پاورپوینت کامل بررسی عوامل اختلاف حوزه و دانشگاه ۶۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بررسی عوامل اختلاف حوزه و دانشگاه ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بررسی عوامل اختلاف حوزه و دانشگاه ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بررسی عوامل اختلاف حوزه و دانشگاه ۶۴ اسلاید در PowerPoint :

برخی از عوامل اختلاف

۱. یکی از عوامل مؤثری که توانست این اختلاف را پدید آورد، به گفته امام راحل(ره)، همان دسیسه های شیطان بود که با ترفندهای مختلف تلاش کردند تا قدرت یک ملت را در گرداب اختلاف ناخواسته گرفتار سازند. البته در این صحنه، سران رژیم گذشته، سهم درخور توجهی در این شیطنت ایفا کردند.

۲. نداشتن شناخت صحیح دانشگاهیان از دین و نیز حوزویان از علم؛ به این دلیل که عده ای از علمای حوزه می پنداشتند که چون بیشتر علوم دانشگاهی، ساخته و پرداخته دنیای غرب است، موجب وابستگی ملت به اجانب می شود، پس باید از آن فاصله گرفت و چون دانشگاهیان با آنها مرتبط هستند، از آنان نیز باید فاصله گرفت و هر نوع همگرایی با آنها، مسامحه با کفر است. از سوی دیگر، دانشگاهیان تصور می کردند که قلمرو دین، محدود به امور عبادی است و نباید در کانون مسائل علمی، سیاسی و اقتصادی دخالت کند. بنابراین، قلمرو فعالیت خود را متمایز با دین می دیدند و سعی داشتند از علمای حوزه فاصله بگیرند.

۳. یک جانبه گرایی علمای حوزه و دانشگاهیان از عوامل دیگر است؛ بدین معنا که این دو گروه خود را بی نیاز از دیگری می دیدند و رغبتی برای همکاری نداشتند.

۴. تفکر جدایی دین از سیاست، اقتصاد و علم در غرب، باعث شد که دانشگاهیان تحت تأثیر آن قرار گیرند، در نتیجه، اختلاف با روحانیان متعهد آغاز شد.

به هر روی، این عوامل و بسیاری دیگر از موارد از قلم افتاده، زمینه های وحدت یا فاصله بین حوزه و دانشگاه را رقم می زنند و امید است که عزیزان حوزوی و دانشگاهی در پیشبرد اهداف مقدس وحدت، بتوانند با ارائه راهکارهای نظری و عملی دقیق، این توفیق را پیدا کنند که جامعه اسلامی را به رشد و توسعه حقیقی خود برسانند.

گفتار مجری

خورشیدی تابناک در دانشگاه

مهیا زاهدین لباف

دانشمند شهید، آیت الله دکتر مفتح، عالمی آگاه بود که با کوله باری از معرفت و معنویت که در حوزه مقدسه قم کسب کرده بود، مسئولیت عظیم گسترش فرهنگ اسلامی در دانشگاه ها و دیگر نهادهای مشابه را به عهده گرفت. وی ضمن مقاومت در مقابل فرهنگ های بیگانه، با بیدار ساختن نسل جوان، کمک بزرگی به آماده سازی آنان کرد و ایشان را برای پیوستن به صفوف کسانی که علیه طاغوت و در پی ایجاد نظام اسلامی مبارزه می کردند، پرورش داد. او می دانست تا اساس ذهنی و فرهنگی یک پدیده سیاسی ـ اجتماعی ویران نشود، هرگز نمی توان با مبارزه های ظاهری و فرعی، آن را از میان برد. نیز بر این واقعیت انکارناپذیر واقف بود که مبارزه اصولی و ریشه ای، همان تلاش در جبهه فکری و فرهنگی است و می دانست که انقلاب با تغییر در حاکمیت ارزش ها آغاز می شود.

(

او مصداق این کلام از شهید مظلوم، دکتر بهشتی بود که می گفت:

این عده از اعضای جامعه علیه ارزش های حاکم در آن جامعه می شورند و خواهان حاکمیت ارزش های نوینی می شوند و ارزش های پیشین را ضد ارزش می شمارند و درصدد براندازی این ضد ارزش ها و حاکم کردن ارزش های مورد قبولشان به جای ضد ارزش ها برمی آیند و بر این اساس حرکت توفنده مؤثر را آغاز می کنند.۱

