پاورپوینت کامل مصاحبه; مهم ترین مسائل جهان تشیع ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مصاحبه; مهم ترین مسائل جهان تشیع ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مصاحبه; مهم ترین مسائل جهان تشیع ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مصاحبه; مهم ترین مسائل جهان تشیع ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۲
اشاره
آیت الله شیخ مهدی آصفی فرزند آیت الله شیخ علی محمد بروجردی آصفی است . وی مقدمات
و سطح ، خارج فقه و اصول را در حوزه علمیه نجف و در محضر بزرگان عصر خود از جمله
آیات: امام خمینی ، سید ابوالقاسم خوئی ، سید محسن حکیم ، سید عبدالله شیرازی ، سید
محمد روحانی ، میرزا باقر زنجانی ، شیخ حسین حلی ، و میرزا هاشم آملی فرا گرفت. وی
همچنین دروس دانشگاهی را نیز تا مرحله فوق لیسانس در دانشگاه بغداد گذراند. در
مبارزات سیاسی علیه رژیم بعث سابق عراق ، بیش از ۲۵ سال فعالیت کرد و بیش از ۳۰ سال
نیز جزو کادر رهبری حزب الدعوه بود که البته بعدها به دلایلی از آن خارج شد. حدود ۷
سال در کویت، ادارهء مرکز دینی بزرگی را برعهده داشت و مدتی نیز دبیر کل مجمع جهانی
اهل بیت (ع ) بود. آیت الله آصفی ، علاوه بر تدریس دروس عالی حوزه ، با شرکت مستمر
در کنفرانس ها و همایش ها و مصاحبه های رادیو و تلویزیونی در کشورهای مختلف، به نشر
معارف اهل بیت (ع ) می پردازد. وی در عرصه فعالیت های اجتماعی و تأسیس و اداره
مؤسسات خیریه نیز کوشا می باشد.
اخبار شیعیان به منظور آشنایی خوانندگان خود با مهم ترین مشکلات شیعیان و نیز
تمهیداتی که برای حل این مشکلات صورت گرفته و یا در آینده باید تحقق پذیرد، از
آیت الله آصفی دعوت به عمل آورد تا پاسخگوی سؤالاتی در این زمینه باشند. اما ایشان
قبول زحمت نموده و با سعهء صدر مطالبی را به صورت مکتوب برای نشریه ارسال کردند که
تقدیم علاقه مندان می نماییم .
ایشان در قالب دو محور، به مهم ترین رویدادهایی که بر وضعیت شیعیان در جهان تأثیر
مثبت داشتند دستاوردهای سیاسی پیروان اهل بیت(ع ) دشمنی ها، چالش ها و درگیری ها
برای مقابله با شیعیان ، و نیز اولویت های سیاسی و فرهنگی ما برای حال و آینده
پرداخته اند. با هم می خوانیم :
بسم الله الرحمن الرحیم .
سعی خواهم کرد به خواست خداوند سخنانم را در دو محور اساسی خلاصه کنم . در محور
اول ، تحلیل سیاسی کوتاهی خواهم داشت از موفقیت های پیروان اهل بیت(ع ) در ۳۰ سال
گذشته و نیز چالش هایی که شیعیان اهل بیت(ع ) در طول این مدت با آن روبرو بوده اند.
در محور دوم ، از طرح هایی سخن خواهم گفت که جامعهء شیعیان اهل بیت(ع ) در جهان
امروز از نظر سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی به تأسیس ، و در صورت موجود بودن ، به تکمیل
آن نیازمندند.
محور اول
مهم ترین رویدادهای بزرگ این مقطع تاریخی ، که تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم بر
فعالیت ها و وضعیت شیعه در این منطقه داشته است ، عبارتند از:
۱. پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری جمهوری اسلامی در ایران
۲. پیروزی مقاومت اسلامی در لبنان و شکست و عقب نشینی اسرائیل از جنوب لبنان در سال
۲۰۰۰ م ، و شکست مجدد نیروهای اسرائیل به دست نیروهای حزب الله در سال ۲۰۰۶ م
۳. سقوط نظام حزب بعث در عراق
۴. سقوط نظام طالبان در افغانستان
۵. ایجاد فضای نسبتاً باز پس از جنگ دوم خلیج فارس برای پیروان اهل بیت(ع ) در
منطقه
۶. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و از بین رفتن نظام کمونیستی در کشورهای آسیای میانه
و گشایش نسبی در وضعیت شیعیان اهل بیت(ع ) در این منطقه مانند اکثریت شیعی در
آذربایجان و نخجوان و اقلیت های شیعی در کشورهای دیگر آسیای میانه
۷. گشایش نسبی در مسائل سیاسی و فرهنگی پیروان اهل بیت(ع ) در کشورهای خلیج فارس پس
از جنگ خلیج فارس .
