پاورپوینت کامل تجربه موفق شیعیان عراق در امر زمامداری؛ عبور از بحران و چشم انداز روشن آینده ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تجربه موفق شیعیان عراق در امر زمامداری؛ عبور از بحران و چشم انداز روشن آینده ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تجربه موفق شیعیان عراق در امر زمامداری؛ عبور از بحران و چشم انداز روشن آینده ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تجربه موفق شیعیان عراق در امر زمامداری؛ عبور از بحران و چشم انداز روشن آینده ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
اشاره:
اگرچه اکثریت جمعیتی عراق را شیعیان تشکیل داده اند، اما شیعیان تنها طی چند سال اخیر و آن هم پس از سقوط صدام، فرصت حضور جدی در عرصه زمامداری را یافته اند. مشکلات متعـدد سیـاسـی، اقتصادی و امنیتی که بخش عمده ای از آن از دوران رژیم سابق به ارث رسیده و بخشی نیز ناشی از دخالت بیگانگان بوده، در ابتدا شرایط را به گونه ای ناامیدکننده ساخت که حتی توانایی اداره مستقل این کشور توسط خود عراقی ها و به ویژه شیعیان زیر سؤال رفت. اما به مرور و با صبر و درایت ملت، مرجعیت و جریان های دلسوز عراقی، اوضاع روند بهتری به خود گرفت و امید می رود شیعیان که بدون تردید عنصر اصلی اداره این کشور هستند، با همکاری دیگر اقوام عراقی، این کشور را به جایگاه واقعی خود برسانند.
اخبار شیعیان، برای ارائه تصویری از این دوران جدید و روند بهبود اوضاع، گفت وگویی را با جناب آقای سیدمحسن حکیم، سیاستمدار جوان، متواضع و خوش آتیه شیعه عراق (فرزند مرحوم سیدعبدالعزیر حکیم و برادر حجت الاسلام سیدعمار حکیم) برگزار کرد که به شرح ذیل تقدیم می شود:لطفاً تصویری از چگونگی استقرار شرایط فعلی عراق، پس از سقوط صدام ارائه نمایید.
در ابتدا باید عرض کنم، در بررسی اوضاع فعلی حتماً باید گذشته عراق نیز مورد توجه و مطالعه قرار گیرد. همان طور که می دانید عراق متشکل از سه قومیت مذهبی اصلی است: اول، شیعیان که بر طبق انتخابات اخیر بین ۶۳ تا ۶۵ درصد جمعیت آن را تشکیل می دهند. دوم، کردها و سوم، سنی های عرب هستند. کردها غالباً شافعی مذهب و سنی ها هم بیشتر حنفی هستند. در دوران گذشته، قانون احوال شخصیه عراق بر طبق قوانین مذهب حنفی بود. در طول ۱۲۰۰ سال گذشته یعنی از زمان امویان و سپس عباسیان و عثمانی ها و بعد دوران پادشاهی و به اصطلاح جمهوری، همواره طیفی از سنی ها بودند که حاکم بر مقدرات ملت عراق بودند و همواره حقوق بقیه مردم عراق اعم از: شیعه، کرد و یا حتی ترکمن ها و دیگر اقلیت ها نادیده گرفته و پایمال می شد.
عراق از گذشته جزو منظومه کشورهای عربی محسوب می شد و همه کشورهای عربی رسماً سنی مذهب هستند. تحولات سال های اخیر عراق و ظهور شیعیان در عرصه قدرت و به طبع ظهور کشوری شیعی در جامعه عربی، علاوه براینکه پدیده ای بسیار مهم محسوب می شود، در درازمدت می تواند تأثیرات شگرفی در کل جهان عرب بر جای بگذارد و به عبارتی می تواند باعث تغییر در ژئوپلتیک منطقه شود.
