پاورپوینت کامل فصل چهارم; راهکارهای تثبیت معادباوری ۸۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فصل چهارم; راهکارهای تثبیت معادباوری ۸۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فصل چهارم; راهکارهای تثبیت معادباوری ۸۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فصل چهارم; راهکارهای تثبیت معادباوری ۸۰ اسلاید در PowerPoint :
۲۶
۱. علم و آگاهی و عمل به آن
برای اعتقاد داشتن به معاد، در مرحله نخست باید به آن علم پیدا کرد. این علم با مطالعه کتاب های اعتقادی و فلسفی و نیز تفسیر آیات مربوط به معاد و روایات امامان معصوم(ع) در این زمینه و افکار عقلی به دست می آید، ولی همان گونه که مشخص است، این علم گرچه برای اثبات معاد لازم است، کافی نیست و باید این شناخت به مرحله یقین برسد. آنچه در ایمان به معاد مؤثر است، یقین و اعتقاد راستین پیدا کردن به معاد است و این باور و اعتقاد از راه آموزش و کلاس و درس حاصل نمی شود و تنها با عمل به آموزه های مربوط به معاد به دست می آید، با این توضیح که اگر انسان نماز اول وقت را همراه با خضوع و خشوع بخواند و در روزه داری، گوش و چشم و زبان و قلب و ضمیر خود را از غیر خدا حفظ کند و نیز با بیداری در دل شب و انس گرفتن با مناجات و ادعیه، دل خود را نورانی سازد، یقین را به قلبش هدیه خواهد داد.
بر این اساس، انسان باید همواره خود را در محضر پروردگار، پیامبر اکرم(ص)، ائمه اطهار(ع) و از جمله امام زمان(عج) ببیند و حرمت این حضور را حفظ کند. در حقیقت، کسانی که به معاد یقین و باور داشته باشند، هرگز از یاد خدا غافل نمی شوند.
در یکی از روزها پیامبر اکرم(ص) نماز صبح را در مسجد، با مردم به جماعت برگزار کرد. پس از نماز، جوانی را دید که چهره ای زرد و چشمانی خسته و خواب آلود داشت. آشکار بود که شب گذشته را بدون خواب و استراحت گذرانده است. حضرت از جوان پرسید: «چگونه شب را صبح کردی؟» جوان پاسخ داد: صبح کردم در حال یقین. رسول گرامی اسلام از سخن جوان شگفت زده شد و فرمود: «هر یقینی حقیقتی دارد. حقیقت یقین تو چیست؟» جوان گفت: گویی می بینم که عرش الهی برای حساب خلایق بر پا شده است و مردم برای محاسبه گرد آمده اند و من نیز میان آنان هستم. گویی اهل بهشت را می بینم که در آن از نعمت های الهی برخوردارند، یکدیگر را به خوبی می شناسند و بر سریرها تکیه زده اند و اهل دوزخ را می بینم که در آن معذبند و پیوسته فریاد می زنند و کمک می خواهند و هنوز صدای مهیب زبانه های آتش دوزخ در گوشم است.
رسول اکرم(ص) پس از شنیدن سخنان آن جوان، به وی سفارش کرد این حالت و صفای دل را حفظ کند. آن جوان نیز از پیامبر خواست دعا کند تا شهادت نصیبش شود. پیامبر اعظم(ص) نیز دعا کرد و طولی نکشید که آن جوان در جنگ با کفار به شهادت رسید.[۱]
۲. محافظت از نفس خود
علمای اخلاق و سیروسلوک برای حفاظت از نفس خود به مشارطه، مراقبه، محاسبه، معاقبه و معاتبه دستور داده اند که در اینجا به توضیح آن می پردازیم:
مشارطه آن است که هنگام سپیده دم که از خواب برمی خیزیم، پس از ادای نوافل و فرایض، اندکی بنشینیم و با نفس خویش شرط ببندیم، به این صورت که مرگ و پی آمدهای آن را به یاد آوریم و به حسرت پس از مرگ و عذاب های طاقت فرسای روز قیامت و گرزهای آتشین دوزخ که نتیجه اعمال بد و گناه است، بیندیشیم و با تمام اعضای بدن خویش به ویژه چشم و گوش و زبان شرط کنیم که گناه نکنیم و در مسیر الهی قرار گیریم تا به سعادت اخروی برسیم.
