پاورپوینت کامل آشنایی با جلوه‏هایی از فرهنگ عمومی آمره ۹۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آشنایی با جلوه‏هایی از فرهنگ عمومی آمره ۹۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آشنایی با جلوه‏هایی از فرهنگ عمومی آمره ۹۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آشنایی با جلوه‏هایی از فرهنگ عمومی آمره ۹۸ اسلاید در PowerPoint :

۴۳

پس از معرفی مختصر پیشینه تاریخی خلجستان و در پایان آن مقال وعده داده شد که در شمارهبعدی، جلوه‏هایی از فرهنگ عامه آمره به اطلاع پژوهشگران و علاقمندان برسد؛ براساس همین وعدهدر این شماره، در ابتدا به اختصار با وضعیت جغرافیایی و تاریخی آمره آشنا می‏شویم، سپس بخشی ازبکرترین سرفصل‏های فرهنگ عامه را باز هم به اختصار در اختیار عزیزان خواننده قرار می‏دهیم.

موقعیت جغرافیایی

آمره روستایی است از بخش خلجستان قم، که با شهر قم ۸۶ کیلومتر، با مرکز بخش(دستجرد) ۸ کیلومتر و آشتیان تفرش ۳۰ کیلومتر فاصله دارد. این روستای کوهستانی درمنتهی الیه غرب استان قم واقع است و با استان مرکزی همسایه است.

این روستا در تابستان‏ها حدود ۳۰۰ خانوار و نزدیک به ۱۵۰۰ نفر جمعیت دارد و درزمستان‏ها حدود ۷۰ خانوار و ۱۳۰ نفر در آن ساکن هستند و به دلیل مهاجرت بی‏رویهتقریبا به شکل نیمه‏ییلاقی درآمده است.

موقعیت دقیق جغرافیایی آمره در کتاب «فرهنگ جغرافیایی»(۱) چنین آمده است:

«ارتفاع از سطح دریا ۲۰۲۰ متر، عرض جغرافیایی که َ۴۳۲ْ۳، طول جغرافیایی َ۰۹۰ْ۵»آمره در میان کوه‏ها و باغ‏هایی محصور شده که از غرب به شرق گسترده شده‏اند و آبراهیکه از کنار روستا می‏گذرد نیز مسیر غربی شرقی را طی می‏کند.

آب شرب این روستا از یک حلقه چا، تأمین می‏شود و زمین‏های کشاورزی و باغات آنتوسط یک چشمه و چهار رشته قنات به شکل خرده مالکی آبیاری می‏شود.

وضعیت تاریخی

قدیمی‏ترین ذکری که از آمره در کتب تاریخی آمده است، مربوط می‏شود به تاریخ قمکه در قرن چهارم به نگارش درآمده است؛ در تاریخ قم آمده: «آمره کیخسره (کیخسرو)ملک آن را برای خاصه خود بنا کرده و آتشکده او بوده است.»(۲)

جز این مورد، نام آمره را فقط می‏توانیم در سفرنامه‏ها و حسب حال‏هایی بیابیم که دردوره قاجار نگاشته شده‏اند؛ از جمله ناصرالدین شاه قاجار در کتاب سفرنامه عراق عجم ودر سفرنامه عتبات، عبداللّه‏ مستوفی در کتاب شرح زندگانی من و دکتر مقدم در کتابگویش‏های و فن و آشتیان و تفرش هر کدام به مناسبت به مطالبی اشاره نموده‏اند.

آنچه مسلم است تاریخ بنای آمره به قرن ۴ قبل از ورود اسلام برمی‏گردد، وجودقبرستان‏های زرتشتیان (گبرها) در قسمت شمال غربی روستا، کشف اشیای قدیمی وسکه‏های طلا، وجود پایه‏های قلعه قدیمی در کوه شمالی موسوم به کوه قلعه مُرّ، وجودچنار قطوری در میان روستا که سن تقریبی آن در نشریه درختان کهنسال استان قم بالای۱۰۰۰ سال برآورد شده است، وجود حمام قدیمی با قدمت بیش از ۸۰۰ سال و رواجگویشی که باقیمانده زبان پهلوی اشکانی است دلایلی متفن و محکمی هستند که این مدعارا به اثبات می‏رساند.

اما آنچه که بیش از دیگر موارد ذهن پژوهشگران دهه‏های اخیر را به خود جلب نمودهگویش آمره است که در ادامه به اختصار معرفی می‏شود.

