پاورپوینت کامل فصل اول; شخصیت شناسی امام حسین علیه السلام ۹۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فصل اول; شخصیت شناسی امام حسین علیه السلام ۹۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فصل اول; شخصیت شناسی امام حسین علیه السلام ۹۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فصل اول; شخصیت شناسی امام حسین علیه السلام ۹۹ اسلاید در PowerPoint :
۵
امام حسین علیه السلام ، امام سوم شیعیان، شهید کربلا و ملقب به ثاراللّه است که نهضت
عاشورا بر محور فداکاری و جان فشانی آن حضرت شکل گرفت. حسین علیه السلام ،
تاریخ بشری را از حماسه و ایثار کرد و درس آزادگی و عزت به انسان ها
آموخت. او با تقدیم خون خویش در کربلا، درخت اسلام را آبیاری کرد و
مسلمانان را بیدار ساخت. پرداختن به شخصیت والا و الهی آن رادمرد جهان
اسلام و بررسی جنبه های گوناگون حیات آسمانی آن سپهر ایمان، شناختی
درخور و مجالی فراتر می طلبد. در این بخش برآنیم در حد توان با گزینشی از
مکارم اخلاق آن امام همام و سیره و سخن آن پیشوای بزرگ، ره توشه ای برای
رهروان راه ولایت فراهم کنیم.
مراحل زندگانی امام حسین علیه السلام پیش از واقعه عاشورا
دوران کودکی
امام حسین علیه السلام ، ثمره پیوند حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه علیهاالسلام ، دختر
پیامبراعظم صلی الله علیه و آله بود. وی شش سال از دوران کودکی خود را در زمان جد
بزرگوارش رسول اللّه صلی الله علیه و آله سپری کرد و در مکتب جدش تربیت یافت. او بسیار
فروتن، خاشع، بخشنده، با گذشت، مهربان و شجاع بود.
پیامبر زمانی که امام حسین و امام حسن علیهماالسلام ، هفت سال بیشتر نداشتند،
فرمود: «اینها سرور جوانان بهشتند».
دوره ۲۵ ساله پس از رحلت پیامبر تا حکومت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
در این دوره، روح لطیف او رحلت پیامبر بعد از آن، شهادت جان گداز مادر و
خانه نشینی پدر و غصب فدک و… را دیده بود. در این دوران، امام حسین علیه السلام
همیشه در کنار پدر بود و در جنگ ها شرکت می کرد.
در واقعه حکمیت جنگ نهروان و [دیگر] جریان های پس از جنگ صفین نیز
همه جا در رکاب پدر بود و آن همه بی وفایی ها و سست عنصری های مردم را
نسبت به پدر بزرگوار خود از نزدیک می دید، با مرارت و تلخ کامی آن مصایب را
تحمل می کرد.
همه او را به عظمت و بزرگی می شناختند. شجاعت او زبانزد عام و خاص
بود. همه برای او احترام قائل بودند و در مقابل او تعظیم و تجلیل می کردند».
پس از شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام : دوره غربت اهل بیت علیهم السلام
امام حسین علیه السلام پس از شهادت امام علی علیه السلام در کنار برادرش، امام حسن علیه السلام ، رهبر
و پیشوای وقت بود و هنگام حرکت نیروهای امام مجتبی علیه السلام به سمت شام،
همراه آن حضرت در صحنه نظامی و پیشروی به سوی سپاه شام حضور داشت.
هنگامی که معاویه، به امام حسن علیه السلام پیشنهاد صلح کرد، امام حسن علیه السلام ، او و
عبداللّه بن جعفر را فراخواند و درباره این پیشنهاد با آن دو به گفت وگو پرداخت و
بالاخره پس از متارکه جنگ و انعقاد پیمان صلح، همراه برادرش به شهر مدینه
بازگشت و همان جا اقامت گزید.
امام حسین علیه السلام در زمان معاویه و آن شرایط خفقان بار که کسی جرئت
اعتراض نداشت، در برابر مظالم معاویه به مبارزه و مخالفت برخاست. نامه های
متعددی بین او و معاویه رد و بدل شد که نشانه موضع گیری سخت و انقلابی امام
حسین علیه السلام در برابر معاویه است.