اکنون به اختصار به بررسی تأثیرات مثبتی که این رویدادهای مهم و بزرگ در این ۳۰ سال
از نظر سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی بر وضعیت شیعیان جهان داشته است ، می پردازم .
انقلاب و دولت اسلامی
پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام اسلامی در ایران که ۲۸ سال پیش به وقوع
پیوست ، در تاریخ معاصر دنیای اسلا م و بخصوص پیروان اهل بیت(ع )، نقطهء عطف بزرگی
بود. اولاً، این حکومت در نزد پیروان اهل بیت(ع )، اولین دولت شیعی بود که پس از
حکومت امام حسن مجتبی(ع ) به وجود آمد زیرا دیگر دولت های شیعی همچون سربداران ،
فاطمیان ، آل بویه و صفویان که در طول تاریخ پا به عرصهء وجود نهادند، به معنای
فقهی کلمه حکومت اسلامی نبودند که فقهای جامع الشرایط رهبری آن را به عهده بگیرند و
دقیقاً به مقتضای حدود و احکام فقهیه حکومت کنند. ثانیاً، این حکومت نسبت به عموم
عالم اسلام ، پس از سقوط خلافت آل عثمان در جهان اسلام ، اولین حکومت اسلامی به
حساب می آید. ثالثاً، این حرکت اعلام آغاز دور جدیدی از رویارویی فرهنگی ،
اقتصادی ، نظامی و سیاسی میان جهان اسلام و استکبار جهانی است .
از مهم ترین دستاوردهای این حکومت ، قیام ولایت فقیه و برپایی ولایت و امامت سیاسی
است که در جهان معاصر کاملاً تازگی دارد. اگر مسلمانان از این عنوان سیاسی استفادهء
شایسته کنند، صفحه جدیدی از تاریخ جهان اسلام را ورق می زنند که جهش سیاسی بزرگی در
جهان اسلام خواهد بود. تشکیل این حکومت نیز حاصل اشک ها، خون ها، غم ها، دردها و
زجرها و شکنجه هایی بود که مسلمانان از نظام های سیاسی ظالم مسلّط بر جهان اسلام
تحمل می کردند. همچنین حاصل تلاش و فعالیت و جهاد و حرکتی بود که مؤمنان در مبارزه
با ستمکاران در طول این مدت ، از خود نشان دادند. در اثر همین تلاش ها و مجاهدت ها
بود که خداوند متعال اجازه داد تا این دولت برقرار شود.
این انقلاب و نظام اسلامی ، پیروان مکتب اهل بیت(ع ) را در جهان و بخصوص در ایران ،
در معرض تهاجم تبلیغاتی ، اقتصادی ، سیاسی و نظامی قرار داده و آنان را به رویارویی
با موج گسترده ای از مخالفت ها درآورده که همچنان در عرصهء زندگی سیاسی و فرهنگی با
آن مواجه هستیم و بزرگ ترین آنها جنگ هشت ساله ای بود که نظام سابق عراق بر این
دولت نوپا تحمیل کرد.
پیروان اهل بیت(ع ) این فشارهای سخت و طولانی را با تلاشی بزرگ که نیرو و امکانات
بسیاری از آنان می طلبید، پشت سر گذاشتند. این رنج ها و مخالفت ها همیشه از داخل و
خارج بر این نظام تحمیل می شد و چه بسا مشکلات این دولت نوپا که ناشی از جریانات
داخلی است ، سخت تر از مشکلات خارجی باشد ولی به هیچ وجه در این ۲۸ سال مشکلاتی که
از درون و برون ایران ، برای این نظام پشت سر هم پیش می آمد نتوانست تهدیدی برای
استقرار و هستی این نظام باشد و این حقیقتی است که بالاخره دشمنان این نظام ، با
همه تلخی که برای آنان داشت ، آن را پذیرفتند.
