پاورپوینت کامل ولادت حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام ۶۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ولادت حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ولادت حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ولادت حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام ۶۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۱

پنج شنبه

۱ آذر ۱۳۸۶

۱۱ ذیقعده ۱۴۲۸

۲۲.Nov.2007

سلام بر حجت هشتم

محبوبه زارع

یک دسته کبوتر و عطش، آبادی

تفسیر دل و پنجره فولادی

باز اسم تو بر زبان دل، افتاده است

ماییم و همین جنون مادرزادی!

میان آتش عشقت، تمام دل گم شد

و گوش، زخم زبان های تلخ مردم شد

درود بردل آکنده از خیال غمی

که کنده از خود و وصل امام هشتم شد

****

و سلام بر تو، آن دم که طلوع مشرقی ات، جان عالم را به بشارتی لم یزلی، سبز می دارد و صدای
گریه ات در خانه امام کاظم علیه السلام ، دامنه ای از شعف را برای همیشه رقم می زند.

سلام بر تو که گستره خِلقت، جز با حضور روشن تو تکامل نمی گرفت و اهل بیت روشنایی، جز با
وجود بی نهایت تو، خدا را برای همگان ترسیم نمی کرد.

مهربانی ممتد

رأفت و مهربانی، از قلب آسمانی تو سرچشمه می گیرد و بزرگی و بی کرانگی، در امتداد تو جریان
دارد.

ولایت، هدیه روشن و اساس عنایت خداوندی است بر خلق. و تو نماد مهربانی خدا با کائناتی.
قدم در عالم خاک می گذاری؛ تا به یمن آمدنت، مدینه های جهان، ممتد بمانند و حیات ادامه داشته
باشد.

بنیان گذار سلسله تکامل دل ما

یا انیس النفوس! خوب می دانیم که آرامش ایران، مدیون حضور تو در خراسان است و قبله گاه
آمال شدن این سرزمین، تنها وابسته به تبسم کروبی تو در مشرق زمین است.

آمده ای تا پویاترین عشق را در دل ما بانی باشی و سلسله تکامل را بنیان گذار!

غریب توس

امروز از سبزترین روزهای خداست؛ روز شکوفایی تو در دامن نجمه خاتون؛ روز لبخند
امام کاظم علیه السلام ؛ روز آرامش زمین؛ روز پشتوانه دار شدن عشق و روز قرار تمام آهو دلانی که در محبت
ولایت، سایه بانی از جنس عبودیت دارند. آمدنت با شکوه و میلادت خجسته باد، ای غریب توس!

زیارت

محمد علی کعبی

این باران نیست که تبعید می شود؛ این زمین است که گاهی قسمتی از آن، از سرزمین باران
فاصله می گیرد. تحول، ارمغان شکوهمند دست های اوست.

هر چند گاهی چتر سیاهی، ناجوان مردانه، عقلی یا احساسی را از نفس کشیدن باز دارد، اما چه
قسمت از مملکت حضرت باران در سیطره چتر است؟ مگر نه آنکه حکومت حضرتش، حکومت بر
قلب هاست؟!

پس این آواز زمین است که می خواند: ای سروش حقیقت، مباد پنجره ای رو به تو بسته یا
لحظه ای از آغوش مهربانی ات گسسته!

این، نجوای دل زائر است که: «پرواز را از یاد نخواهم برد بر گرد گنبد طلایی ات و لذت پروانه شدن
را بر گرد شمع همیشه روشن وجودت»

به یقین، او می شنود و صداها، زمزمه ای عاشقانه اند.

صراط مستقیم

قدری درنگ کن، در این واهه های جدا شده از بوق و زنگ.

تو میهمان مردی هستی که صراط المستقیم، رو به روی انگشت اشاره اوست.

حج فقیران، استطاعت سفر به لحظه های نورانی ادراک می دهد.

آرام قدم بردار. تو در محدوده آرامشی و بوی مدینه در این محیط پر می زند.

باور کن بی هیچ حاجتی هم اگر آمده باشی، دست خالی برنخواهی گشت.

بوی پیراهن یوسف

وارد می شوی و انگار صاحب خانه، هیئت بی مثال خویش را با تار و پود تمام اشیا گره زده است.
وارد می شوی و هوا آکنده به عطر یوسف آل محمد است.

