پاورپوینت کامل علی اف و یک توهم مضحک ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل علی اف و یک توهم مضحک ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل علی اف و یک توهم مضحک ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل علی اف و یک توهم مضحک ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint :
در حـالی که حوادث اخیر آذربایجان، یعنی اعلام مـمـنـوعـیـت حجاب در مدارس و بازداشت گسترده معترضان به این اقدام ضد اسلامی، توجه بسیاری را به خود برانگیخت، اظهارات نسنجیده علی اف در خصوص رهبری آذری های جهان این توجه را دو چندان کرد. علی اف با صدور پیامی به مناسبت ۳۱ دسامبر که در آذربایجان به عنوان روز همبستگی آذربایجانی های جهان نامگذاری و تعطیل رسمی اعلام شده است، خود را رهبر تمام آذری های جهان قلمداد کرد!
رئـیـس جـمـهـور آذربایجان در حالی این اظهارات تحریک آمیز را بیان کرد که اگر به عنوان عالی ترین مقام یک کشور، قدری مطالعه تاریخی داشت و تعلق خاک آذربایجان به ایران در سالیان نه چندان دور را مطالعه می کرد، بی شک از وارد شدن به مسائل قومیتی دوری مـی کـرد. در اواخـر عـمر نظام کمونیستی شوروی در ماه های نوامبر و دسامبر سال ۱۹۸۹، مردم جمهوری آذربایجان به طور گروهی برای ابراز علاقه وعشق به سرزمین ایران، پس از نزدیک به دو قرن جدایی، از موانع مرزی ایجاد شده توسط شوروی عبور کرده و در هوای سرد زمستان خود را به رود ارس زده، به خاک ایران قدم گذاشتند.
نـکـته طنز آمیز این ادعا اینجاست که این رویداد تاریخی که طی قریب به دو قرن سپری شده از زمان تجاوزات روسیه تزاری به اراضی قفقازی ایران در آن زمان و امضای معاهدات ننگین گلستان و ترکمانچای در دهه دوم و سوم قرن نوزدهم بی سابقه بود، بعدها در جـمـهوری آذربایجان دچار تحریفات دولتی شد! و با اعلام نمادین روز ۳۱ دسامبر به عنوان روز همبستگی آذربـایـجـانـی هـای دنیا، حرکت خودجوش و مردمی جمهوری آذربایجان و در بازیابی پیوند های تاریخی و فرهنگی خود با ایران، از طرف محافل دولتی جمهوری آذربایجان به عنوان حرکتی صرفاً قومی تلقی و معرفی شد! ماجرا ادامه یافت تا جایی که دولت و مجلس ملی جمهوری آذربایجان با در نظر گرفتن این موضوع که روز ۳۱ دسامبر به ایام تعطیلات عید سال جدید مسیحی متصل است و به طور خودکار تعطیلی آن از طرف مردم مورد استقبال قرار می گیرد، این روز را به عنوان روز همبستگی آذربایجانی های دنیا در تقویم رسمی این جمهوری ثبت کرد تا در کنار عید سال جدید میلادی که از زمان حاکمیت روسیه تزاری و نظام کمونیستی شوروی وارد تقویم این دیار شده، به عنوان یک روز به اصطلاح ملی تثبیت شود و به نوعی از روزی بین المللی و تعطیلی کـریـسـمس، به منظور ایجاد هویت از سوی رهبران آذربایجان سوء استفاده شده است و این همان رفتاری است که کشورهای تازه تأسیس که فاقد هویت تاریخی و سابقه تمدنی هستند، برای جلب اتباع خود ممکن است به آن دست بزنند.
هـمـه سـاله رئیس جمهوری و رئیس مجلس ملی جـمهوری آذربایجان، با صدور پیام هایی به مناسبت روز۳۱ دسامبر درخصوص زنده نگه داشتن انگیزه های قـوم گـرایـانـه درخصوص وارونه سازی واقعه تاریخی حرکت معنادار مردم جمهوری آذربایجان به سمت ایران دراواخـر عـمـر شـوروی، تلاش می کنند و درکنار این پـیام ها، درمراسم های دولتی که به همین منظور در گـوشه و کنار جمهوری آذربایجان و برخی کشورهای اروپـایـی و تـرکیه برگزار می شود، این سیاست دنبال می شود.
