پاورپوینت کامل شهادت حضرت امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شهادت حضرت امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهادت حضرت امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شهادت حضرت امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۲۹

جمعه

۱۶ اسفند ۱۳۸۷

۸ ربیع الاول ۱۴۳۰

۶.Mar. 2009

ـ یک جرعه آفتاب

ـ اشاره

ـ گفتار مجری

ـ نکته ها

ـ چراغ راه

ـ زلال قلم

ـ شعر

ـ کوتاه و گویا

ـ آورده اند که…

ـ نظر شما چیه؟

ـ کتابستان

یک جرعه آفتاب

در پرتو کلام نورانی حضرت امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ

رقیه ندیری

«مِنَ التَّواضُعِ السَّلامُ عَلی کُلِّ مَنْ تَمُرُّ بِهِ و الْجُلُوسُ دُونَ شَرَفِ الْمَجلِسِ؛ از تواضع است بر هر کس که می گذری سلام کنی و در جایی غیر از بالای مجلس بنشینی».[۱]

«قَلْبُ الأَحْمَقِ فِی فَمِهِ وَ فَمُ الْحَکیمِ فِی قَلْبِهِ؛ دل انسان احمق پشت دهان اوست و دهان مرد حکیم در دلش».[۲]

«لایَشْغَلُکَ رِزْقٌ مَضْمُونٌ فِی عَمَلٍ مَفْرُوض؛ روزی ای که خدا ضامن آن شده تو را از عملی که واجب است باز ندارد».[۳]

«لَیْسَ مِنَ الاَدَبِ اِظْهارُ الْفَرحِ عِنْدَ الْمَحْزُون؛ اظهار شادمانی نزد فرد غمگین، از ادب نیست (بی ادبی است)». [۴]

«ریاضَهُ الْجاهِلِ وَردُّ الْمُعْتاد عَنْ عادَتِهِ کَالْمُعْجِز؛ تربیت کردن نادان و بازگرداندن شخصی که به چیزی عادت کرده، مثل معجزه است».[۵]

نص بر امامت آن حضرت (حضرت صاحب الزمان(عج))

«امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ در پاسخ به پرسش از حجت و امام بعد از ایشان فرمود: فرزندم محمد، اوست امام و حجت پس از من. هرکس بمیرد و او را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است. بدانید که او را غیبتی است که جاهلان درباره او سرگشته می شوند و باطل گرایان به نابودی افتند. کسانی که (برای ظهور او) زمان تعیین کنند دروغ گویند…».[۶]

امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ

«وَ یَسْتَأنِسُ اللهُ بِهِ وَحْشَتَه قائِمَنا فِی غیبَتِهِ و یَصِلَُ بِهِ وَحدَتَهُ؛ خداوند به وسیله او (حضرت خضر ـ علیه السلام ـ ) غربت قائم ما را در دوران غیبتش به انس و دوستی، و تنهایی او را به پیوند و آشنایی مبدل می سازد».[۷]

اشاره

پیشوای یازدهم

فاطمه سادات کارشناس

خلفای عباسی از هرگونه اعمال فشار و محدودیت نسبت به امامان دریغ نمی کردند و این فشارها در عصر امام جواد و امام هادی و امام عسکری ـ علیه السلام ـ در سامرا، به اوج خود رسید. شدت این فشارها به قدری بود که سه پیشوای بزرگ شیعه که در مرکز حکومت آنها (سامرا) می زیستند، با عمر کوتاهی، جام شهادت نوشیدند؛ امام جواد ـ علیه السلام ـ در ۲۵ سالگی، امام هادی ـ علیه السلام ـ در ۴۱ سالگی و امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ در ۲۸ سالگی که جمعاً ۹۴ سالی می شود. این حاکی از شدت فشارها و صدمات رسیده بر آنها است، ولی در این میان فشارها و محدودیت های زمان امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ ، به دو علت از دو پیشوای دیگر بیشتر بود:

