پاورپوینت کامل رحلت حاج سید احمد خمینی(ره) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل رحلت حاج سید احمد خمینی(ره) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رحلت حاج سید احمد خمینی(ره) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل رحلت حاج سید احمد خمینی(ره) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
دوشنبه
۲۴ اسفند ۱۳۸۸
۲۸ ربیع الاول ۱۴۳۱
۱۵.Mar. 2010
اشاره
زندگی
مصطفی پورنجاتی
حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی، در ۲۴ اسفند سال ۱۳۲۴ در شهر قم، در خانه فقاهت و مرجعیت شیعه دیده به جهان گشود. پدر والامقامش، مرجع و رهبر مسلمانان جهان، آیت الله العظمی امام خمینی و مادر مکرمه اش حاجیه خانم ثقفی است.
حاج سید احمد، پس از گذراندن تحصیلات دبیرستان، به تحصیل علوم دینی روی آورد. وی دروس عالی خویش را نزد استادان بنام حوزه علمیه قم چون آیات عظام حاج شیخ مرتضی حائری یزدی، حاج سید محمدباقر سلطانی طباطبایی و حاج سید موسی شبیری زنجانی فرا گرفت.۱
۱. آینه پژوهش، «بزرگداشت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی»، سال پنجم، ش ۵ و ۶، بهمن و اسفند ۱۳۷۳، ص ۱۷۴.
مشعل دار
هنگامی که پدر و برادر تبعید شدند، وظیفه روشن نگه داشتن مشعل مبارزه در کانون قیام به احمد سپرده شد. وی در اواخر سال ۱۳۴۴ به همراه یکی از دوستانش، پنهانی از طریق آبادان به نجف اشرف رفت و پس از پنج ماه اقامت در نجف، به ایران بازگشت. هنگام بازگشت در مرز خسروی، به دست ساواک دستگیر و پس از مدتی آزاد شد و به قم بازگشت.
احمد در پایان سال ۱۳۴۵، برای آگاه کردن پدر بزرگوارش از اوضاع ایران، از طریق خرمشهر به عراق رفت و در همین سفر، به کسوت روحانیان درآمد و پس از مدتی به ایران بازگشت، ولی هنگام بازگشت، برای دومین بار دستگیر شد و پس از بازجویی و مدتی حبس در زندان قزل قلعه، در تاریخ ۲۴/۵/۱۳۴۶ از زندان آزاد شد.۱
حاج سید احمد، در سال های تبعید حضرت امام، وظیفه سنگین برقراری ارتباط میان مردم و امام را بر عهده داشت. وی اخبار داخل کشور را به حضرت امام و اطلاعیه ها و پیام های حضرت امام را به انقلابیون می رساند. حجت الاسلام و المسلمین سید محمد هاشمی در این باره می گوید: «هرگونه اطلاعیه یا پیام که در خارج از کشور به مناسبت های خاصی از حضرت امام صادر می شد، در تکثیر و توزیع بین نیروهای انقلابی، نقش فرزند گران قدرشان تعیین کننده بود. به یاد دارم در آن زمان، خانه محقری را در یکی از محله های دور افتاده قم تهیه کرده بودند و با امکانات بسیار کم، به تکثیر و توزیع بیانیه های حضرت امام اقدام می نمودند. طبیعتاً در آن شرایط، با توجه به حساسیت ساواک و شاه، این کار بسیار خطرناک بود ولی در عین حال، بدون هیچ گونه ترس و واهمه ای، شخص ایشان مسئولیت این وظیفه را به دوش داشتند».۲
در سال های تبعید حضرت امام، حاج سید احمد، نقش مهمی در پاسداری از دفتر حضرت امام به عهده داشتند و به امور رسیدگی می کردند.
۱. علی اکبر مسعودی خمینی، خاطرات آیت الله مسعودی خمینی، ص ۲۰۵.