اگرچه شیعیان در کل جهان اسلام در اقلیت هستند، اما اولاً اقلیتی پویا و مؤثرند و ثانیاً تعداد آنان از تعداد پیروان تعـدادی از مـذاهـب اسلامـی بیشتـر است؛ یعنی اگرچه اهل سنت در کل اکثریت جامعه اسلامی را تشکیل می دهد، اما در درون خود فرق و شعباتی دارد که در بسیاری از موارد پیروان هریک از آنها به تنهایی از پیروان مذهب شیعه کمتر است و این نکته مهمی است. بنابراین اصلاً نباید به شیعیان در جامعه اسلامی به عنوان یک اقلیت نگاه کرد. ضمن اینکه اگـر از موضوع تعداد و جمعیت بگذریم و به موضوعاتی همچون: اندیشه ها و اندیشمندان و نخبگان جهان اسلام بـرسیـم، آنوقت مشاهده می کنیم که تعداد بی شماری از اندیشمندان جهان اسلام و بسیاری از اندیشه های اسلامی متعلـق به شیعیان است و حقیقتاً نقش آنان در توسعه و گسترش تمدن اسلامی انکارناپذیر و اساسی است.
گـذشتـه از خـدمـات علمـی و فـرهنگی، در برخی از کشورهای عربی، سیاستمداران شیعه فعالی مشغول خدمت بوده اند که حقیقتاً مؤثر عمل کرده اند. به طور مثال، در گذشته یک سیاستمدار شیعه کویتی، سال ها نماینده این کشور در سازمان ملل بوده و به عنوان مؤثرترین نماینده عـرب حـاضر در سازمان ملل معروف بوده و بعدها وزیر اطلاع رسانی این کشور شد و حتی کویتی ها از او به عنوان شیخ السفرای این کشور در کل عرصه دیپلماسی این کشور نام برده اند.
در عراق نیز در عرصه سیاست و ایفای نقش و تأثیرگذاری، علی رغم خفقان شدید و فشار فوق العاده بر شیعیان، چنانچه مجالی فراهم شده، باز توان خود را بروز داده و تأثیرگذار بوده اند که در دوران اخیر می توان از پدر آقای احمد چلبی یعنی آقای عبدالهادی چلبی و یا پدر آقای عادل عبدالمهدی و یا خانواده صالح جبور که زمانی نخست وزیر بود و برخی آیات همچون: شهید محمدباقر صدر، سیدمحمد حیدری و . … نام برد. پس باید گفت شیعیان در کشورهای عربی، اقلیتی مؤثر بوده اند.
بنابراین تحولات سال های اخیر و تغییر ساختار قدرت در عراق که کشوری مهم در جهان عرب محسوب می شود و حضـور شیعیـان در عرصه قدرت عراق متناسب با میزان جمعیت خود، می تواند در نقش شیعیان در کل جهان عرب و منطقه بسیار تأثیرگذار باشد که این امر به خوبی قابل لمس و مشاهده است. این نکته را هم باید تأکید کنم که این تغییر ساختار و حضور شیعیان نه به خـاطـر حضور آمریکا، بلکه به خـــاطــر تــوانـمـنــدی خــود شـیـعـیـــان صــورت گــرفـت. آمــریـکــایی ها نه تنها هیچ گاه مثبت عمل نکرده اند، بلکه قبلاً نیز در این کشور حضور یافتند و اتفاقاً نقش منفی را ایفا کردند که نمونه بارز آن، مربوط به قیام سال ۱۹۹۱ اســــت. در آن زمــان ۱۴ استان از ۱۸ استان عراق، تـــوســط خــود مردم از چنگال رژیم بعثی آزاد شـد و حتی مرحوم آیت الله الـعــظـمـی خـویی یک هـیـأت هشت نفره را برای اداره امور تعیین کرده بودند و رژیم صدام به کمک و چراغ سبز آمریکا، موفق شد طـی جنایات و کشتار زیــادی، مـجـدداً اداره اوضاع را در اخـتـیار بگیرد و در نـتـیجه این قیام مردمی از بـیـن رفت. پـس نباید گـفـت که حضور شیعیان در عرصه قـدرت عـراق و برپایی نظام جـــدیـــد، نـتـیـجــه تـلاش آمریکاست! این مردم و ملت عراق بودند که سال ها مبارزه و مجاهدت کردند تا زمینه سقوط صدام فراهم شد و آمریکا تنها از این فرصت بهره برداری کرد. آمریکا تا زمانی که صدام منافع آنها را تأمین می کرد، مایل بود که او بماند، اما زمانی که صدام به مهره ای سوخته تبدیل شد، علیه او اقدام کردند.
