پاورپوینت کامل بررسی و ارتباط عزت نفس و افسردگی در دانش‏آموزان پسران واجد و فاقد پدر مدارس راهنمایی شهر قم ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بررسی و ارتباط عزت نفس و افسردگی در دانش‏آموزان پسران واجد و فاقد پدر مدارس راهنمایی شهر قم ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بررسی و ارتباط عزت نفس و افسردگی در دانش‏آموزان پسران واجد و فاقد پدر مدارس راهنمایی شهر قم ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل بررسی و ارتباط عزت نفس و افسردگی در دانش‏آموزان پسران واجد و فاقد پدر مدارس راهنمایی شهر قم ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۰۷

چکیده پژوهش

این پژوهش براساس مطالعات متعددی که رابطه فقدان پدر و اختلالات عاطفی و سازش نایافتگی رفتاری را مورد تأیید قرار داده‏اند، ترتیب داده شد و هدف آن بررسی تأثیر فقدان بر میزان افسردگی و عزت نفس کودکان شاهد است. در کنار این بررسی رابطه عزت نفس و افسردگی در دو گروه شاهد و غیر شاهد مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق ۳۰۰ نفر از دانش‏آموزان پسر شاهد و غیر شاهد مدارس راهنمایی قم به صورت تصادفی خوشه‏ای انتخاب شدند که ۱۵۰ دانش‏آموز شاهد به عنوان گروه آزمایش و ۱۵۰ دانش‏آموز پسر واجد پدر به عنوان گروه کنترل شرکت داشتند. برای جمع‏آوری اطلاعات از آزمون «عزت نفس کوپراسمیت» و آزمون «افسردگی بک» استفاده شد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آزمون مقایسه میانگین در گروه‏های مستقل، آزمون ضریب همبستگی، مجذور خی و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که بین عزت نفس و افسردگی در دانش‏آموزان پسر شاهد و غیر شاهد تفاوت معنی‏داری وجود ندارد و هم‏چنین شدت افسردگی در دو گروه مورد مطالعه تفاوت معنی‏داری با هم ندارند. میزان افسردگی و عزت نفس در مقاطع تحصیلی هر دو گروه مورد مطالعه در یک دامنه بودند. نتایج و بررسی‏های آماری مختلف، فرضیه‏های تحقیق مبنی بر ارتباط بین عزت نفس و افسردگی در پسران شاهد و غیر شاهد را معکوس نشان داد به عبارت دیگر بین عزت نفس و افسردگی منفی وجود این مطلب هم در فرزندان شاهد و هم در فرزندان واجد پدر صادق است. از آنجایی که افسردگی ناشی از مصائب، پس از طی دوران واکنش سوگ، زمانی به عزت نفس پایین منجر می‏شود که فرد با از دست دادن چیزی احساس تهی بودن کند. چنانچه شخصی براساس شناخت‏ها و باورهای خود، حادثه را به گونه‏ای خاص تعبیر کند و مسایل عقیدتی فرهنگی، حمایت‏های اجتماعی، ممکن است حادثه او را به پوچی نکشاند. بنابراین می‏توان استدلال کرد که دانش‏آموزان شاهد در برابر شهادت عزیز خود توجیه ندارند و در واقع ارزشی دارند که تا اندازه‏ای آن را جایگزین ارزشی از دست رفته می‏کنند و این امر به از بین رفتن (یا حداقل کاهش) ناهماهنگی شناختی آنها منجر می‏شود.