معاویه به دنبال فعالیت های دامنه دار خود به منظور تثبیت ولی عهدی یزید، به
مدینه سفر کرد تا از مردم به ویژه شخصیت های بزرگ این شهر که در رأس آنان
امام حسین علیه السلام قرار داشت، بیعت بگیرد، ولی امام پاسخ کوبنده ای به او داد که
همین پاسخ، سرآغاز مخالفت امام با یزید شد.
مکارم اخلاق امام حسین علیه السلام
شجاعت
دلاوری و بی باکی برای مقابله با دشمن و هراسیدن از خطرها و اقدام های دشوار
یکی از مهم ترین ملکات اخلاقی است که در حسین بن علی علیه السلام و یاران
شهیدش و آزادگان اهل بیت علیهم السلام جلوه گر بود. روح حماسی در میدان های نبرد
در خصلت های فردی و زمینه های تربیتی آن امام ریشه داشت. قیام کربلا از
نخستین مراحل تا پایان آن، تجلی گاه شجاعت امام بود. صلابت و قاطعیت امام
حسین علیه السلام در مخالفت کردن با یزید و خودداری ورزیدن از بیعت با وی، تصمیم
گرفتن برای حرکت به سوی کوفه و مبارزه با یزیدیان، متزلزل نشدن روحیه از
شنیدن اخبار داخل کوفه، اعلام آمادگی برای نثار خون در راه احیای دین،
نهراسیدن از انبوهیِ سپاه گرد آمده در کربلا، رزم آوری های سلحشورانه و
بی نظیر امام حسین علیه السلام و سربازان و خاندانش، جنگ نمایان عباس، علی اکبر و
قاسم و… و صدها صحنه حماسی دیگر، همه جلوه هایی از شجاعت حسین بن
علی علیه السلام و یارانش و بخشی از الفبای «فرهنگ عاشورا» است.
«خاندان پیامبر در شجاعت و قوت قلب و دلیری، نمونه بودند و آنچه در
دلشان نبود، هراس از دشمن بود».
جوان مردی و بزرگواری
«عنایت ویژه محمد صلی الله علیه و آله ، آغوش زهرا علیهاالسلام ، پرورش علی علیه السلام و شایستگی های
شخصی، در حسین علیه السلام جمع شد و از او، نمونه ای از بزرگواری، جوان مردی و
فضیلت ساخت.
مکتب حسین علیه السلام ، پاداش نیکی را نیکیِ برتر می داند. آری مکتب انسانیت
چنین است. آنان که نیکی را پاداش نمی دهند انسان نخواهند بود و آنان که سزای
نیکی را بدی می دهند، بویی از انسانیت نبرده اند.
این حسین علیه السلام است که در همه احوال و حکایات، مشت را با بوسه پاسخ
می دهد و با دشمن مهر می ورزد، جوان مردی و بزرگواری دارد و راهنمایی
می کند.»
نمونه ای از جوانمردی امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در مسیر خود به کوفه، از سرزمین اشراف گذشت و به اصحابش
دستور داد آب فراوانی بردارند و همه مشک ها را پر کنند. یاران حسین علیه السلام نیز به
دستور امام، آب زیادی برداشتند و حرکت کردند. در منزل گاه بعدی به نام
ذوحسم، به سپاه حرّبن یزید ریاحی برخوردند که مأمور بودند امام حسین علیه السلام را
نزد ابن زیاد ببرند. در آن گرمای شدید، فریاد العطش سربازان حرّ که سخت تشنه
شده بودند، بلند بود.
حسین علیه السلام ، آن یکه تاز میدان جوانمردی و انسانیت، به یاران خویش دستور
داد تا نه تنها سپاهیان دشمن، بلکه اسب ها و مرکب هایشان را نیز سیراب کنند.
علی بن طعان محارمی می گوید: «من آخرین نفر از سپاه حر بودم که امام
حسین علیه السلام با دست خود، من و اسبم را سیراب کرد. چون فشار آب از دهانه
مشک زیاد بود، آن حضرت لبه مشک را به عقب برگرداند تا فشار آب کم شود و
من به راحتی آب بخورم».