گویش آمره

گویش آمره بازمانده یکی از شاخه‏های پهلوی اشکانی است که هم از نظر واژگان و هماز نظر قواعد صرفی و نحوی بسیاری از عناصر زبان‏های باستان ایران را در خود حفظنموده است. این گویش با گویش‏های نایه (یکی دیگر از روستاهای خلجستان)، گویشقدیم آشتیان که هم اکنون از بین رفته است)، گویش کهک (یکی از روستاهای تفرش)،گویش وفی (در فراهان) و گویش دلیجان و بسیاری دیگر از گویش‏های پراکنده مرکزیایران است که در ناحیه‏ای مابین قم، اراک، کاشان و اصفهان رایج است؛ هم خانواده استو یک نسل عقب‏تر با گویش‏های شمال غربی از جمله گیلکی، مازندرانی، کردی، سمنانی،لاشلردی، سرخه‏ای شهمیرزادی و… پیوند دارد. زیرا جملگی گویش‏ها و زبان‏های مذکورمتعلق به زبان‏های پهلوی میانه (پارتی) می‏باشند.

وجود صیغه سوم شخص مؤنث، اسامی مونث با نشانه aپایانی، شتاسدهای آغازین ومیانی و پایانی برای افعال گوناگون، تکواژ مجهول‏سازِ ia، حرف‏های اضافه اختصاصی،افعال پیشوندی بسیار متنوع، ظرفیت تصریفی و اشتقاقی در واژه‏سازی، نشانه‏های ویژهمصدرساز، وندهای نقش نمای فاعلی و مفعولی و… بخشی از دهها ویژگی اختصاصی گویشآمره است که هم در ارتباط با زبان‏های باستانی قابل تأمّل است و هم از نظر دستوریچهارچوبه استوار زبان را نمایان می‏سازد.

متأسفانه در دهه‏های اخیر به دلیل گسترش رسانه‏های عمومی، مهاجرت‏های بی‏رویه،توسعه آموزش همگانی و ارتباطات و از همه مهم‏تر احساس حقارت اجتماعی، خانواده‏هااز آموزش این گویش به فرزندان خود امتناع می‏ورزند و به تدریج با از میان رفتن نسلکهنسال و تغییر شیوه‏های معیشت و از میان رفتن صنایع و حرف و مشاغل سنتی بسیاریاز ظرافت‏ها و دقایق گویش آمره رو به فراموشی است و بی‏شک در آینده‏ای بسیار نزدیکاین گویش هم، مانند دیگر گویش‏ها و لهجه‏های اصیل ایرانی برای همیشه به تاریخ سپردهخواهد شد.

* * *

آداب و رسوم

۱. چاووشی خوانی

چاووشی آوازی است که با صدای زیبا و دل‏نشین خوانده می‏شود و خبر عزیمت یابازگشت زایری را به اماکان مقدسه اعلام می‏نماید. در آمره رسم بر این بوده که یک هفته ازعزیمت زایر، چاووش خوان بر پشت‏بام منزلی و یا مسجدی با اشعاری زیبا به اطلاع عموممی‏رساند، که شخص قصد سفر به مکه معظمه یا کربلای معلّی یامشهد مقدس را دارد و بهتناسب مقصد، أشعار تفاوت داشته است. از فواید چاووشی‏خوانی این بوده که دیگران رابرای عزیمت تحریض می‏نمود و چه بسا در طی همین هفته گروهی گرد می‏آمده و بهزیارت نایل می‏شده‏اند.

در روز مسافرت چاووش‏خوان بر فراز پشت‏بام اولین قصد کننده مستقر می‏شده و اهلمحل و دوستان با شنیدن بانگ چاووش بر در خانه وی تجمع می‏نمودند و با دیده‏بوسی اورا بدرقه می‏کردند و التماس دعا می‏گفتند. این عمل به تعداد زوّار تکرار می‏شده تا تمامآنها در میان روستا جمع می‏شدند و اهالی زایرین را به اتفاق راهی می‏نمودند و گاهینذورات و هدایای نقدی خود را به ایشان می‏دادند و به انتظار سوغات می‏نشستند.

هنگام بازگشت نیز چاووش‏خوان با بانگ خودش اهالی را به استقبال و دیده‏بوسی فرامی‏خواند.