در پیام اخیر الهام علی اف به مناسبت روز ۳۱ دسامبر که توسط رسانه های باکو، از جمله خبرگزاری رسمی آذر تاج و شبکه تلویزیون دولتی آذ. ت. وی. منتشر شده، آمـده اسـت: هـمـوطـنـان عـزیـز! هم تباران محترم! موجودیت دولت مستقل آذربایجان، شرایط گسترده ای را بـرای تـقـویـت هـر چـه بـیـشـتـر اتحاد ملی میان آذربایجانی های دنیا و سازماندهی هموطنانمان فراهم می کند. در همین حال، هم تبارانمان در خارج از کشور نـیـز بـرای تـوسـعه کشورمان و یاری رساندن به حل مشکلاتی که بروز می کند، تلاش می کنند. مثمر ثمر شدن این یاری رسانی در سایه اتحاد مستحکم، انسجام و سازماندهی مطلوب هموطنانمان امکان پذیر است. به هـمـیـن علـت، دولـت آذربـایجان به امر سازماندهی دیاسپورا (جمعیت ذی نفوذ در خارج از کشور) اهمیت زیادی می دهد و به این روند کمک همه جانبه می نماید. علی اف در پیام خود آورده است: خوشحال کننده است که ایده ها و ارزش های ملی–معنوی آذربایجان گرایی در میان هموطنانمان در خارج از کشور به تدریج بیشتر ریشه می دواند. آنها در کشورهای محل سکونتشان به موازات جای گرفتن در جایگاه های مهم سیاسی– اجتماعی، فرهنگی و شغلی، برای شناساندن آذربایجان به دنیا و جلوگیری از توطئه های ایدئولوژیک علیه کشورمان سهم خـود را ایـفـا مـی کـنـنـد. بـاور دارم کـه سازمان های دیاسپورایمان باید در آینده نیز مساعی خود را در این زمینه افزایش دهند، پتانسیل فکری و منابع مادی خود را مـتـحـد سـازنـد و روابـط خـود را با نمایندگی های دیـپلـمـاتیک مان در کشورهای خارجی توسعه دهند. همچنین وی در ادامه پیام خود، اعلام کرده است: در سـال آیـنـده کـنـفـرانـس به اصطلاح »سومین کنگره سـراسـری آذربایجانی های دنیا« در شهر باکو برگزار خواهد شد.
لازم بـه ذکـر اسـت که قبل از سال ۱۹۱۲ میلادی (۱۲۹۱)، آذربایجان بیشتر به مناطق شمال غربی ایران و قـسمت جنوبی ارس اطلاق می شد. قسمت عمده اراضی جمهوری آذربایجان کنونی قبل از تاریخ ذکر شده، آران و شیروان نام داشت. لازم به یادآوری است که آذربایجان بعد از جدا شدن از سرزمین ایران در آن دوران و در سال ۱۹۹۱ پس از فروپاشی شوروی استقلال یافته و نام آذربایجان نیز از همین زمان متولد شده و حال عجیب است که رئیس جمهور مادام العمر این کشور، ادعای رهبری آذری های جهان را دارد و شاید اگر از توهمات خارج نشود، روزی ادعای رهبری کل جهان را نماید!
گـفـتنی است گروهک هایی که مقامات جمهوری آذربایجان از آنها تحت عنوان دیاسپورا نام می برند، اکثراً گروه هایی است که تحت نام شاخه های مختلف سـازمان »داک« (به اصطلاح کنگره آذربایجانی های دنـیـا) مـعـرفـی مـی شـونـد و شـناخته شده ترین این گروهک ها، تحت ریاست عامل تابلودار صهیونیسم در بـاکـو، یـعنی صابر رستمخانلو فعالیت می کنند. این گروهک ها به تبلیغ مستقیم و غیرمستقیم علیه ایران مـشغول هستند و علی رغم اینکه خود را دیاسپورای جـمـهـوری آذربایجان معرفی می کنند، به مهم ترین مشکل امنیتی این کشور یعنی مسئله قره باغ بی اعتنا هستند. باید اشاره کرد کنفرانس های مربوط به »کنگره سراسری آذربایجانی های دنیا« نیز در دوره حاکمیت حـیـدر علی اف بر جمهوری آذربایجان در دهه ۱۹۹۰ پـایـه گذاری شد که در این نشست ها تجزیه طلبان و قـوم گـراهـای ضـد ایـرانـی وابـسـته به آمریکا و رژیم صهیونیستی و انگلیس شرکت داده می شوند.