«این عالم روشن ضمیر با هجرت به تهران و نفوذ در دانشگاه توانست اندوخته های گران بهای حوزه ای خویش را در رگ اندیشه دانشگاه همچون سرمی حیات بخش تزریق کند و ارزش های معنوی و باورهای دینی را در بین جوانان دانشگاهی احیا نماید و بذر ایمان و آگاهی را در روح آماده آنان بکارد و جوانان را برای طرد فرهنگ استعماری حاکم بر دانشگاه ها و جای گزین ساختن فرهنگ اسلامی بر آن بسیج کند. او با پشتوانه ارزشمند از ایمان و معرفت، در صحنه دانشگاه حاضر شد و دانشگاهیان را متوجه چشمه جوشان توحید و اندیشه های ناب اسلامی نمود. وی دانشگاه را برگزید تا تزکیه و تربیت الهی را با دانش قرین ساخته، با تلفیق ایمان و علم، از جوانان تحصیل کرده شخصیت هایی بسازد که کارساز کشور باشند و «فرهنگ استقلال» و «استقلال فرهنگی» را در کشور تحقق بخشند».۲

(

«شهید بزرگوار، دکتر مفتح، متوجه این نکته بود که دین و علم در کشور ایران قرن های متوالی با هم بوده اند و علم در همان بوستانی می روید که دین در آن جوانه می زند و رشد می کند، ولی از زمان شروع حرکت های استعماری و توطئه های غارتگران اروپایی در قلمرو فرهنگ ایران و ورود روشن فکران بریده از دین و دور از اسلام و معنویت و شکل گیری دانشگاه منهای معرفت دینی، علف های هرز و پیچک های خطرناکی در این بوستان با رشد سرطانی و مرگ زای خود مشغول روییدن بود که باید با جدیتی وافر این آ فات خطرناک را از بین برد.

پس در پی این هدف، با کلید دین، باغ اندیشه را باز کرد و دانشگاه را به روی حوزه گشود و با تدریس در دانشگاه، نشای مکتب را در مزرعه دانشگاهی به وجود آورد و زمانی که طوفان سهمگین استکبار از نوع شرقی و غربی آن مشغول پژمرده نمودن شکوفه های اندیشه بود، نسیم ایمان را به سوی دانشگاه روانه کرد و برای تسخیر دل ها و حاکمیت حق و محکم نمودن باورهای دینی نسل جوان، چشمه پربهره دین را در کویر انسانیت جاری ساخت».۳

۱. صحیفه، محراب اندیشه و هنر اسلامی، ش ۴۳، ص ۲۲.

۲. غلامرضا گلی زواره، شهید مفتح، صص ۱۶۰ و ۱۶۱.

۳. همان، ص ۱۶۳.

دکتر مفتح۱

«شهید آیت الله دکتر مفتح در زمره عالمانی است که عمر شریف خویش را در راه احیای معارف اسلامی و نشر فرهنگ اهل بیت به کار گرفته و در سنگرهای گوناگون به ستیز با جهل و تباهی و ستم پرداخته اند. آن اسوه فضیلت برای آنکه دانشگاه را از تهاجم فرهنگی استعمار و علف های هرز طاغوتی نجات دهد، چشمه هایی از ارزش های والای دینی را در این کانون اندیشه جاری ساخت و در عصری که نغمه جدایی دین از دانش، ساز گردیده بود و شب پرستان کوردل با تبلیغات نفاق افکنانه خویش بذر تنفر و ضدیت بین حوزه و دانشگاه می پاشیدند، وی این دو کانون را به هم پیوند داد و فرهنگ حاکم بر دانشگاه را که ارمغان غرب بود، متحول ساخت و باورهای دینی را بر فضای آن حاکم ساخت و به مصداق «زکاه العلم نشره» جرعه هایی از اندیشه هایی را که در حوزه آموخته بود، به کام دانشجویان شیفته و تشنه فضیلت سرازیر نمود.

دکتر مفتح معتقد بود برای تحول اندیشه در تفکر مردم، لازم است آنان را از دره نادانی به قله آگاهی رسانید و بر این باور ایمان داشت که هر مسلمان علاقه مند و وظیفه شناس باید در دو جبهه مبارزه کند: در یک جبهه با دشمنان اسلام و در جبهه ای دیگر با جهل و خرافه پرستی».

