پاورپوینت کامل بررسی وضعیت فرهنگ عمومی استان قم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بررسی وضعیت فرهنگ عمومی استان قم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بررسی وضعیت فرهنگ عمومی استان قم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بررسی وضعیت فرهنگ عمومی استان قم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۶۷
واژه «فرهنگ عمومی» همانند «فرهنگ» دارای تعاریف متعددی است. برخی فرهنگ عمومی را «شیوه زندگی مردم» قلمداد کرده که در آن آگاهی، پذیرش و عمل به آن با نوعی خرسندی همراه است و برخی دیگر فرهنگ عمومی را بخشهایی از فرهنگ میدانند که برای عمل به آن نوعی اتفاق نظر همگانی به چشم میخورد. به هرحال فرهنگ عمومی پدیدهای تاریخی است که با فرآیندهای تاریخی در نسلهای مختلف استمرار یافته و آداب و رسوم آنها را شکل میدهد. میتوان گفت که بین معارف بشری و فرهنگ عمومیِ هر جامعهای ارتباط وثیقی وجود دارد.
علم، معرفت و اقتصاد، و به طور کلی نحوه معیشت، از عوامل اصلی تشکیل دهنده خرده فرهنگها و درنتیجه فرهنگ عمومی هستند و به همین جهت رشد و بالندگی فرهنگ عمومی نتیجه ارتقاء سطح علوم و معارف بشری است. شناخت مسائل و مشکلات فرهنگی و رفتارها و تعیین هویت هر گروه اجتماعی مقتضی مطالعه این روحیات و خصوصیات، از طریق پژوهشهای علمی، است تا زمینه بررسی مسائل و مشکلات فرهنگی فراهم آمده و ابزار لازم برای تعیین سیاستهای فرهنگی مناسب در اختیار دستاندرکاران قرار گیرد.
فرهنگ چیست؟
فرهنگ برای جامعه، همچون حافظه برای انسان است. به عبارت دیگر، فرهنگ شامل سنتهایی است که نشان میدهد، پیش از این چگونه عمل میشده است و اکنون برطبق آن الگوها و عقاید باید چگونه رفتار کرد. واژه فرهنگ برگرفته از واژه لاتینی «کولترا» (Cultura) است که عمدتا به معنی پروردن یا مراقبت از چیزی مانند گیاهان یا جانوران، میباشد. «فرهنگ» به صورت یک مفهوم مستقل نخست در زبانهای انگلیسی و فرانسوی نمایان شد؛ و در اواخر سده هیجدهم به عنوان یک واژه فرانسوی وارد زبان آلمانی شد و ابتدا به صورت Culture و سپس به شکل (Kultur) نوشته و تلفظ گردید.
تایلر استاد مردمشناسی دانشگاه آکسفورد – در نیمه قرن نوزدهم میلادی- در کتاب مهم خود، فرهنگ بدوی، جامعترین تعریف را برای فرهنگ ارائه کرد:
«فرهنگ» در معنی وسیع قوم نگارانه آن، کلیت پیچیدهای شامل معرفت، اعتقاد، هنر، اخلاقیات، قانون، آداب و رسوم و سایر قابلیتها و عاداتی است که انسان به مثابه عضوی از جامعه کسب میکند. وضعیت فرهنگی در میان جوامع گوناگون بشری، تا آنجا که بتوان برمبنای اصولی کلی به تحقیق در آن پرداخت، موضوعی است در خور مطالعه قوانین تفکر و کنش بشری.»(۱)
تعریف تایلر حاوی عناصر کلیدی دریافت توصیفی فرهنگ است. برطبق این دریافت، فرهنگ را میتوان مجموعه به همپیوستهای از اعتقادات، آداب و رسوم، اشکال معرفت، هنر و مانند آن، دانست که افراد به مثابه اعضای جامعهای خاص آنها را کسب میکنند. این مجموعه میتواند به روش علمی مورد مطالعه قرار گیرد. این اعتقادات و آداب و رسوم، کلیت پیچیدهای را تشکیل میدهند که به جامعهای خاص اختصاص داشته و آن را از جوامعی که در مکانها و زمانهای دیگر وجود دارند، متمایز میسازد.
تعریف و دریافت جدیدتری از مفهوم «فرهنگ»، تحت عنوان «دریافت نمادین»، مطرح شده است. مدتها چنین استدلال میکردند که استفاده از نمادها از ویژگیهای بارز زندگی انسان است. در حالی که جانداران غیرانسان میتوانند انواع مختلف علائم را ارسال و به آنها پاسخ دهند، اما تنها انسانها موفق به تکوین زبان و سخن گفتن شدهاند و به واسطه همین زبان میتوانند عبارت معنیدار را ساخته و مبادله نمایند. انسانها نه تنها عبارات معنیدار زبانی را ساخته و دریافت میکنند، بلکه برساختهای غیر زبانی – بر کنشها و رفتارها، آثار هنری و انواع گوناگون اشیاء مادی – القاء معنی میکنند.
به طور کلی فرهنگ را میتوان مجموعهای از سنتها و قوانین دانست که احساسات، افکار و رفتار جمعی مردم را شکل میدهد. در واقع، فرهنگ دارای عناصری از جمله زبان، مناسک، مراسم، صنایع، هنرها، علوم، معتقدات، تکنیکها و… است. در یک تقسیمبندی کلی، فرهنگ دارای عناصر مادی و غیر مادی (معنوی) است. عناصر مادی فرهنگ شامل: مسکن و نوع مسکن، پوشاک و شیوه آن، صنایع و وسایل زندگی و… و عناصر غیرمادی فرهنگ نیز شامل: عقاید، اندیشهها، آداب و رسوم، مذهب، اخلاق و ارزشها و هنجارها و… است.
اهمیت فرهنگ در زندگی انسانها
تقریبا تمام اعمال و رفتارهای آدمی، مستقیم و یا غیرمستقیم، ناشی و متأثر از فرهنگ است. برای روشن شدن این مطلب یکی از اعمال انسانی را مورد بحث قرار میدهیم: غذا خوردن، یک نیاز بدنی است: برای زنده ماندن باید غذا خورد. ولی وقتی سئوال میشود که چه باید خورد؟ یا چه نباید خورد؟ چند وعده باید خورد؟ چگونه باید خورد؟ با دست یا قاشق و چنگال؟ نفوذ فرهنگ در اعمال انسانی نمودار میگردد. در بعضی جوامع مردم از خوردن پارهای از غذاها مثل خرچنگ پرهیز میکنند، حال آن که در آمریکا نه تنها خوردن خرچنگ عادی است، بلکه جزو بهترین غذاها به شمار میرود.