تواضع
امام حسین علیه السلام با مسکینان و مستمندان می نشست و می گفت: «خداوند، اهل کبر
و مستکبران را دوست ندارد». یک روز بر چند کودک گذر کرد که سرگرم خوردن
یک قطعه نان بودند. بچه ها از امام خواستند تا با آنها هم غذا شود. امام با لطف و
مهربانی، دعوت اطفال را پذیرفت و با آنها هم غذا شد. آن گاه بچه ها را با خود به
خانه برد و آنها را از غذا سیر کرد و به آنها لباس پوشانید. سپس فرمود:
اِنَّهُمْ اَسْخی مِنّی لاِءَنَّهُمْ بَذَلوا جَمیعَ ما قَدَروا علیه و اَنَا بَذَلْتُ بَعْضَ ما اَقدَرُ
عَلیهِ.
این کودکان، از من سخاوتمندترند؛ زیرا آنها هرچه داشتند، بذل کردند،
ولی من بخشی از مال خویش را بخشیدم.
خداترسی
«اولیاءاللّه به خاطر شناخت و معرفتی که به ذات مقدس الهی دارند، بیش از
دیگران ترسانند. حسین علیه السلام نیز چنین بود. ابن شهر آشوب در مناقب آورده است
که از حسین علیه السلام پرسیدند:«ما أَعظَمَ خوفُکَ مِنْ رَبِّک؛ چه زیاد از خدا می ترسی؟»
فرمود: «یَأْمَنُ یومَ القیامَهِ إِلاّ مَنْ خافَ اللّه َ فِی الدنیا؛ از عذاب خدا در قیامت ایمن نیست،
مگر کسی که در دنیا از خدا بترسد».
از دعای آن حضرت در روز عرفه، میزان شناخت و ترس او را از خدا
درمی یابیم که با چشمی گریان پس از بیان اوصاف باری تعالی و کیفیت آفرینش
جهان هستی و شخصیت شخیص خود، آن چنان خدا را در همه احوال، حاضر و
ناظر اعمال خویش می داند که گویی او را به چشم بصیرت می بیند، آنجا که
می گوید: «کور باد چشمی که تو را مراقب خود نبیند و در زیان و خسران باد و
بنده ای که نصیب و بهره ای از عشق و محبت خود در او قرار نداده ای!»
علم حسین علیه السلام
«چنانکه می دانیم دانش این بزرگواران، موهبت الهی بوده است. علم حسین علیه السلام و
دیگر امامان علیهم السلام نیز به افاضه ربانی و بخشش الهی و تعلیم خاص شخص پیغمبر
اعظم صلی الله علیه و آله بود. وگرنه کدام مدرسه در کل دنیای پر از جهل و نادانی می توانست
چنین فارغ التحصیلانی تحویل دهد که در علوم و فنون متعدد و گوناگون، استاد
و از زمان کودکی، مرجع مردم و علما در مسائل علمی باشند و تا امروز کلماتشان
برای رجال علم و فلسفه، حلال مشکلات گردد.
هرچه انسان در حالات سید الشهدا علیه السلام دقیق تر شود، بیشتر به این نکته دست
می یابد که یک بصیرت خارق العاده و بینش غیبی در امر دین، راهنمای آن
حضرت بوده است. دانش آن حضرت از احتجاجات او با دشمنان اهل بیت علیهم السلام
به ویژه معاویه و مروان و نامه هایی که به معاویه مرقوم فرموده و خطبه هایی که به
مناسبت هایی ایراد کرده و از دعای عرفه و دعاهای دیگر که از آن حضرت در
کتاب های شیعه و سنی نقل شده، ظاهر و آشکار است.
مطلب دیگری که از احادیث به دست می آید، این است که حسین علیه السلام ، کثیر
الحدیث و الروایه بوده که در آن زمان با اینکه اصحاب پیغمبر کم نبودند و نقل
حدیث می کردند، مردم، همه آنها را ترک [می کردند] و به مجلس حسین علیه السلام
می آمدند.
