پاورپوینت کامل رشد هویت اسلامی — شیعی در جـمهوری آذربـایـجــان ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رشد هویت اسلامی — شیعی در جـمهوری آذربـایـجــان ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رشد هویت اسلامی — شیعی در جـمهوری آذربـایـجــان ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رشد هویت اسلامی — شیعی در جـمهوری آذربـایـجــان ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint :

اشاره:‌

جمهوری آذربایجان نه تنها کشوری اسلامی است، بلکه بسط‌دهنده هویت ایرانی — شیعی تلقی می‌شود؛ چه اینکه تقریباً ۷۵ درصد آذربایجانی‌ها شیعی هستند. در این مقاله با یک نگاه تاریخی، به نقش اسلام و شیعه می‌پردازیم. عناصر تشکیل‌دهنده» هویت این جمهوری عبارت‌اند از: مذهب شیعی، زبان ترکی، اندیشه» تاریخ مشترک و مجموعه هنجارهای فرهنگی؛ همچنین‌ مؤلفه‌های تشکیل‌دهنده سیاست این کشور ترکیبی از عوامل تاریخی و شیعی است؛ با این تفاوت که عنصر مذهب، نقش‌ مشروعیت‌بخشی نظام سیاسی را بر عهده دارد.

‌در این نوشته، اسلام در پنج لایه مورد بررسی قرار گرفته است: ۱. روحانیت؛ ۲. زیارتگاه‌ها؛ ۳. رهبران مذهبی سنتی؛ ۴. احزاب اسلامی؛ ۵. روشنفکران مسلمان.

‌با توجه به این لایه‌ها، علی‌رغم نفوذ سلفی‌ها و بنیادگراها، در آسیای مرکزی و قفقاز، شاهد آنیم که به دلیل شیعی بودن‌ جمهوری آذربایجان، ایشان از نفوذ کمتری برخوردارند.‌

جستجوی هویت، ویژگی عمومی جوامع سوسیالیستی سابق در حال گذار است. همچون جمهوری‌های دیگر شوروی سابق، فروپاشی نظام کمونیستی، جامعه را در یک وضعیت نامناسب اقتصادی و می‌توان گفت در یک جامعه» لامکان رها کرد. در همان زمان، نیاز به بازدستیابی حال و گذشته کشورهای تازه استقلال‌یافته، در جامعه رشد یافت. در این کشورها مذهب نقش‌ مهمی به دلیل وجود ریشه‌های دینی در آن کشورها، داراست.

‌فرضیه» این تحقیق عبارت است از: اسلام در آذربایجان یک پدیده چندوجهی است که می‌توان آن را در بافت جامعه در حال گذار تبیین‌ کرد.

‌با وجود اینکه ساختارهای مذهبی توسط حکومت کمونیستی در طول یک‌ سده تخریب شده است، اما مردم به ریشه‌های‌ اسلامی‌شان علاقه» فزاینده‌ای نشان می‌دهند؛ علاقه‌ای که برای دهه‌ها منع شده بود؛ با وجود این آنها به‌سوی دین بازگشتند؛ حتی می‌توان گفت: به شبکه‌های مذهبی در جهان پیوستند تا بدین منظور رهایی مادی و نیز معنوی را در این دوران سخت و پرتلاطم بیابند.

‌نیروهای مذهبی در برابر لیبرال‌ها و کمونیست‌ها و پان‌ترکیست‌ها به هویت‌بخشی و هویت‌دهی به خود پرداخته‌اند. در جمهوری آذربایجان، اسلام قسمتی از هویت ملی است، اما به این معنا نیست که با حکومتی دینی روبه رو هستیم، بلکه بنا به‌ دلایل تاریخی، ساختارهای دینی تخریب شده است؛ با وجود این اسلام نقش مشرعیت‌بخشی به حکومت را در جمهوری‌ آذربایجان ایفا می‌کند؛ نه نقش دخالت در سیاست.