فرهنگ هر جامعه تعیین کننده «هویت» آن جامعه است، و به همین دلیل گفته میشود که فرهنگ یک جامعه آن را از دیگر جوامع متمایز میسازد. بنابراین، فرهنگ هویتبخش زندگی اجتماعی است و اگر این فرهنگ دستخوش بحران و دگرگونی عمیق شود، در واقع آن جامعه «هویت» خود را از دست داده است. فرهنگ به عنوان میراث اجتماعی هر جامعه، محصول هزاران سال تلاش فکری، هنری و صنعتی نسلهای گذشته یک ملت است. هر نسلی بهای سنگینی برای این اندوختههای خویش پرداخته است و اندوختههای فرهنگی و تجارب زندگی خویش را به شیوههای مختلف به نسل پس از خویش منتقل ساخته تا یک مجموعه فرهنگی زنده و پویا به دست ما در عصر حاضر رسیده است. ما نیز همچون گذشتگان خویش موظفیم که این فکری و را به نسل آینده منتقل کنیم.
شیوه آماری
از آنجا که هدف تحقیق حاضر، توصیف چگونگی فرهنگ عمومی در قم است و استدلال عِلّی بین پدیدهها مورد نظر نیست، بنابراین روش آماری برای تجزیه و تحلیل آماری دادهها، آمار توصیفی شامل جداول فراوانی و محاسبه و مقایسه درصدها میباشد. برای مقایسه شاخصهای فرهنگ عمومی بین زنان و مردان، از جداول دو بعدی استفاده شده است.
روش تحقیق
در اجرای این پژوهش، از دو روش کلی استفاده شده است. بخش نخست تحقیق حاضر از طریق تحلیل ثانویه انجام شده است. به این معنی که تحقیقات معدودی که به نحوی با موضوع فرهنگ عمومی استان قم ارتباط داشتند، چکیدهبرداری شد و به عنوان بخشی از یافتههای تحقیق، مورد استفاده قرار گرفتند. بخش دوم، یا در واقع روش دوم برای جمعآوری اطلاعات، تحقیق میدانی بوده است که دادههای آن از نمونهای به حجم ۴۳۰ نفر جمعآوری گردیده است.
تحقیق حاضر، با توجه به معیارهای تقسیمبندی روشهای تحقیق در علوم اجتماعی، از نوع مطالعات مقطعی، پهنانگر و توصیفی است.
جامعه آماری
جامعه آماری پژوهش برای آن قسمت از تحقیق حاضر که به صورت میدانی و پیمایشی انجام شد، کلیه ساکنین ۱۵ سال به بالای شهر قم میباشد که در زمان تحقیق در قم ساکن بودهاند. افراد زیر ۱۵ سال و مهاجر عبوری و غیر ایرانی، خارج از جامعه آماری پژوهش قرار میگیرند.
شیوه نمونهگیری
برای آن بخش از تحقیق که به صورت میدانی انجام شده است، نمونهای به حجم ۴۳۰ نفر تعیین شد. برای افزایش روایی بیرونی تحقیق، جامعه آماری براساس معیارهای زیر تقسیم و سعی شد نمونه انتخاب شده تا حد امکان مُعرف جامعه آماری باشد:
۱. جنس: (خرده فرهنگ زنان و مردان).
۲. سن: جامعه آماری از این حیث به پنج گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ سال، ۲۵ تا ۳۴ سال، ۳۵ تا ۴۴، ۴۵ تا ۵۴ و ۵۵ سال و بیشتر تقسیم شد.
۳. میزان برخورداری مناطق محل سکونت از امکانات: براساس این معیارها مناطق مختلف شهر قم را به چهار منطقه بالای شهر، مرکز شهر، پایین شهر و حاشیه شهر تقسیم کردیم.
در جامعه نمونه، نسبت زنان و مردان برابر گرفته شد؛ چون بین نسبت جنسی زن و مرد دراستان قم، تفاوت چندانی وجود ندارد. تعداد افراد نمونه در گروههای سنی مختلف نیز به نسبت درصد آنها در جامعه آماری محاسبه شد. برای مثال، چون جمعیت ۱۵ تا ۲۴ ساله شهر قم از نسبت قابل توجهی نسبت به سایر گروههای سنی برخوردارند (درصد)، در تحقیق حاضر حجم نمونه برای این گروه سنی بیشتر از بقیه گروههای سنی در نظر گرفته شده است.
و اما نحوه انتخاب واحد مطالعه بدین صورت است که ابتدا در هر یک از مناطق چهارگانه (بالای شهر تا حاشیه شهر) به تناسب وسعت و جمعیت، تعدادی بلوک (کوچکترین منطقه مسکونی که به وسیله کوچه یا خیابان محصور شده است) انتخاب شد و آنگاه از پرسشگران خواسته شد در هر بلوک با انتخاب متناوب منازل دارای پلاک فرد و زوج، پاسخگویانی متناسب با جنسیت و گروه سنی طبقات جامعه آماری به صورت تصادفی انتخاب کنند.
تعداد نمونه آماری از لحاظ تعداد به تفکیک گروه سنی و جنسیت به قرار زیر است:
جنسیت
مردان
زنان
گروه سنی
تعداد
درصد
تعداد
درصد
۱۵ تا ۲۸ سال
۹۸
۶/۴۵
۱۰۲
۴/۴۷
۲۹ تا ۴۹ سال
۸۴
۱/۳۹
۸۷
۵/۴۰
۵۰ سال به بالا
۳۳
۳/۱۵
۲۶
۱/۱۲
جمع
۲۱۵
۱۰۰
۲۱۵
۱۰۰
۱. جمعیت و نیروی انسانی(۲)
۱.۱ جمعیت
۱.۱.۱ جمعیت در سال ۱۳۷۷
براساس گزارش شورای جمعیت و جوامع استان، جمعیت استان در سال ۱۳۷۷، حدود ۹۱۷/۸۸۹ نفر بوده است. این تعداد در سال ۷۶ حدود ۸۶۹۸۵۶ نفر بوده است. در مجموع در طی یکسال حدود ۰۶۱/۲۰ نفر به جمعیت استان افزده شده است که با عنایت به ثابت بودن تقریبی جمعیت روستایی این امر ناشی از افزایش جمعیت شهری استان میباشد.
