پاورپوینت کامل امام خمینی و حق حاکمیت مردم ۷۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امام خمینی و حق حاکمیت مردم ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام خمینی و حق حاکمیت مردم ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امام خمینی و حق حاکمیت مردم ۷۷ اسلاید در PowerPoint :
۱۵۳
از جمله مسائلی که عالمان دینی آن را مورد بحث و تبادل نظر قرار داده و میدهند،چگونگیِ شکل گیریِ حکومت اسلامی و میزانِ تأثیرِرأی مردم در آن است.
در این زمینه، به طور کلی دو دیدگاهِ مهم وجود دارد:
۱ کسانی که معتقدند فقیهانِ عادلِ هر عصر، از طرف خدا، به ولایت منصوبند و مردمدرسرنوشتِ سیاسی و حاکمّیت رهبرانِ جامعه خویش نقشی ندارند و باید بدونِ چون و چرارهبریِ کسانی که از سوی خدا به وسیله پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم علیهم السلام است،؟ بپذیرند و از آنان اطاعت کنند.
این دیدگاه که به «دیدگاهِ نصب » شهرت دارد، از انتخاب مردم و حقِ حاکمیتِ آنان برسرنوشت خویش بحثی نکرده، بلکه تنها روایاتِ رسیده از امامان معصوم را بحث و بررسیمیکند.
۲ کسانی که معتقدند مردم حق حاکمیت دارند و خدا، انسانها را بر سرنوشتِ اجتماعیخویش حاکم کرده و به آنان حق داده است تا بر اساس معیارها و اصول شرعی، رهبر خود راانتخاب کرده و با واگذاریِ زمامِ امور و حق حاکمّیت به او، در سرنوشت اجتماعی خوددخالت کنند.
این دیدگاه که به «دیدگاهِ انتخاب» شهرت دارد، علاوه بر اخبار رسیده از امامان معصوم، بهحق حاکمیتِ مردم بر سرنوشت و نقش آنان در تعیین حاکم و شکلگیریِ نظام توجهمیکند.
ما، در این مختصر برخی از دیدگاههای امام خمینی (ره) را بیان میکنیم و این نکته که،کدام یک از دو دیدگاه فوق با اندیشههای بنیان گذار جمهوریِ
اسلامیِایران منطبق است، در مباحث آینده روشن خواهد شد.
۱ حقِ حاکمیت، مهمترین انگیزه قیام
حقِ تعیینِ سرنوشت و دخالت در زندگی و نظم در امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادیبرای سامان بخشیدن به زندگی، از حقوقِ مهم هر فرد و جامعه است.
حق حاکمیّتِ مردم از برجستهترین نکتههاو مهمترین برنامهها و شعارهای امام خمینی(ره) است که همواره در دوران مبارزه علیهِ رژیم سلطنتی و به منظور حاکمیّت و تثبیت نظامسیاسی جدید در ایران، بدان استدلال کرده و تأکید داشت .
اهمیتی که امام برای توسعه سیاسی و حضور مردم در صحنههایِ مختلف سیاسی واجتماعی و نقش آنان در شکل گیری نظام اسلامی قایل بودند بر کسی پوشیده نیست.
ایشان میفرمایند:
«از حقوقِ اولّیه هر ملّتی که باید سرنوشت و تعیینِ شکل و نوعِ حکومتِ خود را در دستداشته باشد.»(۱)
«باید اختیار دست مردم باشد، این یک مسأله عقلی است. هر عاقلی این مطلب را قبولدارد که مقدرات هر کس باید دستِ خودش باشد.»(۲)
«این ملّت، یعنی هر ملتی حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند، از حقوق بشر است، دراعلامیّه حقوقِ بشر، هر کسی هر ملّتی، خودش باید سرنوشت خودش راتعیین کند. ملّت ما همالان همه ایستادهاند و میخواهند سرنوشت خودشان را تعیین کنند.»(۳)
به طور کلی امام خمینی (ره) دراین سخنان به سه نکته اشاره دارند:
۱ حقِ تعیین سرنوشت، از حقوق اولیّه انسان است.
