پاورپوینت کامل شهادت آیت الله غفاری رحمه الله ۱۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شهادت آیت الله غفاری رحمه الله ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهادت آیت الله غفاری رحمه الله ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شهادت آیت الله غفاری رحمه الله ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

۴۸

خاطره سرخ

عباس محمدی

باز آسمان مه آلود است؛ اما بارانی ندارد. آه از این ابر؛ این ابری که نه می رود نه می بارد؛ ابری
که می خواست خبری تلخ را ببارد، اما دلشوره های دیوارها را تاب نداشت! می دانست سوز
سرمای زمستان، امان شهر را بریده است. اما باید بارید؛ چاره ای نیست! دیگر بوی غربت داشت
تمام هوای شهر را می گرفت. بوی سفر چمدان ها را بد جوری بی قرار کرده بود.

رهاتر از نسیم و غریب تر از خیابان های غربت آلوده گذشت؛ مثل همان روزی که آمده بود
«ای که گمنام رسیدی تو و گمنام گذشتی / تو که بودی که شتابان و بی آرام گذشتی؟»

رفتی؛ بی آنکه صدای ناله ات، آن سوتر از دیوارهای زندانت رفته باشد؛ بی آنکه پرندگان، با
آوازهای دسته جمعی به بدرقه ات آمده باشند.

خاطره هایت در جای جای سلول و شکنجه گاهت قدم می زند. به یاد همان روزهایی که
زندگی، میله های سلولت را با تمام وجود می فشرد تا لحظه ای آرامشت را لمس کند؛ که خوب
می دانست دنیا خلاصه توست؛ در همان چاردیواری مختصری که حتی به اندازه خوابی آرام جا
نداشت.

می دانست که دست نایافتنی تر از مرگی و دور از دسترس مرگ.

می دانست که دنیا کوچک تر از آن حفره ای است که بر جمجمه ات ساختند تا کینه هایشان را با
میخ، در سرت بکوبند.

شاید مرگ از چشم هایت فوران کند؛ اما نتوانستند مرگ را در تو پیدا کنند؛ همان طور که
نتوانستند عدالت را از بالای منبرهایت پایین بکشند.

همان طور که نتوانستند حرفی غیر از حق بر بالای منبرت منتشر کنند. همان طور که
نتوانستند…

آرام آمدی. آرام تر از نسیم رفتی؛ رفتی تا آن سوی دیوارهای سنگی و هوای سنگین زندان.

مسافر شدی جاده هایی را که آن سوی ابرها، به بهار ختم می شد.

«سفر به خیر گل من که می روی با باد / ز دیده می روی اما نمی روی از یاد»

آزاد مرد

حورا طوسی

ایستاده بودی؛ به صلابت و استواریِ مردان حق، با عزمی که کوه را به زانو درمی آورد.
کهکشان نگاهت، گسیل نور بود در ظلمت ستم شاهی و ردیابی صداقتت، افشاگر سالوس شیادان حاکم.

زنجیرها و سیاه چال های شکنجه شب پرستان را می دیدی و به اقتدای ولایت، رایت حق را
برافراشته بودی؛ بی هیچ هراس و درنگی. به بی پروایی نور می تاختی تا دیوار شب را بشکنی.

ندای مظلومان، پژواک کلام رسایت بود که به ذائقه آلوده رژیم ستم شاهی خوش نمی آمد و تو
اما از منبر تعهد، به هراس تهدیدهای هولناک، پایین نمی آمدی.

«چون مرا عشق تو از هر چه جهان باز استد

چه غم از سرزنش هر که جهانم باشد»

تو، دل به آسمان بسته بودی و تن به تقوا و تعهد و تدین تکیه داده. تو سروتر از همه درختان،
بلندای بهار را می دیدی و کوتاهی زمستان را و جور سرما، قامتت را خمیده نمی کرد.

حالا شلاق هاست

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.