پاورپوینت کامل سالروز تشکیل نهضت سوادآموزی به فرمان امام خمینی(ره) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سالروز تشکیل نهضت سوادآموزی به فرمان امام خمینی(ره) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سالروز تشکیل نهضت سوادآموزی به فرمان امام خمینی(ره) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل سالروز تشکیل نهضت سوادآموزی به فرمان امام خمینی(ره) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

سه شنبه

۷ دی ۱۳۸۹

۱۰ محرم ۱۴۳۲

۲۸. Dec. 2010

اهمیت فراگیری علم در آیات و روایات

الف) آیات

( «بگو آیا دانایان با نادانان برابرند؟ جز این نیست که تنها خردمندان یادآور می شوند». (زمر:۹)

( « از میان بندگان خدا، تنها دانشمندان از او می ترسند». (فاطر: ۲۸)

( «بخوان که پروردگارت بزرگوار است، همان کسی که به وسیله قلم تعلیم کرد و به انسان آنچه را نمی دانست، یاد داد». (علق: ۳-۵)

ب) روایات

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:

( «مردم دو دسته اند، دانشمند و دانش جو، و در جز این دو دسته خیری نیست».۱

( «آن که در جست وجوی دانش بیرون رود، فعالیتی خدایی دارد تا آنگاه که بازگردد».۲

( «دانشجو نمی میرد تا آنگاه که به اندازه زحمت خود، از خوش بختی بهره ای ببرد».۳

امام علی علیه السلام

( «دانش بیاموز و آن را به کار بند و در میان اهلش پراکنده ساز».۴

( «بدانید که کمال دین، در طلب دانش و به کار بستن آن است».۵

( «محیط های آموزشی و کلاس های دانش، باغی از باغ های بهشت است».۶

۱. المعجم الکبیر، ج ۱۰، ص ۲۰۱.

۲. محجه البیضاء، ج ۱، ص ۱۹.

۳. عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۲۹۲.

۴. اعلام الدین، ص ۲۵۴.

۵. کافی، ج ۱، ص ۳۰.

۶. الدرّه الباهره، ح ۳۵.

اشاره

فاطره ذبیح زاده

در جست وجوی علم

سابقه تاریخی آموزش در ایران، نشان می دهد که در دوره های نسبتاً طولانی، عزم و اقدام مشخصی در ترویج آموزش عمومی صورت نگرفته و سواد و آموزش در انحصار طبقات اجتماعی خاصی بوده است. رد پای این انحصار طبقاتی را حداقل تا حکومت ساسانیان می توان به سهولت پی گرفت. داستان کوزه گری که در ازای تقبل بخشی از هزینه سپاه، تقاضای فرصت تحصیل فرزندش را داشت، ولی توفیق نیافت، نمونه بارزی از این انحصار است.

کریستین سن درباره انحصار طبقاتی سواد در دوره ساسانی می نویسد: «عده ای از تجار، حداقل قرائت و کتابت و حساب می دانستند، ولی عامه مردم از حیث ادب و سواد بضاعتی نداشتند.» اسلام با آموزه های ارزشمند برابری و برادری و عدالت اجتماعی خود، در زمینه تحصیل دانش نیز سد انحصارات اجتماعی را در هم شکست و با واجب شمردن فراگیری دانش بر پیروان خود، جست وجوی آن را از حصارهای زمان و مکان بیرون کشید و مسلمانان را در سراسر زندگی (اطلبوا العلم من المهد الی اللحد) و در همه جا (اُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّینِ) به یافتن آن سفارش کرد. البته پایبندی به این دستورها، چنان که باید، در میان عامه مسلمانان فراگیر نشد و به اندازه احکام عبادی، التزام عملی لازم را نیافت. بااین حال، در همان حد اثرگذاری خود، به ویژه در دوره های نزدیک به صدر اسلام، آنجا که با حمایت امرای دانش پرور همراه بود، نتایج گران قدری در پی داشت و سلسله افتخارآفرینی از فیلسوفان، دانشمندان، حکما، ادبا و شعرای ایرانی را به جهان دانش و ادب معرفی کرد.

