پاورپوینت کامل روز بزرگداشت شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی ۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روز بزرگداشت شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی ۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روز بزرگداشت شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی ۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل روز بزرگداشت شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی ۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۴۴

حافظِ بوستان ادب

امید مهدی نژاد

«آب شوق از چشم سعدی می رود بر دست و خط

لا جرم چون شعر می آید، سخن تر می شود

قول مطبوع از درون سوزناک آید، که عود

چون همی سوزد جهان از وی معطّر می شود»

سعدی، حافظِ گلستان شعر و ادب است.

سعدی، باغبان بوستان فرهنگ فارسی است.

سعدی، تنها شاعری بود که معشوق، سهمیه شکرش را از دکان او تهیه می کرد.

سعدی، تنها واعظی بود که در مجلس وعظش غزل می خواند و تنها شاعری بود که در
شعرش موعظه می کرد.

سعدی، بوستانی ساخت که بلبلان ادب پارسی، بر شاخه هایش بنشینند و غزل ساز کنند.

سعدی، دست زمین را در دست آسمان گذاشت.

سعدی، مروارید گرانبهای عشق را که از دست شاعران درباری در جوی لجن افتاده بود، به
صدف دل های مردمان باز گرداند.

سعدی، دامن دراز قصیده را از زیر دست و پا جمع کرد که شاهد غزل، در حین طنّازی زمین
نخورد.

سعدی، در شیراز برای عنصری، مجلس فاتحه گرفت.

سعدی، شاعری بود که حق داشت زلف معشوق را شانه بزند.

سعدی، تنها شاعری بود که به تعداد کسانی که فارسی حرف می زدند تیراژ داشت.

سعدی، تنها شاعری بود که به هیچ ناشری التماس نکرد.

سعدی، جاده ای را گشود که حافظ، سوار بر اسب غزل در آن تاخت کند.

عطش جاری غزل

امیر مرزبان

جوش عشق، مرا به خود می خواند.

دایره بر دایره به تغزل رسیده ام.

سلام، مسافر خاکی جاده های تعبد! رنگ جادویی ات دارد تنم را به چرخشی شاعرانه
می کشاند.

این نقش حتی اگر جای دیگر مصور شده باشد، لا اقل می دانم هر روز در چشم های من زیباتر
است.

می دانم!

این عطش جاری در رگ های تو که سالیان دراز تو را گداخت، می شناسم.

می فهمم از پی چه سال ها روانه اقصای دور دست دنیا بودی.

پر از سیر آفاق و انفسی، ایستاده ای و به خدمت مشغول. نگران این که او که آن بالاترهاست
قبول می کند یا نه؟

نشسته بودی و در خاطرات خویش گم که کسی پیام تو را قادر است ببرد؟ وقتی شعر تو را
می خوانم، از خودم بیرون می زنم و گوش هایم منتظر صدای پای دوست می شود.

مرد آفتابی اندیشه! گلستان معانی ات و شنیدنِ پندهای حکیمانه ات لذت بخش است. گاهی
گم می شوم در سحر مواعظ تو و گاهی خلسه مجالست مرا می برد.

بوی شیراز

حمیده رضایی

«سنّت عشق سعدیا ترک نمی دهی، بلی

کی ز دلم به در رود خوی سرشته در گِلم»

دستانت را بر صفحات پیوسته تاریخ می گردانی. تو را مدینه فاضله ای امید است که وا
می داردت به نوشتن، به سرودن.

عشق، یاخته هایت را به وجد آورده است.

کلمات، بی تابند و ذهنت خالق.

خلق می کنی از کلمات، خوش آهنگی نظمی بی نظیر و نثری شکوهمند را.

پای در سفر و ذهنی سیال، از مسیری به مسیری، از آسمان و زمین فانوس در دست.

تمام دریچه های باز، تو را به خود می خوانند. با قلمی و کاغذی و ذهنی که نمی گنجد در
دایره ای محدود.

تو را عشق، بی خود می کند، می نویسی و می سرایی، تو را نه بوستان، نه گلستان، تو را هیچ
یک به اندازه ادراک وسیعت نخواهد بود.

کهن شود همه را به روزگار، ارادت

مگر مرا که همان عشق اول است، زیادت

مرا هر آینه روزی تمام کشته ببینی

گرفته دامن قاتل به هر دو دستِ ارادت

تو را نمی گنجاند در خویش زمان؛ که فراتر از زمان خویش، بال گشوده ای در فضایی
یکدست از آسمان دیروز تا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.