پاورپوینت کامل الگو ها، ویژگی ها و وظایف منتظران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل الگو ها، ویژگی ها و وظایف منتظران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل الگو ها، ویژگی ها و وظایف منتظران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل الگو ها، ویژگی ها و وظایف منتظران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
الگوهای منتظران۱
فریده پیشوایی
منتظران حقیقی معتقدند باید:
( با الهام از ابراهیم بت شکن، بت های ابرقدرت شرق و غرب را در هم کوبید و بتخانه جاسوسی بین المللی آنان را ویران کرد.
( با الهام از مبارزه بی امان حضرت موسی، با ستم پیشگان و ستمگران، به مبارزه برخاست و با سردمداران بیدادگر شرق و غرب، به ستیز پرداخت و آنان را به سزای اعمال ننگین خود رساند.
( با الهام از کوشش بی دریغ حضرت نوح، ستمدیدگان و مستضعفان را به کشتی نجات اهل بیت عصمت و طهارت(ع) دعوت کرد و آنان را از غرق شدن در گرداب توفان سهمگین فساد و بی بندوباری و طغیان و بیدادگری نجات داد و نفرین همیشه جاوید خود را به زورمندان قلدر و زراندوزان بی قید و شرط نثار کرد.
( با الهام از پیامبر رحمت و ناجی امت، حضرت رسول اکرم(ص)، آغوش گرم و پرمهر خود را به روی معتقدان به حاکمیت خداوند گشود و تمام توان و قدرت خود را برای در هم کوبیدن بساط ستم و جنایت به کار گرفت.
( با الهام از مکتب سرخ تشیع علوی، فریاد کوبنده خود را بر سر یهودیان دوران و منافقان زمان وارد کرد و به هستی نکبت بار آنان خاتمه داد.
( با الهام از بردباری و پایداری حسنی، پرده از روی جنایت ستم پیشگان عصر برداشت و مدعیان دروغین صلح جهانی را رسوا کرد و خیانت کاران به شرافت انسانی را رسوا ساخت.
( با الهام از سرور آزادگان و آموزگار آزادگی و آفریننده بزرگ حماسه آزادی، دانشگاه بزرگ آزادی و آزادگی تأسیس کرد و در هر زمان عاشورا آفرید و همه جا را به کربلا مبدّل ساخت و حقیقت غلبه خون بر شمشیر را برای جهانیان اثبات کرد و سرکردگان استثمار و استعمار بین المللی و دشمنان آزادی و آزادگی را در سیلاب خونین غرق کرد و برای همیشه، نام آنان را از تاریخ هستی حذف کرد.
۱. سید محمدکاظم قزوینی، امام مهدی(عج) از ولادت تا ظهور، صص ۱۶ و ۱۷.
رهاورد انتظار
سهیلا صلاحی اصفهانی
انتظار امام معصوم(ع)، پی آمدهای روان شناختی بسیاری برای انسان دارد، از جمله:۱
۱. «رابطه انتظار و بهداشت روان»، موعود، ش ۷۶.
۱. امید
انتظار سپیده، بارقه امید را در دل انسان زنده می کند. امام علی(ع) در این باره می فرماید: «مردم! در واپسین حرکت تاریخ و آخرالزمان، بزرگ مردی از فرزندانم ظهور می کند. آنگاه که پرچمش به اهتزاز درآید، شرق و غرب جهان را روشن می سازد و با ظهورش، موجی از شادی و نور، عالم گستر می شود».
امید بیشتر، در بُعد شناختی انسان مؤثر است و در سه محور اهداف، بینش و اندیشه نمایان می شود.
الف) اهداف: امید در زندگی انسان موجب می شود بتواند برای خود اهدافی داشته باشد. انسان منتظر، با امید به ظهور نور و عدالت، اهداف بزرگ زندگی خود و جامعه را با عنایت به نصرت الهی، پیروزی و بهروزی و غلبه حق بر باطل، گسترش عدالت و سرانجام، فراگیری هدایت، لطف و رحمت مشخص می کند.
ب) بینش: پس از تعیین اهداف بزرگ، امیدواری به انسان بینش می بخشد، به گونه ای که در مسیر خود بن بستی نمی بیند. امام سجاد در این باره می فرماید: «انتظار ظهور حضرت مهدی(عج)، از بزرگ ترین گشایش هاست».
ج) اندیشه: در مرحله سوم، برای رسیدن به اهداف درازمدت و کوتاه مدت به برنامه ریزی دقیقی نیازمندیم. امید در این مرحله، موجب می شود افکار خود را برای تحقق اهداف مورد نظر تمرکز بخشیم و برنامه ریزی مطلوبی داشته باشیم.
۲. آمادگی
انتظار، آمادگی برای استقبال و همراهی منتظَر را می طلبد و بدون آمادگی به بار نمی نشیند. بنابراین، باید در آزمون آمادگی و سبقت جویی در جنبه های عملی صبر و پارسایی و نظامی، شرکت کرد.
