پاورپوینت کامل مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب در گفت وگو با حجت الاسلام والمسلمین سید ابوالحسن نوّاب ۹۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب در گفت وگو با حجت الاسلام والمسلمین سید ابوالحسن نوّاب ۹۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب در گفت وگو با حجت الاسلام والمسلمین سید ابوالحسن نوّاب ۹۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب در گفت وگو با حجت الاسلام والمسلمین سید ابوالحسن نوّاب ۹۴ اسلاید در PowerPoint :

۲

اشاره

مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب که به همّت حجت الاسلام والمسلمین
سیدابوالحسن نوّاب در سال ۱۳۷۳ تأسیس شده ، در پی رواج دین پژوهی و مطالعات مذهبی
به شیوهء علمی و بی طرفانه در کشور، به ویژه در حوزه های علمیه ، و نیز زمینه سازی
برای مطالعات تطبیقی و تعامل مثبت و سازنده میان ادیان و مذاهب گوناگون است . تربیت
ده ها طلبهء فاضل و آشنا با دیگر ادیان و اعطای مدرک دانشگاهی به آنان ، راه اندازی
تنها کتاب خانهء تخصصی در زمینهء ادیان و مذاهب در ایران با بیش از ۲۱ هزار عنوان
کتاب به زبان های گونان ، انتشار ۳۲ شماره از فصل نامهء هفت آسمان و راه اندازی
دوره های رسمی کارشناسی ارشد در ۹ گرایش در سه دانشکده (ادیان ، مذاهب ،
شیعه شناسی ) با مجوّز وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری از مهم ترین دستاورهای این
مرکز طی دههء گذشته است .

لطفاً مرکز تخصصی ادیان و مذاهب را معرفی نمایید و بفرمایید چه ضرورتی سبب شد تا
به فکر راه اندازی چنین مرکزی بیفتید؟

مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب در ۱۳۷۳ تأسیس شد. به دنبال سفرهای متعددی
که بنده به بیشتر نقاط جهان داشتم ، این فکر به ذهنم رسید که ضرورت دارد مرکزی برای
مطالعه و تحقیقات دربارهء ادیان و مذاهب داشته باشیم چراکه دیدیم هیچ کس در دنیای
دینی ما را نمی شناسد. بنابراین ، برای معرفی تشیّع برونگرا، که توسط مقام معظّم
رهبری مطرح شد، این کار را ضروری دیدیم . تشیّع دوگونه است : درونگرا و برونگرا.
تشیّع یک فرقهء داخلی مثل فرقهء باطنی برونگراست در داخل خودشان هستند و سرشان در
لاک خودشان است ، کاری به کسی ندارند و کسی هم کاری به آنها ندارد. این فرقه ها در
دنیا زیادند مثل اقلّیتی که در کردستان هستند و ویژگی های خاصی هم دارند مردم هم
کاری به کارشان ندارند. اما یک وقت تشیّع برونگراست همان تشیّعی که از
قدرتمندترین مذاهب اسلامی است و از این بالاتر، ایران شیعه ام ّ القرای جهان
اسلام است . این ام ّ القرای جهان اسلام باید دنیا را بشناسد تا بتواند با آنها
تعامل کند و دنیا هم او را بشناسد. و ما هیچ یک از این دو را نداریم . برای مثال ،
چه کسی می داند دین مردم عمّان چیست؟ فاصله عمّان با شما نیم ساعت است . حنفی اند،
حنبلی اند، مالکی اند، شافعی اند چه دینی دارند؟ شما که کارهای بسیار زیبا و جالبی
را در مؤسسهء شیعه شناسی کرده اید، آیا می خواهید شیعه مردم را بشناسید یا نه؟ شما
اگر در آپارتمان زندگی کنید، اگر دوست نداشته باشید همسایهء خود را بشناسید،
همسایهء شما هم دوست ندارد شما را بشناسد. اگر شما علاقه ای به رفت و آمد نداشته
باشید، آنها هم علاقه ای به رفت و آمد ندارند. ممکن است بیست سال هم کنار هم باشید
ولی کاری به هم نداشته باشید. اما بعکس ، اگر با هم تعارف ، تعامل و تبادل داشته
باشید همدیگر را به خوبی می شناسید. این طرفینی است . ما دنیای دینی را
نمی شناسیم نه فقط ما، بلکه بزرگان ما هم آن را نمی شناسند. از حوزهء علمیه
بپرسید: مردم عمّان دینشان چیست؟ نمی دانند، توقّع دارید مردم شیعه را بشناسند؟ اول
باید نگاهتان را روشن کنید: برونگرایید یا درونگرا. اگر درونگرا هستید که تکلیف
معلوم است اما اگر برونگرا هستید و می خواهید شما را بشناسند باید آنها را
بشناسید. شما وقتی می توانید با یک بودایی صحبت کنید و امیرالمؤمنین (ع ) را به او
معرفی کنید که بگویید: ما از تعالیم بودا اینها را می دانیم شما از تعالیم ما چه
می دانید؟ بنابراین ، ما برای شیعه شناسی ، مرکز ادیان را درست کردیم برای معرفی
شیعه به جهان .