۱. در زمان امام عسکری ـ علیه السلام ـ شیعه به صورت یک قدرت عظیم در عراق درآمده بود و همه مردم می دانستند که این گروه، به خلفای وقت معترض اند و حکومت هیچ یک از عباسیان را مشروع و قانونی نمی دانند؛ بلکه معتقداند امامت الهی در فرزندان علی ـ علیه السلام ـ باقی است و در آن زمان، شخصیت ممتاز این خانواده امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ بود. گواه قدرت شیعیان، اعتراف «عبیدالله» وزیر «معتمد» عباسی به این موضوع است. توضیح اینکه پس از پاورپوینت کامل شهادت حضرت امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint برادرش جعفر کذاب، نزد عبیدالله رفت و گفت «منصب برادرم را به من واگذار، من در برابر آن سالیانه بیست هزار دینار به تو می دهم. وزیر به او پرخاش کرد و گفت: احمق! خلیفه آن قدر به روی کسانی که پدر و برادر تو را امام می دانند، شمشیر کشید تا بلکه بتواند آنان را از این عقیده برگرداند، ولی نتوانست، و با تمام کوشش هایی که کرد، توفیقی به دست نیاورد؛ اینک اگر تو در نظر شیعیان امام باشی، نیازی به خلیفه و غیرخلیفه نداری و اگر در نظر آنان چنان مقامی نداشته باشی، کوشش ما، در این راه کوچک ترین فایده ای نخواهد داشت!

۲. خاندان عباسی و پیروان آنان، طبق روایات و اخبار متواتر، می دانستند مهدی موعود که تارومارکننده کلیه حکومت های خودکامه است، از نسل حضرت عسکری ـ علیه السلام ـ خواهد بود؛ به همین جهت پیوسته مراقب وضع زندگی او بودند تا بلکه بتوانند فرزند او را به دست آورند و نابود کنند. (همچون تلاش بیهوده فرعونیان برای نابودی موسی).

به دلایل یادشده در بالا، فشار و اختناق در مورد پیشوای یازدهم، فوق العاده شدید بود و از هر طرف او را تحت کنترل و نظارت داشتند. حکومت عباسی به قدری از نفوذ و موقعیت مهم اجتماعی امام نگران بود که امام را ناگزیر کرده بود هر هفته روزهای دوشنبه و پنج شنبه در دربار حاضر شود.[۸]

دربار عباسی به قدری وحشت داشت که به این مقدار کفایت نکرد؛ بلکه «معتز» امام را بازداشت و زندانی کرد و حتی به «سعید حاجب» دستور داد که امام را به سمت کوفه حرکت دهند و در راه، او را به قتل برسانند، ولی پس از سه روز، ترکان، خود او را به هلاکت رساندند.[۹]

پس از «معتزّ»، «مهتدی» نیز امام را بازداشت و زندانی کرد و تصمیم به قتل حضرت داشت که خداوند مهلت نداد و ترکان بر ضد او شوریدند و وی را به قتل رساندند.

ابعاد هفتگانه فعالیت امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ

امام عسکری ـ علیه السلام ـ با وجود همه این فشارها و نظارت ها و مراقبت های بی وقفه حکومت عباسی، یک سلسله فعالیت های سیاسی و اجتماعی و علمی در جهت حفظ اسلام و مبارزه با افکار ضداسلامی انجام می داد که می توان آنها را بدین گونه خلاصه کرد:

۱. کوشش های علمی در دفاع از آیین اسلام و رد اشکال ها و شبهات مخالفان، و نیز تبیین اندیشه صحیح اسلامی؛

۲. ایجاد شبکه ارتباطی با شیعیان مناطق مختلف از طریق تعیین نمایندگان و اعزام پیک ها و ارسال پیام ها؛

۳. فعالیت های سرّی سیاسی، با وجود تمام نظارت ها و مراقبت های حکومت عباسی؛

۴. حمایت و پشتیبانی مالی از شیعیان، به ویژه یاران خاص خود؛

۵. تقویت و توجیه سیاسی رجال و عناصر مهم شیعه در برابر مشکلات؛

۶. استفاده گسترده از آگاهی غیبی برای جلب منکران امامت و دل گرمی شیعیان؛

۷. آماده سازی شیعیان برای دوران غیبت فرزند خود، امام دوازدهم.[۱۰]

از آنجا که غائب شدن امام و رهبر، یک حادثه غیرطبیعی و نامأنوس است و باور کردن آن و نیز تحمل مشکلات ناشی از آن برای نوع مردم دشوار است، پیامبر اسلام و امامان پیشین، به تدریج مردم را با این موضوع آشنا می ساختند و افکار را برای پذیرش آن آماده می کردند.