۲. غلامعلی رجایی، یادگار سپیده، ص ۵۵.
پس از برادر
حاج سید احمد، در سال ۱۳۵۶ ش، پنهانی رهسپار نجف اشرف شد و پس از شهادت برادر بزرگوارش، آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی، رابط میان امام و دیگر مراکز مبارزاتی بود. با مبارزات مردم مسلمان ایران به رهبری حضرت امام خمینی، وی یار و یاور پدر و هماره در کنارش بود و لحظه ای از ایشان جدا نشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حاج سید احمد، به عنوان رئیس دفتر امام، بخشی از مسئولیت های مهم ایشان را بر عهده گرفت و در این مدت، از ایفای وظایفش به خوبی برآمد و کوچک ترین نقطه ضعفی از او دیده نشد.۱
حضرت امام خمینی(ره)، پس از پیروزی انقلاب و تشکیل دولت و دیگر نهادها، نقش پدرانه ای برای همه گروه ها داشت و همه گروه ها با سلیقه های گوناگون، خود را از انقلاب جدا نمی دانستند. حاج سید احمد، در برقراری این رابطه و ایجاد حس پیوند با امام و رهبری نقش بسزایی داشت. حجت الاسلام و المسلمین موسوی خوئینی ها می گوید: «با اطمینان می توانم بگویم که حتی من خودم که رابطه صمیمی بیش از دو برادر هم با حاج احمد آقا داشتم، ایشان اصلاً بین من و فرد دیگری که از لحاظ گرایش های سیاسی نقطه مقابل من بود، در تنظیم رابطه ما با امام فرقی نمی گذاشت و چه بسا من می رنجیدم. مثلاً اگر ملاقات می خواستند، سعی نمی کرد یک گروه بیشتر وقت ملاقات بگیرند یا از یک گروه پیش امام زیاد تعریف کند تا توجه امام را به آنها بیشتر کند و دقیقاً خلاف آن چیزی که معتقد بود، انجام می داد».۲
۱. آینه پژوهش، ص ۱۷۴.
۲. یادگار سپیده، ص ۲۳.
پس از رحلت پدر
حاج سید احمد، پس از ارتحال اندوه بار حضرت امام، به عضویت مجلس خبرگان رهبری و نمایندگی مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیتی ملی کشور برگزیده شد و تولیت مؤسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی را بر عهده گرفت و بسیاری از کتاب ها و نوشتارهای امام را به زیبایی منتشر کرد و هم زمان به تحصیل فلسفه اسلامی پرداخت.۱
در این سال ها، حاج سید احمد، هیچ منصب دولتی را نپذیرفت. حجت الاسلام و المسلمین محمد شریعتی می گوید: «از خود حاج احمد آقا و بعضی از دوستان شنیدم که بعد از رحلت حضرت امام، مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای و حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی، ریاست محترم جمهوری، همواره به مرحوم حاج احمد آقا اصرار داشتند که ایشان به مجلس شورای اسلامی بروند و ریاست مجلس شورای اسلامی را به عهده بگیرند، ولی ایشان به هیچ عنوان قبول نکردند و این علی رغم آن بود که ایشان شایستگی های فراوانی برای احراز پست های مختلف داشت».۲
۱. آینه پژوهش، ص ۱۷۴.
۲. یادگار سپیده، ص ۸۷.
بدرود
سرانجام آن مرحوم پس از عمری کوشش در راه پیشبرد اهداف اسلام و نظام اسلامی به علت بیماری، در ۴۹ سالگی، در تاریخ جمعه ۲۴ اسفند سال ۱۳۷۳ بدرود حیات گفت.۱
۱. آینه پژوهش، صص ۱۷۴ و ۱۷۵.