الف) صبر: آمادگی برای انتظار، به این معناست که توانایی و بردباری بر تأخیرها و شکیبایی بر مشکلات ناشی از غیبت را داشته باشیم. استقامت بر امتحان ها، بلاهای سخت، ترس، گرسنگی، فقدان عزیزان و مشکلات زمان غیبت و نزدیک ظهور، شرط آمادی برای انتظار تا ظهور است.
ب) نظامی: بُعد دیگر آمادگی، ایجاد آمادگی های جسمانی و فراهم آوردن ابزار و وسایل مناسب برای مبارزه و رویارویی با دشمنان است. امام کاظم(ع) در این باره می فرماید: «هر کس اسبی را به انتظار امر ما نگاه دارد و به سبب آن، دشمنان ما را خشمگین کند، در حالی که منسوب به ما است، خداوند روزی اش را زیاد و به او شرح صدر عطا می کند و او را به آرزویش می رساند و او را در رسیدن به خواسته هایش یاری می کند».۱
۱. اصول کافی، ج ۶، ص ۵۳۵، ح۱.
۳. اشتیاق
جنبه های عاطفی انتظار که در حقیقت، نقطه اوج انتظار و گرمی و زیبایی آن به شمار می آید، اشتیاق است. منتظر کسی است که چون خاک تشنه، نیازمند آب است. اشتیاق در این جنبه ها تجلی می کند:
الف) محبت: امام رضا(ع) فرموده است: «امام، همدم و رفیق و پدر مهربان [امت] است.»۱ «جانم فدای تو ای ناپیدایی که از ما بیرون نیستی».۲
ب) شور طلب: منتظر کسی است که در پی یار است و با شور و شوق، همه جا را در طلبش جست وجو می کند: «ای کاش می دانستم در چه جایی منزل گرفته ای و چه سرزمین و مکانی تو را در برگرفته است!. ..»
ج) چشم به راه بودن: منتظر حقیقی کسی است که برای رسیدن یار لحظه شماری می کند؛ یعنی به او عشق می ورزد، با او سخن می گوید و با چشم های نگران به دوردست می نگرد، شاید او را ببیند و بیابد! امام صادق(ع) می فرماید: «هر کسی دوست دارد در شمار اصحاب حضرت باشد، باید چشم به راه باشد و پارسایی پیشه کند».۳
بر این اساس، نتیجه می گیریم: انتظار در محورهای سه گانه امید (شناختی)، آمادگی (رفتاری) و اشتیاق (عاطفی) بر سلامت روان و ارتقای توانمندی ها مؤثر است.
۱. همان، ج ۱۱، ص ۱۹۸، ح ۱.
۲. اقبال الاعمال، ص ۲۹۸؛ مفاتیح الجنان، دعای ندبه.
۳. الغیبه، ص ۲۰۰، باب ۱۱، ح ۱۶.
وظایف منتظران
مهم ترین وظایف منتظران در عصر غیبت عبارتند از:
۱. شناخت حجت خدا
نخستین و مهم ترین وظیفه ای که هر شیعه منتظر بر عهده دارد، کسب معرفت نسبت به وجود مقدس امام و حجت زمان خویش است، چنان که پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؛ هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است».۱
امام صادق(ع) درباره کمترین حد معرفت امام می فرماید: «کمترین درجه شناخت امام آن است که [بدانیم] او همتای پیامبر است به جز در درجه نبوت. امام وارث پیامبر است و پیروی از امام، پیروی از خداوند و رسول خدا(ص) است و تسلیم بودن به امر او در همه امور و مراجعه کامل به او و پذیرش گفته او، از مراتب شناخت است و بداند که امام پس از رسول خدا(ص)، علی بن ابی طالب و پس از او حسن و سپس حسین… و پس از علی، پسرش حسن است و حجبت از فرزندان حسن است».۲
۱. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۳.
۲. مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۷۲.
۲. پیراستگی از بدی ها و آراستگی به خوبی ها
از دیگر وظایف مهم هر شیعه، پیراستن خود از ویژگی های ناپسند و آراستن خود به اخلاق نیکوست، چنان که در روایاتی از امام صادق(ع) می خوانیم: «هر کس دوست دارد از یاران حضرت قائم(ع) باشد، باید منتظر باشد و در این حال، به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار کند؛ در حالی که منتظر است. پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش قائم(ع) به پا خیزد، پاداش او چون پاداش کسی خواهد بود که آن حضرت را درک کرده است. پس بکوشید و در انتظار بمانید! گوارا باد بر شما [این اجر]، ای گروه مشمول رحمت خداوند!»۱
۱. کتاب غیبت، ص ۲۰۰، ح ۱۶.
۳. پیوند با مقام ولایت
حفظ و تقویت پیوند قلبی با امام عصر(عج)، و تجدید دائمی پیمان با آن حضرت، از دیگر وظایف مهمی است که هر شیعه منتظر در عصر غیبت بر عهده دارد.