اکنون مسیحی ها به اینجا می آیند، با احساس خجالت برمی گردند، از افراد بزرگ آنها
گرفته تا مسیحیان عادی مثلاً، نفر دوم و سوم پس از پاپ به اینجا آمدند. رئیس
شورای گفت وگوی مسیحیت به اینجا آمده بود، تعجب می کرد از اینکه این مرکز ۲۵ کتاب
دربارهء مسیحیت چاپ کرده است ! کتاب ها را می دیدند و تعجب می کردند. دفعهء قبل ،
که به اینجا آمده بودند، گفتیم کتابی دربارهء مسیحیت زیر چاپ داریم . گفتند: چه
کتابی؟ گفتیم : کتابی از آقای رایتینگر ، پاپ کنونی . تعجب کردند! گفتند: شما از
کجا می دانستید که ایشان پاپ می شود؟! گفتیم : ما نمی دانستیم که ایشان پاپ می شود،
ما که سیاسی نیستیم فقط دیدیم ایشان یکی از اندیشمندان برجستهء مسیحی است ، کتاب
ایشان را ترجمه کردیم . چه احساسی به آنها دست می دهد وقتی می گویند: ما به قم
رفتیم و دیدیم آنها حتی معنای خط های سر آستین کشیش ها را هم می فهمند؟ در حالی که
ممکن است آنها بین حجت الاسلام و آیت اللّه هیچ فرقی قایل نشوند.

بنابراین ، ضرورت ایجاب می کند که ما دنیا را بشناسیم برای اینکه می خواهیم تشیّع
را معرفی کنیم . تا ما آنها را نشناسیم ، آنها هم الزامی نمی بینند که ما را
بشناسند. من صدها نمونه دارم که در مراکز گوناگون ، تشیّع را نمی شناسند مثلاً، یک
بار به اتیوپی (حبشه ) رفته بودیم ، رئیس علمای آنها می گفت : شما که شیعه هستید
کتابی ، تفسیری ، فقهی ، چیزی هم دارید؟! یا در بوسنی ، در مقدّمهء کتابی نوشته
بود: شیعه یک مذهب ساختگی است که اعتبار و ارزشی ندارد. می بینیم که هیچ جا ما را
نمی شناسند.

