پاورپوینت کامل فرهنگ رمضان; ظرفیت ها و بایدها ۷۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فرهنگ رمضان; ظرفیت ها و بایدها ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فرهنگ رمضان; ظرفیت ها و بایدها ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فرهنگ رمضان; ظرفیت ها و بایدها ۷۹ اسلاید در PowerPoint :

دکتر ناصر فکوهی، استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، مردم شناس، مترجم و نویسنده آثاری در زمینه علوم اجتماعی ایران است. از وی کتاب های متعددی در حوزه علوم اجتمـاعـی منتشـر شـده کـه از آن میـان، می توان به کتاب های »تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی«، »انسان شناسی شهری« و »پاره های انسان شناسی« اشاره کرد. در این گفت وگو نظرات ایشان را در زمینه» ابعاد اجتماعی و فرهنگی ماه مبارک رمضان در کشورمان پرسیدیم.شـمـا بـه عنوان یک مردم شناس و جامعه شناس، چه تفسیری از آنچه که می توان فرهنگ رمضان در ایران نامید، دارید؟

آنچه من درباره ماه مبارک رمضان می توانم بیان کنم، عمدتاً به رابطه آن به مثابه» یک جشن مناسکی و یک آیین دینی با شهر مربوط می شود. از این لحاظ ماه رمضان در ایـران، تفاوت ها و شباهت های زیادی با سایر کشورهای اسلامی و به خصوص کشورهای عربی دارد. در کشورهای عربی، ماه رمضان یک ماه جشن است که شباهت زیادی به فرآیندهای جشن واره ای دارد که ما با نوروز و مسیحیان با کریسمس و سال نو تجربه می کنند. از لحاظ شهری نیز این شباهت ها زیاد هستند، هر چند اینجا نمی توانم وارد ریز مطالب شوم، اما اگر خواسته باشیم دو جشن رمضان اسلامی و کریسمس مسیحی را با یکدیگر مقایسه کنیم، باید بگوییم که رمضان امروز بیشتر یک جشن شهری شبانه (nocturne) است در حالی که کریسمس یک جشن شهری عمدتاً روزانه (diurne) است؛ هر چند هر دو جشن در روز و در شب تداوم می یابند، اما در کریسمس چراغانی کردن نمادی از آوردن روشنایی روزانه در شب است تا باز هم به جشن، موقعیتی روزواره بدهد.

اما باید توجه داشت رمضان در فرهنگ ایرانی جزء عناصر عمده سازنده آنست و باید در چهارچوب مناسکی شیعه در نـظـر گـرفـته شود. از این لحاظ شبانه بودن جشن حفظ مـی شـود، امـا جشن را بیشتر از آنکه در معنایی تقویمی همچون مسیحیت و اسلام عربی بفهمیم، باید در معنایی مناسکی درک کنیم که در چارچوب سایر مناسک شیعه قرار می گیرد. به عنوان مثال در میانه» رمضان، ما مراسم عزاداری برای حضرت علی (ع) را داریم که به کلی از مفهوم جشن در معنای شادمانی از تغییری تقویمی و فصلی، فاصله می گیرد و آن را در بعد تقدسش قرار می دهد.