گفتار مجری
دعا برای امام زمان
مطهره پیوسته
یونس بن عبدالرحمان، از امام رضا(ع) روایت کرده است: «حضرت صاحب الامر را این گونه دعا کنید: «اَلّلهُمَّ اِدْفَعْ عَنْ وَلِیک وَ خَلیفَتِک وَ حُجَّتِک عَلی خَلْقِک…!»۱ دعاهایی که به بخشی از آن در ادامه اشاره می کنیم: از بزرگان دین سفارش شده است و این نشان از اهمیت آن دارد.
۱. بحارالانوار، ج ۹۵، ص ۳۳۰.
دعا برای فرج
پیامبر و برخی امامان بزرگوار به دعا کردن برای صاحب الزمان(عج) امر فرموده اند. حضرت ولی عصر(عج) نیز نه تنها شیعیان خود را به دعا کردن برای تعجیل فرج فرمان داده، بلکه به بسیار دعا کردن سفارش کرده است. آنگاه که امام زمان می فرماید: «برای نزدیک شدن فرج بسیار دعا کنید!»۱ آیا می توان آن را بی اهمیت دانست؟ خداوند در آیه ۷۷ سوره فرقان می فرماید: «بگو اگر دعای شما نباشد، پروردگار من به شما عنایتی نمی فرماید.» در برخی روایت ها دعا برای فرج، راهی برای نجات از هلاکت بیان شده است، چنان که حضرت امام حسن عسکری(ع) می فرماید: «به خدا! فرزندم مهدی را غیبتی است که در آن هیچ کس از هلاکت نجات نمی یابد مگر آنکه خدای عزّوجلّ، او را بر اعتقاد به امامتش ثابت قدم دارد و او را به دعا برای تعجیل فرجش، توفیق دهد».۲
دعا بلای الهی را دور می کند.۳ و تقدیر الهی را چیزی جز دعا تغییر نمی دهد.۴
۱. کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۵.
۲. همان، ص ۳۸۴.
۳. نهج الفصاحه، ص ۳۳۲، ح ۱۵۹۰.
۴. همان، ص ۱۲۴، ح ۶۲۴.
دعای افتتاح
حضرت مهدی این دعا را به محمد بن عثمان، دومین نائب خاص خود آموخته و او آن را به دیگران آموزش داده است. علامه مجلسی، در زادالمعاد می آورد: «امام زمان، آن را برای شیعیان نوشته است که هر شب ماه رمضان بخوانند. فرشتگان این دعا را می شنوند و برای خواننده آن استغفار می کنند. در این دعای شریف، به ویژگی های حکومت حضرت به عنوان دولت کریمه اشاره شده است.۱
۱. محمدی اشتهاردی، سیره ۱۴ معصوم، ص ۹۷۴.
دعای سمات
علامه مجلسی در سلسله سند این دعا، نام محمد بن عثمان عمری، یکی از نواب خاص حضرت حجت را بیان کرده است.۱ بر اساس سندهای معتبر، این دعا از امام محمد باقر و امام جعفر صادق(ع) روایت شده است. این دعا دعای شبّور نیز نامیده می شود و خواندن آن در ساعات آخر روز جمعه مستحب است.۲
۱. معارف و معاریف، ج ۶، ص ۳۲۷.
۲. مفاتیح الجنان، باب اول.
دعای صلوات
در کتاب غیبت طوسی، این دعا از حضرت مهدی روایت شده و در کتاب جماع الاسبوع، در اعمال روز جمعه از این دعا یاد شده است: «اللهم صل علی محمد سید المرسین و خاتم النبیین و حجه رب العالمین…».۱
۱. مکیال المکارم، ترجمه: سید مهدی حائری قزوینی، ج ۲، ص ۱۱۱.
دعای عبرات
این دعا از امام صادق(ع) روایت شده است. آورده اند امام زمان(عج) خواندن این دعا را برای رها شدن از دست ستمکاران سفارش کرده است: «اللهم انی اسئلک یا راحم العبرات و یا کاشف الکربات انت الذی تقشع المحن…».۱
۱. نجم الثاقب، باب هفتم.
دعای عهد
به فرموده امام صادق(ع)، هر کس چهل صبح این دعا را بخواند، از یاوران حضرت مهدی است و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خداوند او را از قبر بیرون می آورد تا در خدمت ایشان باشد و خداوند تبارک و تعالی، به هر کلمه آن، هزار حسنه به او کرامت می فرماید و هزار گناه را از او محو می کند؛ «اللهم رب النور العظیم و رب الکرسی الرفیع و رب البحر المسجور…».۱
۱. مفاتیح الجنان، باب سوم.
دعای غریق
از دعاهایی است که خواندن آن در دوران غیبت سفارش شده است. امام صادق(ع) می فرماید: «به زودی امر مشتبهی (غیبت طولانی) به شما می رسد. پس بدون نشانه ای که دیده شود و بدون امام هدایت کننده می مانید. از آن نجات نمی یابد مگر کسی که دعای غریق بخواند»: «یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک».۱
۱. کمال الدین، ج۲، ص ۳۵۱.
