پاورپوینت کامل بررسی وضعیت فرهنگ عمومی استان قم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بررسی وضعیت فرهنگ عمومی استان قم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بررسی وضعیت فرهنگ عمومی استان قم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بررسی وضعیت فرهنگ عمومی استان قم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۶۷

واژه «فرهنگ عمومی» همانند «فرهنگ» دارای تعاریف متعددی است. برخی فرهنگ عمومی را «شیوه زندگی مردم» قلمداد کرده که در آن آگاهی، پذیرش و عمل به آن با نوعی خرسندی همراه است و برخی دیگر فرهنگ عمومی را بخش‏هایی از فرهنگ می‏دانند که برای عمل به آن نوعی اتفاق نظر همگانی به چشم می‏خورد. به هرحال فرهنگ عمومی پدیده‏ای تاریخی است که با فرآیندهای تاریخی در نسل‏های مختلف استمرار یافته و آداب و رسوم آنها را شکل می‏دهد. می‏توان گفت که بین معارف بشری و فرهنگ عمومیِ هر جامعه‏ای ارتباط وثیقی وجود دارد.

علم، معرفت و اقتصاد، و به طور کلی نحوه معیشت، از عوامل اصلی تشکیل دهنده خرده فرهنگ‏ها و درنتیجه فرهنگ عمومی هستند و به همین جهت رشد و بالندگی فرهنگ عمومی نتیجه ارتقاء سطح علوم و معارف بشری است. شناخت مسائل و مشکلات فرهنگی و رفتارها و تعیین هویت هر گروه اجتماعی مقتضی مطالعه این روحیات و خصوصیات، از طریق پژوهش‏های علمی، است تا زمینه بررسی مسائل و مشکلات فرهنگی فراهم آمده و ابزار لازم برای تعیین سیاست‏های فرهنگی مناسب در اختیار دست‏اندرکاران قرار گیرد.

فرهنگ چیست؟

فرهنگ برای جامعه، همچون حافظه برای انسان است. به عبارت دیگر، فرهنگ شامل سنت‏هایی است که نشان می‏دهد، پیش از این چگونه عمل می‏شده است و اکنون برطبق آن الگوها و عقاید باید چگونه رفتار کرد. واژه فرهنگ برگرفته از واژه لاتینی «کولترا» (Cultura) است که عمدتا به معنی پروردن یا مراقبت از چیزی مانند گیاهان یا جانوران، می‏باشد. «فرهنگ» به صورت یک مفهوم مستقل نخست در زبان‏های انگلیسی و فرانسوی نمایان شد؛ و در اواخر سده هیجدهم به عنوان یک واژه فرانسوی وارد زبان آلمانی شد و ابتدا به صورت Culture و سپس به شکل (Kultur) نوشته و تلفظ گردید.

تایلر استاد مردم‏شناسی دانشگاه آکسفورد – در نیمه قرن نوزدهم میلادی- در کتاب مهم خود، فرهنگ بدوی، جامع‏ترین تعریف را برای فرهنگ ارائه کرد:

«فرهنگ» در معنی وسیع قوم نگارانه آن، کلیت پیچیده‏ای شامل معرفت، اعتقاد، هنر، اخلاقیات، قانون، آداب و رسوم و سایر قابلیت‏ها و عاداتی است که انسان به مثابه عضوی از جامعه کسب می‏کند. وضعیت فرهنگی در میان جوامع گوناگون بشری، تا آنجا که بتوان برمبنای اصولی کلی به تحقیق در آن پرداخت، موضوعی است در خور مطالعه قوانین تفکر و کنش بشری.»(۱)

تعریف تایلر حاوی عناصر کلیدی دریافت توصیفی فرهنگ است. برطبق این دریافت، فرهنگ را می‏توان مجموعه به هم‏پیوسته‏ای از اعتقادات، آداب و رسوم، اشکال معرفت، هنر و مانند آن، دانست که افراد به مثابه اعضای جامعه‏ای خاص آنها را کسب می‏کنند. این مجموعه می‏تواند به روش علمی مورد مطالعه قرار گیرد. این اعتقادات و آداب و رسوم، کلیت پیچیده‏ای را تشکیل می‏دهند که به جامعه‏ای خاص اختصاص داشته و آن را از جوامعی که در مکان‏ها و زمان‏های دیگر وجود دارند، متمایز می‏سازد.

تعریف و دریافت جدیدتری از مفهوم «فرهنگ»، تحت عنوان «دریافت نمادین»، مطرح شده است. مدت‏ها چنین استدلال می‏کردند که استفاده از نمادها از ویژگی‏های بارز زندگی انسان است. در حالی که جانداران غیرانسان می‏توانند انواع مختلف علائم را ارسال و به آنها پاسخ دهند، اما تنها انسان‏ها موفق به تکوین زبان و سخن گفتن شده‏اند و به واسطه همین زبان می‏توانند عبارت معنی‏دار را ساخته و مبادله نمایند. انسان‏ها نه تنها عبارات معنی‏دار زبانی را ساخته و دریافت می‏کنند، بلکه برساخت‏های غیر زبانی – بر کنش‏ها و رفتارها، آثار هنری و انواع گوناگون اشیاء مادی – القاء معنی می‏کنند.

به طور کلی فرهنگ را می‏توان مجموعه‏ای از سنت‏ها و قوانین دانست که احساسات، افکار و رفتار جمعی مردم را شکل می‏دهد. در واقع، فرهنگ دارای عناصری از جمله زبان، مناسک، مراسم، صنایع، هنرها، علوم، معتقدات، تکنیک‏ها و… است. در یک تقسیم‏بندی کلی، فرهنگ دارای عناصر مادی و غیر مادی (معنوی) است. عناصر مادی فرهنگ شامل: مسکن و نوع مسکن، پوشاک و شیوه آن، صنایع و وسایل زندگی و… و عناصر غیرمادی فرهنگ نیز شامل: عقاید، اندیشه‏ها، آداب و رسوم، مذهب، اخلاق و ارزش‏ها و هنجارها و… است.

