پاورپوینت کامل شهادت حضرت امام علی نقی (هادی) (ع) ۴۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شهادت حضرت امام علی نقی (هادی) (ع) ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهادت حضرت امام علی نقی (هادی) (ع) ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شهادت حضرت امام علی نقی (هادی) (ع) ۴۹ اسلاید در PowerPoint :
۱۳۹
ـ یک جرعه آفتاب
ـ اشاره
ـ زلال قلم
ـ شعر
ـ کوتاه و گویا
ـ آورده اند که …
ـ نظر ما اینه…
ـ کتابستان
یک جرعه آفتاب
به کوش: امین عظیمی
۱. هر که از خدا پروا نماید، از او پروا کنند و هر که از خدا فرمان برد، از او
فرمان برند و هر که از خالق اطاعت کند، از خشم مخلوق ترسی به خود راه ندهد و هر که
آفریدگار را خشمگین سازد، پس باید مطمئن باد که به خشم آفریدگان دچار آید.[۷۲]
۲. هر که از مکر خدا و مواخذه دردناک او آسوده خاطر باشد، دچار تکبر گردد تا آنکه
قضای الهی و امر نافذش بر او جاری شود. هر که خدا را از روی دلیل روشن بشناسد،
مصایب دنیا بر او سبک آید، هر چند قطعه قطعه شود و پراکنده گردد![۷۳]
۳. هر که دوستی و نظر خود را به طور کامل و صادقانه در اختیارت گذارد، تو نیز با
تمام وجود از او اطاعت کن.[۷۴]
۴. هر که برای خود شخصیت و ارزشی قائل نشود، از گزند او خاطر جمع مباش.[۷۵]
۵. دنیا بازاری است که عدهای در آن سود برند و عدهای هم زیان نمایند.[۷۶]
اشاره
درآمد
محمدعلی کعبی
حضرت امامهادی(ع)، در نیمه ذی حجه سال ۲۱۲ هجری قمری، در محلی به نام «صریا» ـ از
محلههای نزدیک مدینه منوره ـ به دنیا آمد. حدود چهل و یک سال از عمر شریفشان گذشته
بود که به شهادت رسید و حدود سی و سه سال از عمر شریفشان را پیشوا و امام مسلمانان
و شیعیان بودهاند. از القاب گرامی حضرت میتوان به «نقی»، «عالم»، «فقیه»، «امین»
و… اشاره کرد. حضرت امامهادی(ع) سرانجام، به دست معتمد عباسی، با زهر، به شهادت
رسید؛ در حالی که هنگام شهادت ایشان، کسی جز حضرت امام حسن عسکری(ع) بر بالین حضرت
حاضر نبود.
امامهادی(ع) و زیارت جامعه کبیره
امامان بزرگ ما هنگام زیارت قبور شریف پدران خود و لابهلای سلامهای عاشقانه و
عارفانه، بهترین واژهها و جملههای ممکن را برمیگزیدند و تنها به یک دیدار و
تجدید خاطره بسنده نمیکردند.
امامهادی(ع) نیز درقالب دو زیارت معروف خود، «زیارت جامعه کبیره» و «زیارت غدیر
یا امیرالمؤمنین(ع)» به خوبی به ارتقای فهم عمنومی و دانش اعتقادی و کلامی پیروان
خود پرداختند.
زیارت جامعه کبیره، جامع و مانعترین گفتار امامشناسی است. حضرت امام خمینی(ره)،
هنگام زیارت امام رضا(ع) و حتی خواهر گرامیشان حضرت معصومه(س) با وجود کهولت سن،
تمام این زیارت مأثور از امامهادی(ع) را با خضوع و خشوع خاصی، از حفظ و ایستاده
میخواندند و اهتمام علمای بزرگ دین، به این گرانقدر نور این، نشان از اهمیت مطالب
عمیق آن دارد. موسی بن عمران نخعی میگوید به امامهادی(ع) گفتم گفتاری به من
بیاموز که هنگام زیارت یکی از شما اله بیت(ع) بر زبان جاری کنم و ایشان زیارت جامعه
کبیره را خواندند.
زیارت جامعه کبیره، دانشگاه امامشناسی شیعه است که از تراث ارزشمند امام علی
نقی(ع) به شمار میآید.
با تأمل در زیارت جامعه کبیره، خواهیم دانست که امامان معصوم(ع)، بهترین حرکت
وجریان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی وب هترین توری جهانی را به دنیا عرضه کرده
اند و کسانی که بر غیر از راه آنان قدم بگذارند، به یقین، گمراه خواهند شد.
پس به اعتراف بخوانیم که:
فَالرَّاغِبُ عَنکُم مارِق و اللّازِمُ لَکُم لاحِقٌ وَ المُقَصِّرُ فِی حَقَّکُم
زاهِقٌ
وَ الحَقُّ مَعَکُم وَ فِیکُم وَ مِنکُم وَ إِلَیکُم وَ أَنتُم أَصلُهُ وَ
مَعدِنُهُ».
این زیارت ارزشمند، تکرار مطالبی مسلم نیست؛ بلکه با نگاهی گذرا به سیره ارزشمند
امامهادی(ع) پی میبریم که ایشان با این مطالب، مردم را به سطح قابل توجیه نسبت به
حکومت وقت و داراییهای معنوی و ارزشمند فراموش شدهشان رساندند و اکنون در جهان
معاصر و در دنیای خوبیها و بدیهای ممزوج شده و در سرزمینهای اسلامی و غیراسلامی،
به خوبی میتواند برای هر فرد حقیقتجو،هادی راه سعادت باشد.