دعای غیبت
این دعا از دیگر دعاهایی است که در زمان غیبت، خواندن آن سفارش شده است. امام صادق به زراره فرمود: «اگر زمان غیبت را درک کردی، این دعا را بخوان: «اَللّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَک فَاِنَّک اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَک لَمْ اَعْرِفْ نَبِیک…».۱
۱. اصول کافی، ج ۱، ص ۳۳۷.
دعای فرج
این دعا برای طلب ظهور خوانده می شود. دعاهایی که به دعای فرج معروف است، عبارتند از:
۱. «یا من اظهر الجمیل و ستر القبیح یا من لا یؤاخذ بالجریره…».
۲. «الهی عظم البلاء و برح الخفا و انکشف الغطا…. » شیخ کفعمی در بلدالامین فرموده است: «حضرت مهدی این دعا را به شخصی که زندانی بود، آموخت و آن فرد از بند نجات یافت».۱
۳. «اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه…».۲
۱. مصباح المتهجد، ص ۶۳۰، بلدالامین، ص ۲۰۳.
۲. مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۳۱.
دعای قنوت
این دعا از جمله دعاهای سفارش شده در طلب فرج است که از حضرت امام حسن عسکری(ع) روایت شده است. دعای قنوت طولانی است و شیخ طوسی، در کتاب های مصباح و منهج الدعوات، در باب قنوت های امامان معصوم از آن یاد کرده است: «الحمدلله شکراً لنعمائه و استدعائاً لمزیده و استخلاصاً به دون غیره…».۱
۱. مفاتیح الجنان، باب اول.
دعای ندبه
دعایی است جامع که از دیرباز، شیعیان و منتظران حقیقی حضرت مهدی(عج) به آن توجه ویژه داشته اند. این دعا در حقیقت، بیان کننده تاریخ فشرده ای از حضور حجت ها و اولیای الهی بر پهنه خاک است؛ سلسله ای از حضرت آدم تا آخرین حجت خدا، حضرت ولی عصر(عج). دعای ندبه را امام صادق(ع) به دوستان و شیعیان آموخته است و به آنها امر فرموده این دعا را در اعیاد چهارگانه (فطر، قربان، غدیر، جمعه) بخوانند و به ما امر فرموده است: در دوران غیبت، با این دعا با پیشوای خود راز دل بگوییم و تجدید میثاق کنیم.۱
۱. علی اکبر مهدی پور، با دعای ندبه در پگاه جمعه، ص ۳۰.
دعای نور
مراد از دعای نور، همان دعای عهدی است که آغاز آن چنین است: «اللهم رب النور العظیم و رب الکرسی الرفیع…».۱
(
۱. بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۱؛ مصباح کفعمی، ص ۵۵۰.
یا مهدی ادرکنی
مطهره پیوسته
نام مولا که می آید، تو را در ذهن خود نقش می بندم. یا مهدی، اردکنی! می خواهم همیشه مولایم باشی و من همواره پیرو راه روشنی باشم که گاهی برخی را به کوچه پس کوچه هایش هدایت می کنی. آیا من بنده کوچک خدا می توانم آن قدر خودسازی کنم که تو را بفهمم؟ آیا می توانم تا زمانی که زنده هستم و جان در بدن دارم، روحم را به روحت پیوند دهم و از آیینت به شیوه راستینی که تو پیشوایش هستی، پیروی کنم؟»
که می داند که تو کیستی؟ غربت و غیبتت سبب شده است، بودنت را از یاد ببرند و ندیدنت مایه انکارت شده است. روزها یک به یک می گذرند و عمرها کوتاه می شوند. ثانیه های آخر، هر ثانیه به ما نزدیک تر می شوند و زمان در حال از دست رفتن است. قدرت انکار ندارم و می دانم در غیبتی. اگر نیستی یا وجود نداری، پس این حس درونی من انتظار که را می کشد و می خواهد چه کسی را بیابد؟ پس این اندوه درونم از کدامین دیوار و حصار شکایت دارد که گه گاه می گریم. می دانی هر گاه دیدگانم برای تو تر می شود، خودم را مثل خودت تنها و غریب حس می کنم و مثل کودکی که مادرش را گم کرده باشد، به گریه می افتم. اگر تو موعود دوران نیستی، این چه حسی است که مرا می کشاند به دور دست های جاده، خیره و محو چشم بدوزم؟
تو همانی که یک دیوار با من فاصله داری، همانی که همسایه منی. بگو از پس کدامین در انتظار عبورت را داشته باشم؟ فاصله من تا تو فقط یک کلمه است؛ ایمان. اگر سلاح ایمان به دست بگیرم و سپر دوری از گناه را تن پوش خود کنم، مهدی را هم خواهم داشت.
