پاورپوینت کامل از دریچه زمان; حلول ماه مبارک رمضان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل از دریچه زمان; حلول ماه مبارک رمضان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل از دریچه زمان; حلول ماه مبارک رمضان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل از دریچه زمان; حلول ماه مبارک رمضان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۷
یکشنبه
۱ شهریور ۱۳۸۸
۲ رمضان ۱۴۳۰
۲۰۰۹ ۲۳.Aug.
یک جرعه آفتاب
اشاره ورودیه
گفتار مجری
متن ادبی
شعر
زیرنویس
داستانک
یک جرعه آفتاب
پیامبر اکرم(ص): «درهای آسمان، شب اول این ماه گشوده [می شود] و تا آخر این ماه بسته نمی شود».[۱]
«در ماه رمضان، قرآن بسیار تلاوت کنید».[۲]
«دعای روزه دار رد نمی شود».[۳]
«اگر بنده، ارزش ماه رمضان را می دانست، آرزو می کرد که سراسر سال، رمضان باشد».[۴]
حضرت علی(ع): «رمضان، رمضان نامیده شد؛ چون گناه را می سوزاند».[۵]
امام صادق(ع): «هرکه روزه داری را افطاری دهد، اجرش همانند اجر اوست».[۶]
اشاره
ورودیه
مطهره پیوسته
رعایت الگوی مصرف در ماه مبارک رمضان
در آستانه ورود به ماه مبارک رمضان و دعوت خداوند تبارک و تعالی به ضیافت بزرگ الهی، شایسته است پیروان راستین پیامبر عظیم الشأن اسلام و ائمه اطهار(ع)، ضمن لبیک به این دعوت سرشار از مهر، رحمت، مغفرت، ثواب و صواب، به برخی از دستورهای آن سفیران رحمت الهی توجه کنند. یکی از این دستورها، دوری از اسراف و تبذیر است. مقام معظم رهبری نیز در آغاز سال جاری، بحق و با کمال بزرگواری، بر لزوم اجتناب از این گناه بزرگ تأکید فرمود و امسال را سال اصلاح الگوی مصرف نامید. براساس دین مبین اسلام و دستورهای ائمه معصوم(ع) رعایت یک الگوی مصرفِ درخور شأن و شخصیت خانواده، پذیرفته شده و معقول است. با اصلاح رفتار اقتصادی و مصرفی در سطح خانواده، می توانیم سریع تر به سرمنزل مقصود که همان دوری از اسراف است، دست پیدا کنیم. برای این کار، لازم است بدانیم که بزرگان دین ما دراین باره چه سفارش هایی کرده اند:
رسول خدا(ص):
نشانه اسراف کار ۴ چیز است: به کارهای باطل می نازد، آنچه را فراخور حالش نیست، می خورد، در کارهای خیر، بی رغبت است و هرکس را که به او سود نمی رساند، انکار می کند.[۷]
«هرکه لباس خودخواهی و تکبر و اسراف را بر تن کند، کسوت فضیلت و شرافت را برکنده است».[۸]
امیرمؤمنان، علی(ع):
«زیاده روی در همه موارد به جز در کارهای نیک، نکوهش شده است».[۹]
امام صادق(ع):
«همانا اسراف، با کمی برکت همراه است».[۱۰]
«اسراف و زیاده روی، فراوانی را نابود می سازد».[۱۱]
پیامبر اکرم(ص):
«کسی که در معیشت، میانه روی را رعایت کند، خداوند او را روزی می دهد و کسی که اسراف و زیاده روی کند، او را محروم می سازد».[۱۲]
«اسراف و زیاده روی باعث فقر و تنگ دستی می شود و میانه روی موجب ثروت و بی نیازی».[۱۳]
«دست نگه داشتن از ولخرجی و اسراف، از ارجمندترین ارجمندی هاست».[۱۴]
«کسی که آبی را از نهر فرات برای خوردن بردارد و پس از نوشیدن، زیادی آن را بیرون بریزد، اسراف کرده است».[۱۵]
«اسراف کننده را سه نشانه است: چیزهایی را می خرد و می پوشد و می خورد که در شأن او نیست».[۱۶]
«انسان مؤمن، اسراف و زیاده روی نمی کند، بلکه میانه روی را پیشه خود می سازد».[۱۷]
«سخاوت اندازه ای دارد، چنانچه از حد بگذرد، اسراف محسوب می شود».[۱۸]
«هرچیزی را زکاتی است و زکات بدن، روزه است».[۱۹]
«چه بسیار روزه دارانی که از روزه خود جز گرسنگی و تشنگی بهره ای نبرده اند».[۲۰]
هرچند با گرفتن روزه، فرد با نخوردن ها و کم خوری ها، تربیت می شود، ولی گاهی اوقات مشاهده می شود که این کم خوری ها، تنها به یک محدوده زمانی که مطابق واجبات، خود را ملزم به انجام دادن آن می دانیم، بسنده می شود و هنگامی که زمان خوردن، یعنی موقع افطار فرامی رسد، پرخوری هایی که چه بسا بیشتر از قبل است، آغاز می شود. معمولا بر سر سفره های افطار و سحریمان، غذاهای چرب و پرملاط است و پیوسته به دیگران هم اصرار می کنیم که بیشتر میل کنند، درحالی که زمان روزه داری آن گونه تعریف شده است که ما را متوجه گرسنگی گرسنگان کند تا از این طریق، کمی بیشتر برای کمک به نیازمندان و فقیران تلاش کنیم. باید دانست که نباید به روزه تنها به دید یک فریضه واجب و اجتناب ناپذیر نگاه شود و این ساعات محدود، برای گذراندن و فرارسیدن زمان خوردن دوباره تلقی شود، بلکه روزهای ماه رمضان را باید فرصتی جهت تمرین برای همه سال در نظر بگیریم. از این کلام گهربار ائمه بر آن می شویم که وقتی بخشش بی اندازه نیز نکوهش شده است، پس خوب است در همه رفتارهای روزانه خود، نگاه عمیق تری داشته باشیم و از دارایی های امروز خود، برای آیندگان نیز باقی گذاریم.
مناجات هایی شورانگیز با الهام از دعای روزهای ماه مبارک رمضان
سمانه قربانی
روز اول
الهی! روزه داران حقیقی با تمام جوارح روزه می دارند. روزه ام را چون آنان قرار ده و نصیبم را از شب زنده داری، خستگی و تعب مدار و مرا شب زنده دار حقیقی بدار.
پروردگارا! غافلان در خوابند و هشیاران بیدار. یاری ام نما تا به نیکی ها اهتمام ورزم[۲۱] و روزگار و شرایط اجتماعی خویش[۲۲] را بشناسم تا به نیروی آگاهی، از غافلان مباشم، آن گونه که روزه داری، فراموشی از یاد تو را می زداید.
روز دوم
پروردگارا! در آن روز که همگان به پاداش و جزای اعمال می اندیشند، خشنودی تو، ارزشمندترین نصیب برای بندگان خواهد بود و آن که از رضایت و خشنودی تو نصیبی برد، چگونه روی غضب و بلایا و انتقام تو را خواهد دید!