پس از رفتن زوّار بستگان ایشان مقداری خشکبار در بشقابی قرار می‏دادند، آن را دردستمالی ابریشمی می‏نهادند به چاووش‏خوان تقدیم می‏نمودند؛ پس از بازگشت نیز خودمسافر هدیه‏ای مناسب به عنوان سوغات و دستمزد برای وی می‏آورد.

۲. جار زدن یا وُنگ زیه(۳)

جار به معنی فریاد و بانگ بلند است. چنانچه گوسفند یا چهارپای شخصی پس ازبازگشت گله از صحرا، به خانه نمی‏آمد، صاحب گوسفند بر بام می‏رفته و با صدای بلند فریادمی‏زد که خدا پدر و مادر کسی را بیامرزد که گوسفندی را با این مشخصات که متعلق بهبنده است و اشتباها به خانه او رفته برگرداند یا اطلاع دهد تا خود شخص برود و گوسفندرا بیاورد.

۳. مناجات خوانی

سحرخوانی یا مناجات اشعاری زیبا، دل‏انگیز و شنیدنی بود که در سحرگاه ماه مبارکرمضان با صدای رسا و گیرا برای بیدار نمودن مردم جهت دعا و نیایش و صرف سحری بربام منازل خوانده می‏شد. مناجات خوان اشعار خود را آن چنان با حزن و سوز ادا می‏نمودکه هنوز هم اهالی با حسرت از این سنت حسنه یاد می‏نمایند و اظهار تأسف می‏نمایند کهاین رسم فراموش شده و صدای بلندگو جای آن را گرفته است.

یک بیت مناجات چنین است:

الهی به حق دل دغدار یا اللّه‏به آه یتیمان، به شب‏های تار یا اللّه‏

* * *

باورها

باورها مجموعه‏ای از اعتقادات عامیانه‏اند که شاید هیچ‏گونه منبع معتبر یا مرجعقانونی و شرعی نداشته باشند لیکن اگر از سر تأمّل بدان‏ها نگریسته شود مشخص می‏شودکه لایه‏های زیرین آن را اعتقادات ملی، مذهبی، تاریخی، اسطوره‏ای و یا حتی فلسفی هرچند فلسفه عامیانه تشکیل می‏دهند. هرچه باشد این سخنان شبه حکیمانه حاصلتجربیات یک ملت در طی قرون و اعصار است. چند نمونه از این باورها به قرار زیر است:

۱. می‏گویند زمین روی شاخ گاوی قرار دارد و خود گاو بر گرده ماهی سوار است، گاو هرچند مدت یک بار خسته می‏شود و زمین را روی شاخ‏های خود جابه‏جا می‏کند، منشاءزلزله همین جابه‏جایی است.

۲. می‏گویند پیرزنی ده روز قبل از عید نوروز برتابی می‏نشیند، هنگامی که در روز عرفه(قبل از عید) بوی حلوای خیراتی برای مردگان به مشامش می‏رسد بیهوش می‏شود و ازتاب بر زمین می‏افتد، اگر پیرزن داخل آب بیفتد ایام عید هوا بارانی می‏شود اگر روی خاکبیفتد هو پر گرد و غبار و اگر بر روی سنگ‏های کوه بیفتد هوا آفتابی خواهد شد.

۳. می‏گویند مرغ حق (جغد) روز از صحرا و دشت یک دانه گندم حرام می‏خورد و رویگلویش می‏ماند به همین دلیل شب خود را با سر از شاخه‏ای آویزان می‏کند و حق حق سرمی‏دهد و از خدا می‏خواهد او را ببخشد تا این که سحرگاه آن گندم به شکل قطره خونی ازگلویش خارج می‏شود و بدین ترتیب مرغ حق از حرام پاک می‏شود و خاموش می‏گردد.

۴. می‏گویند اگر هنگام خارج کردن کفش‏ها از پا، ناخودآگاه کفش‏ها روی هم بیفتندشخص به زیارت یکی از اماکان متبرکه نایل می‏شود.

۵ اگر کسی مرده‏ای را خواب ببیند و بتواند انگشت کوچک مرده را بگیرد هر سؤالی ازاو بپرسد حتما جواب صحیح خواهد شنید.