اهمیت فرهنگ در زندگی انسان‏ها

تقریبا تمام اعمال و رفتارهای آدمی، مستقیم و یا غیرمستقیم، ناشی و متأثر از فرهنگ است. برای روشن شدن این مطلب یکی از اعمال انسانی را مورد بحث قرار می‏دهیم: غذا خوردن، یک نیاز بدنی است: برای زنده ماندن باید غذا خورد. ولی وقتی سئوال می‏شود که چه باید خورد؟ یا چه نباید خورد؟ چند وعده باید خورد؟ چگونه باید خورد؟ با دست یا قاشق و چنگال؟ نفوذ فرهنگ در اعمال انسانی نمودار می‏گردد. در بعضی جوامع مردم از خوردن پاره‏ای از غذاها مثل خرچنگ پرهیز می‏کنند، حال آن که در آمریکا نه تنها خوردن خرچنگ عادی است، بلکه جزو بهترین غذاها به شمار می‏رود.

فرهنگ هر جامعه تعیین کننده «هویت» آن جامعه است، و به همین دلیل گفته می‏شود که فرهنگ یک جامعه آن را از دیگر جوامع متمایز می‏سازد. بنابراین، فرهنگ هویت‏بخش زندگی اجتماعی است و اگر این فرهنگ دست‏خوش بحران و دگرگونی عمیق شود، در واقع آن جامعه «هویت» خود را از دست داده است. فرهنگ به عنوان میراث اجتماعی هر جامعه، محصول هزاران سال تلاش فکری، هنری و صنعتی نسل‏های گذشته یک ملت است. هر نسلی بهای سنگینی برای این اندوخته‏های خویش پرداخته است و اندوخته‏های فرهنگی و تجارب زندگی خویش را به شیوه‏های مختلف به نسل پس از خویش منتقل ساخته تا یک مجموعه فرهنگی زنده و پویا به دست ما در عصر حاضر رسیده است. ما نیز همچون گذشتگان خویش موظفیم که این فکری و را به نسل آینده منتقل کنیم.

شیوه آماری

از آنجا که هدف تحقیق حاضر، توصیف چگونگی فرهنگ عمومی در قم است و استدلال عِلّی بین پدیده‏ها مورد نظر نیست، بنابراین روش آماری برای تجزیه و تحلیل آماری داده‏ها، آمار توصیفی شامل جداول فراوانی و محاسبه و مقایسه درصدها می‏باشد. برای مقایسه شاخص‏های فرهنگ عمومی بین زنان و مردان، از جداول دو بعدی استفاده شده است.

روش تحقیق

در اجرای این پژوهش، از دو روش کلی استفاده شده است. بخش نخست تحقیق حاضر از طریق تحلیل ثانویه انجام شده است. به این معنی که تحقیقات معدودی که به نحوی با موضوع فرهنگ عمومی استان قم ارتباط داشتند، چکیده‏برداری شد و به عنوان بخشی از یافته‏های تحقیق، مورد استفاده قرار گرفتند. بخش دوم، یا در واقع روش دوم برای جمع‏آوری اطلاعات، تحقیق میدانی بوده است که داده‏های آن از نمونه‏ای به حجم ۴۳۰ نفر جمع‏آوری گردیده است.

تحقیق حاضر، با توجه به معیارهای تقسیم‏بندی روش‏های تحقیق در علوم اجتماعی، از نوع مطالعات مقطعی، پهنانگر و توصیفی است.

جامعه آماری

جامعه آماری پژوهش برای آن قسمت از تحقیق حاضر که به صورت میدانی و پیمایشی انجام شد، کلیه ساکنین ۱۵ سال به بالای شهر قم می‏باشد که در زمان تحقیق در قم ساکن بوده‏اند. افراد زیر ۱۵ سال و مهاجر عبوری و غیر ایرانی، خارج از جامعه آماری پژوهش قرار می‏گیرند.

شیوه نمونه‏گیری

برای آن بخش از تحقیق که به صورت میدانی انجام شده است، نمونه‏ای به حجم ۴۳۰ نفر تعیین شد. برای افزایش روایی بیرونی تحقیق، جامعه آماری براساس معیارهای زیر تقسیم و سعی شد نمونه انتخاب شده تا حد امکان مُعرف جامعه آماری باشد:

۱. جنس: (خرده فرهنگ زنان و مردان).

۲. سن: جامعه آماری از این حیث به پنج گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ سال، ۲۵ تا ۳۴ سال، ۳۵ تا ۴۴، ۴۵ تا ۵۴ و ۵۵ سال و بیشتر تقسیم شد.

۳. میزان برخورداری مناطق محل سکونت از امکانات: براساس این معیارها مناطق مختلف شهر قم را به چهار منطقه بالای شهر، مرکز شهر، پایین شهر و حاشیه شهر تقسیم کردیم.

در جامعه نمونه، نسبت زنان و مردان برابر گرفته شد؛ چون بین نسبت جنسی زن و مرد دراستان قم، تفاوت چندانی وجود ندارد. تعداد افراد نمونه در گروه‏های سنی مختلف نیز به نسبت درصد آنها در جامعه آماری محاسبه شد. برای مثال، چون جمعیت ۱۵ تا ۲۴ ساله شهر قم از نسبت قابل توجهی نسبت به سایر گروه‏های سنی برخوردارند (درصد)، در تحقیق حاضر حجم نمونه برای این گروه سنی بیشتر از بقیه گروه‏های سنی در نظر گرفته شده است.

و اما نحوه انتخاب واحد مطالعه بدین صورت است که ابتدا در هر یک از مناطق چهارگانه (بالای شهر تا حاشیه شهر) به تناسب وسعت و جمعیت، تعدادی بلوک (کوچک‏ترین منطقه مسکونی که به وسیله کوچه یا خیابان محصور شده است) انتخاب شد و آنگاه از پرسشگران خواسته شد در هر بلوک با انتخاب متناوب منازل دارای پلاک فرد و زوج، پاسخگویانی متناسب با جنسیت و گروه سنی طبقات جامعه آماری به صورت تصادفی انتخاب کنند.

تعداد نمونه آماری از لحاظ تعداد به تفکیک گروه سنی و جنسیت به قرار زیر است:

جنسیت

مردان

زنان

گروه سنی

تعداد

درصد

تعداد

درصد

۱۵ تا ۲۸ سال

۹۸

۶/۴۵

۱۰۲

۴/۴۷

۲۹ تا ۴۹ سال

۸۴

۱/۳۹

۸۷

۵/۴۰

۵۰ سال به بالا

۳۳

۳/۱۵

۲۶

۱/۱۲

جمع

۲۱۵

۱۰۰

۲۱۵

۱۰۰

۱. جمعیت و نیروی انسانی(۲)

۱.۱ جمعیت

۱.۱.۱ جمعیت در سال ۱۳۷۷

براساس گزارش شورای جمعیت و جوامع استان، جمعیت استان در سال ۱۳۷۷، حدود ۹۱۷/۸۸۹ نفر بوده است. این تعداد در سال ۷۶ حدود ۸۶۹۸۵۶ نفر بوده است. در مجموع در طی یکسال حدود ۰۶۱/۲۰ نفر به جمعیت استان افزده شده است که با عنایت به ثابت بودن تقریبی جمعیت روستایی این امر ناشی از افزایش جمعیت شهری استان می‏باشد.

