پاورپوینت کامل جام ولا -سیمای ولی- گفتار ولی ۳۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جام ولا -سیمای ولی- گفتار ولی ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جام ولا -سیمای ولی- گفتار ولی ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل جام ولا -سیمای ولی- گفتار ولی ۳۴ اسلاید در PowerPoint :

متقین، گل های سرسبد آفرینش۱

سیدمهدی شجاعی

پرده بر دل های ماست

فَهُمْ وَ الْجَنَّهُ کمَنْ قَدْرَآها، فَهُمْ فیها مُنَعَّموُنَ وَ هُمْ وَ النّارُ کمَنْ قَدْرَآها فَهُمْ فیها مُعَذَّبُونَ.

بهشت را انگار که می بینند و در آن غرق نعمتند و آتش دوزخ را انگار به مشاهده نشسته اند و در آن عذاب می شوند.

به کسی می مانند که بهشت را فرا روی خویش می بیند و نسیم حیات بخش آن بر جانش می گذرد و رایحه ی شوق آفرین آن در شامه اش می پیچد. و هُرم آتش جهنم را بر پشت خود و زبانه های آن را بر کف پای خویش لمس می کند.

۱ـ توضیح و ترجمه ی ادبی خطبه ی متقین، از کتاب: متقین، گل های سرسبد آفرینش، ص ۴۱ ـ ۴۹، با اندکی تصرف.

اشاره:

جهنم و بهشت پوشیده نیست. حجاب بر چشمان ماست. پرده بر دیدگان ماست. متقین که حصار نفس را شکسته و از خود به در آمده اند و غُل و زنجیر منیت از پای خویش گسسته و بر اوج قله ی یقین ایستاده اند، چرا نتوانند بهشت و جهنم را ببینند؟!

مولایمان علی علیه السلام که خود به حلیه ی «لَوْ کشِفَ الْغطاءُ»۱ آراسته است چنین می فرماید: اگر شما ببینید آنچه را که مردگان شما دیدند، ضجه می زنید، فغان می کنید، بی تابی و زاری و لابه می کنید و از اعماقِ جانِ خویش فریاد «سَمِعنا وَ اَطَعْنا» سر می دهید. لیکن افسوس که بر شما پوشیده است آن چه که بر آن ها هویداست. و به زودی پرده برداشته خواهد شد و حجاب، دریده خواهد گشت. البته بینایتان کرده اند اگر که ببینید، و شنواتان نموده اند اگر که بشنوید، و هدایت شده اید اگر تن به هدایت دهید…۲

باری این حجاب که بر چشم و دل و گوش ماست، نه آن پرده ای است که او افکنده است، تاری است که خود تنیده ایم! بهشت و جهنم دیدنی است به شرط بینایی ما!

شخصی از حضور امام حسن علیه السلام سؤال می کند که: چگونه صبح کردی؟ و ایشان پاسخ می فرماید که: «صبح کردم آن چنان که خدا را بر بالای سر داشتم و آتش جهنم را در پیش رو و مرگ مرا می خوانْد و حساب احاطه ام کرده بود و من بیمناک کرده های خویش، از آن چه می خواستم هیچ نمی یافتم و دفع آن چه نمی پسندیدم نمی توانستم. و کارها به دست کسی است جز من که اگر بخواهد عذابم می کند و اگر اراده کند در می گذرد و می بخشد، پس کیست فقیرتر از من؟»۳

نظاره ی بهشت و جهنم ویژه ی ائمه علیهم السلام نیست مگر آن جوانی که در پاسخ «کیفَ اَصْبَحْتَ» پیامبر عرض کرد: «اَصْبَحْتُ یقینا» و به نشانه ی یقین خویش عرضه داشت که: بهشت و جهنم را با منعمان و معذبان آن به چشم می بینم، از انبیا و ائمه بود؟!

پس بهشت و جهنم دیدنی است برای هر آن کس که چشم بگشاید.

قُلوُبُهُمْ مَحْزُونَهٌ

دل هایشان غمگین است، ابر اندوه بر آسمان قلبشان سایه انداخته و پنجه های حزن بر جانشان خراش می اندازد.

اشاره:

مردی از بدحالی خویش به نزد امام صادق علیه السلام شکایت برد. امام او را به صبر توصیه فرمود و پس از قدری درنگ دوباره رو به او کرد و فرمود: بگو بدانم زندان کوفه چگونه است؟

مرد پاسخ گفت: تنگ است و بدبو و متعفن و زندانیانش به بدترین حال دچارند.

و امام در پاسخ فرمودند: تو هم گرفتار زندانی! چگونه اززندان، طلب آسایش داری؟ نمی دانی که دنیا زندان مؤمن است؟۴

سفیان ثوری گفت: بر امام صادق علیه السلام وارد شدم و عرض کردم: یابنَ رسولِ اللّه چگونه صبح کردی؟ فرمود: به خدا که محزون ودل نگران.

سؤال کردم که چیست دلیل حزن و اضطراب شما؟

امام فرمودند: ای ثوری! به هر دلی دین پاک و خالص خدا جا گرفت از جز اویش باز دارد. ای ثوری! دنیا چیست؟ و امید می رود که چه باشد؟ آیا دنیا جز لقمه ای است که می خوری یا جامه ای که می پوشی یا مرکبی که سوار می شوی؟ راستی، مؤمنین به دنیا اطمینان ندارند و از رفتن به آخرت نگرانند…۵

آن که ناخواسته به زندانی گرفتار آمده و دمادم نگران سرنوشت خویش است، بر آن چه کرده بیمناک است و بر آن چه نکرده هراسناک، چگونه می تواند محزون و غم زده نباشد؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: چگونه مؤمن حزین نباشد که خداوند ورود به جهنم را به او وعده فرموده اما خروج از آن را وعده نفرموده؟!۶

استواریبنای حزن بر استحکام یقین و باورمندی آدمی است آن کس که قیامت را نزدیک ببیند و مرگ را نزدیک تر و حساب و کتاب را در دو قدمی و قبر را فرا روی خویش، چگونه می تواند دل از حزن بشوید؟!

از بزرگی پرسیدند: مگر در قبر عذابی هست؟ گفت: قبر همه اش عذاب است.

آیا همین اضطراب و همین تشویش کافی نیست که بر زبانه های آتشِ شعف، آب حزن بریزد و هر چه شادی را به غم بدل کند؟ چه رسد به این که آدمی، باورمند قیامت شود اگر آدمی «یوْمَ تُبْلَی السَّرائِرِ»۷ را باور کند، می تواند ذهن و دل به مکاید بسپارد؟!

اگر آدمی «یوْمَ لاینْفَعُ مالٌ وَ لابَنوُن»۸ را اعتقاد بیابد، می تواند به داشته های خویش دل خوش کند؟

اگر آدمی مفهوم «یوْمَ الْحَسرَهِ» را باز بشناسد، می تواند جز به کار آخرت به کار دیگری پردازد؟!

اگر کسی تنهاگوش دل به همین یک کلام بسپارد که: «وَلَتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ»۹ می تواند آنی را به غفلت بگذراند؟!

این که دلْ خوشیم به آن چه اطراف ماست، از این روست که بی خبریم از آن چه در انتظار ماست. امام حسن علیه السلام به هنگام فوت می گریست. شخصی بدو گفت: ای فرزند رسول خدا! شمابا چنین منزلت و نسبتی که با رسول خدا دارید، می گریید در حالی که پیامبر صلی الله علیه