دومین کنفرانس به اصطلاح کنگره آذربایجانی های دنیا در باکو سال ۲۰۰۵ میلادی به ریاست علی اف برگزار شد، که در این کنفرانس، براثر فضای هیجان آلود ناشی ازسخنرانی های احساساتی و فحاشی های چند عنصر تجزیه طلب علیه تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران، الهام علی اف نیز خود را رئیس جمهور ۵۰ میلیون نفر آذری اعلام کرد. این اشتباه سیاسی علی اف، با اعتراض رسمی جمهوری اسلامی ایران مواجه شد. اما باکو طی سال های اخیر نیز به اقدامات خود در زمینه طرح ادعاهای هدایت شده از طرف مراکز فکری صهیونیسم و سیاست های استکبار جهانی علیه ایران ادامه داده که انتشار اطلس جعلی دوره صفویه و معرفی اراضی ایران تحت حاکمیت سلسله صفویه به عنوان »کشور آذربایجان«، از جمله این اقدامات در سال ۲۰۰۷ میلادی بوده است.
علاوه بر این موارد در کتب درس تاریخ این کشور در مـقاطع مختلفت تحصیلی، مطالب وارونه ای از تاریخ ایـران و اراضـی شمال رود ارس که در طول تاریخ در جغرافیای سیاسی ایران جای داشته، به اذهان کودکان، نوجوانان و جوانان جمهوری آذربایجان تزریق می کنند.
علـی رغم تـمـام ایـن تـلاش هـای دولتی و رسمی، درخـصـوص جـداسـازی تـاریخی و فرهنگی جمهوری آذربایجان از ریشه های واقعی ایرانی آن، مردم این کشور مسلمان و شیعه در حفظ ریشه ها و پیوندهای فرهنگی و تاریخی خود با جمهوری اسلامی ایران تلاش و مقاومتی ستودنی دارند.
با این حال، جا دارد مسئولان سیاست خارجی ایران ضمن بررسی اظهارات و اقدامات تحریک آمیز مقامات آذربایجان، واکنش قاطعی نسبت به این رفتارها داشته و به مسئولان کشور تازه تأسیس آذربایجان یادآوری کنند که اگر موضوع ایجاد آذربایجان بزرگ و اتحاد آذری های جهان قابل طرح باشد، این ساکنان آذربایجان هستند که باید به زادگاه و تمدن دیرینه خود، یعنی ایران ملحق شوند و ورود ایران به این مسائل می تواند تبعات امنیتی متقابل برای آنها داشته باشد. بنابراین از مسئولان آذربایجان انتظار نمی رود با دست یازیدن به اهرم های نژادپرستانه، اقدام به تحریک قومیتی نموده و یا زمینه حرکت های تجزیه طلبانه را در کشورهای همسایه فراهم کنند، در حالی که ایران هیچ گاه بنای زمینه سازی تهدید امنیتی برای همسایگان خود نداشته است. البته مردم آذربایجان مردمی مؤمن و معتقد و مقید هستند که بارها ایستادگی خـود بـر اصول اسلامی را در دوره های مختلف نشان داده اند که از آن جمله می توان، به راهپیمایی آنان در محکومیت تخریب مساجد و زدودن آثار اسلامی اشاره کـرد. هـرچند در این راه، دولت آذربایجان از هر نوع بـرخـوردی درخـصـوص مـقابله با مردم این کشور که عـلاقـه مـند به برپایی مراسم مذهبی و دینی هستند، اجتناب نکرده است.
هـمـچنین این روزها دولت آذربایجان ممنوعیت و برخورد های خشنی در خصوص حجاب اسلامی در دستور کار خود قرار داده که اعتراض مردم این کشور را به دنبال داشته و آذری ها در این راستا با برپایی راهپیمایی بر حفظ حجاب در کشور خود تأکید داشته اند. در هر صورت دولت آذربایجان در شرایطی این روزها در مسیر حذف اعتقادات مذهبی و جایگزینی ارزش های غربی گام بر می دارد که مردم این کشور روز به روز معتقدتر از قبل، اسلام خواهی را شعار می دهند و بیداری اسلامی نه تنها در آذربایجان بلکه در کشورهای غربی نیز روز به روز در حال توسعه است.اسرائیل و سیاست »قداست زدایی از اسلام«در جمهوری آذربایجانحسن گلی– خبرگزاری آران
مدتی است که در جمهوری آذربایجان نه تنها از سوی دولــت ایـن کشـور، بلکـه تـوسط بـرخـی نهـادهـای غیرانتفاعی از جمله رسانه های آذربایجان نشانه ها و نمودهایی از تقابل با نمادها، شعایر و مراسم های مذهبی بروز می کند. موضوع تعطیلی و تخریب برخی مساجد، انـتشار بخش هایی از کتاب موهن »آیات شیطانی«، توهین به ساحت پیامبر(ص) و اخیراً موضوع ممنوعیت رعایت حجاب در مدارس آذربایجان، نمونه هایی از این دست است. هرچند برخی از این اقدامات به اندیشه سکولار برخی طیف های داخلی در جامعه آذربایجان بازمی گردد، اما تحلیل گران بر این باور هستند که برخی کشورهای خارجی، از جمله اسرائیل در تشدید این فضا تأثیر به سزایی داشته اند. این دیدگاه بر این تأکید است کـه تل آویوو با هدف ممانعت از توسعه اندیشه های اسـلامـی، ایـجـاد زمینه برای گسترش نفوذ خود در آذربایجان و به ویژه مهار تأثیر نرم ایران در این کشور، مبادرت به تحریک »قداست زدایی از اسلام« در این کشور مسلمان مبادرت می کند، اما نکته قابل تأمل در این بین، سکوت و به عبارتی حمایت ضمنی دولت باکو از این گونه تحرکات، در کشوری است که اکثریت آن را مسلمانان تشکیل می دهند.