در چنین روزی، گامی به خرسندی ات نزدیکم گردان و مرا به خواندن و دقت در بهترین گفتارها[۲۳] و علم اولین و آخرین[۲۴] که در ماه تو نازل شده[۲۵] است، موفق بدار که تجارتی بی زیان و زوال[۲۶] در همه اعصار[۲۷] خواهد بود و این توفیق جز از مهربانی و رحمت تو نیست.
روز سوم
الهی! نگریستن با قلب و اندیشه[۲۸] و دید وسیع روزی ام کن که آن صفت عاقلان است و کوته بینی[۲۹] و افراط و تفریط را[۳۰] که صفت جاهلان است از من دور نما و یاری ام کن تا بر تلاش و کوشش خویش تکیه کنم، نه آمال و آرزوهایم[۳۱].
در امروز، نصیبی از هر خیر و خوبی که از سوی تو نازل می شود، برایم مقرر فرما که در آیین بخشایش تو، هیچ سخاوتی دور از گمان نیست.
روز چهارم
بارالها! برپا داشتن آنچه تو فرمان داده ای، در گرو شیرینی و حلاوت یادت در کام من است و آنچه از سپاس گزاری است، بر من الهام کن که اگر آن نباشد، نعمتی نخواهم داشت.[۳۲]
و آنگاه که نعمتی بر من ارزانی داشتی، نیازمند محفاظت و نگهداری تو از خویش هستم که تو با بیناترین چشم، از خطرها و بلایایی که در کمین بندگانت نشسته، باخبری.
روز پنجم
پروردگارا! درهای بلا به طلب آمرزش بسته می شود.[۳۳] در این روز، مرا به ژرفنای قلب،[۳۴] از آمرزش خواهان قرار ده که آمرزش خواهی، صفت بندگان نیکوکار و فرمان بردار توست، آنان که دوستان نزدیک و دوستدار تواند. امید آن دارم که به رأفت و مهربانی ات، مرا از آنان قرار دهی.
روز ششم
الهی! آنچه نصیب گنهکاران می شود، جز خواری و ذلت نیست. ذلت و عزت، تنها به دست توست.[۳۵] مرا به سبب نافرمانی ات، به ذلت مکشان. ای آن که مهربانی اش خشم و غضبش پیشی می گیرد، بنده گنهکارت را به تازیانه انتقام و عذاب، مجازات مکن.
منت گزاری و دستگیری، مخصوص توست و نه لایق دیگری. به موجب آن، مرا از مسیر خشم خویش دور گردان، ای آن که نهایت رغبت را شایسته ای!
روز هفتم
بارالها! روزه، تنها عبادت خالصانه[۳۶] برای توست. در این روز، مرا بر آن وادار تا به موجب آن، با گرسنگان و تشنگان هم نوا شوم[۳۷] و توانایی برپا ایستادن را در حال روزه به من عطا فرما و مرا چون روزه داران حقیقی، از لغزش ها و گناهان دور گردان.
پروردگارا! آنگاه که یاد تو بر زبان و وجودم سایه افکند، نشانه های لغزش نیز به نابودی می گراید.[۳۸]
راه گم کرده ای بیش نیستم، به توفیقت مرا از راه یافتگان قرار ده.
روز هشتم
پروردگارا! نرمی قلبم[۳۹] را با مهربانی بر ایتام، از تو خواستارم. یاری ام کن تا دارایی آنان را چونان آتش فرو ندهم[۴۰] و در جنت رضوان تو، در کنار رسولت قرار بگیرم،[۴۱] به خوراندن طعام بر آنان که امید به دستان من دارند، تواضعی بر من عطا فرما که به آشکارا و بلند، بر دیگرن سلام گویم که این، صفات شایسته کریمان و جوانمردان است و جز از هم نشینی با آنان برنخیزد. پس بر بنده ات منت گزار و مرا از آنان نصیبی قرار ده، ای پناه آرزومندان!
روز نهم
الهی! رحمتت عالمی را فرا گرفته است[۴۲] و به نیکوکاران نزدیک تر می نماید.[۴۳] از آنانم قرار ده تا بهره ای از خوان گسترده رحمتت دامانم را فرا گیرد.
راه تو را دلایل روشنی است برای عاقلان که در مسیر هدایت تو قرار می گیرند؛ راهی مستقیم که خشنودی کامل تو را به همراه دارد و تنها یاری تو و نشانه های توست که پیچ و خم راه می نماید و سنگلاخ، هموار می کند که هدایتت جز از محبت نیست، ای آرزوی مشتاقان!
روز دهم
الهی! آن که بر تو توکل کرده، شکست نخورد؛[۴۴] که تو، توکل کننده بر خود و بریده از غیر تو را، از غیر خویش کفایت می کنی.[۴۵] مرا در زمره مؤمنان که توکل کنندگانند[۴۶] قرار ده و خیر و نیکی را برایم باز کن، آن چنان که برای رستگاران می شکافی.
پروردگار من! بی شک رستگاران، در پیشگاه تو، نزدیکان درگاه تواند و نیکی و احسان نیز از خصایص توست، ای آن که نهایت گم گشته جویندگانی!
روز یازدهم
خدای من! سرمایه و ذخیره ای[۴۷] چون احسان و نیکوکاری، برای نیکان قرار ندادی و بدی را سرشت اشرار کردی.[۴۸] به نیکی گناهم بشوی و پیچ و خم زندگی بر من آسان نما[۴۹] و آنچنان که معصیت از من می بری، آتش دوزخ و خشمت را بر من فرو مبار و یاری ام نما بر طاعت خویش که معصیت را در آن راهی نیست.
روز دوازدهم
پروردگارا! پاک دامنی و پوشش، بنده را از نافرمانی مولا باز خواهد داشت و بهترین پوشش، پرهیزکاری است.[۵۰]
مولای من! ثروت[۵۱] و عزت[۵۲]، دو بال انسان قانعند. مرا به به واسطه قناعت، از نیکان امت محمد(ص) قرار ده[۵۳] و این گونه در برابر نعماتت شکرگزارم نما[۵۴] که قناعت پیشگان، به رویه عدل و انصاف پیش می روند.
خوف بزرگ از مجازات توست، اما تو بنده ات را از هرآنچه جز تو بیم دارد، ایمن گردان.
روز سیزدهم
بار پروردگارا! روح به لطف و عنایت تو صیقل می خورد و بار زنگار از تن می شوید و جریان حوادث، در رودخانه قضا و قدر تو آن گونه که تدبیر توست، به پیش می رود و آدمی را در این جریان، صبری عظیم باید. تو را به آنچه قضا و قدر را عوض می کند، می خوانم و صبر بر گرفتاری هایی که پیش روی من است از تو می طلبم؛ که صبر، شیوه نیکان و پارسایان است، ای یاری بخش بندگان مسکین!
