پاورپوینت کامل تحلیل ; استاد مطهری و مضمون تأویلی تشیع ۴۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تحلیل ; استاد مطهری و مضمون تأویلی تشیع ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تحلیل ; استاد مطهری و مضمون تأویلی تشیع ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تحلیل ; استاد مطهری و مضمون تأویلی تشیع ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

۴۱

امیر حسین ترکش دوز

ما دینداران همواره نیازمند بازنگری و سنجش چگونگی نسبت خود با دین هستیم . اما این
دین چیست که می بایست نسبت خود را با آن همواره بسنجیم .

در حیطه متون دینی با انبوهی از داده ها رو به رو هستیم که وثاقت جملگی آن ها محرز
نیست . و یا در معانی معارضی ظهور دارند. هستی تاریخی دین نیز نمادها و نشانه های
متنوعی را متضمن است که در نگاه اولیه جهت دهی هایی گاه متباینی را نمود می دهد. با
این وجود چه باید کرد؟ چگونه می توانیم تعلق خود به دین را به سنجش و وارسی
گذاریم ، در صورتی که خود دین ، مجموعه ای آمیخته به معارضات و موضوعات و متشابهات
است؟ “تاویل ” پاسخی است که رویکرد شیعی به پرسش مزبور داده است . در این رویکرد،
دینداری یعنی همواره تاویل کردن و از پوسته به مغز رفتن و امور عرفی را در پرتو امر
قدسی سنجیدن . اینچنین برداشتی از مکتب تشیع به روشنی در آراء استاد شهید مطهری باز
نموده شده است .

برای دستیابی به حقیقت دین و تشخیص تمیز مراد شارع از دو روش می بایست پیروی کرد:
دین پدیده ای است دو چهره ای ، یک چهره آن در تاریخ متجلی گشته است و چهره دیگر در
نصوص بازمانده از عصر تنزیل . به تبع ِ این دو چهره از دین ، در بررسی آن می بایست
از هر دو طریق “تاویل متنی ” و “تاویل تاریخی ” استفاده نمود. تأویل در لغت از ریشه
“اول ” و به معنای مرجع است . بنابر تقسیم پیش گفته ، مرجع داده های متنوع متنی و
تاریخی را گاه در تاریخ پی می جوئیم و گاه در متن .

هیچ یک از گزاره های دینی موجود در قرآن چه آن ها که به اصول اعتقادات و احکام
مربوطند و چه غیر آن ، معنای دینی نخواهند داشت جز آن که در پرتو مرکز ثقل معنایی
متن ، یعنی ایده خدا (آنچنان که در قرآن تصویر شده) فهمیده شود. این مرکز ثقل
معنایی است که گزاره های دینی را از اسطوره ها و اعتقادات ملل و نحل گوناگون که گاه
صورتی شبیه به معتقدات وحیانی ما دارند جدا می کند. فهم این معنا هنگامی برای ذهن
ملموس تر می شود که به رویکرد خاص ادیان الهی و خصوصاً اسلام به “خدا” توجه کنیم .
تعبیری که قرآن از “خدا” به دست می دهد تعبیری “وجودی ” است و نه “ماهوی “. خدایی
که اسلام ، مردمان را بدو دعوت می کند خدایی است که بر خلاف تصورات بسیاری از
متفکرین بزرگ بشری از هر گونه شائبه ماهوی مبری است .

خدایی که موجودی در برابر و هم عرض موجودات دیگر و پدیده ای در برابر و یا در کنار
پدیده های دیگر نیست ، بلکه تحقق بخش هر پدیده ایست و همه موجودات تجلیات اویند. او
از رگ گردن به هر پدیده ای نزدیکتر است و حجاب اعمال و افکار انسان هاست که او را
از دیدگانشان محجوب می سازد; گرچه در این حالت نیز از حاکمیت وی یارای فرار ندارند.
خدای قرآن ، خدای گسسته از خلق نیست بلکه اینچنین خدایی است : “هوالاول و الاخر و
الظاهر و الباطن “. خدایی که هر جا رو کنیم رخ او را می ببنیم : “فاینما تولوا فثم
وجه الله “. و از ما به ما نزدیکتراست : “نحن اقرب الیکم من حبل الورید”. همان
خدایی که امیرالمومنین علی علیه اسلام از او این چنین یاد می کرد: “ما رایت شیئا
الا رایت الله قبله و بعده و معه “. هیچ پدیده ای را ندیدم جز آن که خدا را قبل از
آن بعد از آن و داخل در آن دیدم . خدای قرآن حقیقتی است ، که نه تنها هستی همه
موجودات قائم به او است بلکه در واپسین تحلیل بلکه معنای تمامی گزاره های دینی نیز
به او بازگشت می یابد. پس در پرتو این “مرکز ثقل معنایی ” است که نیل به حقیقت آن
چهره از دین که در ساحت متون متجلی شده و تاویل متشابهات و ظواهر آیات امکان پذیر
است . نسبت به این “اصل ” هیچ چیز دیگری در میان آموزه ها و احکام دین “اصل ”
نیست .