پس از دوران صدام و ظهور معارضین عراقی در عرصه قدرت، از ابتدا نیز معارضان خواستار تشکیل یک دولت موقت بودند و ابداً با اشغال عراق موافق نبودند. به طور نمونه باید عرض کنم که دو روز قبل از آغاز جنگ علیه صدام، مرحوم سیدعبدالعزیز حکیم در مذاکره با خلیل زاد، نماینده وقت آمریکا در امور عراق، در آنکارا به طور صریح به او می گوید که شیوه شما یعنی اشغال عراق، شما را در باتلاقی خطرناک فرو مـی بـرد و با آن مخالفت کرد. به او گوشزد شد که ملت و معارضان عراقی اشغال عراق را قبول نمی کنند و مزدور شما نخواهند شد و تمام این مخالفت ها و هشدارها که از سوی مجلس اعلای اسلامی عراق به آمریکایی ها داده شد، ثبت شده است.
پس از سقوط صدام و اشغال عراق نیز همچنان تلاش کردند که مجلس اعلا و معارضان و دلسوزان را کاملاً از ساختار قدرت دور نگه دارند و انصافاً مرجعیت دینی در زمینه به میدان کشیدن مردم و به صحنه آوردن آنها، نقش مؤثری داشت. در قضیه قانون اساسی که باید توسط منتخبین ملت نوشته شود، طرح بیگانگان آن بود که ابتدا در هر استان تعدادی مثلاً ۶۰۰ -۷۰۰ تن از نخبگان و سرشناسان را جمع کنند و سپس طی یک انتخابات استانی و البته بر اساس ملاحظات جمعیتی و مذهبی، از میان این نخبگان، حدود ۱۰- ۱۵ نفر انتخاب شوند. سرجمع این افراد در کل عراق حدود ۲۰۰ – ۲۵۰ نفر می شد که آنها به عنوان نمایندگان مردم، مسئـول نـوشتن قانون اساسی عراق می شدند! که خـوب مـرجـعـیـت بـا آن موافق نبود. مرجعیت دیـدگـاهـش ایـن بـود که حتماً افرادی که می خواهند قانون اساسی را بنویسند، باید مـسـتـقـیـمـاً تـوسط ملت انتخاب شوند. بـیـگانگان می گفتند که امکـان بـرگـزاری انـتـخـابـات نـیـسـت، ولـی مـرجـعـیت و جریان های همراه، همانند مجلس اعلا، مـی گـفـتـند که حتی اگر امکان آن نــبــاشــد کـه صـددرصـد نـمـایـنـدگان منتخب واقـعـی ملت باشند، بـاز این شیوه بهتر از شـیـوه پـیـشـنـهـادی بـیـگانگان است و در عمل نیز همین گونه شد. لذا نسبت به این موضوع، قریب ۸ ماه یک کشمکش سیاسی بود و حتی سازمان ملل متحد هم وارد عمل شد. بیگانگان می خواستند از طـریـق سازمان ملل بر مـــــرجــعــیـــــت و جـریـان های همسو، فـشـار وارد کـنـند که الـحـمــداللـه مـوفـق نشـدند. لذا دیدید که قانون اساسی عراق در آن شرایط سخت تهیه شد که انصافاً در حد خودش، پس از قـانون اساسی جمهوری اسلامی ایـران، در منطقه بی نظیر است. این قانون از لحاظ توجه به مبانی شریعت و دین مبین اسلام، از لحاظ رعـایت حقوق شهروندی برای همه اقوام عراقی و موارد متعدد، جداً قانون مترقی است. همچنین در قانون اساسی جدید عراق، برای اولین بار حقوق شیعیان در حد