روز چهاردهم
پروردگارا! آدمی را به لغزش و خطا می شناسند و تو را به بخشش و عطا. یاری ام کن و به خطاهایم مؤاخذه ام مفرما. به لغزش و گناه خویش اعتراف می کنم[۵۵] و از آنچه انجام دادن آن، درخور بنده ات نیست، عرق شرم بر پیشانی می افشانم،[۵۶] تا توبه ام را پذیرا باشی؛ که تو پذیرنده توبه از بندگانی.
الهی! دنیا پر از رنج ها و مصیبت ها ست. اگر تو مرا از خطر آفت ها و بلاها محافظت نکنی، چه کسی به یاری ام خواهد شتافت؟ آن که آفات بر سرش فروریزد، چه جای عزت برای او، ای آن که عزت برای توست[۵۷] و آنان که در پیشگاه تو، تسلیمند!
روز پانزدهم
الهی! جز از خشوع، یقین حاصل نیاید و جز به یقین، عملی نباشد و تا عمل نباشد، ایمان نخواهد بود.[۵۸] مرا از خاشعان قرار ده تا چشمه های ایمان به قلبم سرازیر شود.
فروتنان را سینه ای دریایی دادی که همواره به سوی تو بازمی گردند. توبه و بازگشت مرا نیز چون فروتنان بپذیر و در بارگاهت امانم ده تا ترس در من لانه نکند و همواره در آرامش و امان باشم.
روز شانزدهم
بارالها! آن کس که خور و خواب و نشست و برخاستنش برای توست، جز نیکی چه خواهد داشت و هر آنچه نزد توست نیز بر نیکان[۵۹] سزاوارتر است. پس چه افتخاری است هم نشینی با آنان و چه بد جزایی است دوستی با بدان که نه در دنیا نصیبی از آنان خواهد بود و نه در عقبی!
مهربانی و رحمتت را که از ضعیف ترین موجودات دریغ نمی کنی، بر من بباران و در خانه آرامش، در سرای دیگر، سامان و پناهم ده که کسی را در آن سرا، یاری جز تو نخواهد بود. پس خداوندی ات را بر بنده ات تمام کن و یاری اش نما.
روز هفدهم
الهی! آن که آرزوهای کوتاه دارد، عملش بلند می شود[۶۰] و به انجام دادن کار شایسته و نیک مبادرت می ورزد.[۶۱] او با عمل از دنیا توشه بر می گیرد،[۶۲] نه به آرزو؛ که آرزوی دراز، سرابی بیش نیست[۶۳] و جز هلاکت نخواهد بود.
روز هجدهم
الهی! این ماه، ماه توست و بندگان، همه مهمان خوان رحمت تواند. در این ماه که اعمال نیک، روی بر ما گشوده و اعمال ناپسند از ما روی گردانیده است، به بیداری سحرها، هشیارم گردان.
عاشقان به شب راز کنند. قلبم را که طرف توست، به نورانیت سحرهای این ماه روشن گردان و چون روزه داران حقیقی که نه فقط با دهان که با اعضا و جوارح خویش روزه دارند، تمامی اعضایم را از برکات رمضان سرشار فرما که تو خود نور آسمان ها و زمینی[۶۴] و بر آن که تو را شناخت، نور می تابانی.
روز نوزدهم
پروردگارا! باران برکاتت، چون سیل روان است و خسران زده آن کس که بهره ای از این فراوانی نبرد. نعماتت، راه نمودن به سوی خوبی هاست. مرا در این روز، از آن بی نصیب مگردان و آنگاه که مرا به خیرات رهنمون شدی، نیکی هایم را به بزرگی از من پذیرا باش.
تمسک به دین تو، هدایت تو را در برخواهد داشت.[۶۵] مرا به راه خویش که حق آشکار است[۶۶] هدایت فرما و از کافران[۶۷] و فاسقانم[۶۸] قرار مده.
روز بیستم
الهی! عمل نیک[۶۹] و پرهیزگاری[۷۰]، مسیر بهشت را بر بندگانت هموار می سازد و نیز آن که تحمل سختی ها را ندارد[۷۱] و صبر پیشه نمی کند، بهای بهشتت را اندک تصور کرده است. به نیروی خویش، درهای دوزخ را که همانا به واسطه کردار زشت گشوده می شود، بر من ببند.
بنده را سخنی برتر از کتابت(قرآن)[۷۲] نیاموختی تا به واسطه آن، با تو سخن گوید[۷۳] و قلب خویش با آن جلا دهد[۷۴] و این ذکر توست که آرامش را بر قلب بندگان مؤمن فرود خواهد آورد.[۷۵]
روز بیست و یکم
پروردگارا! راه، پر پیچ وخم است و درندگان شیطان صفت در آن به کمین نشسته اند. عبور از این جاده چگونه بدون راهنمایی های تو به سوی تو برایم میسر می شود، گرچه آن که به سوی تو شتابد، به زودی به مقصد نائل آید،[۷۶] اما تو راه بر نفوذ شیاطین انس و جن ببند تا به سلامت، در بهشت رضوانت که منزل آرامش و آسایش است، قرار گیرم و حاجتی را که از تو می طلبم، برآورده ساز.
روز بیست ودوم
الهی! ماه توست و من میهمان توام. آنچه بر سفره تو پذیرای من است، بخشایش و کرم توست؛ سفره ای به رنگ دل که برکت تو در آن گسترده است. حال که میهمانی چو من داری، یاری ام نما تا رضایت و خشنودی میزبان خویش کسب کنم و بلندترین نعمتت را که توفیق است، نصیبم فرما و در بهترین مکان ها که میان باغ و جنت رضوان توست، جایم بده که جز تو اجابت کننده ای برای گرفتارانی که تو را می خوانند، نخواهد بود.
روز بیست وسوم
الهی! رحمتت بر عالمیان سایه افکنده است و آنچه وسیع تر از گناهان بنده خطاکار توست، مهربانی و نیکی رحمت توست. و توبه حقیقی را که انجام دادن اعمال نیک است، نصیبم گردان که به نیکی ها، زشتی ها پاک می شود.[۷۷]
بارالها! به محنت و رنج است که روح به کمال می گراید و زیر ذره بین توست که بد از خوب جدا می شود.[۷۸] صبر بر بلایا و آزمایش به من عطا فرما[۷۹] و لغزش هایم را در این مسیر بر من ببخشای.
روز بیست وچهارم
خداوندا! در این روزها که دیگر باید هر آنچه می توان، از سفره رحمت و مهربانی تو برداشت، مرا به خشنودی ات رهنمون باش و آنچه موجب خشنودی توست، بر من الهام کن که آنچه موجب خشم و اذیت میزبان می شود، از میهمان به دور است.
پروردگارا! موجودات را نیافریدی، مگر برای اطاعت و عبادت خویش.[۸۰] مرا دوست بدار به توفیق بندگی[۸۱] که عطایم می کنی و ترک گناهان که پارسایی ای از آن بالاتر نیست، نصیبم ساز که تو همواره بر محتاجان بارگاهت بخشنده ای.