این تلاش در عصر امام هادی ـ علیه السلام ـ و امام عسکری ـ علیه السلام ـ که زمان غیبت نزدیک می شد، به صورت محسوس تری به چشم می خورد؛ چنان که در زندگی امام هادی ـ علیه السلام ـ ، آن حضرت اقدامات خود را نوعاً توسط نمایندگان انجام می دادند و کمتر شخصاً با افراد تماس می گرفتند.

این معنا در زندگی امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ جلوه بیشتری یافت؛ زیرا امام از یک سو، با وجود تأکید بر تولد حضرت مهدی(عج)، او را تنها به شیعیان خاص و بسیار نزدیک نشان می داد و از سوی دیگر تماس مستقیم با خود آن حضرت روز به روز محدودتر و کمتر می شد، تا آنجایی که حتی سخنان خود را با اصحاب از پشت پرده بیان می کردند و حتی در خود شهر سامرا نیز به مراجعات و مسائل شیعیان از طریق نامه یا توسط نمایندگان خویش پاسخ می دادند و بدین ترتیب آنان را برای تحمل اوضاع و شرایط و تکالیف عصر غیبت و ارتباط غیرمستقیم با امام آماده می ساختند. این همان روشی است که بعدها امام دوازدهم در زمان غیبت صغری در پیش گرفتند و شیعیان را به تدریج برای دوران غیبت کبری آماده ساختند.[۱۱]

گفتار مجری

رقیه ندیری

شهید جوان

حضرت امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ در مدت امامت بسیار کوتاه خود، با معتز، مهتدی و معتمد عباسی هم عصر بود، از سوی هریک از این خلفا متحمل شدیدترین رنج و فشار گردید، چنان که بارها و بارها دستگیر و به زندان افتاد.

معتمد عباسی که خود در میان امت اسلام محبوبیتی نداشت، از اینکه می دید امت اسلام از شیعه و سنّی، یک پارچه بر تعظیم و بزرگداشت و احترام حضرت امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ اجماع کرده اند و آن حضرت را در فضیلت ، بر همه علویان و عباسیان برتر می دانند، بسیار خشمگین بود و به همین جهت تصمیم گرفت تا آن حضرت را ترور کند و به شهادت برساند. این گونه بود که در توطئه ای شوم، سمی به آن حضرت خورانید و او را در سنی کمتر از ۳۰ سال به شهادت رساند.[۱۲]

حضرت امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ در زمان خود به بسیاریِ عبادت، پاک دامنی و از جهان بریدن و به خداوند متعال روی آوردن شهره آفاق بود و این مطلب در میان خواص و عوام، مورد قبول همگان بود، تا آنجا که وقتی امام در زندان علی بن نارمش ـ که یکی از دشمن ترین مردم با آل ابی طالب بود ـ زندانی بود، رفتار علی بن نارمش در برابر آن حضرت بدین گونه بود که در برابر آن امام، گونه بر خاک می نهاد و از روی بزرگداشت و احترام، هیچ گاه خیره به صورت آن حضرت نمی نگریست. هنگامی که امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ را از زندان وی بیرون بردند، بیشترین بصیرت را درباره آن حضرت داشت و در میان مردم، بهترین سخنان را درباره او بر زبان می آورد.[۱۳]

اوضاع اقتصادی در زمان امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ نابسامان و حتی فلج کننده و نامطمئن بود. حکومت های معاصر امام، هیچ یک رفاهی برای مردم فراهم نکردند و زندگی شرافتمندانه ای را که خواست اسلام بود، به وجود نیاوردند.

