پاورپوینت کامل رویکرد روش شناختی در روایات تفسیری اهل بیت علیهم السلام ۷۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل رویکرد روش شناختی در روایات تفسیری اهل بیت علیهم السلام ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رویکرد روش شناختی در روایات تفسیری اهل بیت علیهم السلام ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل رویکرد روش شناختی در روایات تفسیری اهل بیت علیهم السلام ۷۰ اسلاید در PowerPoint :
۴۸
چکیده:
شیوه بیانی قرآن به گونه ای است که بسندگی قرآن به خود را نفی می کند. خدای منان، مسئولیت تبیین آیاتش را به عهده پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت پاکش قرار داده است. بیان این بزرگواران معصوم در تفسیر آیات الهی، صرفاً یک بیان ساده معنا شناسانه با رویکرد «معنی شناختی» نیست، بلکه افزون بر آن، ریکرد غالبی در روایات تفسیری «روش شناختی» است که شیوه استنطاق قرآن را به فراگیران می آموزد. اهل بیت علیهم السلام در روایات تفسیری با همین رویکرد به تعلیم روش تفسیری قرآن به قرآن، شیوه برداشت از مضامین آیات و پرورش کادر علمی تفسیری، همت گماشته اند. این مقاله نگاهی گذرا به این رویکرد و آثار آن است.
کلیدواژه ها: روش شناختی، روایات، اهل بیت علیهم السلام
برابر نصّ صریح قرآن، خداوند خود تبیین آیاتش را به عهده گرفته است. قرآن در این باره می فرماید: «إِنَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ثُمّإِنَّ عَلَیْنا بَیانَهُ؛ بی تردید گردآوردن آیات قرآن و قرائتش به عهده ماست، پس هنگامی که آن را خواندیم، خواندنش را دنبال کن، سپس توضیح و بیانش نیز بر عهده ماست»۱
این مطلب، افزون بر اینکه بیانگر ویژگی سازوارگی آیات قرآن و انسجام درونی آن است، می رساند هر آیه با آیات همگِن خود به گونه ای به هم تنیده است که نقش متمّم و مکمّل هم را ایفا می کنند و به یکدیگر در فرآیند فهم آیات یاری می رسانند، چیزی که در روایات به عنوان «القرآن، ینطق بعضه ببعض؛ بخشی از قرآن بخش دیگر را تبیین می کند»۲ یا با تعبیر مشابه انعکاس یافته است. بنابراین اولین مفسّر و مبیّن قرآن، خود قرآن است.
از سوی دیگر، قرآن در کنار مسئولیت دریافت و ابلاغ وحی توسط پیامبر صلی الله علیه و آله، مسئولیت تبیین را نیز به عهده آن حضرت گذاشته است. قرآن در این باره می فرماید: وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ «و قرآن را بر تو نازل کردیم، تا برای مردم آنچه که به سویشان نازل شده بیان کنی»۳
از سوی سوم، براساس احادیث بی شماری که از طریق شیعه و اهل سنت رسیده است، مسئولیت تبیین آیات قرآن، پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به اهل بیت آن حضرت واگذار شده است. شیوه بیانی قرآن نیز بسندگی قرآن به خود را نفی می کند به ویژه در مسائلی چون جزئیات احکام، قصص، تفاصیل معاد و امثال اینها به روشنی پیداست که قرآن نیاز به مبیّن بیرونی، غیر از خودش دارد.
علامه طباطبایی از کسانی است که در این امور مراجعه به روایات تفسیری را تنها رهگذر فهم آیات می داند. دلیلش آن است که تبیین این موارد که از ظواهر الفاظ قرآن قابل استفاده نیست تنها از کسانی ساخته است که از علم لدنی برخوردار بوده و از افق اراده خداوند اطلاع داشته باشند، اینان جز اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام نیستند.
