پاورپوینت کامل شهادت آیت الله سید حسن مدرس (روز مجلس) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شهادت آیت الله سید حسن مدرس (روز مجلس) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهادت آیت الله سید حسن مدرس (روز مجلس) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شهادت آیت الله سید حسن مدرس (روز مجلس) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
چهارشنبه
۱۰ آذر ۱۳۸۹
۲۴ ذی حجه ۱۴۳۱
۱. Dec. 2010
اشاره
در یک نگاه
محمدکاظم بدرالدین
تاریخ و محل ولادت: ۱۲۴۹ هجری شمسی، روستای سرابه ـ کچو از توابع اردستان اصفهان.
تحصیلات و شخصیت علمی و فقهی مدرس: از ۶ سالگی تا ۱۴ سالگی در شهرضا به آموختن مقدمات فارسی و عربی پرداخت، سپس تا ۲۳ سالگی در اصفهان به ادامه تحصیلات پرداخت و در همین سن برای دانش اندوزی بیشتر، عازم نجف اشرف و عتبات عالیات شد.
برخی استادان او در اصفهان: آیت الله سید محمدباقر درچه ای، ملا محمدکاشانی، میرزا جهانگیرخان قشقایی.
برخی از استادان وی در عتبات عالیات: آیات عظام: حاج میرزا حسن شیرازی (صاحب فتوای تنباکو)، سید محمدکاظم یزدی (صاحب عروه الوثقی) و آخوند ملا محمدکاظم خراسانی (صاحب کفایه الاصول و رهبر بزرگ مشروطه).
شهید مدرس در ۳۰ سالگی به درجه اجتهاد نایل آمد و در ۳۷ سالگی به اصفهان بازگشت.
شخصیت سیاسی مدرس: او در ۴۰ سالگی به مجلس شورای ملی راه یافت و نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای ملی در دوره های سوم تا ششم را عهده دار شد. در سال ۱۲۹۴ در سرپل ذهاب به وی تیراندازی شد که البته وی از این معرکه نجات یافت. در همین سال، با ترور ناموفق دیگری در قصر شیرین روبه رو شد و در سال ۱۳۰۵ از سوء قصد دیگری نیز جان سالم به در برد.
شهید مدرس با ممانعت رضاخان از راهیابی به مجلس، در ۱۶ مهر ۱۳۰۷ دستگیر و از تهران به دامغان، مشهد و خواف تبعید می شود.
او پس از حدود ۱۰ سال تبعید و زندان، سرانجام در سال ۱۳۱۶ هجری شمسی هم زمان با بیست و هفتم ماه مبارک رمضان، در کاشمر مسموم می شود و به شهادت می رسد.
رابطه مجلس و ملت در کلام امام خمینی(ره)
( «ملت ما هم امروز مثل سابق، بی تفاوت در امور نمی باشند؛ آنها همواره مواظب و مراقبند و همه امور را مشاهده می کنند. باید آقایان بدانند که اگر چنانچه خدای نخواسته وسوسه ای پیش بیاید یا کسی بخواهد وسوسه ای پیش بیاورد و نگذارد که مسائل اسلام و قوانین پیش برود، مردم سکوت نمی کنند».۱
( «محیط مجلس باید گونه ای باشد که وقتی این محیط در منظر مردم قرار گرفت، طوری نباشد که مردم از انتخابشان پشیمان بشوند».۲
( «در کشوری که قانون حکومت نکند، خصوصاً قانونی که قانون اسلام است، این کشور را نمی توانیم اسلامی حساب کنیم».۳
( «بپذیرید قانون را؛ همه تان روی مرز قانون عمل بکنید و اگر همه روی مرز قانون عمل بکنند، اختلاف دیگر پیش نمی آید».۴
( «کسانی که می خواهند قانون را بشکنند، اینها دیکتاتورانی هستند که به صورت اسلامی پیش آمده اند یا به صورت آزادی و امثال این حرف ها».۵
( «مجلس تنها ملجأیی است که برای یک ملت است. مجلس قوه مجتمع یک ملت است در یک گروه. تمام قوای یک ملت در یک مجتمع است و مجلس از همه مقاماتی که در یک کشور هست، بالاتر است. بنابراین، یک همچو مقامی را نشکنید».۶
۱. امام خمینی(ره)، صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۲۳۳.