بادها درمانده اند که به چه بشارتی این نشانه ملموس در حرم را به کنعان برسانند؟

صدای آشنایی از سمت مدینه می وزد. انگار موسی بن جعفر علیه السلام ، فرزند را با همان معصومیت
کودکانه، در آغوش دارد. او را می بوید و می بوسد و عاشقانه می گوید: «بِأبِی أَنتَ و أُمِّی مَا اَطیَبُ
ریحَک و أطهَرُ خَلقَکَ و أَبیَنُ فَضلکَ»

هشتمین چراغ روشن شد

معصومه داوودآبادی

«آب زنید راه را هین که نگار می رسد

مژده دهید باغ را بوی بهار می رسد»

کوچه های ذیقعده را پشت سر می گذارم و در یازدهمین منزل فرود می آیم. اینجا پروانه های
سپید، چشمان پنجره ها را پوشانده اند.

هر طرف که نگاه کنی، ترانه میلاد است و خنیاگرانی که بر دف ها می کوبند. تو آمده ای، با ردایی از
سپیده تا آهوان توس را ضمانت کنی.

می شناسمت، ای هشتمین چراغ!

نامت، دستگیر دل های بی پناه و شبکه های ضریحت، پلی است تا نیازمندان، از رودخانه های
رنج، عبور کنند. تو آمده ای تا مهربانی مان بیاموزی.

دوستت دارم ای سنگ صبور این همه قلب بی قرار!

از مدینه تا توس

با تو، زانوان لرزانم به آرامش، رضا می دهند و چشمان شناور در غروبم، بهجتی سبز را تجربه
می کنند.

من با تو، آینه ای می شوم تن شسته از غبارها و زنگارها؛ آن گونه که آفتاب، سلول های جانم را
شعر می شود.

تو را در زمستان های سرما و سکوت، صدا کرده ام؛ با دستانی از حاجت و در بهاری از اجابت، غوطه
خورده ام.

از مدینه تا توس، مرورت می کنم و ثانیه های سترگ ولایتت را می ستایم.

تو، هشتمین ستاره ای در آسمان فیروزه و لبخند. رودها همچنان بزرگی ات را در غرفه های آب،
روانند. می آیی و دروازه های آفتاب گشوده می شوند.

زمزمه نامت وسیعمان می کند

می آیی و شهر را بشارت پرنده و آبشار، به دست افشانی می خواند.

زمین، ریشه علوی ات را بر خویش می بالد. آسمان، شاخه های هاشمی ات را به تحسین، ستاره
می پاشد ای آن که ابهت بی بدیلت، تار و پودمان را به سکوت می خواند؛ ای آن که زمزمه نامت،
وسیعمان می کند، باران کرامتت را بر ما بگستران تا از تشویش این همه، در دور دست آرامش ساکن
شویم. ما را بخوان به بلندای افق دریایی ات و از انزوای این همه تاریکی، رهایمان کن.

اگر تو بطلبی…

میثم امانی

بر آستانه حرم تو هر که سر فرود بیاورد، بزرگ خواهد شد.

دست ها بر بلندای ردای تو حلقه اند و نفس ها، گره خورده اند به حال و هوای حرمت.

پیمودن بیابان ها سهل است؛ اگر تو بطلبی و از تاریکی جاده ها چه باک، اگر مشعل به دست تو
باشد.

هر که در پیشگاه عرفانی ات سر فرود بیاورد به لذت آزادگی خواهد رسید و رها خواهد شد از
دریچه های بسته.

مسیحا دمی… و اشاره ات کافی است تا دگرگون شدن قلب ها را رقم بزند.

هر که دل به دست تو بسپارد، روح عطوفت را در او خواهی دمید و روانه اش خواهی کرد به حصار
حصین ولایت.

همه چیز بوی رضا علیه السلام می دهد

درخت های این سرزمین، با نور گلدسته های تو بزرگ می شوند و گل ها، طراوت از گنبد طلایی تو
می گیرند. بادهای این سرزمین، هر سحر بوی تو را می دهند و باران ها، لطافت تو را دارند.

عشق در این مرز و بوم، در نام تو خلاصه شده است و حیات، شجره ای است که باغبانش تویی.
افتخار علم و دانش در این دیار این است که پیش کش سرای تو باشد. نشان های قهرمانی، ضرب نام
تو را دارند و تابلوهای مینیاتور، تنها برگ سبزی است هدیه درویش.