اشاره
مدتی قبل، کتاب ننگین توهین به مقدسات اسلامی در برخی رسانه های جمهوری آذربایجان بار دیگر ورق خـورد و صفحه سیاه دیگری بر آن افزوده شد، مردم مـسلـمان جمهوری آذربایجان که پیش از این شاهد توهین به مقدسات خود در رسانه هایی، مانند: نشریه صنعت و نشریه یونیکال بودند، اهانت نشریه آلما به ساحت قدسی رسول مکرم اسلام را در میان بی تفاوتی دولتمردان خود به نظاره نشستند و فریاد بی دادرس آنان، مظلومیت آخرین دین آسمانی در دومین کشور شیعی دنیا را در اذهان متبادر نمود. »قلم«، این واژه مقدس قرآنی؛ این بار در جمهوری آذربایجان، عنوان مقاله ای در نشریه آلما شد تا در ذیل آن بی شرمانه ترین توهین ها به آخرین فرستاده الهی نسبت داده شود و در کـنـار آن کـاریـکـاتور توهین آمیز پیامبر اعظم، قلوب مسلمانان را جریحه دار نماید. تورال قوربانی، نویسنده بی شرم »قلم«، با قلم فاسد خود چنان گناه بزرگی را مرتکب شده است که پیش از این، نویسنده هتاکی مانند او به نام رافیق تقی یف که در سال ۲۰۰۶ مقاله توهین آمیز »اروپا و ما« را در نشریه صنعت باکو نوشته بود، از سوی آیات فاضل لنکرانی و بنی فضل به عنوان مرتد معرفی شدند.
آنچه نگارنده را بر خلاف میل باطنی خود به واکاوی پیرامون این مطلب وادار نمود، سؤالاتی است که در اذهان عمومی علاقمندان به سرنوشت غم انگیز شیعیان جمهوری آذربایجان ایجاد شده است. چرا در کشوری که ۹۵ درصد آن را مسلمانان تشکیل می دهند، عزاداری بـرای پـیـامـبـر بـزرگ اسلام ممنوع، ولی توهین به مقدسات بیش از یک و نیم میلیارد مسلمان مجاز است؟ چرا آزادی مورد ادعای دولتمردان جمهوری آذربایجان که معمولاً در توجیه اهانت رسانه ها به ارزش های دینی، به آن متوسل می گردند، شامل حال دینداران نمی شود و تنها هتاکان به ارزش های دینی می توانند از آن بهره مند شـونـد؟ چـرا آزادی مـورد اشـاره مـقـامـات جمهوری آذربایجان، در خصوص توهین به ارزش های اسلامی و شـیـعـی بـدون مـحدودیت، ولی در خصوص مسائل سیاسی و مربوط به حاکمیت بسیار محدود و مضیق اسـت؟ و… از جـملـه سـؤالات مطرح در این زمینه هستند، علاوه بر اینها سؤالات دیگری در خصوص وظیفه دولت ها و ملت های مسلمان، به ویژه دولت و ملت مسلمان ایران، در مقابل این بی حرمتی ها مطرح مـی شود، چرا با وجود گذشت مدتی از اهانت فوق، رسانه های ایران کمترین اشاره ای به آن نداشته اند؟ و…
رژیم صـهـیـونیستی و سیاست »قداست زدایی از اسلام« در سطح بین الملل
آنچه در ارتباط با توهین هر از چندگاه رسانه های جـمـهـوری آذربـایجان به مقدسات اسلامی به ذهن مـی رسـد، هـمـسـو بـودن ایـن تـوهـیـن ها با پروسه »قداست زدایی از اسلام« می باشد که از سال ها قبل توسط صهیونیست ها در سطح بین المللی شروع شده و کـاریـکـاتورهای موهن در نشریات برخی کشورهای اروپایی مانند هلند و دانمارک و نیز ماجرای آتش زدن قـرآن تـوسـط کشیش آمریکایی و…، بخش هایی از جـریـان یـاد شـده مـی باشد. واقعیت این است رژیم صهیونیستی که در سایه غصب بخشی از جهان اسلام، هـویـتـی جـعلـی برای خود ایجاد نموده و با حمایت قدرت های استکباری به ویژه آمریکا، خود را به عنوان یـک دولـت — کـشـور مـطرح کرده است، همواره از قدرت یابی مسلمانان در هراس می باشد که این هراس پس از حاکمیت اسلام سیاسی در ایران و نیز بعد از شکست های مفتضحانه این رژیم از دو جنبش اسلامی حزب الله و حماس طی جنگ های ۳۳ روزه و ۲۲ روزه، تشدید شده است.