۲. همان، ج ۱۴، ص ۲۳۹.
۳. همان، ص ۲۶۸.
۴. ولایت فقیه، ص ۲۴۴.
۵. صحیفه نور، ج ۹، ص ۴۲.
۶. صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۲۰۰.
گفتار مجری
مجلس و مدرس
محمدکاظم بدرالدین
مدرس، قانون اساسی را «رساله عملی دولت ایران» می خواند. اهمیت مجلس در نگاه مدرس از آن روی است که این نهاد، برخاسته از مردم و منتخب و وکیل آنهاست: «… ما ولی نیستیم، وکیل هستیم و باید نظر موکلین خود را بدانیم…».
این وکالت، به مجلس قدرت می دهد تا در بالای دست همه نهادهای دیگر قرار گیرد: «… هر کاری در مملکت حکومت ملی باید به اراده ملت باشد و باید مجلس شورای ملی رأی بدهد…. اراده ملت حاکم است».
به این ترتیب، مدرس با تثبیت جایگاه برتر مجلس بر دیگر قوا، از لزوم تبعیت از قوانین مجلس سخن می گوید: «هر کدام از اینها، دولت مستقلی هستند، باید تابع قوانین این مجلس باشند؛ [اگر] نمی خواهند باشند، آنها را به خیر و ما را به سلامت.» «… دولت غیر از اجرای قوانینی که مجلس شورای ملی تصویب کرده، هیچ کار و وظیفه ای ندارد…».
مدرس در سایه برتری مجلس بر قوا که برگرفته از جایگاه مردمی آن است، وظایف و تکالیف مجلس را در رعایت حدود و ادای وظایف خود برمی شمارد و آن را به هیچ روی رها نمی کند. «… اگر یک روز هم به عمر مجلس شورای ملی باقی بماند، یک کسی بر خلاف اساس مشروطیت اقدام کند، از وکالت منعزل است…».۱
به این ترتیب، مجلس از نگاه مدرس با رعایت حدود، بر بالا دست دیگر ترتیبات سیاسی کشور قرار می گیرد.۲
(
از جنبه های حایز اهمیت در اندیشه مدرس، نگاه او به پدیده سیاست و دیانت و رابطه این دو با یکدیگر است. سیاست در لغت به معنای نگهداری و حراست، حکم راندن بر رعیت، داوری و تدبیر و اجرای احکام بر مبنای دادگری و شیوه اداره امور داخلی و خارجی یک کشور یا یک جامعه است.
این واژه با پسوندها و پیوست هایی که به خود می گیرد، معنایی متفاوت می یابد و حوزه های گوناگونی مانند اجتماع، اقتصاد و فرهنگ را شامل می شود، به گونه ای که دیانت در معنای لغوی خود شامل خداترسی، دادگری، کیش، آیین، رسم و قانون است، ولی در نگاه کلی به معنای مجموعه ای از قوانین و احکام گوناگون و دستور کار های اخلاقی و عبادی است که از طرف خداوند متعال به وسیله پیامبران در اختیار نوع بشر گذارده شده است تا بدان وسیله، نظامی عادلانه را در جوامع به وجود آورند.