ثروت تنها در اختیار اعضای خاندان عباسی و بزرگان دولت و سایر کارکنانشان بود و آنها نیز این ثروت عظیم را در راه عیاشی ها و خوش گذرانی های خود صرف می کردند؛ درحالی که بیشتر مردم از توده های مسلمان دست به گریبان فقر و محرومیت بودند و بدترین رنج ها را در فشارهایی که بر آنها از راه گرفتن انواع مالیات و به ذلت و خواری کشیدن ایشان وارد می شد، تحمل می کردند.[۱۴]

مسلمانان از ارتباط با علویان بلکه از سلام دادن به ایشان منع شده بودند؛ زیرا عباسیان، بدترین مجازات ها را برای کسانی در نظر گرفتند که به نوعی ایشان را مورد محبت و احترام قرار دهند. بدترین دوره تاریک و ظلمانی که بر علویان گذشت، روزگار متوکل بود؛ زیرا خشم خود را بر سر ایشان ریخت و با نهایت قساوت، آنان را سرکوب کرد، تا جایی که علویان از ترس حکومت، به صورت ناشناس به شهرها و روستاهای دوردست مهاجرت می کردند.[۱۵]

یکی از مهم ترین عوامل فساد اداری و سیاسی در دستگاه های حکومت عباسی زمان امام حسن عسکری، تسلط ترک ها بر ارکان حکومت بود و تمام امور مملکت عباسیان، به میل و اراده ایشان می چرخید. آنها بودند که برای زمام داری و ریاست دولت، هرکس را که مایل بودند انتخاب می کردند و هر که را اراده می کردند برکنار می نمودند و تمام اختیارات فرمانروایی در دست ایشان بود. از پادشاه، جز نامی باقی نمانده بود، به گونه ای که از تمام اصلاحات اداری به دورمانده و جز فرو رفتن در لهو و لعب و هرزگی، از همه چیز بی اطلاع بود. معتمد عباسی ناتوانی خود را در برابر ترکان چنین سروده است:

«آیا جای شگفتی نیست که چون منی را ببینید که از کمترین چیزی منع شده؟ درحالی که به نام او تمام دنیا را می گیرند. از آن همه، هیچ چیز در دست خود او نیست؟»[۱۶]

فعالیت های امام حسن عسکری ـ علیه السلام

اگرچه امام به علت شرایطی که در آن زمان بود نتوانست دانش بی انتهای خود را در جامعه گسترش دهد، ولی با همان شرایط به تربیت شاگردان و گسترش معارف اسلام و رفع شبهات پرداخت.

امام با انتخاب وکیلان خاص، شبکه ارتباطی منسجمی با شیعیان جهان اسلام برقرار کرد. با اینکه به سبب محدودیت ها مجبور بود این شبکه ارتباطی را به صورت سرّی و مخفیانه رهبری کند، با این حال، حتی به حمایت های مالی آنان همت می گماشت تا از فشار دستگاه حکومت که بیشتر فشار اقتصادی بود، نجات یابند و آنها را برای عصر غیبت آماده می نمود.

از دیگر فعالیت های او، تقویت و توجیه سیاسی رجال و عناصر مهم شیعه و استفاده گسترده از آگاهی غیبی برای از بین بردن شک ها و تردیدها بود.

مدت عمر شریف حضرت امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ با خلافت ۸ نفر از خلفای عباسی مصادف بوده است که ۵ تن از آنان در زمان پیش از امامت آن حضرت و سه نفر در زمان امامت آن بزرگورار بوده اند.

شهادت امام حسن عسکری در هفتم ربیع الاول سال ۲۶۰ و در دوران خلافت معتمد واقع شد. هرچند خلیفه خواست این فقدان بزرگ را وفات بر اثر کسالت جلوه دهد، اما شواهدی در دست است که حضرت توسط معتمد شهید شد و مظلوم از دنیا رفت.[۱۷]

خجالت نکش

ابوهاشم جعفری در زمان امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ می زیست. مدتی در زندان به سر می برد. در بحارالانوار چنین آمده است: در نامه ای به ابامحمد ـ علیه السلام ـ از تنگی زندان و شدت سختی آن شکایت کردم. آن حضرت در نامه ای در جوابم فرمود: «نماز ظهرت را در منزلت خواهی خواند».