(

از دیرباز یکی از مهم ترین برنامه های استعمارگران و صاحبان زر و تزویر، برای بردگی فکری ملت ها به ویژه مردم ایران، مسئله مبارزه با دانش آموزی آنان بوده است.

زیرا باسواد بودن مردم، منافع استثماری طبقه اقلیت و اربابانشان را تهدید می کرد. بنابراین، استعمارگران سیاست پلید بی سواد نگه داشتن مردم را در دوره های گوناگون تاریخی به شیوه های مختلف در پیش گرفتند. آنها زمانی با اشغال سرزمین ها و سیطره مستقیم بر مناطق اشغال شده، و در برهه ای دیگر با اشغال سیاسی و کنترل نخبگان و رهبران سیاسی، مانع دستیابی ملت ها به دانش و پیشرفت شدند. در نظام پهلوی نیز با آنکه در ظاهر تبلیغ فراوانی برای سوادآموزی می شد، این امر همگانی نبود و شمار چشمگیری از مردم در بی سوادی به سر می بردند. این دقیقاً خواسته استعمار بود تا به راحتی به کشور تسلط همه جانبه یابد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بنیان گذار کبیر انقلاب، با درک عمیق از مشکلاتی که بر اثر بی سوادی مردم در جامعه پدید می آمد، فرمان بسیج سوادآموزی را صادر کرد. بر این اساس، در هفتم دی ماه سال ۱۳۵۸، سازمان نهضت سوادآموزی، با هدف باسواد کردن خیل عظیم بی سوادان کشور، تشکیل شد. در سال ۱۳۶۳، دولت با هدف تقویت و گسترش برنامه های مبارزه با بی سوادی در کشور، اساس نامه سازمان را در مجلس به تصویب رساند که در آ ن، وظیفه اصلی نهضت، آموزش بزرگ سالان در حد خواندن و نوشتن و آموزش حساب با استفاده از ابزارهای هنری، و تشویق و ترغیب بی سوادان و کم سوادان کشور به یادگیری بیشتر بود.

حضرت امام خمینی رحمه الله به مناسبت تأسیس نهضت سوادآموزی فرمودند:

«از جمله حوایج اولیه برای هر ملت در ردیف بهداشت و مسکن، بلکه مهم تر از آنها، آموزش برای همگان است. مع الاسف کشور ما وارث ملتی است که از این نعمت بزرگ در رژیم سابق محروم [بودند]، و اکثر افراد کشور ما از [نعمت] نوشتن و خواندن برخوردار نیستند، چه رسد به آموزش عالی… ما باید در برنامه درازمدت، فرهنگ وابسته کشورمان را به فرهنگ مستقل و خودکفا تبدیل کنیم».

گفتار مجری

فاطره ذبیح زاده

گم شده مؤمن

انسان ها به طور فطری، طالب دانش و جویای علمند. اسلام نیز این فطرت خدایی را در بشر ارج نهاده و در قرآن و احادیث بزرگان دین، به کسب دانش سفارش های زیادی شده است. دانش غذای روح بشر است که در سایه آن، افکار و اندیشه ها پرورش می یابد و ره آوردش، نجات عالم و جامعه از گمراهی و سیاه بختی است.

در روایتی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: «اَلْحِکمَهُ ضالَّهُ الْمِؤْمِنِ یأْخُذُها اَینَما وَجَدَها؛ حکمت گم شده مؤمن است، آن را هرجا بیابد بر می دارد».۱

(

در اسلام، تحصیل دانش به عنوان «حق»، امتیازی انحصاری و مخصوص طبقه و قشر خاصی نیست، بلکه به عنوان «تکلیف» بر همه واجب است؛ مانند دیگر تکالیف و فرایض اسلامی.