روز بیست وپنجم
الهی! خوشبخت آن کس که دوست توست و سرنگون آن که دشمن توست. دوستی و دشمنی به کردار و حالات برآید؛ وجودم سرشار از توست و مشتاق مهربانی های تو، به کردار نیز مرا دوست دار دوستانت و دشمن دشمنانت قرار ده.
معبود من! فرستادگانت را دوستان خویش شمردی و آخرینشان را در کنار خویش جای دادی و از آنان به پاس تلاششان برای امر تو، محافظت و نگهداری کردی. مرا نیز از پیروان خاتم فرستادگانت قرار ده.
روز بیست وششم
پروردگارا! آنچه برای بنده ات می ماند، جز از سعی و کوشش او نخواهد بود.[۸۲] در این روز کوشش بنده ات را بپذیر و بر آن، پاداشی مقرر فرما و قلم بخشش بر گناهانم بکش تا به روشنی عفو تو، اعمالم به روشنی و نیکی گراید.
آنچه در خور تو باشد، در چنته ندارم؛ چه، بندگان، در خور خداوندگار خویش نیستند. تو از عظمت خویش بر ما منگر و آنچه می کنیم، به درگاهت بپذیر و کوچکی و حقارت بنده را پوشاننده باش که خوش نامی بنده، از عیب پوشی توست.[۸۳] مرا نیز به این صفت خویش بیارای، ای آن که بی هیچ صدایی، سخن بندگان خویش می شنوی!
روز بیست وهفتم
مهربان من! ذهن کوچک و ناتوان من، بزرگی و ارزش هزار شب را چگونه درک خواهد کرد، آنگاه که شبی را برتر از هزار شب قرار دادی[۸۴] و آن قدر عزیزش گردانیدی که بهترین سخن ها را به آن شب نازل کردی.[۸۵] درازای این شب، بر من کوتاه بنما تا در آن، تا صبحگاه، سلام و تهنیت[۸۶] فرشتگانت بر من فرود آید[۸۷]. و مقدراتم را در آسانی قرار ده که در شب قدر، قضا و قدر بندگان را معین می کنی.
و در این بارش سیل رحمتت، عذرم را بپذیر و گناهانم را بشوی و از نیکوکارانم قرار ده تا رأفت و مهربانی ات شامل حالم شود.
روز بیست وهشتم
پروردگار من! به دوری از گناه فرمانم دادی و در این ماه، راه های آن را بر بندگان محدود کردی و نزدیکی به نیکی را مقرر داشتی؛ مسیر انجام دادن اوامر تو جز با نیکی هموار نشود. بنده ات را به نیکی ات، برآورنده خواست مردم قرار ده و مرا پناهگاهی برای فرودستان بنما.
بارالها! مرا مسافر کوی خویش گردان که راه بر او نزدیک می شود.[۸۸] همواره به سوی تو می شتابم که اصرار بندگان، تو را از خداوند ی ات باز نخواهد داشت.
روز بیست ونهم
الهی! چگونه خشم و غضب تو را باور کنم، آنگاه که وسعت مهربانی ات بر خشمت پیشی می گیرد.[۸۹] مرا در این روزهای آخرین، به باران رحمتت بشوی و اعضا و جوارحم را غرق در محبت خویش کن و پس از ماهی عبادت و امساک، گناه را روزی ام مگردان و آن زمان که خویشتن از درون پاک کردم، به سیاهی بدگمانی دیگران، تیره ام مگردان که دوری بنده از مجلسی که در معرض تهمت قرار می گیرد، فرمان توست. بار دیگر، به مهربانی ات صدایت می زنم پروردگار من!
روز سی ام
بارالها! وداع با ماهی که برای خویش خوانده ای اش، چه دشوار است، ولی آنچه می پسندی، رضای بندگان روزه دار توست که همواره سپاس از تو را به یاد دارند و رسول تو نیز بر خشنودی تو خشنود است.
خدای من! مرا در این ماه، به فرع دین واداشتی. بدان ساز، از اصل غافلم مفرما و فروع را به اصول محکم گردان، به جایگاهی که محمد(ص) و خاندانش را جای دادی؛ که آنان بندگان مقرب تواند و ستایش را مخصوص پروردگار جهانیان می دانند.
گفتار مجری
ماه تبرک
سودابه مهیجی
رمضان، ماه تبرک است. هرچیزی به یمن رمضان، به برکت می رسد. دل ها متبرک و حرم خدا می شوند. مهر و محبت ها تبرک می یابند و بیشتر می شوند. عبادت ها بهره بیشتری از پاداش خدا می یابند. دعاها سریع تر و نیکوتر مستجاب می شوند. میل به گناه کمتر و یاد خدا در وجود مؤمنان فراوان تر می شود.
۱۱۱
در ماه برکت و رحمت باید دل ها را هرچه بیشتر خداگونه کرد. باید صله ارحام را بیشتر به جای آورد و قهر و کینه و خشم را فراموش کرد. هرگاه سفره هایمان رنگین و برقرار است، باید دستی از آستین اکرام بیرون آوریم و اطعام بندگان گرسنه خدا را از یاد نبریم. همان گونه که خدا به ما عطا کرده است، ما نیز باید به دیگران عطا کنیم. خداوند بی عوض و منّت، ما را اطعام می کند، ما نیز باید بی هیچ چشمداشتی در راه خدا انفاق کنیم تا در لحظه افطار، با شادی تمام سفره ها شریک باشیم و سهمی از دعاهای خیر مؤمنان را برای خویش مهیا کنیم.
۱۱۱
اکنون رمضان است و من روزه دارم. فرمان خداوند چنین است که سی روز تمام روزه دار باشم و این فرض واجب را به جای آورم. خداوند در قرآن می فرماید: «وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتّی یتَبَینَ لَکُمُ الْخَیطُ اْلأَبْیضُ مِنَ الْخَیطِ اْلأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمّ أَتِمّوا الصِّیامَ إِلَی اللّیلِ… ؛ بخورید و بیاشامید، اما از سپیده صبح تا غروب آفتاب دست از خوردن بدارید…» (بقره: ۱۸۷) این نخستین شرط روزه داری است، ولی مگر می توان تنها لب فروبستن از طعام را روزه نامید؟ مگر می شود دلی برای اطاعت از خدا، تنها خوردن را بر خویش حرام کند، اما اعضا و جوارحش را از گناه نگاه ندارد؟ دروغ و تهمت و افترا، هیچ جایی در زندگی روزه داران ندارد.
گناه و فعل حرام، آزار و ستم، هرگز بر انسان روزه دار روا نیست، وگرنه روزه گرفتن به شکنجه ای شبیه است که تنها جسم را تنبیه می کند، اما روح هیچ سهمی از برکت و تهذیب نمی یابد.