از گذشته های دور، اظهارنظرهای گوناگونی درباره چگونگی ارتباط این دو پدیده وجود داشته است. شهید مدرس درباره ارتباط این دو مفهوم با هم، در یکی از جلسات مجلس چنین می گوید:
… یک وقتی در نجف، آب قحط شده بود. بنده مسافرت کردم بروم اراضی بابل را ببینم. ۱۰ ـ ۱۵ روزی رفتم. عتیقه جات آنجا را استخراج می کردند؛ فکر می کردم ممالک اسلامی رو به ضعف رفته و ممالک غیر اسلامی رو به ترقی. چندین روز فکر می کردم. بالاخره فهمیدم که ممالک اسلامی، سیاست و دیانت را از هم جدا کرده اند، ولی ممالک دیگر، سیاستشان عین دیانتشان یا جزو آن است. لهذا در ممالک اسلامی، اشخاصی که متدین هستند، دوری می کنند از کسانی که داخل سیاست هستند. آنها که دوری کردند، ناچار همه نوع اشخاص رشته امور سیاست را در دسته گرفته و لهذا رو به عقب می رود…. من و امثال من که مشروطه را تصدیق کردیم، برای این بود که یک اختلافی از بین برداشته شود. این معنی ندارد که دولت و ملت، سیاست و دیانت، دو تا بشود. پیغمبر اکرم(ص) که مؤسس دیانت بود، رئیس سیاست بود. از آن وقت که اختلاف پیدا شد، ممالک اسلام رو به ضعف رفت.۳
(
این درست است که مدرس به «بیگانه ستیزی» مشهور است و این نیز صحیح است در زمانی که ایران در بدترین شرایط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی قرار داشت، مدرس تنها کسی بود که با صراحت و شجاعت، در برابر ابرقدرت های زمان ایستاد و رودرروی آنان و مزدوران و شیفتگانشان در داخل دولت و مجلس چنین گفت:
«… یک اشخاص رنگ پیدا کردند، آمدند و گفتند که عقیده ما تمایل به سیاست انگلیس است. شاید یکی پیدا شود و بگوید عقیده سیاست من روس است؛ بر ضد او هستیم. ایران مسلمان باید مسلمان و ایرانی باشد.» ازاین رو، مدرس را نباید با ایران پرستان و ایرانی پرستان متعصب اشتباه گرفت؛ زیرا او بر مبنای عصبیت قومی بیگانه ستیز نشده است. او از جمله آن مردمان نیست که هرچه را خارجی است، چه علم باشد، چه صنعت باشد، چه راه و روش باشد، همه و همه را به دور بریزد و هرچه خودی را اعم از افسانه و خرافات، از سفره هفت سین گرفته تا پریدن از روی آتش، بر تارک سرش بگذارد.
در پسِ شعار بیگانه ستیزی مدرس و در پشت این پیام به ظاهر متعصبانه، شعوری ژرف نهفته است. او در این باره چنین می گوید:
قومیت قوم از حفظ جامع آن قوم است و الا هر قومی که افرادی هستند مختلف، اگر در تحت یک جامعی نباشند و حافظ آن جامع نباشند، عنوان قومیت از آن افراد منتزع می شود…. غرض اصلی ما، یک جامعی است که یک قسمت بزرگ دنیا در آن جامع شرکت دارد و آن، اسلامیت است.۴
(
هشدارمان باد که «مدرس» نه یک شخص و نه یک شخصیت، که خود یک «فرهنگ» است و در عین حال چشمه ای زلال از جریانی ناشناخته در تاریخ! بعضی از مورخان صفاتی را به مدرس نسبت داده اند، مانند جاه طلبی، خودخواهی و ماجراجویی، اما مدرس این نبود و در موارد چشمگیر و دشمن ساز که غالب عقلا سر به جیب محافظه کاری فرو می برند و به نعل و میخ می زنند، راست می ایستاد و حرف خود را می زد و همین باعث می شد تا حساسیت های موافق و مخالف را تحریک کند.
مدرس اهل مجامله و محافظه کاری نبود. برای مدرس گاهی حالاتی پیش می آمد که مجبور می شد در مقابل افراد ظاهر الصلاح نیز بایستد و عناوین به ظاهر آبرومند را بکوبد؛ برای مثال: ایستادن در مقابل کابینه مرد موجهی مثل مستوفی الممالک در مجلس چهارم و مقابله با عنوان آبرومندی مثل جمهوری پیشنهادی رضاخان، کار آسانی نبود.
مدرس گاهی موضع گیری هایی می کرد که همْ عقیده های شناخته شده و کمیابش مجبور می شدند به عنوان مخالف با او، در جلسه علنی مجلس سخن بگویند و در این صورت پیداست که دشمنان او چه قندی در دل آب می کردند.۵
۱. جملات داخل گیومه، همگی بیانات شهید مدرس است.
۲. نک: مدرس و سیاست گذاری عمومی، صص ۱۵۷ ـ ۱۵۹.
۳. همان، صص ۱۵۲، ۱۶۰ و ۱۶۱.
۴. بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، مدرس (۲)، صص ۲۸۹ و ۲۹۰.
۵. همان، ص ۸.