متوسط بعد خانوار در استان ۸۲/۴ نفر در سال ۱۳۷۷ برآورده شده است که در نقاط شهری و روستایی به ترتیب ۵۸/۴ نفر و ۴۲/۴ نفر بوده است.(۳) بدین ترتیب تعداد خانوارهای استان در سال ۱۳۷۷، ۱۸۴۸۴۲ خانوار برآورد می‏شود که نسبت به سال ۷۶، ۴۱۳۶ خانوار بیشتر بوده است. متوسط سالیانه نرخ رشد جمعیت طی سال‏های ۷۷-۱۳۷۵ حدود ۵۸/۲ درصد محاسبه شده است. این برآورد با توجه به این مسأله صورت گرفته است که نرخ رشد جمعیت در دهه اخیر روند نزولی داشته است و از متوسط سالیانه ۱۸/۴ درصد در فاصله سال‏های ۷۰-۱۳۶۵ به ۶۸/۲ درصد در فاصله سالهای ۷۵-۱۳۷۰ رسیده است. پیش‏بینی می‏گردد این روند نزولی نرخ رشد جمعیت طی دو سال آتی نیز ادامه پیدا کند. نتایج سرشماری سال ۷۵ نشان می‏دهد که درصد باسوادی در جمعیت ۶ سال به بالای استان از ۰۸/۷۸ درصد در سال ۱۳۷۰ به ۸۷/۸۱ درصد در سال ۱۳۷۵ افزایش یافته است. پیش‏بینی می‏گردد این نسبت در سال ۱۳۷۷، ۸۲ درصد باشد.

از آنجا که این استان یکی از استانهای مهاجرپذیر بوده و عمده افراد مهاجر نیز از طبقات محروم و اقشار آسیب‏پذیر جامعه می‏باشند. بار مسئولیت اداره کل آموزش و پرورش و نهضت سوادآموزی در خصوص پوشش افراد لازم‏التعلیم در سطح استان دو چندان خواهد شد.

۲.۱.۱ ترکیب جمعیت

برآورد جمعیت استان در سال ۱۳۷۷ نشان می‏دهد که تعداد کل جمعیت آن بالغ بر ۸۸۹۹۱۷ نفر (حدود ۴۴/۱ درصد جمعیت کشور)بوده است که از این تعداد ۴۵۵۹۱۱ نفر مرد و ۴۳۴۰۰۶ نفر زن می‏باشند. نسبت جنسی در استان برابر ۱۰۵ درصد مرد بوده در حالی که این نسبت برای کشور در سال مورد نظر ۱/۱۰۳ درصد(۴) مرد بود. به عبارت دیگر در استان قم در مقابل هر ۱۰۰ نفر زن، ۱۰۵ نفر مرد وجود داشته درحالی که درکشور در مقابل هر ۱۰۰ نفر زن، ۱/۱۰۳ مرد وجود دارد. این نسبت برای اطفال کمتر از چهارسال ۱۰۶ درصد، برای گروه سنی ۱۴-۵ سال ۱۰۴ درصد و برای بزرگسالان ۱۰۹ درصد می‏باشد.

توزیع جمعیت استان برحسب گروه‏های سنی ۵ ساله نشان می‏دهد که در سال ۱۳۷۷، ۱۵/۱۰ درصد از کل جمعیت استان در گروه سنی ۴-۵ ساله قرار داشته‏اند در حالی که این گروه سنی در سال ۷۵، ۶۵/۱۰ درصد جمعیت استان را به خود اختصاص داده بودند. بالاترین سهم در گروه‏های سنی ۵ ساله در سال ۱۳۷۷ مربوط به جمعیت ۱۴-۱۰ ساله بوده که ۶۴/۱۴ درصد از کل جمعیت استان را تشکیل داده‏اند. و کمترین سهم در گروه سنی ۶۴-۶۰ سال قرار داشته است که ۹۸/۱ درصد از حجم جمعیت استان را دارا بوده‏اند.

ضریب جوانی جمعیت در سال ۱۳۷۷ حدود ۴۹/۳۷ درصد بوده در حالی که این ضریب برای سال ۷۵، ۴۰/۴۰ درصد می‏باشد. جوانی جمعیت استان یکی از بارزترین نکات قابل توجه بحث کالبدشناسی جمعیت استانی است. سهم این گروه سنی از جمعیت استان ۳۱/۵۸ درصد و سهم گروه سنی ۶۵ ساله و بیشتر ۲۰/۴ درصد در سال ۷۷ بوده است. با توجه به این که انتظار می‏رود موج افزایش متولدین سال‏های اول انقلاب، که به سنین اشتغال و ازدواج رسیده‏اند، باعث افزایش میزان موالید و صعود دوباره میزان باروری (نظیر سال‏های اولیه انقلاب) بشود، انتظار می‏رود جوانی جمعیت مجددا در طی ۵ سال آتی رو به افزایش بگذارد.

با عنایت به سیاست‏های تنظیم خانواده و کنترل جمعیت، نمای سنی در حال انتقال به سنین بالاتر است. بنابراین کاهش زاد و ولد به دلیل اعمال سیاست‏های مربوط به کنترل جمعیت و تنظیم خانواده در اولین گروه سنی کاملاً مشهود است. تفاوت‏های موجود در نسبت جنسی بین گروه‏های مختلف می‏تواند ناشی از مهاجرت‏های مردانی باشد که در سنین فعالیت اقتصادی قرار داشته و در استان سکونت گرفته‏اند.