نسبتاً مطلوبی به رسـمـیــت شنـاختـه شـده، حتـی موضوع مرجعیت دینی نیز در این قانون ذکر شده. همچنین مسـایلی همچون: شعائر حسینی، اداره شهرهای مقدس عتبات عالیات و موضوعاتی مانند: بحث تمرکز زدایی که مثلاً با توجه به اینکه بخش عمده شیعیان در نیمه جنوبی عراق مستقر و این مناطق نیز بیش از ۸۰ درصد نفت عراق را در خود دارند، باید حتماً توجه ویژه ای به بهبود شرایط شیعیان شود و. …
برای رسیدن به این شرایط چه موانعی پیش روی داشتید؟
موانع بسیار زیادی پیش روی این فرایند وجود داشت. عامل اول خود سنی ها؛ یعنی برخی از آنها خیلی تلاش کردند که وضع فعلی ایجاد نشود و سلطه ۱۲۰۰ ساله اقلیت سنی بر عراق استمرار یابد. بنابراین تمامی تلاش خودشان را کردند که کارشکنی کنند که الحمدالله موفق نشدند. نتیجه آنکه مجبور شدند ملت عراق را در این فرآیند یاری کنند؛ زیرا هرکس که با خواست ملت عراق همراهی نکند، به حاشیه رانده خواهد شد.
دوم، رفتارهای نادرست برخی کشورهای عربی و همسایه عراق که تقریباً به جز معدودی از کشورها همچون ایران، مابقی همواره تلاش کردند که مانع از رسیدن عراق به شرایط مطلوب و استقرار ثبات در عراق شوند. علت آن هم در چند نکته نهفته است: اول اینکه، این کشورها از اصل دمکراسی و مردم سالاری وحشت دارند و مردم سالاری، دشمن این رژیم های دیکتاتوری است. آنها احساس کردند که استقرار حکومت دمکراتیک در عراق، حکومت و منافع آنها را دچار خطر جدی می کند. دوم آنکه، رشد شیعیان و قرار گرفتن آنان در رأس حکومت و نظام در عراق، می تواند فرصتی برای شیعیان آن کشورها و اهرم فشاری علیه این حکومت های مستبد باشد تا حقوق حقه شیعیان را به رسمیت بشناسند که با نگاهی به وضعیت برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس این موضوع کاملاً واضح است.
سومین نکته، نیز به ترتیب و ترکیب توازن های منطقه بـرمـی گـردد کـه طبیعتاً تحولات عراق، به نفع جمهوری اسلامی ایران تمام شد و بسیاری از کشورهای عربی منطقه و البته اشغالگران، باز نمی خواستند این امر محقق شود. لذا این رژیم ها با تمامی توان و با استفاده از تمامی ابزارها، تلاش کردند که به هر نحو ممکن مانع از تحقق شرایط فعلی در عراق شوند. از ابزارهای نظامی، از شیوه ناجوانمردانه گسترش ترور و ناامنی، حتی به قیمت کشته شدن هزاران فرد بـی گنـاه، ابـزار تحـریـم و عدم شناسایی عراق شیعه؛ به طـوری که حتی اصلاً حاضر نبودند نظام جدید عراق را به رسمیت بشناسند، چه برسد به اینکه بخواهند با آن کار کنند. البته خوشبختانه امروزه دیگر مجبور هستند که تا حدی با این نظام کار کنند و راه دیگری ندارند و نظام جدید عراق غیرقابل انکار و چشم پوشی است.
