پاورپوینت کامل توسعه فرهنگی از دیدگاه امام خمینی قدسسره ۶۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل توسعه فرهنگی از دیدگاه امام خمینی قدسسره ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل توسعه فرهنگی از دیدگاه امام خمینی قدسسره ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل توسعه فرهنگی از دیدگاه امام خمینی قدسسره ۶۴ اسلاید در PowerPoint :
۹
ضرورت طرح اندیشههای امام خمینی قدسسره درباره توسعه و فرهنگ
در دهههای اخیر، دانشمندان و صاحبنظران مسائل اجتماعی و فرهنگی، توسعه راضرورتی اجتنابناپذیر برای کشورهای جهان سوم دانستهاند و رسانههای گروهی اینکشورها، آئینه اندیشههای توسعه گردیده است. انعکاس گسترده اندیشههای توسعه، دررسانههای جمعی و مطبوعات ضمن آن که نشاندهنده اهمیت طرح موضوع توسعه است،ضرورت همگانی کردن اندیشهها را نیز آشکار میسازد. اما همگانی شدن اندیشههایتوسعه، در کشورهای جهان سوم میتواند دارای کارکرد مثبت یا منفی باشد. کارکرد مثبتآن، بسیج مردم برای سازندگی است. و کارکرد منفی آن، انحراف افکار عمومی و وابستگیو گسیختگی فرهنگی و اجتماعی ناشی از اندیشهها و نظریههای غیر بومیو استعماریناظر به توسعه میباشد. غالب نظریههای توسعه، در دهه هفتاد میلادی از طرفدانشمندان غربی و یا وابسته به غرب ارائه شده است، در نتیجه، برخی نظریههای توسعه،عقبماندگی و وابستگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورهای جهان سوم به آمریکا وچند قطب صنعتی دیگر را به دنبال داشته و گاهی نیز آشکارا ارزشهای معارض با نظامارزشی جهان سوم را تبلیغ کرده است.
الگوی نوسازی، یعنی اندیشه کسانی که دوگانگی جامعه سنتی و جامعه مدرن را مطرحساختهاند، نمونه بارز نظریههایی است که آشکارا در جهت نفی هویت فرهنگی ملتهایجهان سوم تلاش میکردند. نظریه دوگانگی جامعه سنتی و مدرن که اصطلاحا به دیدگاهنوسازی موسوم است، قائل به دگرگونی کامل جامعه سنتی (ماقبل مدرن) به جامعههایی باانواع فناوری، سازمان اجتماعی و فرهنگ مربوط به آن است. فرض بر این است که تمامجوامع، در مرحله سنتی شبیه به هم بودهاند و بالاخره این جوامع، همان دگرگونیهایی کهدر غرب، اتفاق افتاده است را از سر خواهند گذراند و به صورت جوامع مدرن درخواهندآمد. و این گذر، از طریق اشاعه فرهنگ، فناوری و نظام ارزشهای سرمایهداری و یاگسترش نظامهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی از نوع غربی به وجود میآید.
دانیل لرنر، رستو، مک کلهلند، رایزمن و کسانی که نظریه خود را مبتنی بر تناقض میانسنت و صنعت مدرن ارائه کردهاند، در نهایت، غربی شدن را تنها راه توسعه قلمدادکردهاند. اما حتی اگر نظریهها نتیجه تحقیقات و روشهای علمی معتبر باشد، باز بیش ازآن که موجب توسعه و پیشرفت کشورهای جهان سوم شوند، زنجیره وابستگی جهان سومبه آمریکا را تحکیم و تقویت مینمایند. متأسفانه غیر بومی بودن و بیگانگی عالمان علوماجتماعی و اقتصادی باعث گردیده که مفاهیم و ارزشهای غیربومی و بیگانه با نظامارزشی کشورهای جهان سوم در این جوامع اشاعه، تبلیغ و در نهایت تحمیل گردد. ازاینرو کشورهای جهان سوم علاوه بر مشکل توسعهنیافتگی، با مسأله جدیدتری به نامتوسعه اندیشهها و نظریههای غربی و استعماری توسعه مواجه هستند.