طبق فرموده امام، نماز ظهر را در منزل خواندم. آن روزها از نظر مالی در مضیقه بودم. خواستم در نامه ای از حضرت درخواست کمک کنم، اما خجالت کشیدم. گذشت تا اینکه از طرف امام دویست دینار پول به همراه یادداشتی به دستم رسید که فرموده بودند: «هنگامی که حاجتی داری خجالت نکش و آن را طلب کن؛ آنچه دوست داری به تو خواهد رسید ان شاءالله».[۱۸]

حتی به من سلام نکنید

غربت عمیق، اطراف یازدهمین امام شیعه را گرفته، حتی تاریخ و حکایات و روایاتی که از دوره ایشان بر جا مانده کم اند. دلیلش را که جست وجو کنی، می بینی حتی دوستان و یاران ایشان هم نزدیک نبوده اند که او سخنان را روایت کنند. باید صبر می کردند تا مثلاً امام از راهی بگذرد تا صورتش را ببینند. دلشان که برای دیدن تنگ می شده، باید صبر می کردند تا دوشنبه یا پنج شنبه بشود. در این دو روز که امام باید به مرکز حکومت می رفتند، محبان، در راه می ایستادند تا امام رد شود و به ایشان سلام کنند، اما غربت حتی از این هم عمیق تر بود؛ آنها حتی سلام هم نباید می کردند!

حلبی می گوید: ما در عسکر اجتماع کرده و منتظر بودیم تا امام به مرکز حکومت برود و ایشان را ببینیم. نوشته ای از امام به دستمان رسید که نوشته بود: «به من سلام نکنید، حتی کسی از شما به من اشاره نکند؛ چون جانتان به خطر می افتد».

عبادت امام

حضرت امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ فضائل و امتیازات پدران خود را به کمال، ارث برده و مجتمع جمیع آنان بود.

ایشان همه عناصر تقوا، صلاح و آداب نبوت و محاسن امامت را ویژه خود ساخته بود و در زمانش هیچ کس در این میدان از ایشان پیشی نگرفت. ایشان عابدترین فرد زمان خود بود و بیش از همه به اوامر و نواهی خداوند می پرداخت. شب ها را با تلاوت قرآن، نماز و سجود به درگاه بی نیاز تا بامداد به سر می برد.

امام هنگام نماز با تمام وجود، غرق در امواج عشق لایزال هستی، به نیایش آن وجود بی همتا می پرداخت و تا از نماز فارغ نشده بود، هیچ چیزی توجه ایشان را معطوف خود نمی ساخت. هنگام بامدادان دعاهای پرمعنا و بسیار روح بخش می خواند.

اراده الهی برای سرنوشت بشر، حکومتی را در نظر گرفته است که در آن عدل الهی و اسلامی برای تمام انسان ها اجرا شود و تمام بیچارگان از چنگال ظلم و انحراف حکومت های جبار، نجات یابند و بشر به سعادت کامل برسد و دنیا پر از عدل و داد شود. آبادانی دنیا در گرو ظهور حجت الهی است. این وعده ای است که قطعاً محقق خواهد شد. آخرین ستاره هدایت بشر در آخرالزمان خواهد آمد، اما اذهان مردم باید قابلیت پذیرش این اتفاق خارق العاده را دارا باشد. آماده کردن ذهن ها، وظیفه ای است که ائمه پیشین آن را بر عهده دارند. بیشترین سهم در این میان مربوط به امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ است.

امام عسکری ـ علیه السلام ـ در زمانی می زیستند که حکومت، سخت گیری های فراوانی بر ایشان وارد می کرد و تا جایی که می توانست، امکان فعالیت را از حضرت سلب می کرد. ایشان در این زمان دو وظیفه مهم بر عهده داشتند.

اول: مربوط به ولادت، تربیت، حفظ و نگهداری و پنهان نگه داشتن حضرت مهدی(عج).

دوم: بیان مسئله غیبت و آشناکردن توده مردم به وظیفه شان در زمان غیبت.

حضرت عسکری ـ علیه السلام ـ در این راه فعالیت های بسیاری انجام می دادند. فعالیت های ایشان مانند حلقه های زنجیر، پیوسته به تبلیغات پدران گرامی شان بود؛ به اضافه موارد دیگری که چون، آن حضرت، پدر و سرپرست و آخرین ترسیم کننده خط مشی غیبت است از وظایف آن حضرت به شمار می رود.

