پاورپوینت کامل تورا من چشم در راهم (به آستان حضرت ولی عصر) ۱۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تورا من چشم در راهم (به آستان حضرت ولی عصر) ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تورا من چشم در راهم (به آستان حضرت ولی عصر) ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تورا من چشم در راهم (به آستان حضرت ولی عصر) ۱۴ اسلاید در PowerPoint :
۱۰۷
عطر تو
رزیتا نعمتی
مولای من! کاش می دانستم کدام دعا از کدام نفس و در کدامین جمعه
اجابت می تواند تأثیر کند و قدم های تو را به چشم های من باز گرداند.
بیا که از جذبه چشم تو، تولدی دوباره را منتظریم؛ آنجا که در دعاهای بغض
کرده، تو را می خوانیم، عطر تو در کلماتمان جاری می شود.
… تا ظهور
مهدی جان! امروز، مضمون غزل های آتشین عشق تویی.
بی رخصت تو، هیچ حرفی به پایان نمی رسد؛ زیرا تو صاحب زمان و مکان
دل های عاشقی.
ای کاش می دانستم در کجای زمان ایستاده ای که غیبت تو از حضور هم
روشن تر است.
جمعه ها تبسم نامت را که تکرار می کنیم، به گریه می رسیم؛ مجالی به چشم هایمان بده تا در این
ساحل خاموش، رخصت دیدارت را بیابند. بیا و به آنها که زبان عشق را نمی فهمند، عشق بیاموز!
بیا آقا!
مولای من! اگر حمایت چشم های تو نباشد، زمین از حرکت می ایستد. وقتی بغض ما که از دوری
توست، آتشفشان ها را بر می انگیزد، دیگر از قلب منتظرانت نپرس. نپرس که جرعه نوشان غمت، هر
جمعه چگونه در مفاتیح الجنان، نشانی ات را می جویند؛ حال آنکه پیمانه واژگون چشم های خیس
انتظار، پرده ای بر دیدگانمان بسته است. تا آن زمان که پرده برافتد چه ها کند! گوشه چشمی از
شفاعتت، آبرویی است برای فرداها. با زیباترین غم هایمان صدایت می زنیم:
بیا که بی تو روزها
چو رشته های موی من
یکی سپید می شود، یکی سیاه می شود.
گندم ها چشم به آسمان دوخته اند
میثم امانی
الا یا حضرت باران! زمین گرم است بی تو و پنجره ها آتش گرفته اند.
ابرهایی را که بادهای دور دست می آورند، شلاق پرتو خورشید، فراری می دهد و همچنان آتش
است که می بارد از آسمان. آیا نوبت رعد و برق های سیل آسا نشده است تا فرصتی دیگر به ابرها
بدهند برای باریدن؟
صدای العطش کویرهاست که می آید. بیابان، دو زانو، پای چشمه های خشکیده نشسته است؛
هیچ برکه ای اشک نریخته است انگار!
هوای دم کرده بعد از ظهر، هجوم می آورد به کوبه درها. تشنگی بیداد می کند و گندم ها چشم به
آسمان دوخته اند.
از باران چه خبر؟
الا یا حضرت باران!
بخارهای کسل کننده رخوت، بر صبح های اول وقت تنیده اند و چشم ها را سنگینی غفلت ربوده
است.
رهگذران، خاکی شده اند؛ کجاست مشت آبی که لباس های گرد گرفته را بتکاند و سر و روی
پرنده ها را بشوید؟
تعلقات زمینی، غبارگونه، بر چهره ه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 