* * *

اشعار محلی

۱. بوره و آمره اساکه باهاره بوده ویت نگنه آقادکَ پاره

بوره کی ذنه یا سُوا اک وخدکی اتی کی اچّو کی مندگاره(۴)

معنی:

به آمره بیا اکنون که بهار است بیا و ماجرای سال گذشته را فراموش کن

بیا چون کسی نمی‏داند تا فردا همین موقعچه کسی می‏آید چه کسی می‏رود و چه کسی ماندگار خواهد بود

۲. بَشمُ واشُم جه یُ عالم و برشمبشم چه چین و ماچین دورتر شُم

بگیرم راه یُ کوه و بیابنجه ی دنیا و اُ دنیا و برشُم(۵)

معنی:

بروم تا از این عالم بیرون برومبروم از چین و ماچین هم دورتر بروم

راه این کوه و بیابان را بگیرمو از این دنیا و آن دنیا بیرون بروم

۳. اگه قسمتم یُ جوره بَنوسهقلمَ و کاغذش د آوّ خیسه

معنی:

اگر بخواهد قسمت مرا این گونه بنویسدالهی و قلم و کاغذ خیس بخورد

۴. شُوالَ ادا شرمندی ام چه رو خدا درمندی ام

هر کی دستمُ بگیرهخدا دستش بگیره

معنی:

ماه شوال می‏گوید شرمنده‏امو در برابر خداوند در مانده‏ام

هر کس کمکم کند (روزه بگیرد)ان شاءاللّه‏ خداوند کمکش کند

* * *

مکتب و مدرسه(۶)

همانند دیگر نواحی ایران، در آمره هم، قبل از تأسیس مدرسه به شکل نوین وامروزی، تحصیل در مکتب رایج بوده است. مکتب‏داران با آموزش جز سی‏ام قرآن (عمجزء) کار خود را آغاز می‏کردند؛ سپس علاقمندان می‏توانستند با خواندن نصاب و گلستانو کتاب جوهری و کتب مختصر صرف و نحو عربی، آموخته‏های خود را تکمیل کنند و «ملاّ»شوند. کهنسالان آمره مکتب و مدرسه را «ملایی» و دانش‏آموختگان آن را «ملاّ» می‏نامیدند.اساسی‏ترین ابزار آموزش مکتب خانه‏ها، لوح و قلم و چوب و فلک بوده که هر دو لازمهآموزش بوده‏اند.

دقیقا مشخص نیست مکتب‏های آمره از چه زمانی کار خود را آغاز نموده‏اند اما مطابقآنچه در ذهن معمرّین مانده آخرین مکتب‏داران آمره عبارتند از: کربلایی حبیب‏اللّه‏غفاریان معروف به ملا حبیب‏اللّه‏، حاج شیخ علی، محمد آقا رحیم و حاج امیر انیسی.مسلم این است که در هر دوره حداقل بیش از دو مکتب امر آموزش را در آمره به عهدهداشته‏اند و حروف ابجد را به کودکان آموخته‏اند.

مدرسه به شکل نوین آن در سال ۱۳۲۶ هجری شمسی با یک کلاس و هشتاددانش‏آموز در منزل یکی از اهالی کار خود را شروع نمود تا به پنج کلاس رسید، اوج فعالیتمدرسه آمره به دو دهه چهل و پنجاه مربوط می‏شود که تعداد دانش‏آموزان آن بهصدوپنجاه نفر می‏رسیده است.

در خلال سال‏های پایانی دهه شصت مدرسه راهنمایی آمره هم تشکیل شد که به دلیلمهاجرت بی‏رویه دو سه سالی بیشتر نپایید و حتی مدرسه ابتدایی آن در سال ۱۳۷۶هجری شمسی برای همیشه تعطیل شد و بدین ترتیب چراغ نیم قرن مدرسه‏داری وچندین قرن مکتب‏داری به خاموشی گرایید.

* * *

معرفی یکی از مشاهیر

حاج شیخ حسنعلی پیشوا(۷)

حاج شیخ حسنعلی پیشوا فرزند مرحوم آقا شیخ محمد فرزند مرحوم شیخ علی اکبرفرزند مرحوم شیخ محمد حسین پیشوا در چهاردهم شوال سال ۱۳۰۱ هجری شمسی/۱۳۳۸ هجری قمری در آمره چشم به جهان گشود.