زلال قلم
سامرا
محمدعلی کعبی
این در و دیوار، این اتاق قدیمی که در آن به خاک سپرده شدهای، این خانه که امروز
حرم نام دارد، مناجاتهای تو را باید به یاد داشته باشد و دردهای بی نهایت امامت را
به چم دیده باشد؟
چند بار تفتیش؟ چندبار درهای بسته و چشمهایی که از در و دیوار، برای یافتن یک مدرک
جرم میباریدند؟ امروز دیگر هیچ حصاری نیست و هیچ محدودیتی.
تو از اول هم عسکری نبودهای ونامت از درستکاترین و ای دانشمندترین از اول و از
همان نقطه کوچک در محاصره برگذشته و آینده تاریخ شکوهمندانه میتابید.
پس کجایند قصرهایی که ایستاد، بر قله هیا کوه مغرورانه فخر میفروشند؟ تا ببینند
اکنون کیست که جاودانه است و بارگاه مقدسش از دور و نزدیک زیارت میشود.
میدنه
آمده بودند جان مدینه را ببرند تا مدتی بعد، بدون او با خبری سهمگین بازگردند.
هرچند وقت یک بار، شعاع آفتابی از مدینه میروید و خواب آلوده ابرهای تیره را
میشکافد.
پس میآیند و عاجزانه آفتاب را در محاصره میگیرند.
یک صبح، یک غروب، یک روز بارانی است. روز وداع
روزی اشکها، خورشیدشان را رهسپار طوس کردند و امروز دیگری را رهسپار سامرا.
بعد از تو دیگر میشکنند تمام درختان تازیانه خوردهای که بر ابهت کوه تکیه داده
بودند.
دیوارها و کوچهها، پشت سرت به حرکت درمیآیند و پنجرهها بر هم کوبیده میشوند.
دیگر نان تازه که نه، بوی نان تازه بر دستهای فقرا عبور خواهد کرد.
… و ما
با این شهر چه کردهای، ای شهروند صمیمی!
مگر دادی مانده است که به فریادش نرسیده باشی؟! یا درماندهای که پناهش نداده
باشی؟!
امروز ما سیاه چهرهگان فقیریم و جهان پر دود و دممان امانمان را بریده است بگیر
دست ما را از عمق تاریخ، تا جهان را با خو دبر صندلیهای درس آداب شهروندی تو
بنشانیم؛ تا زندگی را از تو بیامزیم؛ از تو که زندهای و خاک، تنها جسم خاکیات را
به امانت دارد.
هنوز از دهانت نور میدوید و هرگاه به زیارت تو میآییم، با فانوسی در دست به سوی
دهکده جهانی باز میگردیم.
دشداشه مهربانیات چه دلپذیر میوزد!
بارها دفتر را آتش زدند و خاکستر کردند و خاکستر را به دست باد سپردند و هر بار
ققنوسی از میان خاکستر متولد شد؛ با کلماتی قدسی در صدایش.
خدا میخواست تو، سرمشق تکلیفهای ما باشی؛ ولی انسان دوباره خودسرانه شروع به
نوشتن کرد و روی سرمشق خط کشید. حالا که دفتر زندگیمان پر از کلمات خط و خط خوردگی
شده است، دنبال سرمشق میگردیم و پیدا نمیکنیم.
شعر
دلتنگی
محمدعلی کعبی
مرگ آسمانی خورشید اتفاق افتاد روی زمین
مارهای سمی مرموز و خبرهای بین شک و یقین
باز هم زمین در افتاده است نگران با سوالهای دلش
می روی وب از حکومت شب؛ بی تو، پس چگونه صبح میهن؟
بوی نان تازه میآید توی کوچههای دلتنگی
کودکی سراغ گرفت از تو در نگاه مادری غمگین
قصری افتاده است بر قله یاد شهرهای آن شب تو[۷۷]
جام تلخ شراب میشکند نصف شبها، همیشه، بعد از این
لشکری است در محاصرهات رفتهای و باز خاطرهات
تیرها نشانده است در دل شب خوابها ربوده است از بالین
غزل ۱۴ از کتاب او
مهدی زارعی
خوابی پلید و پست و پر از رعشه گناه
در یک شب بدون ستاره، بدون ماه
شاعر به هیأت غزلی شد که بعد از او
دفتر سفید بود؛ ولی بیتها سیاه
وقتش رسیده بودکه از خود رها شود
راهی شود به سمت و یاری بدون راه
راهی که شد نوشت: قلم، بعد از این بخند!
خطی بکش به هر چه که افسوس، هر چه آه!
شعر تو نور و عمر تو چاهی به عمق گوا
پس با طناب نور، درآی از گلوی چاه
از او بگو که هیچ نمیگفتهاش زبان
از او بگو که هیچ نمیدیدهاش نگاه
مردی که ناشناخته بوده است و مانده است
این بیت گنگ نیز بر این گفتهام گواه:
طوفان ناوزیده بر افلاک سر به زیر
آزاد در محاصره سردار بیسپاه
مردی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 