مهدی جان! یار و مددکار نمی خواهی؟ دوستدار و همراه نمی خواهی؟ نمی خواهی پیشوای من باشی؟
آثار ظهور
مطهره پیوسته
در روایت ها پی آمدهایی برای ظهور موعود آخرالزمان برشمرده شده که عبارت است از:۱
۱. برگرفته از: نشریه موعود، ش ۱۲، ص ۷۸.
تقسیم یکسان ثروت ها
با ظهور مهدی(عج)، زمین پر از عدالت می شود و ثروت های جهان به طور یکسان تقسیم، چنان که امام باقر می فرماید: «هنگامی که قائم ما قیام کند، ثروت را به طور مساوی تقسیم و عدالت را در میان مردم اجرا می کند».۱
۱. عقدالدرر، ص ۴۰.
رضایت و خشنودی همگانی
پیامبر خدا می فرماید: «ساکنان آسمان، مردم زمین، پرندگان هوا، درندگان صحرا و ماهیان دریاها، همه و همه از او خشنود خواهند شد».۱
۱. الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۸۲.
ریشه کن شدن فقر و بینوایی
در پرتو عدالت مهدی، همه بی نیاز خواهند شد. در روایت آمده است زمانی می رسد که انسان، صدقات از طلا را با خود برمی دارد و آنها را در راه خدا انفاق می کند، ولی نیازمندی را پیدا نمی کند که این صدقه را بپذیرد.۱
۱. صحیح البخاری، ج ۲، ص ۱۳۶.
برقراری امنیت
حضرت علی(ع) می فرماید: «دشمنی از دل ها زدوده می شود و درندگان و چارپایان با یکدیگر سازش می کنند و یک زن طبقی بر سرنهاده، از عراق تا شام تنها سفر می کند و قدم بر سرزمین سبز و خرم می گذارد، در حالی که درنده ای او را نمی آزارد و دچار ترس و وحشت نمی شود».۱
۱. بشارت الاسلام، ص ۲۳۶.
نزول برکات آسمانی
در روایتی می خوانیم: «زمین چیزی از بذرهای خود نگه نمی دارد؛ جز اینکه آن را بیرون می فرستد و آسمان چیزی از باران رحمتش را نگه نمی دارد؛ جز اینکه سیل آسا بر بندگان خود فرو می ریزد».۱
رفاه همگانی
پیامبر فرمود: «امت من [با ظهور مهدی(عج)] آنچنان بهره مند می شوند که هرگز چنین بهره ای نبرده اند».۲
۱. المستدرک علی الصحیحین، ج ۴، ص ۵۱۴.
۲. اعلام الوری، ص ۴۳۳.
وفور برکت در زمین
در روایتی از پیامبر می خوانیم: «در آن زمان، چارپایان در امان هستند و درندگان با هم سازش می کنند و زمین پاره های دلش را بیرون می ریزد. پاره های زمین، ستون هایی از طلا و نقره است».۱
۱. المستدرک علی الصحیحین، ج ۴، ص ۵۱۴.
کنار رفتن پرده های ظلمت
امام صادق(ع) می فرماید: «وقتی قائم ما قیام کند، زمین به نور پروردگارش نورانی می شود و مردم از نور خورشید بی نیاز می شوند و شب و روز، یکی می شود و تاریکی از بین می رود».۱
۱. المحجه فیما نزل فی القائم الحجه، ص ۱۸۵.
برقراری پیوند برادری و مساوات میان انسان ها
امام باقر(ع) می فرماید: «وقتی قائم ما قیام کند، دوران برادری و برابری فرا می رسد. در آن زمان مسلمانان آنچه نیاز داشته باشند، از جیب برادران مسلمانشان برمی دارند و آنها مانع نمی شوند».۱
۱. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۲.
پی آمدهای دعای فرج۱
بسیار دعا کنید برای تعجیل در فرج که فرج شما در آن است.
این دعا سبب زیاد شدن نعمت هاست.
مایه زنده کردن امر ائمه اطهار(ع) است.
حضرت در حق دعاکننده، دعا می کند.
دعاکردن، ادای بخشی از حقوق آن حضرت است که ادای حق، واجب ترین امور است.
شفاعت آن حضرت در قیامت شامل حال دعاکننده می شود.
دعاکردن، مایه اجابت دعاست.
دعاکردن، ادای اجر رسالت است.
مایه دفع بلا و سبب وسعت رزق می شود.
نور محبت امام در قلب مؤمن افزون می شود.
سبب طولانی شدن عمر است.
دعای پیامبر شامل حال انسان می شود.
از بدی حساب در روز قیامت، در امان خواهیم بود.
دعاکننده، پاداش نصیحت کردن مؤمن را دارد.
سبب دوری غصه ها می شود.
مایه خشنودی رسول خدا(ص) است.
دعا کننده، مایه مباهات خداوند است.
این دعا تمسک به ثقلین است.
چنگ زدن به ریسمان الهی است.
سبب کامل شدن ایمان است.
ثوابی مانند ثواب همه بندگان به او می رسد.
درجات او در بهشت بالا می رود.
از بدی حساب در روز قیامت در امان می ماند.