انسان روزه دار در همان حال که برای خوردن و آشامیدن بر صبر خویش، می افزاید، می آموزد که از گناه دوری کند و این خصلت، اندک اندک در قلب و روح او حک و به عادتی نیکو بدل می شود. انسان می آموزد در لحظه هایی که شیطان وی را وسوسه می کند، چگونه به دامان پرهیز چنگ زند و از خداوند یاری بگیرد. در روایات آمده است که مقصود از روزه گرفتن، یادآوری گرسنگی و تشنگی روز قیامت و همدردی با فقراست.
امام صادق(ع) دراین باره می فرماید: «گرسنگی، نور دل مؤمن است…»؛ به این معنی که اندکی تحمل گرسنگی و پرهیز از تنعم جسمانی، راه را برای پرورش روح و آزاد کردن ظرفیت های فطری انسان می گشاید؛ چرا که تا وقتی شخصی، تمام وقتش را صرف پرداختن به جسم می کند، هیچ فرصتی برای تربیت روح نمی یابد و دغدغه ای برای تکامل یافتن روحانی ندارد. پس می توان نتیجه گرفت که روزه گرفتن، فلسفه زیباتری دارد و آن، فراهم کردن تغذیه و تربیت روح و دل آدمی است که روح از قفس تن و از حیطه خاک اندوهناک اندکی فراتر رود و به کمال نزدیک تر شود.
در روایت آمده است که روزی حضرت موسی(ع) گفت: بار خدایا! چه خوشبختم من که این گونه نزدیک و بی واسطه با تو سخن می گویم. آیا هیچ کس چنین سعادتی را همچون من دارد؟ خداوند فرمود: «ای موسی! اینک تو از پس هفتادهزار پرده دل با من سخن می گویی، اما در آخرالزمان کسانی هستند که روزهای طولانی و طاقت فرسا را برای رضای من روزه می گیرند و هنگام افطار، من بی واسطه این هفتادهزار پرده به آنها نزدیکم».
افزون بر تمام حکمت های یادشده برای روزه، امروزه علم ثابت کرده است که روزه، فواید جسمانی بسیاری نیز دارد.
پس خوش به حال مؤمنانی که به آنها دستور روزه گرفتن داده می شود و آنها اطاعت می کنند؛ چرا که خداوند به واسطه روزه، برکات و پاداش های چندجانبه ای برایشان فراهم کرده است. خدا را سپاس برای لطف بی کرانش. خداوند در قرآن می فرماید: «روزه برای شما واجب شد تا پرهیزکار شوید[۹۰]… روزه گرفتن برایتان بهتر است اگر بدانید».[۹۱]
۱۱۱
روزه دار هرگز با طعام حرام افطار نمی کند. روزه دار بیش از هر زمان دیگر، حلال بودن روزی خویش را بررسی می کند. لقمه حرام همچون آتشی است که در دل فرومی رود. لقمه حرام، جسم و روح را هم زمان به آتش می کشد و تباه می کند. روزی ای که از راه تضییع و زیر پا گذاشتن حق دیگران به دست بیاید، حلال نیست. روزی ای که از راه ارتکاب گناه و دروغ و تهمت و نارضایی بندگان خدا فراهم شود، حرام است. وقتی که روزی از راه مشروع به دست نیاید، اندک اندک انسان را به قساوت قلب دچار می کند و به مرگ تمام خوبی ها در آدمی منجر می شود تا جایی که انسان را مسخ می کند و این خلیفه خداوند بر روی زمین را به دشمن سرسخت حق مبدل می سازد. موجودی که هرگز به حق روی نمی آورد و هیچ نیکویی و فضیلتی را نمی پذیرد. موجودی که همواره در راه شر و فتنه گام برمی دارد و پله های سقوط را یکی پس از دیگری با سرعت تمام می پیماید.
اسراف نیز که از مصادیق اعمال حرام است، حلال بودن رزق را به حرام بدل می کند. اگر در استفاده از روزی حلال، اسراف کنیم، به روزی حرام بدل می شود و روزی حرام، روزه را باطل می کند. اسراف یعنی آنچه را که دیگران به آن نیازمندند، بی دلیل نابود کنیم. اسراف یعنی قدر نعمت های خدا را ندانستن، یعنی بی توجهی به خالق… و ارج ننهادن به آفریده هایش. اسراف از اعمال شیطان است و به وسیله او، در دل ها القا می شود. اسراف راهی است برای ناسپاسی و سرکشی به درگاه خدا که شیطان را راضی و خشنود می کند.
اسراف سرانجام به فساد و تباهی منجر می شود. قلب ها بر اثر اسراف، دچار غفلت بیش از حد می شوند و ناگزیر به فساد روی می آورند. اسراف مستی و بی خبری و بیخودی به دنبال دارد و مسرفین، هیچ راهی به سوی مهر و عنایت و قرب پروردگار ندارند. پروردگاری که می فرماید: «از روزی خدا بخورید و بیاشامید، اما در زمین به فساد برنخیزید[۹۲]… که همانا خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد».[۹۳]
۱۱۱
می صبوح و شکر خواب صبحدم تا کی به عذر نیم شبی کوش و گریه سحری
حافظ
برخیز، سحر هنگام خواب نیست، آن هم سحر ماه رمضان که خدا چشم به راه مناجات بندگان خویش است. خدا عاشقانه تو را دوست دارد. خدا مشتاق است به شنیدن صدای تو. برخیز و صدایش کن. برخیز و ناله های بی قرارت را به درگاهش ببر. برخیز و از او بخواه تا بی درنگ اجابت کند. «هرچه می خواهد دل تنگت بگو»… هر آنچه را مشتاقانه دوست می داری، از درگاهش آرزو کن. او دریای بی کران است. او تو را خلق کرده است تا هر لحظه روزی ات دهد و هر لحظه بر تو عطا کند.
صدایش بزن. اینک سحرگاه است و درهای آسمان به روی زمین و زمینیان گشوده. اینک سحر است؛ بهترین وقت برای اجابت دعا. پس دعای سحر را زمزمه کن و به رمضانی بیندیش که فرصت این سحرخیزی و عبادت را برایت مهیا کرده است. به رمضانی بیندیش که تو را هر سحر از خواب بیدار می کند و بر سر سفره سحری می نشاند و آنگاه دست هایت را به سوی آسمان بلند می کند و دعای سحر را بر لبانت جاری می سازد.
خدایا! تو را سپاس که این لحظات سبز را آفریده ای و به من توفیق عبادت در این ماه مبارک را عطا کرده ای. تو را سپاس که یک ماه تمام به من فرصت داده ای تا از تمام گناهان پیشین پاک شوم و تقدیری مبارک از تو طلب کنم.
۱۱۱
به خدا پناه می بریم از گرسنگی و تشنگی روز قیامت. به خدا پناه می بریم از آتش سوزنده دوزخ… خداوندا! لب های ما را که به روزه خو کرده و گرسنگی و تشنگی رمضان را چشیده اند، از عذاب قیامت در امان بدار و در آتش دوزخ نیفکن. خدایا! مباد که این لب ها به گفتن کلامی جز حق گشوده شوند. مباد که کفر بر لب، از دنیا رخت بربندیم. خدایا! مباد با نان حرام روزه بگیریم و بگشاییم. مباد که دستمان گشاده باشد، ولی تنگ دستان را بشناسیم و یاری نکنیم. مباد که بیهوده، گرسنگی و تشنگی روزه را تحمل کنیم، اما اعمالمان، طاعت ما را محو و نابود کند. مباد که روزه دار باشیم، اما دست در دست های وسوسه گر ابلیس بگذاریم.