پیروزی مقاومت اسلامی در لبنان
این رویداد پس از پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری نظام اسلامی در ایران ، دومین
حلقهء مجموعه رویدادهای بزرگی بود که در جامعهء پیروان اهل بیت(ع ) در جهان پیش
آمد. این پدیدهء مهم ، همچون مسئلهء پیروزی انقلاب اسلامی، در لبنان اولین شکست
نظامی و سیاسی اسرائیل بود که تقویت نیروهای فعال در انتفاضهء ملی و اسلامی فلسطین
را به دنبال داشت . این رویداد، خبر از شروع مرحلهء جدیدی از شکست های سیاسی نظامی
اسرائیل می داد که چنین هم شد. به دنبال این پیروزی ، باید پیروزی سال ۲۰۰۶ م را
یادآور شد که نیروهای زمینی ، دریایی و هوایی اسرائیل با تمام امکانات نظامی و
تبلیغاتی (که نیروی چهارم قدرت نظامی به شمار می رود) نتوانست نیروهای محدود
حزب الله را در لبنان شکست دهد و در اثر مقاومت و پافشاری نیروهای حزب الله ،
اسرائیل ناچار به قبول آتش بس شد، بدون اینکه بتواند از موقعیت نظامی برتری در این
جنگ نابرابر برخوردار باشد.
سقوط رژیم عراق
آزادسازی عراق و سقوط نظام دیکتاتوری این کشور، پس از تخریب سیاسی ، فرهنگی ،
عمرانی ، علمی و مردمی وسیعی بود که بیش از ۳۰ سال به طول انجامید و در این مدت
نظام تکریتی عراق مرتکب فجیع ترین ستم ها و استبدادها و کشتارهای منحصر به فرد در
تاریخ جدید و قدیم گردید.
با سقوط نظام عراق ، پیروان اهل بیت(ع ) در این کشور از استبداد و فشار سیاسی آزاد
شدند چنان که از تبعیض فرقه ای سیاسی که همواره از زمان آل عثمان تا پایان حکومت
صدام ، حاکمان عراق آن را برضد شیعه اعمال می کردند، رها گشتند. در تمام این مدت
شیعیان عراق ، که اکثریت قاطع مردم این کشور را تشکیل می دهند، همواره شهروند درجهء
دو شناخته می شدند. گمان می رود که سقوط این نظام پایان استبداد سیاسی و تبعیض
فرقه ای سیاسی در این کشور باشد. ولی سقوط رژیم ستمکار عراق در سه سال پیش ، همراه
با تنش ها و چالش های تندی بود که آثار بسیار بدی بر روحیهء مردم عراق داشت . در
این حوادث تلخ و ناگوار، مردم عراق بیشترین و بهترین حضور را در صحنهء سیاسی داشتند
و با این حضور، که البته با تأیید الهی همراه بود، این نقشهء شوم را که دشمنان
اسلام برای عراق آماده کرده بودند، ان شاءالله مانند دوران حکومت رژیم صدام پشت سر
می گذارند و با سرفرازی مرحلهء جدیدی را در تاریخ عراق آغاز می کنند.
در اینجا لازم می دانم برای ترسیم نقش آمریکا در حوادث خشونت بار عراق پس از سقوط
صدام ، در رابطه با اوضاع متشنّج عراق و کشتاری که به دست حزب بعث و جماعت افراطی
القاعده صورت می گیرد، توضیحاتی را ارائه بدهم :
اوضاع عراق و منطقهء خاورمیانه
سرنگونی دولت عراق قابل پیش بینی بود. کسانی که رویدادهای عراق را پیش از سقوط آن
پیگیری می کردند، دو مطلب را دریافتند: اول اینکه حکومت تکریتی ها ضعیف و شکننده
شده و در معرض براندازی قرار گرفته بود و دیوارهای فولادین امنیتی حزب بعث فاقد
توان رویارویی با خشم ملت و فوران غضب مردم بود. دوم اینکه احزاب و گروه های اسلامی
مخالف ، بهترین و نیرومندترین جایگزین مطرح شده به جای رژیم صدام به شمار می آمدند
گروه هایی که از جنگ ها و ماجراجویی ها و حماقت های پی در پی صدام به ستوه آمده
بودند.
این دو واقعیت هیچ گاه از دید آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا پنهان نبود و نتیجه برای
آمریکایی ها کاملاً روشن بود. آنها می دانستند که اگر حوادث سیر طبیعی خود را پیش
گیرد، رژیم صدام بدون شک سرنگون می شد و احزاب و گروه های اسلامی به جای دولت صدام
حاکمیت را در اختیار می گرفتند. حال آنکه اسلامگراها جریانی بود که در نقطه مقابل
هژمونی آمریکایی قرار می گرفت . تمام این واقعیات باعث می شد تا آمریکایی ها نیروی
خودشان را متمرکز کنند زیرا آنان ناچار بودند سیر حوادث را به سرعت دگرگون سازند.