شاخصه های اصلی فرهنگی و اجتماعی آیین های رمضان در ایران کدام است؟

فرهنگ رمضان را نیز در ایران باید در همین رابطه درک کرد: جشنی مناسکی و مقدس که بیشتر باید از آن نوعی »تـزکـیه« که خود را به فضای شهری نیز منتقل می کند، فهمید؛ تا نوعی شادمانی که این فضا را وارد موقعیت های »واژگونی« در مفهوم انسان شناختی این واژه کند. معنای رمضان در فرهنگ ایرانی به عنوان فرآیندی برای پاک سازی روحـی و بـازگـشت به نوعی معصومیت شاید کمابیش از دست رفته، نزدیک به معنایی باشد که ما در فرهنگمان از مفهوم توبه داریم: محرومیت بدن از تغذیه، عبادت، پرهیز بیش از پیش از گناهان آلوده سازی همچون: دروغ و غیبت و غیره. اینها همه معانی هستند که کاملاً با فرهنگ ایرانی قرین شده اند و به نظر من در سنت ایرانی جا افتاده و درونی شده اند؛ هر چند ممکن است امروز به هر دلیلی، و بیشتر به دلایل واکنشی، افراد در سطح شهرهای بزرگ کمتر آنها را درک کرده، ببینند یا رعایت کنند؛ اما در سطح مردمان غیر شهری و یا در سطوح اقتصادی ضعیف تر که سنتی تر نیز باقی مانده اند، هنوز این معانی دارای مفاهیم عمیقی هستند، ولو به صورت مقطعی عمل می کنند.

از این لحاظ در فرهنگ ایرانی دست کم تا نیم قرن پیش و حتی در دورانی که تلاش می شد عنصر دینی از آن بیرون رانده شود، چهره» شهر در ماه رمضان تغییر کرده و قالبی مذهبی تر می یافت. همان گونه که گفتم معیار و اشکال بازنمود آن در سطح شهر، تزکیه و ریاضت کشی های روزانه و مراسم دعا، عبادت و خوراک دینی و خارج از زمان متعارف یعنی در زمان قدسی و در هنگام افطار و سحر بود. امروزه بسیاری از این آداب به فراموشی سپرده شده و یا شکل رسانه ای مدرن و جشنواره ای به خود گرفته است که به نظر من نادرست است و به این آیین ضربه می زند.

روزه داری و آیین های مرتبط با آن، چگونه زندگی روزانه در کشور ما را تحت تأثیر قرار می دهد؟

در موقعیت های سنتی یا در سال هایی که عملاً به بیش از نیم قرن پیش باز می گردد، باورها نسبت به رمضان چنان قوی بودند که زمان متعارف و سبک زندگی مردم به طور کامل تغییر می کرد. مسئله خلاف آنچه ممکن است تصور شود، صرفاً آن نبود که از خوردن و آشامیدن پرهیز شود، بلکه تمرکزی بود که به منظور پاک شدن از گناهان انجام می گرفت. این تلاش می توانست و اغلب چنین بود که نتایج مادی داشته باشد. برگزاری سفره های ویژه، افطار دادن و مراسم خاصی که هر یک از وعده های غذایی را همراهی می کرد، جایگاه ویژه ای در زندگی مردم داشت و این مراسم با جزییات خاصی به اجرا در می آمد: تغییر زمانی، همراه با تغییر نوع غذا و مصرف گروهی از غذاها به جای غذاهای دیگر (رسمی که امروزه صرفاً در برخی از شیرینی ها باقی مانده است.)

امـا متأسفانه امروزه مناسک ماه رمضان نیز همچون بسیاری دیگر از مناسک، به ابزاری در راه های غیر دینی تبدیل شده است؛ مثلاً استفاده ای که از آنها، با برگزار کردن مراسم افطار پر تجمل و ولخرجی های خارج از تصور، برای فرآیندهای خودنمایی به ویژه در میان اقشار نوکیسه شهری دیـده مـی شود؛ و یا دولتی کردن این مناسک، باز هم با تـجـمـل گـرایـی در مـراسم مربوط به این ماه. همچنین رسانه ای کردن و به اصطلاح ارائه سریال های رمضانی و برنامه های ویژه که با سروصدای زیادی از آنها یاد می شود و حتی جلد مجله های زرد را هم پر می کنند. همه» اینها به نظر من در تضاد با سادگی و مفهوم پاک شدن و تزکیه قرار دارد که در فرهنگ ایرانی در رابطه با ماه رمضان وجود دارد. حذف یک وعده غذای روزانه، حذف آب به مثابه» نماد حیات از دوره زمانی روزانه، تلاش برای پاک کردن زبان اندیشه از دروغ و تهمت و توهین و بداندیشی، عناصر اساسی و اصلی در ماه رمضان هستند که بیشتر به فراموشی سپرده می شوند و جای خود را به خودنمایی های اشراف گرایانه و سطحی گرایی های پرزرق و برق و ریا کارانه و تظاهر به باور و اعتقاد می دهند. همه» اینها به نظر من تأسف بار است و بنابراین ناچارم بگویم که در این ماه، لااقل در شهرهای بزرگ، بیشتر از آنکه شاهد نمود ها و نمادهای تغییری به منظور بهبود روابط روزانه شـهـری بـاشـیم، اغلـب شـاهـد بالا رفتن درجه تظاهر، بـالاگـرفـتن رفتارهای آمرانه و در برابر آنها واکنش های هـنـجـارشکنانه هستیم که همگی اشکال آسیب شناختی اجتماعی هستند.