رستگاری به سبب شفاعت فاطمه زهرا را در پی دارد.
۱. برگزیده از: مجتبی تونه ای، موعودنامه، صص ۳۱ ـ ۳۳؛ مکیال المکارم، ترجمه: سید مهدی حائری قزوینی، ج ۱، ص ۳۵۱.
متن ادبی
واپسین حجت خدا بر زمین
سودابه مهیجی
زمین به دور خورشید می گردد و به تو فکر می کند. خورشید در جای مقرر خویش، به روز می نگرد و به تو می اندیشد. ستاره ها سوسو می زنند و هر لحظه به یاد تواند. پرندگان بر آشیانه هایشان نگهبانی می دهند و به تو فکر می کنند و انسان برای کودکانش سر پناه امان الهی را دعا می کند و همچنان به تو می اندیشد.
فکرکردن بلد نبود روزگار، اما دل تنگی تو و نبودنت، به او یاد داد که باید اندیشید و انتظار کشید. حتی پلک هایی که با شلیک ستم بسته می شوند و بر خاک می افتند، در لحظه پایان تماشا به تو فکر می کنند؛ به تو که آرزوی دیدارت را چه بسیار مردمکان بی تاب به گور برده اند.
خوب شد پیامبران از ازل، همه رفتند و ندیدند این روزهای قامت خمیدگی زمین را. خوب شد رسولان تمام تاریخ، زودتر از این روزها آمدند و رفتند و ندیدند که امتداد وحی، صفحه های غبارگرفته کتاب ها تا شد و رنگ پریدگی کلمات خداوندی در برگ برگ کتاب های مقدس، از یاد رفت. خوب شد خدا انتظار را به روزهای پایان جهان موکول کرد وگرنه در آن آغاز آفرینش، اگر این چنین آشوب فراگیر شده بود، خدا پرونده تمام کائنات را می بست و به هیچ کس مهلت دوباره نمی داد، ولی حالا از دعای تمام پیام آوران پیشین، خدا انسان را فرصت می دهد تا تمام درخت های افتاده را باز بکارد و خداوندش را از نو مؤمن شود. حالا به یاد تمام معجزه های رخ داده قرون، انسان، به معجزه واپسین پروردگارش ایمان دارد و آن را انتظار می کشد.
خوب شد که خداوند، تنها یک نفر را از میان تمام فرستادگانش برای روز مبادای زمین نگاه داشت. خوب شد که تو برای جهان باقی مانده ای وگرنه هیچ پرهیزی، دیگر امید خویشتن داری و خداجویی نداشت و کفر را همه، با آغوش باز می پذیرفتند. خوب شد که تو هستی وگرنه جهان از هم پاشیده بود. ای نگاهبان زمین!
انتظار
سودابه مهیجی
برای انتظار من همین تفأل های پر جواب کافی است، همین «یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور!».
برای دل تنگی هایم همین استخاره های هر از گاهی کافی ست، همین آیه های بشارت و اشارت، همین تأکید آسمانی پروردگار، همین: «فَاصْبِرْ إِنّ وَعْدَ اللّهِ حَقّ». (روم:۶۰)
انتظار برای من کافی است، برای من که در نبودنت تمام کوچه های پاییز را می دوم و صورتم به سیلی باران ها می خورد و کبود می شود. آن گاه گریه می آغازم تا صدای باران را نشنوم که مرثیه انتظار سالیان مرا مدام می خواند و اندوه می آورد. انتظار را ساده نمی گیرم، بی اعتنا از کنارش نمی گذرم، ولی انتظار، گاه مرا نادیده می انگارد و حوصله بی قراری هایم را ندارد.
انتظار، گاه از حوالی سجاده پر اشک من پا پس می کشد و ضجه های مفصل سجده ام را نمی شنود. من تاب انتظار را با تمام سختی هایش دارم، اما انتظار، گاه تحمل مرا با این همه دلدادگی ندارد. من انتظار را خسته کرده ام، با دعاهای مکرر، با نذرهای مثل همیشه. من حوصله انتظار را سر برده ام با سرودن های طولانی چشم به راهی با قافیه های شبیه به هم. شاید این انتظار کلافه شده، زودتر به سر بیاید!
برای زمین دعا کن
سودابه مهیجی
همان جا که هستی، همان جا که من نمی دانم، رو به دنیا بایست و دستی برای تمام انتظارها تکان بده! دستی برای چشم های دوخته بر افق، برای بغض های سحرخیز، برای دل تنگی های باران زده تکان بده!
همان جا که هستی برخیز و بایست! بگذار نسیم، ردای دور از دسترست را در خویش بپیچد و به اهتزاز درآورد، شاید گوشه ای از این پرتو موعود را چشمان پینه بسته منتظران ببیند و آنها دل خوش شوند که تو هستی، که آمدنت هست.