بیان مسأله

عزت نفس عبارت است از مقدار ارزشی که فرد به خود نسبت می‏دهد، و یا این که مقدار ارزشی است که فرد فکر می‏کند دیگران به عنوان یک شخص برای او قائلند(۱). تحقیقات زیادی حکایت از عزت نفس به عنوان یک صفت شخصیت دارد که همگی بر ویژگی‏های فرزندپروری تأکید می‏کنند.(۲) از طرفی، اغلب پژوهش‏ها مؤید این نکته است که عزت نفس پایین یکی از عوامل مستعد کننده اختلالات روانی، به خصوص افسردگی، می‏باشد(۳) متذکر می‏گردد که اغلب واکنش‏های منفی احساسی، ناشی از فقدان عزت نفس است. فرد افسرده خود را آدمی بی‏ارزش تلقی می‏کند به گونه‏ای که این تلقی با شدت افسردگی مرتبط است و متأسفانه بیش از ۸۰% بیماران افسرده این احساس بی‏ارزشی را دارند. هم‏چنین اغلب پژوهش‏ها بیانگر این مسأله هستند که فقدان پدری می‏تواند مشکلات زیادی را برای فرزندان ایجاد نماید. اختلال در جریان هم‏سازی، اختلالات و بیماری‏های روانی، رفتار پرخاشگرانه، سازش نایافتگی، مشکلات نقش جنسی، شکست تحصیلی، احساس تنهایی و گوشه‏گیری، اغتشاشات خواب، بازداری در فعالیت‏های حرکتی و نظایر آن را می‏توان از جمله این مشکلات برشمرد، می‏تواند وجود داشته باشد.(۴)

والدین، یکی از مهم‏ترین منبع شکل‏گیری تصویر خود و عزت نفس می‏باشند؛ در صورت از دست دادن والدین یا یکی از آنها، به ویژه در سنین پایین، این منبع شکل‏گیری و حمایتی را از دست داده و احتمالاً احساس بی‏ارزشی بیش‏تری خواهند کرد. هم‏چنین بعضی دیدگاه‏های روان شناختی بر این نکته تأکید دارند که اگر کودکان در سنین پایین دچار محرومیت شوند، ممکن است به اتکاء دیگران گرایش پیدا بکننند و اعتماد و عزت نفس خود را در گروِ تأیید و توجه آنان بدانند. حال اگر یکی از این افراد (معمولاً والدین)، که فرد به او متکی شده است، از بین برود به سبب این فقدان عاطفی، احساس بی‏ارزشی خواهد کرد.(۵)

در این تحقیق، ارتباط میان عزت نفس و افسردگی را، با مقایسه دانش‏آموزان پسر شاهد و دانش‏آموزان واجد پدر، کاویده‏ایم و به طور خاص درپی پاسخگویی به این سؤال بوده‏ایم که «آیا بین عزت نفس و افسردگی رابطه وجود دارد؟»

ضرورت و اهمیت تحقیق

در حال حاضر جامعه ما، بعد از گذشت چندین سال از جنگ تحمیلی در شرایطی قرار دارد که با قشری از فرزندان و بازماندگان شهدا روبرو هستیم که لازم است در جهت فهم و حلِ امور و مشکلات معقول آنها همت گماریم. از طرف دیگر عزت نفس یک جنبه مهم در کارکرد یا کنش کلی کودک است و با زمینه‏های دیگری چون سلامت روانی اجتماعی و عملکرد تحصیلی وی مرتبط است. شیوه تعاملی عزت نفس به این صورت است که هم می‏تواند علت و هم معلول نوعی از عملکرد، که در زمینه دیگری حاصل شده است، باشد.