فعالیت های امام حسن عسکریـ علیه السلام ـ را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:

۱. بیانات عمومی ایشان در مورد ظهور مهدی(عج)، قیام آن حضرت و برپایی دولت حقه

ایشان به سؤالات مردم در این زمینه ها به صورت کتبی پاسخ می داد. اینکه سؤال و جواب ها به صورت کتبی بود، نه شفاهی، خود یکی از سیاست های امام در زمینه سازی فکری برای درس غیبت است.

۲. سفارش های عمومی و اندرزهای خصوصی

امام عسکری ـ علیه السلام ـ بزرگان را با افکار صحیح آشنا می کرد تا آنها در زمان غیبت و دسترس نداشتن به معصوم، به وظایف شخصی و اجتماعی آگاه باشند. حضرت در نامه به خواص، آنها را به صبر و انتظار فرج سفارش و رهبری جامعه را در زمان غیبت، به آنها واگذار می کند.

۳. اختفا از مردم

امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ معمولاً خود را از دید مردم مخفی می کرد و تمام برنامه ها، تبلیغات و احکام را به وسیله چند نفر از اصحاب خود به صورت مکاتبات و توقیعات انجام می داد. در این باره بیان شده است که ایشان حتی از پس پرده برای مردم سخن می گفتند و سؤالات را به صورت کتبی پاسخ می دادند. به همین علت است که احمد بن اسحاق که از خواص اصحاب است از حضرت تقاضای دست خط مبارکشان را می کند تا در صورت دریافت نامه، خط ایشان را بشناسد و بداند تزویری در کار نبوده و دچار اشتباه نشود.

امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ خط مشی و مسیر خود را بر اختفا از مردم قرار داد و به این روش رفتار کرد تا اصحاب و شیعیان، به روش غیبت آشنا شوند و غیبت مهدی(عج) که در آستانه آن قرار داشتند آنها را به وحشت و تعجب نیندازد.

۴. اتخاذ نظام وکلا و استفاده از آن در اجرای کارها

امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ اولین امامی نبودند که این نظام را به وجود آوردند؛ بلکه در دوران پدران گرامی شان هم این روش معمول بود، ولی چون ایشان افزون بر این روش، روش اختفا از مردم را هم در پیش گرفته بودند، بیشتر نیازمند این راه بودند. آن حضرت این شیوه را به گونه ای گسترش داده بودند که بیشتر، بلکه تمام کارهای مربوط به اجتماع و حتی شهر مسکونی خود حضرت را هم شامل می شد.

همین نظام اختفا و برگزاری کارها به وسیله وکلا و ارجاع مردم به عالمان دینی پس از آنکه مردم در دوران دو امام بزرگوار (امام هادی ـ علیه السلام ـ و امام عسکری ـ علیه السلام ـ ) به ویژه امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ با آن انس گرفتند، عیناً در دوران غیبت حضرت مهدی(عج) اجرا شد.[۱۹]

نکته ها

سامرا در زمان میرزای شیرازی

رقیه ندیری

پیش از سال ۱۲۹۱ هجری شمسی، سامرا وضعی آشفته و رقت بار داشت. از طرفی مرقد دو امام بزرگوار «عسکریین» مهجور مانده بود و دیگر کسی این شهر را به عنوان ناحیه مقدسه نمی شناخت. از سوی دیگر، فقر و نابسامانی، شهر را به مکانی برای اقامت مفلسین تبدیل کرده بود. دیگر اینکه سامرا مکانی برای رقابت عشایر و تعصبات قبایل بود. شیعه و زوار امامان، امنیت نداشتند و جوار امام هادی ـ علیه السلام ـ و امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ با فرهنگ شیعی و علوم آن بیگانه بود تا اینکه میرزای شیرازی از نجف به سامرا مهاجرت کرد.

ورود میرزا به دیار عسکریین، به آن حیات علمی و فرهنگی بخشید و روح تازه ای در کالبد این شهر دمید و سبب شد که طلاب، گروه گروه از اقطار عالم اسلام،

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.