متوسط بعد خانوار در استان ۸۲/۴ نفر در سال ۱۳۷۷ برآورده شده است که در نقاط شهری و روستایی به ترتیب ۵۸/۴ نفر و ۴۲/۴ نفر بوده است.(۳) بدین ترتیب تعداد خانوارهای استان در سال ۱۳۷۷، ۱۸۴۸۴۲ خانوار برآورد میشود که نسبت به سال ۷۶، ۴۱۳۶ خانوار بیشتر بوده است. متوسط سالیانه نرخ رشد جمعیت طی سالهای ۷۷-۱۳۷۵ حدود ۵۸/۲ درصد محاسبه شده است. این برآورد با توجه به این مسأله صورت گرفته است که نرخ رشد جمعیت در دهه اخیر روند نزولی داشته است و از متوسط سالیانه ۱۸/۴ درصد در فاصله سالهای ۷۰-۱۳۶۵ به ۶۸/۲ درصد در فاصله سالهای ۷۵-۱۳۷۰ رسیده است. پیشبینی میگردد این روند نزولی نرخ رشد جمعیت طی دو سال آتی نیز ادامه پیدا کند. نتایج سرشماری سال ۷۵ نشان میدهد که درصد باسوادی در جمعیت ۶ سال به بالای استان از ۰۸/۷۸ درصد در سال ۱۳۷۰ به ۸۷/۸۱ درصد در سال ۱۳۷۵ افزایش یافته است. پیشبینی میگردد این نسبت در سال ۱۳۷۷، ۸۲ درصد باشد.
از آنجا که این استان یکی از استانهای مهاجرپذیر بوده و عمده افراد مهاجر نیز از طبقات محروم و اقشار آسیبپذیر جامعه میباشند. بار مسئولیت اداره کل آموزش و پرورش و نهضت سوادآموزی در خصوص پوشش افراد لازمالتعلیم در سطح استان دو چندان خواهد شد.
۲.۱.۱ ترکیب جمعیت
برآورد جمعیت استان در سال ۱۳۷۷ نشان میدهد که تعداد کل جمعیت آن بالغ بر ۸۸۹۹۱۷ نفر (حدود ۴۴/۱ درصد جمعیت کشور)بوده است که از این تعداد ۴۵۵۹۱۱ نفر مرد و ۴۳۴۰۰۶ نفر زن میباشند. نسبت جنسی در استان برابر ۱۰۵ درصد مرد بوده در حالی که این نسبت برای کشور در سال مورد نظر ۱/۱۰۳ درصد(۴) مرد بود. به عبارت دیگر در استان قم در مقابل هر ۱۰۰ نفر زن، ۱۰۵ نفر مرد وجود داشته درحالی که درکشور در مقابل هر ۱۰۰ نفر زن، ۱/۱۰۳ مرد وجود دارد. این نسبت برای اطفال کمتر از چهارسال ۱۰۶ درصد، برای گروه سنی ۱۴-۵ سال ۱۰۴ درصد و برای بزرگسالان ۱۰۹ درصد میباشد.
توزیع جمعیت استان برحسب گروههای سنی ۵ ساله نشان میدهد که در سال ۱۳۷۷، ۱۵/۱۰ درصد از کل جمعیت استان در گروه سنی ۴-۵ ساله قرار داشتهاند در حالی که این گروه سنی در سال ۷۵، ۶۵/۱۰ درصد جمعیت استان را به خود اختصاص داده بودند. بالاترین سهم در گروههای سنی ۵ ساله در سال ۱۳۷۷ مربوط به جمعیت ۱۴-۱۰ ساله بوده که ۶۴/۱۴ درصد از کل جمعیت استان را تشکیل دادهاند. و کمترین سهم در گروه سنی ۶۴-۶۰ سال قرار داشته است که ۹۸/۱ درصد از حجم جمعیت استان را دارا بودهاند.
ضریب جوانی جمعیت در سال ۱۳۷۷ حدود ۴۹/۳۷ درصد بوده در حالی که این ضریب برای سال ۷۵، ۴۰/۴۰ درصد میباشد. جوانی جمعیت استان یکی از بارزترین نکات قابل توجه بحث کالبدشناسی جمعیت استانی است. سهم این گروه سنی از جمعیت استان ۳۱/۵۸ درصد و سهم گروه سنی ۶۵ ساله و بیشتر ۲۰/۴ درصد در سال ۷۷ بوده است. با توجه به این که انتظار میرود موج افزایش متولدین سالهای اول انقلاب، که به سنین اشتغال و ازدواج رسیدهاند، باعث افزایش میزان موالید و صعود دوباره میزان باروری (نظیر سالهای اولیه انقلاب) بشود، انتظار میرود جوانی جمعیت مجددا در طی ۵ سال آتی رو به افزایش بگذارد.
با عنایت به سیاستهای تنظیم خانواده و کنترل جمعیت، نمای سنی در حال انتقال به سنین بالاتر است. بنابراین کاهش زاد و ولد به دلیل اعمال سیاستهای مربوط به کنترل جمعیت و تنظیم خانواده در اولین گروه سنی کاملاً مشهود است. تفاوتهای موجود در نسبت جنسی بین گروههای مختلف میتواند ناشی از مهاجرتهای مردانی باشد که در سنین فعالیت اقتصادی قرار داشته و در استان سکونت گرفتهاند.