اسلام به مثابه ساختار زیرین جامعه‌

در حال حاضر بیش از هفت و نیم میلیون، یعنی ۹۳ درصد آذربایجانی‌ها، زمینه» اسلامی دارند و از این اکثریت ۶۵ـ۷۵ درصد به سنت‌های شیعی مربوط می‌باشند.

‌ترک‌های آذری بزرگ‌ترین گروه قومی — اسلامی را در جمهوری آذربایجان تشکیل می‌دهند و عمدتاً متعلق به شیعه» دوازده‌امامی می‌باشند. عمده گروه‌های قومی دیگر عبارتند از: لیزینگ(Lesgins(‌، تالشی، تاتارTatars(‌)، کرد، تات(‌Tats‌)، میسخیت‌(Meskhets)‌ و گروه‌های قومی — زبانی کوچک‌تر قفقازی. به لحاظ تاریخی همه» آنها به‌جز تالشی و برخی کردها و تات‌ها، سنی هستند و متعلق به مذهب حنفی می‌باشند.

‌علی‌رغم فقیر بودن، اکثر مردم مذهبی هستند که در مناطق مختلف کشور حافظه شیعی‌شان یا زمینه» سنی‌شان را در لایه‌های متفاوت حفظ کرده‌اند. براساس یک نظرسنجی، چهار تا شش درصد جمعیت »معتقدان فعال« نامیده شده‌اند که این‌ امر به این معنی است که آنها از مقررات و آداب اسلامی اطاعت می‌کنند. ۸۷ـ۹۲ درصد، خودشان را مسلمان می‌دانند؛ به این‌ معنی که: آنها به رفتار اسلامی پایبند هستند. تنها سه درصد خود را کمونیست(کافر) نامیده‌اند. به‌طور کلی، در مناطق شیعی، متدین بسیار است، یعنی در آذربایجان جنوبی و در شبه‌جزیره» آپشیرون‌(Apsheron)‌(باکو و حومه) نسبت به مناطق سنی، شیعه متدین و مؤمن بیشتر است؛ همچنین در شهر بیشتر از حومه، انسان‌های معتقد حضور دارند.

‌ازدواج و آیین مراسم دفن و مشارکت فعال در ایام محرم، در شیعیان بیشتر مشاهده می‌شود که این به معنای حضور مؤثر ایشان در جامعه است.

‌در حالی که در سال ۱۹۷۶، شانزده مسجد ثبت شده بود و یک حوزه دینی در آذربایجان، وجود داشت و در پایان دوران‌ شوروی تقریباً ۲۰۰ مسجد وجود داشت؛ اما امروزه به‌طور روزافزونی بیش از ۱۳۰۰ مسجد و حوزه‌های دینی بی‌شمار در آذربایجان وجود دارد. آنچه حایز اهمیت است و نیاز به بررسی بیشتری دارد، پدیده» تجدید حیات دینی است که موازی با تجدید حیات ملی است. این واقعیت است که این دو به موازات هم رشد می‌یابند و نمی‌توان آن را انکار کرد.

‌جمهوری آذربایجان به لحاظ زبان و مذهب با آذربایجان ایران از یک سنت و فرهنگ می‌باشند. با جدایی این جمهوری از ایران، هژمونی ایران در آغاز قرن نوزده کم شد و به‌تدریج تقلیل یافت. این امر باعث شد آذری‌های آن منطقه به‌تدریج از جمعیت آذری ایرانی متمایز گردند. آذربایجان پس از الحاق به روسیه دچار تحولات مختلفی شد. کشف نفت در ابتدای قرن‌ بیستم در منطقه» باکو جامعه» آذربایجان را متحول ساخت.