ترکیب سنی جمعیت در فاصله سال‏های ۷۷-۱۳۷۵ تغییر معنی‏داری نیافته است. نسبت جنسی نیز در سال ۱۳۷۷ مشابه سال‏های ۷۵ و ۷۶ بوده. جمعیت شهری استان که در سال ۷۶ سهمی معادل ۲۴/۹۲ درصد از جمعیت استان را داشته است در سال ۷۷ با کمی افزایش، ۴۱/۹۲ درصد از کل جمعیت استان را به خود اختصاص داده است. روند روبه گسترش شهرنشینی در استان ناشی از شرایط جغرافیایی خاص استان و مسایل اقتصادی، اجتماعی حاکم بر کل کشور است. تعداد خانوار مستقر در نقاط شهری استان در سال ۷۷، ۴۱۳۶ خانوار نسبت به سال ۷۶ افزایش یافته و به ۱۶۹۵۶۷ خانوار رسیده است.(۵) با توجه به حجم ثابت تعداد خانوار روستایی استان (۱۵۲۷۵ خانوار) در مجموع تعداد خانوارهای کل استان به ۱۸۴۸۴۲ خانوار رسیده است.(۶)

۱.۲ فرهنگ و هنر

بخش فرهنگ و هنر عمدتا شامل بخش‏های مطبوعات، کتابخانه‏ها، مراکز فرهنگی و هنری، چاپخانه‏ها، موسسات انتشاراتی و کتابفروشی‏ها، کانون‏ها و اردوگاه‏های تربیتی -پرورشی، میراث فرهنگی، سینما و صنعت گردشگری می‏باشد.

وضعیت مطبوعات در استان قم به این شرح بوده که از سال ۷۵ به بعد حدود ۳۳ نشریه در سطح استان به فعالیت مشغول بوده‏اند که از این تعداد ۶ نشریه به زبان عربی و بقیه به زبان فارسی منتشر می‏شود. گستره توزیع نشریات به صورت بین‏المللی، کشوری و استانی می‏باشد. در سال ۱۳۷۷ متوسط تیراژ روزنامه‏های کثیرالانتشار و نشریات محلی تقریبا در ازای هر ۵۰ نفر یک روزنامه کثیرالانتشار و به ازای هر ۱۰۰ نفر یک نسخه نشریه محلی وجود داشته است. با عنایت به این شاخص‏ها و براساس حداقل‏هایی که سازمان ملل در نظر گرفته است که برای هر ۱۰۰۰ نفر باید ۱۰۰ نسخه روزنامه وجود داشته باشد بر این اساس در استان بالغ بر ۸۰ هزار نسخه کمبود روزنامه وجود دارد.

تعداد کتابخانه‏های عمومی استان در سال ۱۳۷۶، اعم از دولتی و غیردولتی، ۵ کتابخانه بوده که این تعداد در سال ۱۳۷۷ به ۶ کتابخانه افزایش یافته است. از این تعداد کتابخانه یک کتابخانه تحت پوشش دفتر تبلیغات اسلامی بوده و دو کتابخانه تحت عنوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شماره‏های ۱ و ۲ فعالیت داشته‏اند و سه کتابخانه دیگر یک کتابخانه عمومی درجه یک، یک کتابخانه درجه ۳ و یک کتابخانه درجه ۴ بوده است. علاوه بر کتابخانه‏های فوق‏الذکر، در استان قم بیش از ۲۵ کتابخانه عمومی، مذهبی و تخصصی وجود دارد که از آن میان می‏توان به کتابخانه حضرت آیه‏اللّه‏ مرعشی نجفی با ۵۰۰۰۰۰ عنوان کتاب چاپی و ۵۵ هزار عنوان کتاب خطی اشاره نمود.

در مجموع کل کتابخانه‏های استان قم در سال ۱۳۷۷ در فضایی بالغ بر ۳۱۰۰۰ متر مربع دارای ۳۲ سالن مطالعه و ۲۷ مخزن، ۳۱۵۰ میز مطالعه و ۴۰۰۰ عدد صندلی بوده‏اند. تعداد کتاب‏های این کتابخانه‏ها مجموعا ۱۲۰۰۰۰ جلد و تعداد اعضای آنها ۲۷۵۰۰ نفر بوده که از این تعداد ۷۵ درصد مرد و ۲۵ درصد زن بوده‏اند.

در سال ۱۳۷۷ نسبت به سال قبل از نظر تعداد سینما تغییر نداشته و در حد ۴ سینما باقی مانده است.

تعداد کانون‏های پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۷۷ نسبت به سال گذشته تغییری نداشته و در حد ۲ کانون با مشخصات تقریبی ۶۲۸ متر مربع زیربنا، ۱۷۳ صندلی و ۹۸۰۰ جلد کتاب ثابت مانده است.

در سال ۱۳۷۶ تعداد ۸۰ چاپخانه با انتشار ۷۶۵۶۰۰۰ تیراژ کتاب‏های چاپ شده در استان وجود داشته که این تعداد در سال ۱۳۷۷ به ۱۱۸ چاپخانه با انتشار ۷۱۵۵۰۰۰ تیراژ کتاب‏های چاپ شده به ترتیب افزایش و کاهش یافته است.

تعداد کتابفروشی‏های استان در سال ۱۳۷۶ بدین‏نحو بوده که به ازای هر ۱۰۰۰۰ نفر جمعیت استان یک کتابفروشی وجود داشته که در سال ۱۳۷۷ با عنایت به کاهش تعداد این کتابفروشی و افزایش جمعیت استان به رقمی کمتر از نسبت سال پیش می‏رسیم.

۳.۱ آموزش و پرورش عمومی

۱.۳.۱ بررسی تعداد دانش‏آموزان و آموزشگاه‏ها

در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷ در استان قم تعداد ۲۷۸۱۸۹ نفر دانش‏آموز در مقاطع و رشته‏های مختلف آموزش عمومی به تحصیل مشغول بوده‏اند که نسبت به سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷، ۴/۱ درصد (تعداد ۳۷۹۳ نفر) افزایش داشته است.

در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷، ۲/۹۷ درصد از دانش‏آموزان استان در مدارس دولتی و ۸/۲ درصد در مدارس غیرانتفاعی مشغول تحصیل بوده‏اند. از کل دانش‏آموزان استان قم در سال تحصیلی یاد شده ۵/۵۱ درصد پسر و ۵/۴۸ درصد دختر و نسبت جنسی دانش‏آموزان ۱۰۶ بوده است. یعنی در مقابل هر ۱۰۰ نفر دانش‏آموز دختر حدود ۱۰۶ نفر دانش‏آموز پسر وجود داشته است.

