پاورپوینت کامل آشــنایی با شـیعـیان اندونزی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آشــنایی با شـیعـیان اندونزی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آشــنایی با شـیعـیان اندونزی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آشــنایی با شـیعـیان اندونزی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

دانشیار دانشگاه امام صادق (ع) / دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه اصفهان

اشاره

اندونزی در جایگاه یک کشور مسلمان در جنوب شرق آسیا، شمار زیادی از شیعیان را در خود جای داده است؛ به نحوی که امروزه شاهد گسترش روزافزون این موج هستیم. تأسیس سازمان ها و مراکز اسلامی و شیعی در این کشور، خود حاکی از فضای عظیم شیعی در این سرزمین است. در این مقاله ضمن بیان مختصری از تاریخچه» پیدایش و شکل گیری شیعیان در اندونزی، به تقسیـم بندی آنها پرداخته، از این رهگذر به حضور چشـم گیر سادات، نحوه» ورود آنها و سپس به تعداد شیعیـان در اندونزی اشاره ای می کنیم. وجود مراکز شیعـی — که در واقع نمادی از حضور تشیع در یک سرزمین است — را از نظر می گذرانیم و به معرفی تنی چند از اشخاص برجسته» شیعی، کتب ترجمه شده و آثار بزرگان و اندیشمندان ایرانی — که این خود نمونه ای از وجود خورشید تشیع و ارادت به اهل بیت(ع) است — می پردازیم و در آخر با ذکر برخی از آداب و رسوم شیعه که در واقع نمادی از رخنه» این پرتوی عظیم در مناطق دوردست است، به ویژه مراسم ماه محرم، نوشتار را به پایان می رسانیم.

مقدمه

در گذشته ورود کاروان های بازرگانی، عاملی برای اشاعه» فرهنگ، آداب و سنن و مذهب مربوط به سرزمین مبدأ بود. این پیش زمینه در رشد و گسترش و تبادل افکار و اندیشه ها، حتی در نقاط دوردست مؤثر واقع می شد؛ زیرا حضور یک کاروان تجارتی در یک سرزمین، فقط حضـورکـالاها و اجناس گران قیمت را به دنبال نداشت، بلکه در آن افرادی با عنوان مبلّغ مذهبی بودند که سعی در گسترش دین مخصوص به خود را داشتند.

اسلام به عنوان یک دین جهانی که از همان ابتدای ظهور در شبه جزیره عربستان و پذیرش ابتدایی توسط ساکنان شهرها، طوایف (قبیله ها) و مردم ساکن این شبه جزیره سعی در نشر و نمود و افزون خود داشت، خارج از این مقوله نبوده، این امر توسط مبلّغان و یا دعوت کنندگان به این دین آسمانی صورت می گرفت. در دوره» خلفای راشدین، تحت عنوان جهاد با کفار، در این زمینـه سعی بلیغ می شده است؛ به خصوص در زمان خلیفـه» دوم (عمـر)؛ اما با روی کار آمدن عباسیان و پـذیـرش ایـن دین الهی در بسیاری از سرزمین های اطراف، به خصوص قبول آن توسط تعداد کثیری از مردم ایران، رشد آن به گونه ای دیگر به پیش رفت. خلفای میانی عباسی، مانند متوکل که از دشمنان شیعه بودند، سعـی مـی کردند آثار و نشانه های این موج عظیم در سرزمین اسلامی، به خصوص شهرهای شیعه نشین را خنثا کنند؛ به نحوی که این امر موجب مهاجرت بسیاری از شیعیان به نقاط دوردست شد که شاید قرن های بعد، خـود پـایـه گـذار دولت های جدید شیعی شد. امروزه، شیعیان نه تنها در ایران و کشورهای همسایه، بلکه تا فرادست ترین نقاط آسیا و حتی در نواحی آفریقا و اروپا نفوذ کرده اند و این خود سرانجامِ یک دوره» رنجش و سختی و آوارگی شیعیان است که با وجود مشقت های بی شمار، توانستند با برپایی و تأسیس سازمان ها و مراکز اسلامی بی شمار در سرزمین های مادر، به سال ها و شاید قرن ها سکوت خویش پایان دهند و به عنوان یک ستاره» درخشان در عالم اسلام بدرخشند.