خداوندا! ای خالق رمضان که قرآن را در این ماه نازل کرده ای و روزه گرفتن را بر بندگانت واجب ساخته ای! بر محمد و آل محمد(ص) درود فرست و به حرمت قرآن، گناهان مرا ببخش. خدایا! رمضان ماهی است که تو او را بزرگ داشته ای و تقدیس کرده ای و اگر نبود این همه تکریم تو، هرگز آن چنان که شایسته است، او را نمی شناختیم. ای که با آفریدن رمضان و با نزول قرآن، بر سر ما منّت نهاده ای، دیگربار منّتی بیشتر بر ما بگذار و از سر تقصیراتمان بگذر و آتش جهنم را بر ما حرام کن.
پروردگار من! چه نیکو نام نهاده ای این ماه را… رَمَضان یعنی سوزان و گدازان…؛ در رمضان، دل ها از آتش اشتیاق تو می سوزد و لب ها از گرسنگی و تشنگی در آتشند و روح مؤمنان را شعله های آرزوی قرب تو می گدازد. پس این همه سوزندگی را با وصل خویش و با عنایت و اجابت خویش مرهم گذار و سوزندگی جهنم را به یمن این اشتیاق، نابود کن.
فواید جسمی و روحی روزه
مطهره پیوسته
یک سؤال؟ آیا روزه بر روی بدن به ویژه معده انسان، تأثیر مثبت دارد یا منفی؟
روزه، فواید جسمی و روحی فراوانی دارد. از جمله شفابخش جسم و توان بخش جان است، پاک کننده آدمی از رذایل حیوانی است، در ساختن فرد صالح و اجتماع بسامان، بسیار مؤثر است و نیز در تذهیب و تزکیه نفس و رهاندن انسان از روزمرّگی و واماندگی در نیازهای تن، تأثیر بسزایی دارد. روزه، یکی از احکام انسان ساز اسلام است که آگاهی از همه فواید و پی بردن به فلسفه کامل آن، همچون احکام دیگر الهی، برای انسان عادی ممکن نیست، به گونه ای که دانش محدود بشر نمی تواند راه گشای همه اسرار نهفته باشد و اندیشه را به سوی پاسخ به همه مجهولات رهنمون شود. البته شاید روزی دانش انسان به حدی از کمال برسد که دریچه تازه ای بر روی بشر بگشاید و حکمت ها و دستورهای اسلام را بازشناسد… . بنابراین، ندانستن فلسفه احکام الهی نباید ما را از انجام دادن آنها بازدارد و موجب نافرمانی و عصیان شود؛ چرا که این اطاعت کورکورانه نیست، بلکه بر علم و یقین تکیه دارد، بدین معنا که مسلمانان می دانند که خدای جهان، بر همه چیز دانا و از همه چیز آگاه است و نقص و نیازی در ذات متعال او نیست که از اعمال سودی بخواهد یا از زیانی بهراسد. خدای مهربان، بسیار مهربان است و برای بندگان خود، جز خیر و سعادت نمی خواهد. پس اگر به چیزی فرمان می دهد، خیر و سعادت ما در آن است و کمال و تعالی ما بدان بستگی دارد و هرچیزی را نهی می فرماید، برای ما زیان بخش است و به مصالح مادی و معنوی ما لطمه می زند.
۱۱۱
فواید طبی و بهداشتی روزه که بخشی از سودمندی های این فریضه انسان ساز است، به حدی است که نیاز به توضیح و تکرار ندارد و بیشتر مردم از آن آگاهند. ما به اختصار به گوشه ای از این فواید اشاره می کنیم:
معده و دستگاه گوارش، از اندام های پرکار بدن آدمی است به گونه ای که با سه وعده غذا که معمول مردم است، تقریباً در همه ساعات، دستگاه گوارش به هضم و تحلیل و جذب و دفع مشغول است. روزه باعث می شود از یک سو این اعضا استراحت کنند و از فرسودگی مصون بمانند و نیروی تازه ای بگیرند و از سوی دیگر، ذخایر چربی که زیان های مهلکی به بدن می رسانند، تحلیل بروند و از میزان آنها کاسته شود.
در روایات اسلامی، حتی به فواید جسمی روزه نیز تصریح شده است تا برخی از سست عنصران، اگر نه با ایمان کامل، دست کم با توجه به فواید بهداشتی روزه، این فریضه ثمربخش را به جای آورند تا از سودمندی های گوناگون آن در حد خود بهره مند شوند. پیامبر گرامی اسلام دراین باره فرمود: «صوموا تصحوا؛ روزه بگیرید تا سالم بمانید». نیز در روایات بسیاری، پیشوایان گرامی اسلام فرموده اند: «معده آدمی، خانه بیماری های اوست و پرهیز از غذا، درمان آن است».
۱۱۱
بدیهی است آنگاه فواید بهداشتی روزه بهتر به دست می آید که روزه دار، امساک روز را با زیاده روی در شب تلافی نکند؛ زیرا پرخوری، خود زیان های چشمگیری به دستگاه گوارش می رساند. با پیشرفت دانش پزشکی، برخی از پزشکان و متخصصان دریافته اند که امساک از خوردن و آشامیدن، عالی ترین روش درمانی است. یکی از پزشکان می گوید:
طرح درمان به وسیله روزه بسیار، چنان معجزه آساست که به کار بستن آن، مسیر طرح ها و برنامه های طب عملی و جراحی را تغییر خواهد داد؛ زیرا روزه، راه تازه ای به روی دانش پزشکی می گشاید و سلاح مؤثری برای مبارزه با بیماری ها به این دانش می بخشد؛ سلاحی که می توان آن را از راه های گوناگون مورد استفاده قرار داد تا انسان را در مبارزه با علت بیماری ها، برای بهبود بیماران، به نتیجه مطلوب و آشکار رساند.
۱۱۱
با روزه و امساک می توان بیماری ها را بهبود بخشید و معالجه کرد. البته در صورتی که به اعتدال مقرون باشد و در هنگام سحر و افطار، در خوردن و آشامیدن افراط نشود. بررسی فواید بهداشتی و طبی روزه، در این مختصر نمی گنجد. آنان که به توضیح بیشتر علاقه مندند، می توانند به کتاب هایی که در این زمینه تألیف شده است، مراجعه کنند. باید توجه داشت برخلاف تصور کوتاه اندیشان، روزه هیچ گونه ضرری برای افراد سالم مکلف ندارد و اگر کسی بیمار باشد و نتواند روزه بگیرد و با گرفتن روزه، بیمارتر شود یا روزه باعث شود که بیماری اش ادامه یابد، کار حرامی مرتکب شده است و روزه اش نزد خدا پذیرفته نیست. بیماری که روزه برای او ضرر دارد، نباید روزه بگیرد و فقط لازم است در روزهای دیگر، قضای آن را به جا آورد و جبران کند.