نظر به این که تا آنجا که این پژوهشگر اطلاع دارد، این موضوع با توجه به اوضاع و احوال اجتماعی و عقیدتی شهر قم مورد تحقیق قرار نگرفته است، بر آن شدیم تا ارتباط عزت نفس و افسردگی در دانش‏آموزان پسر شاهد، در مقطع راهنمایی این شهر را با گروه‏های واجد پدر مورد مقایسه قرار دهیم. چنانچه این ارتباط در نمونه‏های این شهر مورد تأیید قرار گیرد، راهبردهای لازم برای مربیان آموزشی و پرورشی و اولیاء ارایه می‏گردد تا در جهت افزایش یا حفظ عزت نفس و نیز پیشگیری از بروز احتمالی افسردگی در فرزندان شاهد با افزایش منابع حمایتی و شکل‏گیری عزت نفس، اقدام لازم به عمل آید. هم‏چنین این موضوع برای متخصصین بهداشت روانی اهمیت خاصی دارد، زیرا پنداری که فرد از شخصیت دارد تا حد زیادی تعیین کننده تصور او از محیط خود است و همین امر نوع رفتارهای او را طرح‏ریزی می‏کند؛ اگر تصور از خود، مثبت و نسبتا متعادل باشد، شخص دارای سلامت روانی است و اگر خود پنداره، شخص منفی و نامتعادل باشد، او از لحاظ روانی ناسالم شناخته می‏شود. به عبارت دیگر، عزت نفس یکی از عناصر مهم در خودپنداره‏ای هر فرد است و تا حدود زیادی تعیین کننده رفتارهای فرد می‏باشد، و نقش بسیار مهمی را در بهداشت روانی و حتی تکامل وجودی شخص ایفا می‏کند.

فرضیه‏های تحقیق

فرضیه‏های پژوهش در این تحقیق بدین قرار هستند.

میزان عزت نفس دانش‏آموزان پسر شاهد و غیر شاهد متفاوت است

میزان افسردگی دانش‏آموزان پسر شاهد و غیر شاهد متفاوت است.

بین عزت نفس دانش‏آموزان واجد پدر با افسردگی آنها رابطه وجود دارد.

بین عزت نفس دانش‏آموزان پسر شاهد با افسردگی آنها رابطه وجود دارد.

متغیرهای تحقیق

متغیر مستقل: وضعیت داشتن و نداشتن پدر

متغیر وابسته: میزان عزت نفس، میزان افسردگی که براساس آزمون کوپر اسمیت و بظظ می‏شود و غالبا با یک اضطراب کم و بیش شدید همراه است.(۶) در این تحقیق، افسرده شامل کسانی می‏شود که در آزمون بک نمره بالاتر از ۱۷ را می‏گیرند، غیر افسرده در این تحقیق شامل کسانی می‏شود که نمره (۱۶-۰) را در آزمون بک می‏آورند.

عزت نفس:

منظور از عزت نفس، ارزشیابی فرد درباره خود و یا قضاوت مشخص در مورد خود است. در این تحقیق میزان، نمراتی است که از آزمون کویر اسمیت به دست می‏آید.

روش تحقیق

نظر به این که در این تحقیق عامل (متغیر مستقل) محرومیت از پدر قبلاً اتفاق افتاده و عزت نفس و افسردگی احتمالی پس از آن را مطالعه می‏کنیم، به نظر می‏رسد روشِ مناسب این تحقیق مطالعه علمی مقایسه‏ای است. در این مطالعه عامل قبلاً اتفاق افتاده و پژوهشگر مایل است بداند که آیا بین این عامل و احتمال افسردگی رابطه وجود دارد یا نه؟

جامعه آماری

متشکل از کلیه دانش‏آموزان پسر مدارس راهنمایی منطقه یک و دو قم است که دارای ۴۴ مدرسه راهنمایی پسرانه می‏باشد.

روش انتخاب نمونه

چون نمونه تصادفی خوشه‏ای است و شانس انتخاب همه واحدهای نمونه‏برداری در همه مراحل نمونه‏برداری ثابت مانده و نمونه حاصل معرف جامعه می‏باشد، مدارس به صورت تصادفی، یعنی ۲ مدرسه از مناطق یک و دو شهر قم، به عنوان گروه گواه و ۲ مدرسه از همان مناطق، به عنوان گروه آزمایشی انتخاب شدند. برای تعیین مدارس، نام کامل آنها بر روی کارت‏های جداگانه‏ای نوشته شد و سپس به طور تصادفی، و بدون هیچ‏گونه اعمال نظری ۲ کارت به قید قرعه بیرون آورده شد و نام مدارس ثبت گردید. در هر مدرسه با استفاده از دفاتر ثبت مشخصات دانش‏آموزان (چارچوب نمونه‏برداری)، که به ترتیب حروف الفبا نوشته شده بود، با استفاده از جداول اعداد تصادفی ۷۵ نفر از هر مدرسه، در مجموع ۱۵۰ دانش‏آموز واجد پدر از مقطع راهنمایی شهر قم و تعداد ۱۵ نفر دانش‏آموز محروم از پدر ۲ مدرسه راهنمایی شاهد، به صورت تصادفی خوشه‏ای انتخاب شدند.