اسلام، جامعه ای عزیز و مستقل و متکی به خود می خواهد و «خداوند نمی پسندد که کافران بر مسلمانان تسلط و سیطره داشته باشند».۲

امروز که دنیا متحول شده و همه کارها بر محور دانش می چرخد و بسیاری از قفل های بسته در زندگی بشر، با کلید دانش گشوده می شود، فریضه دانش آموزی اهمیت بیشتری یافته است.

(

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، پیروانش را به فراگیری دانش و سواد تشویق، و کودکان اصحابش را وادار می کرد که سواد بیاموزند.

آن حضرت به برخی از یارانش نیز فرمان داد زبان سریانی را هم فراگیرند. این تأکیدها و تشویق ها، سبب شد مسلمانان با همت و سرعتی بی نظیر، به جست وجوی دانش در سرتاسر جهان بپردازند. آنان آثار علمی را هرجا که می یافتند ترجمه، و درباره آنها تحقیق می کردند. در نتیجه، یکی از شکوهمندترین تمدن ها و فرهنگ های تاریخ بشریت را آفریدند که به نام تمدن و فرهنگ اسلامی شناخته می شود.

(

اگر بی دانش از گیتی شوی دور

بماند چشم جان جاوید بی نور

جهان پاک را چشمی دگر دان

که چشم آن است وین یک سایه آن

اگر خواهی که آن چشمت شود باز

برو جان در کمال دانش انداز

دانش و سوادآموزی، یکی از مهم ترین عناصر رشد و توسعه و ارتقای فرهنگی هر کشوری است. توانایی خواندن و نوشتن، انسان را با گذشته، حال و آ ینده پیوند می دهد و امکان ثبت، ضبط و انتقال تجربیات و مهارت ها را در جامعه فراهم می سازد. هفتم دی، سالروز فرمان تاریخی حضرت امام رحمه الله مبنی بر تشکیل نهضت سوادآموزی است. امام در پیام خود فرمودند: «مایه بس خجلت است که در کشوری که مهد علم و ادب بوده و در سایه اسلام زندگی می کند که طلب علم را فریضه دانسته است، از نوشتن و خواندن محروم باشد. ما باید در برنامه درازمدت، فرهنگ وابسته کشورمان را به فرهنگ مستقل و خودکفا تبدیل کنیم».

امیرمؤمنان علی علیه السلام در حدیثی زیبا، دانش را این گونه می ستاید:

«دانش از مال دنیا بهتر است؛ زیرا دانش نگهبان توست ولی مال را تو باید نگهبانی کنی. مال دنیا با بخشش کاسته می شود، ولی دانش، بر اثر بخشش، رشد و فزونی می یابد؛ و آنچه با مال دنیا ساخته و پرداخته شده و به دست آمده، با تمام شدن مال، از بین می رود».۳

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «خَیرُ الْعِلْم ما نَفَعَ؛ بهترین علم آن است که نفع داشته باشد.» بنا بر این حدیث، هر دانشی که نفعش بیشتر باشد، بهتر است.

امیرمؤمنان، علی علیه السلام می فرماید: «خَیرُ الْعُلومِ ما اَصْلَحَک؛ بهترین علم ها علمی است که تو را اصلاح کند».

دانشی که شرک و جهل، بخل و تکبر، و مفاسد اخلاقی را دور کند، دانشی که استقامت بخشد و ظرفیت و دین انسان را بالا ببرد، بهترین علم است.

حضرت در جای دیگر فرموده است: «اَفْضَلُ الْعِلْم ما اَخْلَصک فیه؛ بهترین علم ها، علمی است که تو را خالص کند.» بر این اساس، بهترین دانش آن است که با انگیزه خدایی باشد.