همان جا که هستی، از همان بالا دست دور، دست های نجات دهنده ات را رو به آسمان بلند کن و دعای صلح بخوان! شاید مردان پایین دست دنیا، ستون های استوار دستت را ببینند که آسمان ها را بر خویش برپا داشته و اتصال عرش و فرش را به بار آورده است. همان جا که هستی، برایمان دستی تکان بده تا آرام بگیریم، تا تلاطم دریاهای عالم فرو بنشیند، تا توفان ها بیارامند، تا سینه های داغ دار را اندک مرهم بگذاری و زبانه شعله های آه ستمدیدگان را اندکی کوتاه تر کنی. دستی تکان بده تا خشم های سیل آسای انسان، به تسلای امید بدل شود و از شوق، قامتی راست کنیم و نفسی تازه سازیم و برای ادامه این انتظار آماده شویم.
تو که نیستی
سودابه مهیجی
تو که نیستی، تمام پنجره های تماشا را باد با خود می برد و چشم های نگران، پشت دیوارها به جا می مانند و هیچ افقی پیش روی دل واپسی ها نیست. تو که نیستی، افق، عمودی می شود و دیگر هیچ سوار دور دستی را نمی توان به تماشا ایستاد از فراز کوه ها و تپه های انتظار. تو که رفتی، عقربه های زمان فرو می افتند و لحظه شماری ها بی معیار می مانند. تو که نیستی، انگار هیچ چیز نیست، ماه نیست، ستاره نیست و انسان در کنار انسان، تمام خویش را تنها می بیند و انسان برای انسان چاه می کند و دسیسه می اندیشد.
حالا عده ای در غیاب تو، درخت ها را یک به یک از باغچه زمین می چیند و دور می اندازند و عده ای آسمان را بر سر گل های صحرایی خراب می کنند. برخی دریا را به احتکار می برند و کویر را به گناه بی گناهی لب تشنگی تازیانه می زنند و کوه ها را از سر راه خویش بر می دادند تا تمام زمین را زیر لگدهای ستم بگیرند. عده ای مرزهای جغرافیا را پاره می کنند و آسمان کودکان نیم کره ای دیگر را به یغما می برند.
تو که نیستی، عده ای با غرش خودکامگی ها خواب آرام معصومیت ها را می ربایند و حتی آرامش گهواره ها را از زلزله سرشار می کنند. جهان جنگ ها، جنگ جهانی را دوست دارد و تو نیستی که تفنگ ها را بر تمام سرزمین ها تحریم کنی. گلوله ها همیشه درست به هدف می خورند، به قلب های امیدوار، به سینه های بی پناه و هیچ اعجازی در کار نیست برای آنکه ماران خون آشام را عصا کند. هیچ معجزه ای خون های ریخته را به رگ های مرده باز نمی گرداند و شهیدان بی نشانه را هیچ دست نجات دهنده ای در گورهای مقدس نمی خواباند. با این همه، باز هم انتظار پا درمیانی می کند و دهان شکوه گو را از گلایه های نومیدی باز می دارد. باز هم انتظار، در هر گوشه زمین، بر جنازه هر پیراهن مقتول، دست به دعا می شود به سوی خدا، به سوی صلح، به سوی مهربانی عالم گیر.
شوق دیدار تو
سودابه مهیجی
دعا کن بمیرم تا این روزهای بی تو بیش از این به دیدارم نیایند! دعا کن بمیرم و امروز و فردا کردن تو را بیش از این نبینم! حالا که تمام دعاها و باران ها بی اثرند، حالا که هیچ فردایی در انتظار این شب طولانی نیست، پس چشم هایم هیچ تماشایی را نمی خواهند، هیچ پنجره ای را خیره نمی شوم، هیچ صدای پایی را که به سمت زندگی می آید، باور ندارم؛ چرا که تو نمی آیی، تو نیامده ای.
عمری که این چنین کوتاه و پر دریغ است، «از برای آن نیست که در حسرت تو بگذرد»، روزگاری که این چنین جای خالی تو را در هر گوشه خویش می بیند، از برای آن نیست که در انتظار تو جانش بر لب آید. باران از برای آن نیست که در غیبت تو اشک های دل تنگی زمین باشد و تمام عالم را به گریه بیندازد. ستاره ها برای آن نیستند که شمار اشک های تو را به زمینیان بنمایند. باران، باید مقدم تو را به جهان مژده دهد و تمام خاک را برای رسیدنت شست وشو دهد. ستاره ها باید چراغ های آسمان باشند، در شادی دیدار تو….
تمام هستی را انتظار تو در چنگ فرمانروایی اش می فشرد. تمام فلسفه روزگار را انتظار تو به تفسیر نشسته است. هر آنچه در دنیاست، غیبت تو معنایی جدید برایش آفریده است. تمام علت ها و معناهای کهن را انتظار تو خط زده و خود معنا و علت تمام کائنات شده است.
من از هر سوی زندگی در حال مردنم، از هر زاویه زمین در حال فرو افتادن به دره های اندوهم، از هر جمعه غریبانه در حال پرت شدن به آتش سوزان فراقم. دعایم کن ای عشق!