اسلام در آذربایجان دوران شوروی‌

پرسش این است که بعد از جدایی آذربایجان از ایران، نقش اسلام در هویت‌دهی به مردم آذربایجان به چه صورتی بوده‌ است؟

‌فرایند سکولارشدن و ترکی‌شدن در آذربایجان روسی، تکانه‌هایی در آنها ایجاد کرد، اما اسلام شیعی در روبنا و زیربنا، همراه با نفوذ فرهنگی سنت ایرانی — اسلامی، در آذربایجان ایران باقی ماند. دوره» حساس و مهم در زمان حکومت شوروی‌ها، رژیم پهلوی و استالین‌گرایی رخ داد که هر دو آذربایجانی‌ها را به‌طور کامل از یکدیگر کاملاً جدا کرد.

‌فرایند سکولارشدن توسط شوروی و پیش از شوروی در آذربایجان، منجر به پذیرش کلی نظام قضایی و سیاسی سکولار و همچنین نظام آموزشی سکولار شد؛ پس هویت اسلامی، قسمت یا حتی تابع تعریف از خودِ غیرمذهبی شد که تنها محصول‌ سیاستگذاری ملی‌گرایی شوروی نیست، بلکه ریشه‌های آن به دوران مشروطه نیز برمی‌گردد؛ اما منشأ سکولارشدن و نوسازی‌ در آذربایجان، به نیمه» دوم قرن اخیر می‌رسد.

‌در سال‌های ۱۹۲۰—۱۹۱۸ ترک‌گرایی و نوسازی و اسلام، شعار حزب مساوات بود. امروزه بحث درباره» معنی دقیق‌ ترک‌گرایی که برخی آن را به عنوان ایدئولوژی پان‌ترکی می‌بینند، در مخالفت با آذربایجان‌گرایی است و دیگران به عنوان‌ ملی‌گرایی آذربایجانی آن را تفسیر می‌کنند که تنها بافت فرهنگ ترکی بزرگ‌تری را شامل می‌شود و هنوز هم ادامه دارد؛ اما آذری‌ها به علت داشتن مذهب شیعه، خود را از ترک‌ها جدا احساس می‌کنند. تفکر پان‌ترکیست‌ها بیشتر در بین غیرمذهبی‌ها رواج دارد که با ویژگی خصوصیت ترک‌گرایی در ترکیه همخوان است. علی‌رغم اینکه جمهوری آذربایجان نزدیک به یک سده‌ تحت حکومت تزار و شوروی قرار داشت، اما به دلیل اینکه ۷۵ درصد این جمهوری شیعی است، در آینده این کشور یکی از ملاک‌های تعیین‌کننده خواهد بود که به دلیل ویژگی‌های تاریخی، شکل آن متفاوت خواهد بود.

‌اکثر آذربایجانی‌ها اسلام را به عنوان قسمتی از هویت ملی خودشان می‌بینند، اما به هم‌آمیختگی قلمرو سیاسی با قلمرو مذهب به وسیله اکثریت عظیم مردم رد شده است؛ از طرف دیگر کسی نمی‌تواند این وضعیت را انکار کند که سنت‌های‌ اسلامی و عقاید دینی، جزء یکپارچه» زندگی هر روزه است که اغلب به عنوان سنتی ملی دیده شده است، نه سنت مذهبی.

‌در طول دوره» شوروی عمل و کردار مذهبی فردی شده است؛ یعنی کردار و عقاید دینی پدیده» گسترده‌ای گشته و تعداد زیادی از مردم به مکان‌های مقدس می‌روند. این تحول مستقیماً به تخریب ساختارهای روحانی در طول مبارزات بیست ساله‌ ملحدانه و تصفیه سی‌ساله» خشن استالین مربوط می‌باشد.