اخباری که از حسین علیه السلام در این باب نقل شده (که حاکی از علم و ذوق
سرشار، قوت فطانت، استعداد و قریحه و استحکام منطق است) بیشتر از این
است که احصا شده است. آن حضرت به نوعی در مسائل علمیه (باجودت ذهن
و حدّت خاطر) اظهار نظر می کرد و فتوا می داد که موجب تحیّر مردم می شد، تا
حدی که عبداللّه بن عمر در حق او گفت: اَنَّهُ یَغُرُّ الْعِلْمَ غَرّا؛ همانا حسین علیه السلام ، علم را
می نوشید».
جود و سخای حسین علیه السلام
درباره کرامت و جود و بخشش حسین علیه السلام داستان های زیادی نقل شده است که
به عنوان نمونه به دو مورد اشاره می کنیم:
۱. عمرو بن دینار روایت می کند که امام حسین علیه السلام به عیادت اسامه بن زید
رفت و او بیمار بود. وی را اندوهناک دید. علتش را جویا شد. اسامه گفت:
شصت هزار درهم بدهکارم. امام فرمود: بر عهده من که آن را بپردازم. اسامه
عرض کرد: می ترسم قبل از ادای دین بمیرم. امام حسین علیه السلام فرمود: نخواهی مُرد
تا من قرض تو را بپردازم و حضرت پیش از فوت اسامه، دینش را پرداخت
کرد.
۲. انس می گوید: من خدمت امام حسین علیه السلام بودم که کنیزش یک شاخه گل
آورد و به امام علیه السلام تقدیم کرد. حضرت فرمود: تو را در راه خدا آزاد کردم. انس
می گوید: به حضرتش عرض کردم: یک شاخه گل ارزشی ندارد که به خاطر آن او
را آزاد کردی! امام حسین علیه السلام فرمود: «خدا ما را چنین ادب آموخته است که
می فرماید: «و چون شما را تحیت گویند، شما بهتر از آن تحیت گویید یا مثل آن»
و آزاد کردن کنیز تحیت بهتر بود».
زهد امام حسین علیه السلام
بهترین نشانه زهد کامل و خوار شمردن دنیا، فداکاری و گذشت آن حضرت از
جان خود و جوانان و برادران و اصحاب و یاران و تن دادن به آن همه مصیبت و
بلا بود.
اگر دنیا و مال و نعمت آن، در نظر کسی بی قدر و ارزش نباشد، نمی تواند
این گونه در راه حق و یاری دین خدا و بزرگداشت هدف عالی خود، پایداری و
استقامت ورزد تا به حدی که بدن قطعه قطعه عزیزانش را ببیند و صدای ناله زنان
و کودکان را بشنود، ولی در راه یاری دین خدا، ثابت و پابرجا بماند و در مقابل
باطل، نرمش نشان ندهد.
حسین علیه السلام کسی نبود که به خاطر زندگی دنیا و خوش گذرانی، مصالح عالی
اسلامی را نادیده بگیرد و با گرفتن حق السکوت، برقراریِ چنان دستگاه فاسدِ
ظلم و کفر را امضا کند و در ادای تکلیف و وظیفه مهمی که از طرف خدا به عهده
دارد، مسامحه و کوتاهی ورزد.
علائلی می گوید: «حسین علیه السلام در این ناحیه، بزرگ و یگانه بود. زندگی دنیا را
خوار می شمرد و از مرگ بیم و هراس نداشت و به جز برهان پروردگارش که
همه چیز را فدای آن می کرد، به هیچ چیز نظر ندوخت».
نماز در سیره امام حسین علیه السلام
نماز از عالی ترین نمونه های معنوی پیوند با خدا و برترین جلوه های ذکر خدا
است. این ارتباط معنوی در مبارزه و جهاد نیز، به مجاهد راه خدا روحیه
می بخشد، چنان که حضرت علی علیه السلام در جنگ صفین به یکی از یاران خود گفت:
«برای نماز با این قوم می جنگم». امام حسین علیه السلام نیز از اقامه کنندگان نماز است،
هم چنان که در زیارت نامه های ایشان آمده است:
اَشهدُ أَنَّکَ قَداَقَمتَ الصَّلاه و آتَیتَ الزَّکاه.