شاید بهار
سودابه مهیجی
با ته نشین خستگی و زخم های پیر
باید به پیشواز زمین رفت ناگزیر
شاید بهار و این همه تبریک پیش رو
باران شد و شکوفه به پا کرد در کویر
ناچار به استقبال بهار می روم، با این همه اندوه، این همه دل تنگی انتظار، این همه چشم به راهی. ناچار رخت شادی بر تن می گیرم و درمی گشایم به روی فصل از راه رسیده. شاید این قاصد سبز، این پیام آور پرشور، نشانی، خبری، پیامی از تو برایم بیاورد! شاید بهار که بیاید، شکوفه های نو رسیده لب باز کنند و جای تو را به زمین بگویند! شاید پرستوهای از هجرت بازآمده، نشان خانه تو را برای اهالی روزگار خبر بیاورند!
سلام بهار را پاسخ خواهم گفت. شاید سلام او، درود مهربان تو باشد که از زبان درخت های سبز شده، به عالم ابراز می شود. شاید تو به فروردین سپرده باشی که برای مان سلام شکفتن و امید دوباره بیاورد. شاید تو در پیراهن گلدار بهار، غنچه های رنگ به رنگ می گذاری تا برایمان عیدانه بیاورد. بهار که آمد، سبزترین لباس چشم به راهی را می پوشم و با کفش های عاشقی ام جست وجوی دوباره تو را آغاز می کنم. بهار که آمد، زیر تمام باران ها می ایستم و صدایت می زنم و از تمام قطره هایش سراغ تو را آن قدر می گیرم که سرانجام، هم زمان با رؤیت رنگین کمان ها، تو از راه برسی. بهار که بیاید، تمام گل های نوشکفته را بوسه می زنم و سجده می کنم؛ چرا که هر گلی تنها با نوازش دستان تو سر از خاک درمی آورد.
بهار در راهست، تو نیز در راهی و انتظار در به روی بهار می گشاید تا ما نسیم نفس های تو را در لابه لای شاخه های بهار به مشام بگیریم.
«تو بهاری؟ نه، بهاران از توست
از تو می گیرد وام
هر بهار این همه زیبایی را
هوس باغ و بهارانم نیست
ای بهین باغ و بهارانم تو!
حمید مصدق
جمعه تعطیل نیست
سودابه مهیجی
جمعه تعطیل نیست؛ تعطیل بی دلیل اشک ها و گریه ها. جمعه برای هیچ اشکی تعطیل نیست. جمعه، بهانه تمام بغض هاست که نایافته سالیان انتظار را سر بر زانوی اندوه بگریند. جمعه، تکه ای از روزگار است که مدام به تکرار خود می نشیند تا مگر در خویش گم شده ای را بیابد. از جمعه نمی توان سخن گفت. جمعه را نمی توان تصویر کرد. جمعه را تنها می شود دیدار کرد و در ساعات کشدار و پر التهابش، درد دل های ناشکیبایی خویش را به دیدار آسمان و آفتاب برد.
جمعه را تنها می توان صبر کرد و سکوت کرد و چون نغمه اندوهگینی شنید و گاه لابه لای ثانیه های دلگیرش به کوچه و خیابان گریخت و تمام شهر را جست وجو کرد. جمعه را می توان به وقت غروب، بر بام ماتم زده شهر ایستاد و به سمت ناپیدای موعود نعره کشید و سرخی افق ها را با چشمان گریه خونین خویش نظاره کرد.
غروب
سودابه مهیجی
غروب است. خورشید از جمعه تاریک سر رفته و در خون اندوهناک خویش آسمان و زمین را غرق کرده است. تمام جمعه، در غروب نشسته و پای در دامن انتظار کشیده است. تمام جمعه، با تمام زمین یکی شده است و زندگی را بی وقفه در چنگ حسرت و اندوه چشم به راهی خویش می فشرد. به هیچ کجای جهان نمی توان گریخت از دست انتظار که این ماتم جاوید، تمام خاک را دربرگرفته است. هیچ سرزمینی از قلمرو فرمانروایی انتظار بیرون نیست. هیچ پرت افتاده دوری حتی از سلطه بی شک انتظار در امان نمانده است. همه جا پر از انتظار است. از انتظار تنها می توان به آغوش انتظار گریخت.
(
در لحظه های انتظار من، همیشه باد می آید، باران می بارد، توفان می وزد. در لحظه های انتظار من، همواره جاده ها، خالی و مستدام کش می آیند و چشم های به راه مانده درخت ها و بوته ها یک به یک با هستی وداع می کنند و از اندوه جان می سپارند. در حاکمیت بی چون و چرای انتظار، تنها سکوت هست و دست دعا و خوف و رجای جان بر لب.
انتظار را چون متاعی شکننده تنها به دست های پرتوان خدا می توان سپرد، به آغوش قادری که مرزهای لایتناهی اش در حصاری از امید، انتظار را مصون می دارد.
خدایا! روزگار از همه سو امید را نشانه رفت
راهنمای خرید:
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 