نکته چهارم، هم برمی گردد به تعاملات و اختلافات درون نظام بین الملل، چه بین آمریکا و دیگر قدرت ها؛ و چه در درون آمریکا. آنها پس از مواجهه با دوران پس از اشغال و واقعیـت هـای عـراق، و روی کـار آمدن طیف اسلام گرا و غیرسکولار، غافل گیر شدند و حتی بسیاری در درون نظام آمریکا گفتند که این چه دمکراسی است که طیف یا گروه اسلام گـرا حـاکـم بشـونـد! و لـذا با تمام توان به اجرای برنامه هایی اقدام کردند که افراد سکولار و ضددین و شریعت و مخالف با جریان مرجعیت، چه از میان شیعیان و چه از میان سنیان به قدرت برسند که الحمدالله موفق نشدند. شاهد آن هم انتخابات مجلس عراق است که اگر دقت کرده باشید، می بینید که حتی در میان نمایندگان انتخاب شده از برادران اهل سنت نیز علی رغم تمامی مشکلات و موانع ایجاد شده، باز طیف اسلام گرا در مقابل لاییک و ضد دین رشده کرده است. این وضعیت اکنون نیز در حال ادامه است و به لطف خدا جریان دین گرا و مدافع حقوق ملت عراق، موانع را از پیش روی برداشته و به بالندگی خود ادامه خواهد داد.
طبیعی است که شیعیان، نقش اول را در اداره امور عراق بر عهده دارند. ارزیابی شما از هماهنگی و تعامل آنان با یکدیگر و همچنین موفقیت در اداره کشور چیست؟
در یک نگاه کلی، باید گفت که خوب و راهگشا بوده، اگرچه نواقص و مشکلات زیادی نیز رخ داده، ولی واقعیت آن است که علی رغم فشارهای مستمر و تفرقه آمیز داخلی و خارجی و توجه به این نکته که شیعیان در عراق، هیچ گاه در قدرت نبوده و به قول معروف فوت و فن حکومت داری را فرانگرفته بودند، انسجام و هماهنگی فعلی جامعه شیعی عراق با نظارت مرجعیت هوشیار قابل ستایش است. طبیعی است هرچه زمان بگذرد و جامعه عراق به طور کل و شیعیان به طور خاص، در این مسیر تجربه بیشتری را کسب کنند، امکان هماهنگی و موفقیت بیشتر نیز وجود دارد.
به هرحال، انجام اصلاحات و کارهای اساسی در کشوری همچـون عراق که در نظام گذشته خود تمامی بنیادها و ساختارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی مذهبی آن منهدم شده بود، امری زمان بر و طولانی مدت خواهد بود که با صبر، تمرین و ممارست حاصل خواهد شد. کسانی که بعد از سقوط صدام به شهرهای عراق رفته باشند، دیده اند که ملت عراق در چه فقر و فلاکت و عقب ماندگی بودند. من خودم برای اولین بار که وارد شهر نجف اشرف، آن هم با آن قدمت تـاریخـی و جـایگاه مذهبی شدم، از وضعیت تأسف بار آن متعجب شدم. چنین شهر با اهمیتی، آن هم در دوران پیشرفت صنعتی دنیا، در روز بیش از ۳-۴ ساعت برق نداشت. لذا نظام کنونی و متولیان شیعه، به یک باره وارث ده ها سال کار نکرده و عقب ماندگی شده اند و طبیعتاً رفع همه معضلات اقتصادی در کنار انبوهی از مشکلات اجتماعی و امنیتی و عدم حمایت و کمک درست جامعه بین الملل، زمان طولانی را می طلبد و قضاوت در این امر باید منصفانه باشد. به نظر بنده، تحمل این حجم از فشارهای داخلی و خارجی و غلبه کردن بر این چالش ها در وهله اول، خود یک پیروزی بزرگ برای ملت و شیعیان عراق محسوب می شود. ولی باید اعتراف کرد که نیازمندی های ملت غیور و آگاه عراق در حدی است که باید بیش از پیش به آنها خدمت کرد. فراهم شدن شرایط حداقلی یک زندگی مناسب، کم ترین کاری است که برای این ملت مظلوم می توان کرد.