۱۱۱
افراد سالم باید بدانند که روزه نه تنها زیانی برایشان ندارد، بلکه چنان که گفتیم، موجب تندرستی و صحت مزاج است. ازاین رو، نباید به سخنان برخی شکم پرستان که خود روزه نمی گیرند و دیگران را نیز از روزه گرفتن بازمی دارند و تلقین می کنند که روزه موجب زخم معده می شود، اعتنا کنند. این گونه دروغ ها، تنها بهانه افراد سست عنصری است که اسیر شکم خویشند و در آنان از عزم و اراده انسانی خبری نیست. همان گونه که گفتیم، روزه باعث استراحت معده است و در حال روزه، اسید معده به جای غذا، به وسیله صفرا خنثی می شود و بدین وسیله، از زخم شدن آن جلوگیری می شود.
روزه، عامل بازدارنده از گناه
روزه، به ویژه روزه ماه مبارک رمضان که در اسلام بر همه مسلمانان مکلف که بتوانند روزه بگیرند، واجب است، عامل مؤثری در ایجاد و تقویت روحیه تقوا و پرهیزکاری است. قرآن مجید، این فایده بزرگ را با جمله «لَعَلّکُمْ تَتّقُونَ» یادآور می شود و این عبادت را عامل مهم تقوا می شمارد. تقوا و پرهیزکاری، در تربیت و سازندگی و شخصیت اسلامی یک مسلمان، نقش بسیار مهمی دارد و برای رسیدن به این اثر پرارزش است که بهترین عبادت در ماه صیام و در حال روزه، اجتناب از گناه است. پیامبر بزرگ اسلام، در خطبه ای، فضیلت های ماه رمضان را برای مسلمانان بیان فرمود. حضرت علی(ع) پرسید: «بهترین اعمال در این ماه چیست؟» پیامبر پاسخ داد: «الورع عن محارم الله؛ اجتناب و پرهیز از گناهان.» آن رسول رحمت، در جایی دیگر می فرماید: «نزد خداوند، چیزی محبوب تر از مرد یا زن توبه گر نیست».
شخص روزه دار با به کار بستن این دستور الهی که شرط کمال روزه است، روحیه تقوا را در خود زنده می کند که این مراقبت ثمربخش، در ماه مبارک رمضان و در حال روزه، بسیار آسان تر است؛ چرا که گرسنگی و تشنگی و دیگر محدودیت های روزه، شعله های سرکش غرایز حیوانی و هوس ها را تا حد چشمگیری خاموش می سازد و حتی اگر موقت هم باشد، گریبان عقل و جان را از چنگال شهوت رها می سازد و برای روزه دار، زمینه ای آماده برای تمرین تقوا و پرهیزکاری فراهم می کند. با مراقبت و تمرین پیاپی در یک ماه، نیروی بازدارنده از گناه در او به وجود می آید و خصلت خودداری، در او ریشه می گیرد و رشد می کند و او با گذراندن این برنامه یک ماهه، توفیق می یابد پس از ماه روزه نیز پرهیزکار باقی بماند. بدین ترتیب، به مقام پرارج تقوا که به تعبیر قرآن و فرموده پیشوایان معصوم ما، کرامت انسان بدان وابسته است، برای همیشه نائل می آید.
۱۱۱
درمان بیماری ها، همیشه از طریق خوردن و آشامیدن و تزریق دارو و مصرف قرص و کپسول نیست. در فرهنگ اسلامی، روزه یک اقدام عبادی، اجتماعی و معنوی است که آثار طبی و بهداشتی فراوانی نیز دارد. پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «روزه بگیرید تا سالم شوید.»[۹۴] حضرت علی(ع) نیز دراین زمینه می فرماید: «روزه داری، یکی از انواع سلامتی است».[۹۵]
برای بیان آثار روحی روزه داری، می توان به این حدیث از حضرت علی(ع) بسنده کرد: «روزه دل بهتر از روزه زبان و روزه زبان از روزه شکم برتر است».[۹۶]
۱۱۱
از مهار دهان، زبان و قلب، به عنوان مراحل مختلف تکامل روزه یاد شده است، به گونه ای که با مهار دهان، یاد می گیریم هرچیزی را نباید تناول کرد؛ یعنی باید از حرام خوری ها، پرخوری ها، خوردن چیزهایی که برای بدن و سلامتی مضر است، خوردن مالی که از راه حرام به دست می آید، خوردن خوراکی هایی که در شرع، از آنها به حرام تعریف می شود و مسائلی از این قبیل، دوری جست. با مهار زبان، خود را از دروغ گفتن، غیبت کردن، رنجاندن دل دیگران، تهمت، ناسزا گفتن و… مصون می داریم. به کمک مهار زبان در جهت تربیت اخلاق فردی خود تلاش می کنیم تا بتوانیم حرمت ها را حفظ کنیم، کمتر لب به سخن بگشاییم و هر آنچه می گوییم، نیکو باشد، آن چنان که شاعر می گوید: «کم گوی و گزیده گوی چون درّ». درنتیجه، بر احترام خود می افزاییم، اما مهار قلب، ازآنجاکه روزه و جهاد با هم قرابت و خویشاوندی دارد، هر دو تلاش در راه خداست و بدون مهار دل، به دست نمی آید؛ یعنی ابتدا باید در دل خواست و اراده کرد و سپس جهاد را آغاز نمود. هر عملی که از انسان سر می زند، ابتدا از دریچه قلب آن فرد عبور می کند تا به خواستن تبدیل شود و به مراحله عمل درآید. با مهار قلب می توان زبان، دهان، دست، پا و به طورکلی، همه اعضا و جوارح خود را که در مرحله عمل نقش دارند، از ارتکاب به ناصواب ها بازداشت. مهار دل، یعنی خودسازی.
۱۱۱
روزه، نوعی تمرین تهذیب و تزکیه نفس و راهی مناسب برای تحقق تسلط انسان بر نفس خویش و مبارزه با هوس های نفسانی است. روزه، عاملی مؤثر در راه تحقق بخشیدن به هدف و فلسفه حیاتی انسان، یعنی کمال و قرب الهی است. مهم ترین فلسفه روزه داری، انسان سازی و تربیت آدمی در مسیر هدفی است که برای آن آفریده شده که همان بندگی خداوند است، همان گونه که در سوره ذاریات آیه ۵۶ آمده است: «ما جن و انس را جز برای آنکه بندگی خداوند کنند، نیافریدیم».