‌از سال ۱۹۲۸ آذربایجان شوروی از مراکز تعلیم مذهبی شیعی در ایران و عراق جداشد. یکی از نتایج این امر، تعداد روحانیان در این جمهوری است؛ برای مثال در اواسط ۱۹۸۰ تعداد روحانیان در سرتاسر آذربایجان پنجاه تا هفتاد مرد برآورد شده بود. این روحانیان به واسطه محدودیت‌های نهادی آموزشی — اسلامی در جماهیر شوروی، به‌طور مقایسه‌ای، دارای سطح پایینی از کارشناسان دینی و روحانی، نسبت به سایر کشورها هستند؛ ازاین رو، آذربایجان شیعی نتوانست‌ روحانیان برجسته‌ای در قیاس با ایران و عراق، همچون در جایگاه آیت‌اللّه یا مراجع تقلید توسعه دهد. این امر در آینده به‌طور خودکار باعث شد مردم شیعی آذربایجان رو به‌سوی حوزه‌های قم، نجف یا مکان‌های دیگری از مراکز عالی شیعی نمایند؛ در واقع با توجه به شرایط ایجادشده که سعی بر آن بود نوعی مذهب‌زدایی نمایند ـ چنان که در دوره استالین شاهدیم — اما از هنگامی که این جمهوری به خودمختاری دست یافت، هویت دینی نیز در این کشور در حال رشد است.

‌در دوران شوروی، که اسلام به صورت غیررسمی است، اسلام پدیده غیرمتجانسی بود که نقش قاطعی در این کشور داشت. اکثر روحانیان غیررسمی، افرادی با دانش مذهبی یا زمینه» خانوادگی مذهبی بودند. برخی از این مردان مذهبی بین‌ سال‌های ۱۹۹۳—۱۹۸۸ ‌توانستند قدرت سیاسی را در تعدادی از حومه‌های سنتی باکو در شبه‌جزیره» آپشیرون به دست‌ آورند. بعد از فروپاشی شوروی، جبهه مردمی ملی دمکراتیک در آن سال حکومت را به دست گرفت.

‌رویداد تاریخی مهمی که به‌طور بنیادین روابط ایران و آذربایجان را به هم نزدیک کرد، سقوط و فروپاشی شوروی بود. فروریختن دیوارهای آهنین در زمستان ۱۹۹۰ در این تقریب عامل مهمی بود؛ با وجود این، هرچند مذهب شیعی به صورت‌ غیرقابل انکاری دوباره در حال نضج گرفتن است، اما این تمایل در برابر جامعه‌ای عمیقاً غیرمذهبی قرار دارد.

اسلام در آذربایجان پس از شوروی‌

جریان‌های به وجود آمده پس از استقلال، باعث پرسش‌ها و معماهایی در خصوص اسلام در این جمهوری شد. در این سال‌ها بود که روحانیان مذهبی و حوزه‌ها در سایر کشورها به این جمهوری توجه کردند و پاسخ به پرسش‌های مذهبی آنها را رسالت‌ خود دانستند و برای انجام مراسم دینی، حتی روحانی به آنجا گسیل کردند.

‌احیای زندگی دینی در این جمهوری، شکل آتی اسلام را در جمهوری آذربایجان رقم خواهد زد، اما به قدرت رسیدن‌ رئیس جمهور، علی اوف، در ژانویه ۱۹۹۶ که مصادف با ممنوعیت فعالیت میسیونرها و روحانیان مذهبی شد، پرسش‌ها را پررنگ‌تر کرد؛ در واقع در این دوره سعی برآن بود تا از این وضع متغیر و بی‌ثبات استفاده شود؛ یعنی بهترین زمان برای‌ جست وجوی هویت دینی اسلام بود که مصادف با تبلیغ مذهبی و نفوذ روحانیان سایر کشورها شد.

‌در طی ۱۸۰ سال حکومت تزار و شوروی و نیز سنت‌های محلی، بنیان‌های بسیار قوی‌ای برای دیدگاه متمایز در خصوص‌ اسلام در آذربایجان به وجود آمده است؛ علی‌رغم زمینه‌های شیعی ایران، ملی‌گرایی در آذربایجان مبتنی بر ایده‌های خاصی‌ از ترکیسم است که نمی‌تواند به عنوان مدلی برای دولت ملی ترکیب‌شده از ملی‌گرای قومی و اسلام باشد.