(

«دکتر مفتح به خوبی می دانست که درهای جامعه ما در دوره طاغوت عبارت بودند از جدایی دانشگاه ها از خدمت به مردم، ابتذال فرهنگی در کشور طاغوت زده، غرب زدگی در اندیشه ارزش و فرهنگ و انزوای معنویت در هیاهوی مادیت. او در آن آشفته بازار پرزرق و برق و فریبنده، در آن تمدن پوچ و پوک و تقواستیز، آرزوی تحقق «انقلاب فرهنگی» را داشت و تلاش می کرد که فرهنگ و دانشگاه ها اسلامی شود، نظام آموزشی دگرگون گردد، مکتب حاکمیت یابد، دانشگاه ها در خدمت مردم و رفع نیازهای جامعه باشد و روح تعقل و آزادی در دانشگاه زنده شود.

اینها، خواسته ها، آرزوها و هدف هایش بودند و حیات علمی و اجتماعی اش، حرکتی بود در این مسیر و گام هایش شتابی داشت در این راه به سوی این اهداف. نام او، یادآور «انقلاب فرهنگی» است و تداعی کننده «وحدت حوزه و دانشگاه» و او خود از پیشگامان این حرکت بود. شهید مفتح، دانشی را که در حوزه، از علوم اهل بیت اسلام و معارف قرآن آموخته بود، به عنوان رسالت و مسئولیتی خدایی به محافل علمی و دانشجویی منتقل می کرد.

روحش شاد، که به تعهد دین و رسالت علوم اسلامی آشنا بود. نامش جاوید، که با خط سرخ شهادت، جاودانگی را برای خود خرید، خاطره اش گرامی، که در دفاع از اسلام، شهید شد و «حیات طیبه» را در سایه شهادت بیمه کرد».

۱. مطالب فوق برگرفته ای است از: «حوزه تا دانشگاه»، به مناسبت ۲۷ آذرماه، سالروز شهادت دکتر محمد مفتح، نشریه اطلاعات، ۲۷/۹/۱۳۸۵.

سخن بزرگان

امام خمینی(ره)

«طلاب علوم دینی و دانشجویان با هم روابط دوستانه و فعالانه داشته باشند و براساس به دست آوردن استقلال و آزادی و خلع ید غاصبان از حقوق ملت در تمام ابعادش، به سایر طبقات ملت بپیوندند».۱

«اگر این نهضت غیر از این یک خاصیت نداشت که بین طلاب علوم دینیه و قشر دانشگاهی یک رابطه پیدا شد، اگر غیر از این ما هیچ نداشتیم، این بالاترین چیزی بود که حاصل شد از این نهضت؛ اگر بگذارید بماند، اگر بگذارند که باز این نتیجه باقی بماند؛ جدیت کنید. آقا! رمز تقدم شما امروز، رمز پیروزی شما، وحدت کلمه است؛ اگر وحدت کلمه را از دست شما گرفتند، باز همان اسارت است و باز همان غارتگری ها اعاده می شود».۲

«آنها برنامه شان این است که دانشگاه را از فیضیه جدا کنند. در سال های طولانی، بنای آنها این بود که این دو قشر را که سعادت یک ملت و عظمت یک ملت و استقلال یک ملت بسته به این دو قشر است، با هم دشمن کنند و ما دیدیم و شما دیدید که این دو قشر با هم دشمن بودند تا این انقلاب اسلامی پیدا شد و اسلام دعوت خودش را شروع کرد و دعوت اسلام، پیوند همه قشرها و خصوصاً پیوند دانشگاه و فیضیه است و تا این دو قشر با هم پیوند داشته باشند، استقلال کشور شما محفوظ می ماند».۳

«می خواهند دانشگاه و فیضیه با هم مرتبط نباشند، برای اینکه این ارتباط موجب اسلامی شدن دانشگاه ها می شود».۴

«این دو جناح دانشگاه و فیضیه که بحمدالله امروز با هم تحکیم وحدت کرده و با هم یک عضو برای جامعه شده اند، اینها می توانند که کشور را به استقلال حقیقی و آزاد برسانند و اگر خدای نخواسته این دو قشر انحراف پیدا کنند، مطمئن باشید که کشور و احکام اسلام به انحراف کشیده می شود».۵

«استقلال کشور، منوط به استقلال همین دانشگاه ها و فیضیه هاست. دانشگاه و فیضیه دست به دست هم بدهند و استقلال کشور خودشان را حفظ کنند و امید خودشان را از غیر دانشگاهی اسلامی و غیر فیضیه اسلامی، امید خودشان را از دیگران ببرند».۶

«اگر خاصیت این نهضت را فقط پیوند روحانیت و دانشجویان بدانیم، این بزرگ ترین نعمت آن بود، اگر بگذارند نتیجه آن باقی بماند».۷

«اگر دانشگاه از روحانیت جدا بشود و روحانیت ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.