«۲»
۲ حق تعیین سرنوشت مبتنی بر حکم عقل است و همه عقلای عالم آن را قبول دارند.
۳ شرع، عقل و اعلامیه جهانیِ حقوق بشر به همه ملّتها حق میدهند که سرنوشت خودرا، آن گونه که میپسندند، تعیین کنند.
در ایرانِ قبل از انقلاب، نظام، سلطنتی بود و بر اساس قانون اساسی آن رژیم، مردم از حقِّحاکمیّتِ و تعیین سرنوشتِ خویش برخوردار بودند، اما اعتقاد امام به گسترده بودنِ حقحاکمیّتِ مردم، او را به مبارزه علیهِ نظامِ سلطنتی و نابود کردنِ آن کشاند تا سرنوشتی دیگر،برای مردم ایران به وجود آورد که به برخی از اصول و زمینههای آن اشاره میکنیم:
۱ اتکا بر آرای مردم
به رسمیّت شناختن رأی اکثریت با معیارهای عقل و شرع در تعیین نوع حکومت، ازاصول مهم اسلام است. این مکتب با شخصیّت دادن به انسانها و احترام به فکر و انتخابآنان به همه افراد حق میدهد تا بر اساسِ شرع و عقل، در سرنوشت سیاسی و اجتماعی خوددخالت کرده و حکومت مطلوبِ خود را به وجود آورند.
خداوند نیز در قرآن مردم را به انتخاب افراد لایق و برتری دادنِ انسانهای دانا، و توانا، باتقوا و عادل به افرادِ نادان، ناتوان، بیتقوا و ستمگر دعوت میکند.
علی(ع) نیز در سخنانش به این نکته اشاره کردهاند:
۱ آن حضرت در پاسخ مخالفانی که حکومتش را به دلیل متکی نبودن به آرایِ مردمنامشروع دانسته، میفرمودند: «شما باعلاقه شدید، همانند ماده شتری به سوی بچّههای خودمیشتابد، به سوی من شتافته و گفتید: بیعت، بیعت. من دستم رابستم، ولی شما آن رابرای بیعت گشوده و به سوی خود کشیدید (و با من بیعت کردید) خدایا!طلحه و زبیر از من بریدند و به من ستم کردند و بیعت مرا شکسته و مردم را بر ضد منبرانگیختند··· ».(۴)
۲ وقتی که آن حضرت برای سرکوبِ طغیان و فتنه طلحه و زبیر از مدینه به سوی بصرهحرکت میکردند، ضمن نامهای به مردم کوفه نوشتند: «وَبایَعَنیِ النّاسُ غَیْرُ مُسْتَکرهین ولامُجْبِرینَ بَلَ طائِعین مُخَیَّرینَ فَاَسْرِعُوا اِلی اَمیرِ کُمْ و بادِروُا جَهادَ عَدُّوَکُمْ؛(۵) مردم بدونِاجبار، با عشق و رغبت با من بیعت کردند … سپس به سوی امیر خود بشتابید و با دشمن خودجهاد کنید».
۳ در جای دیگر، درتوصیف بیعت عاشقانه مردم فرمودند: «··· خوشحالی مردم برای بیعتبا من به حدی بود که بچهها،شادمانه و پیران، لنگان و لرزان و بیماران، با رنج و زحمتِ فراوانو دوشیزگان، بیتفاوت به سوی من میشتافتند.»(۶)
حضرت علی(ع) ضمن این گفتهها و مواردی دیگر (۷)به طور مشخص، به چند نکته اشارهمیفرمایند:
۱ بیعت مردم با زمامدار منتخب مردم در صورتی معتبر است که آزاد و از روی رغبتباشد.
۲ بیعت و رأیِ مردم تکیهگاهِ رهبر و حکومت است.
۳ بیعتِ مردم با رهبر، آنان را متعهد میسازد به او وفادار بمانند.
۴ طغیان بر زمامدارِ منتخبِ مردم، ظلم است که باید آن را سرکوب کرد.