شهید مطهّری در کتاب عدل الهی می فرماید: هفتاد، هشتاد درصد کشیش ها به بهشت
می روند. مگر شما نمی گویید: دین شما کامل است و شریعت شما شریعت خاتم است؟ مگر
تشیّع مولود طبیعی اسلام نیست؟ پس چرا ۶/۵ میلیارد جمعیت جهان شیعه نمی شوند؟ این
سؤالی است که هر بچه شیعه دارد. سؤال این است که شما از زن بلغاری پشت کوهی ، که
مشغول دام داری است ، می خواهید بیاید شیعه شود. خود شما، که عالم دین هستید، از
دین آنها خبر دارید که توقّع دارید آنها هم از دین شما خبر داشته باشند؟ شما یک
نگاه ابهام آمیز به تمام مردم دنیا دارید می گویید: چرا مردم دنیا نمی آیند شیعه
بشوند؟ این شریعت حقه چه مشکلی دارد؟ بنده عرض می کنم : ای عالم دینی بزرگوار ساکن
قم و تهران و مدرّس حوزه و دانشگاه که توقّع داری زن مکزیکی یا بلغاری یا آرژانتینی
یا روسی بیاید مسلمان شود، شیعه هم بشود! خود شما چه شناختی از دین همسایه ات داری؟
چه شناختی از معارف همسایه ات داری؟ اصلاً چرا شما می گویید: بیاید شیعه شود؟
می گویید: برای اینکه معارف معنوی و روحی ، دعاهای ما، اذکار ما، عمق دین ما
فوق العاده است . شما از دین او چه اطلاعی دارید؟ اصلاً می دانید او چه معارفی
دارد؟ دین او چه عمقی دارد؟ شما می دانید چه چیزی به او بدهید؟ او چه دارد و شما
می خواهید به او چه بدهید؟ ولی در مقابل ما یک آرزوی کور و بدبینی کور در دل دنیا
ایجاد کرده ایم آرزوی کوری که مردم دنیا بیایند شیعه بشوند. این آرزو کور است ،
آرزویی نیست که وفق معیارها باشد. یک بدبینی کور هم ایجاد کرده ایم که فکر می کنیم
همه مقصّرند. تصور می کنیم که همه می دانند، همهء ادیان و مذاهب را مطالعه
کرده اند، همه چیز را بلدند و آنها را در ترازو سبک و سنگین کرده اند، و با اینکه
می دانند تشیّع حق است ، آن را نمی پذیریند. این همان نقطهء ابهام است . به همین
دلیل ، شهید مطهّری می فرماید: هفتاد، هشتاد درصد کشیش ها به بهشت می روند چون
نمی دانند. مگر علمای ما چیزی از دین کشور عمّان می دانند که نیم ساعت با آنها
فاصله دارد؟ تازه آنها که اباضیه را می شناسند، می گویند: دین مردم عمّان دین
خوارج است ، ولی آنها خوارج نیستند و با خوارج خیلی فرق دارند دست کم خودشان
مدعی اند که با خوارج خیلی فرق دارند.

خیلی مباحث ریز اینجاست . ضرورت تأسیس چنین مرکزی از نان شب واجب تر است . اصلاً
موضوع ، موضوع دین شناسی است البته یک بخشی از فقه و اصول را باید بخوانند، ولی
بدنهء موضوع تخصصی و دین شناسی است . باید ادیان را شناخت . اصلاً بعضی روشن فکران
می گویند: شما از ادیان دیگر خبر ندارید، می گویید: شیعه خوب است ولی ما پس از
آنکه ادیان را باز کردیم ، بیشتر به حقّانیت تشیّع رسیدیم . یکی از افرادی که از
واتیکان آمده بود، می گفت : شما خیلی به درون مایه و جان مایهء تشیّع اطمینان
دارید. گفتیم : چطور؟ گفت : برای اینکه در آن ِ واحد آماده اید با همهء ادیان
مذاکره کنید، ولی چنین مرکزی ندارید. گفت : ممکن است ما با مسلمانان گفت وگو کنیم ،
ولی در آن واحد با بودا، هندو، شینتو زرتشتی ، مسیحی نمی توانیم مذاکره کنیم
مثلاً، آنچه در دین حضرت موسی (ع ) برجسته است مسئلهء شریعت و قوانین یهود است که
برای مثال تلمود شامل سی ، چهل جلد، مجموعه قوانین یهود است . باید و نباید در دین
حضرت موسی (ع ) زیاد است . ما حاضریم با یهودی ها گفت وگو کنیم . ما کتابی چاپ
کرده ایم که مثلاً قوانین کیفری یهود و قوانین کیفری اسلام را مقایسه کرده ایم . یا
می گویند: شریعت مسیح (ع ) یک شریعت اخلاقی است . حاضریم با مسیحیان مذاکره کنیم .
می گوییم : ما در آن ِ واحد، عرفان مسیحی ها را هم داریم ، دست پر هستیم .
می گویند: مسائل روحی و معنوی در شریعت کنفسیوس ، شینتو و مانند آن زیاد است . ما
آن را هم داریم . منظورش این بود که شما دستتان خیلی پر است که حاضرید با همه
گفت وگو کنید. این درست است . پس ما باید یکدیگر را بشناسیم ، خود را به همدیگر
معرفی کنیم و در یک گفت وگوی سالم ، بگوییم : ما اینها را داریم .