تنها راهکاری که اوضاع عراق را تغییر داده و حاکمیت را از صدام به آمریکایی ها
انتقال می داد، این بود که آمریکایی ها خود، صدام را سرنگون سازند تا با این ترفند،
بدون نیاز به واسطه ای ، مانند ملت عراق ، سلطه را از چنگال صدام خارج کرده و خود
به آن چنگ بزنند و به این ترتیب ، همه چیز پایان می یافت و آمریکایی ها و
دست نشانده های آنها جانشینان رژیم صدام می شدند. تاخت و تاز آمریکا آغاز شد و رژیم
صدام به سرعت سرنگون گشت و آمریکایی ها صاحب همه چیز عراق شدند.
به رغم همهء پیش بینی های انجام شده ، آمریکا انتظار چنین حضور گسترده ای از
اسلامگراه اعتماد ملت عراق به مرجعیت دینی و اعتماد این دو به گروه های اسلامی را
نداشت و از سوی دیگر، تصور نمی کرد که اسلامگراها با چنین کفایت سیاسی که همراه با
پایبندی به دین و عزت و استقلال باشد، به رویارویی با آنها بپردازند. این مطلب
گروه های اسلامی را به چالش واداشت . اکثر آنها بر این نکته تأکید می کردند که حضور
و فعالیت اسلامگراها در منصب های حساس دولت و در متن تصمیم گیری ضروری است و
علی رغم اینکه آنها زیر سلطه آمریکا فعالیت می کردند، اما از ترک صحنه مناسب تر
بود. بنابراین ، موضع اسلامگراها بر مشارکت در حکومت عراق تثبیت شد و مرجعیت دینی
نیز نسبت به این موضع نظر مثبتی داشت . نتیجه ای که از این جریانات به دست آمد این
بود که اسلامگراها با مشارکت فعال خود در تصمیم گیری ها و سیاست گذاری ها باعث شدند
تا مردم در پای صندوق های رأی ، آنان را برگزینند و آمریکا را در برابر کار انجام
شده قرار دهند. به دنبال آن ، موج فزایندهء فشارها برای خروج و عقب نشینی آنها از
عراق آغاز گردید و این گونه شد که آمریکا خود را در باتلاق سیاسی یافت که هرگز آن
را پیش بینی نمی کرد.
با وجود اینکه زره پوش های ارتش آمریکا در خیابان ها و جاده ها، و هواپیماهای جنگی
آنها در آسمان عراق جولان می دهند، اما جریان حوادث و اتفاقات در عراق به ضرر حضور
آمریکایی ها و اشغالگری آنان رقم می خورد چراکه مردم عراق خواستار خروج این نیروها
یا دست کم ارائهء یک جدول زمانبندی شده برای خروج آنها در کوتاه مدت بودند.
درگیری های مسلحانه ای که در عراق بر ضد اشغالگری به راه افتاد، نتیجهء همین
مخالفت ها بود. مسئولان آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا، که کوله باری از تجربه در این
میدان ها داشتند، احتمال می دادند نیروهایشان در آینده ای نه چندان دور با مقاومتی
مسلحانه بر ضد اشغالگری مواجه خواهند شد.
مثلث طغیان
بر این اساس ، سه ضلع مثلث طغیان سیاسی بر علیه سلطه آمریکا، یعنی ایران و عراق و
لبنان ، کامل می شود. به رغم سیطره نیروهای آمریکایی بر زمین و آسمان عراق ،
آمریکایی ها خوب دریافته اند که این وضعیت تداوم نخواهد یافت زیرا آمریکا
نمی تواند کشته های سربازان خود که تعدادشان به ۲۶۰۰ نفر رسیده است و هزینه های
هنگفت چند میلیارد دلاری را تحمل کند و ملت آمریکا نیز هزینه هایی بیش از فرزندان
خود و بودجه های این چنینی در عراق نمی خواهند. اوضاع سیاسی در عراق ، هشداری جدی
برای آمریکا و زنگ خطری برای نیروهای آنهاست . از این رو، آمریکایی ها باید از هم
اکنون عراق را بخشی از مثلث طغیان (ایران ، عراق و لبنان ) قلمداد کنند. این مثلث ،
همان وضعیتی است که پادشاه اردن هشدار آن را به آمریکایی ها داده بود و آن را هلال
شیعی خواند و با انتقاد از سیاست های آمریکا در منطقه ، به آمریکایی ها گوشزد کرد
که اجازه ندهند اسلامگراها در عراق به پست های حساس دولتی راه پیدا کنند.