تغییرات در زمان روزانه و رسیدن به اوج زمان قدسی در فرهنگ ما در ماه رمضان را چگونه تفسیر می کنید؟

این تغییرات ابزارهایی بوده و هنوز هستند که به جامعه و به ویژه به جامعه ای چون جامعه ما که دائماً در چرخه های زمانی سیر می کند، امکان می دهند و یا بهتر است بگوییم قاعدتاً باید امکان می دادند تا بتواند نظام های رابطه خود را با زمان و مکان تصحیح و تعدیل کنند. رسیدن به اوج زمان قدسی نیز چنین است، ماه مبارک رمضان این امکان را فراهم می کند؛ اما این امر دلیلی نیست که افراد جامعه ما واقعاً از این فرصت استفاده می کنند. این جای تأسف دارد: زیرا جداً از اینکه اظهارنظر درخصوص این امور دینی، در تخصص و نه در صلاحیت من است، ماه مبارک رمضان فرآیندها و امکانات زیادی را به منظور تعدیل و بهبود جامعه به ما عرضه می کند. با این وجود، استفاده از این امکانات بالقوه، نیاز به مدیریتی بسیار قوی و به خصوص پرهیز از هرگونه رفتار آمرانه دارد.

ما هر اندازه هم تکرار کنیم باز هم کم است که رفتارها و رویـکـردهـای آمرانه، هرگز در هیچ فرهنگی نتوانسته اند رفتاری را تغییر داده یا بر عکس آن را ترویج کنند. رفتارهای انسانی و به ویژه رفتارهایی که عمیق تر هستند، همچون رفتارهای مناسکی و دینی، باید بدون هیچ گونه حس آمرانه بودن، به وسیله افراد پذیرفته شده و درونی گردند. جامعه ما بیش از هزار سال است این رفتارها را در خود حفظ کرده، بـدون آنـکـه نیازی به رویکردهای آمرانه باشد. بنابراین نـمـی دانم دلـیـل تـأکـیدی که گاه و بیگاه می شنویم که برخوردهای آمرانه را پررنگ کنند، چیست؟ جز آنکه ایجاد واکنش کرده و کسانی که تعلق قلبی عمیقی به این اعتقادات دارند را از آنها دور کنند. امر قدسی همان گونه که از نامش برمی آید، باید با قداست و جهان فراطبیعی ارتباط داشته باشد و به این شکل درک شود و نه ریشه گرفته و تحمیل شده به وسیله جهان و آمرانی زمینی که قداست آنها را از میان می برد.

شـما اولین کتاب در زمینه» انسان شناسی شهری را به فارسی تألیف کرده اید و همواره تأکید داشته اید که آینده کشور ما آینده ای شهری است و برنامه ریزی های فرهنگی می باید معطوف به این حقیقت باشد، روزه داری و آیین های مرتبط با آن چه نسبتی با مسایل شهری ما برقرار می کنند؟