ترکیب سنی جمعیت در فاصله سالهای ۷۷-۱۳۷۵ تغییر معنیداری نیافته است. نسبت جنسی نیز در سال ۱۳۷۷ مشابه سالهای ۷۵ و ۷۶ بوده. جمعیت شهری استان که در سال ۷۶ سهمی معادل ۲۴/۹۲ درصد از جمعیت استان را داشته است در سال ۷۷ با کمی افزایش، ۴۱/۹۲ درصد از کل جمعیت استان را به خود اختصاص داده است. روند روبه گسترش شهرنشینی در استان ناشی از شرایط جغرافیایی خاص استان و مسایل اقتصادی، اجتماعی حاکم بر کل کشور است. تعداد خانوار مستقر در نقاط شهری استان در سال ۷۷، ۴۱۳۶ خانوار نسبت به سال ۷۶ افزایش یافته و به ۱۶۹۵۶۷ خانوار رسیده است.(۵) با توجه به حجم ثابت تعداد خانوار روستایی استان (۱۵۲۷۵ خانوار) در مجموع تعداد خانوارهای کل استان به ۱۸۴۸۴۲ خانوار رسیده است.(۶)
۱.۲ فرهنگ و هنر
بخش فرهنگ و هنر عمدتا شامل بخشهای مطبوعات، کتابخانهها، مراکز فرهنگی و هنری، چاپخانهها، موسسات انتشاراتی و کتابفروشیها، کانونها و اردوگاههای تربیتی -پرورشی، میراث فرهنگی، سینما و صنعت گردشگری میباشد.
وضعیت مطبوعات در استان قم به این شرح بوده که از سال ۷۵ به بعد حدود ۳۳ نشریه در سطح استان به فعالیت مشغول بودهاند که از این تعداد ۶ نشریه به زبان عربی و بقیه به زبان فارسی منتشر میشود. گستره توزیع نشریات به صورت بینالمللی، کشوری و استانی میباشد. در سال ۱۳۷۷ متوسط تیراژ روزنامههای کثیرالانتشار و نشریات محلی تقریبا در ازای هر ۵۰ نفر یک روزنامه کثیرالانتشار و به ازای هر ۱۰۰ نفر یک نسخه نشریه محلی وجود داشته است. با عنایت به این شاخصها و براساس حداقلهایی که سازمان ملل در نظر گرفته است که برای هر ۱۰۰۰ نفر باید ۱۰۰ نسخه روزنامه وجود داشته باشد بر این اساس در استان بالغ بر ۸۰ هزار نسخه کمبود روزنامه وجود دارد.
تعداد کتابخانههای عمومی استان در سال ۱۳۷۶، اعم از دولتی و غیردولتی، ۵ کتابخانه بوده که این تعداد در سال ۱۳۷۷ به ۶ کتابخانه افزایش یافته است. از این تعداد کتابخانه یک کتابخانه تحت پوشش دفتر تبلیغات اسلامی بوده و دو کتابخانه تحت عنوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شمارههای ۱ و ۲ فعالیت داشتهاند و سه کتابخانه دیگر یک کتابخانه عمومی درجه یک، یک کتابخانه درجه ۳ و یک کتابخانه درجه ۴ بوده است. علاوه بر کتابخانههای فوقالذکر، در استان قم بیش از ۲۵ کتابخانه عمومی، مذهبی و تخصصی وجود دارد که از آن میان میتوان به کتابخانه حضرت آیهاللّه مرعشی نجفی با ۵۰۰۰۰۰ عنوان کتاب چاپی و ۵۵ هزار عنوان کتاب خطی اشاره نمود.
در مجموع کل کتابخانههای استان قم در سال ۱۳۷۷ در فضایی بالغ بر ۳۱۰۰۰ متر مربع دارای ۳۲ سالن مطالعه و ۲۷ مخزن، ۳۱۵۰ میز مطالعه و ۴۰۰۰ عدد صندلی بودهاند. تعداد کتابهای این کتابخانهها مجموعا ۱۲۰۰۰۰ جلد و تعداد اعضای آنها ۲۷۵۰۰ نفر بوده که از این تعداد ۷۵ درصد مرد و ۲۵ درصد زن بودهاند.
در سال ۱۳۷۷ نسبت به سال قبل از نظر تعداد سینما تغییر نداشته و در حد ۴ سینما باقی مانده است.
تعداد کانونهای پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۷۷ نسبت به سال گذشته تغییری نداشته و در حد ۲ کانون با مشخصات تقریبی ۶۲۸ متر مربع زیربنا، ۱۷۳ صندلی و ۹۸۰۰ جلد کتاب ثابت مانده است.
در سال ۱۳۷۶ تعداد ۸۰ چاپخانه با انتشار ۷۶۵۶۰۰۰ تیراژ کتابهای چاپ شده در استان وجود داشته که این تعداد در سال ۱۳۷۷ به ۱۱۸ چاپخانه با انتشار ۷۱۵۵۰۰۰ تیراژ کتابهای چاپ شده به ترتیب افزایش و کاهش یافته است.
تعداد کتابفروشیهای استان در سال ۱۳۷۶ بدیننحو بوده که به ازای هر ۱۰۰۰۰ نفر جمعیت استان یک کتابفروشی وجود داشته که در سال ۱۳۷۷ با عنایت به کاهش تعداد این کتابفروشی و افزایش جمعیت استان به رقمی کمتر از نسبت سال پیش میرسیم.
۳.۱ آموزش و پرورش عمومی
۱.۳.۱ بررسی تعداد دانشآموزان و آموزشگاهها
در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷ در استان قم تعداد ۲۷۸۱۸۹ نفر دانشآموز در مقاطع و رشتههای مختلف آموزش عمومی به تحصیل مشغول بودهاند که نسبت به سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷، ۴/۱ درصد (تعداد ۳۷۹۳ نفر) افزایش داشته است.
در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷، ۲/۹۷ درصد از دانشآموزان استان در مدارس دولتی و ۸/۲ درصد در مدارس غیرانتفاعی مشغول تحصیل بودهاند. از کل دانشآموزان استان قم در سال تحصیلی یاد شده ۵/۵۱ درصد پسر و ۵/۴۸ درصد دختر و نسبت جنسی دانشآموزان ۱۰۶ بوده است. یعنی در مقابل هر ۱۰۰ نفر دانشآموز دختر حدود ۱۰۶ نفر دانشآموز پسر وجود داشته است.