وزیر خارجه عربستان سعودی نیز از طرح های سیاسی آمریکا در عراق و منطقه گله مند
بود. دو ضلع این هلال طغیانگر را ایران و لبنان و قاعده آن را عراق تشکیل می دهد.
خطر اساسی مثلث طغیان این است که حاکمیت در این کشورها در اختیار آمریکا نیست و این
مثلث دژ بلندی است در برابر خواسته های آمریکا در منطقه .
حسنی مبارک نیز به شیوه ای دیگر به این واقعیت اشاره کرد. او چنین بیان کرد که
عراقی ها پیرو ایرانند و آمریکا رهبران جدید عراقی را مطیع و پیرو خود نخواهد ساخت
و قدرت تصمیم گیری در عراق ، در مرحلهء کنونی از دست آمریکایی ها خارج شده است .
این سخن هرچند زیرکانه و دقیق می باشد و حساسیت آمریکا و دولت های عربی را تحریک
می کند، با این همه ، حسنی مبارک نمی دانست که این جمله عراقی ها را به شدت خشمگین
خواهد کرد.
به طور خلاصه باید گفت : این مثلث طغیان سرپیچی از خواسته های استکباری آمریکا در
خاورمیانه می باشد مسئله ای که برای آمریکایی ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است و
آن را خوب درک می کنند.
آنچه که ملک عبدالله و وزیرخارجه عربستان سعودی و حسنی مبارک بر آن تأکید می کردند،
از دید آمریکایی ها پنهان نبود، بلکه رهبران اردن و عربستان و مصر بودند که متوجه
نشدند آمریکا ناخواسته این گزینه را انتخاب کرد زیرا راهکارهای دیگری را پیش روی
خود نمی دید و وضعیت اقتضا می کرد که اسلامگراها حکومت را در دست بگیرند نه اینکه
این جریانات به خواست و اراده آمریکا پیش آمده باشد و از طرفی ، به نفع آمریکا نیست
که بخواهد به شیوهء صدام ، خواست خود را با توسل به زور آتش و فولاد به کرسی
بنشاند چراکه در صورت اعمال این سیاست ، با مقاومت مسلحانهء شدیدی در عراق مواجه
خواهد شد چیزی که آمریکا تحمل آن را ندارد. پس باید پذیرفت که این مورد بر آمریکا
تحمیل شد و آنها پیروز این میدان نبودند. به هر حال ، هر چه که باشد در طول ۲۸ سال
گذشته تحولات اساسی در نقشهء سیاسی خاورمیانه رخ داد و این تحولات یقیناً خلاف
راهبرد آمریکا انجام می گیرد. آنها ناچارند که راهکار و طرحی جدی برای خنثا کردن
مثلث طغیان در خاورمیانه بیندیشند، و این راهکار همان است که کاندولیزا رایس ،
شعله ور کنندهء فتنه ها، زمانی که ارتش اسرائیل با تمام تجهیزات نظامی خود ضربات
سنگینی را از حزب الله دریافت کرد، تحت عنوان خاورمیانهء جدید از آن پرده
برداشت راهکاری که حاکی از یک دسیسه آمریکایی برای طراحی جدید نقشهء خاورمیانه
بود.