ایشان از سال ۱۳۲۱ ه.ش تحصیلات خود را در قم نزد علمای اعلام حضرات آیاتسلطان، حاج میرزا عباس مستقیم، خارج را نزد آیات عظام فیض، آقای حجت، آیه‏اللّه‏بروجردی، آیه‏اللّه‏ گلپایگانی و حضرت امام‏خمینی گذراند و پس از تکمیل دروس حوزویبه مدت سی و دو سال در حوزه علمیه تویسرکان فقه و اصول و سطوح مختلف کفایه ورساله و مکاسب و شرح لمعه و معالم را تدریس نمود و بیش از ۴۰ شاگرد عالی تربیت نمودکه همگی اهل علم و تقوا بودند. پس از بازگشت به قم با آقایان اشراقی، شیخ اصفهانی،یکی از طباطبایی‏ها، جلیلی کرمانشاهی و سید محسن همدانی هم‏مباحثه بودند.

پیشرفت ایشان در علوم به حدی بود که هر دو هفته یک بار مباحث خود را تغییرمی‏داد و گاه آن چنان در مطالعه افراط می‏نمود که آیه‏اللّه‏ صدر ایشان را به استراحتدعوت می‏نمودند.

در دهه‏های پایانی عمر پر برکتشان در بیت حضرت آیه‏اللّه‏ گلپایگانی و سپس حضرتآیه‏اللّه‏ صافی و حضرت آیه‏اللّه‏ شیرازی به استفتائات پاسخ می‏دادند و آن چنان حضورذهن داشتند که همگان را به تعجب وامی‏داشتند.

از ایشان حواشی پراکنده‏ای در ابواب مختلف فقه باقی مانده که به چاپ نرسیده است.سرانجام روح بلند این عالم جلیل القدر پس از یک تلاش بی‏وقفه و خدمات بی‏دریغ بهویژه به اهالی آمره در تابستان سال ۱۳۸۱ ه.ش در جوار حق آرمید.

«آپول»یکی از بازی‏های محلی

آپول با پنج عدد سنگریزه اجرا می‏شود و می‏تواند دو یا چند نفره باشد و معمولاً به دوشکل انجام می‏گیرد:

کلیات بازی: ابتدا پنج عدد ریگ گرد و متناسب انتخاب می‏کنند و هر یک از افراد برایتعیین نوبت بازی «بار» می‏آورد یعنی ریگ‏ها را در مشت می‏گیرد، آنها را کمی به بالا پرتابمی‏کند، پشت دست خود را زیر ریگ‏ها نگه می‏دارد هر فردی که بتواند ریگ‏های بیشتریرا بر پشت دست خود حفظ کند برای شروع بازی در اولویت قرار دارد.

امتیاز هر سنگ معادل ۱۰۰ تعیین می‏شود بنابراین مجموع امتیازات بازی در هر دوره۵۰۰ امتیاز است، در ابتدای بازی سقف امتیاز بازی را برای اعلام فرد برنده قراردادیمی‏نمایند، مثلاً می‏گویند هر کس زودتر از بقیه به امتیاز ۲۰۰۰ برسد برنده می‏شود، سپسبازی به نوبت شروع می‏شود، در هر مرحله از بازی که هر یک از افراد نتوانند قانون بازی رامبنی بر نگه داشتن ریگ‏ها بر پشت دست، یا گرفتن ریگ‏ها از هوا رعایت نمایند از دوربازی خارج می‏شوند و نوبت بازی به نفر بعد واگذار می‏شود.

الف. آپول نوع اول

در این نوع فردِ آغازگر بازی رگیها را در مشت خود می‏گیرد و بازی را پا (یی وه) شروعمی‏کند یعنی ریگها را روی زمین می‏ریزد و به ترتیب یکی یکی آنها را از روی زمینبرمی‏دارد، به هوا پرتاب می‏کند، در فرصتِ بازگشتِ ریگ پرتاب شده، ریگی دیگر از زمینبرمی‏دارد و به هوا پرتاب می‏کند و ریگ‏های برگشتی را در دست دیگر خود نگه می‏دارد تاهمه ریگها را جمع کند. سپس ریگ‏ها را دوباره در مشت خود جمع می‏کند و روی زمینمی‏ریزد و آن را دو به دو از زمین برمی‏دارد به این مرحله «دو وه» می‏گویند، در مرحله«سه وه» ابتدا سه ریگ و سپس یک ریگ باقیماند

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.