سید احمد خمینی، وفادار به آرمان های امام و انقلاب
مهیا زاهدین لباف
قبول هجران زودهنگام و تلخ مردی از نسل و صلب امام، شخصی که در حافظه و دلش لحظه لحظه تاریخ زندگانی امام و انقلاب ثبت و ضبط است، کاری بس دشوار است. از سید احمد خمینی(ره)، تحلیل ها و سخنانی موجود است که گویا متناسب با فضای سیاسی ـ اجتماعی روز ایران ایراد شده است. یادگار امام در تاریخ ۷/۳/۱۳۷۱، در دیدار با نمایندگان مجلس، گرچه کوتاه، ولی بسیار عمیق و پرمحتوا به محورها و اصولی می پردازد که از خردورزی، تیزبینی و توانایی بالای تحلیل و شناخت دقیق ایشان از حکومت و کشورداری خبر می دهد. ایشان ذیل محور و اصل توسعه، نخست حمایت مردم را یادآور می شود و می فرماید: «حمایت مردم، مسئولین و مجلس شورای اسلامی از دولت، لازمه توسعه اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی نظام و انقلاب است».۱
سید احمد خمینی، بر طرح مسائل با مردم یا در جریان امور قرار دادن مردم، به عنوان یکی از اصول و شیوه های راهبرد حکومتی امام تاکید می کند. ایشان که چون امام با مردم بسیار صمیمی و صادقانه و بی ریا حرف می زد، به مسئولان یادآور می شد نباید روند و سمت و سوی اهداف و مهم ترین عناصر برنامه ریزی و سیاست را از مردم پنهان کنند و معتقد بود مردم به عنوان بزرگ ترین پیشتوانه ملی و ایمانی، باید در جریان امور قرار گیرند. ایشان مانند امام، نظر کارشناسی مردم در مسائل را نیز بسیار مهم و کارآمد می دانست و می گفت: «تحقیقاً اگر مسائل و معضلات اقتصادی به نحو شایسته ای حل نشود، به دنبال آن مسائل و نابسامانی های اجتماعی، سیاسی و اخلاقی بروز خواهد کرد. برخورد با مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه، به صورت مجرد و بدون تناسب با مواضع پیوسته سیاسی و اجتماعی، موجب تنش در عرصه های گوناگون جامعه خواهد شد. لذا عنصر برنامه ریزی در عرصه های گوناگون اقتصادی را فراموش نکنیم و آن را به عنوان یک اصل مهم، برای بازگویی سیاست های اقتصادی به مردم در نظر بگیریم».۲
ایشان در کلامی دیگر به گسترش منکرات در جامعه اشاره می کند و می گوید: «نابسامانی های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، با مسئله اشاعه منکرات، هم بستگی مستقیم دارد و به صورت زنجیره ای متصل عمل می کند. برای مبارزه با منکر، باید قبل از هر اقدامی، با نابسامانی ها در ابعاد گوناگون فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مقابله کرد. آنچه مسلم است این است که باید با منکرات مبارزه کرد، اما توقع بی جایی است که قبل از سالم سازی بسترهای اقتصادی، اجتماعی، از همه افراد جامعه اعم از فقیر و مرفه بخواهیم هیچ گونه منکری را مرتکب نشوند. باید از شعارهای بی اثر و گذرا دست برداریم و برای شناخت و تشخیص نقاط کور، تنها با معلول ها مبارزه نکنیم».۳
سید احمد خمینی، با توجه ویژه به نقش فرهنگ در جامعه، می گوید: «شناخت نیازهای فرهنگی جامعه و پرهیز از افراط و تفریط، لازمه سمت گیری صحیح در عرصه هنری و مقابله با تهاجم فرهنگی و سیاسی استکبار جهانی است. مبنای سیاست گذاری فرهنگی و هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، باید براساس پاسخ گویی به نیازهای واقعی جامعه باشد. مسئولین ارگان های فرهنگی کشور باید از همه امکانات و قابلیت های موجود در جهت رهایی از ذلت فرهنگ وابسته، استفاده کنند.