روش‏های تقویت عزت نفس در کودکان و نوجوانان

در پرورش وتقویت حس اعتماد به نفس کودکان و نوجوانان و کسانی که دچار کمرویی یا عدم تمرکز هستند، با توجه به ویژگی‏های جسمانی و قابلیت‏های ذهنی و توانمندی‏های عمومی آنان، عوامل متعددی می‏تواند دخیل باشد. خانواده‏ها و مربیان مراکز آموزشی باید اطمینان حاصل کنند که همه افرادی که با آنان سر و کار دارند در اتخاذ تصمیمات و انجام فعالیت‏های مختلف، از اعتماد به نفس کافی برخوردار هستند و باید تلاش نمایند تا احساس «کارا» بودن و مفید شدن و بالتبع «ارزشمندی» و قابل احترام بودن را در آنها قویا تقویت کنند.

از آنجایی که با افزایش عزت نفس می‏توان عملکرد اجتماعی و تحصیلی فرد را بالا برد، سلامت روانی را تأمین کرد و از بروز افسردگی پیشگیری کرد. در این جا به چند عامل بسیار مهم برای پرورش و تقویت حس اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان اشاره می‏کنیم.

الف) در برخورد با کودکان و نوجوانان همواره سعی نمایید توانمندی‏های آنها را مدنظر قرار دهید، نه ضعف‏ها و ناتوانایی‏ها را لازم است پیوسته با دید و باز خورد مثبت و سازنده به آنان نگریست. احساس و نگرش که ما نسبت به کودکان و نوجوانان، بدون شک تأثیر بسزایی در رفتار متقابل ما خواهد داشت.

اگر احساس و نگرش ما نسبت به کودک، مملو از ضعف و درماندگی او باشد، منجر به رفتارهایی نظیر بی‏رغبتی و بی‏توجهی نسبت به او یا حمایت بیش از حد از وی خواهد شد، که در هر دو صورت کودک نمی‏تواند از حس ارزشمندی و اعتماد به نفس لازم برخودار باشد. وجود نگرش منفی نه تنها تأثیر سوء یا بازدارنده بر کودک خواهد گذاشت، بلکه صاحبان چنین اندیشه‏ها و نگرش‏هایی خود را نیز در پس دیواره‏ای از برداشت‏های آزاردهنده و ویرانگر محبوس کرده از خلاقیت‏ها و ابتکار عمل، نشاط و سرزندگی و بالاتر از همه امید، توکل و تحریک باز می‏دارند.

ب) برای نوجوانان و جوانان تجارب، خوشایندی از فعالیت‏های مستقل و آزار دهنده فراهم نمایید. به آنها فرصت دهید تا با فعالیت‏های مستقل، احساس مسئولیت و مراقبت از خویش را بیابند. برای این کار ایجاد انگیزه‏های لازم برای تحریک و فعالیت‏های داوطلبانه بسیار حائز اهمیت است.

غالبا نوجوانان با انگیزه‏های محیطی به فعالیت افتاده با رضامندی و احساس خوشایندی پیشرفت می‏کنند. بدیهی است فعالیت‏های مستقل و آزار دهنده در زمینه انجام کارهای روزانه از نظارت مستمر و بعضا هدایت، ارشاد و تشویق خانواده بی‏نیاز نخواهد بود. اما آنچه مهم است این است که نظارت بزرگسالان به معنای دخالت مداوم ایشان در فعالیت‏ها و امور نوجوانان نیست. نباید در همه کارهای آنان دخالت کرد و با این کار آنها را به عناصر منفعل و غیر فعال تبدیل کنیم.