‌انقلاب ۱۹۷۹ ایران به عنوان مدلی برای قدرت بسیج‌کنندگی اسلام‌ علیه حکومت سکولار تصور می‌شود. این حادثه، نفوذ قابل ملاحظه‌ای به فعالان مذهبی آذربایجانی در مقابل سرکوب کمونیست داد؛ با وجود این، جمهوری آذربایجان پساشوروی‌ به دلیل تخریب ساختارهای دینی، حکومتی همچون جمهوری اسلامی ایران را نباید انتظار داشته باشد؛ زیرا اولاً جامعه‌ آذربایجان ساختار کاملاً متمایزی از ایران دارد؛ برای مثال روحانیت مستقل از دولت در این کشور وجود ندارد؛ ثانیاً مذهب‌ نقش متفاوتی در هر یک از کشورها ایفا می‌نماید؛ ثالثاً تبلیغات منفی در خصوص جمهوری اسلامی ایران در آذربایجان بسیار تأثیرگذار است؛ برای مثال متحد نزدیک ایران، حزب اسلامی، هیچ بختی برای تأسیس حکومت اسلامی در جمهوری‌ آذربایجان در آینده» نه چندان دور ندارد.

رشد سلفی‌گری در آذربایجان‌

بعد از فروپاشی شوروی و پیدایش خلأC ایدئولوژیکی، جمهوری آذربایجان مذهب را به آغوش خود کشید و سنت‌های اسـلامـی‌ را که به مدت طولانی فراموش شده بود، در خود مشاهده کرد؛ اما با روی کار آمدن حیدر علی اوف و محدودیت و ممنوعیت‌ فعالیت مبلغان مذهبی، پرسش‌هایی ایجاد شد که تحت مبارزه با مبلغان مذهبی، نقش اسلام و به‌ویژه شیعه در آینده این‌ جمهوری چیست؟ آیا اسلام همچون دوره شوروی در حاشیه قرار خواهد گرفت یا خیر؟ هزاران مبلغ از کشورهای عربی و اسلامی به این جمهوری‌های استقلال‌یافته آمدند تا به این مسلمانان که از مذهب و آموزه‌های دینی‌شان به مدت طولانی‌ فاصله داشتند، کمک نمایند تا با تعالیم اسلامی آشنا شوند و عامل به آنها باشند. سلفی‌ها یکی از گروه‌های افراطی اسلامی در میان این مبلغان بودند. مقالات و گزارش‌هایی در خصوص فعالیت‌های سلفی در آذربایجان چاپ شده است که اکثر آنها متعصب و قشری هستند. روزنامه‌نگاران، حکومت و روحانیت شیعی سعی کرده‌اند تا ذهن مردم را در خصوص افکار سلفی‌ها روشن‌ نمایند و آنها را به عنوان افرادی منحرف از اسلام معرفی نمایند. بسیاری از آذری‌ها به سلفی‌ها نگاهی موهن دارند و آنها را به‌ عنوان وهابی یا افراد ریشه‌دارسیاه ‌ )Garasakkalilar) مـعـرفـی مـی‌کـنند. به نظر می‌رسد سلفی‌ها گروهی هستند که با یک طرح و برنامه در داخل این کشور حضور و فعالیت می‌نمایند. اندیشه‌های سلفی به‌طور چـشم‌گیر در میان نسل جوان آذربایجان‌ گسترش می‌یابد. براساس گزارش‌ها، در باکو، پایتخت سکولار آذربایجان، تعداد سلفی‌ها پانزده هزار نفر برآورد شده است.

‌اولین مبلغان سلفی از قفقاز شمالی در اواسط دهه ۱۹۹۰ به آذربایجان آمدند؛ اکثر آنها از چچن و داغستان که سلفی‌ها در آنجا نفوذ دارند، آمده‌اند. اسلام‌گرایان به منطقه علاقه‌مند هـسـتند؛ زیرا مرکز تاریخی اسلام کلاسیک در این منطقه استراتژیک‌ بوده است. آنها از اواخر دهه ۱۹۸۰ به این منطقه وارد شـدنـد. قفقاز جنوبی مرکز اکثریت شیعه می‌باشد؛ در حالی‌که قفقاز شمالی و عمدتاً داغستان مرکز فعال سنی‌هاست.

