پاورپوینت کامل نگاهی به تاریخ قم ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نگاهی به تاریخ قم ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی به تاریخ قم ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی به تاریخ قم ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint :

۷

قم تا عصر صفوی

شهرستان قم که در خرداد سال ۱۳۷۵ شمسی به استان تبدیل شد ، شهری است در حاشیه کویر که در فاصله ۱۴۰ کیلومتری جنوب شهر تهران قرار دارد. این شهر، قرن‏ها پیش از ورود اسلام به آن، به صورت روستایی بزرگ، در میان روستاهای فراوانِ اطراف، منطقه‏ای مسکونی بوده و روایت‏های تاریخی متعددی در چگونگی تأسیس آن نقل شده است. یکی از علمی‏ترین آن روایات، تبدیل کلمه «کومه» (به معنای خانه‏های کوچک کنار هم) به کُم و سپس تبدیل آن به قم توسط اعراب مهاجر است. برخی نیز قم را برگرفته از کَمیدان که نام بخشی از این منطقه بوده و به اختصار کُم نامیده شده و سپس اعراب مهاجر، آن را به قم تغییر داده‏اند توجیه کرده‏اند.

این روستاهای پراکنده، با هجوم اعراب مسلمان به ایران، در اختیار آنان قرار گرفت و همانند بسیاری از شهرهای ایران، شماری از اعراب در آنجا اسکان یافتند. طبعا این اقدام، پس از غلبه آنان بر مردم بومی بوده است که در این روستاها سکونت داشته‏اند. برخی از داستان‏های منازعه اعراب و ایرانیان در منابع، از جمله، تاریخ قم (مهم‏ترین اثر جغرافیای محلی و تألیف شده توسط حسن بن محمد بن حسن قمی در سال ۳۷۹ هجری) آمده است.

عمده‏ترین تغییر در وضعیت شهر، پیش از آمدن اعراب و پس از آن، تبدیل بخش مرکزی آن به یک شهر، طی قرون دوم و سوم هجری بوده و از آن پس، نام این مرکز یعنی قم، در بسیاری از کتاب‏های جغرافیایی قرن چهارم هجری و پس از آن آمده است. شهرت این شهر در منابع جغرافیایی تألیف شده در قرن چهارم هجری، به دلیل داشتن گرایش مذهبی تشیع، برخلاف گرایش مذهبی سایر شهرهای اطراف، بوده است. اعراب ساکن این شهر، از طوایف مختلف بوده و عمده آنان از تیره اشعری های یمنیِ ساکن عراق (از نسل سائب بن مالک اشعری و عمو زادگان وی) بودند که در دهه هفتاد تا هشتاد قرن اول هجری از عراق به این دیار نقل مکان کردند. اختلافات مذهبی و سیاسی آنان با دولت اموی، از جمله دلایل دور شدن آنان از عراق و سکونتشان در این ناحیه است. اشعریان شیعه مذهب، شهر را در اختیار گرفتند و بر مذهب تشیع استوار ماندند. بعدها، پس از دفن فاطمه معصومه در سال ۲۰۱ هجری در این شهر، مرکزیت مذهبی آن بیش از پیش استوار شد.

اعراب اشعری که در یمن و عراق یکجانشینی و طبعا کشاورزی را تجربه کرده بودند، روستاهای زیادی را در اطراف قم تأسیس کردند؛ به طوری که نام شمار زیادی از روستاها و نهرهای قم در قرن چهارم، به نام افراد وابسته به خاندان اشعری، نامگذاری شده است.(۱)