ابزارهای آمریکا برای مقابله با مثلث طغیان : آمریکا چه ابزارهایی را برای محو مثلث
طغیان از نقشهء سیاسی خاورمیانه اندیشیده است؟
کسانی که اوضاع سیاسی منطقه و گفته های سران کاخ سفید را پیگیری می کنند، به آسانی
درمی یابند که ابزارهای مورد علاقه آمریکایی ها برای نابودی این مثلث و محو آن از
خاورمیانه ، چه چیزهایی می تواند باشد. آمریکا و هم پیمانانش ، ایران را تهدید
کردند که در صورت متوقف نکردن برنامه هسته ای خود، متوسل به زور شده و برای اعمال
محاصرهء شدید اقتصادی علیه ایران ، پروندهء هسته ای این کشور را به شورای امنیت
ارجاع خواهند داد. برای جلب رضایت ایران ، جعبهء پیشنهادی اقتصادی خود را به ایران
ارائه دادند، گویی می خواهند کودکی را با یک تکه شیرینی راضی کنند! اما آمریکا
دریافت که ایران بر موضع گیری خود، یعنی پافشاری بر پیشرفت برنامه صلح آمیز
هسته ای ، استوار است . اختلافات شدید جمهوری اسلامی ایران با آمریکا و هم پیمانانش
بر سر پروسهء فعالیت های هسته ای ایران ، همچنان ادامه دارد و آمریکا هم هنوز از
تهدید خود دست نکشیده است و آن اینکه ایران در صورت پافشاری بر غنی سازی اورانیوم ،
با بمباران تأسیسات هسته ای خود توسط آمریکا یا اسرائیل و یا ارجاع پروندهء هسته ای
به شورای امنیت ، برای اعمال محاصره اقتصادی مواجه می شود. آمریکا به این فکر
می کرد که با سست کردن موضع ایران ، قادر خواهد بود برنامهء هسته ای این کشور را
متوقف کرده و به تدریج مجبور به عقب نشینی کند و بدین ترتیب ، بر موضع گیری
سرسختانه ایران تسلط پیدا می کرد. با این وجود، کسی نمی تواند دقیقاً درصد موفقیت
راهکار آمریکا در تضعیف مواضع هسته ای ایران و عقب گرد آنها از فعالیت های خود را
تخمین بزند. این نخستین ابزاری است که آمریکا برای پیشبرد اهداف خود در منطقه از آن
سود جست .
ابزار دوم آمریکا برای متوقف کردن پیشرفت برنامه های سیاسی در عراق ، تروریسم است .
تروریسمی که در عراق در حال پیاده شدن است برنامه ریزی شده و در راستای به تأخیر
انداختن برنامه های سیاسی و خانه نشین کردن مجدد ملتی است که برای تصمیم گیری در
مورد سرنوشت سیاسی خود، به خیابان ها ریختند. برای تداوم بخشیدن به عملیات تروریستی
در عراق ، به سه عامل تعصبات دینی ، حزب بعث و آمریکایی ها نیاز است عواملی که
اضلاع سه گانهء مثلث ترور و مرگ را تشکیل می دهند و آمریکا جهت دهندهء اصلی حزب بعث
و تعصبات دینی ، در اجرای نقشه های شوم تروریستی است .
ما درصدد توضیح بیشتر این مطلب نیستیم چراکه دلایل بسیاری مبنی بر حضور آمریکا در
عملیات تروریستی ، امکان خدمت رسانی و ارائه امکانات دولت به ملت را سلب می کند.
بدین ترتیب ، شاهدیم که آمریکایی ها با دو ورق در این قمار سیاسی بازی می کنند یکی
عملیات تروریستی و دیگری توقف یا محدود کردن خدمات رسانی . آمریکایی ها روز به روز
عملیات تروریستی و توقف خدمات رسانی ضروری به مردم را گسترش می دهند تا حکومت
برگزیدهء مردم و مورد اعتماد مرجعیت دینی را در شرایط سخت و دشواری قرار دهند و هرج
و مرج و عدم صلاحیت آن را به دیگران بقبولانند. ماهیت اصلی ، اهدافی است که آمریکا
در پس پردهء تروریسم و ضعف خدمات رسانی به دنبال آن است . این هرج و مرج و آشفتگی
که آمریکا در عراق به راه انداخته است ، همان فرصت طلایی آنهاست تا بدین وسیله
حکومت جدیدی به نام دولت رهایی بخش ملی را عَلَم کرده و دست نشانده های خود را
بر سر قدرت آورند. بعد از دست یابی به این هدف ، آمریکایی ها صحنه های خونین
تروریستی و انفجارات هر روز عراق را مهار و با ارائه انواع خدمات ، رضایت مردم را
جلب خواهند کرد و زندگی به حالت طبیعی خود باز خواهد گشت . این همان طرح و نقشه
آمریکا برای سرنگونی حکومتی است که مردم آن را با رأی خود برگزیدند و مرجعیت نیز آن
را تأیید کرد.
اما به نظر من ، باید گفت که ملت عراق در این گرداب آمریکا وارد نشده و خویشتنداری
خود را در بحران عملیات های تروریستی و کمبود خدمات از دست نمی دهد.
گروه هایی که آمریکا از آنها برای پیشبرد اهداف تخریبی و ایجاد هرج و مرج در عراق
استفاده می کند، توان یاری رساندن به آمریکا در براندازی حکومت و ایجاد دولت
رهایی بخش ملی را ندارند.