تعداد کل دانش‏آموزان مدارس دولتی استان از ۱۳۳/۲۶۳ نفر در سال تحصیلی ۷۷-۱۳۷۶ به ۲۶۱۸۱۵ نفر در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷ کاهش یافته است که از این تعداد ۹۹ درصد در مناطق شهری و ۱ درصد در مناطق روستایی به تحصیل اشتغال داشته‏اند. از کل دانش‏آموزان دولتی استان ۴۹ درصد در مقطع آموزش ابتدایی، ۳۰ درصد در مقطع راهنمایی و ۲۱ درصد در مقطع متوسطه تحصیل می‏کردند. در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷ تعداد دانش‏آموزان در مقطع ابتدایی نسبت به سال قبل ۴ درصد کاهش و در مقاطع راهنمایی و متوسطه به ترتیب ۳/۲ درصد و ۸ درصد افزایش یافته است. تعداد کل دانش‏آموزان مدارس غیرانتفاعی در سال تحصیلی ۷۷-۱۳۷۶ برابر ۶۹۹۸ نفر بوده که در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷ به ۷۱۶۳ نفر افزایش یافته است. این تعداد کلاً در مناطق شهری تحصیل می‏کرده‏اند. از کل دانش‏آموزان مدارس غیرانتفاعی ۴۵ درصد در مقطع ابتدایی، ۳۲ درصد در مقطع راهنمایی و ۲۳ درصد در مقطع متوسطه شهری به تحصیل اشتغال داشته‏اند.

تعداد آموزشگاه‏های دولتی استان از ۹۳۲ آموزشگاه در سال تحصیلی ۷۷-۱۳۷۶ به ۹۴۰ آموزشگاه در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷ افزایش یافته است. توزیع آموزشگاه‏های دولتی استان در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه در سال ۷۷-۱۳۷۶ به ترتیب ۵۰۱، ۲۵۰ و ۱۱۱ آموزشگاه بوده که این تعداد در سال ۷۸-۱۳۷۷ به ۴۹۵، ۲۵۲ و ۱۲۳ آموزشگاه رسیده است.

به طور کلی در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷ تعداد کل کلاس‏های سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه ۷۷۲۵ کلاس بوده است که نسبت به سال قبل ۴۹ کلاس کاهش یافته است. بدین مفهوم که با کاهش تعداد دانش‏آموز در مقطع ابتدایی و افزایش آن در مقطع متوسطه هرچند که در کل بر تعداد آموزشگاه‏های استان اضافه شده است ولی چون متوسط تعداد کلاس‏های آموزشی در آموزشگاه‏های ابتدایی نسبت به متوسط تعداد کلاس‏ها در آموزشگاه‏های شهری بیشتر بوده است. تغییر کاهش تعداد آموزشگاه‏های ابتدایی به کاهش تعداد کلاس‏های استان نیز منجر گردیده است.(۷)

۴.۱ آموزش عالی

مراکز آموزش عالی و دانشگاه‏های استان را می‏توان در سه رده متمایز معرفی کرد.

دسته اول: مراکز آموزش عالی دولتی، که وابسته به وزارت آموزش عالی و سایر وزارتخانه‏ها و سازمان‏های دولتی می‏باشد.

دسته دوم: مراکز آموزش عالی غیرانتفاعی، نظیر دانشگاه آزاد، پیام نور و نظایر آن.

دسته سوم: مراکز آموزش عالی غیرانتفاعی، که مختص طلاب حوزه علمیه است. در اینگونه مراکز امکان بهره‏گیری طلاب علوم دینی از تحصیلات دانشگاهی همزمان با تحصیلات حوزوی فراهم است.

کادر آموزشی و دانشجویان

تعداد اعضاء هیأت علمی مراکز آموزش عالی قم طی چند سال اخیر تقریبا ثابت بوده است. در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷، دانشگاه‏های دولتی و غیردولتی و غیرانتفاعی قم در مجموع ۹۵۰ عضو هیأت علمی (شامل اعضاء هیأت علمی تمام وقت، نیمه‏وقت، حق‏التدریسی و بورسیه) داشته‏اند که از این میان تقریبا ۵ درصد آموزشیار، ۴۰ درصد مربی، ۴۰ درصد استادیار، ۱۰ درصد دانشیار و ۵ درصد استاد بوده‏اند. در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷ مجموعا بیش از ۱۳۴۷۸ دانشجو در مراکز آموزش عالی قم به تحصیل اشتغال داشته‏اند که نسبت به سال تحصیلی قبل، ۹۹۶ نفر افزایش یافته است. از این تعداد دانشجو ۱۸۰۶ نفر در علوم پزشکی، ۱۴۰۴ نفر در علوم پایه، ۱۰۱۳۳ نفر در علوم انسانی و ۱۱۴ نفر در فنی و مهندسی و ۲۱ نفر در رشته هنر و معماری مشغول تحصیل بوده‏اند.

تعداد دانشجویان دختر در سال تحصیلی ۷۷-۱۳۷۶ استان ۵۲۲۴ نفر بوده که با ۱۴% افزایش در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷ به ۵۹۷۲ نفر رسیده است. این در حالی است که به تعداد دانشجویان پسر در فاصله مورد نظر فقط ۵/۳ درصد اضافه شده (از ۷۲۵۸ نفر در سال تحصیلی ۷۷-۱۳۷۶ به ۷۵۰۶ در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷). با عنایت به اختلاف درصد تغییرات دانشجویان دختر به دانشجویان پسر، نسبت جنسی در بین دانشجویان از ۱۳۹ به ۱۲۶ کاهش یافته است به عبارت دیگر در سال ۱۳۷۷ در ازای هر ۱۰۰ دانشجوی دختر، ۱۲۶ دانشجوی پسر وجود داشته است.(۸)

در اینجا نتایج تجزیه و تحلیل بخش تجربی این پژوهش را بررسی می‏کنیم:

۱. رضایت اجتماعی

رضایت در حیطه‏های مختلف قابل بررسی است که مجموع همه آنها رضایت کلی را به وجود می‏آورد. برخی از حیطه‏های آن عبارتند از: رضایت از همسر، رضایت از شرایط سیاسی کشور، رضایت از مسئولین، رضایت از شهر و محله، رضایت از وضع اقتصادی مملکت، رضایت شغلی و….