رأی و انتخاب مردم از نظرِ اسلام تا آنجا اهمیّت دارد که این مکتب، حکومتهایِ بدونِپشتوانه مردمی را، به رسمیّت نمیشناسد. قیامهای انبیا و دعوت آنان و نیز دعوت قرآن کریمبه امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه علیهِ طاغوتیان به همین منظور است .بی جهت نیستکه امام خمینی(ره) در جواب خبرنگارِ مجله«الاقتصاد العربی» فرمودند: «ما، هر حکومتی را که از طرفِ خود مردم نباشد به شدّت طردمیکنیم.»(۸)
و نیز در جایی دیگر فرمودند: «سلطنتِ شاه و نیز پدرش بر خلاف میل ملّت بود و از ناحیهاجانب و برای حفظِ منافع آنان بر ما تحمیل شده است.»(۹)
امام خمینی (ره) با توجه به ساختار نظام سلطنتی که درآن، پادشاه بدون توجه به خواستمردم و تنها با قهر و تکیه بر قدرت اسلحه، بر تخت مینشیند و سلطنت، حق ثابت پادشاهاست که نسل به نسل به فرزندان او یا هر کسی که او صلاح بداند به ارث میرسد، چنینحکومتی را از ریشه غیرقانونی دانسته و میفرماید :
«ملت ایران با رژیم سلطنتی مخالف است، زیرا رژیمی است تحمیلی، که هرگز متکی بهآرای ملت نبوده و از این جهت به شکل بنیادی، مخالف با اراده و خواست مردم است.»(۱۰)
«ملت اگر مطلبی را بخواهد، نمیشود به او تحمیل کرد، نمیشود خلاف او را تحمیلکرد.»(۱۱)
«من مخالف باقی ماندن شاه در مقام سلطنت هستم، به دلیل اینکه اولاً سرکار آمدن او وپدرش به وسیله کودتا با زور و سرنیزه بوده و خود شاه اعتراف کرده که متفقین در ایران صلاحدیدند که من سرکار باشم، یعنی اراده ملت نقشی در روی کار آمدن شاه نداشته است. بنابراین،سلطنت وی از اساس، غیرقانونی است و از مشروعیت برخوردار نیست.»
ایشان پس از ورود به ایران، در اولین سخنرانی خود در بهشت زهرا، این نکته را تجزیه وتحلیل کرده و فرمودند :
«سلطنت پهلوی از اوّل که پایهگذاری شد، بر خلاف قوانین بود … با سرنیزه
«۵»
تأسیس شد، ملت هیچ دخالت نداشت … علاوه بر این، سلطنتی که در آن وقت، درست کردهبودند … ما فرض میکنیم که صحیح بوده است. این ملتی که سرنوشت خودش با خودش بایدباشد، در این زمان میگوید که نمیخواهیم این سلطان را. وقتی که رأی دادند به اینکه ماسلطنت رضاشاه را، سلطنت محمدرضا شاه را، رژیم سلطنتی را نمیخواهیم، سرنوشت اینهابا خودشان است، این هم یک راه است از برای این که سلطنت او باطل است.»
۲ پایمال شدن حقوق مردم به دست رژیم
بیتوجهی رژیم حاکم پهلوی به مصالح ملی و حقوق مردم و زمینهسازی برای چپاولسرمایههای فکری، فرهنگی و مادی مردم ایران به شدت مورد اعتراض امام بود.
امام خمینی در این زمینه میفرماید :
«علمای اسلام موظفند با انحصار طلبی و استفادههای نامشروع ستمگران مبارزه کنند ونگذارند عده کثیری گرسنه و محروم باشند و در کنار آنها ستمگران غارتگر و حرام خوار درناز ونعمت به سر برند. وظیفه علمای اسلام و همه مسلمانان است که به این وضع ظالمانهخاتمه بدهند و در این راه، که راه سعادت صدها میلیون انسان است، حکومتهای ظالم راسرنگون کنند و حکومت اسلامی تشکیل دهند.»(۱۲)
«آنچه بطور مختصر میتوان گفت : این است که فشار بیش از حد شاه، مردم را چنان درتنگنا قرار داد که آن دست به یک قیام همگانی زدند. شاه استقلال سیاسی، نظامی، فرهنگی واقتصادی ما را از بین برده است و ایران را در همه ابعاد وابسته به غرب و شرق کرده است،مردم ایران را زیرشکنجه و سیاهچالهای زندان کشته است، از تمام علما و خطبا برای گفتنحقایق جلوگیری کرده است تمام اینهاموجب شده است که مردم ایران خواستار یک حکومت اسلامی باشند.»