از قرن چهارم به این سو، شهر قم به لحاظ تقسیم بندی جغرافیایی، جزو ایالت جبال ایران بوده است. مرزهای این ایالت، در سمت غرب، همدان، در جنوب، اصفهان و در شمال، شهر ری و قزوین بوده است. آبِ شهر، بخشی از طریق قنوات و بخشی از طریق رودخانه قم، که از ارتفاعات خوانسار و گلپایگان سرچشمه می‏گیرد، تأمین می‏شده است. طبق گفته مؤلف تاریخ قم، در روزگار کهن، آب شهر شیرین بوده، اما در چند قرن اخیر، به دلیل در آمیختن آب‏های زیر زمینی با معادن نمک، آب آن شور شده و امروزه این امر مهم‏ترین مشکل شهر است. پس از ایجاد سد پانزده خرداد (افتتاح در سال ۱۳۷۳ ش) برای تأمین آب قم در دهه دوم پس از انقلاب، رودخانه شهر عملا خشک شده و از آن به عنوان محل عبور سیل‏های احتمالی و در وقت‏های دیگر، برای توقفگاه از آن استفاده می‏شود. رودخانه، شهر را به دو بخش غربی و شرقی تقسیم کرده است.

قم در دوره آل بویه (قرن چهارم هجری)، به دلیل گرایش به تشیع اندکی مورد توجه قرار می‏گیرد. پس از آن در دوره سلجوقیان (قرن‏های پنجم و ششم هجری)، این شهر در کنار دیگر شهرهای منطقه جبال، ادیبان و دبیرانی را تربیت کرده در این دولت به کار مشغول می‏شوند.(۲) مسجد جامع این شهر، یادگاری از دوره سلجوقی است. در تمام این دوره، شهر قم به عنوان شهری شیعی با شهر ری، کاشان، آوه و فراهان در تماس بوده و مذهب شیعه را در آن مناطق ترویج می‏کند. این شهر در جریان حمله مغول مورد حمله و قتل و غارت قرار گرفته است.

قم در قرن‏های هشتم و نهم هجری، گرچه شهر کوچکی بود، اما به سبب آستانه مبارکه حضرت معصومه علیهاالسلام ، کمابیش مورد توجه حاکمان و امیران بود. در قرن هشتم، خاندان‏های برجسته‏ای از جمله خاندان صفی(۳) در شهر وجود داشتند که در حکم امیران محلی بوده و با ایجاد ارتباط با دولت‏های بزرگ، قدرت خویش را در این شهر حفظ می‏کردند. البته، گاهی هم به سبب همین رقابت‏ها شهر قم گرفتار حمله و هجوم می‏شده است.(۴)

در زمان دولت قراقویونلو و آق قویونلو در قرن نهم هجری، شهر قم، مورد توجه سران این سلسله قرار داشت. به عنوان مثال، اوزون حسن، در زمستان و گاه بهار، در این شهر اقامت می‏گزید و شهرت داشت که این شهر اقامتگاه زمستانی شاهان این سلسله بوده است. همچنین از سوی شاهان این سلسله، فرامینی درباره تولیت آستانه حضرت معصومه در دست است.(۵)

قم در دوره صفوی

شاه اسماعیل صفوی که آمدن و سکونت موقت را در ایالت جبال، به ویژه قم و اصفهان، از قراقویونلوها به ارث برده بود، به دلیل داشتن مذهب تشیع، به این شهر اعتنای بیشتری کرد. یادگار معماری شاه اسماعیل در شهر قم، ایوان شمالی آستانه حضرت معصومه است که به سال ۹۲۵، در روزگار سلطنت شاه اسماعیل ساخته شده و کتیبه آن موجود است. پس از آن، شهر قم، مورد توجه بیشتر قرار گرفت و به دلیل قداست محیط حرم، از آن به عنوان مرکزی برای دفن برخی از سلاطین صفوی استفاده شد. قبر پنج تن از سلاطین صفوی با نام‏های شاه صفی (م۱۰۵۲)، شاه عباس دوم (م۱۰۷۷)، شاه سلیمان (م۱۱۰۵) و شاه سلطان حسین (خلع در ۱۱۳۵) شاه طهماسب دوم (خلع در ۱۱۴۴) و شماری دیگر از شاهزادگان و امرای این دولت، در اطراف حرم است.(۶) مسأله انتقال مردگان برای دفن به قم، گرچه از پیش از این زمان سابقه داشت، اما از دوره صفوی، به صورت رسمی رایج درآمد که تا سالهای اخیر ادامه داشت و اکنون کاهش یافته است.