سخن بزرگان
۱. حضرت امام خمینی(ره)
«مرحوم مدرس که به امر رضاخان ترور شد، از بیمارستان پیام داد [که] به رضاخان بگویید من زنده هستم! مدرس حالا هم زنده است؛ مردان تاریخ تا آخر زنده اند».۱
«… او در مقابل قدرت زیاد رضاخان ایستاد و آن طور هجوم کرد به مجلس که نگذاشت رضاخان کاری بکند و در حالی که عمال رضاخان با هم زنده باد، زنده باد می گفتند، ایستاد و گفت که مرده باد رضاخان و زنده باد من!…».۲
«شما می دانید و ما هم می دانیم مدرس یک ملای دیندار بود. چندین دوره زمامداری مجلس را داشت و از هرکس برای او استفاده مهیاتر بود؛ بعد از مردن چه چیز به جای خود گذاشت، جز شرافت و بزرگی!…».۳
«… مجلس آن وقت تا مدرس نبود، مثل اینکه چیزی در آن نیست، مثل اینکه محتوا ندارد. مدرس با آن عبای نازک و با آن… قبای کرباسی وقتی وارد مجلس می شد، طرح هایی که در مجلس داده می شد، [با] آن چیزی که مخالف بود، مدرس مخالفت می کرد…».۴
«در زمانی که قلم ها شکسته، زبان ها بسته و گلوها فشرده بود، او از اظهار حق و ابطال باطل دریغ نمی کرد. این عالِم ضعیف الجثه با جسمی نحیف و روحی بزرگ و شاداب از ایمان، صفا و حقیقت با زبانی چون شمشیر حیدر کرار، رویاروی باطل ایستاد و فریاد کشید و حق را گفت، جنایات را آشکار کرد و مجال را بر رضاخان کذایی تنگ و روزگارش را سیاه کرد».۵
۱. در جست وجوی راه از کلام امام، دفتر پنجم، ص ۴۲.
۲. روزنامه اطلاعات، ۲۷/۲/۱۳۵۸.
۳. امام خمینی(ره) و جنبش، ص ۵۸.
۴. صحیفه نور، ج ۷، ص ۶۳.
۵. صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۶۶.
۲. مقام معظم رهبری
«شناخت رضاخان و پیش بینی عاقبت شومی که سلطه و سلطنت او می توانست به بار آورد، در آغاز برای همگان آسان نبود؛ کمتر کسی می توانست از برای آن همه تظاهر و ادعا که همچون نقابی صورت کریه رضاخان را پوشانده بود، چهره او را تشخیص دهد».
«در میان آن گروه معدودی که صاحب چنین تشخیص بودند، کمتر کسی این شهامت را داشت که آنچه را دانسته برملا کند و از همان ابتدای امر قَد عَلَم کرده، با او به مخالفت برخیزد. در چنین حالی مدرس کسی بود که با فراست خویش هم ماهیت ضد اسلامی و ضد مردمی رضاخان را تشخیص داد و هم با شجاعت کم نظیری با او به مبارزه پرداخت».۱
«مدرس به عنوان یک روحانی که از چشمه فیاض دین رهایی بخش و انسان ساز اسلام سیراب بود، در انجام تکلیف الهی و شرعی خویش که مبارزه با ظلم و فساد و اختناق را سرلوحه احکام خویش دارد، تنها بودن را بهانه سکوت قرار نداد و چه بسا که در بسیاری از جریانات سیاسی کشور تنها یک فریاد بود که پرده خفقان حاکمه را می دید و آن فریاد خروش دشمن شکن مدرس بود… مدرس به حق، افتخار جامعه روحانیت ـ به خصوص در قرن حاضر ـ و نمونه ای از مقاومت جامعه روحانیت در همه زمان هاست… پرچم مبارزه ای که شهید مدرس برافراشت، هیچ گاه بر زمین نیفتاد؛ مبارزه بی امان مدرس علیه هر آنچه غیر خدایی است، هنوز در جامعه ما ادامه دارد».۲
۱. غلامرضا گلی زواره، شهید مدرس، صص ۱۷۰ و ۱۷۱.
۲. همان، ص ۱۷۱.
۳. آیت الله میرزا محمدحسن شیرازی (صادرکننده فتوای معروف تحریم تنباکو)
«این اولاد رسول الله، پاک دامنی اجدادش را داراست و در هوش و فراست، گاهی من را به تعجب می افکند. در مدتی بسیار کوتاه، از هم درس هایش در گذشته و در منطق، فقه و اصول سرآمد همه یارانش می باشد و قوه قضاوت او در حد کمال و نهایت درستکاری و تقوا است».۱
۱. نطق ها و مکتوبات مدرس، ص ۱۹.