از آثار فردی روزه، این است که روزه، عامل پایداری و صبر است و همان گونه که هر فرد در روزه داری بر خود واجب می کند در برابر ناملایمات غریزه اش بردباری نشان دهد، رفته رفته انسان به این فضیلت اخلاقی، یعنی صبر، نزدیک می شود. اثر دیگر، آرامش است که انسان به وسیله این آرامش، به صبر می رسد و انسان صابر را مسلط بر نفس و پیرو عقل و درنتیجه، او را تسلیم خداوندگار خویش می کند. چون روزه با ذکر نام خداوند همراه است، او را به آرامش حقیقی نزدیک تر می کند. از این گذشته، روزه، انسان را از نعمت ها آگاه و شکرگزار آنها می کند. روزه موجب تقویت اراده و روحیه انضباط در فرد می شود و او را در مسیر آخرت گرایی قرار می دهد. روزه این قدرت را به فرد می دهد که مهار شهوات خویش را در دست بگیرد و هر زمانی هم که ماه رمضان نبود و غریزه ها انسان را فراگرفت، با توجه به این نکته که در روزهایی که روزه می گرفت، همین غریزه ها را تحت تسلط خود داشت، بار دیگر هم می تواند به قدرت تسلط مجدد دست یابد.
روزه شفابخش جسم و توان بخش جان است، به گونه ای که دستگاه های بدن انسان را از خستگی و تلاش مداوم بیرون می آورد. برای مثال، دستگاه گوارش بعد از خستگی زیاد، استراحتی می کند و بدین وسیله عمر طولانی می شود. روزه در رمضان موجب می شود حکومت شیطانی و شهوانی، جای خود را به حکومت تقوا و پیروی از دستورهای الهی دهد. روزه نگهبان داخلی انسان است و سلامتی روح که حاصل از اجتناب و پرهیز از گناه است، ارمغان ماه مبارک رمضان است. درخشش روزه، بر دل چیره می شود و در این هنگام انسان با کمال شتاب، خود را برای توبه و آمرزش و طلب عفو از درگاه خدا آماده می سازد. روزه روح را پاک سازی می کند و انسان را از معاصی، به سوی تقرب سوق می دهد تا با جان و دل، به استقبال خدا رود. پس از تقرب، انسان به خدا نزدیک می شود و آسان تر با خدا سخن می گوید. درنتیجه این سخن ها، از خدا می خواهد که نیت و قلبش را از گناهان و صفات بد پاک گرداند و تلاوت قرآن را سرفصل عباداتش قرار دهد. با گرفتن روزه، فرد با گرسنگی و تشنگی خود، گرسنگی و تشنگی قیامت را به یاد می آورد و با خودداری از گناهان، روح خود را قرین نوازش و الطاف الهی قرار می دهد. رمضان دست های ما را به آستان پروردگار بلند می کند و دعا کردن هایمان، مشمول اجابت واقع می شود.
روزه، انسان را به رعایت نظم در طول همه سال فرامی خواند. هر فرد با خودیابی و بیداری، مهار نفس را به آسانی به دست می گیرد و با پاک سازی و تطهیر، روح نماز خود را مطهر می گرداند و به وسیله توبه و دعا، نعمت خدا را شامل حال خود می کند. درنتیجه، با شکر و عبادت، بنده خوبِ خوبِ خدا خواهد شد.
متن ادبی
مسافر از راه رسید
سودابه مهیجی
کسی پشت در خانه است؛ کسی که دل تنگش بوده ام و به وقت رفتن، پشت سرش آب ریختم و با اشک چشمانم، جای پایش را شستم و به انتظار آمدن دوباره اش، تمام هفته ها و ماه ها را روزشماری کردم. با هر هلالی که در آسمان شب پدیدار شد، به یاد آمدن او بی قرار شدم. هر ماهی که آغاز شد، آغاز شدن او را در دل آرزو کردم. اینک او آمده و پشت در است. باید درهای تمام شهر را به رویش گشود. او پشت در است. آسمان گواهی می دهد هلالی زیبا که اینک تمام انگشت ها به سوی او نشانه رفته اند، با هلالی دل فریبی که چون ابرویی باریک، اشاراتی است به اسراری تازه و ایامی دل انگیز و بشارتی ا ست به عنایات و کرشمه های دلبرانه حق… که بزمی نو فراهم کرده است و همگان را به این محفل عاشقانه می خواند.
آی مردمان سرسپرده عشق! بر بام خانه ها بر آیید و رصد کردن نشانه این بزم را به آسمان چشم بدوزید. آه ای ماه نو! بگذار تمام چشم ها و انگشت ها، تو را به یکدیگر نشان دهند. بگذار بار دیگر، انگشت نمای خلق روزگار شوی. بگذار خبر دیدار تو، دهان به دهان در شهر بپیچد و شادی ظهورت، همه را از خواب نیمه شب بیدار کند. امشب فرصت خواب، تا سحرگاهان بیشتر نیست. «پروردگارا! بندگان تو در این لحظه به ماه می نگرند. مقرر فرمای چشمان ما پاک ترین چشمی باشد که چشمه ماه را نظاره می کند».
۱۱۱
رمضان
برخیزید! گردوغبار خواب و کسالت را از سراپای خویش بشویید. محبوب صدایمان زده است. سفره ای به پهنای آسمان گسترده است و ما را بر سر این سفره می خواند. برخیزید! خدا سی شب دل هایمان را بار عام داده است و چشم انتظار شتافتن ما به آغوش لطف خویش است.
رمضان آمده است تا خدا در تک تک نفس هایمان و در تک تک نگاه ها و پلک زدن هایمان جلوه کند تا در هر لحظه ای، در قلمرو آسمان ها قدم بزنیم و هرچه می کنیم، در نزد پروردگار، عبادت تلقی شود. رمضان آمده است و تمام درهای آسمان به روی زمین بازند و رحمت خداوند هر لحظه و هر ثانیه بر سر و رویمان فرومی ریزد. اینک دقیقه ها و ثانیه هایمان، همه لحظه های استجابتند. روزها و ساعت ها، همه موسم رستگاری و رهایی اند. هر لحظه کافی است لبی تر کنیم و اجابت شویم. خدا گوش به زنگ است. گوش به زنگ توبه ها، آرزوها،… گوش به زنگ استغفارها و طلب رهایی از آتش…. خدا دنبال بهانه است، کوچک ترین بهانه برای آنکه بهشتش را ارزانی کند. دنبال کوچک ترین بهانه است تا بنده اش را برای ابد در آغوش لطف خویش بگیرد.
خدا تقدیر را این گونه رقم زده است که پس از ۳۶۵ روز بی خبری و غفلت، ۳۶۵ روز که خدا را از یاد می بریم و سراغش را از خود نمی گیریم، خداوند مهربان، ناگاه به روی زمین می آید و تمام ما بندگان گنهکار و فراموش کار را در آغوش می گیرد. خدا یک سال صبر می کند. پس وقتی که دید بندگان روسیاهش هیچ از زمین پرنمی گیرند و به آسمان نمی روند، خودش بر روی خاک هبوط می کند و سفره ای می گسترد برای میهمان کردن تمام آفریدگان خویش. خدا عشق خود را پیش از هرموسم دیگر، در رمضان آشکار می کند. صدایمان می زند. می گوید: ای بنده من! دست و رویت را بشوی، هر خط
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 