امید است اکنون که قیمت نفت افزایش یافته، با افزایش درآمد دولت، امکان خدمت رسانی و افزایش رفاه اقتصادی و امنیتی بیشتری فراهم شود. با توجه به اینکه قیمت نفت در بودجه امسال، بشکه ای ۷۵ دلار در نظر گرفته شده و صادرات نفت عراق روزانه از دو میلیون بشکه، به دو میلیون و یکصدو پنجاه هزار بشکه رسیده، درآمدی بسیار بیشتر از حد انتظار، (یعنی افزایش درآمد از حدود ۸۲ میلیارد دلار به بالای ۱۰۰-۱۱۰ میلیـارد دلار) نصیـب دولـت و ملـت عـراق گـردد کـه واقعاً می شود از این بودجه، لااقل برای رفع برخی از این محرومیت ها استفاده کرد.
جامعه بین الملل از ابتدا مدعی بود که ما فلان مقدار به دولت عراق کمک کرده و می کنیم. واقعاً همین طور بوده و یا خیر؟
هـمـان طـور که می دانید در سال ۲۰۰۴ میلادی (۱۳۸۳ شمسی)، یک کنفرانس بین المللی با هدف کمک به عراق، در مادرید برگزار شد. در آنجا روی کاغذ و اسماً ۳۳ میلیارد دلار کمک به تصویب رسید که یا در اختیار دولت عراق بگذارند و یا خود کشورها در عراق هزینه کنند، اما عملاً هیچ یک از اینها انجام نشد و البته شبیه این، در مورد افغانستان نیز رخ داد.
الحمدالله عراق نیازمند این پول ها نیست. خودش منابع نفتی بلکه گردشگری دینی و حتی توریستی دارد که از این طریق می تواند درآمد خوبی کسب کند. عراق خود به تنهایی پتانسیل بالقوه بالای اقتصادی و تجاری دارد، به طوری که مثلاً در صورت راه اندازی بیش از ۲۵۰ کارخانه مهم که تنها در یک کارخانه ریسندگی، امکان فعالیت سه هزار کارگر وجود خواهد داشت، رونق اقتصادی خوبی را شاهد خواهیم بود. در زمینه کشاورزی نیز ظرفیت های بسیار خوبی وجود دارد و حتماً می دانید که جلگه معروف بین النهرین از مناطق بسیار مستعد کشاورزی است که البته متأسفانه در دوران رژیم سابق به آن توجه جدی نشد.
کشورهای بیگانه به وعده خود عمل نکردند و حتی آمریکا که ادعا کرده ۱۹ میلیارد دلار در عراق خرج کرده، بر طبق تحقیق کنگره این کشور، مجموع هزینه کرد آنها بیش از نه میلیارد و نیم نبوده و فاکتورهای ده میلیارد دلار را پل برمر هنوز تحویل نداده و به عبارتی سخن آمریکا در حد ادعاست و حتی خود آنها نیز نمی دانند این مبلغ اعلام شده، چه شده است؟
نکته جالب آن است که وقتی ما نیز پی گیری می کنیم که خوب این مبلغی که شما مدعی کمک به عراق هستید، چه شده و کجاست، می گویند که این پول ماست و شما چرا پی گیری می کنید! متأسفانه اعلام این کمک ها صرفاً جنبه تبلیغاتی داشته و ملت عراق تاکنون بهره مناسبی از آن نبرده است. حتی اگر گاهی از سوی این کشورهای مدعی، اقدامی صورت گرفته و مثلاً پروژه ای آغاز شده، یا ناتمام و نیمه کاره رها شده و یا بسیار بد و نادرست به اتمام رسیده است. در مـواردی نیـز حداکثر چند درمانگاه ساخته شده و یا چند دستگاه آب شیرین کن راه اندازی شده و از این قبیل. ولی اینها به هیچ وجه به سراغ رفع مشکلات اساسی و ساختاری نرفتند.