بنابراین ، برای معرفی مکتب امیرالمؤمنین (ع )، مرکز ادیان را تأسیس کردیم .
می توانستیم این مرکز را در تهران تأسیس کنیم ولی خواستیم در قم باشد این افتخار
برای امام صادق (ع ) است که با همه گفت وگو می کرد. ما هم می خواهیم از پایگاه امام
صادق (ع ) با همه گفت وگو کنیم . دستمان هم پر است ، نمی ترسیم و واهمه ای نداریم .
بنابراین ، اینکه چرا این مرکز راه اندازی شد، چون می خواهیم شیعه را معرفی کنیم ،
و معرفی به دیگران لازمه اش این است که بدانیم با دیگران چگونه وارد گفت وگو شویم .

چه تعداد دانش پژوه و استاد و در چه مقطع تحصیلی در این مرکز دارید؟

اکنون قریب ۱۵۰ دانشجو (طلبه ) در مقطع کارشناسی ارشد داریم. کارشناسی اصلاً نداریم
۴۷ عضو هیأت علمی داریم و در آیندهء نه چندان دور هم برای دورهء جدید ۱۵۰ دانشجوی
دیگر می پذیریم . مجموعاً در این مرکز ۹ رشته (گرایش ) و ۳ دانشکده (دپارتمان )
داریم : دانشکدهء ادیان با گرایش ادیان ابراهیمی ، ادیان غیرابراهیمی و
دین شناسی دانشکدهء مذاهب اسلامی با گرایش مذاهب اسلامی کلامی (مثل معتزله ،
اشاعره و مرجئه )، مذاهب اسلامی فقهی (مذاهب هشت گانهء معروف : حنفی ، حنبلی ،
شافعی ، مالکی ، ظاهری ، زیدی ، اباضی ، جعفری ) و مذاهب اسلامی عرفانی (مثل
گروه های متصوّفه که در شمال آفریقا هستند) و دانشکدهء شیعه شناسی که سه رشته
دارد: شیعه شناسی کلامی ، فرق تشیّع و تاریخ تشیّع . در مجموع ، ۹ رشته داریم .
جلسه ای هم که با دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی داشتیم ، گفتیم : کارهای اداری ما
برای دانشگاه شدن تمام شده است . مقطع علمی مرکز هم کارشناسی ارشد است و برای دکتری
هم به ما مجوّز می دهند، ولی چون می خواهیم از بین فارغ التحصیلان خودمان انتخاب
کنیم ، بنابراین ، در تأسیس مقطع دکتری عجله ای نداریم .

آیا شما با مراکز تخصصی حوزوی هم ارتباطی دارید؟

خیر، ما فقط با مراکز دانشگاهی که در قم هستند، مثل دانشگاه قم ، تربیت مدرّس ،
مفید ، باقرالعلوم و مؤسسهء آموزشی و پژوهشی امام خمینی تبادل برنامه و استاد و
همکاری داریم .