(

نهضت سوادآموزی، میوه مبارک و شیرین انقلاب اسلامی است. مردم کشورمان، همان گونه که امام خواسته بود، ایران را به صورت مدرسه ای درآوردند و با تلاش شبانه روزی به تعلیم و تربیت پرداختند. از کودکان و نوجوانان، تا پیران و سال خوردگان، به برکت این فرمان امام رحمه الله، در راه علم آموزی گام نهادند. و در مدتی کوتاه گامی مؤثر در ریشه کنی بی سوادی در جامعه برداشتند.

(

نهضت سوادآموزی برای رسیدن به اهداف خود، در سال های اخیر روش ها و رویکردهای جدیدی را در ساختار نظام آموزشی، بر اساس موقعیت ها، تراکم، پراکندگی بی سوادان و طرح های محلی و منطقه ای، در سطح شهر و روستا در پیش گرفته است.

امروز برای رسیدن به توسعه پایدار، باید مهارت هایی بسیار فراتر از سواد خواندن و نوشتن را آ موخت. آنچه در این دوره به کار می آید درصد آمار کسانی است که با دریافت مدرک قبولی، دریچه سواد را به زندگی خود می گشایند و وضعیت خود و خانواده شان را بهبود می بخشند.

اگر تو زآموختن سر بتابی

نجوید سر تو همی سروری را

بسوزند چوب درختان بی بر

سزا خود همین است هر بی بری را

درخت تو گر بار دانش بگیرد

به زیر آ وری چرخ نیلوفری را

«ناصر خسرو»

انسان کمال جو، همواره دانش خود را اندک می داند؛ در غیر این صورت، دانش او به جهل تبدیل می شود. اگر کسی خود را باسواد و عالم فرض کند دیگر به دنبال فراگیری دانش نمی رود و در نتیجه از دریافت علوم بیشتر محروم می شود.

وقتی شخصیتی همچون استاد مطهری، گاه هر پانزده شب، یک کتاب می نوشت، بی انصافی است که ما هر پانزده شب، یک کتاب نخوانیم!

۱. بحارالانوار، ج ۲، ص ۹۹.

۲. نک: نساء: ۱۴۱.

۳. نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷.

نکته ها

دستاوردهای نهضت سوادآموزی۱

فاطره ذبیح زاده

۱. کاهش مطلق تعداد بی سوادان از ۲/۱۴ میلیون (۵/۵۲ درصد از جمعیت بالای شش سال) در سال ۱۳۵۵ هـ. ش، به ۸/۹ میلیون نفر (۴/۱۵ درصد از جمعیت بالای شش سال) در سال ۱۳۸۵ هـ. ش.

۲. کاهش اختلاف درصد با سوادی زنان و مردان از ۵/۲۳ درصد در سال ۱۳۵۵، به هشت درصد در سال ۱۳۸۵. در این خصوص باید گفت که ۶/۸۳ درصد از مجموع شرکت کنندگان در فعالیت های سوادآموزی سال های ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۵، را زنان تشکیل داده اند.

۳. کاهش اختلاف درصد باسوادی در مناطق شهری و روستایی از ۳۵ در سال ۱۳۵۵، به حدود ۱۳ در سال ۱۳۸۵.

۴. انتشار چهارصد عنوان کتابچه اطلاع رسانی و ۳۱ نشریه استانی.

۵. تأسیس و راه اندازی بیش از ۳۲۰۰ مرکز یادگیری محلی در سال ۱۳۸۵ جهت آموزش سواد و مهارت های اساسی زندگی و شغلی، عرضه خدمات مشاوره ای و سامان دهی امور آموزشی و فرهنگی.

۶. ادامه آموزش های پس از سوادآموزی.

۷. زمینه سازی برای راهیابی هزاران نفر از سوادآموزان به آموزش رسمی و به مراکز آموزش عالی.

۸. همکاری با آژانس های بین المللی، به ویژه یونیسف، یونسکو، کمیساریای عالی پناهندگان و ستاد بازسازی افغانستان.

۹. سوادآموزی کارکنان دولت، زندانیان و نیروهای مسلح.