مرحله بعدی، یعنی مراقبه آن است که انسان یقین پیدا کند خداوند مراقب اعمال اوست. بر همین اساس در تمام طول روز مراقب اعمال و رفتار و گفتار و نیت های درونی خویش باشد و به نفس خود تذکر دهد که دنیا چند روزی بیش نیست و جهان آخرت، ماندنی است.
محاسبه آن است که در پایان روز و هنگام شب، اعمال و رفتار خود را محاسبه کنیم، به گونه ای که گویا در روز قیامت در محضر الهی حساب رسی می شویم. در محاسبه، خوبی ها و بدی ها را تک تک بسنجیم و بکوشیم هیچ کاری را از قلم نیندازیم.
معاتبه به این معناست که اگر پس از محاسبه، گناهی از ما سر زده بود، نفس خود را سرزنش کنیم و مشارطه را به او یادآور شویم و خود را سرزنش کنیم که چرا طغیان کردیم و پیمان شکستیم و حدود الهی را زیر پا گذاشتیم و آن قدر این معاتبه و ملامت را ادامه دهیم تا آثار سوء معصیت از قلبمان زدوده شود. سپس اگر عتاب نفس نتیجه نداشت، او را معاقبه کنیم؛ یعنی برای هر یک از گناهان عقوبتی در نظر گیریم. برای مثال، اگر غیبتی کرده ایم، با خود پیمان ببندیم چند روز از سخنان غیرضروری خودداری کنیم یا چند روز روزه بگیریم. همچنین اگر پس از محاسبه، فقط کارهای نیک انجام داده بودیم، به خود مغرور نشویم و نفس خود را سرزنش کنیم و با خود بگوییم این کار نیک در مقابل الطاف و نعمت های الهی چنان حقیر است که چیزی به شمار نمی آید.
امید است با عمل به موارد یاد شده، دری از عالم معنا بر دلمان باز شود و ایمان به معاد در قلب هامان ریشه بگیرد و شکوفا شود.
۳. توجه و دقت در نمونه هایی محسوس از مرگ و زندگی دوباره در پدیده های انسانی و طبیعی
خواب
یکی از اموری که شباهت بسیاری به مرگ دارد، مسئله خواب است. در قرآن کریم با صراحت بیان شده است که مرگ و خواب از یک جنس هستند و یک حکم دارند، چنان که در آیه ای می خوانیم:
اللّهُ یَتَوَفّی اْلأَنْفُسَ حینَ مَوْتِها وَ الّتی لَمْ تَمُتْ فی مَنامِها فَیُمْسِکُ الّتی قَضی عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ اْلأُخْری إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی إِنَّ فی ذلِکَ َلآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکّرُونَ. (زمر: )
خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامی باز می ستاند و نیز روحی را که در هنگام خواب نمرده است، [قبض می کند.] پس آن [نفسی] که مرگ را بر او واجب کرده است، نگاه می دارد و آن دیگر [نفس ها] را تا هنگامی معین [به سوی زندگی دنیا] باز پس می فرستد. بی شک، در این [امر] برای مردمی که می اندیشند، نشانه هایی [از قدرت خدا] است.
براساس این آیه شریفه، خداوند هم در حال مرگ و هم در حال خواب، جان را می گیرد، ولی جان آن که را اجلش رسیده است، نگاه می دارد و جان آن که را اجلش نرسیده است، هنگام بیداری به او باز می گرداند.
بنابراین، خواب، مرگ چند ساعته است و مرگ، خواب همیشگی. مرگ خوابی است سنگین و خواب، مرگی است سبک! به عبارت دیگر می توان گفت انسان در حال حیات، خواب های موقت و کوتاهی می کند و سپس بیدار می شود، ولی در حال مرگ، به خوابی طولانی می رود و پس از آن بیدار و زنده می شود.
