پاورپوینت کامل زندگی، آثار و احوال شیخ ابوالحسن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی ۵۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زندگی، آثار و احوال شیخ ابوالحسن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زندگی، آثار و احوال شیخ ابوالحسن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زندگی، آثار و احوال شیخ ابوالحسن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

۳۹

عالم کامل و محدث بزرگ، علی بن بابویه، پدر شیخ صدوق که گاهی به ابوالحسن شناخته می‏شود، از جمله علمای عصر غیبت صغری بلکه عصر امام حسن عسکری علیه‏السلام بوده است.(۱) در کتب رجالی از او به عنوان شیخ القمیین و فقیه وثقه مطلق نام برده می‏شود(۲) و تمام فقهایی که بعد از او بوده‏اند در مسایلی که نصی در آن یافت نمی‏شود بر او تکیه کرده‏اند و این به خاطر ثقه بودن و امانت او و جایگاهش در دین و علم می‏باشد.(۳)

علی بن بابویه از رؤسای مذهب اثنی عشریه به شمار می‏رود و در عصر خود بر جمیع فقهای قم که در دوره حضرت امام علی النقی و امام حسن عسکری علیهماالسلام منحصر فقهای شیعه امامیه بودند برتری داشته و در تبلیغ مذهب حقه شیعه اثنی عشریه سعی جمیل به کار برد.(۴) در فضیلت او همین بس که امام حسن عسکری علیه‏السلام در نامه شریفش به او نوشته است: «اوصیک یا شیخی و معتمدی و فقیهی یا اباالحسن، الخ»(۵) (یعنی: ای شیخ و فقیه و معتمد من و ای اباالحسن، خدایت توفیق دهد ترا وصیت می‏کنم…). و علما به فتاوای او از اخبار توجه می‏کنند. شیخ عباس قمی قدس‏سره می‏نویسد: شیخ شهید ما قدس‏سره در محکی از ذکری می‏گوید: اصحاب امامیه هنگامی که نصی در دست ندارند فتاوا را از رساله علی بن بابویه می‏گیرند زیرا او را ثقه و مورد اعتماد می‏دانند.(۶)

علی در اواخر عمر خود به بغداد عزیمت کرده و با حسین بن روح سومین نایب خاص امام عصر، عجل‏اللّه‏ تعالی فرجه الشریف، ملاقات کرد مسایلی را از او پرسید و پاسخ گرفت. لذا خود را تسلیم حسین کرده و از او متابعت کرد و در آن شهر مدتی مقیم شد و با شیعه عراق آمیزش داشت و سپس با تقدیم عریضه‏ای مشعر بر استدعای اولاد ذکور به حسین بن روح، برای تقدیم به حضرت صاحب الامر والزمان علیه‏السلام ، به قم مراجعت کرد.(۷)

علامه حلی قدس‏سره می‏نویسد: علی بن بابویه نامه‏ای را مبنی بر درخواست فرزند نوشت و آن را به وسیله علی بن جعفر بن اسود برای حسین بن روح قدس‏سره فرستاد و از او درخواست کرد نامه را به حضرت صاحب علیه‏السلام برساند. امام علیه‏السلام در جواب نامه‏اش نوشتند: «قددعونا اللّه‏ لک بذلک وسترزق ولدین ذکرین حرّین». یعنی ما از خداوند خواستیم که حاجت تو را برآورد و زود باشد که دارای دو فرزند ذکور آزاد بشوی. سپس ابوجعفر محمد بن علی ملقب به صدوق و ابوعبداللّه‏ حسین بن علی از جاریه‏ای متولد شد(۸). در ادامه علامه حلی می‏نویسد: ابواعبداللّه‏ حسین بن عبیداللّه‏ می‏گوید از ابوجعفر (صدوق) شنیدم که می‏گفت: من به دعای صاحب الامر علیه‏السلام متولد شده‏ام و بر این افتخار می‏کرد.(۹)

علی بعد از وفات حضرت عسکری علیه‏السلام در قید حیات بود و غیبت صغری را دریافته و با حسین بن منصور معروف به حلاج که ادعای نیابت خاصه از ناحیه امام زمان(عج) می‏کرد(۱۰) معارضه شدید نمود تا آن مطرود را از اضلال دوستان اهل بیت طهارت بازداشت.

در آن زمان شهر قم در بین بلاد اسلامی از نقطه نظر شیعه بودن منفرد بود لذا منصور برای پیشرفت ادعای واهی خود به قم آمد و نامه‏ای به علی بن حسین بن موسی بن بابویه نوشت و ورود خود را اعلام و از او خواست که به عنوان باب امام از او متابعت کند و همین که نامه به او رسید فورا نامه را پاره کرد و قاصد را با خشونت از نزد خود راند و به طرف دکه‏ای که در آن تجارت می‏کرد رفت و گروهی از اصحابش نیز همراه او بودند و مردم شرایط احترام و تجلیل او را در موقع حرکت در معابر مراعات می‏کردند. در این موقع مردی را دید که غریب به نظر می‏آید و از جای خود حرکت نکرده و اعتنایی به علی ننمود و چون ابن بابویه در جای خود قرار گرفت و به رسم بازرگانان مشغول رسیدگی به دفاتر و محاسبات خود شد از حاضرین پرسید که این شخص که با ما بیگانه‏وار رفتار کرد کیست؟ چون کسی او را نمی‏شناخت خود آن شخص به گفتار آمده و گفت: من آنم که نامه مرا پاره کردی و خود در آن حال تو را می‏دیدم. علی غضبناک شد و گفت ادعای بی‏جا کرده‏ای و با ادعای باطل مدتی است در اضلال مردم می‏کوشی و امر کرد که او را از دکه خارج کردند و حلاج دیگر نتوانست در شهر قم بماند و به عراق رفته و به واسطه شعبده‏بازی بالاخره جان خود را از دست داد.(۱۱)