ج) تجارب موفقیت‏آمیز کودکان و نوجوانان را افزایش دهید:

یکی از مهمترین عوامل ایجاد و تقویت حس اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان، به ویژه نوجوانان کمرو و یا ناموفق، فراوانی موفقیت‏های آنها درانجام فعالیت‏های مختلف می‏باشد. جوانی که تجارب چندانی از موفقیت در خانه و مدرسه ندارد، هر قدر در انجام فعالیت‏های مختلف با موفقیت بیشتری مواجه گردد، حس کارایی، ارزشمندی و بالتبع اعتماد به نفس در او تقویت می‏شود. نکته بسیار مهم این است که تلاش افراد باید هدفمند و جهت‏دار باشد، یعنی هرگونه موفقیتی باید در سایه تلاش و کوشش حاصل شود، تا آنها احساس خوشایندی از دقت و تلاش داشته باشند. بدیهی است این انتظار که همه فعالیت‏ها و تلاش‏ها بدون استناد منجر به موفقیت گردد، همواره نمی‏تواند امر طبیعی و آرمانی باشد، بلکه توقع معقول آن است که با توجه به شرایط ذهنی و روانی افراد برنامه‏های آموزشی و تربیتی نوجوانان و جوانان به گونه‏ای تنظیم گردد که آنها در غالب موارد با تلاش مستمر خود به نتیجه مطلوب دست یابند.

د) قدرت تحمل کودکان و نوجوانان را برای مواجه شدن با ناکامی‏های احتمالی افزایش دهید:

گاهی کودکان و نوجوانان با تجارب ناخوشایندی از ناکامی‏ها و شکست‏ها مواجه می‏شوند. والدین و مربیان می‏بایست از این قبیل تجارب ظاهرا ناخوشایند حُسنِ استفاده را بنمایند و با تشویق و ترغیب نوجوانان به سعی و تلاش دوباره، ناکامی آنها را به سکوی پرش و جهشی تازه تبدیل کنند. گاه تجربه شکست و ناکامی در بعضی افراد انگیزه‏ای قوی‏تر و غنی‏تر برای کوشش و ادامه کار به وجود می‏آورد. آنچه دراین مورد اهمیت بسزا دارد، طرز تلقی از شکست و ناکامی نوجوانان در انجام کار است: یاد بگیریم که نوجوان را به دلیل ناتوانی و ناکامی‏اش در انجام کاری، سرزنش، تحقیر و تنبیه نکنیم. آن وقت می‏توانیم آن اوضاع و احوال ظاهرا ناخوشایند را به بهترین تجربه‏ها و آموخته‏ها در زندگی او مبدل سازیم. افراد می‏توانند از ناکامی‏ها و سرخوردگی‏ها، درسِ صبر و مقاوت، طرح‏ریزی اندیشه و تلاش تازه را بیاموزند. بالاتر از همه، تجارب ناشی از ناکامی‏ها و سرخوردگی‏ها به نوجوانان می‏آموزند که دیدی واقع‏بینانه نسبت به توانایی‏های خود، فعالیت‏ها و امور مختلف زندگی داشته باشند. بنابراین، نگرش واقع‏بینانه آنها نسبت به توانمندی خود و مسایل و مشکلاتی که با آن مواجه می‏شوند، موجب تقویت کارآیی و ارزشمندی شخصی و اعتماد به نفس خواهد شد.

ع) رفتار مصصم و مطمئن و در عین حال مطلوب کودکان و نوجوانان را تقویت نمایید:

ترغیب و تقویت رفتار کلامی و غیر کلامی مطمئن کودک یا نوجوانی که دچار کمرویی است، اعتماد به نفس او را بیشتر خواهد کرد. باید نظرات محکم و قاطع او درباره مسایل مختلف را محترم شمرد و نیز جرأت او را با بیان صریح افکار و آرای خود در شرایط و موقعیت‏های مختلف تقویت کرد. وجود چنین رفتارها و مهارت‏هایی در نوجوانان و جوانان برای استحکام شخصیت و امنیت خاطر آنان، به خصوص هنگام مواجهه با افرادی که فاقد حُسن نیت کافی هستند، فوق‏العاده ارزشمند است.