تعداد کل دانشآموزان مدارس دولتی استان از ۱۳۳/۲۶۳ نفر در سال تحصیلی ۷۷-۱۳۷۶ به ۲۶۱۸۱۵ نفر در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷ کاهش یافته است که از این تعداد ۹۹ درصد در مناطق شهری و ۱ درصد در مناطق روستایی به تحصیل اشتغال داشتهاند. از کل دانشآموزان دولتی استان ۴۹ درصد در مقطع آموزش ابتدایی، ۳۰ درصد در مقطع راهنمایی و ۲۱ درصد در مقطع متوسطه تحصیل میکردند. در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷ تعداد دانشآموزان در مقطع ابتدایی نسبت به سال قبل ۴ درصد کاهش و در مقاطع راهنمایی و متوسطه به ترتیب ۳/۲ درصد و ۸ درصد افزایش یافته است. تعداد کل دانشآموزان مدارس غیرانتفاعی در سال تحصیلی ۷۷-۱۳۷۶ برابر ۶۹۹۸ نفر بوده که در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷ به ۷۱۶۳ نفر افزایش یافته است. این تعداد کلاً در مناطق شهری تحصیل میکردهاند. از کل دانشآموزان مدارس غیرانتفاعی ۴۵ درصد در مقطع ابتدایی، ۳۲ درصد در مقطع راهنمایی و ۲۳ درصد در مقطع متوسطه شهری به تحصیل اشتغال داشتهاند.
تعداد آموزشگاههای دولتی استان از ۹۳۲ آموزشگاه در سال تحصیلی ۷۷-۱۳۷۶ به ۹۴۰ آموزشگاه در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷ افزایش یافته است. توزیع آموزشگاههای دولتی استان در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه در سال ۷۷-۱۳۷۶ به ترتیب ۵۰۱، ۲۵۰ و ۱۱۱ آموزشگاه بوده که این تعداد در سال ۷۸-۱۳۷۷ به ۴۹۵، ۲۵۲ و ۱۲۳ آموزشگاه رسیده است.
به طور کلی در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷ تعداد کل کلاسهای سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه ۷۷۲۵ کلاس بوده است که نسبت به سال قبل ۴۹ کلاس کاهش یافته است. بدین مفهوم که با کاهش تعداد دانشآموز در مقطع ابتدایی و افزایش آن در مقطع متوسطه هرچند که در کل بر تعداد آموزشگاههای استان اضافه شده است ولی چون متوسط تعداد کلاسهای آموزشی در آموزشگاههای ابتدایی نسبت به متوسط تعداد کلاسها در آموزشگاههای شهری بیشتر بوده است. تغییر کاهش تعداد آموزشگاههای ابتدایی به کاهش تعداد کلاسهای استان نیز منجر گردیده است.(۷)
۴.۱ آموزش عالی
مراکز آموزش عالی و دانشگاههای استان را میتوان در سه رده متمایز معرفی کرد.
دسته اول: مراکز آموزش عالی دولتی، که وابسته به وزارت آموزش عالی و سایر وزارتخانهها و سازمانهای دولتی میباشد.
دسته دوم: مراکز آموزش عالی غیرانتفاعی، نظیر دانشگاه آزاد، پیام نور و نظایر آن.
دسته سوم: مراکز آموزش عالی غیرانتفاعی، که مختص طلاب حوزه علمیه است. در اینگونه مراکز امکان بهرهگیری طلاب علوم دینی از تحصیلات دانشگاهی همزمان با تحصیلات حوزوی فراهم است.
کادر آموزشی و دانشجویان
تعداد اعضاء هیأت علمی مراکز آموزش عالی قم طی چند سال اخیر تقریبا ثابت بوده است. در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷، دانشگاههای دولتی و غیردولتی و غیرانتفاعی قم در مجموع ۹۵۰ عضو هیأت علمی (شامل اعضاء هیأت علمی تمام وقت، نیمهوقت، حقالتدریسی و بورسیه) داشتهاند که از این میان تقریبا ۵ درصد آموزشیار، ۴۰ درصد مربی، ۴۰ درصد استادیار، ۱۰ درصد دانشیار و ۵ درصد استاد بودهاند. در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷ مجموعا بیش از ۱۳۴۷۸ دانشجو در مراکز آموزش عالی قم به تحصیل اشتغال داشتهاند که نسبت به سال تحصیلی قبل، ۹۹۶ نفر افزایش یافته است. از این تعداد دانشجو ۱۸۰۶ نفر در علوم پزشکی، ۱۴۰۴ نفر در علوم پایه، ۱۰۱۳۳ نفر در علوم انسانی و ۱۱۴ نفر در فنی و مهندسی و ۲۱ نفر در رشته هنر و معماری مشغول تحصیل بودهاند.
تعداد دانشجویان دختر در سال تحصیلی ۷۷-۱۳۷۶ استان ۵۲۲۴ نفر بوده که با ۱۴% افزایش در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷ به ۵۹۷۲ نفر رسیده است. این در حالی است که به تعداد دانشجویان پسر در فاصله مورد نظر فقط ۵/۳ درصد اضافه شده (از ۷۲۵۸ نفر در سال تحصیلی ۷۷-۱۳۷۶ به ۷۵۰۶ در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷). با عنایت به اختلاف درصد تغییرات دانشجویان دختر به دانشجویان پسر، نسبت جنسی در بین دانشجویان از ۱۳۹ به ۱۲۶ کاهش یافته است به عبارت دیگر در سال ۱۳۷۷ در ازای هر ۱۰۰ دانشجوی دختر، ۱۲۶ دانشجوی پسر وجود داشته است.(۸)
در اینجا نتایج تجزیه و تحلیل بخش تجربی این پژوهش را بررسی میکنیم:
۱. رضایت اجتماعی
رضایت در حیطههای مختلف قابل بررسی است که مجموع همه آنها رضایت کلی را به وجود میآورد. برخی از حیطههای آن عبارتند از: رضایت از همسر، رضایت از شرایط سیاسی کشور، رضایت از مسئولین، رضایت از شهر و محله، رضایت از وضع اقتصادی مملکت، رضایت شغلی و….