ایشان در جای دیگر ضمن بیانات خود با اشاره به فجایع رژیم طاغوت میفرماید :
«ما حرفی نداریم، الاًّ این که یک ملتی که در طول تاریخ شکنجه و اختناق بوده است … وجنایتکاری و چپاولگری خارجیها و داخلیها بر این ملت سایه افکنده است، مامیخواهیم اینها نباشند. ما میخواهیم مردم آزاد باشند، تحت فشار سلطه دیگران و داخل وخارج نباشند. ما میخواهیم مملکتمان از خودمان باشد، مستقل باشد، و تحت رهبری دیگراننباشد. ما میخواهیم مخازن مملکت ما از خودش باشد. ما میخواهیم در این مملکتخودمان کار بکنیم و خودمان نتیجه کار ببریم.»(۱۳)
۳ آرزوی دیرینه
آرزوی امام تشکیل حکومت عدل اسلامی بود که مردم خواهان آن بوده و در شعارهایشانآن را مطرح میکردند. در این زمینه امام میفرمایند :
«ملت ما مسلم است، علاقمند به اسلام است، عدل اسلامی را دیده است تاریخ ما ازحکومتهایی که در صدر اسلام بودهاست خبر به ما داده است که وضع حکومتها چهبودهاست، وضع حاکم چه بوده است. حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلامکه حاکم بر یک صحنه بزرگ، یک ممالک بزرگ، از عربستان سعودی گرفته تا مصر، ایران،عراق، سوریه و سایر جاها را داشته، همین قاضی، که خودش قرار داده برای قضا، وقتی کهیک نفر یهودی به او دعوی کردهاست و ادعا کردهاست چیزی را، قاضی، او هم آمدهاست درمحضر قاضی و با یهودی در عرض هم نشستهاند و دادخواهی شده است و قاضی حکم برخلاف حضرت امیر علیهاسلام یعنی حکومت وقت کرده است و تسلیم بوده است. یک همچووضع حکومتی داریم، یک حکومت عادل نسبت به افراد رعیت علاقهمند باشد، عقیدهاش اینباشد که باید نان خشک بخورم که مبادا یک نفر در مملکت من زندگیاش پست باشد وگرسنگی بخورد، ما میخواهیم یک همچو حکومت عدلی ایجاد کنیم.»
امام خمینی در مجموع گفتهها و نوشتهها و موضع گیریهایش در مراحل مختلف انقلاب،به حق حاکمیت مردم پرداخته و معتقد است تا مردم در صحنه نباشند هیچ کاری صورتنگرفته و اراده خدا در حاکمیت مستضعفان تحقق نمییابد. و این که همیشه در توصیهها وهشدارهایش میفرمود: ملت باید بیدار باشد، امیدوار باشند، یأس به دل خود راه ندهند با آمالاندیشی و تفکر و روشنبینی این مراحل مختلف را پشت سربگذارند، مملکت خود را ازدست طاغوتیان نجات دهند، مواظب نا اهلان باشند مبادا بر مسند قدرت بنشینند و غیره …،بر اساس همین دیدگاه و به منظور بهرهبرداری صحیح از حق حاکمیتی که خدا به آن عطا کردهاست صورت گرفت.
بالاخره هدایتها و پیگیریهای مبارزاتی امام خمینی، حمایتهای مخلصانه،مقاومتها، صبر، ایمان و وحدت مردم ایران در بهمن ۵۷ نتیجه داد و با سقوط سلطنت۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی، زمینه، برای دستیابی به حق حاکمیت و تشکیل نظام مردمی برایسامان یافتن امور دنیوی و اخروی آن فراهم شد.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 