رضایت از زندگی در بین شاخص‏های سازنده مفهوم «کیفیت زندگی، از مهم‏ترین آنها به شمار می‏رود. چرا که بیان کننده نگرش فرد نسبت به جهانی است که در آن زندگی می‏کند. رضایت از زندگی، گرایشی است که پیامدهای سیاستی خاص خود را دارد، در عین حال نباید از بالا یا پایین بودن آن، فورا نتایج سیاسی گرفت. رایج‏ترین خطایی که درباره رضایت از زندگی روی می‏دهد، مساوی انگاشتن آن با رضایت سیاسی است. چنانچه گاهی پایین بودن رضایت از زندگی را زمینه مساعدی برای رفتارهای اعتراض‏آمیز می‏انگارند. اگر چنین نتیجه‏گیری از مفهوم رضایت از زندگی جایز نیست، پس اهمیت این متغییر در چیست؟

یک وجه اهمیت رضایت از زندگی، تصویری است که از وضعیت متغییرهای دیگر به دست می‏دهد. سطوح پایین‏تر «رضایت از زندگی» نشان دهنده سطح بالاتری از انزوای اجتماعی، احساس بی‏قدرتی، بی‏هنجاری و… می‏باشد. پژوهش «دوایت دین»(۹) نشان می‏دهد که همبستگی میان عدم رضایت از زندگی با انزوای اجتماعی ۳۷ درصد، بابی قدرتی ۳۵ درصد، احساس بی‏اطمینانی ۳۵ درصد و با بی‏هنجاری ۳۲ درصد است.(۱۰)

در هر حال، مفهوم رضایت از زندگی به دلیل دلالت‏هایی که به پدیده‏های اجتماعی – سیاسی بیرون خود دارد، موضوع پژوهش‏های متعدد است. سنجش منظم رضایت از زندگی و تعدد پژوهش درباره آن، اهمیت و کارآمدی این مفهوم را در شناخت ویژگی‏های اجتماعی نشان می‏دهد. در پژوهش حاضر، رضایت افراد از محله سکونت، شهری که در آن زندگی می‏کنند، اوضاع اقتصادی خانواده و رضایت کُلی(۱۱) مورد پرسش قرار گرفته است.

۱.۱. رضایت از محل زندگی (محله و شهر)

در مورد رضایت از محل سکونت دو سئوال از پاسخگویان پرسیده شد: «چقدر از محله‏ای که در آن سکونت دارید، راضی هستید؟» و «اگر امکان زندگی در شهر دیگری برای شما به وجود آید، آیا به آن شهر می‏روید یا در همین شهر (قم) می‏مانید؟»

جداول زیر نشان دهنده پاسخ افراد نمونه به دو سئوال فوق است.

نتایج به دست آمده نشان می‏دهد که به طور کلی ۷/۳۱ درصد مردم قم از محل سکونت خود رضایت زیاد یا خیلی زیاد دارند و ۸/۲۹ درصد عدم رضایت خود را اعلام داشته‏اند و ۵/۳۹ درصد نیز اظهار داشته‏اند که رضایت نسبی – متوسط – از محل سکونت خود دارند. مقایسه داده‏های مربوط به رضایت از محل زندگی به تفکیک جنس نشان می‏دهد که میزان رضایت زنان از محله‏ای که در آن سکونت دارند، بیشتر از مردان است. ۳۳ درصد از زنان از محل سکونت خود، زیاد یا خیلی زیاد اعلام رضایت کرده‏اند، در حالی که این نسبت بین مردان ۴/۲۸ درصد است. نارضایتی زنان از محل سکونت ۲/۲۴ درصد و مردان ۴/۳۵ درصد است.

۲/۴۴ درصد پاسخگویان از زندگی در شهر قم راضی هستند و تمایلی به ترک شهر قم ندارند، اما ۴۷ درصد آنها اعلام کرده‏اند که اگر امکان زندگی در شهر دیگری برای آنها فراهم شود، به آنجا خواهند رفت؛ و به عبارت دیگر از زندگی کردن در شهر قم راضی نیستند. بنابراین باید گفت نزدیک به نیمی از مردم قم، از زندگی در این شهر رضایت ندارند و آن را محل مناسبی برای زندگی نمی‏دانند. در این شاخص، میزان رضایت زنان بیش از مردان است. نیمی از زنان (۷/۵۰) از زندگی کردن در شهر قم اظهار رضایت کرده‏اند اما این نسبت در بین مردان ۷/۳۷ درصد می‏باشد. هم‏چنین اندکی بیش از ۵۹ درصد مردان و نزدیک به ۳۵ درصد زنان از زندگی کردن در شهر قم اظهار نارضایتی کرده‏اند و تمایل خود را برای ترک این شهر در صورت فراهم شدن شرایط، اعلام کرده‏اند. در مجموع ۸/۸ درصد پاسخگویان نیز اظهار داشته‏اند که برای آنها شهر قم با شهرهای دیگر تفاوتی ندارد.

۲.۱ رضایت از اوضاع اقتصادی خانواده

یکی از موارد مهم در مطالعه رضایت مردم از زندگی، بررسی رضایت آنها از اوضاع اقتصادیشان است. اوضاع اقتصادی می‏تواند به اجزاء گوناگونی مانند میزان درآمد، شغل، پوشاک و مسکن تقسیم شود، اما در این پژوهش، سئوال به طور کلی مطرح شده است. انتظار این است که به دلیل تورم سنگین و وجود بیکاری در جامعه، اکثر پاسخگویان، عدم رضایت خود را اعلام کنند.

نیمی از پاسخگویان از اوضاع اقتصادی خانواده‏شان به طور نسبی -در حد متوسط- اظهار رضایت کرده‏اند و این نسبت بین مردان و زنان پاسخگو تقریبا با هم برابر است. اما تنها ۵۱ پاسخگویان اظهار داشته‏اند که از وضعیت اقتصادی‏شان در حد زیاد یا خیلی زیاد راضی هستند و در مقابل ۳۰ درصد نارضایتی زیاد یا خیلی زیاد خود را اعلام کرده‏اند. در واقع میزان نارضایتی مردان از وضعیت اقتصادی‏شان، به دلیل درگیر بودن آنان با بازار کار و مسئوولیت در قبال هزینه‏ها و مخارج خانواده، بسیار بیشتر از زنان است. بدین صورت که تنها ۷/۱۰ درصد مردان از وضعیت اقتصادی‏شان در حد زیاد یا بسیار زیاد اظهار رضایت کرده‏اند و ۴۰ درصد آنها اعلام نارضایتی کرده‏اند. این نسبت در زنان به ترتیب ۳/۲۹ و ۲۰ درصد است. بنابراین احساس نارضایتی از وضعیت اقتصادی بیشتر معطوف به مردان است. تفاوت بین نارضایتی مردان و زنان، ۲۰ درصد است.

