پاورپوینت کامل روز بزرگداشت استاد سید محمدحسین شهریار ۲۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل روز بزرگداشت استاد سید محمدحسین شهریار ۲۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روز بزرگداشت استاد سید محمدحسین شهریار ۲۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل روز بزرگداشت استاد سید محمدحسین شهریار ۲۱ اسلاید در PowerPoint :
۱۱۴
شور تغزل
سید علی اصغر موسوی
… آرزوی «شهریاری» داشت، دل به زلال آبی روستا سپرد و در سایه چترهای سبز احساس،
دست به دست حیدربابا داد تا به بیکران لاجوردی آسمان برسد!
از دامنه های پر بنفشه حیدر بابا که نجوای جویبارهایش، شعر بهار می سرودند، آغاز به
سرودن کرد؛ سرودن تغرّل های سبز، تغرّل های آبی، تغرّل های سرخ؛ به سبزی جوانه های گندم؛
به زلالی آب چشمه ها، به سرخی لاله های وحشی. آغاز به سرودن کرد؛ سرودن از نگاه مهربان
پدر بزرگ و تبسّم دلنشین مادربزرگ از گرمای دست های پدر! از آغوش پر محبت مادر.
سرودن از خوشه های طلایی خرمن ها.
سرودن از کوزه های صف کشیده کنار چشمه.
سرودن از گونه های آفتاب خورده کودکان!
سرودن از هیاهوی پیچیده در دل کوهسار؛ از نی چوپان عاشق.
از شرمناکی دلنشین نوعروسان، از صدای ساز، از بوی نان عروسی.
از خانه ای که بوی نان، بوی بهشت و بوی دست آسمان می داد…
از روستا کوچید.
شهری شد؛ اما چگونه با دل عاشق کنار می توانست بیاید؟
چگونه می توانست تبلور آن همه عاشقانگی را از دل خود بزداید؟
باید می نوشت؛ باید می سرود؛ باید تکرار می کرد در خود زندگی را، بودن را؛ بودن در کنار
زیبایی هایی را که هیچ گاه فراموش نمی شوند.
نوجوان «روستایی» در سر هوای «شهریاری» داشت؛ شهریاری بی زوال، شهریاری بدون
سریر؛ شهریاری که قصر آرزوهایش را از خون دل مردمان نسازد، شهریاری که گرد یادش در
دل ها نشیند؛ نه خار ستمش بر چشم ها.
… و «سید محمدحسین»، شهریار شد؛ «شهریار شعر ایران»، شهریاری که از رشحات قلمش،
جز عطوفتِ مهر، جز شیداییِ عشق، جز تبسّم وصل، نتراوید و جاودانگی غزل هایش،
ماندگارترین اثر روزگار شدند.
و امروز در جای جای فلات گسترده ایران، یاد و نامش باشکوهی همراه است که دماوند دارد.
با عظمتی همراه است که الوند دارد، با صلابتی همراه است که سهند و سبلان دارند، با
عطوفتی همراه است که حیدربابا دارد.
امروز، یاد و نام «شهریار» بر دل هایی حکومت می کند که تاول دست هاشان آیه آیه عبادت
است و سوره سوره نجابت.
امروز شعر شهریار، باز هم محفل آرای کسانی ست که کلبه های احساسشان هنوز هم دَم از
همدلی و همزبانی می زند.
امروز روح شهریار، باز هم با مردمی همراه است که سال ها در کنارشان بوده؛ در غم و شادی،
در جنگ و صلح، در نوش و نیش روزگار، در توانایی و ناتوانی آنها. امروز روز شهریار
شهریاران ایران است؛ روز شعر، روز تغزّل.
روستازاده عاشق
باران رضایی
آفتاب دهکده دارد غروب می کند
ماه کم کم دارد از پشت ابرها سر برون می کند.
و من قصّه تو را برای کودکان آبادی می خوانم؛
قصه «خان ننه» که رفت و غصه دارت کرد
قصه «خاله فاطمه» و مهربانی هایش
قصه «ملا ابراهیم» و مکتب و بچه ها
قصه «خشگناب» و اهالی باصفایش.
پسرم!
«حیدر بابا» به یاد توست.
به یاد توست وقتی که امواج رودخانه هایش غرش کنان روی هم می غلطند و می روند وقتی
دخترانش صف بسته و به تماشای امواج دل داده اند.
وقتی باغچه هایش پر گل و شکوفه است.
وقتی سوز کلامت، پا به پای ناله ساز «عاشیق ها» تا دور دست می رود.
پسرِ روستازاده عاشقم!
پشتم به مهربانی ات گرم است و دلم خوش به سادگی و صفای قلمت.
کاش نسیم، دسته گل های وحشی را که کودکانم برایت چیده اند به تو برساند!
جوانمردِ همیشه زنده آبادی!
راهت از من کج نشده که اکنون پیش چشم من ایستاده ای.
خاطره شیر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 