۱. مختصری از تاریخچه» پیدایش شیعه در اندونزی

تـاریـخ نـویـسان درباره» زمان دقیق ورود اسلام به اندونزی، نظر واحدی ندارند. برخی ورود اسلام به این جزایر جنوب شرقی آسیا را مقارن قرن اول هجری، یعنی سال۳۰ هجری می دانند، که این نظر مستند به شواهد و دلایـل مـتـقن تاریخی نیست. در مقابل، گروهی از مورخان و تاریخ نگاران با استناد به برخی شواهد و آثار تاریخی، از جمله سنگ قبرها و نوشته های موجود در برخی از مناطق این کشور، بر این عقیده هستند که ورود و نشر اسلام در مجمع الجزایر اندونزی، از ابتدای سده چهارم صورت پذیرفته است. بنا بر اسناد (سنگ قبر، آثار قدیمی و باستانی)، جمعی از پژوهشگران برآن هستند تاریخ تشیع در اندونزی نیز همراه با ورود اسلام به این کشور، به قرون اولیه» هجری بازمی گردد؛ برای نمونه بر روی توپی جنگی، عظیم و قدیمی در یک شهر باستانی به نام »بانتن« Bannten( )، جمله »لا فتی الا علی، لا سیف الا ذوالفقار« نوشته شده است و روی سنگ قبر بـعـضـی از بـزرگـان در شـهـر »آچـه« (Aeh) مـثـل سـیــدحـســام الــدیــن حسینـی (متـوفـای ۸۲۳ق)، سیدشریف الدین حسن بن علی استرآبادی (متوفای ۸۲۳ق) و امیر محمد بن عبدالقادر (متوفای ۸۸۲ق) جملات »لا اله الا الله«، »محمد رسول الله«، »علی ولی الله« و »لا فتی الا علی، لا سیف الا ذوالفقار« نقش بسته است.

از آنجایی که انتشار اسلام و پیشرفت آن در اندونزی، توسط فرزندان پیامبر(ص) انجام گرفت، لذا شگفتی ندارد که مردم این سرزمین محبت ویژه ای نسبت به خــانــدان نبـوی(ص) داشتـه بـاشنـد و بـه صـورت تقدس آمیزی به آنان بنگرند؛ اما با گذشت زمان و در اثر جریان ها و تغییرات گوناگونی که در این کشور پیش آمد، شناخت مردم از اسلام حقیقی رو به کاهش نهاده، در نهایت، به دوری آنان از مذهب حق منجر شده است. عواملی از قبیل فشار و تسلط دولت استعمارگر هلند در سال های طولانی و بروز جنگ های مختلف داخلی از یـک سـو و عدم استمرار حرکت مبلغان شیعه پس از منقرض شدن نسل پیشین از سوی دیگر و سرانجام ورود مذهب شافعی به عنوان مذهب برگزیده و مورد علاقه» مردم منطقه، موجب شد مردم از مکتب راستین اسلام دور بمانند، ولی با وجود این عوامل، تشیع توانست نفوذ خود را در دل اکثر مسلمانان اندونزی گسترده سازد.

قـطـع نـظـر از ایـن مبحث تاریخی، از جمع بندی نظرهای مورخان، می توان چنین برداشت کرد که مذهب شیعه از راه های ذیل به این کشور راه یافته است: در دوره» خلفای عباسی زمانی که حاکمان ستمگر آل عباسی بر خـانـدان اهـل بـیـت(ع) و شیعیان آنان انواع مظالم غیرانسانی را روا می داشته و عرصه را بر آن تنگ کرده بودند، تعدادی از سادات شیعی امامی که منتسب به خاندان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بودند و قصد داشـتند از حجاز و سپس بغداد مهاجرت کنند، راهی شبه قاره هند و از آنجا عازم جنوب شرقی آسیا شدند که در میان آنها برخی از نوادگان احمد بن عیسی مهاجر برای دعـوت مـردم به اسلام، به بلاد مختلف این منطقه مهاجرت کردند.

شاید بتوان ورود کاروان های تجاری دریای ایران در قـرن سـوم هـجـری را بـزرگ ترین واقعه» اقتصادی و فرهنگی آن دوره خواند. در این زمان که نواحی اطراف تنگه مالان به صورت مراکز عمده» بازرگانی در آمده بود، کشتی های تجاری ایران که حامل مبلّغان شیعی مذهب نـیـز بـودنـد، وارد سـاحـل ایـن کـشور شدند. افکار و اندیشه های شیعی و ایرانی از طریق همین بازرگانان و مبلغان در نواحی غربی سوماترا رواج یافت. در زمان پادشاهی اسلامی (پاجانگ) در جاوه مرکزی، نظریه (دکترین شیعه) توسط نور محمد و همچنین نظریه وحدت وجود در آچه توسط نخستین شاعر ملایی به نام حمزه فنصوری که به خوبی زبان فارسی را می دانست، گسترش یافت. بیشتر آثار حمزه فنصوری سرشار از شعر ایرانی است.