ابزار سومی که آمریکا برای مبارزه با مثلث طغیان در خاورمیانه از آن بهره می گیرد،
خلع سلاح حزب الله لبنان و تبدیل آن به گروهی سیاسی و بی ضرر است تا با این طرح ،
حزب الله نقش خود را در مقاومت و مبارزه با اسرائیل ، که تمام ارزش حزب الله است ،
از دست بدهد. آمریکا موافقت شورای امنیت در خلع سلاح کردن شبه نظامی ها را چاشنی
کار خود قرار داده است . اما این قطعنامه نیز در خلع سلاح حزب الله راه به جایی
نبرد. آخرین راهکار آمریکا این بود که حزب الله را وادار به جنگ با نیروهای اسرائیل
کند و به دست این نیروها خلع سلاح شود و همگی شاهد بودیم که چگونه خداوند نقشه
آمریکا را نقش بر آب کرد و ارتش اسرائیل متحمل شکست سختی گردید. اینها ابزارهای
استکباری آمریکا برای نابودی مثلث طغیان در خاورمیانه و وادار ساختن ایران ، عراق و
لبنان بر پذیرش خواسته های آمریکا هستند. آمریکا زمانی فرصت پیدا می کند نقشه
خاورمیانه را در عمل و نه تئوری ، دوباره طراحی کند که کاملاً بر جبهه گیری های
ایران ، عراق و لبنان مسلط شده باشد. حال باید پرسید که آیا آمریکا قادر به این کار
خواهد بود؟
من در کارایی طرح آمریکا در خاورمیانه تردید زیادی دارم . به نظر من ، گفتهء پادشاه
اردن به اسرائیل درست بود. او هنگامی که اسرائیل علیه حزب الله اعلام جنگ کرد،
گفت : اسرائیل با حماقت و غرور خود فرصتی طلایی ایجاد کرد تا حزب الله در همه جا،
از جمله در عمان ، قاهره ، بغداد، الجزایر، دارالبیضاء و یمن ، ظهور کند. و ظهور
حزب الله بعد از این جنگ ، فقط در جنوب لبنان محدود نمی شود و ما شاهد ولادت
حزب الله جدید در همه جا خواهیم بود.
سقوط نظام متعصب طالبان در افغانستان
این گروه متعصب فجیع ترین کشتارها را در حق شیعیان اهل بیت(ع ) در افغانستان انجام
داد. با سقوط این نظام ، پیروان اهل بیت(ع ) از کابوس یک نظام فرقه ای و تروریست
رهایی یافتند چنان که جهان اسلام نیز از این نظام تروریستی ، که در قطعهء پهناوری
از جهان اسلام و به نام اسلام حکومت می کرد، آزاد گردید. پس از سقوط نظام طالبان ،
پیروان اهل بیت(ع ) توانستند راه خود را در افغانستان در موقعیت های سیاسی ، اداری
و اقتصادی بگشایند و خواسته های به حق خویش را در رابطه با به رسمیت شناختن مذهب
اهل بیت(ع ) در سیستم قضایی ، ثبت احوال ، آموزش و پرورش و قانون اساسی ، مطالبه
نمایند. اینک شیعیان اهل بیت(ع ) و سایر مسلمانان افغانستان در مقابل چالش بزرگی
قرار دارند که حضور و نفوذ آمریکا در افغانستان است .
سقوط اتحاد شوروی و مجموعهء کشورهای مارکسیستی آن
با سقوط اتحاد جماهیر شوروی در آسیای میانه ، مسلمانان ، بخصوص شیعیان ، از یک نظام
استبدادی و ضد دینی ، و یک کابوس سیاسی و فرهنگی سنگین و سیاه رهایی یافتند. اکثریت
شیعه در جمهوری آذربایجان و نخجوان نسبتاً هویت فرهنگی خود را باز یافتند و
فرزندانشان به تحصیل در حوزه های علمیه شیعه مشغول گردیدند. شیعیان اهل بیت(ع) در
جمهوری آذربایجان و نخجوان ، بالاترین جمعیت را نسبت به بقیه فرق و مذاهب در این دو
منطقه تشکیل می دهند. درصد شیعیان اهل بیت(ع ) در جمهوری آذربایجان و نخجوان نسبت
به بقیه فرق اسلامی و دینی ، حتی از درصد اتباع اهل بیت(ع ) نسبت به سایر فرق در
ایران و عراق و بحرین نیز بیشتر است .
