پاورپوینت کامل شهادت استاد شهید مرتضی مطهری رحمه الله ۲۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شهادت استاد شهید مرتضی مطهری رحمه الله ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهادت استاد شهید مرتضی مطهری رحمه الله ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شهادت استاد شهید مرتضی مطهری رحمه الله ۲۶ اسلاید در PowerPoint :
۱۲۴
شاهد عدل الهی
سید علی اصغر موسوی
باورشان شده بود که می توانند «تماشاگه راز» را با تیرگی تارها، بپوشانند!
باورشان شده بود که ابلیس در سایه «فُرقان»، قدم به حریم خاصّان خواهد گذاشت!
باورشان شده بود که چراغ معرفت را می توان با شکستن خاموش کرد!
باورشان شده بود که «شهادت» برای مقربان درگاه حضرت دوست، پایان است؛ پایان در
عدم، پایانی بی آغاز!
امّا کمالِ «انسان کامل»، در گذشتن از عالم ناسوت و پیوستن به عالم لاهوت است؛
عالمی که برای رسیدن به آن باید از «حماسه حسینی» تأثیر گرفت.
باید از کوی آشنا نهراسید؛ هر چند «سر شکند دیوارش»!
اضطراب، آرامشش را از دل ربوده بود؛ اضطرابی که برای وصال جانان داشت، اضطرابی که
سال های سال، آن را در خود پرورده بود تا از مرحله «گمان»، به مرحله «یقین» برسد.
اینک زمان رسیدن بود؛ رسیدن به آستان قرب الهی، رسیدن به مقام والای شهید!
سایه اهریمن پشت سرش، بی شباهت به «ابن ملجم» نبود تا «مرتضای» دیگری را به جرم بی
گناهی به شهادت برساند!
استاد، گاه به «امدادهای غیبی» می اندیشید و گاه به «تکامل اجتماعی انسان».
از «گفتارهای معنوی»اش که «مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی» بود؛ می شد، «انسان و ایمان» او
را در جهان بینی توحیدی سنجید و برای رسیدن به عظمت «وحی و نبوّت»، شرافت «انسان در
قرآن» را معیار «زندگی جاوید یا حیات اخروی» دانست.
«مقالات فلسفی» استاد شهید، «نقدی بر مارکسیسم» بود.
استاد، همه را به تفاوت «حق و باطل» آگاه کرد؛
باطلی که غفلت از آن، «علل گرایش به مادی گری» بود.
استاد، برای رسیدن به حق، «اصول فلسفه و روش رئالیسم» را به فرجامی مناسب رهنمون
شد.
افسوس، وجود تابناک «استاد» در عرصه علوم اسلامی، ابوجهل تیره روز روزگار را آزرد!
نام و یادش در اندیشه نیکان، جاودانه باد!
رفت؛ اما…
امید مهدی نژاد
«آن که مُردن پیش چشمش تهلکه ست
امر «لا تُلقُوا» بگیرد او به دست
آن که مُردن پیش او شد فتح باب
«سارعوا» آید مر او را در خطاب…»
حمزه سید الشهداء را گفته اند که بی زره به میدان کارزار می شتافت. طعنه زنانش گفتند: مگر
خداوند نفرموده است که خود را به دست خویش به هلاکت نیفکنید؟ و نمی دانستند که هلاکت،
مرگِ سیاهِ آنان است که مرگ را پایان آدمی می دانند و دل به عمرِ چهار روزه دنیا خوش دارند؛ نه
مرگ سرخِ کسانی که خطابِ «فاستبقوا الخیرات» را به گوش جان شنیده اند و به شوق دیدار
معشوق، از دمِ شمشیرْ، آبِ شهادت می نوشند…
عمری آموختن و آموزاندن، عمری خواندن و گفتن و نوشتن و عمری رنج بردن، برای بالا
بردن بنایی تازه و دست آخر محاسن به خون خضاب کردن.
به راستی از این بالاتر سعادتی در جهان هست؟
گلوله ای که مغز انقلاب را شکافت؛ نمی دانست که آن فکر برومند بار خود را برده است و به
عهد امانت علم وفاکرده است و تنها مانده است که امانت جان را به صاحبش باز دهد.
چه کور دلند آنان که می پندارند مرگ، پایان آدمی است و نمی دانند مرگ مردان بزرگ، آغاز
حیات حقیقی آنهاست، نمی دانند که مردان خدا، با مرگ زنده تر می شوند! چه کور دل بودند آنان
که می پنداشتند شهادت مطهری، مرگ انقلاب است!
مطهری رفت؛ اما اندیشه اش ماند تا به یاری خون شقیقه اش، در راستای زمان پیش برود و
تاریکی های جهل را به روشنایی علم بدل کند و خاطرات آفتاب را به یاد شب زدگان بیاورد.
مطهری رفت؛ امّا هرگز نخواهد مُرد.
تا رجعتی سرخ
امیر مرزبان
«استاده ام چو شمع مترسان ز آتشم!»
این کلمات مردی روحانی بود از خراسان و شهر فریمان که چون قندهای معروف شهرش،
شکر کلام و حکمت و فلسفه بر زبانش جاری بود.
مرتضی، آیینه خدا بود و معلم عشق.
درس عشق را از مکتب پدر آموخت و محضر شور و شروه را در دامان مادری وارسته درک
کرد.
۱۵ ساله بود که خون و حماسه را دید و در گوهرشاد مشهد، کنار لاله های پرواز کرده تا
ملکوت، زاری کرد.
هجرت، هماره راه آخر پرستوهاست.
و او به قم آمد؛ با هجرتی سبز تا به رجعتی سرخ برسد.
درس عشق خواند و مکتب ایمان را فهمید.
آمد و پُل زد میان علم و عشق.
روحانی بزرگ حوزه و دانشگاه، معقول و منقولمان آموخت تاسرایشی تازه از حکمت و نور
را در رگ ها مان جاری کند.
مطهری، پاره تن عشق بود؛ سلاله لیلاها و مجنون ها، و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 