۳.۱ رضایت کلی از زندگی

از پاسخگویان پرسیده شد: «به طور کلی از وضع زندگی فعلی‏تان چقدر راضی هستید؟». نتایج به دست آمده نشان می‏دهد که ۳۱ درصد کل پاسخگویان از زندگی فعلی خود در حد زیاد یا خیلی زیاد راضی هستند؛ و در مقابل ۳۲ درصد اظهار نارضایتی کرده‏اند.

مقایسه درصدهای به دست آمده در شهر قم با پژوهشی که در مشهد در سال ۱۳۷۷ انجام شده است، نشان می‏دهد که درصد نارضایتی مردم شهر قم بیشتر از مشهد است. در مشهد و در قبال یک سؤال مشابه، تنها ۱۰ درصد اظهار عدم رضایت کرده‏اند(۱۲) اما در شهر قم این نسبت به ۳۲ درصد می‏رسد. همچنین شاخص نارضایتی در سطح کشور نزدیک به ۸ درصد است.(۱۳)

مقایسه داده‏های مربوط به رضایت کلی از زندگی به تفکیک جنسیت نشان می‏دهد که در این مورد نیز میزان رضایت میان زنان بیش از مردان است. نزدیک به ۴۲ درصد زنان رضایت کلی خود را از زندگی و ۳/۲۲ درصد عدم رضایت خود را اعلام کرده‏اند، در حالی که تنها ۲۰ درصد از مردان به میزان زیاد یا خیلی زیاد از وضع زندگی خود به طور کلی راضی هستند و اکثر آنان (۹/۴۱ درصد) اظهار نارضایتی کرده‏اند که فاصله و تفاوت زیادی با نظر زنان دارد.

۲. خانواده و ازدواج

خانواده یکی از نهادهای مهم و اساسی نظام اجتماعی است. ارضای نیازهای عاطفی اعضاء و اجتماعی کردن فرزندان از کارکردهای مهم آن به شمار می‏روند که تنها خانواده‏های سالم و متعادل به خوبی موفق به انجام آن خواهند شد. سلامت و تعادل خانواده از این حیث برای دوام و بقای نظام اجتماعی کل و حفظ تعادل در آن از اهمیت خاصی برخوردار است.

۱.۲ نگرش نسبت به سن ازدواج

در این بخش نگرش پاسخگویان درباره سن مناسب برای ازدواج دختر و پسر، ملاک‏های انتخاب همسر، موانع بر سر راه ازدواج جوانان، مطلوب‏ترین شیوه برای شناخت و انتخاب همسر، هرم قدرت در خانواده و معاشرت دختر و پسر قبل از ازدواج، مورد بررسی قرار می‏گیرد و نظر پاسخگویان درباره موارد مذکور بدون هیچ‏گونه بیان علّی، توصیف می‏شود.

مطالعه سن ازدواج دختر و پسر، نشان دهنده تفاوت سنی زن و مرد در هنگام ازدواج است که عموما سن مرد از سن زن بیشتر است. تفاوت سن زوجین در ایران و حتی هنوز هم در برخی کشورهای غربی(۱۴) امری طبیعی به نظر می‏رسد و این تفاوت باید ادامه سایر برتری‏های مرد در این زمینه خاص تلقی گردد. میزان این تفاوت، تا آنجا که قابل احتساب است در اکثر موارد، بین چهار تا دوازده سال است.(۱۵)

در پژوهش حاضر از پاسخگویان پرسیده شد: «به نظر شما سن مناسب برای ازدواج دختروپسر چیست؟». پاسخگویان‏به تفکیک جنسیت به این سوال پاسخ دادند. اکثر پاسخگویان (۵/۶۶ درصد) اظهار داشتند که سن مناسب ازدواج برای دختر در سنین ۱۸ تا ۲۱ سال است. پاسخگویان زن و مرد در این مورد با هم اتفاق‏نظر دارند. ۲/۶۳ درصد مردان و ۸/۶۹ درصد زنان معتقدند که این سنین برای ازدواج دختران مناسب‏تر است. عده بسیار کمی (۶/۱ درصد) از کل پاسخگویان سن ۲۶ سال به بالا را برای شروع زندگی مشترک و ازدواج مناسب تشخیص داده‏اند. در واقع اگر دختری تا سن ۲۶ سالگی ازدواج نکرده باشد، مورد انتظار و پذیرش جامعه نیست. ۵/۱۶ درصد پاسخگویان سنین بین ۲۲ تا ۲۵ سال و درصد کمتری یعنی ۴/۱۵ درصد از آنها سنین بین ۱۴ تا ۱۷ را برای ازدواج دختران مناسب می‏دانند. بنابراین ازدواج در سن بین ۱۸ تا ۲۱ سال برای دختران جزو اجزاء و عناصر فرهنگ عمومی جامعه قم به حساب می‏آید.

در گروه سنی ۱۴ تا ۱۷ سال بین زنان و مردان پاسخگو تفاوت چشم‏گیری مشاهده می‏شود. در حالی که ۳/۲۲ درصد پاسخگویان مرد این گروه سنی را برای ازدواج دختر مناسب می‏دانند، تنها ۴/۸ درصد زنان چنین اعتقادی دارند؛ تفاوت بین این دو حدود ۱۴ درصد می‏باشد. در گروه سنی ۲۲ تا ۲۵ سالگی نیز میزان موافقت زنان بیش از پاسخگویان مرد است. ۱/۱۲ درصد مردان و ۹/۲۰ درصد پاسخگویان زن این سنین را برای ازدواج دختر مناسب تشیخص داده‏اند. در مجموع زنان بیش از مردان انتظار دارند یا اعتقاد دارند که دختران باید در سنین بالاتر ازدواج کنند.