ما باید در مسیر شناخت خویش مصمم باشیم و از جریان های تندرو یا سدکننده موجود نهراسیم.
در ادوار مختلف تاریخ اسلام، گروه های تندرو و محافظه کار وجود داشته اند. این گروه ها امروز هم در جامعه ما تبلور عینی دارند و همواره سیاست های فرهنگی نظام و انقلاب را به انحای مختلف، زیر سؤال می برند. امروز واقعیت ملموس جامعه و نظام به گونه ای است که حرکت ما به هر شکلی باشد، مورد انتقاد این دو تیپ قرار می گیرد. گروه های تندرو یا پیرو فرهنگ غرب که اصلاً دین را به عنوان محرک جامعه ما قبول ندارند تا برسد به هنر و فرهنگ اسلامی، ما را متهم به ارتجاع می کنند.
در مقابل عده ای ما را به تندروی و فاصله گرفتن از هدف های شرعی و اسلامی نظام متهم می کنند. نظام و انقلاب اسلامی صرفاً به خاطر داشتن درد دین، این گونه مورد حمله قرار می گیرد.
ما می خواهیم در زمینه های موسیقی، فیلم، نقاشی و سایر هنرها بر اساس اندیشه های پویای فقهی امام، احکام دین را به عرصه عمل وارد سازیم و همواره در این مسیر، واقعیت های زمان و مکان را فراموش نکنیم.
تحول فرهنگی، زیربنای رشد و توسعه در زمینه های گوناگون سیاسی و اجتماعی و اقتصادی است. ما امروز بیش از هر زمانی، با تهاجم فرهنگی و سیاسی دشمنان سلطه گر به شکلی بی رحمانه، مواجه هستیم. در این شرایط دشوار که دشمنان از همه ابزارهای سیاسی و فرهنگی علیه ارزش ها و اهداف اسلامی ما استفاده می کنند، باید جامعه از فرهنگ اصیل اسلامی تغذیه شود. ]تا[ بستر جامعه واقعاً سالم نشود، توقع درستکاری و پاک دامنی در عرصه های فرهنگی و اجتماعی، واقع بینانه نخواهد بود.
بحمدالله، امروز مجموعه دستگاه های فرهنگی کشور، از تجربیات غنی و مفیدی برخوردار هستند و باید در جهت معرفی کردن واقعیت های فقه شیعه در عرصه های فرهنگی و هنری، تلاش بیشتری داشته باشند. دستگاه های فرهنگی باید با اعتماد به نفس، از حرکت های سازنده طفره نروند. وقتی ما عظمت انقلاب را درک کنیم، تحمل مشکلات در پرتو آرمان های اسلامی امکان پذیر خواهد بود».۴
سید احمد خمینی، با طنین صدای آرام و ملایم خود، چنان حرف های پدرانه امام را با صلابت بازگو می کرد که گویا نسخه ای برای تمامی دوران می پیچید. نکته ها و گفته های او آن قدر به روزگار و دوران، نزدیک است که فراقش را دیر باورتر می سازد.
۱. مجموعه آثار یادگار امام، ج ۲، ص ۲۷۲.
۲. همان، ص ۳۳۲.
۳. همان، ص ۳۲۲.
۴. همان، صص ۴۱۸ و ۴۱۹.
گفتار مجری
ناشنیده ای از سید احمد خمینی
مهیا زاهدین لباف
در بیست و چهارم اسفند سال ۱۳۲۴ متولد شد و در بیست و چهارم اسفند سال ۱۳۷۳ به دیار یار شتافت. چنان سریع و پرشتاب به پدر پیوست که روشن بود همان چند سال فراق پدر، به او بسیار سخت گذشته است. پس از پدر، هر جا می رفت، عطر و بوی خمینی(ره) از او به مشام می رسید و گاه که عرصه خیلی بر او تنگ می شد، فارغ از روال رسمی مجالس، آهی می کشید و غمگینانه می گفت: «دلم برای او خیلی تنگ شده!»
