جاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا وَ هُمْ لا یُفَرِّطُونَ۱۶

پس استعمال لفظ رب به معنای خداوند بر اثر تطور معنا و به خاطر وجود تشابه بین خدا و پادشاه است.۱۷

نامگذاری بت لات به الرّبّه نیز به خاطر وجود چنین تشابهی بوده است چرا که بت در نظر آنان، بزرگ و مورد احترام بود و آن را خدای خود می خواندند و قداست خاصی برای آن قائل بودند.

ب) مقطع نزول قرآن

بررسی واژه «رب»، مشتقات، مترادفات و وجوه آن در آیات قرآن در معناشناسی توصیفی بحث خواهد شد؛ ولی برای اینکه بدانیم در عصر نزول قرآن واژه رب به چه معنایی در بین مردم معمول بوده است به نمونه هایی از احادیث اشخاصی که در آن مقطع زمانی زندگی کرده اند اشاره می شود:

با توجه به سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام درمی یابیم که واژه رب در معنای صاحب همچنان رایج بوده است.

در نهج البلاغه چنین آمده است: عقول ربّات الحجال؟۱۸ عقل های صاحبان حجله ها و نیز در تفسیر مجمع البیان آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله به شخصی فرمود: «أربّ غنم ام ربّ الابل؟» «تو مالک گوسفند هستی یا شتر؟»۱۹

نیز استعمال رب در این مقطع به معنای پادشاه و امیر رایج بوده است، حدیث صفوان بن امیه که در روز جنگ حنین خطاب به ابوسفیان گفت: «لانّ یربّنی رجل من قریش احبُ إلیّ من أن یربّنی من هوازان»؛ «اینکه مردی از قریش بر من امیر و پادشاه باشد بهتر است از این که مردی از هوازان بر من امیر و پادشاه باشد»۲۰ شاهدی بر این معناست.

ج) مقطع بعد از قرآن

در این مقطع «رب» معانی گوناگونی در علوم مختلف پیدا کرده است. عده ای آن را معادل تربیت گرفته اند و تربیت را چنین معنا کرده اند: «انشاء الشیء حالاً فحالاً الی حدّ التمام»؛ «گرداندن و پروراندن چیزی تا حدّ بی نهایت»۲۱ و نیز گفته اند: «رب به معنای سوق دادن شیء به جهت کمال و رفع نقائص» است.۲۲

البته این دیدگاه که ربّ را معادل تربیت می داند از جهاتی مخدوش است. باید توجه داشت که معادل کلمه «رب» در فارسی، «خدا» ست و کسانی که آن را به عنوان تربیت کننده گرفته اند باید توجه داشته باشند که معادل تربیت کننده در فارسی، مربّی است و این کلمه از «ر ب ی» گرفته شده است در حالیکه ربّ از «ر ب ب» است نه از «رب ی»۲۳ پس مرّبی به تنهایی رساننده معنی رب نیست، همان طور که صاحب اختیار و مالک چنین هستند. اینها صفت هایی جداگانه از اوصاف خداوند هستند، گرچه ممکن است چنین اوصافی در مورد اشخاص هم به کار گرفته شود. مثلاً به شخصی که به دیگری تعلیم می دهد، مربی گویند؛ ولی باید اذعان داشت که در معنای رب، مفهوم خداوندگاری هم نهفته است و از این جاست که در حدیث آمده است: «لا یقل الملوک لسیده ربّی».۲۴

در عرفان، رب نام حق تعالی است به اعتبار ذات به اعیان اعمّ از ارواح یا اجساد؛ زیرا نسبت ذات به اعیان ثابته منشاء اسماء الهیه است.۲۵ و نیز «رب الارباب» در اصطلاح عرفانی، ذات حق است به اعتبار اسم اعظم و تعین اول که منشاء تمام اسماء و صفات است و غایه الغایات است.۲۶

«رَبِّ حال» در اصطلاح عرفانی، هر کسی در هر حالتی که باشد بر حسب مقتضای وقت خاص او را صاحب آن حال گویند چنانکه گویند صاحب وجد، صاحب کشف.۲۷

«در فلسفه «رَبَّ» اطلاق بر رب النوع می شود مثلاً گفته می شود که «اسفند ارمذ» ربّ النوع زمین است»۲۸

«ربِّ اعیان ثابته و ربِّ عقل اول نیز اصطلاحات فلسفی هستند».۲۹

لغت شناسان مشتقات زیادی در ذیل ماده «ر ب ب» ذکر کرده اند که بسیاری از آنها با معنای اصلی رب مرتبط است این مشتقات و وجه ارتباطی آنها در ذیل بیان می شود.

رِبابه: ملک و سلطنت؛۳۰ کلمه ربابه در معنای ملک و سلطنت بر اثر تطور معنایی بوده است و چون ملک و سلطنت در اختیار شاه بود و شاه، رب خوانده می شد، به ملک و سلطنتی که در اختیار وی بود نیز ربابه گفته اند.

مَرَبِّب: نعمت دهنده؛۳۱ شاه به دیگران انعام می داد لذا به نعمت دهنده مَرَبِّب گفته اند.

المربوب: برده؛۳۲ شاه افرادی را به خدمت خویش گماشته بود که تحت سلطه او بودند و فرمان او را بدون کم و کاست انجام می دادند و مطیع او بودند و از آن جهت که برده نیز تابع صاحب خویش است مربوب خوانده می شد.

رُبّان: بزرگ و مهتر کشتی؛۳۳چون شاه دستور صادر می کند و دیگران را به جهت و امری سوق می دهد به کشتی بان تسری پیدا کرده است چرا که وی نیز در جایگاهی نشسته و وسیله هدایت کشتی را به عهده داشته و دیگران تابع اویند.

مُرَبَّ: آموزگار؛۳۴ معلم به دانش آموزان تکلیف می دهد، دانش آموزان نیز تابع اویند و دستور وی را گوش می دهند و در نزد آنان از احترام ویژه ای برخوردار است همانطور که زیر دستان شاه، تابع اویند و اوامر او را اجراء می کنند.

الرابّ: شو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.