و) کودکان و نوجوانان را در کنترل احساسات و عواطف خود یاری کنید:

کودکان و نوجوانان کمرو گاه با شرایط و فعالیت‏هایی مواجه می‏گردند که به شدت آنها را متأثر می‏سازد؛ در چنین مواقعی کنترل عواطف و خویشتن‏داری برای مقابله با مسأله‏ای که با آن روبرو هستند بسیار مهم است. بدیهی است در این شرایط نظارت و راهنمایی بزرگسالان کاملاً ضروری خواهد بود.

ز) کودکان و نوجوانان کمرو و فاقد اعتماد به نفس، بسیار نیازمند تقویت مهارت‏های اجتماعی خود هستند:

توان برقراری و حفظ ارتباط مثبت با دیگران موجب افزایش احساس ارزشمندی اجتماعی و بالتبع اعتماد به نفس کودکان و نوجوانان می‏شود. والدین و به خصوص مربیان مدارس باید کوشش کنند که کودکان و نوجوانان کمرو و ضعیف با تعداد قابل توجهی از همسالان و همکلاسی‏های خود مأنوس شده رابطه دوستانه و متقابل برقرار نمایند. برقراری و حفظ چنین ارتباط دوستانه‏ای، برای رشد و شکوفایی شخصیت و نشاط و سرزندگی آنان ضروری است. اهمیت کسب این نوع مهارت‏های اجتماعی نه تنها کمتر از کسب مهارت‏های تحصیلی نیست، بلکه نوجوانان برای حفظ این ارتباط دوستانه، انگیزه بیشتری برای سخن گفتن، تلفن کردن، و یا نوشتن نامه‏های ساده، در مواقعی که برای مدتی دوستان خود را نمی‏بینند، پیدا می‏کند.

ج) کودکان ونوجوانان، بلکه همه ما، به الگوهای رفتاری مطلوب نیازمندیم و باید چنان الگوهایی را به آنان معرفی کنیم.

از نظر تعلیم و تربیت، درس‏ها و الگوهای رفتاری از نقش و اهمیت بسزایی برخوردار هستند. وجود الگوهای رفتاری، ضمن ایجاد انگیزه در انسان، موجبات رشد و شکوفایی ابعاد مختلف شخصیت را فراهم می‏سازند.

بدون شک، پاره‏ای الگوهای رفتاری، در نشاط و سرزندگی فعالیت‏های انسان نقش بسزایی داشته و مایه امید و اعتماد به نفس او می‏شوند.

اگر افراد فاقد اعتماد به نفس که بیش از همه به الگوی رفتاری نیاز دارند، با همسالان و یا اشخاص کامیاب، انس و معاشرت بیشتری داشته باشند، تصویر روشنی از آینده و مشی زندگی امیدوارانه در ذهن آنها ترسیم می‏شود. این تصویر عینی و ذهنی می‏تواند به کوشش و تلاش‏های آنها جهت و سرعت مطلوب بخشیده بر حس ارزشمندی، کارایی و اعتماد به نفسشان بیفزاید. بنابراین ترغیب و تشویق نوجوان، مأنوس کردن او با الگوهای رفتاری موفق، تقویت مهارت‏های اجتماعی وی و اجتناب از هرگونه رفتار تنبیهی و تحقیرآمیز، موجب می‏شود که او با انگیزه بیشتر و اعتماد به نفس قوی‏تر به تلاش‏های هدفمند خود ادامه دهد.

پیشینه مطالعاتی

اغلب پژوهش‏ها، بین افسردگی و عزت نفس رابطه‏ای معکوس