علاوه بر اینها، دو موضوع اساسی رشد روزافزون اسـلام گرایی در سطح دنیا و نیز پیشرفت های نشأت گرفته از باورهای اسلامی در جمهوری اسلامی ایران که می تواند ایده اسلام سیاسی را در جهان گسترش دهد، رژیم صـهیونیستی را ناگزیر از مقابله با آخرین دین آسـمـانـی نـمـوده اسـت کـه در ایـن مـیـان سـیاست »قــداسـت زدایـی از اسـلام« را بـه عـنـوان یـکـی از استراتژی های اساسی خود انتخاب نموده است تا در نتیجه آن، اولاً از رشد اسلام گرایی در دنیا جلوگیری نماید و ثانیاً تقید مسلمانان به ویژه جوانان، به مفاهیم اسلامی مانند جهاد، شهادت و… را کم رنگ کند تا در نتیجه آن، زمینه تضعیف جنبش های اسلامی موجود را فراهم آورده و از ایجاد گروه های مقاومت مانند حزب الله و نیز پیدایش انقلاب های مبتنی بر دین اسلام، مانند انقلاب اسلامـی ایـران در میـان کشـورهـای اسلامی جلوگیری نماید. ناگفته پیداست که رژیم صهیونیستی در اجرای این سیاست شوم از ابزار قدرتمند رسانه، به معنای اعـم آن که شامل رادیو، تلویزیون، سینما، اینترنت، نشریات و… می باشد، در حد نهایت بهره می برد. در اینجا برای مشخص شدن چرایی واهمه صهیونیست ها از رشد اسلام گرایی در دنیا و نیز پیشرفت های نشأت گرفته از باورهای اسلامی در جمهوری اسلامی ایران، به توضیح اجمالی دو موضوع پیش گفته می پردازیم:
الف. رشد روز افزون اسلام در جهان
علی رغم تمامی هجمه ها و دشمنی هایی که علیه اسلام در غرب صورت می گیرد، رشد روز افزون اسلام در بین مردم اروپا و استقبال آنان از دین مقدس اسلام بسیـاری از رسـانـه های اروپایی را نگران کرده است. »سرنوشت ایران می تواند بر سر سوئد هم بیاید« تیتر و سرمقاله بسیاری از رسانه های سوئدی، چند ماه قبل از این بوده است. روزنامه SVD سوئد از قول بیورن سود، دبیـر سیـاسی حزب دمکرات های سوئد، نوشت: یک انقلاب اسلامی شبیه آنچه در سال ۱۹۷۹ در ایران اتفاق افتاد می تواند حتی در سوئد هم اتفاق بیفتد. این پروسه خیلی سریع می تواند رخ دهد. با گذشت زمان تعداد مسلمـانان در اروپا از اقلیت به اکثریت تغییر کرده و ایدئولوژی اسلامی در بین مردم مورد اقبال واقع خواهد شـد. هم اکنون تعداد مسلمانان در کشورهایی مانند: فرانسه، انگلیس، آلمان و…به چهار تا شش میلیون نفر رسیده، و در کشورهای دیگر اروپایی نیز صدها هزار نفر مسلمان زندگی می کنند.
هروه لگرانداز که از رهبران مسیحی فرانسه است، با اشاره به رش
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 