۴. از دیدگاه علامه سید محسن امین (صاحب کتاب گران سنگ اعیان الشیعه)
«مدرس در آن عصر از باشهامت ترین مردان در مجلس و پایدارترین ایشان در پیمان خویش بود. او به مجلس حاضر می شد و با بحث و جدل و دست و پنجه نرم کردن، از حقوق امت اسلام و شرع مقدس دفاع می نمود».۱
۱. اعیان الشیعه، ج ۵، ص ۲۱.
۵. ملک الشعرای بهار
«یکی از شخصیت های بزرگ ایران که از فتنه مغول به بعد، نظیرش بدان کیفیت و استعداد و تمامی از حیث صراحت لهجه و شجاعت ادبی و ویژگی های فنی در علم سیاست و خطابه و امور اجتماعی دیده نشده، سید حسن مدرس ـ اَعْلَی اللهُ مقامَه ـ است».۱
۱. حاج آقا نورالله اصفهانی، اندیشه سیاسی و تاریخی نهضت بیدارگرانه، ج ۵، صص ۴۹ ـ ۵۳.
۶. میلسپو
از دیدگاه دکتر میلسپو، مستشار مالیه و رئیس خزانه داری که در سال ۱۳۵۱ هـ. ق در استخدام دولت ایران بود:
«شهرت مدرس بیشتر در این است که برای پول اصلاً ارزشی قائل نیست. او در خانه ای ساده زندگی می کند، لباس روحانیون را می پوشد و مردی فاضل شمرده می شود. در ملاقات با او محال است کسی تحت تأثیر سادگی، هوش و قدرت رهبری او قرار نگیرد. در فعالیت های روزانه، مردی ثابت قدم و پرجرئت است».۱
۱. دکتر میلسپو، مأموریت امریکایی ها در ایران، ترجمه: دکتر حسین ابوترابیان، صص ۱۲۷ و ۱۲۸.
۷. مرحوم نخودکی اصفهانی
«من و مدرس هم حجره بودیم. روزی طلبه ای به اتاق ما آمد، درحالی که سردرد شدیدی داشت و مدت یک هفته بود که تب او قطع نمی شد. مدرس دست بر پیشانی او گذاشت و آیه «نور» را تلاوت کرد. با تمام شدن آن، تب و سردرد تمام شد».
«مدرس اهل تهجد و نماز شب بود. تمام ایامی که من با او بودم، نماز شبش ترک نشد. او اهل نماز و دعا و مطالعه بود».۱
۱. غلامرضا گلی زواره، شهید مدرس، ماه مجلس، ص ۶۷.
نکته ها
( «سید حسن مدرس از سادات حسنی و طباطبایی می باشد و با ۳۶ واسطه به امام حسن مجتبی(ع) می رسد. آیت الله شهاب الدین مرعشی نجفی(ره)، مرجع و نسب شناس فقید، به استخراج و تدوین شجره نامه شریفه ایشان مبادرت کرده اند».۱
( «مدرس، عده ای از فضلا و علما را گِرد خود جمع می کند تا برای نخستین بار در تاریخ تشیع، روی تفسیر قرآن کار جمعی صورت بگیرد. آنگاه یک طرح کوتاه، ولی بسیار آموزنده و جامع برای نوشتن این تفسیر آماده می کند که متأسفانه با دستگیری، تبعید و شهادت مظلومانه اش، این طرح بی نتیجه می ماند».۲
( «شهید مدرس وقتی که در اصفهان اقامت داشت، روزهای پنجشنبه برای طلبه ها از روی نهج البلاغه، درس اخلاق تدریس می کرد. مدرس نخستین فرد از علمای معاصر و متأخر است که در عین داشتن عالی ترین مراتب و درجات علمی و فقهی و در اوج شهرت خود، به عنوان یک «عالم اصولی» بزرگ، نهج البلاغه تدریس نموده است و با این کار نهج البلاغه را در حوزه های شیعه زنده کرد».۳
( «در مکتب پرفیض مدرس، شاگردانی تربیت شدند که خود از دانشوران و فضلای عصر خویش بوده و هستند. برخی از شاگردان او عبارتند از: آیت الله میرزا ابوالحسن شعرانی (حکیم، فیلسوف و عارف وارسته)، استاد جلال الدین همایی (ادیب، محقق، مورخ و شاعر معاصر)، بدیع الزمان فروزانفر (محقق و ادیب نامدار فقید)، آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی (عارف، فقیه و حکیم مشهوری که به گفته شهید مطهری: «بیشترین لذت را از تدریس نهج البلاغه شهید مدرس برده است»)، آیت الله سید مرتضی پسندیده (برادر بزرگ تر امام خمینی(ره)) و آیت الله مهدی الهی قمشه ای (مترجم نامدار قرآن کریم) و…».۴
( «مدرس هیچ گاه در مسائل بی طرف نمی ماند و مثل اینکه ـ به اصطلاح مجلسیان ـ «رأی ممتنع» را برای خود ننگ می دانسته است. مدرس به خبرگی سیاسی ـ اجتماعی خود اعتماد داشت و به رسالت مذهبی ـ سیاسی خود به شدت پایبند بود و می دانست که اسلام ـ به موجب یک تواتر اعتقادی در بین متفکران اسلامی ـ در هر مورد، هرچند بسیار ناچیز باشد، حکمی دارد و هرگز سکوت اختیار نکرده است».۵
۱. مدرس (۲)، ص ۳۰۴.