شکل گیری دولت های اسلامی در این منطقه و نفوذ عالمان و تاجران ایران در دربارهای اسلامی اندونزی و کسب سمت های بالا سبب ترویج فرهنگ، ادب و هنر ایرانی و شیعی در اندونزی شد. نشانه های بسیاری از مشارکت تاریخی ایرانیان در شکل گیری کیان فرهنگی و اسلامی این سرزمین پیش از تهاجم استعماری اروپاییان بـه این منطقه موجود است. از گویاترین نشانه های حـضـور واژه هـای فارسی در فرهنگ و ادب مالایی، مـی تـوان بـه حـکـایـت »راجـا راجا پارسی«، »سلاله الـسلاطین« یا »سجاره ملایو«، »تاج السلاطین« یا »بـسـتـان الـسلاطین« از آثار فرهنگی قرن هجدهم میلادی این کشور، اشاره کرد.

ابن بطوطه جهانگرد مراکشی سده» هشتم هجری، در سـفـرنـامـه خـود از ایـرانـیـان برجسته ای چون امیر سیدشیرازی، تاج الدین اصفهانی و دریاسالاری به نام بهروز یاد کرده است که در آن زمان در جاوه و سوماترای شمـالـی زنـدگـی می کردند. بر اساس تاریخ مالاوی، سلـطـان علاءالـدیـن رعـایـت شاه، پادشاه مالاکا که شیعه مذهب بود، تفکر شیعه را تبلیغ و چندین حوزه علمیه در این منطقه بنا کرده است. وی که به »شیخ بزرگ« و »شیخ برهان الدین توانگر« نیز معروف بود، توانست سینانگ کابوئو را مسلمان کند. این پادشاه پس از مسلمان شدن نام جدید سلطان محمد الیف را انتخاب کرد و اسلام در سرتاسر این منطقه گسترش یافت.

اغلب پادشاهان آچه شیعه بودند و از تبلیغ اسلام در سینـانگ کابوئو حمایت می کردند. نخستین دانشگاه اسلامی در شهر »باریا~مان« توسط شیخ برهان الدین (شیـخ بـزرگ) سـاخته شد و بعضی از استادان آن از کشورهای خارجی می آمدند و در این دانشگاه تدریس می کردند.

این نظریه در میان مورخان نیز وجود دارد که عقاید شیعه توسط ارتش فاطمی مصر که به مدت دویست سال (۱۱۲۸-۱۳۳۹م) در سینـانـگ کـابائو حضور داشتند، ترویج شد.

در ابتدای قرن نوزدهم، پادشاهی اسلامی — شیعی (سینـانـگ) کـابـائـو به اندازه» کافی ثروتمند بود و با پـادشـاهـی آچه روابط نزدیکی داشت. این حکومت شیعی مذهب در جنگ پادری شکست خورد و مردم آن منطقه به مرور زمان به مذهب شافعی روی آورند. رویداد تاریخی دیگری که موجب نفوذ و گسترش فرهنگ و سنت های مذهبی شیعه در میان مردم اندونزی شد، حضور سربازان هندی مذهبی بود که توسط نیروهای انگلیسی به دو جزیره جاوه و سوماترا آورده شدند؛ آن هم در زمانی که سِر رافلز بین سال های ۱۸۱۱-۱۸۱۶ در این مناطق حضور داشت.

پـروفسـور حسیـن، ملقب به جایا دنیبرات، استاد دانشگاه و مورخ نامدار اندونزی، می گوید: »اسلام به دست شیعه» امامیه وارد اندونزی شد که آثار آن تا کنون در این کشور باقی مانده است«. استاد محمد اسد شهاب، پژوهشگر و نویسنده» شیعی مذهب شهید اندونزی، در کتاب »تاریخ شیعه« در اندونزی به ذکر مراحل سه گانه» تاریخ شیعه در این کشور می پردازد. او معتقد است مرحله اول از تاریخ شیعه با ورود مبلّغان شیعه به این سرزمین در سده» سوم هجری شروع شد و با حضور استعماری هلند در اواخر قرن دهم هجری پایان یافت. وی از این مرحله به عنوان دوران شکوه و عظمت شیعه در این سرزمین یاد مـی کنـد؛ دورانـی کـه جـامعه» شیعه، جایگاه استوار و موجودیت پایداری داشت. به اعتقاد وی، مرحله» دوم تاریخ شیعه در اندونزی از آغاز قرن یازدهم هجری، شروع می شود و اواخر دهه» سوم قرن چهاردهم به پایان می رسد. در این مرحله شیعیان به دلیل پایداری در برابر استعمارگران هلند، با انواع شکنجه و آزارها مواجه شدند. این آزارها سبب پراکنده شدن شیعیان، تغییر مذهب و از میـان رفتن بسیاری از کتاب ها و میراث های تاریخی شیعه شد. استاد اسد شهاب در تشریح مرحله سوم تاریخ شیعه در اندونزی، بر این باور است که این مرحله، از اوایل قرن چهاردهم هجری ادامه یافت. این مرحله که چهارده سال قبل از وقوع جنگ جهانی اول و همزمان با نهضت اسلامی سیدجمال الدین اسدآبادی بود، روزنه» تاریخی تازه ای برای تجدید حیات شیعه در کشور پدید آورد. بزرگانی از این مذهب، همانند سید محمد بن احمد بن محضار، علی بن احمد شهاب، ابومرتضی بن شهاب، طه بن احمد حداد، احمد بن شهاب، محمد عیدید، سید بن حسین ابن سهل و شخصیت های دیگر توانستند با مراکز شیعی ارتباط برقرار کنند و از راه سخنرانی و نشر کتاب، در تجدید حیات مذهب شیعه همت گمارند.