ایشان در این باره می نویسد: «نعم تفاصیل الأحکام ممّا لا سبیل إلی تلقّیه من غیر بیان النبی صلی الله علیه و اله کما ارجعها القرآن إلیه فی قوله تعالی: وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا و ما فی معناه فی الآیات و کذا تفاصیل القصص و المعاد مثلا …..؛ در تفاصیل احکام که راهی برای وصول به آن جز بیان پیامبر نیست چنانکه قرآن نیز در این مورد همگان را به پیامبر صلی الله علیه و اله ارجاع داده است و فرمود: «آنچه پیامبر برای شما آورده بگیرید و از آنچه شما را از آن نهی کرده است، بر حذر باشید»۴ و نیز در مثل تفاصیل قصه های قرآن، یا جزئیات معاد، نقش اصلی پیامبر صلی الله علیه و آله تبیین آنها است و راهی جز بیان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیست»۵
در کنار نقش تبیینی و تفسیری روایات، در دهه های اخیر نقش دیگری برای روایات در فرآیند فهم آیات در کانون توجه پژوهشگران قرآنی قرار گرفت و آن اینکه آیا روایات تفسیری، صرفاً برای تبیین معنی و بیان مراد خداوند و ارائه تفاصیل آیات است یا آنکه افزون بر آن، روش تفسیر کردن آیات را نیز می آموزد؟ به دیگر بیان آیا سنت به سان مفسری ساده، تنها در پی تبیین معانی واژگانی و محتوایی آیات است و رویکرد آن «معنی شناختی» است یا علاوه بر آن، روش استفاده از قرآن و شیوه برداشت از آیات را نیز به دانش آموختگان این عرصه می آموزد، و رویکرد آن «تعلیمی و روش شناختی» است؟
روشن است بنا به رویکرد «معنی شناختی» شمارگان روایات تفسیری و کثرت آن، از اهمیت ویژه ای برخوردار است در حالی که بنا به رویکرد «روش شناختی» کثرت روایات و میزان آن، اهمیتی ندارد، بلکه مهم آموزش روش تفسیر و ارائه کلید فهم قرآن است.
رویکرد روش شناختی، خود به چند محور جزئی تر تقسیم می شود:
۱. تعلیم روش تفسیر قرآن به قرآن
مهم ترین شخصیت علمی که در قرن اخیر به این نکته توجه ویژه ای نموده است علامه طباطبایی است. وی بر این باور است که روش تفسیر قرآن به قرآن، از آموزه های تفسیری اهل بیت علیهم السلام است که از طریق غور در روایات آن بزرگواران و انس و ممارست با آن به دست می آید.
ایشان که تفسیر گرانسنگ المیزان را بر پایه همین روش، تدوین کرده است، جایگاه اهل بیت را در رساندن مرادات قرآنی، به سان معلمی خبیر می داند که راه دستیابی به معارف ژرف و عمیق الهی را با شیوه قرآن به قرآن به فراگیران آموزش می دهد.
علامه در این باره تصریح می کند: «المتعین فی التفسیر الاستمداد بالقرآن علی فهمه و تفسیر الآیه بالآیه و ذلک بالتدرّب بالآثار المنقوله عن النبی و أهل بیته و تهیئه ذوق مکتسب منها؛ تنها روش صحیح در تفسیر قرآن آن است که در تفسیر آیه ای، از آیات دیگر استفاده شود، این روش، روشی است برگرفته از اهل بیت علیهم السلام که با ممارست در روایات منقول از پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیتش و با ذوقی که از این ناحیه به دست می آید، حاصل می شود»۶
وی همچنین می گوید: «وظیفه مفّسر آن است که در احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اهل بیت علیهم السلام که در تفسیر قرآن رسیده غورکرده، به روش ایشان آشنا شود، پس از آن طبق روشی که از کتاب و سنت استفاده شده به تفسیر بپردازد.»۷
همچنین می گوید: «و قد کانت طریقتهم فی التعلیم و التفسیر هذه الطریقه بعینها علی ما وصل إلینا من اخبارهم فی التفسیر؛ بنابر آنچه از روایات تفسیری اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده است استفاده می شود که روش تفسیر قرآن به قرآن، روش ائمه اطهار در تعلیم و تفسیر قرآن بوده است»۸
از دیدگاه علامه طباطبایی، اهل بیت علیهم السلام در روایاتشان به صورت گسترده، روش تفسیری قرآن به قرآن را در جای رساندن معانی و مدالیل آیات اعمال کرده اند، لذا حجم زیادی از روایات تفسیری آنان مشتمل بر استدلال به یک آیه برای فهم آیه ای دیگر است.