چه زیبا گفت همسر فاضله اش که او چون ماه، به دور خورشید در گردش و طواف بود؛ صادق، صمیمی، مخلص و وفادار.
و چه جاودان، امام(ره) که به سختی افراد را تأیید می کرد، بی توجه به رابطه پدر و فرزندی، در پیامی درباره وی فرمود: «این جانب، در پیشگاه مقدس حق، شهادت می دهم که احمد از اول انقلاب تاکنون و پیش از انقلاب، در زمانی که وارد این نحو مسائل سیاسی شده است، از او رفتار یا گفتاری که بر خلاف ایده انقلاب اسلامی ایران باشد، ندیدم. وی در تمام مراحل از انقلاب پشتیبانی کرده و در مراحل پیروزی شکوهمند انقلاب، معین و کمک کار من بوده است» و خود نیز می گفت: «از زمانی که خود را شناخته ام، لحظه ای از خدمت به آرمان های امام سر باز نزده ام».
در ماجرای تبعید امام(ره) از نجف به بصره، به قصد کویت، در آن بیابان خشک و برهوت که امام جز خدا همراهی نداشت، حاج سید احمد بود که در آن بیابان غربت و درد، پروانه وار به دور شمع امام(ره) می چرخید و سرانجام، همو بود که با تیزبینی خاص خویش، مهاجرت به فرانسه را به امام پیشنهاد کرد و امام نیز پذیرفت.
همسر حاج سید احمد می گوید: در دوران تبعید امام(ره)، وقتی احمد برای درس به بیرون می رفت، هیچ گاه امید بازگشت او به خانه را نداشته است؛ زیرا هر لحظه احتمال دستگیری اش را می داد. خود او نیز می گفت: «به جای اینکه به درس و مباحث علمی برسم، ترجیح می دهم خود را قربانی انقلاب، امام و مردم کنم و سپر دردهای امام باشم».
او بود که پس از شهادت برادر مجتهدش، مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی، در آن شرایط سخت نجف، بار سنگینی را به دوش کشید تا ضربه و فشار کمتری به امام(ره) و اصحاب او وارد آید.
سید احمد، در اواخر دوران زندگی، به روستایی در حواشی قم رفت و در خانه ای کاهگلی، سه ماه را با کتاب اربعین امام(ره) سپری کرد. او می خواست بهترین آمادگی ها را برای دیدار یار فراهم کند.۱
۱. برگرفته از: http://www.atf.ir/lang =fa&state=show body.news
در سوگ سایه آفتاب
مهیا زاهدین لباف
هنوز زود بود او هم سفر مرگ شود و در راهی بی بازگشت، کوله بار تجربه ها و دانسته هایش را با خود ببرد. رابطه سید احمد خمینی با امام، فقط به رابطه پدر و فرزندی و نسبت وی با رهبر کبیر انقلاب اسلامی خلاصه نمی شد، بلکه به حق، او سایه و خلاصه ای از امام(ره) بود. ویژگی های امام(ره)، موجب وحدت و همدلی آحاد جامعه، پیروی مردم از آرمان های انقلاب اسلامی و پشت سر گذاشتن بحران های بزرگی چون جنگ تحمیلی شد.
حاج احمد خمینی، به دلیل ویژگی های شخصی و هم افقی اندیشه با امام، همچنین حرکت در امتداد ارزش های برخاسته از نهضت، جایگاه ویژه ای داشت. او همواره می کوشید در خط انقلاب، به دور از هر تندروی یا کندروی، پشت سر امام حرکت کند و سرمشق دیگران باشد. حضور در فعالیت های انقلابی در سطحی مطرح و مؤثر و شانه به شانه امام حرکت کردن، جایگاهی ویژه در انقلاب به وی بخشیده و از وی چهره ای محبوب نزد افکار عمومی ساخته بود.