از جمله برجسته ترین رجال و شخصیت های شیعه» این سرزمین در ایام پیش از سلطه» استعمار هلند می توان به این افراد اشاره کرد:

۱. مولانا ابراهیم، مشهور به مولانا ملک (م ۸۲۲ ق.) وی در جاوه غربی یکی از اقطاب شیعه و دعاه مسلمین این کشور بوده است.

۲. مولانا هدایت الله، متوفای شهر چریبون در جاوه شرقی. پدر وی عبدالله، در کامبوج در هند و چین، از دنیا رفت.

۳. مولانا حسن الدین (م ۹۵۹ق) در شهر بانتن در جاوه» شرقی حضور داشته است.

۴. مولانا زین العابدین، متوفای شهر دماک در جاوه» مرکزی است.

۵. مولانا محمد، ملقب به عین الیقین، متوفای جاوه شرقی که خاندان او، همه شیعه» امامیه و منسوب به »ابن عیسی بن الحسین بن الامام بطل الابطال علی بن ابی طالب(ع) « بوده اند. بر قبور تمامی اینان بعد از بسمله و آیاتی از قرآن مجید، کلمات الله، محمد و علی نوشته شده است؛ در ضمن عبدالله نامی که نوه» المستنصر، خلیفه عباسی بود، به دنبال هجوم مغول به بغداد، از این شهـر گریخت و در اندونزی به شیعیان این سرزمین پنـاهنده شد، قبر وی امروزه در شمال سوماترا هنوز برجاست.

امروزه شباهت های کم و بیش محسوسی میان برخی خصـوصیات شیوه» نوین تعلیمات دینی و مذهبی که توسط جمعیت های اسلامی خصوصی نظیر محمدیه ارائه می شوند، با محافل دراویش ایران و ترکیه وجود دارد. شاید این شباهت ها دست کم تا حدودی، ناشی از آن بوده باشد که نخستین گروه طلاب مسلمان و شیعه» این سرزمین، در سال های اوایل قرن جاری، عازم ترکیه شده بوده اند.

۲. تقسیم بندی شیعیان اندونزی

در کـتـاب شـنـاسـی فـرهـنگی اندونزی، در تبیین شـنـاسـنـامـه فرهنگی این کشور آمده است: شیعیان اندونزی را می توان به دو گروه شیعیان قدیم و شیعیان جـدیـد تـقسیم بندی کرد. گروه اول را عمدتاً سادات تـشـکیل می دهند که علی رغم گذشت زمان و تغییر مذهب، بخش عمده ای از این گروه، هنوز هم خود را شیعه» امامیه دانسته، انتساب خود به اهل بیت(ع) را موجب شرافت و افتخاری بزرگ برای خود می دانند. گروه دوم آن گروه از شیعیان هستند که اکثر قریب به اتفاق آنها، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مذهب شیعه روی آورده اند. این گروه که جمعیتی بین پنجاه تا هشتاد هزار نفر را تشکیل می دهند، امروزه در نواحی و مناطق مختلف اندونزی، از جمله جاکارتا، سولاوی، بـانـدونگ و برخی مناطق دیگر پراکنده هستند و از جایگاه و موقعیت اجتماعی مناسبی نیز نسبت به دیگر هم کیشان خود در کشورهای تایلند و مالزی برخوردار می باشند.