به نظر من، هیچ گونه تضادی میان روزه داری و روابط شهری مدرن وجود ندارد. اگر به شهرهای بزرگ کشورهای مسلمان بروید برای مثال در ترکیه، در کشورهای عربی و شمال آفریقا می بینید که اکثریت قریب به اتفاق مردم، روزه را کـامـلاً ارادی و بـه مـیـل خـود بـه جا می آورند. اغلب اروپـایـی هـای مسلمان و عرب یا آفریقایی تبار نیز که در شـهـرهـای بزرگ اروپایی زندگی می کنند، در ماه رمضان روزه داری مـی کـنـنـد. حـتـی فـروشـگاه های زنجیره ای و مغازه های عادی در این ماه در کشورهایی همچون: فرانسه، آلمان و انگلستان، برنامه های خاصی برای ساده کردن خرید روزه داران بـرگـزار مـی کـنند و حراج های خاصی را ترتیب مـی دهـنـد. همه» اینها نشان دهنده آن است که روزه داری تضادی با شهرنشینی و زندگی مدرن ندارد. مناسبت های مربوط به روزه داری نیز همین طور هستند. در کشورهای اسلامی غیر شیعه البته همان گونه که گفتم، رمضان بیشتر جنبه» جشنی تقویمی را دارد و با مراسمی که بیشتر به همین گونه جشن ها شباهت دارد، همراه است. اما در کشور ما رمضان مناسبتی است که مناسک و مراسم خود را دارد و در سطح شهر می تواند برنامه های مختلفی را ایجاد کند. اما آنچه اهمیت دارد وجود این مراسم به خودی خود نیست، بلکه بیرون آمدن این مراسم از دل انجمن ها و ابتکارهای مردمی و نه دولتی است. دولتی شدن مراسم و مناسک دینی، آفتی است که باید از آن جلوگیری کرد؛ زیرا به باورهای دینی رنگ ایدئولوژیک زده و رفتارها و نهادها و کنش هایی را که قرن ها در سطح شهرهای ما وجود داشته را به مراسم دولتی، شبیه جشن های سیاسی تبدیل می کند. این امر نه برای دولت مفید است و نه طبعاً برای جامعه. البته این نکته را ناگفته نگذاریم که در کشورهای اسلامی رمضان همراه با نوعی کاهش در ضرب آهنگ حیات روزمره شهری نیز هست که روز را کندتر و شب را برعکس شتاب زده تر می کند، اما این امر بیشتر به مثابه امری در راستای تعدیل و اندیشیدن عمیق تر بر زندگی مطرح است تا کناره گیری از آن.

روزه داری و آیین های مرتبط با آن چه پتانسیل هایی برای هویت فرهنگی ما دارد؟

اگر ما بتوانیم از میراثی که در طول بیش از هزار سال از این مناسک و مراسم برای ما به جای مانده به خوبی استفاده کنیم، و آن را به درستی مدیریت نماییم، بدون شک، ماه مبارک رمضان می تواند به عنوان یکی از عوامل مهم در تحکیم هویت فرهنگ ایران به حساب بیاید. اما راه این کار به هیچ وجه حرکت به سوی سکولاریزه کردن این رسم نیست. منظورم از سکولاریزه کردن، جای دادن آن در زمینه ای سکولار است تا به خیال خود آن را تقویت کنیم. درست مثل همان سریال های رمضانی و برنامه ویژه تلویزیون که تصورشان آن است که در حال تبیین مناسک و باورهای رمضانی هستند. این گونه مراسم اتفاقاً در کشورهای عربی و حتی گاه اروپایی دیده می شود. ولی دلیل این امر آن است که سکولاری شدن ماه رمضان و موقعیت های تقویمی و سکولار آن در تقویم عربی، چنین موقعیتی را فراهم می کند. برای بسیاری از عرب ها، همان گونه که گفتم، ماه رمضان همان موقعیتی را دارد که فرضاً نوروز برای ما دارد. از این رو، در آن کشورها برگزاری مراسم جشن در تلویزیون و مهمانی گرفتن های شبانه در رمضان، از گذشته وجود داشته و با سر برآوردن دولت ملی نیز تقویت شده و به بخشی از هویت ملی آنها تبدیل شده است؛ در حالی که این ما

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.