مهسا فایل |
سایت دانلود فایل پاورپوینت کامل تولد خاقانی شروانی، شاعر بزرگ ایرانی ۲۶ اسلاید در PowerPoint
در حال بارگذاری
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تولد خاقانی شروانی، شاعر بزرگ ایرانی ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تولد خاقانی شروانی، شاعر بزرگ ایرانی ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تولد خاقانی شروانی، شاعر بزرگ ایرانی ۲۶ اسلاید در PowerPoint :
جمعه
۲۵ دی ۱۳۸۳
۳ ذی الحجه ۱۴۲۵
۲۰۰۵. Jon. 14
از صبح و ایمان
محمد سعید میرزایی
به جهان آمدی، فلک را کژروتر از خطّ زمانه می دیدی و از همان ابتدا هوای بازگشتن به «خراسان» جان خویش را داشتی
می خواستی مشرق رؤیایت را بیابی و به سوی گلستان آرزوی خویش، بازگردی:
«چه سبب سوی خراسان شدنم نگذارند
عندلیبم، به گلستان شدنم نگذارند
نیست بستان خراسان را چون من مرغی
مرغمم آوخ سوی بستان شدنم نگذارند…»
از دیدار خانه خدا باز می گشتی، جانت یک آسمان گشایش بود و دلت، یک صبح، طراوت:
«شب روان در صبح صادق کعبه جان دیده اند
صبح را چون محرمان کعبه عریان دیده اند»
آری، با کاروان صبح، از دیدار کعبه باز می گشتی
خاک پیمر صلی الله علیه و آله را با خویش آورده بودی و این سرود را بر لب داشتی:
«صبح وارم کآفتابی در نهان آورده ام
آفتابم کز دم عیسی نشان آورده ام»
تو شاعر «صبح» و «ایمان» بودی، تو از آنان بودی که:
«از لباس نفس، عریان مانده چون ایمان و صبح
هم به صبح، از کعبه جان روی ایمان دیده اند…»
و بدین سان، آن گاه که در راه بازگشت از حج، ایوان فرو ریخته قصر شاهان را دیدی، صد چشمه «عبرت» از دلت جوشید و دجله دجله گریستی.
تو صاحب بصیرت بودی و شاملِ فرمان «فاعتبروا یا اولی الابصار»؛ از این رو، بنای بشکوه ایوان مدائن بر پای داشتی:
«هان ای دل عبرت بین! از دیده عِبَر کن هان!
ایوانِ مدائن را آیینه عبرت دان
یک ره ز لب دجله، منزل به مدائن کن
وز دیده دوم دجله، بر خاک مدائن ران
خود دجله چنان گرید صد دجله خون، گویی
کز گرمی خونابش، آتش چکد از مژگان…»
تو جهان را چون صبح، تازه و بدیع می نگریستی و شعر خویش نیز «طرز غریب» آورده بودی و آن چنان که شعرت می گفت و می گویند «خاقان سرزمین سخن» هستی:
«نیست اقلیم سخن را بهتر از من پادشاه
در جهان ملک سخن راندن، مسلم شد مرا
مریم بکر معانی را منم روح القدس
عالم ذکر معالی را منم فرمانروا…»
شکوه آذرستانی شعر
سید علی اصغر موسوی
«طفلی هنوز بسته گهواره فنا
مرد آن زمان شوی که شوی از همه جدا
در جستجوی حق شو و شبگیر کن، از آنک
ناجسته خاک، ره به کف آید، نه کیمیا!
«لا» راز «لات» باز نَدانی به کوی دین
گر بی چراغ عقل، روی راه انبیا»
پانصدمین سال هجرت آغاز شده است و خورشید از پشت ابرها، نیم نگاهی به گستره های سرسبز «شروان» می اندازد، وعده ظهور شاعری را می دهد که «حسّان العجم» است و «بی بدیل» و بی نظیر در عرصه ادب!؛ چنان که میدان پر ادعای «قصیده» را جولانگاه مضامین عالی خویش خواهد کرد و شکوه نامش بر تارک تمام انجمن ها خواهد درخشید!
از ظرافت حکمت، تا دقایق عرفان!
از حقایق عشق! تا علایق دین، چنان در تعزّل کلامش متجلّی خواهد شد که حیرت فزای تمامی نسل ها گردد!
«تا مرا سودای تو، خالی نگرداند ز من
با تو ننشینم به کام خویشتن، بی خویشتن
خار پای خود منم، خود را از خود فارغ کنم
تا دویی یک سو شود، هم من تو کردم، هم تو، من!
باقی آن گاهی شوم کز خویشن یابم فنا
مرده اکنونم، که نقش زندگی دارم کفن»
دشواری قصیده هایش را زیبایی غزل هایش پاسخ گوید و زیبایی سخن عشق! سخن عاشق و سخن دل، چشم نواز می گردد!
«ناز جنگ آمیز جانان بر نتابد هر دلی
ساز وصل و سوز هجران، بر نتابد هر دلی
یک جگر، خون است عاشق را و درد و غم حریف
جرعه ای می را دو مهمان بر نتابد هر دلی»
شکوه شهرتش از «شروان» می گذرد و او را در ایران به «خاقانی» می رساند.
نه تنها کنگره کاخ ها به بلندای عظمت ادبی اش رشک می برند، که پرتو آثارش باعث سعایت و حسادت، مشاعران می گردد! سخنش فاخر، سبکش بی بدیل، عزمش محکم و همتش بی نظیر!
سال ها می گذرد؛ گویی شوق دیدار خراسان چنان بی قرارش ساخته است که تلخی بیماری و رنجش «ری» را می پذیرد و به امید بهبودی روز شماری می کند، امّا دیدار میسر نمی شود. به شروان باز می گردد و در فرصتی پیش آمده، عزم بغداد و حجاز می کند و حلقه ارادت بر گوش کرده، به طواف خانه حضرت دوست «جلّ جلاله» بر می خیزد و دست طلب به آستان پیام
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