وی در این باره می نویسد: «انّ جمّا غفیرا من الروایات التفسیریه الوارده عنهم مشتمله علی الاستدلال بآیه علی آیه و الاستشهاد بمعنیّ علی معنیّ؛ تعداد کثیری از روایات تفسیری اهل بیت علیهم السلام در بردارنده استدلال به آیه ای برای آیه دیگر و استشهاد به معنایی بر معنای دیگر است»۹
هم صدا با علامه طباطبائی، اندیشه وران دیگری نیز به نقش برجسته «روش شناختی» در روایات تفسیری اهل بیت علیهم السلام توجه نموده اند، هر چند در چگونگی و میزان آن، تفاوت هایی ملاحظه می شود»۱۰
به عنوان نمونه برابر آیه: إِنَّمَا التَّوْبَهُ عَلَیاللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَهٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ فَأُولئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ کانَ اللَّهُ عَلِیماًحَکِیماً بی تردید توبه نزد خداوند فقط برای کسانی است که از روی نادانی مرتکب کار زشت می شوند سپس به زودی توبه می کنند، اینانند که خدا توبه آنان را می پذیرد و خدا همواره دانا و حکیم است»۱۱
با توجه به تعبیر «إِنَّمَا» و قید « بِجَهالَهٍ » و « مِنْ قَرِیبٍ» ابتدا چنین برداشت می شود که توبه تنها با دو شرط ذیل پذیرفته می شود: ۱. گناه از روی جهل صادر شده باشد، «بِجَهالَهٍ» ۲. توبه با فاصله اندکی از گناه، اتفاق بیفتد «مِنْ قَرِیبٍ» در حالی که چنین مطلبی با دیگر محکمات دین سازگار نیست.
در واقع سؤال این است: آیا مقصود از جهالت، جهل در برابر علم است که در آن صورت، توبه تمام کسانی که با آگاهی مرتکب گناه شده اند، پذیرفته نیست و یا آنکه مقصود از آن، جهل در برابر عقل است که مراد غلبه هوای نفس است؟
برابر روایتی، امام صادق علیه السلام در پاسخ به پرسش فوق، مراد از «بِجَهالَهٍ» را استناد به آیه دیگر به معنی جهل در برابر عقل دانسته اند. آن حضرت فرمود:
«کلّ ذنب عمله العبد و ان کان عالما فهو جاهل حین خاطر نفسه فی معصیه ربّه و قد قال فی ذلک تبارک و تعالی یحکی قول یوسف لإخوته: هَلْ عَلِمْتُمْ ما فَعَلْتُمْ بِیُوسُفَ وَ أَخِیهِ إِذْ أَنْتُمْجاهِلُونَ فنسبهم الی الجهل لمخاطرتهم بأنفسهم فی معصیه الله: هر گناهی که بنده انجام می دهد هر چند که بدان عالم باشد، جاهل است، زیرا معصیت پروردگارش بر نفس وی خطور کرد چنانکه خدای تبارک و تعالی سخن یوسف را در خطاب به برادرانش چنین آورده است: «آیا دانستید که با یوسف و برادرش، آنگاه که جاهل بودید، چه کردید؟»۱۲ در اینجا چون معصیت خداوند در جانشان خطور کرد، خداوند نسبت جهل به آنان داد (در حالی که آنان به قبح عمل خویش، علم داشتند)»۱۳
چنانکه ملاحظه می شود امام صادق علیه السلام در این روایت با استناد به آیه ۸۹ سوره یوسف، مراد از «جهالت» را که در آیه هفده سوره نساء آمده، بیان کرده است. این همان روش تفسیر قرآن به قرآن است که توسط امام صادق علیه السلام اعمال شده است.
در ارتباط با قید «من قریب» نیز از امام باقر علیه السلام می خوانیم که منظور آن تا زمان مرگ و رسیدن وقت احتضار است. آن حضرت با اشاره به گلوگاهشان در این باره فرمود: «اذا بلغت النفس هذه؛ مراد از «من قریب» تا زمانی است که جان به اینجا (گلوگاه) برسد»۱۴
جالب توجه آنکه در روایات تفسیری به مواردی برخورد می کنیم که امامان معصوم، در پاسخ به پرسش های علمی، شاگردان را به این روش توجه می دادند.
به عنوان نمونه برای نام آورانی چون محمد بن مسلم و زراره- از بزرگان حدیث و تفسیر- این سوال مطرح بود که با عنایت به اینکه درآیه وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاهِ و چون در زمین سفر کردید گناهی بر شما نیست که نماز را به قصر بخوانید»۱۵ تعبیر به فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ «بر شما گناهی نیست» شده است که از ظاهرش جواز قصر، نه وجوب آن، استفاده می شود، چگونه در مکتب اهل بیت علیهم السلام حکم به وجوب قصر نماز در سفر شده است؟
آنان این پرسش را نزد امام باقر علیه السلام عرضه نمودند، امام در پاسخ با اشاره به کلید فهم آیه فرمودند: تعبیر به «لاجناح» در ارتباط با سعی بین صفا و مروه نیز در قرآن به
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 