گواهی می دهم که تو برپادارنده نماز و دهنده زکات هستی.
نماز امام حسین علیه السلام در راه کربلا همراه با سپاه حر
یکی دیگر از جلوه های آسمانی امام حسین علیه السلام در توجه به امر نماز، آنجا
تجلی یافت که در مسیر کربلا و هنگام اقامه نماز فرمود:
فَهوَ یَعلَمُ أنّی قدکنتُ أُحِبُّ الصَّلاه.
پروردگار جهانیان به اشتیاق (وصف ناشدنی) من به نماز آگاه است.
نماز امام حسین علیه السلام در شب عاشورا
نقل شده است امام حسین و یارانش، شب عاشورا را با زمزمه نماز و نیایش و
تضرع و در حال رکوع و سجود، ایستاده و نشسته به صبح رساندند… .»
نماز امام حسین علیه السلام در ظهر عاشورا
ظهر عاشورا نیز وقت نماز، ابوثمامه صائدی به حضرت یادآور شد که وقت نماز
است. دوست دارم خدا را در حالی ملاقات کنم که این نماز را که وقتش رسیده
است، بخوانم. امام نگاهی به آسمان کرد و فرمود: نماز را یاد آوردی، خدا تو را از
نمازگزاران و ذاکران قرار دهد. آری! اکنون اول وقت نماز است.
از آنان بخواهید دست از جنگ بردارند تا نماز بخوانیم.»
نماز خون و شهید نماز
از دیگر جلوه های شکوهمند عاشورا، شهادت یاران امام حسین علیه السلام به هنگام
نماز است. نقل است که سعید بن عبداللّه حنفی در روز عاشورا، شهید نماز شد.
وی پیشاپیش امام حسین علیه السلام ایستاد تا تیرهایی که از چپ و راست به سمت امام
رها می شد، به آن حضرت نخورد. آن قدر تیر به او خورد که وقتی نماز امام
حسین علیه السلام تمام شد، سعید بن عبداللّه حنفی، به زمین افتاد و به مقام والای شهات
رسید.
پیروان نهضت اباعبداللّه علیه السلام نیز باید به نماز اهتمام ورزند و آن را در رأس
امور خویش قرار دهند، به ویژه عزاداران حسینی علیه السلام نباید نماز را که واجب دینی
است، فدای مراسم سینه زنی و عزاداری مستحب کنند و توجه داشته باشند که
نماز، مایه برخورداری از شفاعت حسین علیه السلام است.
مهربانی با خانواده
امام حسین علیه السلام با همسران و فرزندان خویش در نهایت ادب و محبت و مهربانی
معاشرت می کرد. عقّاد می نویسد: «حسین علیه السلام از آن کسانی بود که به فرزندان
خویش، محکم ترین علایق را داشت و نیز نسبت به همسرانش بهترین عواطف
را دارا بود. گفته شده است امام درباره همسر باوفایش، رباب و دختر شیرین
زبانش، سکینه چنین می گفت: به جان خود سوگند، خانه ای را دوست می دارم که
سکینه و رباب را میزبانی کند. من این دو را دوست می دارم و مالم را در راه آنان
می دهم و کسی نمی تواند مرا بر این علاقه و دوستی ملامت کند.
همین دوستی و صمیمیت است که بنای خانواده را محکم و استوار
می گرداند و از تزلزل و فروپاشی آن جلوگیری می کند. ثمره این وفاداری و انس
امام با همسرش را در رفتار همسر آن حضرت پس از شهادتش می بینیم.
رباب، یکی از همسران باوفای حسین علیه السلام بود که تا واپسین دم، از امام
حسین علیه السلام جدا نشد و بار شهادت شوهر والا مقام خود را بر دوش کشید و به
منزل رسانید. رباب بیش از یک سال پس از امام حسین علیه السلام زنده بود و در تمام
این مدت به س
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 