شناخت دقیق و درک عمیق و آگاهی مرحوم سید احمد خمینی از شرایط سیاسی کشور، به گونه ای بود که پس از رحلت امام(ره)، نقش متعادل کننده وی در مواقعی که چالش های سیاسی، اجتماعی، در درون ساختار نظام به نقطه بحرانی نزدیک می شد، بی مثال بود. وی با توجه به تجربه ها و اطلاعات گسترده ای که درباره اشخاص و اوضاع سیاسی کشور داشت، گاه با بیان ناگفته ای از امام خمینی(ره) و تبیینی بر اساس مشی ایشان، مشکلات موجود را حل می کرد.
مرحوم سید احمد خمینی(ره)، با روشن بینی، حامی طرح آرا و دیدگاه های گوناگون در جامعه بود و آن را نشانه آزادی اندیشه در عرصه های گوناگون سیاسی، فرهنگی و اجتماعی می دانست. وی بر این باور بود که برخورد اندیشه ها و نظرهای گوناگون در محیط دانشگاه ها و حوزه های علوم دینی، لازمه رشد و شکوفایی استادان و دانشجویان و طلاب علوم دینی است.
در چنین روزی، چهره ای از تاریخ انقلاب و اسلام کم شد که جای خالی اش کاملاً محسوس است و یاد او برای همه آشنایان با منش و تفکرش، زنده خواهد بود.۱
۱. برگرفته از: اسماعیل علوی، در سوگ سایه آفتاب.
نکته ها
یادگار امام، در روز بیست و چهارم اسفند سال ۱۳۲۴ هـ. ش، در شهر مقدس قم و در خانه امام خمینی(ره) دیده به جهان گشود. نامش را احمد نهادند.
احمد، انقلابی تربیت شد. وی دوران کودکی خود را در خانواده ای روحانی گذراند که صاحبان آن بنیان گذاران انقلاب بودند.
پدر وی دو سال پیش از تولد احمد، اندیشه های سیاسی خود را در کتابی با نام کشف الاسرار مطرح کرد و به روشنی از تشکیل حکومت اسلامی سخن گفت و بدین گونه مبارزه خود را با سلطنت پهلوی آغاز کرد.
احمد در مجلس درس پدر، با دانش و معرفت آشنا شد. پدر، فقه، اصول، فلسفه، عرفان و اخلاق را به فرزند خود آموخت و در دامان پرمهر پدر پرورش یافت.
یادگار امام، در دورانی سخت رشد کرد و به بلوغ فکری رسید. پدر از وجوهات شرعی برای گذراندن زندگی استفاده نمی کرد. تنها راه معیشت خانواده، اندک ملک موروثی در زادگاه پدر بود و این گونه وی زهد و ساده زیستی آموخت.
یادگار امام در آ ستانه دهه دوم عمر خود بود که قیام پانزده خرداد سال ۴۲ آغاز شد.
او شاهد به زندان افتادن پدر بود و دیری نپایید که در سحرگاه سیزده آبان سال ۱۳۴۲، شاهد تبعید پدر و اندکی بعد، تبعید برادر (حاج سید مصطفی) بود.
نخستین دیدار او با پدر و برادر در تبعیدگاه، در روزهای پایانی سال ۱۳۴۴ بود. در این سال و سال بعد، او به تکمیل علوم دینی و یادگیری شیوه مبارزه با استبداد پرداخت. سید احمد به هنگام بازگشت به ایران، برای نخستین بار دستگیر شد، ولی با زیرکی، مأموران سازمان امنیت را فریب داد و آزاد شد.
پدر وظایف مهم او را در مبارزه به وی یادآوری کرد و آن گاه که سید احمد به وطن بازگشت، به دیدار مبارزان در بند و خانواده های آنان و رساندن پیام امام به همگان پرداخت.