رضایت از زندگی در بین شاخصهای سازنده مفهوم «کیفیت زندگی، از مهمترین آنها به شمار میرود. چرا که بیان کننده نگرش فرد نسبت به جهانی است که در آن زندگی میکند. رضایت از زندگی، گرایشی است که پیامدهای سیاستی خاص خود را دارد، در عین حال نباید از بالا یا پایین بودن آن، فورا نتایج سیاسی گرفت. رایجترین خطایی که درباره رضایت از زندگی روی میدهد، مساوی انگاشتن آن با رضایت سیاسی است. چنانچه گاهی پایین بودن رضایت از زندگی را زمینه مساعدی برای رفتارهای اعتراضآمیز میانگارند. اگر چنین نتیجهگیری از مفهوم رضایت از زندگی جایز نیست، پس اهمیت این متغییر در چیست؟
یک وجه اهمیت رضایت از زندگی، تصویری است که از وضعیت متغییرهای دیگر به دست میدهد. سطوح پایینتر «رضایت از زندگی» نشان دهنده سطح بالاتری از انزوای اجتماعی، احساس بیقدرتی، بیهنجاری و… میباشد. پژوهش «دوایت دین»(۹) نشان میدهد که همبستگی میان عدم رضایت از زندگی با انزوای اجتماعی ۳۷ درصد، بابی قدرتی ۳۵ درصد، احساس بیاطمینانی ۳۵ درصد و با بیهنجاری ۳۲ درصد است.(۱۰)
در هر حال، مفهوم رضایت از زندگی به دلیل دلالتهایی که به پدیدههای اجتماعی – سیاسی بیرون خود دارد، موضوع پژوهشهای متعدد است. سنجش منظم رضایت از زندگی و تعدد پژوهش درباره آن، اهمیت و کارآمدی این مفهوم را در شناخت ویژگیهای اجتماعی نشان میدهد. در پژوهش حاضر، رضایت افراد از محله سکونت، شهری که در آن زندگی میکنند، اوضاع اقتصادی خانواده و رضایت کُلی(۱۱) مورد پرسش قرار گرفته است.
۱.۱. رضایت از محل زندگی (محله و شهر)
در مورد رضایت از محل سکونت دو سئوال از پاسخگویان پرسیده شد: «چقدر از محلهای که در آن سکونت دارید، راضی هستید؟» و «اگر امکان زندگی در شهر دیگری برای شما به وجود آید، آیا به آن شهر میروید یا در همین شهر (قم) میمانید؟»
جداول زیر نشان دهنده پاسخ افراد نمونه به دو سئوال فوق است.
نتایج به دست آمده نشان میدهد که به طور کلی ۷/۳۱ درصد مردم قم از محل سکونت خود رضایت زیاد یا خیلی زیاد دارند و ۸/۲۹ درصد عدم رضایت خود را اعلام داشتهاند و ۵/۳۹ درصد نیز اظهار داشتهاند که رضایت نسبی – متوسط – از محل سکونت خود دارند. مقایسه دادههای مربوط به رضایت از محل زندگی به تفکیک جنس نشان میدهد که میزان رضایت زنان از محلهای که در آن سکونت دارند، بیشتر از مردان است. ۳۳ درصد از زنان از محل سکونت خود، زیاد یا خیلی زیاد اعلام رضایت کردهاند، در حالی که این نسبت بین مردان ۴/۲۸ درصد است. نارضایتی زنان از محل سکونت ۲/۲۴ درصد و مردان ۴/۳۵ درصد است.
۲/۴۴ درصد پاسخگویان از زندگی در شهر قم راضی هستند و تمایلی به ترک شهر قم ندارند، اما ۴۷ درصد آنها اعلام کردهاند که اگر امکان زندگی در شهر دیگری برای آنها فراهم شود، به آنجا خواهند رفت؛ و به عبارت دیگر از زندگی کردن در شهر قم راضی نیستند. بنابراین باید گفت نزدیک به نیمی از مردم قم، از زندگی در این شهر رضایت ندارند و آن را محل مناسبی برای زندگی نمیدانند. در این شاخص، میزان رضایت زنان بیش از مردان است. نیمی از زنان (۷/۵۰) از زندگی کردن در شهر قم اظهار رضایت کردهاند اما این نسبت در بین مردان ۷/۳۷ درصد میباشد. همچنین اندکی بیش از ۵۹ درصد مردان و نزدیک به ۳۵ درصد زنان از زندگی کردن در شهر قم اظهار نارضایتی کردهاند و تمایل خود را برای ترک این شهر در صورت فراهم شدن شرایط، اعلام کردهاند. در مجموع ۸/۸ درصد پاسخگویان نیز اظهار داشتهاند که برای آنها شهر قم با شهرهای دیگر تفاوتی ندارد.
۲.۱ رضایت از اوضاع اقتصادی خانواده
یکی از موارد مهم در مطالعه رضایت مردم از زندگی، بررسی رضایت آنها از اوضاع اقتصادیشان است. اوضاع اقتصادی میتواند به اجزاء گوناگونی مانند میزان درآمد، شغل، پوشاک و مسکن تقسیم شود، اما در این پژوهش، سئوال به طور کلی مطرح شده است. انتظار این است که به دلیل تورم سنگین و وجود بیکاری در جامعه، اکثر پاسخگویان، عدم رضایت خود را اعلام کنند.
نیمی از پاسخگویان از اوضاع اقتصادی خانوادهشان به طور نسبی -در حد متوسط- اظهار رضایت کردهاند و این نسبت بین مردان و زنان پاسخگو تقریبا با هم برابر است. اما تنها ۵۱ پاسخگویان اظهار داشتهاند که از وضعیت اقتصادیشان در حد زیاد یا خیلی زیاد راضی هستند و در مقابل ۳۰ درصد نارضایتی زیاد یا خیلی زیاد خود را اعلام کردهاند. در واقع میزان نارضایتی مردان از وضعیت اقتصادیشان، به دلیل درگیر بودن آنان با بازار کار و مسئوولیت در قبال هزینهها و مخارج خانواده، بسیار بیشتر از زنان است. بدین صورت که تنها ۷/۱۰ درصد مردان از وضعیت اقتصادیشان در حد زیاد یا بسیار زیاد اظهار رضایت کردهاند و ۴۰ درصد آنها اعلام نارضایتی کردهاند. این نسبت در زنان به ترتیب ۳/۲۹ و ۲۰ درصد است. بنابراین احساس نارضایتی از وضعیت اقتصادی بیشتر معطوف به مردان است. تفاوت بین نارضایتی مردان و زنان، ۲۰ درصد است.