نقل است از امام جواد(ع) پرسیدند: حقیقت مرگ چیست؟ حضرت در پاسخ فرمود:
مرگ همین خوابی است که هر شب به سراغ شما می آید، با این تفاوت که مدتش طولانی است و انسان از این خواب بیدار نمی شود، مگر در روز قیامت.
افرادی که خواب می بینند و در آن حال به انواع شادی که به وصف نمی آید، شادمان یا به انواع وحشت ها مضطرب می شوند، چگونه است حال سرور و شادمانی آنها یا حال وحشت و اضطراب آنها در خواب؟ همین گونه است مرگ و احوالی که در آن حال برای انسان پیش می آید. پس آماده مرگ شوید![۲]
تدبر در طبیعت
بهار و سبزی و شکوفایی طبیعت و خزان و باز رویش دوباره آن، نمونه مناسبی برای معاد و رستاخیز انسان هاست و امکان زندگی دوباره را در ذهن انسان تداعی می کند. در قرآن کریم نمونه هایی از این موضوع بیان شده است که برخی از آنها عبارتند از:
زمین را [در فصل زمستان] خشک و مرده می بینی، ولی هنگامی که آب باران بر آن فرو می فرستیم، به حرکت درمی آید و نمو می کند و از هر نوع گیاهان زیبا می رویاند. (حج: ۵)
و خدا همان کسی است که بادها را روانه می کند، پس [بادها] ابری را برمی انگیزند و [ما] آن را به سوی سرزمینی مرده راندیم و آن زمین را بدان [وسیله]، پس از مرگش زندگی بخشیدیم، رستاخیز نیز چنین است. (فاطر: ۹)
زمین را پس از مردنش حیات می بخشد و به همین گونه شما نیز روز قیامت از [گورها] بیرون آورده می شوید. (روم: ۹)
در آیات بیان شده، خداوند برای فهماندن رستاخیز به انسان، شکوفایی و سرسبزی طبیعت پس از ریزش باران را مثال می زند. رسول خدا(ص) نیز می فرماید: «إذا رَأَیْتُمْ الْرَّبیعَ فاکْثِرُوا ذکْرَ النُشُور؛ هرگاه فصل بهار را دیدید، بسیار از زنده شدن خودتان [در روز قیامت] یاد کنید».[۳]
انسان با اندیشیدن در رویش گیاهان و دگرگونی طبیعت در فصل بهار و خزان درمی یابد، خدایی که بیابان مرده را لباس سبز می پوشاند، می تواند انسان را دوباره زنده کند. نقل است یکی از اصحاب رسول خدا(ص) از آن حضرت پرسید: چگونه خداوند مردگان را زنده می کند و نمونه آن در جهان آفرینش چیست؟ حضرت فرمود: «آیا از سرزمینی عبور کرده ای که خشک و مرده باشد و سپس [بار دیگر] از آنجا عبور کنی، در حالی که از خرّمی به جنبش درآمده است؟» آن مرد عرض کرد: بله. پیامبر فرمود: « این گونه خداوند مرده ها را زنده می کند».[۴]
این بهار نو ز بعد برگ ریز
هست برهان بر وجود رستخیز
در بهاران سرّها پیدا شود
هر چه خورده است این زمین، رسوا شود
دقت در زندگی موجودات
از شگفتی های جهان آفرینش که مثال بسیار مناسبی برای عوالم مردن است، تغییر و تحول شگفت انگیز در زندگی موجودات از جمله دگردیسی کرم ابریشم است. کرم ابریشم پس از اینکه از تخم بیرون می آید، چندین بار می خوابد و پس از بلند شدن از خواب و پوست انداختن، به مرحله بلوغ می رسد و برای خود پیله ای مانند قبر می سازد. هنگامی که پیله کامل شد، این حشره به مدت بیست روز داخل آن می خوابد و در این مرحله، دیگر شکل آن کرم قبلی نیست و اگر پیله شکافته شود، کرم به صورت دانه لوبیای سوخته دیده می شود و چیزی جز یک موجود جامد مرده نیست تا اینکه کم کم زنده و از پیله خود خارج می شود، درحالی که پروانه ای است با دو بال بزرگ و دو بال کوچک تر و دو چشم روشن و درخشان. بدن و بال های این پروانه چنان ظریف و لطیف شده است که اگر کسی با دست خود به آن اشاره کند، گرد لطیف بال های پروانه بر روی دست او خواهد نشست.