آیا کارهای مرکز شما با برنامه های مرکز تقریب بین مذاهب اسلامی تلاقی ندارد؟

خیر اصلاً دانشگاه تقریب فقط مقطع کارشناسی دارد دانشجویان آنجا در دانشگاه ما
کارشناسی ارشد می گیرند. دانشگاه های ما مکمّل یکدیگر هستند. تبادل استاد داریم و
به صورت موازی کار می کنیم ، با هم تلاقی نداریم مثل دانشگاه شیراز با دانشگاه
اصفهان . دانشگاه آنها کارش کار تقریبی است ، ما کار آموزشی و پژوهشی می کنیم . با
یکدیگر همکاری صمیمانه و خیلی نزدیک هم داریم . دبیر کل مرکز تقریب ، رئیس هیأت
امنای اینجاست بنده هم استاد آنجا هستم . ارتباط خیلی صمیمانه است و هیچ مزاحمت و
مشکلی نداریم .

مخاطبان و لایه های کاری شما در چه سطحی هستند؟

ما در لایه های گوناگون جامعه قصد کار داریم . ما قصد داریم اول بین نخبگان ،
مسئلهء ادیان و مذاهب را جا بیندازیم که در این کار، تقریباً موفق هم بوده ایم . ما
می خواهیم در قم در رشته های گوناگون محقق تربیت کنیم . در این زمینه ، موفق
بوده ایم . بعد می خواهیم در بین حوزه و دانشگاه و نخبگان کار کنیم . پس از آن
می خواهیم برای تمام مراکز آموزشی قم ۲ واحد، ۴ واحد یا ۶ واحد آشنایی با ادیان
بگذاریم . سپس می خواهیم در تمام دانشگاه های علوم انسانی هم رشته این کار را انجام
دهیم . در مرحلهء بعد، می خواهیم این علوم را برای تمام مردم ایران ارائه دهیم
یعنی تمام لایه های اجتماعی با پوشش مناسب گروه هدف ما هستند. ما حتی می خواهیم
بچه هایمان در کلاس های ابتدایی ، احترام به سایر ادیان را، همان پیام قرآن را که
می فرماید: لاَ نُفَرِّق ُ بَیْن َ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِه (بقره : ۲۸۵)، در کتاب های
درسی به آنها بیاموزیم . خداوند می فرماید: آمَن َ الرَّسُول ُ بِمَا أُنزِل َ
إِلَیْه ِ مِن رَّبِّه ِ وَالْمُؤْمِنُون َ کُل ٌّ آمَن َ بِاللّه ِ
وَمَلائِکَتِه ِ وَکُتُبِه ِ وَرُسُلِه در ابتدای سورهء بقره هم می فرماید: هُدًی
لِّلْمُتَّقِین َ الَّذِین َ … یُؤْمِنُون َ بِمَا أُنزِل َ إِلَیْکَ وَمَا
أُنزِل َ مِن قَبْلِکَ .

اصلاً شرط دیانت ما ایمان به ادیان سابق است . نشانهء مؤمنان ایمان به ادیان پیشین
است . بنابراین ، می خواهیم این آموزش را در تمام لایه های اجتماعی پیاده کنیم .
گذشتهء ما این گونه نبوده است که ما این طور تلخ شده ایم و با همه راه ستیز داریم !
راه ستیز که راه دعوت نیست !

مگر کتاب های آنها تحریف نشده اند؟

درصدی از کتاب های آنها تحریف شده اند، ولی بزرگان ما آنها را می خواندند. هیچ کس
دین خودش را محرَّف نمی داند. وقتی شما چیزی را در انجیل می خوانید که عین آن در
قرآن است ، کجایش تحریف شده است؟ اهل فهم که آنها را می خوانند، می بینند هفتاد،
هشتاد درصد از کتاب های آنها متون الهی است وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ
مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَن َّ الْأَرْض َ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُون َ
(انبیاء: ۱۰۵) عین همین آیه در زبور هم هست . چرا به آن ایمان نداشته باشیم؟ چرا بر