همچنین اقلیت های شیعه در کشورهای آسیای میانه مانند قرقیزستان ، قزاقستان ،
ازبکستان ، تاجیکستان ، و روسیه و ارمنستان توانستند از این تنگنای فرهنگی رهایی
یابند. آنان با آزادی نسبی به اقامهء شعائر و فرهنگ مذهبی خود می پردازند و
توانستند در این فرصت جوانانشان را به صورت چشمگیری به مراکز علمی شیعی بفرستند.
گشایش نسبی در مسائل سیاسی و فرهنگی پیروان اهل بیت(ع ) در کشورهای خلیج فارس پس از
جنگ خلیج فارس
این آزادی نسبی از زمان اشغال کویت توسط نظام عراق و ورود آمریکایی ها به عربستان
سعودی و رویکرد حکومت ملی بحرین به سازش با جریانات شیعی آغاز گردید. پیروان اهل
بیت(ع ) در منطقه به امور دینی و فرهنگی و سیاسی خود پرداخته و توانستند حقوق سیاسی
خود را از حکومت های محلی مطالبه کنند. به هر حال ، این پیشامد سیاسی و نظامی ،
تغییر محسوس و ملموسی در منطقهء خلیج فارس ایجاد کرد که ما آن را از آثار مثبت این
دوران برمی شماریم .
مهم ترین دستاوردهای سیاسی پیروان اهل بیت(ع)
آنچه بیان گردید، مرور سریعی بود بر مهم ترین رویدادهای سیاسی که تأثیر مثبت مستقیم
یا غیرمستقیم ، بر وضعیت شیعه در جهان داشت .
اکنون به مهم ترین دستاوردهای سیاسی که پیروان اهل بیت(ع ) در این برهه از زمان دست
یافتند، اشاره می کنم :
۱. پیدایش عنوان ولایت فقیه در عرصهء سیاست و ظهور عنوان امامت سیاسی در جامعهء
اسلامی : عنوان ولایت فقیه پیش از این هم در میراث فقهی اهل بیت(ع ) و میراث فقهی
تمام مذاهب اسلامی وجود داشته است ، اما در این برهه از زمان این عنوان وارد مرحلهء
تصدی سیاسی در جهان اسلام شد که می توان گفت در تاریخ معاصر برای اولین بار تحقق
یافته است و جهشی بزرگ به حساب می آید. اگر بتوانیم خوب به آن عمل نموده و آن را
قانونمند کنیم ، می تواند سرآغاز یک مرحلهء سیاسی جدید در جهان اسلام باشد. به رغم
تعدد نظام های سیاسی جهان اسلام ، ولایت و امامت اساسی به عنوان یک واقعیت موجود،
می تواند نقش بزرگی در متحد کردن موضع سیاسی مسلمانان در قبال مسائل اساسی و تشکیل
امت واحده داشته باشد مسئله ای که خداوند متعال در کتاب خود همگان را به آن
فراخوانده است : اِن َّ هَذِه اُمَّتُکُم اُمَّهً وَاحِدَهً و أَنا رَبُّکُم
فَاعبُدون ِ. (انبیاء: ۹۲)
البته تنها وسیلهء شایسته ای که بتواند از این امت متفرق ، یک امت منسجم و واحد
بسازد، وحدت ولایت سیاسی ، شرعی و وحدت رهبری در جهان اسلام است . بدون این وحدت ،
ایجاد امت واحدهء اسلامی در شرایط سیاسی فعلی ، آرزویی بیش نخواهد بود. اکنون بر
همهء مسلمانان و بخصوص پیروان اهل بیت(ع ) است که علی رغم تعدد نظام های سیاسی ، در
هر سطح که ممکن می باشد برای تحقق این عنوان در زندگی سیاسی خود فعالیت کنند. ویژگی
پیروان اهل بیت(ع ) این است که مکتب فقهی اهل بیت(ع ) از روز غدیر سال دهم هجری تا
به امروز بر ولایت و زعامت سیاسی اصرار و پافشاری دارد.
۲. وارد شدن شیعیان در معادلات سیاسی و معادلات قدرت دنیا و منطقه .
۳. بالندگی حرکت تقریب و تفاهم میان شیعه و سنی در جهان اسلام ، که البته شیعیان
اهل بیت(ع ) همواره پرچمداران این حرکت بوده اند و خود اهل بیت(ع ) نیز
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 