امـروزه مـذهـب شـیـعـه در مـیـان انـدیـشمندان، دانشگاهیان، تجار و اقشار مختلف این کشور، اعم از عرب و غیرعرب، سید و غیرسید، پیروانی دارد و اقلیت شیعه در اندونزی با بهره گیری از معارف اهل بیت(ع) و تـکـیـه بـر وحـدت اسـلامـی، تـوانـسـتـه انـد زنـدگی مسالمت آمیزی با برادران شافعی مذهب خود در این کشـور داشتـه باشند و از وجهه و اعتبار مناسبی نیز برخوردار گردند.

۳. تعداد شیعیان اندونزی

آمارهای غیررسمی، حاکی از آن است که جمعیت شیعه در اندونزی، در حال حاضر بیش از ده میلیون نفر است که نیمی از آنها را شیعیان کاملاً اعتقادی تشکیل می دهند؛ یعنی از نظر اعتقادی مانند یک شیعه ایرانی هـستند. به علاوه گرایش به شیعه روز به روز درحال افـزایش است؛ تا جایی که نفوذ شیعه در بخش های اقتصادی و سیاسی کشور، کاملاً محسوس است.

هم اکنون جمعی از سادات اندونزی، شیعه مذهب هستند و بسیاری از جمعیت نزدیک به پنجاه هزار نفری شیعه» اندونزی را سادات تشکیل می دهند.

۴. جنبش های اسلامی ـ شیعی اندونزی

اسلام پیش از قرن سیزدهم میلادی، در جزایر جاوه و سوماترا و دیگر نقاطی که امروز اندونزی نامیده می شود، رواج یافت. پرتغالی ها از قرن پانزدهم میلادی سلطه خود را در این جزایر گستراندند، ولی هلندی ها توانستند در اواخر قرن هفدهم اندونزی را تصرف کنند و تا حدود سه قرن و نیم، بر استیلای استعماری خود ادامه دهند. گرچه مدت کوتاهی استعمار انگلیس جایگزین سلطه» هلند شد، ولی از سال ۱۸۱۶ بار دیگر هلندی ها توانستند سلطه خود را بر این کشور از نو سر بگیرند.

هلنـدی هـا در طول سلطه» خود بر اندونزی، سعی داشتند بین فرهنگ اسلام و عادات و رسوم بومی، برای راه اندازی جنگ بین مسلمانان و اقوام دیگر تفرقه افکنی کنند؛ در واقع با پیشرفت سریع اسلام که طی آن اکثر مردم اندونزی مسلمان شدند، سیاست ایجاد تفرقه در میـان مسلمـانـان، سـرلـوحـه» بـرنـامه های استعماری هلنـدی هـا قـرار گـرفـت و این در حالی بود که همه» تلاش هـای هلنـدی هـا بـرای اشاعه مسیحیت برای دورکردن مردم از اسلام، بار ها به شکست انجامیده بود.

ارتباط جامعه» مسلمانان اندونزی با جهان اسلام که از نیمه» دوم قرن هفدهم میلادی آغاز شده بود و در قرن نـوزدهـم بـا گستـرش نهضـت های اسلامی و تجدید حیات های دینی در کشورهای اسلامی شدت یافته بود، زمینه» پیدایش نهضت های اسلامی را در اندونزی فراهم آورد و در کنار موج اصلاح طلبی و آزادی خواهی که توسط روشنفکران و متجددین و ملّی گرایان پیروی تمدن غرب در این کشور به وجود آمده بود، شکل گیری جنبشی را برای احیای تفکر اسلامی نوین نوید می داد. اما با توجه به وضع جغرافیایی اندونزی که از جزایر بزرگ و کوچکی بالغ بر ۱۳۶۰۰ جزیره تشکیل یافته است و عمده ترین آنها جزیره» سوماترا، جاوه، برنئو، سلبس، گینه نو، سوندا و ملوک می باشد، شکل گیری هر نوع جنبش اسلامی، می توانست در راستای یکی از دو هدف زیر انجام بگیرد: یا به صورت محلی و با هدف تجزیه، و یا به طور یکپارچه و فراگیر به منظور طرد استعمار از سراسر اندونزی.

استعمار هلند، همانند سایر استعمارگران در کشورهای اسـلامــی، مــردم و کشـور انـدونـزی را در ضعـف و عقب ماندگی نگه داشته بود و هر نوع حرکت منتهی به آگاهی مردم را خطری بزرگ برای حفظ منافع خود تلقی می کرد؛ با وجود این، ندای استقلال طلبی را که خروش فـطـرت هـر انسان اسیر است، هرگز نمی توان برای هـمیشه خاموش کرد. دیر یا زود این خروش از نهاد ملـت هـای در بنـد استعمـار سر می زند و چون سیلی بنیان کن سد استعمار را با تمامی خار و خاشاکش از سر راه می زداید و راه زندگی ملت های استعمار زده را به سوی آزادی و استقلال باز می کند.