برای مقابله با این مشکل، حداقل دو راه را میتوان پیشنهاد و دنبال کرد:
الف. اتخاذ رویکردی انتقادی به نظریههای توسعه
ب. ارائه و تبلیغ دیدگاهها و اندیشههای متفکران مذهبی، ملی، مردمی و بومی.این راهحل در واقع تمهیدی است که میتواند تا حدی ناسازگاریها و عناصر ناسرهاندیشههای غیربومی و بیگانه را آشکار کند، و توطئههای فکری و فرهنگی را خنثی سازد.این نظریهها و دیدگاهها در جامعه، خودآگاهی فرهنگی ایجاد کرده و بینش انتقادی آنان رابیشتر میسازد.
دیدگاههای حضرت امام خمینی قدسسره ، درباره فرهنگ و توسعه فرهنگی با توجه بهضرورتی که شرح آن گذشت، یکی از نیازهای اساسی جامعه امروز ماست. اما متأسفانه درسالهای اخیر، پارهای مطبوعات کشور با ترجمه و اقتباس از کتابها و مجلات غربی، بیشاز گذشته به تبلیغ و اشاعه نظریههای غربی توسعه میپردازند و از دیدگاههای مذهبی،ملی و شخصیتهای بزرگی چون امامخمینی قدسسره غافل ماندهاند.
حضرت امام خمینی قدسسره با هوش و درایت کم نظیر و الهی، بینش عمیق و شناختدقیق از مسائل انسانی، تجربه سالهای پرفراز و نشیب از تاریخ و وقایعی که در این سدهدر جهان و کشورهای اسلامی رخ داد و با الهام از تعالیم عالیه اسلام، به عنوان مرجعجهان اسلام و رهبری بزرگ، با بیانی بلیغ و شیوهای حکیمانه، دردها، مسائل و مصائبکشورهای اسلامی را بیان میکرد و راههای نجات و حل مشکلات را توصیه مینمود.حضرت امامخمینی قدسسره در مناسبتهای گوناگون، ایدهها، خطمشیها، اصول وسیاستهای کلان کشور و امت اسلامی، بلکه مستضعفان جهان، را مطرح میفرمود و راهمجد و عظمت را به انسانهای دربند میآموخت. این نوشتار بر آن است تا پارهایدیدگاههای آن بزرگ مرد تاریخ را مطرح کرده و توضیح دهد.
توسعه از دیدگاه امام خمینی قدسسره
توسعه از دیدگاه امام خمینی قدسسره دارای پنج ویژگی است:
۱. جامعیت مفهوم توسعه به نحوی که کلیه ابعاد وجودی انسان را فرا میگیرد.
۲. فرهنگ اساس توسعه است.
۳. استقلال فرهنگی، عامل اصلی توسعه و وابستگی فرهنگی، عامل اصلی توسعه نیافتگی است.
۴. فرهنگ اسلامی، اساس و هدف توسعه فرهنگی است.
۵ تربیت و تعالی انسان، شرط توسعه و غایت آن است.
۱. جامعیت مفهوم توسعه
تعریف و مفهوم توسعه از جنگ جهانی دوم تا امروز کاملاً تغییر کرده است. برداشتهاو مفاهیم اولیه از فرهنگ، مبتنی بر کمیّات اقتصادی بود و شاخصهای اقتصادی، مانندمیزان تولید ناخالص ملی، درآمد سرانه، مصرف انرژی، مصرف فولاد و… مُعرف سطحتوسعه یافتگی یا عقب ماندگی بود. اما از دهه هفتاد میلادی به بعد، شاخصهای اجتماعینیز به شاخصهای توسعه افزوده گردید. رشد جمعیت، رشد شهرنشینی، دموکراسی،عدالت اجتماعی یا توزیع عادلانه ثروت، دسترسی به وسائل ارتباط جمعی، ثبات سیاسیو بودجه آموزش و تحقیقات، عواملی بودند که به تدریج به عنوان شاخصهای توسعهپذیرفته شدند.
بروز حوادث مختلف، در دهه هشتاد میلادی، نظرها را بیش از گذشته متوجه عواملفرهنگی ساخت و نقایص نظریههای اقتصادی توسعه را آشکارتر نمود. بروز بحرانهایاجتماعی، انفجار جمعیت، تضادهای قومی، پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نضجفعالیتهای مذهبی و گرایشهای دینی در غرب و فروپاشی شوروی سابق، عواملی بودندکه متفکران مسائل توسعه را بیشتر متوجه اهمیت و نقش فرهنگ، در فرایند توسعه وتغییرات اجتماعی ساخت.