آمد و شد شاه عباس دوم به قم برای زیارت و دیدار با فیض کاشانی (م ۱۰۹۱) نیز اهمیت این شهر را در این دوره نشان می‏دهد. کما این که برآمدن عالمانی چون ملاصدرای شیرازی (۹۷۹ ۱۰۵۰)، قاضی سعید قمی و سکونت ملا محمد طاهر قمی (م ۱۰۹۸) و فیاض لاهیجی (م ۱۰۷۲) در آن، نشانگر اهمیت علمی این شهر در این دوره است.

قم در دوره قاجاری

بدون تردید، شهر قم، رشد فیزیکی و فرهنگی خود را در دوره اخیر، مدیون توجه سلاطین قاجاری به ویژه فتحعلی شاه قاجار (سلطنت از ۱۲۱۲ تا ۱۲۵۰) فرزندان و برخی از وزیران وی و سلاطین بعدی است. فتحعلی شاه در آغاز سلطنت خود نذر کرده بود تا یک صد هزار تومان زر در تجدید بنای آستانه حضرت معصومه صرف کند(۷). در این دوره، میرزای قمی (م ۱۲۳۲) در این شهر زندگی می‏کرد که سخت مورد توجه شاه قاجار بوده و وی به دفعات به قصد زیارت این شهر و دیدار با میرزای قمی وارد این شهر شده، برای مدتی در آنجا می‏ماند. این توجه در درجه نخست معطوف به تجدید بنای آستانه مبارکه حضرت معصومه علیهاالسلام بود؛ به طوری که بنای فعلی آن به طور عمده، از دوره قاجاری است؛ چنان که کتیبه‏های موجود کاملاً بر این امر گواه است.

به لحاظ عمرانی، قم در دوره ناصری، تجربه جدیدی را پشت سرگذاشت. افزون بر ایجاد یک رشته قنات جدید، بناهای تازه‏ای با همت برخی از اربابان محلی و امرای دولتی، ساخته شد.

مقبره بسیاری از اعضای سلطنتی خاندان قاجار در صحن عتیق یا کهنه آستانه مقدسه است. معروف‏ترین آنها مقبره فتحعلی شاه قاجار است که سنگ مرمر بسیار زیبایی بر آن نهاده شده و حجره‏ای مستقل و زیبا به آن اختصاص یافته که شمار زیادی از شاهزادگان قاجاری نیز در آنجا مدفونند. مقبره محمد شاه قاجار نیز در صحن عتیق واقع شده است. همچنین می‏توان به مقبره مَهْد عُلْیا، مادر ناصر الدین شاه، فخر الدوله، دختر ناصر الدین شاه، معتمد الدوله گرجی، از چهره‏های سیاسی برجسته دوره قاجار و بسیاری دیگر یاد کرد.(۸) مقبره میرزا حسن خان مستوفی الممالک نیز یکی از مقابر زیبای قاجاری در محدوده صحن کهنه آستانه حضرت معصومه است.(۹)

در عصر قاجاری، یک تحول جمعیتی تازه‏ای در قم روی داد که ترکیب قومی شهر را عوض کرد. طوایف متعددی به صورت کوچ‏های دسته جمعی، از سمت غرب، راهی قم و اطراف آن شده و با ورود تدریجی به داخل شهر، ترکیب جمعیتی آن را تغییر دادند، به طوری که ساکنان اصلی شهر، جز در بخش محلات بسیار قدیمی شهر در فاصله حرم تا مسجد جامع، از میان رفتند. طوایف مهمی که بدین ترتیب در قم اسکان یافتند، عبارتند از طوایف: بیگدلی، زَنْدیه، سَعْدوند، گائینی، کَلْهُر، لَشَنی، کُرْزه‏بر، عبدالمَلِکی، خَلَج و شادْقُلی(۱۰).