در پایان سال ۱۳۴۵، یادگار امام برای دومین بار به دیدار پدر شتافت. در همین سفر بود که به لباس روحانیت ملبس و معمم شد. سید احمد، هنگام بازگشت در ۸ تیر سال ۱۳۴۶ دستگیر و به زندان قزل قلعه تهران منتقل شد.
یادگار امام، در سال ۱۳۵۲ بار دیگر ایران را ترک کرد. وی در این سفر به مکه، عراق و لبنان رهسپار شد. سید احمد، پس از زیارت خانه خدا، به عراق رفت و از محضر امام کسب فیض کرد. وی با حوزه علمیه نجف در ارتباط بود و از این طریق بر آموخته های حوزوی خود می افزود. سید احمد در لبنان، افزون بر دیدار با امام موسی صدر، به یادگیری فنون نظامی در پایگاه شهید مصطفی چمران پرداخت و در اواخر سال ۱۳۵۲ به ایران بازگشت. وی در این ایام با آیت الله خامنه ای، حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی، آیت الله سعیدی، آیت الله غفاری و سید علی اندرزگو در ارتباط بود.
سال ۱۳۵۶، درحالی که چهارده سال از آغاز مبارزات سید احمد می گذشت، به نجف رفت. در آن سال مبارزه با رژیم شاه به اوج خود رسیده بود.
در آبان سال ۱۳۵۶، داغ جگرسوز فقدان سید مصطفی خمینی به روند انقلاب سرعت بخشید و هجرت امام به پاریس، فصل دیگری از زندگی پربار سید احمد را ورق زد.
در مهر سال ۱۳۵۷، نوفل لوشاتو، پذیرای امام و فرزند برومند او بود؛ فرزندی که بازوی پرتوان امام و مشاوری آگاه و مبین برای بنیان گذار انقلاب اسلامی و مؤسس جمهوری اسلامی بود. حضرت امام(ره) و سید احمد، در ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷، پس از پنج ماه اقامت در فرانسه، به وطن بازگشتند.
دوره یک ساله اقامت امام در قم ـ اسفند ۱۳۵۷ تا بهمن ۱۳۵۸ ـ اوج دشواری ها و دگرگونی های اساسی کشور است. انتخابات جمهوری اسلامی، خبرگان، قانون اساسی و مجلس شورای اسلامی در این برهه از انقلاب برگزار شد. یادگار امام در این برهه ـ به عنوان مسئول دفتر امام ـ به امور مردمی مشغول بود.
پس از رحلت امام، سید احمد خمینی نقش متعادل کننده ای را در نظام جمهوری اسلامی داشت. وی با تکیه بر تجربه ها و اطلاعات گسترده ای که از انقلاب و فعالیت های سیاسی جامعه داشت، به امور کشور سامان و آرامش می بخشید.
عمر پربرکت یادگار امام، در شامگاه ۲۴ اسفندماه سال ۱۳۷۳ به سر آمد و ایران در سوگ آن یار فقیه امام(ره) سیاه پوش شد.۱
۱. برگرفته از: www.hawzah.net
سخن بزرگان
امام خمینی(ره) (خطاب به حاج سید احمد خمینی)
«… شما را بحمدالله تعالی، در مسائل سیاسی و اجتماعی، صاحب نظر می دانم و در تمامی فراز و نشیب ها در کنار من بوده ای و هستی و با صداقت و کیاست، امور سیاسی و اجتماعی این جانب را متصدی هستی…».۱
۱. صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۲۵.
مقام معظم رهبری
«یادگار امام و فرزند دلبند و عزیزترین کس او، دنیای فانی را وداع گفت و چهره محبوب و آشنای مردم و غم خوار کشور و انقلاب و خدمت گزاری صدیق برای هدف های امام عظیم راحل و اندیشه ای روشن و چشمی تیزبین، در خدمت نظام اسلامی، کشور و ملت و دوستان و دوستداران خود را ترک کرد و ایران اسلامی را به عزای خویش نشانید.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 