در اوایل قرن نوزدهم، قیام البدری که به نهضت علمای دین شهرت داشت، به رهبری یکی از علمای اندونزی به نام باندژول — که به وی لقب امام داده بودند ـ آغاز شد و مسلمانان را به مقاومت در برابر استعمار گران دعوت نمود. هدف اصلی این قیام، اخراج اشغالگران هلندی از سرزمین اسلامی اندونزی و کسب استقلال سیـاسـی بـود. در همین راستا جنبش دیگری به نام سحـابیـون، بـه رهبـری عـالمی آگاه و مبارز، به نام شیخ مصطفی سحاب شکل گرفت و در اندک مدتی از نفوذ و محبوبیتی فراگیر برخوردار شد و در میان اقشار مختلـف جـامعـه» اسلامی اندونزی، پایگاهی مردمی یافت. سرانجام نهضت مسلمانان آچه در جزیره» سوماترا که رهبری آن را یکی از علمای طراز اول آن منطقه بر عهـده داشت، مبارزه» سیاسی را به مقاومت مسلحانه کشاند. رهبر این قیام مسلحانه، علامه تبخکوسک دی تیرو با تشکیل گروه های چریکی، به پیکار با اشغالگران همت گماشت و توانست استعمارگران هلندی را از این منطقه بیرون براند و قدرت سیاسی را در آچه به دست گیرد.

حـزب مسجـومـی (شـورای مشـورتـی مسلمـانـان انـدونزی) که به نام رهبر و بنیانگذارش نامیده شده است، یکی از قوی ترین سازمان های سیاسی اندونزی است که توسط مسلمانان تأسیس شد و در استقلال انـدونـزی نـقش مؤثری ایفا نمود. هدف این حزب، تأسیس دولت اسلامی در اندونزی بر اساس اسلامی مدرن و میانه رو بود؛ ضمن آنکه عناصر مسلمان متمایل به فرهنگ و اندیشه های غربی، در این حزب از نفوذ بسیاری برخوردار بودند و در دولت ائتلافی نیز اکثریت را به دست آوردند، و سرانجام در مبارزات سیاسی علیه سوکارنو، این حزب منحل اعلام شد.

سـازمان اسلامی »اعمال نیک« که در سال ۱۹۰۵ تأسیس شد و بعدها توسط یک عامل سودانی الاصل به نـام احمد بن محمد سورکانی انصاری متوفای ۱۹۴۳ میلادی گسترش یافت، از نخستین حرکت های اسلامی منسجمی است که ایجاد مراکز تعلیم نوین اسلامی را سرلوحه» برنامه های اسلامی خود قرار داد و از طریق تعلیم اصول و فروع اسلام و تعالیم دینی، به همراه علوم جدید، تلاش گسترده ای در احیای تفکر دینی و بیداری مسلمـانـان مبـذول نمـود. ایـن نهضت که بیشترین فعـالیتـش بـر محور مسایل اجتماعی و فرهنگی دور مـی زد، به سهم خود در صحنه» سیاسی کشور، نقش مثبتی دنبال می نمود که در جریان استقلال اندونزی، تأثیر به سزایی داشت.

تأسیس سازمان فرهنگی ـ سیاسی »پارتی (حزب) شرکت اندونزی« در سال ۱۹۱۱ توسط یکی از رهبران مسلمان اندونزی، به نام سمنهوری که پس از یک سال به حزبی سیاسی و فعال تبدیل شد، قدم دیگری بود که ابتدا به صورت محلی و به تدریج در سراسر اندونزی به منظور متمرکزکردن فعالیت های اسلامی و ایجاد وحدت میان مسلمانان برداشته شد. از آنجا که این حزب در جهت رسیدن به وحدت مطلوب اسلامی، همزیستی بیـن مـذاهـب را مـورد تشـویـق قرار می داد، عناصر فرصت طلب سیاسی با نفوذ در ارکان این حزب سیاسی، آن را از هدف اصلی ضداستعماری بودن منحرف کردند و این سازمان اسلامی را به مرکزی برای کسب قدرت و امتیـازات مادی مبدل ساختند. به این ترتیب، حزب شرکت اسلام (ساریکات اسلام) پایگاه مردمی اش را از دسـت داد و به صورت یک سازمان سیاسی در آمد و ماهیت و جاذبه» اسلامی آن به تدریج از میان رفت و سازمان های جدید اسلامی، جایگزین آن شدند.