به دلیل تلاش‏های علمی خاصی که در ثبت اطلاعات مربوط به شهر قم در دوره ناصری صورت گرفت و به یمن تألیف آثاری چون تاریخ دارالایمان قم و جز آن، می‏توان شناخت دقیقی نسبت به وضعیت این شهر در دوره ناصری به دست آورد.(۱۱)

قم در دوره پهلوی

در قم، سه حوزه قدرت جدای از هم در دوره پهلوی وجود داشته است: نخست حاکم شهر که نماینده دولت در شهر بوده، دوم تولیت(۱۲) آستانه قم که موقوفات زیادی از املاک را در اختیار داشته و خود نیز صاحب املاک و ثروت فراوان و طبعا صاحب نفوذ قابل ملاحظه‏ای بوده؛ سوم، رهبری دینی و روحانی که شمار زیادی از طلاب و سایر مردم از آن تبعیت می‏کرده‏اند. این سه منبع قدرت، در دوره پهلوی در این شهر فعال بوده‏اند.

در دوره پهلوی، قم نیز بسان سایر شهرها، وارد عرصه تجدد شد. نخستین بار همسر و دختران رضاشاه، در سال ۱۳۰۵ ش بدون حجاب به قم آمدند که سبب اعتراض یکی از روحانیون با نام شیخ محمد تقی بافقی (م ۱۳۶۵ ق) به آنان شد و روزهای بعد، رضاشاه به قم آمده، فرد معترض را کتک زد. این نخستین برخورد سیاسی در شهر قم بر ضد حکومت پهلوی است که در سال بعد، با قیام آقا نوراللّه‏ نجفی از رهبران مشروطه اصفهان (م ۱۳۶۰ ش) بر ضد دولت رضاخان ادامه می‏یابد و پس از آن با آغاز سخت‏گیری‏های دولت، متوقف می‏گردد.

پیشرفت عمرانی در قم، در این دوره با آرامی ادامه یافت. نخستین خیابان‏های جدید شهر در سال ۱۳۰۷ ایجاد شد. پس از آن در سال ۱۳۱۶ ش راه آهن از مسیر قم گذشت. از سال ۱۳۴۴ ش به بعد راه‏های ارتباطی بین شهری از یک سو به تهران و از سوی دیگر به سمت اراک، اصفهان و کاشان، توسعه یافت. اهمیت شهر قم، به عنوان نقطه عبور از مسیرهای جنوبی به سمت تهران از اواخر دوره قاجار به این سو، بیشتر آشکار می‏شود. فشار دولت برای پیشبرد اهداف تجدد گرایانه خود در قم، با اعتراض آیه‏اللّه‏ حاج شیخ عبدالکریم حائری (م ۱۳۱۵ ش) روبرو می‏شود، اما دولت، بی توجه به آنان با قاطعیت در تعطیلی مدارس دینی، خلع لباس روحانیون و مبارزه با روضه خوانی و تلاش برای کشف حجاب از زنان ادامه می‏دهد و به این ترتیب، خشم روحانیون را به صورت نهفته، بر می‏انگیزد.

در تمام دوره پهلوی ترکیب معماری آستانه حضرت معصومه در قم، تغییری نمی‏یابد، جز آن که بخش مهمی از قبرستان سمت شمال شرقی آستانه که در قرن‏های نخست هجری به قبرستان بابلان شهرت داشت به جز آنچه که امروزه به نام قبرستان شیخان از آن برجای مانده، بخشی به صورت زمین مسطح و بخشی به صورت پارک در می‏آید.

بخشی از توسعه عمرانی شهر، توسط تولیت و نیز مراجع تقلید صورت می‏گرفت که از آن جمله تأسیس کتابخانه بزرگ شهر توسط یکی از مراجع تقلید به نام آیه اللّه‏ شهاب الدین مرعشی نجفی در سال ۱۳۵۳ ش، بود. این کتابخانه، در حال حاضر، بزرگ‏ترین مجموعه خطی را در میان کتابخانه‏های ایران، در اختیار دارد.