تألیفات

شیخ طوسی بعد از آن که او را فقیهی بزرگ و ثقه می‏داند کتبی را از او ذکر می‏کند و او را در زمره کسانی می‏داند که مستقیما از ائمه علیهم‏السلام روایت نقل نکرده‏اند.(۱۲) علامه حلی قدس‏سره می‏گوید برای او کتب فراوانی است که ما آن را در کتاب بزرگ خود ذکر کرده‏ایم.(۱۳) نجاشی نیز او را دارای کتبی می‏داند و بعضی از کتبش را چنین ذکر می‏کند:

کتاب توحید، کتاب وضو، کتاب الصلوه، کتاب الجنائز، کتاب الامامه و التبصره من الحیره، کتاب الاملاء، نوادر، کتاب المنطق، کتاب الاخوان، کتاب النساء و الوالدان، کتاب الشرایع که رساله‏ای است به فرزندش نوشته، کتاب التفسیر، کتاب النکاح، کتاب مناسک الحج، کتاب قرب الاسناد، کتاب التسلیم، کتاب الطب، کتاب المواریث و کتاب المعراج.(۱۴)

اساتید و مشایخ و کسانی که از او روایت نقل کرده‏اند:

علی بن بابویه فن حدیث و علوم احکام الهیه وابواب فقه را از سعد بن عبداللّه‏ القمی الاشعری و حسین بن محمد بن عطار و عبداللّه‏ بن جعفر حمیری و قاسم بن محمد نهاوندی قدس‏سره اخذ نموده است.(۱۵)

آیه‏اللّه‏ خویی قدس‏سره در معجم رجال الحدیث به حدیثی در تهذیب شیخ اشاره می‏کند که در آن علی بن حسین بن موسی از علی بن حکم روایت کرده(۱۶) در حالی که در کامل الزیارات علی بن حسین از علی بن ابراهیم بن هاشم و او از پدرش و او از علی بن حکم روایت می‏کند و قائل است که این طریقه صحیح است. چون ابن بابویه امکان روایت را از علی بن حکم نداشته است.(۱۷) آیه‏اللّه‏ خویی قدس‏سره می‏فرماید: طریقه شیخ در تهذیب صحیح می‏باشد.

همچنین در معجم رجال الحدیث می‏گوید: روایات زیادی که تعداد آنها به ۲۶۹ مورد می‏رسد با عنوان علی بن حسین بن بابویه رسیده که در آنها او از احمد بن ادریس و حسن ابن احمد مالکی و حسین بن محمد بن عامر و سعدبن عبداللّه‏ (که روایاتش از سعد به ۱۷۵ مورد می‏رسد) و عبداللّه‏ بن جعفر حمیری و عبداللّه‏ بن حسین مؤدب و علی بن ابراهیم وعلی بن حسن بن کوفی و علی بن حسین سعدآبادی و علی بن سلیمان رازی کوفی و علی بن موسی بن جعفر بن ابی جعفر کمندانی و علی بن موسی کمندانی و محسن بن احمد و محمد بن احمد بن علی بن صلت و محمد بن یحیی عطار و حمیری روایت می‏کند و در تمام اینها ابوجعفر از او روایت کرده است. و با عنوان علی حسین ابن بابویه ابی الحسن از محمد بن یحیی، از محمد بین یحیی روایت کرده ومحمد بن احمد بن داود ابوالحسن نیز از او روایت کرده است. سپس آقای خویی قدس‏سره می‏گوید: این عناوین (یعنی علی بن حسین ابن بابویه و علی حسین ابن بابویه) همان علی بن حسین بن موسی بن بابویه می‏باشد.(۱۸)

صاحب ریاض العلماء می‏گوید: بعضی از شاگردان شیخ علی کرکی در رساله معمولی اش در ذکر اسامی مشایخ، از جمله شیخ علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی را ذکر می‏نماید و می‏گوید: او از جعفر بن عبداللّه‏ حمیری از محمد بن علی بن عتبه از عبدالرحمن بن هاشم از ابی یحیی از امام صادق علیه‏السلام روایت می‏کند. همچنین از عبداللّه‏ بن جعفر از عباس بن معروف از عبدالسلام بن سالم از محمد بن سلیمان از یونس بن ظبیان از جابربن یزید الجعفی از امام باقر علیه‏السلام روایت می‏کند و برای او طرق جداگانه‏ای و سندهای زیاد و گوناگونی از ائمه سادات علیهم‏السلام بوده است.(۱۹)

نجاشی می‏گوید: ابوالحسن عباس بن عمر بن عباس بن محمد بن عبدالملک بن مروان کلوذانی می‏گوید: هنگامی که علی بن حسین بن بابویه در سال ۳۲۸ه وارد بغداد شد، اجازه نقل همه کتبش را از او گرفتم.(۲۰) از کتاب نجاشی برمی‏آید که کلوزانی از بزرگان علمای امامیه و از مشایخ اجازه آنان بوده است.(۲۱)

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.