‌جریان‌های اسلامی در آسیای مرکزی و قفقاز شباهت‌های مهمی نشان می‌دهند، اما تفاوت‌های مهمی نیز با هم دارند. قفقاز شمالی مورد خاصی است؛ جایی است که جنگ در چچن، مرکز افراط‌گرایان رخ داده است. گروه‌ها و داوطلبانی که از مناطق‌ خارج از آسیای مرکزی و قفقاز آمده‌اند تا در مقاومت چچن شرکت کنند، خود منجر به اسلام رادیکال شده‌اند که با گروه‌های‌ درون منطقه متمایز می‌باشند.

‌سلفی‌ها در چچن حضور پُررنگی دارند؛ آنها در روستاهای کـــارامــاکـسـی(Karamaxi)‌‌و‌چــوبـان‌مـــاخی ‌(Chobanmakhi)‌ داغستان توانسته‌اند آموزه‌های دینی سلفی– وهابی‌گری را اشاعه دهند. آنها به دلیل جنگ و شرایط جـنـگـی نتوانستند در چچن‌ و داغستان بمانند و در نتیجه فـعـالـیـت‌هـایـشان را در نواحی اطراف، از جمله جمهوری آذربـایـجان گسترش دادند. در ابتدا آنها حامیانی در میان آذری‌هـا کـسـب نکردند. در آذربایجان گروه‌های ملی‌گرا و پـان‌تـرکـیـسم مـخـالف سلفی‌ها بودند، اما به دلیل‌ شرایط جغرافیایی و فقر در این جمهوری، بعد از فروپاشی شوروی، شاهدیم که چگونه به واسطه منابع مالی سلفی‌ها، آنها در این جمهوری برای خود جایگاهی کسب کردند.

‌همچنان‌که گفتیم، بر اساس آمار ۶۵ـ۷۰ درصد آذری‌ها، شیعی‌مذهب هستند و در نتیجه جای کمی برای نفوذ سلفی‌ها وجود دارد؛ اما با وجود اینکه در آذربایجان مذهب شیعی از اکـثـریـت بـرخـوردار است، مردم منطقه شمال آذربایجان، سنی‌مذهب هستند که در واقع دروازه ورود سلفی‌ها به این کشور محسوب می‌شود.

‌دومین موج گسترش سلفی‌ها به آغاز سال ۱۹۹۸ که مصادف جنگ دوم چچن — روسیه بوده است، بازمی‌گردد. در نتیجه» جنگ، به واسطه محاصره، چچنی‌ها به گرجستان و آذربایجان پناه بردند. در سال ۱۹۹۹—۲۰۰۰ بر اساس آمار هشت هزار پناهنده چچنی که مورد تعقیب بودند، به آذربایجان آمدند.

‌در عین حال شاهدیم مبلغان از کشورهای عربی — وهابی™ سلفی، نفوذشان را در آذربایجان زیاد کرده‌اند. تا سال ۲۰۰۳، ۶۵ مسجد تحت کنترل سلفی‌ها بوده است و یا اینکه به تأسیس آنها اقدم کرده‌اند. یکی از بزرگ‌ترین مسجدهای‌ سلفی در این کشور مسجد ابوبکر است. این مسجد در سال ۱۹۹۷ توسط شاخه آذری »احیای اجتماع کویتی میراث اسلامی« ساخته شد. این مسجد یکی از موفق‌ترین مساجد در آذربایجان است. مساجد در جامعه آذربایجان نقش مهمی در جذب‌ مسلمانان دارند؛ از این رو دو مذهب شیعی و سنی در رقابت با یکدیگر سعی می‌کنند اداره» مساجد را به کنترل خود درآورده، مردم را

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.