به طور قطع و بدون هیچ تردیدی، باید گفت که بخش عمده این کمک ها اختصاص نیافته و آن بخش اندکی هم که هزینه شده، درست و اساسی هزینه نشده. خوب است برای روشن شدن موضوع مثالی را ذکر کنم. آمریکا مدعی شده که تاکنون ۷ میلیارد دلار برای رفع مشکل برق عراق هزینه کرده است. سؤال مهم آن است که اگر آمریکا با آن همه امکانات و تکنولوژی، این مبلغ ادعایی را واقعاً هزینه کرده باشد، چرا باید هنوز عراق با مشکل برق مواجه باشد؟ اصولاً ۱۴ هزار مگابایت برق مورد نیاز عراق مگر به چه میزان سرمایه گذاری احتیاج دارد؟! مگر تأمین برق عراق با جمعیت حـدود ۳۳ میلیـون نفـر اسـت و ۴۷۰ هـزار کیلومتر مربع مساحت، (که یک سوم ایران می باشد) به چه میزان سرمایه نیاز دارد که ۷ میلیارد دلار کمک ادعایی آمریکا آن را برطرف نکرده؟! اصلاً هنگامی که نظام جدید برپا شد، عراق خود حدود ۴ هزار مگابایت برق داشت. طی این چند سال گذشته نیز دولت عراق از درآمد خود، بیست میلیارد دلار برای تأمین برق هزینه کرده، که اگر مبلغ ادعایی آمریکایی ها را اضافه کنیم، می شود ۲۷ میلیارد دلار. طبق برآورد، معروف است که بابت هر یک میلیارد دلار هزینه، یک هزار مگابایت برق به دست می آید، در این صورت ما باید ۲۷۰۰۰ مگابایت برق داشته باشیم، در حالی که ما الان فقط ۷۵۰۰ مگابایت برق داریم.
لذا واضح است که هم کمک آمریکایی ها به واقع صورت نگرفته و هم یک فساد مالی و اداری وسیعی در بدنه دولت عراق وجود داشته که نتیجه لازم به دست نیامده است. امید است به مرور و همچنین با خروج اشغالگران تا پایان سال ۲۰۱۱، اوضاع بهتر شود.
آیا خروج اشغالگران قطعی است؟
نیروهای آمریکایی باید حتماً خاک عراق را ترک کنند. این زمزمه های ماندن آنان که شنیده می شود، نه مورد پذیرش ملت عراق و نه دولت و نه مجلس عراق است. ملت و دولت عراق دیگر نیازی به حضور بیگانگان ندارند. نظر قاطبه ملت عراق خروج نیروهای آمریکایی بر اساس توافقنامه تا پایان سال جاری میلادی است.
هر از چند گاهی، هشدارهایی مبنی بر لزوم هوشیاری نسبت به بازگشت و نفوذ بعثی ها به ساختار قدرت در عراق منتشر می شود. ملت عراق اعم از شیعه، سنی و کرد، هیچ گاه خـاطـره خوشی از بعثی ها نداشته اند. چطور علی رغم فروپاشی رژیم بعث سابق و استقرار نظام جدید، هنوز امکان بازگشت آنها به قدرت وجود دارد؟ و به راستی چه سازمان و کشورهایی در داخل و خارج از عراق، آنها را حمایت و خواهان بازگشت شان هستند؟
حـزب بعث دشمن خونخوار ملت عراق بوده، هست و خواهد بود. این عین جمله ای است که مرحوم سیدعبدالعزیز در سخنرانی هایش خطاب به ملت عراق تکرار می کرد. مبانی فکری، سازمان دهی تشکیلاتی، تاریخچه و کارنامه سیاه این حزب دال بر این مدعاست. بدترین جنایات آنان در دوران صـدام چه نسبت به ملت عراق و چه نسبت به ملت های همسایه، از جمله جمهوری اسلامی ایران در هشت سال جنگ و حتی حمله به عراق رخ داد. حزب منفور بعث عراق همیشه یک سلسله جنبان و کانون تنش و چالش در منطقه بوده و با حمایت و سازماندهی گروه های تروریستی منطقه همچون سازمان منافقین، عامل و حامی جنایات ضدبشری بوده است. اینها حتی با تلاش برای انشعاب در سازمان های آزادی بخش مانند فتح، در قضیه فلسین نیز نقش منفی و تخـریبی برعهده داشته اند. د
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 