۳.۱ رضایت کلی از زندگی
از پاسخگویان پرسیده شد: «به طور کلی از وضع زندگی فعلیتان چقدر راضی هستید؟». نتایج به دست آمده نشان میدهد که ۳۱ درصد کل پاسخگویان از زندگی فعلی خود در حد زیاد یا خیلی زیاد راضی هستند؛ و در مقابل ۳۲ درصد اظهار نارضایتی کردهاند.
مقایسه درصدهای به دست آمده در شهر قم با پژوهشی که در مشهد در سال ۱۳۷۷ انجام شده است، نشان میدهد که درصد نارضایتی مردم شهر قم بیشتر از مشهد است. در مشهد و در قبال یک سؤال مشابه، تنها ۱۰ درصد اظهار عدم رضایت کردهاند(۱۲) اما در شهر قم این نسبت به ۳۲ درصد میرسد. همچنین شاخص نارضایتی در سطح کشور نزدیک به ۸ درصد است.(۱۳)
مقایسه دادههای مربوط به رضایت کلی از زندگی به تفکیک جنسیت نشان میدهد که در این مورد نیز میزان رضایت میان زنان بیش از مردان است. نزدیک به ۴۲ درصد زنان رضایت کلی خود را از زندگی و ۳/۲۲ درصد عدم رضایت خود را اعلام کردهاند، در حالی که تنها ۲۰ درصد از مردان به میزان زیاد یا خیلی زیاد از وضع زندگی خود به طور کلی راضی هستند و اکثر آنان (۹/۴۱ درصد) اظهار نارضایتی کردهاند که فاصله و تفاوت زیادی با نظر زنان دارد.
۲. خانواده و ازدواج
خانواده یکی از نهادهای مهم و اساسی نظام اجتماعی است. ارضای نیازهای عاطفی اعضاء و اجتماعی کردن فرزندان از کارکردهای مهم آن به شمار میروند که تنها خانوادههای سالم و متعادل به خوبی موفق به انجام آن خواهند شد. سلامت و تعادل خانواده از این حیث برای دوام و بقای نظام اجتماعی کل و حفظ تعادل در آن از اهمیت خاصی برخوردار است.
۱.۲ نگرش نسبت به سن ازدواج
در این بخش نگرش پاسخگویان درباره سن مناسب برای ازدواج دختر و پسر، ملاکهای انتخاب همسر، موانع بر سر راه ازدواج جوانان، مطلوبترین شیوه برای شناخت و انتخاب همسر، هرم قدرت در خانواده و معاشرت دختر و پسر قبل از ازدواج، مورد بررسی قرار میگیرد و نظر پاسخگویان درباره موارد مذکور بدون هیچگونه بیان علّی، توصیف میشود.
مطالعه سن ازدواج دختر و پسر، نشان دهنده تفاوت سنی زن و مرد در هنگام ازدواج است که عموما سن مرد از سن زن بیشتر است. تفاوت سن زوجین در ایران و حتی هنوز هم در برخی کشورهای غربی(۱۴) امری طبیعی به نظر میرسد و این تفاوت باید ادامه سایر برتریهای مرد در این زمینه خاص تلقی گردد. میزان این تفاوت، تا آنجا که قابل احتساب است در اکثر موارد، بین چهار تا دوازده سال است.(۱۵)
در پژوهش حاضر از پاسخگویان پرسیده شد: «به نظر شما سن مناسب برای ازدواج دختروپسر چیست؟». پاسخگویانبه تفکیک جنسیت به این سوال پاسخ دادند. اکثر پاسخگویان (۵/۶۶ درصد) اظهار داشتند که سن مناسب ازدواج برای دختر در سنین ۱۸ تا ۲۱ سال است. پاسخگویان زن و مرد در این مورد با هم اتفاقنظر دارند. ۲/۶۳ درصد مردان و ۸/۶۹ درصد زنان معتقدند که این سنین برای ازدواج دختران مناسبتر است. عده بسیار کمی (۶/۱ درصد) از کل پاسخگویان سن ۲۶ سال به بالا را برای شروع زندگی مشترک و ازدواج مناسب تشخیص دادهاند. در واقع اگر دختری تا سن ۲۶ سالگی ازدواج نکرده باشد، مورد انتظار و پذیرش جامعه نیست. ۵/۱۶ درصد پاسخگویان سنین بین ۲۲ تا ۲۵ سال و درصد کمتری یعنی ۴/۱۵ درصد از آنها سنین بین ۱۴ تا ۱۷ را برای ازدواج دختران مناسب میدانند. بنابراین ازدواج در سن بین ۱۸ تا ۲۱ سال برای دختران جزو اجزاء و عناصر فرهنگ عمومی جامعه قم به حساب میآید.
در گروه سنی ۱۴ تا ۱۷ سال بین زنان و مردان پاسخگو تفاوت چشمگیری مشاهده میشود. در حالی که ۳/۲۲ درصد پاسخگویان مرد این گروه سنی را برای ازدواج دختر مناسب میدانند، تنها ۴/۸ درصد زنان چنین اعتقادی دارند؛ تفاوت بین این دو حدود ۱۴ درصد میباشد. در گروه سنی ۲۲ تا ۲۵ سالگی نیز میزان موافقت زنان بیش از پاسخگویان مرد است. ۱/۱۲ درصد مردان و ۹/۲۰ درصد پاسخگویان زن این سنین را برای ازدواج دختر مناسب تشیخص دادهاند. در مجموع زنان بیش از مردان انتظار دارند یا اعتقاد دارند که دختران باید در سنین بالاتر ازدواج کنند.