در جنگ جهانی اول، اندونزی یک مستعمره کاملاً وابسته به هلند محسوب می شد و هدف کلی در اداره کشور، تأمین منافع هلندی ها و حفظ پایگاه استعماری هلند بود. در چنین شرایطی، حزب سیاسی مسجومی که عمـدتـاً از هـواداران مسلمـان تشکیل می شد، دچار انشعاب شد، و بر اثر این انشعاب، سازمان نهضت العلما در سال ۱۹۲۶ شکل گرفت. این جمعیت که به طور سنتی خواهان اصلاح و تجدید حیات اسلام بود، با شیوه های تبلیغی و تعلیمی، سعی داشت از طریق بالابردن سطح آگـاهـی هـای اسلامـی و ترویج اندیشه های سیاسی اسلام، روح مقاومت در برابر سلطه خارجی را در میان مسلمانان اندونزی تقویت کند و آن را گسترش دهد. از جملـه ویـژگـی هـای ایـن جمعیـت، غـرب ستیـزی و اصول گرایی متعبدانه آن بود.

سـازمـان تعالیم اسلامی نیز که نخست با اهداف فرهنگی در سال ۱۹۳۰ به وجود آمده بود، تحت شرایط سلطه استعماری هلند به حزب سیاسی تبدیل شد و با نام حزب فرهنگ اسلامی، حرکت جدیدی در زمینه» احیای تفکر اسلامی به وجود آورد و با این اندیشه که تعلیم و اشـاعـه» مبانی اندیشه های اسلام در شرایط اختناق، مؤثرترین، نزدیک ترین و آسان ترین راه نهضت دینی برای تجدید قدرت سیاسی اسلام محسوب می شود، قدم های مؤثری در رشد تفکر ضداستعماری در اندونزی برداشت.

حزب دارالاسلام در سال ۱۹۳۹ با هدف سیاسی کسب استقلال به وجود آمد و با تکیه بر این واقعیت که رشد اسـلام در انـدونـزی، کـشور را به صورت دارالاسلام درآورده است و با اسلامی شدن کشور، باید حاکمیت اسلام در آن استقرار یابد و برای کسب استقلال، گام اول با بیرون آمدن از سلطه» بیگانه و حکومت غیراسلامی برداشته می شود، مبارزه» سازمان یافته ای برای نیل به استقلال آغاز کرد. این حزب پس از استقلال اندونزی در سال ۱۹۴۵ نیز برای برپایی حکومت اسلامی در این کشور مبارزه می کرد و آن را تنها راه رسیدن به حاکمیت اسلام در انـدونـزی مـی دانست. حزب دارالاسلام از مهم ترین احزاب سیاسی اندونزی است و در مبارزات ملـت اندونزی برای کسب استقلال، نقش به سزایی داشته است.

در سال ۱۹۴۵ در میانگ کابو، حزب طریقه اسلام تشکیل شد و برقراری حکومت اسلامی در اندونزی را هـدف خود قرار داد و در این راه به مبارزات سیاسی دامنه داری دست یازید و سرانجام در جریان مبارزاتی که حزب با رژیم سوکارنو داشت، رهبر آن اعدام شد و خود حزب منحل گشت.

با وجود احزاب اسلامی متعددی که نمونه هایی از آن ذکر شد، هرکدام در اندونزی، حرکت و جنبش اسلامی را به سهم خود گسترشی عمیق بخشیدند؛ با این حال هیچ کدام به اندازه سازمان سیاسی اجتماعی محمدیه، نتوانست فراگیر و موفق و مداوم باشد. این سازمان که پس از شکست حزب شرکت اسلام، در سال ۱۹۱۲ به وجود آمد، مانند اصلاح طلبان نوگرای مصر، تفسیر و تطبیق نوین مفاهیم اسلامی را بر اساس تحولات جدید و شرایط زمان، امری ضروری و لازمه» تجدید حیات دینی در قرن بیستم می شمرد.

رهبر جنبش محمدیه که کیانی حاجی احمد دهلان نام داشت، امکان عملی کردن اسلام را در عصر نوین، منوط به اجتهاد جدید و تجدید نظر در مسایل اسلامی می دانست. او معتقد بود اسلام را باید بر مبنای قرآن و سنت تفسیر و توجیه کرد؛ اما در این تفسیر و توجیه باید شـرایط زمـان و مقتضیـات نـاشی از تحولات زندگی اجتماعی را از نظر دور نداشت. به عقیده» این سازمان، از آنجا که بیشترین پیرایه ها و مسایلی که به نام اسلام در طول قرن ها استنباط شد، و هم اکنون با تحولات و مقتضیات زمان ناسازگار و ناهمگون شده و مانع بزرگی بر سر راه انطباق زندگی نوین با اسلام تلقی گشته است، همان دسته مسایلی است که از منابعی به جز قرآن و سنـت بـه دسـت آمـده است، برای پالایش این گونه پیرایه ها، چاره ای جز بازگشت به قرآن و سنت که مبین اسلام ناب محمدی است، نیست.