اکثر پاسخگویان (۴/۶۲ درصد) سنین ۲۱ تا ۲۵ سالگی را برای ازدواج پسران مناسب می‏دانند و در این مورد بین زنان و مردان تفاوت بسیار اندکی وجود دارد. در رده بعدی گروه سنی ۲۶ تا ۳۰ سالگی قرار دارد؛ به عبارت دیگر انتخاب دوم مردم برای سن ازدواج پسران، سنین بین ۲۶ تا ۳۰ سالگی است. ۲۷ درصد پاسخگویان چنین نظری دارند. در این گروه سنی بین نظر پاسخگویان مرد و زن تفاوت قابل توجهی وجود دارد. ۴/۳۳ درصد زنان و درصد کمتری از مردان یعنی ۵/۲۰ درصد آنها، معتقدند که این سنین برای ازدواج پسران مناسب است. در مجموع می‏توان گفت نزدیک به ۹۰ درصد کل پاسخگویان سنین ۲۱ تا ۳۰ سالگی را برای ازدواج پسران، سن مناسبی تشخیص داده‏اند. ۶/۱۲ درصد مردان گروه سنی ۱۵ تا ۲۰ سال را برای ازدواج پسران مناسب می‏دانند، اما زنان چنین اعتقادی ندارند و معتقدند که این سنین برای این که یک پسر متأهل شود، بسیار زود است و لذا تنها ۷/۴ درصد آنها با ازدواج پسران در این سن موافقت کرده‏اند. هیچ یک از پاسخگویان زن، سن ۳۱ سالگی و بیشتر از آن را برای ازدواج پسران مناسب تشخیص نداده‏اند و عده بسیار کمی از مردان (۱/۴ درصد) به ازدواج در سن ۳۱ سالگی و بالاتر نگرش مثبت داشته‏اند.

نتایج به دست آمده در مجموع بیانگر تغییر نگرش مردم شهر قم نسبت به سن ازدواج است و امروزه ازدواج در سنین پایین یک ارزش و هنجار غالب محسوب نمی‏شود. مردم امروزی نسبت به ازدواج در سنین بالاتر چه برای دختر و چه پسر -نسبت به زمان گذشته- گرایش مثبت دارند.

۲.۲ ملاک‏ها و معیارهای انتخاب همسر

با تأمل در اوضاع فرهنگی جامعه، در می‏یابیم که در گذر زمان در میزان تأکید جامعه بر ارزشمند بودن امر ازدواج تغییر محسوسی ایجاد نشده است؛ اما در مورد تأکید بر راه‏های نیل به هدف فوق تفاوت‏های محسوسی ایجاد شده است. در یک جامعه سنتی، یکی از وظایف مهم والدین، انتخاب همسر برای فرزندان بود و اطاعت از دستورات والدین در چنین مواردی یکی از ارزش‏ها و هنجارهای قوی به شمار می‏رفت. به مرور که ساخت اجتماعی دچار تغییر شد، استقلال فرزندان و آزادی آنان در انتخاب همسر به یکی از ارزش‏های مهم تبدیل شد. با توجه به این تغییر، مبحث ملاک‏ها و معیارهای افراد برای انتخاب همسر اهمیت پیدا کرد.

یک جوان برحسب این که چه نیازهایی را درک می‏کند و چه خواسته‏هایی را در ذهن خود می‏پروراند و نیز برحسب نحوه اولویت‏بندی نیازها، ویژگی‏ها و ملاک‏های خاصی را برای همسر خود در نظر می‏گیرد. بدیهی است که باورها و هنجارهای فرهنگی گروه و جامعه‏ای که جوان در آن زندگی می‏کند بر معیارهای مربوط به «دیگری مناسب» که جوان خواستار تعامل با اوست تأثیر می‏گذارد.

نتایج تحقیق حاضر حاکی از این واقعیت است که معیارهایی مانند مؤمن و نجیب بودن، خوش اخلاق بودن، تفاهم و داشتن عشق و علاقه به طرف مقابل، مهم‏ترین ملاک‏های مورد اشاره پاسخگویان برای انتخاب همسر است؛ و ملاک‏هایی همانند سواد، تحصیلات، فرهنگ بالا و اصالت خانوادگی، سومین دسته از ویژگی‏هایی است که زنان و مردان پاسخگو در توصیف دختر و پسر ایده‏آل برای ازدواج به آن اشاره کرده‏اند:

معیارها و ملاک‏های همسر گزینی (به درصد)

معیارها

مرد

زن

مرد

زن

کل

مومن، نجیب، و…

۵۳

۹/۵۴

۵۴

۹/۲۰

۴/۲۱

۲/۲۱

خوش اخلاق، تفاهم و…

۹/۱۴

۳/۲۳

۱/۱۹

۹/۲۱

۲/۳۷

۵/۲۹

درآمد و شغل مناسب و…

۴/۱

۶/۵

۵/۳

۹/۱

۷/۱۰

۳/۶

با اراده و…

۵/۰

۲/۰

۵/۰

۲/۰

تحصیلات و…

۱۳

۶/۵

۳/۹

۲/۲۴

۶/۱۱

۹/۱۷

زیبایی و…

۴/۱

۹/۰

۲/۱

۳/۲

۲/۱

اهل زندگی باشد و…

۸/۹

۹/۱

۸/۵

۸/۱۵

۶

۹/۱۰

صفات سلبی

۵/۰

۹/۱

۲/۱

۵/۰

۷/۳

۱/۲

سایر

۴/۱

۵/۰

۹/۰

۳/۳

۶/۱

بی‏جواب

۶/۴

۵

۸/۴

۲/۹

۷/۸

۹

جمع

۱۰۰

۱۰۰

۱۰۰

۱۰۰

۱۰۰

۱۰۰

برای بررسی نگرش مردم شهر قم نسبت به ملاک‏های انتخاب همسر از سئوال زیر به شکل زیر استفاده شد: «معیار شما برای انتخاب همسر خوب و شایسته چیست؟ حداکثر دو مورد به ترتیب اولویت بنویسید.» پس از جمع‏آوری پرسشنامه و استخراج پاسخ‏های مرتبط به این سئوال، پاسخ‏های افراد با توجه به تشابه بین برخی از آنها به هشت دسته تقسیم‏بندی شد:

۱. پایبند به دین باشد، نجابت داشته باشد، مؤمن باشد؛

۲. خوش اخلاق باشد، به همسر خود عشق و علاقه داشته باشد؛

۳. درآمد و شغل مناسب داشته باشد، مسکن داشته باشد؛

۴. با اراده باشد، دارای پشتکار باشد؛

۵ سطح فرهنگش بالا باشد، با سواد باشد، اصالت خانوادگی داشته باشد؛

۶. خوش‏رو و زیبا باشد، خوش تیپ باشد؛

۷. اهل زندگی کردن باشد، صبور باشد؛

۸. صفات سلبی (معتاد نباشد، سیگاری نباشد، بیکار نباشد، فاسد نباشد و…).

برای پاسخ‏هایی که بسیار کم تع

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.