اکثر پاسخگویان (۴/۶۲ درصد) سنین ۲۱ تا ۲۵ سالگی را برای ازدواج پسران مناسب میدانند و در این مورد بین زنان و مردان تفاوت بسیار اندکی وجود دارد. در رده بعدی گروه سنی ۲۶ تا ۳۰ سالگی قرار دارد؛ به عبارت دیگر انتخاب دوم مردم برای سن ازدواج پسران، سنین بین ۲۶ تا ۳۰ سالگی است. ۲۷ درصد پاسخگویان چنین نظری دارند. در این گروه سنی بین نظر پاسخگویان مرد و زن تفاوت قابل توجهی وجود دارد. ۴/۳۳ درصد زنان و درصد کمتری از مردان یعنی ۵/۲۰ درصد آنها، معتقدند که این سنین برای ازدواج پسران مناسب است. در مجموع میتوان گفت نزدیک به ۹۰ درصد کل پاسخگویان سنین ۲۱ تا ۳۰ سالگی را برای ازدواج پسران، سن مناسبی تشخیص دادهاند. ۶/۱۲ درصد مردان گروه سنی ۱۵ تا ۲۰ سال را برای ازدواج پسران مناسب میدانند، اما زنان چنین اعتقادی ندارند و معتقدند که این سنین برای این که یک پسر متأهل شود، بسیار زود است و لذا تنها ۷/۴ درصد آنها با ازدواج پسران در این سن موافقت کردهاند. هیچ یک از پاسخگویان زن، سن ۳۱ سالگی و بیشتر از آن را برای ازدواج پسران مناسب تشخیص ندادهاند و عده بسیار کمی از مردان (۱/۴ درصد) به ازدواج در سن ۳۱ سالگی و بالاتر نگرش مثبت داشتهاند.
نتایج به دست آمده در مجموع بیانگر تغییر نگرش مردم شهر قم نسبت به سن ازدواج است و امروزه ازدواج در سنین پایین یک ارزش و هنجار غالب محسوب نمیشود. مردم امروزی نسبت به ازدواج در سنین بالاتر چه برای دختر و چه پسر -نسبت به زمان گذشته- گرایش مثبت دارند.
۲.۲ ملاکها و معیارهای انتخاب همسر
با تأمل در اوضاع فرهنگی جامعه، در مییابیم که در گذر زمان در میزان تأکید جامعه بر ارزشمند بودن امر ازدواج تغییر محسوسی ایجاد نشده است؛ اما در مورد تأکید بر راههای نیل به هدف فوق تفاوتهای محسوسی ایجاد شده است. در یک جامعه سنتی، یکی از وظایف مهم والدین، انتخاب همسر برای فرزندان بود و اطاعت از دستورات والدین در چنین مواردی یکی از ارزشها و هنجارهای قوی به شمار میرفت. به مرور که ساخت اجتماعی دچار تغییر شد، استقلال فرزندان و آزادی آنان در انتخاب همسر به یکی از ارزشهای مهم تبدیل شد. با توجه به این تغییر، مبحث ملاکها و معیارهای افراد برای انتخاب همسر اهمیت پیدا کرد.
یک جوان برحسب این که چه نیازهایی را درک میکند و چه خواستههایی را در ذهن خود میپروراند و نیز برحسب نحوه اولویتبندی نیازها، ویژگیها و ملاکهای خاصی را برای همسر خود در نظر میگیرد. بدیهی است که باورها و هنجارهای فرهنگی گروه و جامعهای که جوان در آن زندگی میکند بر معیارهای مربوط به «دیگری مناسب» که جوان خواستار تعامل با اوست تأثیر میگذارد.
نتایج تحقیق حاضر حاکی از این واقعیت است که معیارهایی مانند مؤمن و نجیب بودن، خوش اخلاق بودن، تفاهم و داشتن عشق و علاقه به طرف مقابل، مهمترین ملاکهای مورد اشاره پاسخگویان برای انتخاب همسر است؛ و ملاکهایی همانند سواد، تحصیلات، فرهنگ بالا و اصالت خانوادگی، سومین دسته از ویژگیهایی است که زنان و مردان پاسخگو در توصیف دختر و پسر ایدهآل برای ازدواج به آن اشاره کردهاند:
معیارها و ملاکهای همسر گزینی (به درصد)
معیارها
مرد
زن
مرد
زن
کل
مومن، نجیب، و…
۵۳
۹/۵۴
۵۴
۹/۲۰
۴/۲۱
۲/۲۱
خوش اخلاق، تفاهم و…
۹/۱۴
۳/۲۳
۱/۱۹
۹/۲۱
۲/۳۷
۵/۲۹
درآمد و شغل مناسب و…
۴/۱
۶/۵
۵/۳
۹/۱
۷/۱۰
۳/۶
با اراده و…
۵/۰
۲/۰
۵/۰
۲/۰
تحصیلات و…
۱۳
۶/۵
۳/۹
۲/۲۴
۶/۱۱
۹/۱۷
زیبایی و…
۴/۱
۹/۰
۲/۱
۳/۲
۲/۱
اهل زندگی باشد و…
۸/۹
۹/۱
۸/۵
۸/۱۵
۶
۹/۱۰
صفات سلبی
۵/۰
۹/۱
۲/۱
۵/۰
۷/۳
۱/۲
سایر
۴/۱
۵/۰
۹/۰
۳/۳
۶/۱
بیجواب
۶/۴
۵
۸/۴
۲/۹
۷/۸
۹
جمع
۱۰۰
۱۰۰
۱۰۰
۱۰۰
۱۰۰
۱۰۰
برای بررسی نگرش مردم شهر قم نسبت به ملاکهای انتخاب همسر از سئوال زیر به شکل زیر استفاده شد: «معیار شما برای انتخاب همسر خوب و شایسته چیست؟ حداکثر دو مورد به ترتیب اولویت بنویسید.» پس از جمعآوری پرسشنامه و استخراج پاسخهای مرتبط به این سئوال، پاسخهای افراد با توجه به تشابه بین برخی از آنها به هشت دسته تقسیمبندی شد:
۱. پایبند به دین باشد، نجابت داشته باشد، مؤمن باشد؛
۲. خوش اخلاق باشد، به همسر خود عشق و علاقه داشته باشد؛
۳. درآمد و شغل مناسب داشته باشد، مسکن داشته باشد؛
۴. با اراده باشد، دارای پشتکار باشد؛
۵ سطح فرهنگش بالا باشد، با سواد باشد، اصالت خانوادگی داشته باشد؛
۶. خوشرو و زیبا باشد، خوش تیپ باشد؛
۷. اهل زندگی کردن باشد، صبور باشد؛
۸. صفات سلبی (معتاد نباشد، سیگاری نباشد، بیکار نباشد، فاسد نباشد و…).
برای پاسخهایی که بسیار کم تع
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 