حضرت امامخمینی قدسسره به عنوان رهبری دینی، عارفی فیلسوف، فقیهی اهل سیاست وعمل، در رهنمودهایی که درباره مسائل اقتصادی و برنامهریزیهای توسعه ارائه کردهاست، جامعیت مفهوم توسعه را در نظر داشتهاند. ایشان بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ وپدید آمدن اوضاع و احوال جدید و ضرورت عزم جدی برای بازسازی و شروع فعالیتهایاقتصادی، طی پیامی در یازدهم مهرماه ۱۳۶۷ محورهای عمده و حیاتی، در دهه بازسازیکشور را اعلام فرمودند. بر همین اساس، دهه دوم انقلاب، دهه بازسازی و سازندگی نامگرفت.
در این پیام، محورهای زیر به عنوان کلیترین پایههای برنامهریزی آینده کشور، موردتأکید قرار گرفته است:
– کلیدی بودن سیاست نه شرقی، نه غربی به عنوان رمز عزت و اعتبار کشور
– تأکید بر حفظ ارزشها و شئون اخلاقی در جامعه
– تأکید بر این که بازسازی منجر به وابستگی نشود
– اصالت و الویت داشتن خودکفایی کشاورزی، در مقابل بازسازی مراکز صنعتی
– توجه به رفاه مردم با رعایت شعایر و ارزشهای اسلامی و انقلابی
– بها دادن به حضور اقشار مختلف مردم در صحنههای بازسازیکشاورزی،صنعت و تجارت
– تأکید بر پیچیده بودن شرایط سیاسی و اقتصادی نظام و لزوم رعایت این شرایطدر برنامهریزی و موضعگیری
– توسعه مراکز علمی و تحقیقاتی و تشویق نیروهای خلاق و سازنده
– همکاری همه جانبه کارشناسان و صاحبنظران با مسؤولین اجرایی در بازسازی کشور
– قدرشناسی از ایثارگران
– توجه ویژه به تقویت بنیه دفاعی و نظامی کشور
این منشور بازسازی نشان میدهد که ایشان در شکل فعالیتها و برنامه ریزیهایاقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، حفظ تأمین رفاه و امکانات زندگی، برای آحاد مردم را بهعنوان یک ضرورت، توأمان عنوان داشتهاند. این بینش از سوی فردی که سیاستگذار وتعیین کننده اهداف عملی، در برنامهریزیهای کشور است مفهوم جدیدی از توسعه را ارائهمیکند.
۲. فرهنگ، اساس توسعه است:
یکی از آراء جامعهشناسی مارکسیستی، تفکیک و طبقهبندی حیات اجتماعی و فردیانسان به زیربنا و روبنا میباشد. در این طبقه بندی، زیر بنای اجتماعی، عبارت ازشیوههای تولید، روابط تولیدی، ابزار تولید، مالکیت و نیروهای تولیدی و در واقع، اقتصاداست، و روساخت یا روبنا عبارت از فلسفه، حقوق، مذهب، هنرها، و بطور کلیتر، فرهنگمیباشد. در این طبقه بندی چنین فرض شده است که فرهنگ یک جامعه، محصولزندگی اقتصادی است. دین، فلسفه و هنر، تابعی از صنعت، کشاورزی، تجارت و محصولسادهای ناشی از فرایند تولید کالا و خدمات در جامعه است. این نظریه راهنمای بسیاریاز تئوریهای توسعه بوده و بسیاری از تغییرات اجتماعی با توجه به این پیش فرض تبیینشده است.
حضرت امامخمینی قدسسره با استناد به تعالیم عالیه اسلام، فرهنگ را اساس جامعهمیداند و ضمن پذیرش نیازهای مادی و اقتصادی به عنوان یکی از ابعاد وجودی انسان،نقش فرهنگ را تعیین کننده و امور دیگر را تابعی از آن میداند:
«بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد،فرهنگ آن جامعه است. اساسا فرهنگ هر جامعه، هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیلمیدهد و با انحراف فرهنگ، هر چند جامعه از بُعدهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی ونظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ و پوک و میان تهی است. اگر فرهنگ جامعهایوابسته و مرتزق از فرهنگ غرب باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایشپیدا میکند، و بالاخره در آن مستهلک میشود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دستمیدهد.»(۱)
ایشان در جایی دیگر فرهنگ را مایه سعادت و شقاوت جامعه میدانند و میفرمایند:«فرهنگ مبدأ همه خوشبختیها و بدبختیهای ملت است، اگر فرهنگ ناصالح شد اینجوانهایی که تربیت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 