ویژگی سیاسی عمده این شهر ورود آن به صحنه سیاسی در اواخر سال ۱۳۳۹ و اوایل سال ۱۳۴۰ است. ورود امام خمینی (۱۲۸۲ ۱۳۶۸ ش) به عرصه سیاست، و روش انقلابی وی که همراهی شمار زیادی از روحانیون جوان را با خود داشت، سبب پدید آمدن فضای مبارزاتی تازه‏ای در برابر رژیم پهلوی شد. خشونت‏های سیاسی طی چهار سال ادامه داشت تا آن که رژیم، با تبعید ایشان به ترکیه و عراق، و با تکیه به روش‏های استبدادی، اوضاع را آرام کرد؛ اما پس از آن، همواره این شهر، کانون اعتراض بر ضد رژیم بوده و با نشر کتاب و اعلامیه و اعزام روحانیون برای تبلیغ در ایام محرم و رمضان به روستاها، در نشر اندیشه‏های انقلابی می‏کوشید. طی سالها، شمار زیادی از علمای این شهر دستگیر و زندانی شدند. پس از درگیری طلاب با مأموران دولتی در خرداد ۱۳۵۴ و بسته شدن مدرسه فیضیه، نخستین جرقه انقلاب در ۱۹ دی ماه ۱۳۵۶ در همین شهر زده شد و پس از آن، دامنه‏اش به شهرهای دیگر کشیده شد تا آن که در بهمن ۱۳۵۷ رژیم پهلوی سرنگون شده و دولت دینی که مرکزیت علمی آن در شهر قم بود، جایگزین آن شد.

به لحاظ فرهنگی، شهر قم پیش از انقلاب، چندین دبیرستان و تعدادی مدرسه ابتدایی و راهنمایی داشت. همچنین یک مدرسه عالی وابسته به دانشگاه تهران، در این شهر تأسیس شد. سایر مراکز فرهنگی شهر عبارت از مراکز علمی دینی بودند. در این مراکز افزون بر تعلیم و تربیت، چندین نشریه نیز انتشار می‏یافت.

قم پس از انقلاب اسلامی

همزمان با مرکزیت یافتن قم در سالهای پس از انقلاب اسلامی، این شهر، مورد توجه بیشتر دولت قرار گرفت. با افزایش شمار مهاجرت به قم، بر محدوده جغرافیایی شهر افزوده شد و چندین شهرک در اطراف آن با نام‏های شهر قائم، یزدان شهر، شهرک امام خمینی، و صفا شهر افزوده شده و از هر سوی، دامنه محلات آن توسعه یافت. به علاوه، تعدادی مدرسه علمیه و مرکز فرهنگی و کتابخانه طی دو دهه اخیر در قم تأسیس شده، که به نوبه خود شهر را توسعه داده است. جمعیت شهر قم در سال ۱۳۳۵ش، ۹۶۴۹۹ نفر و در سال ۱۳۷۰ش، ۶۸۱۲۵۳ نفر بوده است. جمعیت شهر قم در پایان سال ۱۳۷۹ش، ۸۲۵۶۲۷ نفر است که در جمع در بخش‏ها و روستاهای اطراف قم نیز جمعیتی در حدود چهل هزار نفر زندگی می‏کنند.

مهاجرت‏های اخیر در قم، در چهار بخش صورت گرفته است: تعدادی از آنان افرادی هستند که به قصد تحصیل به قم آمده و به مرور، به ساکنان دایمی این شهر تبدیل شده‏اند. بخش دیگر، مربوط به مهاجرت عراقی‏هاست که طی سالهای جنگ از عراق رانده شده و به دلایلی در قم اسکان یافته و هم اکنون بازار ویژه خود را در گذرخان داشته و شمار فراوانی از آنان در شهرک یزدان شهر سکونت دارند. بخش سوم مربوط به شمار فراوانی از مردم افغانستان می‏شود که طی بیست و دو سال گذشته در شهر قم سکونت گزیده‏اند. چهارم مهاجرت روستاییان، به ویژه روستاییان نواحی همدان، زنجان، و آذربایجان شرقی که بیشترین بخش مهاجران را تشکیل داده و محله فقیر نشین و کوچکی را که پیش از انقلاب تحت عنوان نیروگاه ایجاد کرده بودند، تبدیل به بخش بزرگی از شهر کنونی کرده‏اند. مهاجرین یاد شده، در محلات دیگر نیز سکونت دارند و به طور معمول به کارگری و احیانا فروشندگی اشتغال می‏ورزند.