دگردیسی کرم ابریشم و تبدیل شدن وی به پروانه، به دوران زندگی و مرگ انسان و خفتن او میان قبر و زندگی دوباره او بسیار شبیه است. انسان که در این دنیای خاکی بدنی مادی دارد، در قیامت به صورت و شکل دیگر که همان صورت حقیقی نفس اوست، حضور می یابد، با این تفاوت که قیامت کرم ابریشم پس از بیست روز فرا می رسد و زمان فرا رسیدن قیامت انسان بیشتر است. همان گونه که کرم ابریشم می خوابد و بیدار می شود، انسان نیز می میرد و زنده می شود و حیات دوباره را آغاز می کند.[۵]
دیگر موارد
موارد دیگری نیز در باور داشتن مرگ و یادآوری آن و پند گرفتن از آن مؤثر و سودمند است، مواردی چون:
اندیشه درباره مرگ به ویژه در خلوت؛ باید به این نکته توجه کرد که مرگ، پلی است که ما را از خانه عمل به خانه پاداش و جزا منتقل می کند و انسان برای این دنیای فانی و زودگذر آفریده نشده، بلکه آفرینش او برای زندگانی ابدی است که مرگ، آغازی برای رسیدن به آن زندگی است.
زیارت اهل قبور و تماشای قبرهای قدیمی و سنگ های متلاشی شده؛ اندیشیدن به این نکته که روزگاری انسان هایی مانند ما در این دنیا زندگی می کردند و اکنون همه در این گورستان ها خوابیده اند و هیچ یادی از آنان نیست، در ایمان به معاد و مرگ اثرگذار است.
شرکت در تشییع جنازه و تدفین اهل ایمان؛ این کار به یادآوری این حقیقت که روزی ما نیز بر دوش آشنایان و بستگان تشییع و به گور سپرده خواهیم شد، بسیار مؤثر است. از دیگر موارد، تلاوت و تدبر در آیاتی است که درباره مرگ و قیامت است و نیز مطالعه روایت هایی که از ائمه معصومین(ع) در این زمینه وارد شده است.
توجه به این نکته که مرگ نیستی و نابودی نیست، بلکه دریچه ای برای ورود به جهانی بزرگ تر و گسترده تر است، نیز عامل مؤثری در یادآوری مرگ است. بر این باور، هرکه این دنیا را با ایمان و عمل صالح سپری کند، جایگاهش بهشت خواهد بود و مرگ، وی را به این سعادت ابدی خواهد رساند و آن که در دنیا بدکردار باشد، جایگاه او دوزخ است و مرگ، او را به این عذاب دردناک خواهد رساند.
مطالعه کتاب هایی که دراین باره نوشته شده است و وصیت کردن نیز از دیگر عوامل سودمند و اثرگذار در یادآوری مرگ است.
امیرمؤمنان، علی(ع)، پی آمدهای یاد مرگ را این گونه برشمرده است:
۱. یاد مرگ سبب بازداشتن انسان از بیهودگی و بازی های دنیوی می شود: «به خدا سوگند! یاد مرگ مرا از هزل و بیهودگی منع می کند».[۶]
۲. اندیشه مرگ مانع انجام دادن کارهای زشت و نارواست: «هان! [مرگ] برهم زننده لذت ها، تیره کننده شهوت ها و از بین برنده آرزوهاست. آن را به یاد آرید، آن گاه که [در انجام] کارهای زشت شتاب می ورزید».[۷]
۳. یاد مرگ موجب انجام دادن اعمال نی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 