جنبـش محمـدیه، مانند همه» جنبش های مشابه، حرکت خود را از آموزش و تأسیس مراکز تعلیم و تربیت آغـاز کـرد و برای مقابله با موج تبلیغی مسیحیان و هندیان، دست به تأسیس یک سلسله مراکز خیریه و عـام المنفعه زد، و شعبات خود را در سراسر اندونزی گسترش داد؛ به طوری که در سال نخست جنگ جهانی دوم، سازمان دارای بیش از نهصد شعبه بود که در سراسر انـدونزی به صورت تشکیلاتی فعالیت می کردند و با وجـود اینکـه محور اصلی اکثر فعالیت های سازمان، اجتماعی و فرهنگی بود، ولی به طور غیرمستقیم، اعضا و هواداران سازمان که در میان آنها از همه» اقشار مسلمان کشـور دیده می شدند، در اوضاع سیاسی کشور نقش مؤثری ایفا می کردند و سازمان به صورت یک اهرم فشار عمل می نمود.

از اواسط جنگ جهانی دوم تا آخر جنگ، اندونزی به اشغال نیروهای ژاپن درآمد و پس از پایان جنگ و تسلیم ژاپن، سلاح های ارتش ژاپن به دست ملّیون افتاد که از دو گـروه اسلامـی و کمـونیست ها تشکیل می شدند. سوکارنو به عنوان چهره» ملی و میانه رو، رهبری ملّیون را به دست گرفت و در سال ۱۹۴۵ اعلان استقلال کرد، و در همـان سـال، قـانـون اسـاسـی اندونزی بر اساس تز دموکراسی ارشادشده سوکارنو تدوین شد، و بدین ترتیب همه تلاش های جنبش های اسلامی و آرمان های یکصد و پنجـاه میلیـونـی مـردم اندونزی که نود درصد آنها مسلمان بودند، در مسلخ افکار ملی گراهای غرب زده قربانی شد.

با تحولات اخیر در نهضت جهانی اسلام، به ویژه پس از تجـربـه» بـزرگ پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، گروه های فعال اندونزی، پرچم جنبش اسلامی را بر دوش کشیـدند و علی رغم سیاست سرکوبگرانه» رژیم سـوهارتو و توطئه های آمریکای جهان خوار و عوامل سرسپرده آل سعود، برای اعاده» استقلال کامل و استقرار حکومت اسلامی مبارزه می کنند که از آن جمله می توان گروه جهاد، گروه طومار و گروه طومار پنجاه را نام برد.

۵. حضور گسترده» سادات در اندونزی

در دوران خلـفـای عـباسی، هنگامی که عرصه بر شیعیان، به ویژه فرزندان و نوادگان اهل بیت(ع) تنگ شد و انواع ظلم ها و ستم ها بر آنها وارد گشت، بسیاری از سادات در جست وجوی مکانی امن، به دیگر سرزمین ها مهاجرت کردند. در میان این گروه، برخی از نوادگان امام جـعـفـرصـادق(ع) بـه چـشم مـی خـورند که از مسیر هندوستان و از طریق کشتی وارد جزایر اندونزی شدند. اینان فرزندان محمد ابن علی العریضی ابن امام جعفر صادق (ع) بودند که در رأس آنها احمد بن عیسی، فرزند محمد بن علی العریضی بن جعفر الصادق قرار داشت؛ از این رو به احمد بن عیسی لقب مهاجر دادند و به احمد بن عـیسای مهاجر ملقب شد. استاد اسد شهاب، محقق شهیر اندونزیایی سلسله نسب وی را چنین نقل می کند.

فـرزنـدان و نـوادگـان احمد مهاجر که نزد ساکنان اندونزی از جایگاه و منزلت بالایی برخوردار بودند، به نقاط مختلف اندونزی مهاجرت کردند و به تبلیغ و نشر اسـلام پرداختند. هر چند بخش عمده ای از سادات اندونزی به مرور زمان و به دلیل آمیختن با دیگر اقوام، تغییر مذهب داده اند، ولی امروزه هم در اندونزی و هم در سـراسـر کـشـورهـای جـنوب شرقی آسیا، از جمله سنگاپور، برونئی و فیلیپین

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.