۱۰. اجرای طرح های مختلف با عنوان های بسیج سوادآموزی، آموزش دختران روستایی، سوادآموزی عشایر، گامی به سوی نور، سرباز معلم، آموزش فرد به فرد، آموزش از طریق تلویزیون.

۱۱. دریافت پنج نشان و دیپلم افتخار از یونسکو و آسیسکو.

( فواید سواد در دوره سالمندی

تأثیر سواد بر تقویت حافظه: داشتن سواد و مطالعه مستمر در دوران سالمندی، احتمال کم شدن حافظه را کاهش می دهد.

سواد، عاملی علیه زوال عقل: بیماری آلزایمر که از بیماری های شایع دوران سالمندی است، با مهارت هایی مثل حل جدول، دیرتر به سراغ سالمندان می آید و اگر هم دچار این بیماری شوند، در مراحل اولیه می توانند تمام مطالب لازم در طول روز را، در دفترچه ای یادداشت کنند.

سواد و پیوندهای اجتماعی: سالمند باسواد می تواند در خانه خود، از ارتباط با دیگران لذت ببرد و از اینترنت و خدمات پست اینترنتی و حتی ارسال پیام های متنی تلفن همراه استفاده کند.

او می تواند با مطالعه، از تحولات آگاه شود و بسیار بیشتر از یک سالمند بی سواد، با دنیای خارج تعامل داشته باشد.

سواد و آفرینش های ادبی: فرد باسواد هیچ گاه تنها و بی حوصله نمی شود. سالمندی را می شناختم که تنها زندگی می کرد، ولی هیچ وقت از تنهایی شکایتی نداشت. او مرتب جدیدترین کتاب های پرخواننده را می گرفت و درحالی که بیش از ۵ کلاس سواد نداشت، رمان هایی را می خواند که کمتر جوانی حوصله خواندن آنها را دارد. وی عضو کتابخانه بود و گنجینه ای از داستان و ماجرا در ذهن داشت. سواد، دامنه واژگان فرد را گسترش می دهد و او می تواند خاطرات خود را بنویسد.

سواد و اعتماد به نفس: سواد، به سالمند اعتماد به نفس می دهد. سالمند باسواد می تواند در مورد وضعیتی که دارد، مطالعه کند، در مورد کانون های غیرانتفاعی و غیردولتی یا مراکز دولتی که از سالمندان حمایت می کنند، اطلاعات به دست آورد و دانش خود را در مورد آنچه نیاز دارد بالا ببرد.

سواد و امکان اشتغال: بسیاری از سالمندان پس از بازنشستگی به کار کردن نیاز دارند. در این عرصه، سالمندان باسواد گوی رقابت را از دیگران می ربایند و وضع اقتصادی بهتری می یابند.

سواد و پیشگیری از مسمومیت: سالمند باسواد، برای مصرف داروهای خود، به کسی نیاز ندارد. او می تواند تاریخ مصرف اجناس را بخواند و از مصرف داروها و مواد خوراکی که تاریخ مصرف آنها گذشته آگاه شود، به این ترتیب از بسیاری از مسمومیت ها پیشگیری می شود. با توجه به نقش مهم سواد در زندگی سالمندان، برنامه ریزی برای گسترش سوادآموزی به این قشر و توجه میان سالان برای آموختن سواد، و نیز کاربردی کردن این مهارت، سالمند را بدون صرف سرمایه ای هنگفت، در سطح رفاهی بالاتری قرار می دهد و زندگی را برایشان ساده تر و شیرین تر می کند.

۱. سایت سازمان نهضت سوادآموزی ایران.

متن ادبی

چراغ دانش

فاطره ذبیح زاده

بدون آنکه چشم ها محرم واژه ها شوند، نمی توان در کوچه های تاریخ قدم گذاشت و از آن همه اندوخته پدران، در لابه لای کتاب ها بهره گرفت.