۲. همان، ص ۳۳۹.
۳. همان، ص ۳۲۳.
۴. شهید مدرس، ماه مجلس، صص ۴۳ و ۴۴.
۵. مدرس (۲)، ص ۷.
( رویدادهای مهم مرتبط با شهید مدرس
۱. ۱۳۳۸ هـ. ق / ۱۲۹۸ش
الف) مبارزه مدرس با قرارداد ۱۹۱۹؛
ب) تأیید میرزا کوچک خان از سوی مدرس.
۲. ۱۳۳۹ هـ. ق / ۱۳۰۰ش
الف) افتتاح دوره چهارم مجلس و انتخاب مدرس به نایب رئیسی مجلس.
۳. ۱۳۴۲ هـ. ق / ۱۳۰۲ش
الف) سیلی خوردن مدرس از دبیر اعظم بهرامی؛
ب) استعفای ملک الشعرای بهار از نمایندگی مجلس بر اثر توهینی که به مدرس شده بود (که مورد قبول قرار نگرفت).
۴. ۱۳۴۳ هـ. ق / ۱۳۰۴ش
الف) بر اثر درگیری هایی میان وهابی ها و ملک حسین شریف مکه، سعودی ها برخی از شهرهای عربستان از جمله مدینه را بمباران کردند که مدرس یک روز را در ایران تعطیل عمومی اعلام کرد.۱
( «مدرس مدت ها فلسفه تدریس می نمود. در زندان خواف۲ برای عده ای از مأموران قلعه ای که در آن به سر می برد، درس مثنوی می گفت. وی اشعار مخصوصاً غزلیات شعرای بزرگ ایران نظیر مولوی، سعدی، حافظ و خیام را بسیار دوست داشت و بسیاری از این غزل ها را از حفظ بود و گاه به آنها استناد می کرد، خود نیز گاهی شعر می گفت».۳
( «حوالی غروب بیست و هفتم رمضان ۱۳۵۶ هـ. ق مطابق با ۱۰ آذر ۱۳۱۶ شمسی سه جنایت کار خبیث به نام های جهانسوزی، خلج و مستوفیان به عنوان دیدن به نزد مدرس می روند و او را در ۶۹ سالگی به شهادت می رسانند. پس از آن، جیب های سید را وارسی کردند و تنها دارایی او را که ۳۶ ریال بود، بیرون آوردند که ۱۲ ریال آن صرف مخارج کفن و دفن او شد و آنگاه به تهران چنین مخابره کردند: مدرس به علت بیماری فوت نموده است».۴
( «اولین کسی که از ماجرای شهادت مدرس پرده برداشت، شیخ الاسلام ملایری، نماینده مردم ملایر بود که روز شنبه ۲۶ مهرماه ۱۳۲۰ به این ماجرای غمناک اشاره کرد».۵
( «نخستین جلسه محاکمه قاتلان آن شهید از صبح روز شنبه ۳ مرداد ماه ۱۳۲۱ در تالار دیوان کیفر تشکیل و آغاز به کار نمود. در این محاکمه ـ که جنبه تشریفاتی و سا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 