کاوش در حالات وجودی نخستین ایمان آورندگان و کیفیت بر خورد آن ها با وحی ما را به
حقیقت بزرگی رهنمون می سازد و آن تقدم گرایش وجودی آدمی به سوی خدا و حرکت
متقربانه اش به سوی او بر پذیرش نظری آموزه های دینی و صدق رسولان و رسالت ایشان
است . کیفیت و محتوای ایمان نخستین مومنین یعنی امام علی سلام الله علیه ، خدیجه
کبری ، اباذر و سلمان و مقداد و اویس و هر یک از صحابه و تابعین راستین ، ما را به
تأملی نو بر مفهوم ایمان فرا می خواند. این سخن به هیچ وجه به معنای نفی تاملات
نظری و فلسفی و راهبردن از این طریق به آموزه های دینی و صدق آن ها نیست . بلکه
دعوت به شناخت پدیده ایمان در “الگوی اصیل خویش ” و بنیادی بودن “ربط با خدا” در
دینداری است . گو اینکه تاملات نظری و فلسفی مزبور نیز در جای خود مسلماً
بایسته اند. قرآن نیز بر تقدم “سیر و سلوک وجودی و ایمان و مجاهده تقرب جویانه ” بر
“پذیرش دین ” تاکید می کند، آنجا که می فرماید: “یهدی به الله من اتبع رضوانه سبل
السلام ” / مائده : ۱۶ و یا “ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین “/ بقره :۲

و یا آنجا که می فرماید: “قل انظروا ما ذا فی السموات و الارض و ما تغنی الایات و
النذر عن قوم لایومنون/ یونس : ۱۰۱”. اینجاست که دین با ویژگی هایی خاص خود به
عنوان پدیده ای یکتا در میان تمامی پدیده های بشری ، اعم از علم ، فلسفه و هنر و
ایدئولوژی و… جایگاهی خاص می یابد. با توجه به آنچه گذشت ، می توان ادعا نمود که
حقیقت گوهری تدین ایمان و حضور آدمی در برابر خدا است .

ائمه اطهار و گروهی از صحابه راستین رسول خدا(ص) در افعال و اقوال خود بر همین
حقیقت پای می فشرده اند و تاکید بر همین حقیقت که آن را “باطن دین ” خواندیم ،
رویکرد شیعی به دین را به عنوان ادامه طبیعی سنت پیامبر اکرم(ص) و مصر بر “خالص
مانی ” دین در حقیقت و اصل و اساس خود تشکیل می داده است .

استاد مطهری در تأملات ژرف خود در باب حقیقت و روح دین ، چه آنجا که به طرح و ترویج
مبنای اصالت وجود می پردازند و چه آنجا که اعتقاد به خدا را رمز گشایی متن
می خوانند بر هیس مضمون ، یعنی مضمون تأویلی تاکید کرده اند و تشیع در بیان ایشان
نیز ناظر بر حرکت تأویلی در عرصه متون دینی با اصل گرفتن ایده وجودی الوهیت است .

تا اینجا به معنای تأویلی بودن ِ تشیع در عرصه متون دینی پرداختیم اما این مفهوم در
عرصه تاریخ چه معنایی خواهد داشت . به زعم شهید مطهری در حیطه تاریخ نیز جریانی
حامل اصیل وحی است که زمان آفاقی را با اتکاء به معیارهای الهی می پیماید.

استاد مطهری در بیان مضمون تأویلی تشیع در ساحت تاریخ می نویسد: “در حقیقت این
انشعاب اسلامی یعنی شکل گیری تشیع از اینجا به وجود آمد که یک دسته که البته اکثریت
بودند فقط ظاهر را می نگریستند و دیدشان آنقدر تیزبین نبود و عمق نداشت که باطن و
حقیقت هر واقعه ای را نیز ببینند، ظاهر را می دیدند و در همه جا حمل به صحت
می کردند، می گفتند عده ای از بزرگان صحابه و پیرمردها و سابقه دارهای در اسلام
راهی را رفته اند و نمی توان گفت اشتباه کرده اند، اما دسته دیگر که اقلیت بودند در
همان هنگام می گفتند شخصیت ها تا آن وقت پیش ما احترام دارند که به حقیقت احترام
بگذارند. اما آنجا که می بینیم اصول اسلامی بدست همین سابقه دارها پایمال می شود
دیگر احترامی ندارند. ما طرفدار اصولیم نه طرفدار شخصیت ها، تشیع با این روح به
وجود آمده است .

ما وقتی در تاریخ اسلام به سراغ سلمان فارسی و ابوذر غفاری و مقداد کندی و عمار
یاسر و امثال آن می رویم و می خواهیم ببینیم چه چیز آن ها را وادار کرد که دور علی
را بگیرند و اکثریت را رها کنند؟ می بینیم آن ها مردمی بودند اصولی و اصول شناس ،
هم دیندار و هم دین شناس . می گفتند ما نباید درک و فکر خویش را بدست دیگران بسپریم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.