قم و مرکزیت علمی آن

شهر قم که نخستین مرکز مستقل برای مذهب تشیع دوازده امامی است، از قرن دوم به این سو، به طور کامل در اختیار پیروان این مذهب قرار داشته است. مردم این شهر به دلیل پیروی از امامان، احادیث آنان را نگاه می‏داشتند و به جز بغداد چون مرکز دیگری نداشتند، این شهر را به صورت مرکزِ حدیث شیعی درآوردند. شمار زیادی از اشعریان قم، نامشان در کتاب رجال النجاشی که فهرست مؤلفان شیعه تا قرن چهارم است آمده است. همین طور، نام بسیاری از ساکنان این شهر را، در اسناد کتاب کافی به عنوان راوی اخبار امامان، مشاهده می‏کنیم.

شهرت علمی شهر، از قرن پنجم به این سوی، از میان رفت و مرکزیت علمی شیعه در ایران به ری و شهرهای شمالی ایران انتقال یافت. به رغم آن که، بنا به گزارش عبدالجلیل رازی، در قرن ششم، مدارسی در این شهر بوده(۱۳) و در دوره صفوی نیز عالمانی مثل فیض کاشانی (م ۱۰۹۱) یا ملا محمد طاهر قمی (م ۱۰۹۸) در این شهر بوده‏اند، اما آثار علمی و چهره‏های برجسته شناخته شده چندانی در میان قرون پنجم تا دوازدهم وجود ندارد.

رشد علمی مجدد قم ، همزمان با توجه خاص دولتمردان قاجاری به این شهر بوده است. یک چهره جهانی در شیعه، میرزای قمی (م ۱۲۳۲) است که روابط خوبی با فتحعلی شاه قاجار داشته و به خاطر مرجعیت علمی و تألیفات مهمش، به عنوان یک نقطه عطف در مرکزیت علمی این شهر به حساب می‏آید. با این حال، در تمام دوره قاجاریه، شهر قم، همچنان مرکزیت زیارتی داشت، نه علمی.

دوره جدید مرکزیت علمی این شهر برای مذهب شیعه، از مهاجرت آیه اللّه‏ حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (۱۲۷۶ ۱۳۵۵ ق) در سال ۱۳۴۰ ق به شهر قم آغاز می‏شود. درست در سالهایی که دولت قاجاری رو به انحلال رفته و دولت پهلوی شکل می‏گرفت، حوزه علمیه قم، با یک اتفاق ساده، یعنی مهاجرت این عالم آغاز شد. پیش از آن و همزمان با آن، شهر نجف، مهم‏ترین مرکز تربیت عالمان شیعه به حساب می‏آمد.

آیه اللّه‏ حائری، تحصیل کرده عتبات عالیات بوده و پس از تکمیل تحصیلات، برای ارشاد مردم و تدریس علوم دینی به طلاب، در سال ۱۳۳۲ ق، به سلطان آباد اراک آمد؛ اما وی دریافت که موقعیت قم، که همانند نجف جنبه زیارتی داشت، بهتر می‏تواند برای تأسیس یک حوزه درسی مناسب باشد. بنابراین در رجب سال ۱۳۴۰ق،(دقیقا از نوروز سال ۱۳۰۱) به دعوت علمای قم در این شهر رحل اقامت افکند و حوزه علمیه قم را تأسیس کرد. وی تا پانزده سال بعد از آن که زنده بود، توانست عده دیگری از علما را به این شهر دعوت کند؛ مدرسه فیضیه قم را توسعه بدهد؛ به طلاب شهریه مختصری بپردازد، و با سیاست پرهیز دادن طلاب برای ورود در عرصه سیاست،

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.