پاورپوینت کامل روز مباهله پیامبر اسلام (ص) ۲۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روز مباهله پیامبر اسلام (ص) ۲۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روز مباهله پیامبر اسلام (ص) ۲۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل روز مباهله پیامبر اسلام (ص) ۲۷ اسلاید در PowerPoint :

همین پنج نفر

سید حسین ذاکرزاده

دو مرد در برابر تمام مردان شما، یک زن در مقابل کل زنانتان و دو کودک به ازای همه کودکان شما، چطور است، معامله خوبی است؟

مگر شما نخواسته بودید کار به اینجا بکشد؟! مگر شما نبودید که منطق قرآن را نمی پذیرفتید؟!

مگر نخواسته بودید با هم مباهله کنیم؟! مگر نگفته بودید عزیزترین کسانمان را برای مباهله بیاوریم؟!

خُب، ما هم آمدیم. چه شد؛ پس چرا ایستاده اید و سرانگشتِ حیرت به دندان می گزید؟ یعنی این همه مرد و زن و کودکی که به اینجا آورده اید، نمی توانند با پنج نفر مقابله کنند؟ شما را چه شده است ای بزرگان نجران؟

چرا سرهایتان را پایین انداخته اید؟ نکند عزم برگشت دارید و پشیمان شده اید!

پس قولتان چه؟ مگر شما نبودید که دم از حق و حق طلبی می زدید؟

بیایید دیگر، این هم حقیقت، این هم آفتاب. پس چرا مثل شب پره، از نور گریزانید؟

ما همین پنج نفریم، پنج نفری که نه تنها بر شما، بلکه بر هر آنچه آفتاب بر آن می تابد برتری داریم.

ما همین پنج نفریم، همین پنج نفر!

پنج خورشید آل کسا

ابراهیم قبله آرباطان

چشم هایت هراسان نیستند. ترس در حریم تنت، واژه ای بی مفهوم است، آن گاه که امید، سر بر شانه های حقانیت گذاشته باشد.

… و خدا خواست تا آسمان بر شانه های پنج خورشید ببالد.

و خدا خواست که کهکشان ها، به تابش پنج خورشید بنازد.

و خدا خواست تا زمین، به انوار پنج ماه، زنده بماند.

زمین به بودنشان می نازد و عرشیان، خاک پایشان را سرمه چشم می کنند.

کجاست شانه های خاک گرفته «ابو حارثه» تا خورشید را به مباهله شب بکشاند؟

کجاست صلیب های شکسته ای که در مقابل آیه های تنزیل، فرو نریزد؟

کجاست «دِیرهایی» که در مقابل گلدسته های عرش، قد علم کند و بر خود نبالد؟

کجاست غرور پوشالی آنها که شانه در شانه «آل عبا»، راه های مباهله را بپیماید و فرو نریزد؟

کجاست «کلیساهای نجران» که هم شانه کعبه، سر بر آسمان بردارد و بر صورتش عرق شرم ننشیند؟

نیست آسمانی که به شب نشینی دست های دعای آل عبا بر زمین نپاشد.

نیست دریایی که زیر موج هیبت آل عبا سر بر ساحل سکوت نگذارد.

نیست دروازه های بسته ای که به حرمت پنج خورشید آل کسا، روزنه های نور و شفق را بر آنها نگشاید.

* * *

رسول نور، به سمت مباهله با شب در راه است. دستی بر آسمان دارد و چشمی بر تیه گمراهی! سکنیه نوح در سینه و هستی نبوی در تنواره اش.

تمام دار و ندارش را شانه به شانه خودش، به نفرینگاه آورده است.

تمام دلخوشی ها و تمام هستی اش را پا به پای خود آورده است تا چشم ناباور عاصیان و کافران در حدقه نگنجد.

زانوهایشان از رفتن سست می شود و زبان هایشان را یارای تکلم نیست.

وای اگر اشرف مخلوقات عالم، دستی بر آسمان بردارد و این قوم گم کرده راه را نفرین کند!

وای اگر دست های دعای امیر، با دست های آمین ملائکه گره بخورد!

وای اگر اشک های فاطمه بر بیابان تشنه نفرین بچکد!

وای اگر عمامه سبز حسن (ع) برای اجابت، از سر باز شود!

وای اگر آه حسین (ع) از جگر برآید و دست های کوچکش را به آسمان بردارد!

باید با کوله باری از خفت و خواری برگشت!

باید شکست را بر شانه های خاک گرفته قبول کرد!

باید دستی به التماس گشود و لبی به اعتراف و اشتباه!

باید حقانیت این جمع الهی را پذیرفت!

… و رسول، هم شانه علی (ع) و فاطمه (س)، دستی به دست حسین (ع) دارد و دستی بر شانه حسن (ع) و لبخندی ملیح بر لب!

تنگ غروب است و آل عبا به سمت خانه خود راه می پیمایند و آن سو، گروهی که سر بر زانوی غم گذاشته اند و توان حرکت ندارند!

روز خویشاوندی محمد و خدا

قنبر علی تابش

«بیایید! پسران مان و پسران تان و زنان مان و زنان تان و ما خود را فراخوانیم، سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم».(آل عمران ۶۱)

روز مباهله است؛ روز سبز سرنوشت، روزی که آفتاب، دیگرگونه می تابد، روزی که چهره آفتاب، تابان تر است و روشن تر.

امروز، آفتاب با تیغ برهنه از کوهساران سر می کشد تا دعوای حق و باطل را برای همیشه یکسره کند.

روز مباهله است.

روز موعود فرا رسیده است. همه چشم به صحرا دوخته اند تا بدانند محمد (ص) امروز با چه ترکیبی به صحرا می آید؟ با چه سپاهی؟ نفس ها در سینه ها حبس شده است. همه چیز سنگین اس

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.