به راستی چگونه می توان عمری را بی نغمه دل نواز یا قند پارسی سعدی گذراند؟ چطور می توان از مسلمانی دم زد و عمری حدیث «اُطْلُبوُا العِلْمَ مِنَ الْمَهْدِ اِلَی اللَّحَدِ» را ورد زبان ساخت و باز هم در سیاه چال جهل، خود را محبوس کرد؟!

زدانش زنده مانی جاودانی

زنادانی نیابی زندگانی

بود پیدا بر اهل علم، اسرار

ولی پوشیده گشت از چشم اغیار

نه بهر خورد و خوابی همچو حیوان

برای حکمت و علمی چو انسان

(

ایران سال ها مبتلا به زخمی کهنه بود؛ زخم بی سوادی که تحفه چندین سال فقر فرهنگی تحمیلی است.

… و ناگهان تحولی رخ داد و جرقه انقلابی عظیم به فرمان آ ن پیر فرزانه زده شد. همه به جنب و جوش درآمدند. وقت آ ن بود که سایه شوم بی سوادی و عقب ماندگی علمی و فرهنگی محو شود.

دانشیاران نهضت سوادآموزی، با همت بلند خود بذر دانش را در گوشه گوشه ایران ـ مهد علم و هنر ـ کاشتند و جوانه های سواد به مدد ایمان و اخلاص مردمانش سر برآورد.

محرومان از نعمت ارزشمند سواد، این فرصت طلایی را قدر دانستند.

دست ها با قامت استوار قلم و قلب سپید کاغذ آشنا شد؛ از ابتدای «بابا آب داد» تا آنجا که سایه عمر قد می کشد. سوادآموزان با بال های سپید علم به پرواز درآمدند.

ایرانیان همان قومی هستند که به فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله دانش را اگرچه در ثریا باشد به چنگ می آورند. پس غریب نبود که ایران را سراسر مدرسه کنند.

الهی! خودت به خواندن امر کردی و در گوشمان زمزمه کردی: «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یسْطُرُونَ» و پیامبرت فرمود هیچ وقت برای یادگیری دیر نیست و فراگیری علم هیچ مرز و قیدی ندارد. پس ای خداوند کلمات ناب! ای خدای جهان و ای خدای شگفتی های بی انتها! دست مرا بگیر و به من بیاموز! دستم را بگیر و مرا به تفرج واژه ها و نشانه هایت ببر!

کوتاه و گویا

( در دنیای امروز، بی سوادی، عامل اتلاف منابع و نیروی انسانی است. امروز که همه کارها حول محور دانش می چرخد و همه شئون زندگی بشر با علم وابستگی پیدا کرده، بی سوادی، پیمودن جاده زندگی بدون توشه است.

( «اسلام دین دانش آموزی و یادگیری است؛ دانشگاه اسلام فارغ التحصیل ندارد؛ آموزه قرآنی برای همگان این است. «پروردگارا! علم مرا زیاد کن».۱

( رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «داناترین مردم کسی است که دانش مردم را بر دانش خود بیفزاید. ارزشمندترین مردم کسی است که از همه داناتر باشد، کم ارزش ترین مردم کسی است که دانشش از همه کمتر باشد».

( دیروز در خزان حکومت جور، استعدادهای به بار ننشسته در نطفه خفه می شد و امروز به یاری خداوند و تلاش سوادآموزان و آموزگاران دلسوز، شکوفه های دانش و سواد بر شاخسار سبز میهن جوانه زده است.

( آفرین بر همت مردان و زنانی که دعوت پیر و مرشد خود را لبیک گفتند و ایران را سراسر مدرسه ساختند و با این کار، افزون بر علم، عزت را برای سرزمین دانش و ایمان به ارمغان آ وردند.

( هر سال هفتم دی ماه، گرامی می داریم یاد و خاطره امام عزیزمان را که پدرانه نصیحتمان فرمود: «کسانی که سواد ندارند وارد بشوند برای سوادآموزی. با علم است که انسان می تواند تأمین سعادت دنیا و آخرت را بکند، با آموزش است که انسان می تواند تربیت کند جوان ها را».

( پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «جویای دانش در میان نادانان، همچون زنده در میان مردگان است».

( پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «آن روز که دانشی که مرا به خدا نزدیک کند بر علم من افزوده نشود، طلوع آفتاب آن روز بر من مبارک مباد!».

( حضرت علی علیه السلام می فرماید: «هرگاه خداوند بنده ای را خوار سازد، او را از فراگرفتن دانش محروم می کند».

( ابوعلی سینا می گوید: «حکمت و دانش اساس و مایه برتری انسان است از غیر، و در تحصیل دانش، معرفت الهی بر همه مقدم است؛ زیرا شرافت هر علمی بسته به موضوع آن است».

( سوادآموزی، آرمانی مقدس است که باید در کنار مهم ترین اهداف و برنامه های معجزه قرن، یعنی انقلاب شکوهمند اسلامی، قرار بگیرد و سطری طلایی در کارنامه نهضت اسلامی ایران باشد.

۱. نک: طه: ۱۱۴.

داستان

فاطمه سیف اللهی

نمردیم و مهندس شدیم!

فاطمه سیف اللهی

یادمه وقتی بچه بودم و با بچه های محل می شستیم تو کوچه و از آرزوها و رؤیاهامون حرف می زدیم، من برمی گشتم می گفتم من می خوام مهندس بشم؛ حالا مهندس چی واسم فرقی نمی کرد؛ طوری که وقتی مرتضی دوستم گفت: مثلاً مهندس توپ و دروازه چطوره؟ گفتم بد نیس! حتی از شما چه پنهون خوشمم اومد!

کلاسای مدرسه رو مثل همه بچه های هم سنم می گذروندم و تو رؤیاهام، واسه مهندس شدن و سر کردن اون کلاه پلاستیکی ضد ضربه زردرنگ، لحظه شماری می کردم. حتی یه روز به پیشنهاد یکی از معلمام، رفتم سر یه ساختمون تا با مهندسی بیشتر آشنا بشم. بدم نیومد، اما از مهندسای راه و ساختمون که از تلویزیون دیده بودمشون، بیشتر خوشم می اومد.

هنوز مدرک سیکل رو نگرفته بودم، که خبر رسید آقام سکته کرده و عمرشو داده به شما. اولاش داغ بودم و نمی دونستم چه بلایی سرمون اومده؛ اما وقتی دخل و خرج خونه افتاد رو دوش من که پسر بزرگه بودم، فهمیدم آقام خدا بیامرز چی می کشیده!

یه خورده که گذشت، دیدم کار کردن و درس خوندن با هم دیگه جور در نمی یاد. واسه خاطر همین، قید درس و کلاسو زدم و نشستم تو مغازه نجاری آقام و خرج خونه رو درآوردم. اون آرزوی مهندس شدنو هم مثل باقی رؤیاهام گذاشتم لای خاک اره ها و بُراده چوبای مغازه.

حدود ده پونزده سالی از اون ماجرا گذشته بود و دیگه دونه دونه موهای سفید سَرَم تو چشم می زد، ننه می گفت به خاطر کار و بار و غم و غصه زود پیر شدم!

یه روز نشسته بودم تو مغازه و داشتم روزنامه می خوندم، که چشمم خورد به یه تبلیغْ تو اون تبلیغ، یه آقا مهندس خندون، با دندونای براق و کلاه زرد رنگ ضد ضربه اش، زل زده بود تو چشام. خوب که نگاش کردم، تو دلم آشوبی به پا شد؛ جوری که روزنامه رو پرت کردم یه گوشه و زل زدم به پیاده رو که صفدر، شاگرد مغازه روبه رویی داشت آب و جاروش می کرد. انگاری رؤیای مهندس شدن، از زیر خاک اره ها