پهلوانان در این آب و خاک، مریدان بارگاه تواند و دانشمندان، شاگردان مکتب آسمانی ات.

از تو نوشتن، مایه مباهات است و از تو سرودن، افتخار زبان ها. چه سعادتی بالاتر از آنکه برای تو
قلم بزنیم!

فقط تو را می شناسیم

باور کن اشک ها برای زیارت تو، لحظه شماری می کنند و نفس ها، حبس می شوند تا کبوترانه،
پیش پای ضریحت بپرند؛ نکند لیاقت کبوتر شدن در آسمان حرمت را نداشته باشیم! ای
سلطان توس، ای شمس الشموس! این همه دست برافراشته می شود تا برسد به خاک پای تو.
دست ها بسته نیستند؛ دست ها هنوز می توانند برخیزند و جرعه ای از تو بطلبند؛ نکند دست هایمان را
برگردانی!

ای یادگار اهل بیت در غریبستان مرو! غریبه های این مرز و بوم تنها تو را می شناسند و حرمت،
کعبه نیازمندان شده است.

اشتیاق، قلب هایمان را سوزانده است؛ نکند آشنا نشویم با رایحه شفاعت تو و در ظلمت خویش
بمانیم!

پناهنده توایم آقا!

رزیتا نعمتی

یا ضامن آهو، به ضریحت که چشم می دوزم، رازی میان زمزمه های من با تو از نگاهم جاری
است. راز نهانی ام را بخوان که هلال طلایی گنبدت، ماه شب های تار دل شکستگان است.

رو به روی جلال تو می ایستم تا اشک هایم را قطره قطره در صحن حرمت جاری کنم.

پنجره فولاد تو، جاده ابریشمی است برای ذهن خستگان تا به تو پیوند خورند.

در هیاهوی بی پناهان، پاسخ تو را می شنوم که از آن سوی پنجره زمزمه می کردی: «نگاه دار
سر رشته تا نگه دارم».

بیا و زائرانت را که پرندگان بی بال و پر تواند و به نوشیدن جرعه ای از نگاه تو دل خوشند، همچون
کبوتران گنبدت پناه گاه باش.

هشتمین رکعت عشق

رضا جان! گلوی بغض کرده زائرانت، امروز به دنبال واژه ای است برای تبریک میلادت. کبوتران،
به صف می نشینند تا یکی یکی رو به روی تو ادای احترام کنند. ای بی کرانه! کدام دریایی که
کشتی نشسته گان عالم، در کنار تو پهلو می گیرند تا در لنگرگاه مهر تو، چند روزی آشیانه کنند؟

تو کدام آسمان صافی که همه در هوای تازه یادت نفس می کشند تا دل شوره های بی کران
تنهایی خود را به آرامش پرکشیدن در خنکای گنبدت برسانند؟

غروب ها وقتی گام های سبز صدای اذان در مناره ها می پیچد و دل را در لذتی هراسان رها
می کنم، در سقاخانه دلم آماده اقامه هشتمین رکعت نماز عشق می شوم. السلام علیک یا
علی بن موسی الرضا.

زیرنویس:

میلاد هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت بر عاشقان طریقش مبارک باد.

میلاد علی بن موسی الرضا، مأوای دل شکستگان و تکیه گاه درماندگان، بر دلدادگان بارگاه و
حریمش مبارک باد!

کبوتر دلم به شوق رضا علیه السلام بال می زند

سودابه مهیجی

«فروغ ماه می دیدم ز بام قصر او روشن

که روی از شرم آن، خورشید در دیوار می آورد»

حافظ

فراتر از فصل های خستگی تمدن، تقویم را همیشه در روزهایی مختصر خلاصه می کنم؛
روزهایی که جاده ها ناگاه از میان برداشته می شوند و من در سرزمین مشرقی تو، مفتخر و
مشتاق،اتفاق می افتم؛ روزهایی که خدا، آغوش عاشقانه حرمت را با من در میان می گذارد و
دست هایم به لمس مقدس آن در و دیوار، زائر می شود.

صدایم می زنی و هر جا که باشم، بی درنگ به پا می خیزم. تو سلطانی و امر، امر توست. هرگاه که
بخواهی، بی چون و چرا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.